سریال زندگی در بهشت | قسمت 81

بنام خدایی که بشدت کافیست

سلاااااااام🙋 (بخاطر نوش جون کردن آگاهی های عزت نفس، دیگه تو پیام هایی که مینویسم هم آگاهانه محکم سلام میکنم😍 البته از یه جایی به بعد اینقدر تکرارش کردم که دیگه بصورت خودکار اینطور انجام میدم، آره تکرار؛ چقدر مهمه، وقتی به یک چیزی توجه کنیم و تکرار کنیم این کار رو بعد یه مدتی که همین مدت هم زمانش بستگی باز به خودمون داره، تبدیل میشه به باور و وقتی دوباره بیشر و آگاهانه تر تکرار بشه این بار میشه یقین و همه اینها تکامله و تو همین پروسه هم ما کلی نعمت ها رو تحربه و نوش جان میکنیم ولی طبیعتا وقتی برسه به یقین دیگه نتایج خفن تر و نعمت ها و ثروتها بیشتر و آسونتر، لاجرم تو زندگی مون میان لَم میدن تا ما فقط کیف کنیم، خدایا شکررررررت😍)؛ اصلا بزار مساله ای که اخیرا واسم پیش اومده و بخاطر آگاهی هایی که بدست اوردم، برخوردم رو بگم که اولش یک ردپایی برای خودم باشه و بعدش دیگران، دو هفته ای میشه، ۴میلیون تومان به برادرم دادم ولی نتونست بهم برگردونه فعلا و این واسم ناراحت کننده بود و ڋهنم رو درگیر خودش کرد، تو این مدت سعی کردم ذهنم رو از این مساله بردارم و به چیزهای زیبا توجه کنم که همین هم لاجرم جواب میده و جوابم دااااااد😎😍💪🏽 همین دیشب یه کوچولو کسالتی واسم پیش اومد که صددرصد خودم خلقش کردم ولی خبر خوب اینه که وقتی دیشب یه خورده کسالتی پیش اومد و بدن درد گرفتم، گفتم اشکالی نداره زینب لب تابت رو مثل هر شب ببر تو حیاط و هم فایل نشونه ات رو ببین (قسمت ۱۲ سفردوز آمریکا) و هم از زییایی شب کیییف کن و لذت ببر و همین کار رو هم کردم و البته بیشترش گڋاشتم دو سه قسمت بعدی اش هم play بشن و دیدمشون ولی دیگه نتونستم بیشتر بیدار بمونم و با اینکه اول شب بود (ساعت ۸شب) دیگه بدنم نیاز به خواب داشت که خودش رو برای فردا بروززسانی کنه و یه روز عااالی رو شروع کنیم😍 و رفتم خوابیدم که کلی هم خانواده ام با خندیدن هاشون منو مستفیض کردن بخاطر خوابیدن در این ساعت ولی گفتم زینب اصلا حتی نیاز نیست با گفتن دلیلش که یه خورده کسالت هست به این احساس پرو بال بدی، واسه همین وقتی بهم میخندیدن منم می خندیدیم😂 صبح بیدار شدم و یه صبحونه مختصر و یه قهوه خوشمزه خوردم و رفتم سرکار و انگار نه انگار شب قبلش اونطور بودم، بخاطر همون مساله پولی که دادم و یکی از مسائلی که باعث شده بود بخاطر این تاخیر برای پولم ناراحت بشم این بود که گفتم الان چطور قدم هفتمم رو بخرم چون پولی که واسم مونده بود کمتر از پول موردنیاز واسه خرید این قدم بود، اولش گفتم اشکالی نداره این پولی که مونده رو دیگه هیییچی خرج نکنم چیزی هم خواستم بخورم نخرم که بقیه اش رو قرض بگیرم و این قدم رو هم بخرم، ولی زود به خودم اومدم گفتم زینب این همه نگرانی و عجله واسه چیه؟؟ بیا لذت ببر و اصلا بهش فکر نکن یا حداقل کمتر فکر کن، منم گفتم بااااشه😍 برگشتنی از محل کارم، یه میوه فروشی خیلی خوب که همیشه میوه های تازه داره که امسال کلللی خرید کردم ازش (الان یاد چک آپ فرکانسی قدم اول افتادم،سوال قدرت خرید که همین میوه خریدن ها، من تو همین امسال و از قدم اول کلللی قدرت خریدم بیشتر شده، خدایا شکررررررت) خلاصه موقع برگشتن از محل کارم، رفتم همون میوه فروشی که این ساعت هم معمولا شلوغه و امروز هم همینطود بود، همین که داخل شد محکم گفتم سلااااااام😍 نه فقط فروشنده که مشتری ها هم جواب دادند سلام😊 رفتم داخل و میوه های خوشمزه و تازه و خوشرنگ خریدم که همین الان هم گذاشتم نووش جان کردم با دیدن این قسمت از زندگی در بهشت که هم جسمم یه غذای خوشمزه نوش جان کرده باشه هم روحم😍😋 و فکر اینکه به خودم سخت بگیرم و چیزی هم خواستم بخورم نخرم که پولی که واسم مونده نگه دارم و بقیه رو قرض بگیرم تا قدم هفتم رو بسختی بخرم، خیلی شیک انداختم بیرون و با خریدن این میوه های خوشمزه کللی به خودم حال دادم و گفتم: خداجونم، الان میرم یه خرید خوشمزه میکنم چون مطمئنم پولی که میخوام رو خودت از یه مسیری بهم میرسونی اونم حتی خییییلی بیشترش. یاد کامنت یکی از دوستان عزیزم در سایت افتادم که نوشته بود خداوند منو به وسیله یکی از مسیرهاش یعنی استاد عبامسنش منو هدایت کرد، چقدر کیف کردم و تحسینش کردم

و اما هشتادو یکمین قسمت از این سریال بی نهایت زیبا که چقدر درسها یاد گرفتم ازش، چقدر باورهام بیشتر باهاش رشد کرد، چقدر باورهام سریع تر تبدیل شدن به یقین مخصوصا تو بحث استقلال مالی و زمانی و مکانی و روابط و سلامتی و و و 😍 خدایا شکررررررت

چه ایده های ساده ای برای حل مسائل، هست، خدایا شکرت، ایده های ساده ای که کللللی ثروت سازی میشه ازش

هیولای جدید میلواکی بی نظیره، راحت، سریع و هیولا، بی نظیره، مثل باد، میخ پرتاب میکنه 😍 اونم با چی کار میکنه؟؟، با باطری، خدای من شکرت برای هر روز آسون تر شدن همه چیز، چه خشاب خفنی هم داره خدااااای من😍

همه چی تو آمازون هست، دقیقا همه چی، کلللی ایده های ساده برای حل مسائل مختلف که هم ظاهر خیلی ساده ای دارند هم برای استفاده خیییلی ساده هستن و خیییلی هم ساده و راحت ثروت نه ها، ثروت ها خلق کردند و میکنند، به همین راحتی دقیقا😍👏

چقدر کیف کردم وقتی استاد درمورد تجربه اولشون از جوجه ها که از ۲۵تا تخم مرغ، فقط ۵تا جوجه شد چون ما قانون رو رعایت نکردیم بقول شمس تبریزی، هر مشکل که شود،از خود گِله کن،که این مشکل از من است، چیزی که استاد هم همیشه میگه: موقع برخورد با تضادی، بجای اصرار برای یافتن چرایی و اگر هم کسی باشه که قانون رو میدونه و داره بهش عمل میکنه، بجای اینکه حالا من چه فرکانسی فرستادم که این شد😬 و این انرژی ام رو به همین راحتی بیهوده خرج کنم، خسیس باشیم درمورد خرج کردن انرژی مون و الکی خرجش نکنیم چون همین ها باعث میشه براحتی ایده های خیلی ساده بهمون گفته بشه و بتونیم بشنویمشون اصلا، به همین راحتی😍

الان ساعت ۳۰ دقیقه بامداد و من زیر آسمون زیبای شب این قسمت رو نوش جان کردم و اینقدر هوا بطرز ملیحی خنک شده که این قسمت هم تمام شده و من همچنان تو حیاط خونه مون زیر آسمون نشستم و دقیقا یک ستاره خوشگل بالای سرم داره واسم چشمک میزنه💫😍 خدایا شکررررت چقدر هوا عالیه امشب، برم بخوابم دیگه که قراره فردا هم یکی از بهترین روزهای زندگیم باشه، خدایا شکرررررررررت🌟

خدایا شکرررت که در مدار بی نهایت ثروتها، بی نهایت نعمت ها و بی نهایت زیبایی ها هستم

هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر 😘😍

بنام خدایی که بشدت کافیست

سجاد عزیز سلام

خیلی بهت تبریک میگم که اینطوری با تعهد و استمرار روی خودت کار میکنی و آگاهی های این فایل ها رو براحتی درک میکنی و سعی میکنی هر روز بیشتر و عالی تر بهشون عمل کنز، آگاهی هایی که طبیعتا مثل تمام نعمت ها و ثروتهایی که خداوند در آسمانها و زمین مسخر ما کرده تا استفاده کنیم و کیییف شون رو یبریم‌ در دسترس همه هست ولی حالا اینکه این همه چقدر میخوان به این بی نهایت نعمت ها و ثروتها نزدیک بشن و ازشون استفاده کنند دیگه به خود ما برمیگرده ، انتخاب با خود ما هست

خیلی قشنگ به موضوع تکامل اشاره کردی، از نوشتن همین کامنت تا چیزهای دیگه مثل براحتی خوشحال شدن از پیشرفت دیگران از ثروت دیگران، این یعنی باور کردی که نعمت هو و ثروتها بی نهایته، من هم میتونم براحتی ثروتمند بشم اونم در تمام زمینه ها😍

هر لحظه ات توحیدی تر و ثزوتمندتر سجاد عزیز

سلااااااام به روی ماهت عزززززیزم😍🙋

الانم نشستم تو حیاط و زیر آسمون زیبا و زیر نور ماه و ستاره های درخشان که مثل الماس می درخشن و مثل تمام نعمت و ثروت ها، بی نهایتن😍

اون اعراض کردن و نتیجه گرفتن که برم لذت ببرم و میوه های خوشمزه بخرم که نوشتم حتتتما جواب میدهد، معلومه که جواب میدهد😍 و الان اتفاقا همین نیم ساعت پیش تو این هوای خوب و زیر آسمون تو حیاط پاهام رو دراز کردم و خیلی شیک و قشنگ قدم هفتمم رو هم خریدم😍

خدایا شکررررت

خیییلی متشکرم پرنسس جونی، الهام عزیزم برای این پیام سرشار از عشقت عزیزم، خلاصه ماموریت انجام شد و عشق را دریافت کردم😜😍😘💫💃

منم عااااااااشقتم عزیزم، دوست ارزشمندم، چقدر خوبیییییییم ما، خدایا شکررررررررت💫😘😍

منم واست بهترینها رو میخوام، و هر لحظه آسون تر شدن برای آسانی ها😘💫