سریال زندگی در بهشت | قسمت 72

بنام خدای مهربانم

سلام ب همگی عزیزانم

ردپای 6 اسفند 1403

خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک یکبار دیگه همدارم کردی با این فرکانس و این مدار پراز ثروت و فراوانی و نعمت

الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این قسمت زیبا ک قشنگ پاسخ سوالم و فکرم بود

چقد این قوانین جهان زیبا و ثابت هستند و همیشه احت هرشرایطی کار خودش و انجام میده

یکبار دیگه قانون و باهم مرور کنیم

تمام اتفاقات زندگی ما ب واسطه ی افکار ،باورها و فرکانس های ماست

جهان درهرلحظه داره ب افکار من پاسخ میده و مشابه ش و وارد زندگیم میکنه

دیروز وامروز مهمون داشتیم و بارها تو خونه حرف از گرونی و و افزایش قیمت دلار شد

ک شده 100 تومن و فلان

دیدم ذهنم داره همراهی میکنه و داره ترس و تو دلم میندازه ک آره زندگی داره هرروز سخت تر میشه

ک خودمو از اون جمع دور کردم ولی باز صداشون و می‌شنیدم

سعی میکردم ذهنم و کنترل کنم و اومدم سایت چقد قشنگ هدایت شدم ب یکی از فایلهای قدیمی استاد ک یکی از دوستان تو کامنتش لینکش و گذاشته بود

منم زدم روش و دیدم مال سال 93 هست

قانون فراوانی و رابطه ی آن با تجربه ی ثروت

و هدایت شدم ب کامنت آقای عطار روشن عزیز چقد خداوند قشنگ داره هدایتم میکنه

ب قول طیبه ی عزیز

خدا داره ریز ب ریز هدایتم میکنه

دوستمون داشت از روند آشناییش با استاد و شرایط زندگیش میگفت و رکود اقتصادی و بدکاری و وام و..

ناگفته اولش سخت بود باور کردن حرفهای استاد

چون شرایط خودم،همسایه،و هرکی ک می‌شناختم داشت اینو بهم میگفت ک رکود هست و..

ولی من. گوش دادم

گوش دادم

گوش دادم

مسخره شدم.

شک کردم

نتیجه نمیگرفتم

برای ذهنم پاسخی نداشتم ک این حرفا الکیه

ولی درهر شرایطی گوش میدادم

و ادامه میدادم

تا دیدم ی چیزایی داره تغییر میکنه ،مشتری نسیه کم تر میشه

مشتری های نقدی بیشتر میشه.

صبور تر شدم

دعواهای باهمسرم کمتر شده

وچون دسته چک و پاره کرده بودم

دیگه وام هام بیشتر نشد

قرضهای بیشتر نشد

درآمد مغازه بالا رفت

وهییی داشت همه چی تغییر می‌کرد

بعد دیدم ک من مث بقیه تو صف انتظار اینکه دولت باید ی کاری کنه ک شرایط عوض بشه دیگه نیستم

الهی صدهزار مرتبه شکرت

چقد قشنگ داری باهام حرف میزنی

ک زکیه زندگی تو هم خییلی تغییر کرده

بیاد بیار قبلا شرایطت چطور بود

ببین ک چقد تغییر کردی

چقد آرام تر شدی صبورتر شدی

یادته چقد زود جوش می آوردی

و شروع میکردی ب نفرین کردن حتی داداشت و هم نفرین میکردی

یادته داداش بزرگه موقعی ک دانشجو بودی سال 92 یا93 بهت چی گفت

گفت زکیه دیشب تا صبح بخاطر حرفت نخوابیدم چرااا ؟؟

چون همه اش با نیش و کنایه حرف میزدم

اگه یکی حرفی بهم میزد من 10 تا میزدم تو برجکش و نابودش میکردم .

الله اکبر

چقد بقیه از دست زبون من آسایش نداشتن

با پدر یکه ب دو میکردم و میگفتم تو هیچ کار مفیدی تو زندگیت نکردی .

تمام بدبختی های ما بخاطر توعه

تو مسئول تمام اتفاقات زندگی مایی

و ..

ولی الان من انگار روزه ی سکوت گرفتم ‌ و از هر نازیبایی سعی میکنم اعراض کنم

خیلی کمتر شده با بقیه بحث کردنم

تو دقایق اول متوجه میشم ک دارم میرم جاده خاکی و سریع سکوت و تمام

خیلی از خواسته های کوچیک و ی کم بزرگ محقق شده

رابطه ی خییلی بهترشده

سعی میکنم زاویه دیدم و بهتر کنم همیشه

تحسین کردن شده بخشی از وجودم

عصری داشتم خرید میکردم ب همراه مادرم .

ب فروشنده ک ی آقا بود گفتم عجب ایده ی باحالی برای جای فلان جنست درنظر گرفتی

آفرین ،عجب فکری کردی

ک کلی ذوق کرد بنده خدا

بعد ک کش مو هاشو دیدم

گفتممم چقددددد اینا خوشکل واییییییییییی ببین جقد باحالن چقد راحت و آسون درست شدن چ ایده ای

گفت تازه ی مدلهای دیگه هم داشتم تموم شده سری بعد میارم

و بعد ک خانم همسایه هم بود

بهشگفتم عجب کفشای قشنگی داره چ خوشگلن

دیروز هم چکمه های داییم و تحسین کردم

ک خندید و چشاش داشت برق میزد

خییلی جالبه این داییم وسایل کشاورزی داره، چنتا کمباین و تراکتور و ابزار مختلف داره

مرغ داره چنتا

و تعدای بره هم داره و کنار خونه دایی دیگه ام برای بره هاش یونجه کاشته

با دزفول 10 دقیقه فاصله داره خونه شون

من 5 تا دایی دیگه دارم

ک سه تاشون با این داییم شریک آن

ولی ایشون رهبری میکنه و برنامه ریزی میکنه

ب راحتی پول میسازه از هرچی

باورهای قشنگی داره

دیشب تو خونه مون بحث زیارت بود

خواهرم بهش گفت زندایی و نبردی مشهد زیارت گفت ن خودش دوست نداره تا حالا هم چیزی نگفته بهم

(خود زندایی م هم کسب و کار خودش و داره و تو خونه، کیک میپزه،شیرینی ،نون خانگی و همیشه سرش شلوغه ،4 صبح بیدار میشه همیشه)

خواهر گفت باید میبردیش

داییم گفت ب نظر من اعتقاد آدم مهمه

نماز و روزه و اینا اصلا شرط نیست

گفت حتی اونایی هم ک میرن خونه خدا هم بعضی هاشون بخاطر معامله و تجارت میرن

بعضی ها برای گرفتن اعتبار و بزرگی میرن

بخاطر خدا ک نمیرن

زیارت در خونه ی ادمه

مهم اعتقاد آدمه

اینکه آدم درستی باشی و حلال

خییلی تحسینش کردم بخاطر دیدگاهش

و فهمیدم چ باورهایی داره

هرچند ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

باهاش ب خدا می سی

و زندگیت زیباتر میشه راحت‌تر و لذت بخش تر

خدایا شکرت بابت این همزمانی زیبا

چقددد زیباست مزرعه ی تاد و غروب زیبای خورشید

چقد فراوانی هست تو جهان پ هرروز داره بیشتر میشه از هرشغلی میشه ثروت شاخت فقط باید عاشقش باشی

جقد لذت بخشه دیدن این همه تراکتو و ابزار حرفه ای چنتا تراک

چنتا بیزینس

آین همه هکتار زمین 200،300تااا الله اکبر

و 300 گاو الهی صدهزار مرتبه شکرت

چقد آسمون زیباست با ابرهای سفید روابط زیبای استاد ث آدم های عالی ک همدار میشه

اینا نشون میده جهان قانون کبوتر با کبوتر رو رعایت میکنه

چقد اون دستگاه ک رول می‌کرد هی ها رو باحال بود با اون بندها و اون پلاستیک ها خییلی حرفه ای و لذت بخش کاور شد.

خدایا شکرت بابت این همه نمود ثروت

تو میتونی چنتا تراک و تراکتور هیولا داشته باشی درست مث چنددست لباس

ک هرموقع حس کردی کدوم لازمه میتونی برداری و استفاده کنی

آیت یعنی لذت ،یعنی آسانی

آسان شدن برای آسانی ها

گفتم لباس یادم اومد من تقریبا 6،7 سال ی مانتو داشتم ک هرجا میرفتم اونو میپوشیدم و بارها بهم گفته می‌شد ک چرا همین مانتو رو هی میپوشی

منم کلی خجالت میکشیدم ک همین یکی و دارم ،ولی الان ب لطف خدا جای لباس هام ،مانتوها، شلوار، شال ،نیست تو کمد

اینا نشون میده ک مدار من تغییر کرده

ک علاوه بر اینکه خودم میدوزم و برام خریده میشه ،بهم هم هدیه میدن

اکه من تونستم تو این زمینه اینقد لباس خلق کنم و داشته باشم..

میتونم ثروت و هم مث همین خواسته ام بدست بیارم

بدون اینکه زجر بکشم فقط با لذت بردن و تفریح کردن

درست مث این پرنده های سفید این قدر میتونه پول ساختن هم راحت باشه

ک توسط دستان خدا از بی نهایت طریق ی خواسته ات برسی خییلی لذت بخش و راحت

الهی صدهزار مرتبه شکرت..

خدایا شکرت ک ب تعهد امروزم هم عمل کردم و ردپا گذاشتم و امروز اسانم کردی برای آسانی ها و همه ی کارها رو برام عالی انجام دادی

الحمدلله

ایاک نعبد و ایاک نستعین

اهدنا صراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم

علشقتممم