سریال زندگی در بهشت | قسمت 74

سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم بانو .

خدایا هزاران مرتبه شکر که سریال زندگی در بهشت که خیلی دلمون براش تنگ شده بود از سر گرفته شد ،

اونم پر از خبرهای خوب رشد جوجه ها و بازگشت استاد و تشریف فرمایی آهوهای زیبا به پرادایس .

همه رویدادها نوید بهشتی بهتر و شاداب تر از قبل میدهد ، اگر چه همیشه عالی بوده .

از کودکی هامون یه تصویر بیشتر تو خاطره هامون مونده که تو خونه ها بالای طاقچه یه نقاشی بود که شامل یک برکه یا رودخانه بود و یک کلبه و تعدادی مرغ و خروس و دام و چند تا آهو و زن و مردی روستایی که اطراف این کلبه بودند .

تو اون زمان ما تو رویاهامون بارها و بارها تو این فضا زندگی میکریدم و دقایق زیادی محو اون میشدیم .

در واقع شده بود بهشت رویاهای ما !

امروز با دیدن این آهوان زیبا بلافاصله اون بهشت خیالی برام تبدیل به واقعیت شد ،

حتی بهشت فعلی خیلی کاملتر از رویای کودکی ام بود .

با اینکه ما در جریان کارهای نقل و انتقال استاد از تمپا به پرادایس بودیم ولی از بازگشت دوباره استاد به اینجا مثل مریم بانو سرشار از ذوق بودیم ، مثل بچه های خانواده که بعد از مدتها پدر خانواده بر میگرده و کلی خوشحال میشن .

اینقدر تو این بهشت انرژی و ارتعاش بالاست که آهو ها هم آمدند تا بی نصیب نمانند و در این خوشحالی جست و خیز میکردند .

جوجه هامون هم که در بستری از مهر و توجه فراوان بزرگ شدند مثل ما از دیدن این بهشت زیبا هیجان زده هستند .

حتی جرج و بند انگشتی شکر گزار اولین تابش آفتاب به پوستشون هستند و به همراه بقیه جوجه ها مراحل تکامل از تخم به دستگاه جوجه کشی و سپس به ظرف فلزی بزرگ و بعد به قفس درون محوطه را دارند تجربه میکنند و مدارهاشون داره تغییر میکنه .

برای اونا مدار بالاتر این خواهد بود که بعدش به بیرون قفس و آزادی و رهایی کامل برسند و مثل آقا خروس و خانم مرغی تو این منطقه برای خودشون حکومتی راه بندازند .

برام خیلی جالب و ستودنی بود که استاد بلافاصله از راه نرسیده و با وجود خستگی به ظرف آب جوجه ها که کثیف شده بود توجه کردند و اونو شستند و تقدیم کردند به جوجه ها ،

توجه به تک تک جزییات باعث میشه حتی بهشت موجود هر روز بهشتی تر و بهتر و با کیفیت تر بشه .

اگر تصاویر امروز پرادایس و با یکسال قبل مقایسه کنیم متوجه میشیم که حتی خود پرادایس هم مراحل تکامل و داره طی میکنه .

البته که خرج این تکامل توجه و عشق استاد عزیز و مریم بانو است که همه چیز و همه کس را با خودشون به مهمانی تکامل دعوت میکنند و از دیدن این روند رشد هم خودشون شادتر میشوند و هم ما به عنوان بیننده .

هر کسی به میهمانی این بهشت وارد میشود روندی از کمال و طی میکنه و رشد یافته تر از قبل اینجا رو ترک میکنه .

از میهمانهای تابستان بگیر که چقدر اون خانم و آقا و چهار تا پسرشون در اینجا مدارهاشون رشد یافت تا جوجه ها که سر از تخم بیرون آوردند و همه ما به عنوان اعضای این خانواده بزرگ .

واقعا بی نظیر بود دیدگاه شرکت ایکیا که از حس خلاقیت افراد وام گرفته و محصولاتی تولید کرده که این حس و به خوبی تقویت میکنه .

خودم تجربه مونتاژ محصولات ایکیا رو داشتم ، بسیار حس خوبی میده وقتی از یک عالمه پیچ و مهره و تخته که از روی نقشه دقیق سر هم میشه محصولی بیرون میاد که هم زیباست و هم کاربردی و هم حالم از ایجاد شدندش بهتر از قبل میشه و اعتماد به نفسم بالاتر میره .

ما هم در مورد کسب و کارمون میتونیم فکر کنیم که چه حسی از خلاقیت و یا ویژگی های خوب انسانی رو میتونیم در مورد افراد زنده کنیم و رشد بدیم ، مثل استاد و مریم بانو که با محصولات و زندگی زیسته شون ایمان به خدا و باور به قوانین محکم الهی را در ما زنده میکنند و رشد میدهند .

دارم تصور میکنم با این روند تکاملی رو به رشد و عالی یکسال دیگه و یا پنج سال دیگه این بهشت چه شکلی خواهد شد و چه ویژگی هایی علاوه بر الان خواهد داشت .

قطعا خیلی دیدنی خواهد بود .

آرزوی شادی و سلامتی و تکامل روز افزون برای اعضای خانواده بزرگ عباسمنش و به خصوص استاد عزیز و مریم بانوی گرامی دارم .

پاینده باشید .