سریال زندگی در بهشت | قسمت 82 - صفحه 3

به نام خداوند هدایتگر 💕🌹

زیباست این بهشت،زیبا و بقول مریم خانم مرده رو زنده می کنه

چه حیوانات بی نظیری،اردک ها،مرغ و خروس ها

موقع طلوع و غروب چقدر پاردایس زیبا میشه مخصوصا روی دریاچه بی نظیر میشه

خانوم مرغی هم دیگه از استاد قانون رو یاد گرفته که نباید وابسته باشه و داره زندگی خودش رو میکنه 😂

این وقتی که مریم جان فیلم گرفتن،چشمامو بستم و یه لحظه تصور کردم که همونجام،از اونجایی که یه قسمتی از زندگیم تو روستا گذشته و به این سبک از زندگی آشنایی دارم،به این صبح ها تو این طبیعت آشنایی دارم اون خنکی اول صبحی رو تو تجسمم احساسش کردم،وقتی که تو همین خنکی سایه میری و یه لحظه نور خورشید بهت میخوره انقدر عشق میکنی که دوست داری همونجا بخوابی،طوری که تو آغوش خدایی،از ترکیب صدای جیرجیرک ها،صدای مرغ و خروس و اردک ها میشه سپاسگزار زنده بودن زندگی کردن بود.

اینجا میشه درک جدیدی از این بیت مولانا داشت :

تو مستِ مستِ سرخوشی،من مست بی سر سر خوشم/تو عاشق خندان لبی،من بی دهان خندیده ام

چه ایده ی جالبی رو مطرح کرد مریم جان : اگه از چیزی میترسی اون محیط رو بشناس،همین باعث میشه ترست کمتر بشه

و باز میشه این تکامل رو دید،نسبت به دفعه ی قبلی که استاد رفتن،میشه دید که چقدر شجاعت بیشتر شده

راه رسیدن به شجاعت شناخت خداوند و حساب کردن روی خداست . اگر می خواهی بزرگتر شوی باید از یک سری مسائل حاشیه ای و تر ها بگذری

واقعا من لذت میبرم از حجم این طبیعت زیبا،این حجم سبزی درخت ها و سبزه ها،این دریاچه فوق العاده و ابرها،ابرهایی که شکلشون بی نظریه،خدایا شکرت از این طبیعت فوق العااده

تو بخشی که اشاره میشه به ثمره ی بخش دانلود ها،ما الان میبینیم این نتیجه رو و واقعا میشه تحسین کرد این اتفاق شگفت انگیز رو که باعث شده اینقدر سایت فوق العاده بشه و چقدر دسترسی به فایل ها عالی شده.از مریم عزیز بابت اینکه این آپدیت فوق العاده رو روی سایت انجام دادن سپاسگزارم چون واقعا دسترسی ها عالی شده و من الان به راحتی میتونم فایل ها رو بر اساس اهدافی که انتخاب کردم دانلود کنم و ببینم و چیزی هم از دستم در نره و هزاران اتفاق و نتیجه دیگر که به مرور خواهیم دید و خواهیم نوشت

من واقعا عاشق ماکروسافت سورفیس ها هستم و چقدر برای رندر کردن عالیه،من واقعا تحسین میکنم این شرکت رو که برای هر نوع از کارها ابزار مخصوصش رو هم میسازه

تو این فایل مریم عزیز،نکته های طلایی رو داره میگه که واقعا باید شکارشون کرد،وقتی از بیرون به مسائل نگاه میکنی،اون مسئله برات بزرگتر و ترسناک تر از اندازه واقعی بنظر میاد و باید به یه شناخت خوبی از اون مسئله برسی،میتونی راحت تر حلش کنی و اون برات کوچیکتر میشه

خدایا شکرت،وقتی روی خدا حساب کنی،مسیر آسان تر می شود و همین رو یه نشونه دیدن برای نرفتن به والمارت.خدای من،اخه چطور میشه یه فردی انقدر به خدا و نشونه هاش اعتماد داشته باشه؟خدایا منو جزو این گروه قرار بده،گروه صالحانو هدایت شدگان

همین اعتماد به نشانه باعث شد که اومدن اون آقای تعمیر کار از دست نره که اگه مرفتیم والمارت یا باید برمیگشتیم یا کنسل میکردیم و اینه نتیجه ی اعتماد به نشانه های خداوند.خدایا شکرت

دیدن این که تخم مرغ رو با پست میفرستن واقعا قابل تحسینه،من تو سابقه ی خرید هام،یبار گل خریدم که بخاطر اینکه ممکنه خراب بشن تو مسیر زیاد خرید رو کنسل کردن.حالا میبینم که گل که هیچ،تخم مرغ رو هم با پست میفرستن و تازه تو فایل قبلی هم دیدیم خود جوجه رو با پست میفرستن.واقعا من عاشق این سیستمم که همه چیز رو آسان تر کرده.خدایا شکرت

براونی زیبا تو پارادایس برای من کلی باور جدید داشت،ما قبلا خودمون چند بار تجربه داشتن اسب رو داشتیم و خب باز چون یه قسمتی از زندگیم تو زندگی تو روستا گذشته ارتباط و علاقه خاصی به حیوانات دارم.من وقتی براونی رو تو پاردایس دیدم اصلا باورم نمیشد که یه اسب یا هر چی بدون اینکه بری و علف بخری براش یا خودت غذاشو بدی زنده بمونه،اینکه تو تمیزش نکنی و یه نکته مهم اینکه اصلا رهاش کنی،نه ببندیش و نه هیچی و همینطوری آزاد باشه تو اون محیط برام غیر قابل باور بود و خدا رو شکر که دیدم که باور درست تر و راه ساده تر چیه

یه نکته ای که مریم جان درموردش اشاره کرد بحث آرایش بود .

من شخصا همیشه کلاه رو دوست داشتم مثل استاد و دوست داشتم اینو تجربه کنم ولی از کچل بودن یک سری باورهای منفی رو به من داده بودن (الان که فکر میکنم میبینم خدای من،یعنی این باور های منفی تو همه جای زندگیمون،چه کوچیک و چه بزرگ ریشه دوانده ) و حتی همیشه میگفتم خب اگه من کچل کنم کسی که منو ببینه چی میگه؟مسخره میشم یا هر چیز دیگه ای و همین باعث میشد که از یکی از علایقم هم دور باشم.وقتی عزت نفسم با آگاهی هایی که استاد عباسمنش دادند بیشتر شد خودم رفتم و کچل کردم،اتفاقا از وقتی هم کچل کردم تجربه م برای دیدن افراد بیشتر شده ولی من همیشه احترام میبینم و میگم خدایا این باور چقدر باور مخربی بود که اولا اعتماد به نفس منو انقدر کم کرده بود که من نتونم تجربه های متفاوتی داشته باشم و بعد اینکه منو از یکی از علاقه هام دور کرده بود .

لازمه ی رشد قدم های کوچک است

ترمز های کوچک را جدی بگیر و حلشان کن تا رشدت بیشتر شود

باید مقاومت هامونو کم کنیم تا ماشین زندگی خودش به حرکتش ادامه بده

وقتی یک نقص و ترسی را که برطرف میکنی یک سطح جدیدی از اعتماد به نفست را درونت می سازد که بی انتهاست و همین عاملی میشود تا تضاد ها و ترس ها بعدیت را خیلی راحت تر حل کنی

و این فایل هم برای من یک نشونه است چون فایل روزشمار امروز من قسمت پنجم آرامش در پرتو آگاهیه

چیزی که باعث می شود من به دل ترس هام برم و تجربه های جدیدی داشته باشم،تجربه هایی که مرا رشد می دهد،همین آگاهی است که به من آرامش می دهد .

داستان تعمیر کار ها تو آمریکا عالیه،این که یه کسب و کار پرتابله کلا واقعا جالبه،همه چیز تو یک ماشینه و فرد میاد کل کاراشو میکنه و میره و دیگه نیازی نیست تو چیزی بدی یا هی بره وسیله ای بیاره که باز مریم جان تو قسمتی که تعمیر کار اومده بود برای سرویس آر وی مفصل درموردش توضیح داد

با اینکه از صبح هیچی نخورده بودم و ناهارمم ساعت ۲ حاضر بود اما گفتم اول باید فایل رو ببینم،بنویسم و بعد ناهارمو بخورم و خدا رو شکر میکنم بخاطر این تجربه ی بی نظیری که از فایل ها دارم

خدایا شکرت بخاطر این فایل بی نظیر

از مریم عزیز سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شد تا این آگاهی های فوق العاده رو انتقال بده بهمون

بیست و نه دقیقه ای که ثانیه به ثانیه اش نکته داشت و هی Pause کردم تا از نکته هایی که دریافت میکنم بنویسم و گاهی هم تجربه ای که داشتم رو توش آوردم

خدایا شکرت بخاطر این خانواده بی نظیری که دارم

از بودن تک تکتون از خداوند سپاسگزارم،از وجود تک تکتون تو این خانواده بی نظیر الله رو سپاسگزاری میکنم.

بودن در کنار شما،خوندن نوشته های بی نظیرتون،تجربه های فوق العاده تون باعث رشد من میشه

با همه ی وجودم عاشقتونم💕💖