سریال زندگی در بهشت | قسمت 68

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حامد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام استاد عزیز وخانم شایسته

واقعا کار شما قابل تقدیر است که با دو کارمند و خانم شایسته دارید کاری انجام میدهید که رسانه‌هایی که هزاران نیرو دارند نمی‌توانند

مثلاً سریال صد قسمتی سفر به دور آمریکا بسیار زیبا سرگرم کننده و آموزنده بود و تمام عوامل پشت صحنه سریال سه نفر+استاد بودند

درصورتیکه یک سریال ۲۰قسمتی تلویزیون شایدصدها دستنکار بازیگر،فیلم بردار،فیلم نامه نویس و…دارند

استاد با گوش دادن به الهامات وجودش بهترین واقعیت زندگیش را نشان میدهد که بهترین بازیگران نمی‌توانند نقش استاد را اجرا کنند

خانم شایسته عزیز با اجرا کردن الهامات وجودش سریال هایی از واقعیت زندگیش میسازد که بهترین فیلم نامه نویس ها و کارگردان ها و گروه فیلمبرداری نمی‌توانند انجام دهند

آخه من بار اولم هست که دارم سریالی میبینم که ب زیبایی هرچه تمام قدرت یک آهنربا رانشان میدهد

ب زیبایی هرچه تمام زیبایی یک پروانه وطبیعت رانشان میدهد

انگار کارگردان واقعی سریال زندگی در بهشت خداوند متعال است و دارد زندگی زیبای استاد وقدرت واقعی خود و زیبایی هایی ک آفریده است را ب ما نشان می‌دهد

قدرت یک آهنربا،زیبایی یک پروانه و…

قدرت مدیریت خداوند،هنگامی که کاربران ب خدا میسپاری با چهار نفر رسانه و گروهی تشکیل میشود ک از همه‌ی جهات نتیجه شأن از گروههای چهار هزار نفره بیشتر و بهتر است

خدای شکرت

معنای واقعی قادر متعال را در سریال زندگی در بهشت میتوان فهمید

نیروی خداوند،مدیریت خداوند وقدرت بی اندازه خداوند را در این سریال میتوان فهمید

درپناه خداوند بهترین هارا تجربه کنید

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    365MB
    24 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 68
    128MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

216 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدرضا احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1286 روز

    بنام خداوند هدایتگرم

    این فایل نشانه امروز من بود

    خیلی نجواهای ذهنم زیاد بود هرکار میکردم از پسش بر نمیومدم، شروع کردم بلند حرف زدن، جواب نداد سعی کردم بخوابم، اما بازهام تو خواب انقدر نجوا داشتم ک بیدار شدم و تصمیم گرفتم با ترس هام روبرو بشم

    نجواهام از جایی شروع شد که مثل این میخ ها ک تا آب روشون گرفته نشد پیدا نشدن، منم یکسری پاشنه آشیل هام زمانی مشخص شد که در موقعیت قرارگرفتم ک ذهنم مدام فقط سرزنش می‌کرد و مقایسه خودم با مهمان هایی ک امروز باهاشون رفتم بازار و کلی خرید کردن

    تمام سعی کردم قانون مدام به زبان بیارم

    هر کسی هرجایی هست جای درستش هست

    قانون اشتباه نمیکنه

    من فقط باید روی خودم کارکنم و سرم از زندگی دیگران بکششم بیرون

    اگر یک نفر فقط یکنفر تونسته به خواسته های من برسه پس منم میتونم

    از تو کامنت بچه ها اینو یادگرفتم ک استاد گفته هر چیزی ک می‌بینید اتفاقی نیست

    من فقط زمانی میتونم شاد زندگی کنم که قدر داشته هام داشته باشم، شکرگزار باشم

    ثروتمند شدن من به ارتقای زندگی دیگران کمک میکنه بشرط اینکه خودشون بخان و خودشون هم اقدام کنن

    من باید مدام ورودی های ذهنم کنترل کنم

    اول من باید برای خودم ارزش قائل بشم، بهترین چیزها اول برای خودم بخام،

    اگر ایمان داشته باشم، انقدر کارها راحت میتونه حل بشه حتی کارها و خواسته های خودم ک مدام به چگونگی آن فکر میکنم، مثلا بهترین ماشین داخلی با همه چیز در اختیار مدیرش قرار میدن، خدا آسون کرده دیگه طرف چی میخاد

    فرکانس به کلام من کاری نداره ک دارم تو ظاهر شکرگذاری میکنم اما تو دلم نگرانه یا مثل افرادی ک دیدم ک به زبون ناسپاس بودن اما در درون آرامش داشتند و ثروت داشتن تجربه میکردن

    کنترل ذهن بزرگترین کاری هست ک من باید سهم خودم انجام بدم

    ی جمله زیبا خودم ک میگفت خیلی از خواسته هایی ک داریم و میگیم تا به اون نرسیدم خوشبخت نمیشم مثل روزه گرفتن هست 12 _15 ساعت روزه میگیری فقط به محض اینکه به ی غذایی می‌رسیم سیر میشیم

    چقدر مهم هست ک به قوانین ک یادگرفتم ایمان داشته باشم

    اینو به خودم میگم ک یادم بمونه وقتی مهمان ها اومدن چون مسافر نوروزی روز اول عید هنوز نیومده بودند میگفتن مردم نیومدن سفر بخاطر مشکلات مالی هست و ربطش میدادن به مسئولین

    اما مدام به خودم یادآوری میکردم اگر من ی مغازه دار بودم و منتظر مسافر بودم

    *اول ک روزی رسان خدا بدونم

    *روی کسی حساب نکنم ک ممکنه ی اتفاق کاملا بدیهی ک مطمئنی ک رخ بده میتونه به تاخیر بیفته، یا کلا رخ نده مثل آمدن مسافرهای نوروزی

    مثل باران هایی ک همه میگفتن امسال تمام شد و چیزی بارون نزد و من همیشه میگفتم از رحمت خدا ناامید نشید و دقیقا تو اسفند و عید طوری بارون زد که تو کمتر از چند روز ک جبران کرد

    برای مشتری برای کاسب ها هم پیش خودم می‌گفتم از رحمت خدا ناامید نشو، مسافرها میان و سعی می‌کردم از زاویه دیگه ای ببینم ک ناراحت نشم، میگفتم بخاطر شب های قدر بوده، بخاطر بارندگی بوده و دقیقا امروز ک همون مسافرها داشتند برمی‌گشتند از حجم بالای ترافیک اومدن مسافر نوروزی باهام صحبت میکردن

    این میخ ها مثل پاشنه آشیل هاست ک هرچقدر روی خودم کار کنم بازم اون زیرا چیزهایی هست ک اول باید پیداش کنم بعد حذفش کنم

    من باید مدام روی خودم و ورودی هام کار کنم و پاشنه آشیل هام سعی کنم حذف کنم

    من خیلی بیشتر از اینها مدام باید روی خودم کار کنم

    مخصوصا دوره اعتماد بنفس و فایل های رایگان که با دیدن نعمت دیگران سریع بهم نریزم

    در پناه حق، شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: