سریال زندگی در بهشت | قسمت 76 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد مهدی خارکن گفته:
    مدت عضویت: 2241 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته عزیزم

    اول از همه خداروشکر میکنم بابت این همه زیبایی پرادایس که به تازگی هروقت نگاه به زیبایی ها می کنم قلبم انگار داره از هم باز میشه و همش میگم خدایا این همه زیبایی رو باید با چشم دل دید و بس

    خداروشکر بابت نعمت های خداوند که به ما داده شده

    خاطره امروزی که شما خیلی وقته برای ما به اشتراک گذاشتی هنوز برای من تازگی داره الان شما از قسمت 200 زندگی در پرادایس رد کردید و من به صورت هدایت خود سایت به این قسمت هدایت شدم و قلبم گفت محمد کامنت فراموش نشه

    من این خاطره رو کاملا یادمه که این آقا نمیزاشت شما فیلم برداری کنید و با پرخاشگری رفتار می کرد

    دقیقا همین خاطره هم برای من اتفاق افتاده که میخوام نتیجه خوب و بدش رو به شما بگم

    من در یک مکان خیلی زیبا کار می کنم و ما یک مدیری داریم در اینجا که بنده خدا یکم اخلاقش تند و بده و خالصانه بگم اینجا زیراب زنی های عجیبی هستش و بجای اینکه دوستان این منطقه خودشون با خودشون صحبت کنند بیش از حد پشت سر خودشون حرف میزنند و حستون رو بد نکنم چون حس خودم اصلا بد نیست و من واقعا خداروشاکرم ازینکه خدا منو هدایت کرد تا اینجا کار کنم اما برسیم سر اصل مطلب

    یک مدتی بود که مدیر ما میومد الکی به کار من گیر میداد و واقعا گیر ها الکی بود و منم عصبی میشدم و تا شب دائم تو ذهنم شروع میکردم بدگویی از ایشون و خداوکیلی این موضوع 2 ماه هرروز اتفاق میوفتاد و صادقانه بگم هرجا میرفتم هم بد این بنده خدارو میگفتم و دقیقا بعد از دو ماه که شد (بچه ها من هرروز رو خودم کار می کنم و بگم بهتون ایشون احساس منو بد میکرد ولی نه زیاد ولی آخری ها حسم بد میشد و بعد از اینکه احساس بدم طولانی شد قلبم بهم آلارم داد) پیش خودم گفتم بابا این راه اشتباهه ها درسته دیر فهمیدم این راه اشتباهه ولی هروقت ماهی رو از آب بگیری تازس پس یالا تمرکزت رو از روش بردار و آقا من تا تمرکزم رو از روش برداشتم نمیدونید که من شدم عین رفیق براش باهم حرف میزنیم و میگیم و میخندیم و ایشون از تجربیات خوبشون برام میگن و واقعا خداروسپاس گذارم واقعا

    دوستان من تا وقتی تمرکزم روی بدی های این بنده خدا بود بدی ها داشت بیشتر میشدا

    طبق قانون ورودی ها هرچی باشه خروجی ها هم همونه پس لطفا حواستون رو جمع کنید.

    بعد از این موقعیتی که برام پیش اومد دیگ اصلا نتونست چیزی زیاد حالم رو بد نگهداره چون این خاطره پرادایس رو آویزه گوشم کردم که آقا ورودی رو درست کن اگرم کسی پرخاشگری کرد تو آروم باشو بخند و بگو خدایا شکرت و تمرکز رو بزار روی خوبی هاش و بعد میبینی چقد همه چیز معرکس خدایا هزاران مرتبه شکر

    این تجربه من بود امیدوارم لذت برده باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محمد نوری گفته:
    مدت عضویت: 1531 روز

    به نا خداوند مهربان

    سلام به همگی

    یه صبحه فوق العاده دیگه تو این بهشت شروع شده! این جمله برام نکته داشت و اونم اینکه دید خانو شایسته اینه که امروز یه روز فوق العادست و اینطوری انگار به ذهنش میگه که منتظر اتفاقات خوب و زیبایی ها باش و چون طبق قانون اینجوری دنبال زیبایی ها هستیم هدایت هم میشیم به زیبایی های بیشتر.

    این پایین اومدن جوجه ها برام یه درس داشت ؛ اونی که شجاع تر بود با ایمان تر بود زودتر اومد پایین و زودتر رسید به آب و غذا، دقیقا مثل زندگی ما آدم هاست هر کی که شجاع تر باشه هر کی که ایمان بیشتری داشته باشه هر کی که بتونه توکل کنه و قدم برداره و شروع کنه زودتر به نعمت و ثروت و خوشبختی میرسه و کسی که نتونه اینجوری فکر کن تا همیشه اون بالا میمونه و هیچوقت پایین نمیره که به نعمت برسه ، یه زمان هایی من باید از خودم بپرسم، واقعا چقدر میتونم اینجوری فکر کنم و به واسطه این فکر و ایمان به غیب حرکت کنم ؟؟! ایا تونستم مثل این حرف در عمل هم استفاده کنم ؟ حالا جالبیش اینه که اگر با ایمان و توکل به خداوند حرکت کنم پاداش میگیرم اونم نه یه ذره پاداش عظیم ، یه مثال دارم که با ایمان حرکت کردم نتیجش هنوز بخاطر اینکه من باید ایمانم رو حفظ کنم و نشون بدم در حال انجامه اما حتما انجام که بشه حتما اینجا مینویسم هم ایمان خودم بیشتر بشه و هم بقیه استفاده کنن ازش.

    من عاشق ویو که از سمت شاپ میرید به سمت خونه هستم اونور دریاچه دقیقا رو به رو خیلی برای من باحاله یه کارتنی رو تو بچگیم میدیدم که این ویو رو داشت واقعا رویاییِ خیلی، خدایا شکرت

    تو دو سه قسمت قبل فکر میکنم یه جا خانوم شایسته گفتن خدایا شکرت که آب داریم و این مایه حیات هست ، ممنونم ازتون چون باعث شدید منم پی ببرم به ارزش آب و سپاس گذار خداوند باشم بخاطر این نعمت در کنارشم کلی توجهم بیشتر شده به نعمت هایی که کمتر توجه داشتم بهشون.

    خدایا شکرت بخاطر چشمام که این زیبایی ها رو میبینه بخاطر گوشام که صداهای قشنگ رو میشنوه بخاطر دستام که مینویسه این زیبایی ها رو و بخاطر زبانم که جاری میشه برای شکر گذاری تو بخاطر بی نهایت نعمتی که بهم دادی

    فعلا خدانگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    دژ نفوذ ناپذیر در پرادایس.

    جوجه های تازه از تخم درآورده در قفسی که مانند دژی محکم از آنها محافظت می کند. جسورترین جوجه ها زودتر از بقیه به پایین می آیند و می روند سراغ آب و غذا ولی آنهایی که ترسو هستند جرات نکردند به پایین بیایند و نه دانه ای و نه آبی به آنها خواهد رسید البته انها کوچکتر هستند ولی باز هم دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد .

    بعداز ظهری آرام در پرادایس. استاد موتور یاماها را که می خواهند به یک سفر طولانی بروند و آن را با خود ببرند را در حال سرویس کردن هستند با ابزارهایی هیولا.

    مسیله ای که برای پمپ آب پیش آمده است. تعمیرکاری که آمده می گوید حدود پانزده سال پیش این پمپ را خودش نصب کرده است و با وسایل مجهزی که آمده بود و شروع به کار کرد.حتی آب پرادایس هم در دنیا درجه یک است و از حدود دویست فیت زیر زمین به بالا پمپ می شود و چه آب گوارایی می تواند باشد.نوش جان

    آقایی که برای تعمیر پمپ آمده بود مردی کنجکاو که سوال کرده بود چقدر شما پولدار هستید.

    مایه حیاط باز هم در پرادایس فوران کرد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    محسن قنادی عرب گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام و درود خدا بر خانواده ی عزیز

    درس هایی که این قسمت برای من داشت رو مینویسم

    اول از جوجه هایی که زودتر بر ترس هاشون غلبه کردن و به آب و دونه دسترسی پیدا کردن

    دومین مطلبی که توجهم رو جلب کرد باور غلطی بود که آقای فنی کار داشت و فکر میکرد که هرکی rv , جک اسکی و توانایی مالی خوبی داره فروشنده ی مواد مخدر و قاچاقچیه و چقدر این باور برای ما هم آشناست

    و کار کردن روی باورها کاری همیشگیه

    و چقد سپاس گزارم برای این آگاهی ها

    و از خداوند میخوام همه رو به راه راست هدایت کنه که البته خداوند بی نقصه و مایم که باید در مسیر و مدار هدایت قرار بگیریم

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    صفدر مومنی گفته:
    مدت عضویت: 2122 روز

    سلام و دورود خدمت شما استاد عزیزم و خانوم شایسته باعشق و مهربان

    خدا را شکر همه دوستان از زیبایی های فایل و اتفاقات زیبایی که رخ داد گفتند و لذت بردیم هم از فضای لذت بخش بهشتی پرادایس و هم از کامنت دوستان عزیزم که همین کامنت ها انگیزه کامنت گذاشتن من هم شده خدا را صد هزار مرتبه شکرت

    اول یه چیزی بگم من آدمی ام هر کاری و هر چیزی رو که می‌شنوم باید خودم تجربه کنم لمس کنم تا باور کنم و بعد از تجربه کردن و به نتیجه رسیدن بخشی از وجودم میشه

    تو این فایل علاوه بر تمام زیبایی ها یه درس خیلی بزرگ که قبلاً استاد چندین و چند بار گفته بود چون خودم ندیده بودم لمسش نکرده بودم باورم نمیشد که خدا را شکر تو این فایل دیدم و برای اینکه خوب متوجه بشم که اشتباه نمیکنم اون قسمت ها رو دو بار نگاه کردم و اون این بود که استاد میگفت مهم نیست کجای دنیا متولد شده باشی و تو چه شرایطی به دنیا اومده باشی هستند کسانی که در فقیر ترین کشور دنیا که بسیار ثروتمنداند و هستند در کشور های پیشرفته و ثروتمند دنیا که فقیرند و شاید هم هوم لس خب بخش اول مشکلی نداشتم اما بخش دوم حقیقتا مشکل داشتم و فکر میکردم که توی کشوری مثل آمریکا فقیر نداره

    امروز دیدم آره من احساس میکنم شاید هم من اشتباه کرده باشم اما اون پیرمردی که پشت جرثقیل کار میکرد با اون سن و سالش کارگر و شاگرد این آقای استاد کار بود کارگر بودن و یا تو سن بالا کار کردن مهم نیست یا مورد بحث من نیست بحث من اینه که تو این همه سال این آقا نتونسته واسه خودش کسب و کاری فراهم کنه و باید از کس دیگه ای دستور بگیره و تا این سن فقط یه کارگر ساده بوده خب علتش هم بنظر من بر میگرده به همون باور های محدود کننده و فقر آفرین که میشه تو پیشرفته ترین کشور دنیا باشی و فقیر باشی

    و اخر که داشتن میرفتن همون استاد کار باورش نمیشد که کسی بتونه بدونه اینکه هیچ خلافی تو زندگیش کرده باشه و به این ثروت و فراوانی رسیده باشه و میخواست زیر زبون استاد رو بکشه که خلافش چیه این باور هم اونجا هست اگه کسی به این ثروت برسه حتماً باید خلافکار باشه تا بتونه به این استقلال مالی رسیده باشه

    خدا را صد هزار مرتبه شکرت که با تمرکز بر روی نکات منبت اتفاقات خوب هم خواهد افتاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به دوستان مسیر شادی و لذت و زیبای

    نشانه امروز من دیدن این طبیعت فوقالعاده و کنج کاوی بود که چطور انسان به این درک رسیده که اینجوری اب رو از دل زمین و زیر صخره ها بکشه بیرون اب گوارا و شیرین و به قول استاد فرش فرش

    چقدر لذت بردم مریم خانم شایسته که چجوری با کلامت عشق میورزی به جوجه ها چجوری باهاشون حرف میزنی و چجوری با کلامت این انرزی رو بهشون انتقال میدی

    چقدر لذت بردم از این که گفتی جوجی ها پنیرتون جابجا شده باید برین سراغ پنیر اون پایین بگردین

    خدایا شکرت که من میتونم این اگاهی ها رو ببینم این لذت رو دریافت کنم خدایا شکرت که میتونم ببینم این زیبایی ها رو و به خودم میگم که ببین چقدر میشه بهتر و بهتر و بهتر زندگی کرد و زندگی یعنی برخوردن به مساله ها و حل اون ها با عشق

    اگه اون پمپه خراب نمیشد از کجا من میفهمیدم و از کجا میتونستم بگم خدایا شکرت یسری وسیله گیر میاد که پونزده سال برام کار کنه چه کوالیتی بالایی دارن

    و چقدر لوله ها باکیفیت بودن لوله هایی که پونزده سال زیر زمین هستند و درونشون ابه به راحتی باز میشن و به راحتی بسته میشن و اصلا مشکلی برای رزوه هاشون پیش نیومده و چقدر این کنجکاوی استاد برام جالب بود خوب من میبینم هر کجا این کنجکاوی رو داره

    خوب سفر به هاوایی رو دیدم و یه جایی دیدم استاد رفت سمت موتور خونه کشتی و فکر کنم رفت بپرسه ببینم چجوری کار میکنه موتورش چی هست و با چه سوختی داره کار میکنه و این دقت و تمرکز روی نکات مثبت و کارا همیشه هم شمارو هم من رو به سمتی هدایت میکنه که کارهام رو باکیفیت با انگیزه با کنجکاوی بیشتر انجام بدم

    خوب من هم اینجا هستم من هم در پرادایس زیبا با شما زندگی میکنم عطر چمن ها رو احساس میکنم بوی جوجه ها رو میفهمم

    نصیم خنک سهرگاه رو احساس میکنم که میوزه به دریاچه و خنک میکنه این کلبه چوبی رو

    من هم هستم اینجا زمانی که نم نم باران طراوت خاصی به درختان بلند پرادایس میبخشه و باعث میشه بهت لبخند بزنن درختان

    و بگن سپاسگذاریم استاد که این زمین رو انتخاب کردی برای زندگی تا ما هم توحید رو دریافت کنیم و انرزی ازت بگیریم

    و هر روز این انرزی رو بهت هدیه بدیم

    خدایا شکرت واقعا اونجا بودم الان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    به نام خداوندهدایتگر

    سلام بردوستان عزیزم

    اگه نمیترسیدیم چکارمیکردیم؟؟؟

    این فایل نشونه امروزمن بود

    درست بادیدن جوجه هاخداباهام صحبت کرد

    این که عجول نباشم که باسربخورم زمین ونترسم وحرکت کنم ودودل نباشم واین دست اون دست نکنم وحرکت کنم وتکامل روطی کنم وصبر داشته باشم تابه نعمت وثروت برسم مثل جوجه هاکه غذامیخوردن ورفتن تودل ترس هاشون ورسیدن به نعمت وثروت

    این ‌ که اگرهی تعلل کنم توکارم وتصمیم درست نگیرم میشم مثل این تعمیرکاری که سنش بالابودوازدوستش دستورمیگرفت وزیردست دوستش بودباسن زیادش چون افکارفقیرانه ای داشته وباورهای محدودکننده که تاالان زیردسته

    واین برای من نشونس که بایدحرکت کنم وتاوقتی اوضاع بهتره بایدبه فکرخودم باشم وگرنه میشم مثل همین دستیاراین بنده خدا(اهرم رنج ولذت)

    خدایاشکرت که بامن هرلحظه صحبت میکنی وبه فکرمن هستی

    دوستون دارم😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد…

    سللللللام به مریم نازم ‌..

    امروز شروع جدید در پرودایس شروع یک درس بود ،شروع رفتن در دل ترس هااا ،دل زدن به دریا و خود را سپردن به خدا…

    البته مصداق اینااا همون جوجه های رنگی و خوشگلمونن ،خدای منننن چقددد هر روز دارن ماه تر میشن ،چقدر بزرگگگگگ شدن ،وقتی که مریم جون رفتو در لونه رو باز کرد اون وقت بود که جوجه هااا از اون سکو می پریدن پایین ،بعضی ها زودتر ،بعضی ها کمی با تامل ،بعضی هاام که میترسیدن و نمیپریدن ،دقیقاااا به یاد این افتادم کههه نترس ،نترس از رها کردن،نترس از پریدن ،نترس از رفتن تو دل ترسات ،،،،،کافیع خودتووبسپری بخدا و بپرری ،به قول استاد شاید اولش نگران باشی شاید بترسی امااا وقتی بخدا اعتماد کنی ،دیگه هیچییییی اونقدر ترسناک نمیشه ،چون خدا اون پایین موندع و میگه نترسسسسس ،بپر ،من میگیرمت ،اما خیلی ها میترسن میگن نه ،اگه بیوفتم چی؟ ،اگه چیزی بشع چی؟ ، خدا بازم میگه نجوا میده :نه نترس بپر تو بغلم من اینجام ،قدم اولو بردار خودم کنارتم خودم میگیرمت،و اون لحظه ، لحظه پریدن، همون لحظه ای که ایماتت بخدا ثابت میشع ،همون لحظه ای که ایمانت تبدیل میشه به عمل ،یه لحظه طلایی ،پریدن این جوجه ها درس خیلییی بزرگی داشت .

    و امااا استادمو همیشه تحسین کردم میخوام هزززززززار بار دیگه بگم اصلااااا فریااااد بزنم بگممممم استااااااد تو لایق تمام این چیزایی که داری بودییییی،بگم عزیزم نوووووش جونت برای تک تک داشته هاااات ،شمااااا لایق حتی بهتر از ایناام هستی ،میدونید چرا ؟؟؟؟؟ ،تو این مدت من با فایل های شمااا زندگی کردم ،هیچچچچ وقت هیچچچچچ وقت ندیدم استادم با مواجه شدن با یه چالشششش حتی خمممممم به ابرو بیاره ،بدون اینکه یه کلمهههه حتی یه کلمه گله کنه ،استاد من اصللااا مواجه شدن با چالش براششششش هیچه ،هیچچچچ ، اخه استاد من عاشق حل کردن چالش هاست ،استاد من توووو هرررشرایطی تووو هر موقعیتی مثل همین خراب شدن پمپ آب اونم توی اون هوای گرم تازه با بالارفتن اون مورچه هاام از دست و پاش ،،،،همیشعههه فقط ذهنشو کنترل میکنه تووو شرایطی فقط میخنده ،مهم نیست چی دور و برشه ….

    استاد جان با قلبممممم با تمام جونم تحسینت میکنم و این مدتی که بطور جدی روی ورودی هام کنترل دارم و سعی خودمو میکنم ،هر روز با خودم میگممممم خدای مننننن استاد جه کار سختی رو میکرده خیبلی باید اهل عمل باشی که هر روز روی خودتو روی ورودی هات کنترل داشتع باشی الحق که باااااید مرد عمل باشی باید زره فولادی بپوشی وقتی اوایل روی خودت کار میکنی مراقب باشی ،اما به مرور یکم کارت راحت تر میشه ،،،،خلاصع بگم عاااشقتونم ،عاشق این رابطع سراسر عشقتونم که فقطططططط میخندین ،چقدر حال میکنم با این لحن بچه گونه حرف زدنتون ،چقدر خنده هات قشنگه مریم نازم چقدر خوبه عشقم از دهنت نمیوفته عاشقتم گفتن هات دل منووو میبره ‌…

    شاد باشید استاد جان

    در عشق و نور باشید مهربونا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    به نام خداوندی که تمام ذات پاک هستی از اوست

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم شایسته و دوستان عزیزم

    امروز هم باز دوباره نشانه من این فایل بود

    و چقد همه جی به موقع خدایا ممنونم ازت

    من 4 ستاره بودم اما بازم کم شده و این مدت نبودم چون باید درسهام رو یاد بگیرم باید مثل این جوجها برم بچرخم بزنم تو دل ترسها باید یاد بگیرم که اگه خدا نباشه هیچی نیستم

    چون باید بدونم رو خودم کار نکنم بازم ضعیفم بازم داغون میشم باید این هارو درک کنم

    من امین زندی دارم درس یاد میگیرم از همه این اتفاقات روزانه

    اگه مدارم اگه آدمای دورم مشکل دارن ایراد از منه من خوب یاد نگرفتم من کم کاری کردم من به افکارم چیت دی دادم آره من ایراد دارم و نباید روی کسی عیب بذارم منم که دارم کم کاری میکنم درسام رو خوب پاس نمیکنم وگرنه که خدا برام کلی فایل تهیه کرده آره وقتی هرچیزی به زبونت میاد میگی وقتی هر کاری دلت میخواد میکنی وقتی هر مزخرفی رو میشنوی آخرشم میشه همین همین و همین

    البته باید بدونم که اینم در رسیدن من به تکامله باید اینم خیری بدونم و بیام و بفهمم که آقا نکن این کارارو اصلا کار کردن روی خودته اصل بودن با خدا اصل اون بیرون نیست اصل برمیگرده به درون من هیچی اون بیرون نیست تمامی نعمت ها درون تو کار کنم کم کاری نکنم

    وقت بذارم برای خودم آره باید ادب بشم من

    و یاد بگیرم از همین جوجها که ترسو نباشم قدرت رو به خدای خودم بدم نه آدما باید شرک نورزید باید سپاس گذار خدای خودم باشم باید برای همین امروز زندگی کنم و لذت ببرم من بد بودم اما درسش میکنم اینا همه در مسیر رسیدن من به خواسته‌ام و تکامل منه که بابد طی بشه از خودم ناراحتم اما خودم رو میبخشم و دوباره روی خودم کار میکنم و کار میکنم تا درست بشه همه چی من آدم جا بزنی نیستم من خیلی سرتقم و خدا هم از من یدونه داره کمکم میکنه استاد بازم سپاس گذار توام ممنونم ازت

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت برای یک صبح زیبای دیگه توی بهشت زیبا

    واقعا لذت بردم از دیدگاه بسیار زیبای دوست عزیزمون ،خیلی خفن بود

    یک هوای عالی ،همراه بانو شایسته در بهشت زیبا

    میریم سمت جوجه ها

    ببین چه حصار مستحکم و قابل قبولی شده

    براجوجه هادیگه از دست حیوانات وحشی درامان هستن

    چقدر اتاقک قشنگ و دنجی دارن خدایا شکرت

    همه امکانات هم واسشون ردیف هست و آماده حرکت به سمت پایین برای خوردن و آشامیدن و تفریح

    حالا رقابت برای اینکه کی اول بره

    اونایی که شجاع ترن میرن پایین و جایزه اشون هم خوردن دونه و آب هست

    واقعا تحسین برانگیز است این همه زیبایی

    خدایا شکرت برای جوجه های خوشکل دوست داشتنی

    استاد عزیز در حال تجهیز کردن موتور برا یک مسافرت هستن و تحسین میکنم این اراده و پشتکار رو که از توانایی خودش استفاده می‌کنه

    خدایا شکرت برای این علاقه وهمت استاد

    در کار کردن

    امروز هم دوتا مهمون داریم که واسه تعمیر پمپ آب اومدن و با یک ماشین هیولا و امکانات کامل میرن سر پروژه ،،،چقدر به راحتی لوله ها رو آوردن بیرون و پمپ جدید رو دادن پایین

    واقعا لذت میبره آدم از این امکانات و تجهیزات

    خدا رو شکر که پمپ آب را اندازی شد

    برونی زیبا هم اومده واسه بازدید و تایید کار

    خدایا شکرت برای این دریاچه زیبا

    خدایا شکرت برای این کلبه زیبا و رویایی

    خدایا شکرت برای این هوای تمیز و سالم

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: