سریال زندگی در بهشت | قسمت 72

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

وسلام به تک تک دوستانم

استاد جانم ای کسیکه صداتون چندساله گوش نوازترین وآرامبخش ترین صداست برام، که اکثر شبا به لطف الله با صدای دلنشین شما به خواب میرم، جوریکه یه فایلی رو میذارم خدا برام انتخاب کنه از 12 قدم یا فایلهای دانلود بعد میذارم رو حالت تکرار دیگه حالا تا نصف شب گاهی تا خود صبح این صدای شما پخش میشه، واین یکی از بزرگترین حس های خوب دنیاست که برای من نعمت با ارزشی هم حساب میشه، برای منی که با صدای ویزویز پشه ومگس وحتی راه رفتن حشره ها بیدار میشدم و بدخواب میشدم و کلافه و داغون…

الان 3 سال واندی هست که سبک زندگی به شیوه اگاهی های شما باعث شده که تا سر میذارم رو بالش شکر خدا تو بدترین سر وصداها هم خوابم میبره…چه شب باشه چه وسط روز…

انگاری دیگه دلم قرص شده که جایی برای نگرانی نیست و هیچکس با من کاری نداره و قرار نیست اتفاق بدی بیفته، و هر اتفاقی وهر شرایطی هر صدایی بیرون از من، مربوط به من نیست وقتی من در پناه امن خداوند هستم و تمرکزم روی خودم هست….

منیکه از صدای زنگ تلفن، صدای آیفون خونه، صدای افتادن وسیله ای از جایی یا دست کسی، صدای بلند حرف زدن همسایه ها، صدای آژیر پلیس و امبولانس و صدای رعد وبرق قلبم می ریخت خصوصا اگه صدای دعوا و مرافه از بیرون کوچه وخیابون میومد تو خونه….

حتی کوچیکترین صدا مثل صدای صوت زودپز و ….نگم براتون که قلبم کنده بود همش از استرس زیااااد…

شکر خدا اگاهی هایی که شما در مورد خداوند وقوانین بدون تغییرش به بهم دادید که منجرب به شناخت نسبی خودم وخداوند وقوانین حاکم بر جهانش شد، باعث شد درک بهتری از خودم و از خداوند و جهان پیدا کنم و وقتی دلم قرص شد که صاحب اختیاری مثل خداوند دارم و تا وقتی که در مسیر درست زندگی هستم و حواسم به خودم هست و دارم سعی میکنم با ایمانتر وباتوکلتر باشم، چیزی برای ترسیدن ونگران شدن وجود نداره،، ارامش وامنیت شکر خدا به زندگیم ودرونم برگشته…..

خدا رو هزاران بار شکر….

اینهارو گفتم که بگم بعد صدای دلنشین شما روی این فایل، این موزیک گادز کانتری، از بلیک شلتون بدجور صاف اومد قشنگ نشست رو این تصویرها….

یعنی این آقای تاد یه تنه، با داشتن این وسعت از زمین دامداری، وکشاورزی، اینهمه ملک و امکانات وسایل نقلیه و وسایل کشاورزی، و اون شغل شریف تدفین و مراسم برگزاری مردگان و….

داره کشور خودش رو انگار اداره میکنه، اصلا وقتی آهنگ پلی شد روی تصویر خدا انگار بهم گفت: مینا ببین این بنده ی خوب من چطور یه تنه به گسترش جهان من داره کمک میکنه؟

خدا گفت: می بینی توی چه بهشتی داره بهشتی زندگی میکنه و اینهمه کار رو باهم هندل میکنه و انقدر متین و صبور و مفید و اهل عمل هست؟!!!!

می بینی این آدمو؟ این بنده ی خوب و درستکار منه….

این آدم داره یه تنه کار چند نفر رو پیش میبره توی زمینی که من بهش به امانت سپردم، با بدنی که من بهش به امانت سپردم با قلبی که من در سینه اش به امانت سپردم در قدرتی که من در درونش به امانت سپردم،با امیدها وانگیزه ها وتلاشهایی که اون در خودش پرورش داد که زمین من رو جای بهتری برای زندگی خودش وعزیزانش و دیگران کنه….

در صورتیکه می تونست مثل تو وخیلی ها بگه روزی چند ساعت کار کافیه، یه خونه ویه ماشین و یه مقدار پول توی حساب بانکی کافیه و……

واقعا چطوری میشه که یه نفر انقدر قوی وپراز عشق وامید وانگیزه هست که از سر شوق می تونه اینهمه کار رو هندل کنه و چندتا شغل واینهمه مشغله داشته باشه اونم سالهای سااااال….

یعنی از تمیزی محل زندگی و اون روتین منظم کارهایی که آقای تاد با برنامه ریزی انجام میدن وما دیدیم تو این چندتا فایل، معلومه قشنگ که ایشون در اداره تمام این کارها موفق هستند و این جور مفید بودن و قوی بودن و منظم بودن وبا ذوق بودن سبک سالها زندگی این مرد هست…

این مرد انگار توی کشور خودش توی سرزمین خودش و توی دنیای خودش زندگی میکنه ولی خیرش به خیلی ها میرسه…

حس این اهنگ زیبا روی این تصاویر برام این پیام رو داشت، این سرزمین به این بزرگی واین امکاناتی که دارم می بینم با اینهمه تلاش وامید وانگیزه این مرد، اندازه لیاقتی بوده که این مرد در خودش به وجود آورده وانگار داره کشور خودش رو اداره میکنه!!!

کشوری که رهبر ورئیس جمهورش و سربازش خودشه….برای همین برای اداره کردن اینهمه کار کنار هم، انقدر مصمم وبا اراده هست….

واصلا انگار توی یه تیکه از بهشت زندگی میکنه…

اگر چه بدون شک کلی تلاش میکنه وکلی سختی هم توی مسیر اموراتش هست ولی مطمعنم عشقی که به این سبک زندگی کردن وتا این حد مفید بودن برای جهانش داره خیلی خیلی بیشتره…

خیلی انگیزه گرفتم خیلی حس خوب گرفتم، از اقای تاد…با اینکه چندین بار قبلا هم این فایل رو دیده بودم ولی امشب، که دقیقا فردا قراره به لطف الله اولین جلسه مربی بودن توی حرفه ام رو تجربه کنم و اون چیزهایی که اموخته ام رو انتقال بدم به هنرجوهام، برام واقعا قابل تامل بود…

اینکه متوقف نشم…

ادامه بدم…

با انگیزه وامید…وهدفمند باشم….مفید باشم و هر روز بهتر از دیروزم باشم و تا زنده ام فارغ از اینکه کارهام وتلاشهام چقدر برام ورودی مالی داره، به این فکر کنم که تلاش کردن ومفید بودن چقدر قابل ستایش هست..

وچقدر بد و ناامید کننده اس، نشستن وفقط نگاه کردن وترسیدن وحرکت نکردن وبهانه اوردن و درگیر باورهای محدود کننده بودن…

که حالا قراره اینهمه کار کنم که چی بشه؟ مگه میخوام با خودم ببرم اون دنیا؟ از این حد بیشتر میخوام چیکار؟ چرا من بکارم یکی دیگه برداشت کنه؟ چرا و چرا و چراها وبهانه هایی که نمیذاره برای خودم حس خود ارزشی و حس لیاقت و حس مفید وسرزنده بودن خلق کنم رو بریزم دور و پاشم وقدرتمندتر از همیشه دنیای خودم، کشور خودم، سرزمین خدای خودم (یعنی درون وبیرون خودم ) رو گسترش بدم به سمت زیبایی و سرزندگی وپیشرفت …

انقدر انرژی دارم که حس میکنم با این پیش زمینه ی روستانشینی و آشنایی با کشاورزی و دامپروری، زندگی تو گیلان، می تونم از همین فردا برم سر زمین چندهکتاری کار کنم(شکلک خنده)

البته همینکه بتونم اون کاری که هدف من هست وسهم من هست رو توی زندگیم به درستی انجام بدم کار بزرگی کردم ، چون خداوند به اندازه توان هرکسی بهش اموراتی وسهمی رو توی این جهان محول کرده واگر هرکسی هرجایی در هر نقشی که هست سهم خودش رو به درستی پیدا کنه وبه لطف خدا به انجام برسونه دنیا گلستون میشه..

بازم ازتون سپاسگزارم استاد قشنگم، خدا به مال و جان و عشق و محبت و مهر و ایمان وتوحید و یکتاپرستی وسلامتیتون و صدای پر مهرتون برکت عطاء کنه، آمین