دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سعید عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت
سلام دوستان هم فرکانسی
خدا رو شکر ک هر چی بیشتر در این مسیر قدم برمیدارم درک من و زاویه دید من برای دیدن زیبایی ها بهتر و بیشتر میشه.
و خداوند محربان نیز محیط اطراف منو طوری مدیریت میکنه ک من بازخورد فرکانسهای خودمو در هر لحظه دریافت کنم.
هرگز فکرشو نمیکردم با نگاه کردن ب چند تا جوجه اینقدر ذوق کنم
اینقدر بخندم
اینقدر خیره بشم
و اینقدر در فکر فرو برم.
وقتی میتونم با دیدن چند تا جوجه اینقدر ب احساس خوب برسم پس ببین چقدر نعمتها در اطراف من هست ک میتونم با تغییر زاویه دید خودم بهشون توجه کنم و احساس خودمو بهتر کنم و زندگیمو تغییر بدم. (مفت و مجانی احساس خوب در اطراف من ریخته)
من قبل از آشنایی با سایت معمولا برای سوالات ذهنی خودم از طبیعت الهام میگرفتم
و الان هم با توجه ب سابقه قبلی خودم دیدن دیدن هدایت جوجه ها ب سمت زندگی و ب قول خانم شایسته (ک بهترین کلمات رو در بهترین زمان برای دیدن زیبایی ها ب زبان میاره) چقدر این جوجه ها مستقل هستن و بدون نیاز ب کمک هیچ کسی فقط از هدایت پروردگار دارن استفاده میکنن و ب سمت زندگی حرکت میکنن.
پس من ک اشرف مخلوقات هستم چرا از این جریان هدایت استفاده نمیکنم….
درسی ک این جوجه ها برای من داشتن استفاده از جریان هدایت بود.این ک رزق همه موجودات حتی قبل از تولد آماده شده پس جای هیچ گونه نگرانی نباید باشه. و نکته دیگه این همه زیبایی
نوک
چشم
بال
و پر و مغز و کلی چیز دیگه در 21 روز از یک سلول درست شده.
پس من هم میتوانم ب کمک پروردگار در 21 روز خیلی چیزها رو در زندگی خلق کنم.و میتونم زندگیمو تغییر بدم. (یاد دوره های 21 روزه استاد افتادم)
حالا بریم سراغ پردایس زیبا و تجهیز انباری
چیزی ک من درک کردم با دیدن این فیلم
وقتی من برای راحتی و لذت خودم وقت و هزینه میکنم خداوند نیز منو در مداری قرار میده ک بیشتر بتونم لذت ببرم.
دوستان عزیزم وقتی میبینم استاد و خانم شایسته عزیز با این همه نعمت و ثروت ک در اطرافشون هست باز هم برای زندگی بهتر تلاش میکنن این پیام رو میگیرم ک تا وقتی ک برای زندگی حرکت میکنم زندگی روی خوشش رو ب من نشون میده و اگه بی حرکت باشم و ب درختان و انباری و دریاچه و اتوبوس و چیزای دیگه اهمیت ندهم نتایج کم کم برمیگرده و لذتهای من کمتر میشه. (تله ای ک من بارها و بارها توش افتادم و الان برام خیلی واضح شد ک باید چگونه عمل کنم)
چ جمله طلایی گفت خانم شایسته ک ظرفهای بی استفاده رو وقتی میاریم در چرخه استفاده انرژی شون مثبت میشه. (این جمله منو وادار ب تفکر کرد ک رفتار ما چقدر میتونه در محیط ما انرژی مثبت از خودش ب جا بزاره)
چقدر حال کردم ک این خانم شایسته ببین در چ مداری هستش ک ناخودآگاه داره این کلمات طلایی رو ب زبونش میاره.
و خدا رو شکر کردم واسه مدار خودم ک میشنوم و درک میکنم این جملات اثر گذار رو. (باشد ک ب یاری خدای محربان در زندگی نیز در از این درس ها استفاده کنم)
زمانهایی رو ک من برای انباری خودم صرف میکنم و مقایسه میکنم با زمان و انرژی ک استاد برای انباری خودش صرف میکنه بیشتر درک میکنم ک چرا الان در اون شرایط داره زندگی میکنه. (و تحسین میکنم و میگم نوش جونت باشه هر چیزی ک در زندگی داری)
من فهمیدم ک اگر ثروتم رو خرج رفاه و لذت خودم نکنم اون ثروت یا ب راحتی از دستم میره و یا موجب دردسر و گرفتاری بیشتری برام میشه(تجربه تلخی ک بارها و بارها تجربه اش کردم)
دیدن این تلاشی ک در گرما و عرق ریزون استاد داره زمین رو میکنه تا برق و آب رو ب داخل انباری ببره برای من نکات خیلی خیلی زیادی داشت ک چقدر انجام این کارها مهم هست و مهمتر این ک خودش داره انجام میده و با مبلغی پول نمیده کسی براش انجام بده. (نکته اینجاست ک آرامش و اعتماد ب نفس لذتی ک بعد از اتمام این کار تجربه میکنه قابل مقایسه با هیچ چیز دیگه نمیتونه باشه.)
ما داریم اینجا روش زندگی کردن درست رو یاد میگیریم و ثروت نیز لاجرم محصول این روش زندگی کردن خواهد بود. (چیزی من قبلا برعکس فکر میکردم ک چون ثروت داره این جوری زندگی میکنه و در صورتی ک درستش این هست چون اینجوری زندگی میکنه ثروت داره)
وقتی با تمام وجود و با باورهای خوب ب دنبال لذت و آرامش بیشتر باشیم خداوند ایده هایی رو میده ک حتی لری ک شغلش تجهیز و نصاب و مهندسی هست هم خودش کف کرده بود ک این چطوری داره ب راحتی زمین رو میکنه و میره. (کلی حال کردم و رفتم تو فکر ک سعید ببین استاد چ باورهایی رو ساخته ک الان این واکنش ها رو داره نشون میده از خودش)
نکته دیگه این ک آگه من بودم برای اون قفسه ها میرفتم چن تا تخته کهنه و یا قفسه دست دوم رو ب اسم صرف جویی تهیه میکردم و پز میدادم ک عجب آدم درستی هستم. ولی میبینم ک جهان وقتی جهان پر از نعمت و فراوانی هست چرا از بهترین امکانات استفاده نکنم….
چرا ب شرکتهای تولیدی کمک نکنم برای پیشرفت بیشتر جهان…
چرا از ثروتی ک خداوند ب من داده لذت بیشتری رو تجربه نکنم…
هر چی از درسهایی ک گرفتم بگم بازم کمه
و در آخر هم ی مطلب راجب ب پردایس زیبا بگم ک چقدر لذت میبرم با نگاه کردن ب تصاویر اونجا و این ک من ی باغ بزرگ در کرج داشتم ک چون بلد نبودم ازش استفاده کنم و لذت ببرم (دوستام و سرایدار اونجا بیشتر از من از اون محیط استفاده میکردن)
و بجای این ک ب زیبایی هاش توجه کنم ب هزینه های نگه داری و سم پاشی و رنگ استخر و….
توجه میکردم و حال و احساسم بدتر میشد تا در نهایت اونجا رو فروختم و یک ماه بعدش قیمتش چندین برابر شد.
ولی الان ب کمک خدای محربان و آموزه های این سایت سعی میکنم ب جزعی ترین نکات زندگی هم توجه مثبت داشته باشم. و بابت ی مشتری ک وارد مغازه من میشه خدا رو شکر میکنم و حالم بهتر میشه.
استاد عزیزم و خانم شایسته صمیمانه از شما تشکر میکنم ک این فایلهای پر ارزش رو ب رایگان در اختیار عموم میزارین و در عوض نیز خداوند فراوانی و ثروت رو نا محدود ب شما هدیه میده.
شاد ثروتمند باشیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD483MB32 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 73148MB32 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام استاد عزیزم
خوش اومدید به این بهشت زیبا. خوش آمدید به این رویا.
علی رغم اینکه شما همیشه سهم بسزایی در رشد این بهشت دارید، اما وقتی که شما نیستید هم جهان باز به کار خودش ادامه میده و دست نازنینش به نام مری جان، حرکت رو ادامه میده و این جهان و بهشت، معطل نمیمونه.
بعد از این همه مدت کار کردن روی این بهشت، اصلا جهان با شما همراه شده و شما هم دیگه نمیتونید کاری نکنید. هر روز حرکت. هر روز پیشرفت. هر روز تغییرات مثبت کوچک، که وقتی روی هم جمع میشن، یک رشد فوق العاده و بینظیر رو رقم میزنن.
من اگه بودم توی این جیکی ها شنا میکردم. اصلا خودم یه جوجو میشدم میرفتم تو دنیاشون زندگی میکردم.
چقدر خوبه که میتونیم ما هم بهشت خودمونو داشته باشیم. چقدر خوبه که میفهمیم چقدر میشه تجربه های زیبا و جدیدی داشت
عزیزم اون بندانگشتی چقدر نازه. اصلا مصداق بارز فلفله 👈که نبینش چه ریزه، بنداز بغل بقیه تا پراشون بریزه🤣🤣
یه جماعتی از این کوچولو کرک و پرشون واقعا ریخت. همینه ها، هرچیزی اولش ترس داره، غافل از اینکه بابا به خدا خیلی خوبه. کاری به کارت نداره که هیچ، بهت خیر هم میرسونه. بعد یک نفر که قبلا خودش تجربه اون ترسه رو داشته که رفته تو دلش و برش غلبه کرده، از بالا که نگاه میکنه، میبینه که چقدر این ترسها الکیه. چقدر بیخودی دارن میترسن بعضیا. بعد خندش میگیره و بهشون میگه بابا کجای کارین؟ این که داری ازش میترسی، اصلا یه فرصته. یه نعمته. چیزیه که تو رو رشد میده. منو نگاه کن، ببین چجوری برش غلبه کردم و رشد کردم! تو هم مثل من باش. اما خب خیلی ها که اصلا باورش نمیکنن، اون یک سری هم که باور میکنن، اگه واقعا باور کنن و ایمان بیارن، حرکت میکنن و نتیجه اش رو هم میگیرن.
چقدر ناز نازی کنار همدیگه قایم میشدن. اصلا وقتی میخواست زوری خودشو بچپونه اون لا اصلا دل من براش میرفت. خوابشون که دیگه نگو. خدا!
اون یکی که قشنگ سرشو گذاشته بود رو پشتی، ولی خب پشتیش زیاد خوشش نمیومد. عزیزم. خدای من!نگاش کن!
خداروشکر که خداوند هدایت میکنه همه موجودات رو. جهان رو هدایت میکنه. جوجه ای که یک روزه به دنیا اومده، اینجوری همه کاراشو خودش انجام میده. یعنی قشنگ توحید کامل رو رعایت میکنه. یعنی واضح میتونی ببینی که فقط روی خدا حساب کردن یعنی چی. معصومیت و صداقت رو میبینی.
خدایاشکرت.
ببین کار خدارو، لری میاد، همون موقع بسته ها هم میرسن، لری هم تریلرشو آورده و بسته هارو برامون میاره. ببین هدایت خدا رو. ببین خداوند چجوری کار و زندگیشو ول کرده داره کارای این خانواده رو انجام میده.
ببین چطوری هدایت میکنه. خودش میگه قشنگ آر وی رو بیار نزدیک شاپ تا راحت خالیش کنی. میگه به جای اینکه با بیل و کلنگ بیفتی به جون زمین، بهت میل واکی دادم و مته، بزن سوراخ کن برو جلو.
یعنی اصلا فکرشم نمیکردم که این دریل به این سبکی، اینقدر هیولا باشه که اون مته رو که اون دوستمون با موتور برق و اون نمیدونم چی چی که داشت با چه زوری کرد تو زمین، مثل کره همینطوری زیر زمین بچرخونه، اصلا ریشه و گیاه کیلو چنده؟ میخوره میره.
ببین چقدر خداوند هدایت میکنه به راه های ساده تر.
⭐همیشه راه های بهتر و ساده تر هم هست⭐ هرچی ساده تر بهتر. ⭐راه آسان، راه درست⭐
تا جایی که لری اینکاره، میاد کف میکنه، میگه من هر روز دارم چیز جدید یاد میگیرم.چقدر این جهان بیانتها و نامحدوده.
پیشرفت و سادگی و راحتی حدی نداره.
ببین قفسه به این هیولایی که توی هر قفسش ۱۵۰ کیلو بار جا میشه رو، توی یه کارتن میارن میذارن دم در خونت. اصلا ببین چقدر همه چی هرروز راحت تر و آسون تر و کارآمدتر میشه.خدایاشکرت
ممنونم استاد جان که حتی میخواهید حتی توی شاپ هم همه چیز داشته باشید.
you want to have every things in every where
یه ۳_۴ روزه که شروع کردم فایل ها رو از اول کلا ببینم و نت برداری کنم، یعنی قشنگ روزی ۱۲ ساعت دارم فقط یاداشت برداری میکنم، تکرار میکنم، باورسازی میکنم، و منتظر نتایج خوب بودم. و امروز قرار بود که برم یه کارتی رو پرینت بگیرم، بعد حسم گفت که برم کارت بانکیم رو هم که یک ماهه منقضی شده، تمدید کنم، بعد رفتم بانک، چقدر هوا خوب بود، بعد رسیدم بانک میتونم بگم هیچ کسی نبود. بعد گفتم که میخوام کارتمو تمدید کنم، یه خانمی بود، چقدر هم خوش اخلاق بود، از پشت ماسکش هم میفهمیدم که حالش خوبه، گفت که کارت ملی داری؟ گفتم نه. گفت شماره رهگیری داری؟ گفتم نه. گفت شناسنامه که داری؟ گفتم آره. گفت برو پیش رئیس این فرمو امضا کنه ولی بعید میدونم. گفتم باشه و تو ذهنم داشتم میگفتم که میکنه مگه دست خودشه؟ بعد دیدم هیچ خودکاری نیست که باهاش فرمو پر کنم، بقیه هم داشتن در به در دنبال خودکار میگشتن. بعد حسم سریع گفت برم از مغازه یه خودکار بگیرم ، منم سه سوت رفتم خریدم، هم کار خودم حل سد، هم دو سه نفر دیگه استفاده کردند و چقدر هم با رفتار خوب و تشکر. بعد آقا رفتم پیش رئیس، همون لحظه خلوت خلوت شد فقط من بودم، دادم بهش اونم سریع گرفت امضا کرد و بعدش گفت کارت و اینا داری ؟ که گفتم نه. بعد خودش راهنماییم کرد که چیکار کنم و کجا برم بگیرم. ولی به هر حال کارمو راه انداخت و من کارت جدیدو به مدت ۵ سال تمدید کردم، بعد رفتم آدرس پرسیدم، بهم گفتن که با اتوبوس برو راحت تره. بعد رفتم تو ایستگاه یه دقیقه بعدش اتوبوس اومد و با کولر قشنگ زدم رفتم، اونجا هم که رسیدم دوباره دستان خدا بهم کمک کردن که چکار کنم، بعد دوباره برگشتم و همین طور هدایتی خدا زمانی منو رسوند به ایستگاه که همون لحظه دوباره اتوبوس اومد و بازم انسانهای خوش اخلاق دیگه. بعد برگشتم، خونه ما تقریبا چسبیده به پل خواجو و کلی فضای پارک و باغ و بوستان هست به علاوه صدا و سیما که اون هم قشنگ واسه خودش یه جنگله و تازه توش خرگوش هم داره. خلاصه پیاده اومدم و کلی هم لذت بردم. و تا رسیدم یه نفر زنگ زد بهم که یه شماره کارت بده تا یه پولی برات واریز کنم.
اصلا ببین متحیر شدم. من فقط پیام نشانه ها رو خوندم و حرکت کردم. هرکاری که حسم گفت رو کردم و برای راحتی خودم ارزش قائل شدم و همه کارها به راحتی انجام شد.
تازه فردا هم ادامه داره. قراره برم کارت ملی بگیرم. بعد به خودم گفتم صد در صد من هم مثل استاد که توی یک روز با یه پاسپورت ویزای آمریکا رو گرفت، میرم و خیلی زود کارتمو میگیرم. دیگه تقریبا فکر کنم بالاتر از گرفتن ویزای آمریکا با یه پاسپورت تو یک روز دیگه بالاتر نداریم. وقتی اون اینقدر راحت انجام شد، کار من که صد در صد خیلی راحت قابل انجامه.
خداروشکر.
فقط خدارو شکر.
قشنگ یه گوشه ای از اون حسی رو گرفتم که خدا کاراشو ول میکنه کارای مارو انجام میده.
خداروشکر. تازه من فکر کنم هنوز وسطای فایل ها هستم. تا آخرش خدا میدونه چه در هایی باز بشه.
انگیزه ام هم همون مثالی بود که استاد زدن. اون دختر خانمی که عید رو فقط چسبیده بود به فایل ها و بعد برکات بینظیر و رحمت های باور نکردنی وارو زندگیش شد.
تازه اون موقع که ۴۰۰ تا فایل رایگان که یکی از یکی ارزشمندتره نبوده که!
خلاصه خدا میدونه چه اتفاقات باحالی قراره بیفته.
خدایاشکرت.
دوستتون دارم.
دستتون در دست الله یکتا
سلام به شما دوست عزیزم
سپاسگزارم از لطف شما
خداراشکر میکنم به خاطر دوستان نازنینم
دستتون در دست الله یکتا