دیدگاه زیبا و تأثیرگزار عاطفه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند هدایتگرم،
سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان ارزشمندم.
خیلی لذت میبرم و در واقع یک نوع تمرکز بر نکات مثبت هم هست، که بیام علاوه بر تحسین کردن و لذت بردن از این همه نعمت و زیبایی این نکات مثبت و ارزشمند اخلاقی بی نهایت زیبای شمارو بازگو کنم در واقع نکات مهمی که باید درک کنیم توی زندگی ذهنمون رو تربیت کنیم و به خوردِ ضمیر ناخوداگاهمون بدیم،
خانوم شایسته ی عزیز و نازنینم تحسین میکنم میز کار ساده و زیبا و بی نهایت حس خوب شمارو تحسین میکنم که هم زمانی بی نهایتی توی زندگیتون هست میز کار کنار بهشت و در کنار عشقتون و با یک عشق بینهایت.
تحسینتون میکنم برای این حد از رشد و موفقیتتون که زندگی در بهشت رو تجربه میکنید و صد البته که لایق هستید❤
لذت میبرم همیشه با با خودم مرور میکنم الگو برداری میکنم تا نهادینه بشه توی وجودم این رفتار شما این خانوم بودن شما طرز برخورد شما توی تک تک تاکید میکنم توی تک تک لحظات زندگیتون. انقدر بزرگوارید با طبع و منش بی نهایت فوق العاده ای
که دارید مثل یک خانوم عاقل و در نهایت فهم و کمالات رفتار میکنید توی رابطه تون.
الان شما در حال کار کردن هستید و استاد هم در حال تفریح و لذت، عاشقتونم که لذت میبرید از لذت بردن عشقتون تحسین میکنم که با ذوق و با شوق تفریح کردن عشقتون رو سپاسگذار هستید و خودتون بیشتر ذوق میکنید،خب معمولا مثل ۹۹ درصد عوام مردم غُر نمیزنید شکایت نمیکنید.شما نمیزارید ذهن بیاد وسط و میدون رو به دست بگیره و بگید که من دارم این همه کار میکنم الان وقت تفریح کردنه الان وقت آب بازیه پس من چی خسته شدم و هزاران نجوای بیماری زای دیگه!!!! شما روی خودتون وجود خودتون درون خودتون ذهن خودتون مسلط هستید کنترل میکنید هرلحظه هرلحظه نمیگید من الان توی بهشتم و همه چیز عالیه دیگه نیازی ندارم!!!!!
ولی ببینید شما چقدر قشنگ چقدر در نهایت عشق و شعور و درک استقبال میکیند تشویق میکیند تحسین میکنید تفریح عشقتون رو،
خب نتیجه هم مشخصه که چه نوع رابطه ای رو تجربه میکنید و با چه کیفیتی،وقتی در نهایت شعور و درک و عشق و فهم و کمالات باشه نتیجه زندگی و رابطه مشخصه!!!
الان ظاهرا یه مشکل پیش اومده یه تضاد، ری اَکشن شما چیه!! لبخندِ به سادگی گرفتن موضوع و با شوخی کردن توصیف کنید،
نمیزارید ذهن بیاد و شروع کنه به نجوا کردن،این چه وضعشه چرا خراب کاری کردی همیشه باید یه مشکل پیش بیاد و هزاران نجوای بیماری زار دیگه!!!
ولی من بی نهایت تحسینتون میکنم که لبخند میزنید در نهایت آرامش و تحسین کردن و ساده گرفتن موضوع نه تنها به نجواها اجازه نمیدید بلکه سریع میگید من ایده داره به فکر راه حل هستید نه به فکر غر زدن و مساله رو بزرگ کردن،
در نهایت خونسردی عشق شعور آرامش اول اینکه لبخند میزنید بعدم به فکر ایده هستید.
تحسینتون میکنم برای این رفتار زیبای شما اخلاق زیبای شما کنترل ذهن زیبای شما وجود ارزشمند زیبای شما،
با تمام وجودم تحسین میکنم الگو برداری میکنم این رفتارها. الگوهای رفتاری و زندگی زیبای شمارو باید انقدر تکرار کرد که فقط و فقط نهادینه بشه.
عاشقتونم بی نهایت،
خدارو شکر میکنم تحسین میکنم لذت میبرم برای زیبایی پردایس
پرادایس سراسر نعمت سراسر برکت سراسر رحمت سراسر ثروت سراسر وجود خداوند.
تحسین میکنم این دریاچه ی بی نهایت زیبارو
درختان زیبا آسمان زیبا همه و همه فراوانی و نعمت و رحمت و برکت و ثروت خداوند است.
با تمام وجودم تحسین میکنم زندگی استاد عزیز و قشنگم رو این آزادی زیبایی سبک شخصی فوق العاده و این وجود ارزشمندتون رو،
چقدر شما فوق العاده اید
چقدر شما الگو هستید
چقدر شما قانون مند و خوبید.
عاشقتونم
یک سریال خیلی کوتاه ولی ولی اگر در مدارش باشی در فرکانسش باشی میتونی به بی نهایت رشد و درک برسی و موشکافی کنی رفتارهارو و نحوه ی عملکرد قانون مندانه را،
خدای مهربانم سپاسگذارم برای وجود چنین محیطی،
خدای مهربانم سپاسگذارم برای این آگاهی ها و این مسیر الهی،
خدای مهربانم به راه راست هدایتمان کن به راه کسانی که به آنها نعمت برکت رحمت قدرت ثروت عزت دادی.
الهی آمین یا رب العالمین❤
برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD330MB22 دقیقه
سلام یه مریم عزیز ،استاد فوق العادم و تمام بچه های دوست داشتنی سایت عباسمنش
نزدیک دوروز از کامنت قبلیم میگذره و اومدم معجزات خیلی خیلی کمتر از یک درصد کارکردن رو خودم رو براتون تعریف کنم:)
یعنی خداوند انقددد زود جواب میدهد،انقددد زود اتفاقات خوب رو میچینه و وارد زندگیم میکنه که باورکردنش برام سخته
اینجوری شروع شد ک چهارشنبه به دلیل الودگی ،من برای خودم ارزش قائل شدم و نرفتم مدرسه
طرفایه یک و نیم دوست صمیمیم بهم پیام داد که بیکاری ؟
گفتم اره امروز بیکارم و اتفاقا وقت خواهرمم خالی بود
گفت من امروژ شاید یه دورهمی بگیرم و اینا خلاصه
برنامشو چیدیم
با سارا(خواهرم) رفتیم پیشش و ما طرفایه پنج و نیم اونجا بودیم و تا هشت ک بقیه بیان بیکار بودیم
خلاصه رفتیم پارک و یکم چرخیدیم و بعدش اومدیم خونه
بچه ها اومدن و دورهم جمع شدیم و کلیییی بگو بخند کردیم و بعدش تصمیم گرفتیم بریم بیرون
ساعت 10:30 حدودا تا اسنپ بیاد شد طرفایه یازده
ما چون شش نفر بودیم تصمیم گرفتیم دوتا اسنپ بگیریم
اولین اسنپ که اومد ما سوار شدیم و داشتیم میگفتیم اره اونا اسنپ نتونستن بگیرن و …
بعد خانم راننده گفت مگه چند نفرید؟ گفتیم شش نفر
گفت خب اگ خودتون اذیت نمیشید سوار شید
اقا سه نفر پشت نشستن دونفر رو پای اونا نشستن یه نفرم رفت جلو
بعدش گفتیم خب حالا ک انقد پایه ای برامون اهنگ بزار
aux داد و خودمون اهنگ گزاشتیم و یه سیستم خفنی داشتتت ک خیلی خوش گذشت
داشتیم میرفتیم و یه هو وسط راه یکی گفت بچه ها مگامال تعطیله داریم میریم!
همه اینطوریم شدیم ک خب الان چیکار کنیم و ایما بعد از راننده گفت اگ از تغییر مقصد بزنی من میبرمتون
بعد من اینطوری بودم که خدایا شکرت
اگ الان دوتا اسنپ بودیم با چه بدبختی ای باید ماشین پیدا میکردیم!
تصمیم گرفتیم بریم کوهسار (اینم بگم که راننده خانم و خودش متولد هشتاد بود)
ازش پرسیدیم الان ساعت 11:30 شب کدوم رستورانش خوبه بریم
گفت رستوران نان و نمک که همون اوایلم هست
ما رفتیمو دوتا سیب زمینی مخصوص گرفتیم و دِبخور
یعنی اون شب من خوشمزه ترین سیب زمینی مخصوص با سس قارچ زندگیمو خوردم
خلاصه نشستیم
کلییییی گفتیمو خندیدیم
بعدش مامان یکی از بچه ها اومد دنبالمون و مارو رسوند خونه دوستم
بازم کلییی چرت و پرت گفتیم و خندیدیم
خاطره تعریف کردیم
کشتی گرفتیم و…
طرفایه ساعت پنج خوابیدیم
چون بدنم به سحرخیزی عادت کرده بود
ده دقیقه مونده به نه از خواب بیدارشدم
(اول هشت بیدار شدم دیدم خیلی زود دوباره خوابیدم)
بعد ک بیدارشدم دیدم خونه رو امروز باید دوستم تمیز کنه چون یه شب اجاره دادن بودن خونه رو
و من به جای اینک دوستمو بیدار کنم
اجازه دادم بخوابه چون خودشون طرفایه 11 بیدار میشن
و خودم اوننن همه ظرف از دیشبو شستم،میز و تلویزیونو دستمال کشیدم،لباسارو ک بچه ها انداخته بودن رو مبلارو تا کردم،سینک و شستم ،اشپزخونه رو تمیز کردم،درو باز کردم هوا خونه عوض شه و یه خونه نو و دست گل تحویل دوستم دادم
الان تمام بچه ها خوابن و من این فایل رو به خودم جایزه دادم و احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس میکنم
خدایا شکرت بابت این سایت فوق العاده
عاشقتونم و
خبرایه فوق العاده تو راهه :)
سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنیم و تمام بچه های این خانواده
چندروزی از تعهدی که تو فایل قبلی دادم میگذره و خوشحالم که هنوزم پای تعهدم هستم فقط تنبلی میکنم و کامنت نمی زارم
تو کامنت قبلیم گفتم که از درحال تجربه و گذر از تضاد بودم و الان که این کامنت ارزشمند رو مینویسم احساس میکنم که یک نسخه قوی تر،با عزت نفس تر،بالغ تر و… ازمن ساخته شده
دیشب از خداوند هدایت خواستم و من رو به این فایل هدایت کرد و الان که کامنتارو میخوندم دیدم بچه ها هم از تضاد هاشون نوشتن و بی نهایت خوشحال شدم بابت این خدایت واضحححح خداوند
بچه ها من با چشایه خودم دیدم که خداوند مارو رها نمی کنه حتی اگه ما رهاش کنیم
دستمونو ول نمی کنه حتی اگه دستشو ول کنیم
عاشق ماست حتی اگه ما عاشقش نباشیم
مدارمون رو افزایش میده حتی اگ یک ادم خیلی شکرگزار نباشیم
من تو این تضاد خیلی سخت که همه چی تو هم گره خورد
عاشق خدا شدم
و میخوام بهتون بگم اگه درحال تجربه تضاد هستین
میدونم که حس میکنید تو باتلاقید،میدونم حس میکنید خدافراموشتون کرده یا داره عذابتون میده،میدونم حس میکنید دیگه روزایه خوب نمی یاد
منم همه اینارو تجربه کردم اما الان با موفقیت تمام از دل تمام اون تضاد ها بیرون اومدم و کلیییی پیشرفت کردم و موفقیت کسب کردم
تو دل تضاد هاتون دنبال درسی که میخواد بهتون یاد بده و خدا بگردین
وقتی که دنبالش میگردی میبینی اون همیشه اونجا بوده ،فقط ما دستشو رها کرده بودیم
خیلی خیلی زیاد دوستون دارم
خبرهای فوق العاده در راهه:)