سریال زندگی در بهشت | قسمت 74

به نام خدای مهربان و هدایتگر

خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ادامه ی سریال زندگی در بهشتمون حاضر شده .

خیلی خوشحالم که دوباره پرادایس زیبامون رو میبینم .خیلی خوشحالم که مرغ و جوجه هامون رو میبینم .خیلی خوشحالم که برانی با وقارمون رو میبینم .

الهی شکر که همه چی در شرایط خوب و عالی برقراره .

از وقتی استاد عزیز اون بارون شدید رو نشون دادن و گفتن که تا نزدیکیهای کلبه بالا اومده .خدا خدا میکردم که به کلبه آسیبی نرسه .که خدارو شکر همه چی در امن و امان هست .

اینجا بهشت و نگهبان این بهشت رویایی هم خداوند مهربان .

هر روز در حال زیباتر شدن هست .

ای خدای من دو تا آهوی زیبا اومده تو پرادایس .چقد زیبا و ناز بودن .عاشقتم مری عزیزم که لحظه های ناب رو شکار میکنی .عاشقتم که اینقد قشنگ قربون صدقه آهوها میری .چقد تو مهربونی دختر 😊

جنگل رویاییمون رو ببین چقد سرسبز و باصفاست .خدایا شکرت .

من که دلم میخواد هر روز یه قسمت از این سریال رو ببینم .با اینکه کلی فایل از قسمت های قبل دارم و کلی زیباییها از پرادایس هم توشون هست ولی دوست دارم هر روز یه ورژن جدید از این بهشت قشنگمون رو مشاهده کنم .و درسهای جدید یاد بگیرم.

می دونم خواهر قشنگم زحمت میدیم بهت ولی بدون که هر روز آرزوهای قشنگ میکنم برات و ازت سپاسگزارم .

چقدر آهوها زیبا میجهیدن .چه دم زیبایی داشتن .برات نشانه ای عالی بود مری جون ?

برای منم نشونه عالی شد .خدایا شکرت

خدایا چقد همه جای این پرادایس عجیب سرسبزه .آدم رو مجذوب خودش میکنه .نور خورشید رو ببین از لابلای درختها خودنمایی میکنه .دریاچه آروم و زیبا و تمیز .

باران رحمت الهی هم که کلی باریده و همه جا رو سیراب کرده .

عاشقتم مری عزیزم که اینقدر با خودت در صلحی از افتادن عکس ابرها و درختان تو آب فرغون هم کلی عشق میکنه .خیلی تو ماهی دختر .😘

ای خدا جونم برانی رو ببین چطور داره خودش رو تمیز میکنه .فک کنم با اون حرکت ها داشت به بدنش نرمش میداد که سرحال بشه تا بیاد به استقبال استاد عزیزمون .

عاشقتم دختر که از دیدن عزیز دلت اینقدر ذوق میکنی .

مهربانانه استقبال میکنی و با گفتن عاشقتم خوشامدگویی رو بیان میکنی .

خدایا شکرت که استادمون به سلامت از تمپا اومد .

به به سانتافه ی زیبا و باشکوه با جت اسکی هیولا هم رسیدن .

باور میکنی استاد من تو خیابونها وقتی سانتافه میبینم قربون صدقش میرم .جوری شده بچه ها تا سانتافه میبینند میگن مامان عشقت رو ببین .و من کلی ذوق میکنم .😊

به به استاد چه تیشرت سبز خوشرنگی پوشیدید .خیلی زیباست با اون مشت زیبایی که روی سینه تون نقاشی شده .

غروب پرادایس رو ببین خدای من .آسمونش پر از ابرهای خوشگل پفکی .خدایا شکرت که اینقدر زیبایی آفریدی .

استاد منم با ذوق شما از دیدن جوجه ها ذوق زده شده بودم .چقد شما دوتا ماهید به خدا .وجودتون مثل آب اون دریاچه صاف و زلال که به خاطر هر چیزی اینقدر ذوق زده میشید و شکر خدا میکنید .

خدایا قلب ما رو هم بگشا و دلمون رو صاف کن .🙌🙌

هیجان رو ببینید .استاد با تمام وجودش داد میزنه .و ذوقش رو نشون میده .

عاشقتم مری جون که از جوجه ها عالی مراقبت کردی که اینقد قشنگ بزرگ شدن .خوشگل و ناز و مامانی شدن .سفید و زرد و مشکی . جورج و بند انگشتی شدن .

اونقدر قربون صدقشون میرن که انگار بچهاشون هستن .استاد رو ببین .جانم جانم میگه .از مری جون میخواد که نترسوندشون

تحسینتون میکنم .به خدا که تمام رفتار شما پر از درس انسانیت و خداگونه بودن .

حتی با عشق و لذت میگن که چه بوی گندی میدن .مثل مادر که بچش وقتی دستشویی میکنه هم تمیزش میکنه و هم قربون صدقش میره .آخه اون بچش ولی اینها که حیوون هستن .

پس ببین وقتی با خودت به صلح برسی فرقی برات نمیکنه همه موجودات زنده رو دوست داری چه انسان و چه حیوان .

خدای من دریاچه رویایی رو ببین دم غروب چه جلوه ی داره .

به خدا که بینظیره .روح آدم رو به پرواز در میاره .خدای من شکرت از این همه شکوه و جلالت .

دوباره صبح زیبا از راه رسید .به به چه آب روانی تو دریاچه جاری .به خدا که تحسینتون میکنم که لیاقت زندگی در چنین جایی رو پیدا کردید .

بریم که ببینیم جوجه های نازمون که بزرگ شدن قرار قدم بعدیشون برای رشد و تکاملشون چیه ?

قرار به مکان بزرگتر انتقال پیدا کنند .برن به چیکن کوپ زیبا و بزرگشون .

چند تا پیشنهاد شد که جوجه ها چطوری منتقل بشن ولی بالاخره ایده استاد رو نفهمیدم چی بود ولی بهر حال این کار عملی شد .بریم بشینیم کنار استاد و مری عزیز و از دیدن جوجه ها لذت ببریم .من ک از قربون صدقه این دو بزرگوار کلی لذت میبرم .

خدایا چقد این جوجه ها ناز و زیبان .الهی شکرت .

منهم از شما دو عزیز یاد گرفتم که تحسین کنم .زییاییها رو بیشتر ببینم .یه وقتایی وقتی مثلا کوه رو تحسین میکنم بقیه تعجب میکنند ولی یه خواهر زاده سه ساله دارم که وقتی میخوام برم تو کوه و طبیعت با اون میرم .چون هر چی من تحسین میکنم اونم همش میگه خیلی اشنگه (قشنگه ) 😂

میگه خیلی اوه اشنگه یعنی خیلی کوه قشنگه .

با اون زبون شیرین و بچگونه اش حرفای منو تکرار میکنه .

ای کاش همه ی ما آدم بزرگها عین بچه ها معصوم و ساده بودیم .

واقعا کیف کردم مری جون از این همه تحسین و نگاه زیباتون به جوجه ها.همین توجه کردن به خوبیهاست که باعث احساس خوب تو وجود آدم میشه .دستمریزاد بر شما و تمام کسانی که چنین خصلت خدا گونه دارن .

شرکت ایکیا افکت واقعا ایده ی عالی برای مشتریاش پیاده کرده

من خودم برای بچه هام از شرکت آپادانا سرویس خوابشون و بقیه وسایلشون رو خریدم .این شرکت محصولاتش مال ترکیه هست و خیلی با کیفیت .ولی شرکت به صورت بسته بندی آورد و خودش همه رو نصب کرد .

راست میگید استاد چیزی که آدم خودش خلق میکنه رو بیشتر دوست داره و براش ارزش قائل میشه .من وقتی لباسی میدوزم یا میبافم با لباسی که آماده میخرم خیلی برام متفاوته .همیشه به بقیه میگم که خودم دوختم یا بافتم و یه حس غرور خوبی بهم دست میده .

یه بار رفتیم کافه یه صبحونه لاکچری خوردیم .دخترم اومد حتی از اونم بهترش رو درست و تو ظرفهای شیکی دیزاین کرد و عکس انداخت هر کی دید میگفت چه صبحونه زیبا و لاکچریی .کجا رفتید ? و دخترم با ذوق و شوق میگفت خودم درست کردم .

چقد خلق کردن لذت بخش .به آدم حس وجود و حیات میده .حس رشد و بزرگی میده .

مری عزیزم من هم تمام محصولاتی که از سایت خرید کردم همش رو خودم پولش رو پرداخت کردم یعنی کار کردم و خریدم از همسرم پولی بابتشون نگرفتم و واقعا هم قدرشون رو میدونم و برام از همه چی که دارم با ارزش تر هستن .همه جا کنارمن .بتهاشون هر لحظه زندگی میکن .باهاشون بزرگ میشم .شعور و درکم بیشتر میشه .این فایلها برام حکم یاقوت و زمرد دارن .

حتی دلم نمیاد به راحتی در اختیار حتی اعضای خانوادم بزارم .میگم باید التماس کنند تا بهشون بدم .این گنجینه ناب من فقط مال منه و باید لیاقت داشته باشن که بشنون همچین صحبتهای نابی رو .

چند روز پیش من یه مهمونی کوچولو خونمون داشتم .من چندتا از این جملات تاکیدیم رو روی یخچال و کنار تلوزیون و رو بوفه ام زدم .حتی یک نفر هم تو مهمونی از من نپرسید که این جمله ها چی هستن و یا چقد جالبن .

یه خانمی کلی از تزیین تم تولد و غذاها عکس و فیلم میگرفت .حتی اونهم متوجه جملات من نشد .چون میدونم که اخلاقش طوری هست که دوست داره سوال بپرسه و به نوعی خیلی کنجکاوه .😊

بعد از مهمونی به دخترم گفتم میدونی چرا هیچ کسی چیزی در مورد نوشته های من نپرسید با اینکه بزرگ نوشته بودم و کاملا جلوی چشم بود ?

گفتم چون اونا تو مدار من نیستن .باور میکنم که اصلا ندیدن که بپرسن .

مری جون گفتی دیدن آهوها برات یه نشونه خوب بود این اتفاق هم برای من نشونه ی خوبی بود .

این به من ثابت کرد که خیلی از اونها جلوتر هستم و احساس کردم که خدا من رو انتخاب کرده و من بیشتر از گذشته هم قدر فایلهام رو دونستم و هم قدر و ارزش خودم رو ….

خدایا صدهزاران بار تو را شکر و سپاس ….

خدایا همچنان هدایتمان کن وببر ما را در مسیر کسانی که به آنها نعمت بیکران داده ای .

من هم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم .

استاد عزیز و مری نازنینم عاشقتونم و خیلی خیلی دوستون دارم .❤💚❤💚❤