دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم،خدایی که هر لحظه داره منو هدایت میکنه برای خلق زندگی بهتر
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من به هر انچه مریم جانم در این فایل گفته،باور دارم
خدای من خدای من همین دیروز تووی کامنتم نوشتم تا به حال اینجور به فایلها دقت نکرده بودم،و اما امروز خداوند از زبان مریم جانم چقدر جزیی تر راجب فایلها برام توضیح داد،بخدا که این اتفاقات همینجوری رخ نداده،اینها همش برنامه ریزی های خداوند براساس فرکانسهایی که ما به جهان ارسال میکنیم،چقدر همه چیز به موقع داره رخ میده
چندوقتی با اینکه میومدم تووی سایت کامنت مینوشتم،کامنت دوستان رو مطالعه میکردم،فایلهای جدید رو گوش میدادم،اما احساس میکردم ذهنم خالی شده،ناراحت بودم اما گفتم من ادامه میدم،همش این باور رو با خودم تکرار میکردم،که من باور دارم هر چقدر هم اوضاع خراب باشه،خداوند همه چیز رو درست میکنه،خدای من چی شد،خدا همه چیز رو داره قدم به قدم برام درست میکنه،خداوند از زبان یکی از دوستان در پاسخ به یکی از کامنتهام بهم گفت،ذهنمو از باورهای جورواجور دور کنم،و تمرکزی روی یک باور کار کنم،و منم تعهد دادم که پیام خداوند رو عملی کنم،دیروز که دقت کردم به قرار گرفتن فایلها روی سایت،گفتم خدای من اینها همش برنامه ریزی خداونده،و امروز خداوند چقدر زیبا پیامشو برام کاملتر کرد تا منم بنشینم با جدیت بیشتر،برنامه بریزم برای اینکه دسته بندی به دسته بندی،کلید به کلید این فایلها رو پیش ببرم و یادداشت برداری کنم برای اینکه باورهای هم جهت با خواسته هامو بسازم.
خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم.الله اکبر از این پیام،خدایا تعهد میدم توو این کامنت که از همین امروز از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و از دوباره فایلهارو یکی یکی گوش بدم،نت برداری کنم،آگاهی هامو عملی کنم.
خدایا شکرت که باز هم تلنگری محکم بهم زدی تا در مسیرم مصمم تر و جدی تر قدم بردارم
و اما بریم برای آگاهی های این فایل
مریم جانم من دوست دارم کلمه به کلمه حرفهات رو تووی کامنتم برای خودم یادداشت کنم،تا هر موقع خواستم ارزش این فایلها روفراموش کنم،با خوندن کامنتم به خودم یاداوری کنم
✔خبر خوب اینه که ما داریم به جاهای خوبی در مورد بروز رسانی بخش دانلودهای سایت میرسیم،با تمرکز کار کردن روی فایلها،استفاده کردن از تجربیات خانم شایسته برای دسته بندی کردن بخش دانلودها
دسته بندی ها:تک تک این فایلها گوش داده شده و براساس موضوعات تووی فایلها توضیح داده شده و این دسته بندی ها درست شده
تغییراتی که انجام شده علاوه بر اینکه این دسته بندی ها ایجاد شده،اسم فایلها هم عوض شده مثلا “به جای فرار از مسائل،از حلّشان پول بساز”
اسمهایی که برای فایلها انتخاب میشه،براساس اساسی ترین موضوعی که تووی اون فایل آموزش داده شده،و دسته بندی ها هم براساس نکاتی که تووی اون فایل اومده یعنی هر فایل چندتا نکته اساسی رو در مورد تجربه یک زندگی بهتر گفته،در مورد چگونگی هماهنگیمون با قوانین به منظور رسیدن به زندگی بهتر،به منظور ساختن یک تجربه بهتر تووی زندگیمون.
هر فایل چند تا اساس رو داره،میگه
در مورد مسئله ایی که اون لحظه باهاش برخوردید و به دنبال راه حلی براش هستید،کدوم فایل بیشتر بهتون کمک میکنه و یا اینکه اگر به صورت خاص روی یک موضوع تمرکز کردید و میخواید اون موضوع رو کار کنید از این دسته بندی و از این اسم،فایلها رو بتونید راحتتر تشخیص بدید.
کلیدها:مثلا فایل “فرصتی شگفت انگیز به نام تضاد”
فایلهایی رو به شما نشون میده که در مورد این موضوع بیشتر بحث شده،وقتی شما فایلهای مرتبط با این موضوع رو گوش بدید،بهتر مفهوم اون موضوع رو درک میکنید و مهمتر از همه بهتر میدونید که تووی زندگیتون چجوری اونو اجرا کنید،درباره مسئله تون چجوری اونو اجرا بکنید،در مورد خواسته هایی که اون لحظه دارید،چجوری از اون کمک بگیرید.
✔دسته بندی مثلا اجرای توحید در عمل،فایلهایی که در این بخش هستند،به ما کمک میکنند که این موضوع رو چجوری تووی زندگیمون عملی کنیم،هر فایل از یک زاویه متفاوت به این موضوع میپردازه
مثلا دسته بندی “در صلح بودن با خودمان”
فایلهایی رو به ما نشون میده که وقتی ما این فایلها رو گوش بدیم و کنار هم قرارشون بدیم،به صورت کلی انگار ما داریم یک دوره رو در مورد این موضوع میگذرونیم،مثلا در مورد چگونگی اینکه با خودمون در صلح قرار بگیریم،اول اینکه در صلح بودن با خودمان چی هست،این فایلها به ما کمک میکنه که اولاً این موضوع رو درک کنیم و دوماً اینکه بتونیم اجراش کنیم و بتونیم عملیش کنیم در مورد خودمون،مسائلمون،در مورد اون مفهوم و بدین وسیله به زندگی بهتری برسیم.
✔هر فایل مثه یک عبارت تاکیدی،یک باور،یک اقدام عملی،مثه یک جمله دستوری که باید بهش عمل کنیم
✔تغییرات بعضی از عکسها،تووی لحظه هایی که من(خانم شایسته) برای فیگورهای عکس ها انتخاب کرده،دقیقا تووی لحظه هایی بود که استاد داشت یک نکته اساسی رو میگفت و تووی یک فرکانس خیلی عالی بود که میشه اون فرکانس رو درک کرد
خدای من،مریم جانم توو این چند دقیقه ایی که داشتم صحبتهای شما رو یادداشت میکردم،ذهنم همش نجوا میداد،که استاد اصلا کامنتتو نمیخونه،امروز لایک نمیگیری،گفتم خب استاد نخونه،خب لایک نگیرم،من اینها رو برای خودم یادداشت کردم،میدونی این صحبتها چه اگاهی هایی رو به من داد،منی که توو این چند ماه حدود ۹۷درصد فایلهای دانلودی رو دیدم،بارها گوششون دادم،تووی دفترم نکات رو یادداشت کردم،کامنت نوشتم،اما حالا احساس میکنم خالی خالی ام،احساس میکنم اون دختر بچه ایی هستم که تازه میخوام برم کلاس اول دبستان و الفبا رو یاد بگیرم،خدای من،خدای من،من بای با جدیت بیشتر این فایلها رو تک به تک گوش بدم،باید گوشهامو شنواتر و چشمامو بازتر کنم چرا که استاد با زبان بدنشم داره قانون رو بهمون آموزش میده،الله اکبر،الله اکبر،واقعا هنگم
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم برای غلبه بر ترسی که سالها مثه گاری به پاهات چسبیده بود و لنگ لنگان راه میرفتی
خدای من،مریم جانم وقتی گفتی یهو صدای مرغ و خروسها نصف شب بلند شد،یاد استاد عباسمنش افتادم که وقتی تووی چادر بود و رفته بود تا کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو بنویسه،صدایی از بیرون اومد،خیلی ترسیده بود اما رفت بیرون از چادر و بر ترسش غلبه کرد،والا حس میکنم اون شبم کهودی نیومده بود،فقط خداوند بود که میخواست شما رو با صدای مرغ و خروسها بیرون بکشه از خونه تا بر ترست غلبه کنی،الله اکبر
خدای من هدایتم کن تا با این مقاومتهارو کنار بزارم و اساسی تر روی فایلها کار کنم،تا ذهنمو با ورودی های مناسب تغذیه کنم که نتیجه ش دست به عمل شدن برای رفتن توو دل ترسهام باشه،نتیجه ش ساختن باورهای مناسب همجهت با خواسته هام باشه.خدایا شکرت
✔وقتی ما ورودی های خوب به ذهنمون میدیم،کانون توجه مون رو کنترل میکنیم،یه اتفاقی تووی وجودمون میوفته.
✔همه چیز کنترل ذهنه،کنترل ذهن یعنی ورودی مناسب به ذهنت بدی.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدی برای بروز رسانی بخش دانلودها،واقعا الان حس میکنم خداوند کلی دوره های رایگان در اختیارم گذاشته تا از تک تکشون استفاده کنم و زندگیمو از هر جنبه بهبود ببخشم،واقعا هر کلید،یک دوره ی ست.الله اکبر
خدای من یک صبح دل انگیزه دیگه در پرودایس شروع شده و خروسمون آواز سر داده که وقت بیداریه،بیدار شدید و از زیبایی اول صبح بهشتمون غافل نشید،الله اکبر،چه مه زیبایی روی دریاچه ست،خدای من شگفت انگیزه،چقدر زیباست،چقدر زیبا،الله اکبر
تحسین میکنم مه روی دریاچه بهشتمون رو
تحسین میکنم صدای زیبای خروسمون رو
تحسین میکنم هوای رویایی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای پرودایس رو
خدای من جوجه هامون رسیدن،بریم از پست آفیس بگیریمشون،مریم جانم چقدر شما مادر فوق العاده ایی هستی برای جوجه های بهشتمون شربت اماده کردی،اونم چه شربتی،سرشار از ویتامین سی،دیدی وقتی میریم مهمانی اولین چیزی که باهاش پذیرایی میکنیم،شربته،مریم جانمم برای جوجه هامون شربت آماده کرده،خدایا شکرررررررررت
خدای من مادر مرغی،تخم گذاشته،چقدر این بهشت زیباست،نم نم بارون،مهمانهای جدید بهشتمون که چقدر خوشحال هستند که به پرودایس هدایت شدن،واقعا تحسین برانگیزه،نعمت و برکت از همه جای این بهشت داره فوران میکنه،الله اکبر،الله اکبر
مریم جانم واقعا زبانم قاصره،نمیدونم باید چی بگم،فقط دوست دارم حسمو با کلماتم دریافت کنی،که چقدر دوست دارم،چقدر تحسینت میکنم برای ایمانت به خداوند،برای پاداشهایی که داری هر لحظه از خداوند دریافت میکنی،برای منم دعا کن که بتونم در این مسیر صراط مستقیم با شما ثابت قدم بشم تا خدا رو هر لحظه بیشتر و بیشتر در زندگیم ببینم و حس کنم.سپاسگزارم خواهر عزیزم
استاد عزیزم از شما هم سپاسگزارم
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD265MB22 دقیقه
به نام خداوند مهربانم .
سلام به روی ماه و مهربونت مریم نازنینم .
عزیز دلم ,مهربونم ,اونقدر تحسینت میکنم که حال دلم خوب خوب خوب بشه .
مریم زیبای من به قدری مهرت تو وجودم رخنه کرده و به قدری دلم میخواد که مثل تو رفتار کنم که نگو .
من عاشق زیبایی کلام تو هستم .صدات از فرسنگها فاصله قلبم رو به طپش تند وا میداره .اشک بر گونه هام میاره .
من از زمانی که با لحن زیبای تو آشنا شدم شیفته شخصیتت شدم .
احساس میکنم توجه زیاد من به تمام خوبیهای باعث شده که روحم لطیف شده .الان چند وقتی بود که تمرکزم فقط روی گفته های شما و استاد بود .
دیروز به اصرار زیاد پدر و همسرم برگشتم فروشگاهمون که کار کنم .دیروز اولین روز بود .
خودم دلم نمیخواست و پسرم هم اصرار داشت که نرم .میگفت که مامان تو از وقتی که سر کار نمیری حال و هوای خونه خیلی عالیه .و پسرم چون سال دیگه کنکور هم داره .نیاز داشت که من کنارش باشم تا روحیه ی بهتری داشته باشه .وقتی خونه بودم .ساعتهای استراحتش میمود پیش من و از قانون صحبت میکردیم و یه تغذیه کوچک میخورد و دوباره میرفت سر درسش و خیلی این شرایط رو دوست داشت .
ولی من فک میکردم که باید یه کاری انجام بدم .و بر اساس صحبتهای استاد رفته بودم که فقط با عشق و لذت کار کنم و اصلا هدفم پول نبود و گفتم با لذت که کار کنم .انرژی خوبم به زندگیم هم برمیگرده .
وارد فروشگاه که شدم دیدم روی اکثر اجناس خاک نشسته بود .فهمیدم که برادرم چند وقتی که نتونسته کارگر بگیره برای نظافت ویترین ها ..
انرژی فروشگاه اصلا جالب نبود .سریع دست بکار شدم .خودم دستمال برداشتم و یه قسمتهایی که خیلی خاک داشت رو تمیز کردم به این امید که با عشق و لذت کار میکنم .
چندتا مشتری هم اومدند و هر کدوم یه خورده از وضعیت اقتصادی نالیدن و رفتند .
ساعت کاریم تموم شد .مادرم گفت برم خونشون ناهار .رفتم دیدم دو تا خواهرهام هم اونجان .اونجا هم کمی غیبت و صحبتهای منفی رد و بدل میشد و من هم که شنوا بودم .خلاصه غروب رفتم خونه دیدم حال روحیم خوب نیست .یه دو باری هم به سایت سر زدم و فایلی جدید رو گوش دادم ولی گفتم این حرفها که تکراریه .فعلا نیاز نیست گوش بدم .شب با همسرم داشتم صحبت میکردم که سر موضوعی من یه چیزی گفتم و همسرم دلخور شد و رفت خوابید .
یه دفعه نمیدونم چطور شد که بغضی که تو گلوم داشتم ترکید و من زدم زیر گریه .و شروع کردم سر خودم غر زدن .
اصلا اون لحظه نمیدونستم چرا اونطور شده بودم .
باور کن مریم جان یادم نیست آخرین بار کی گریه کرده بودم .
بعد از کلی گریه رفتم فایل راهنمای عملی 2 رو گوش دادم تا خوابم برد .
صبح که بیدار شدم .گفتم رفتار دیروز من دلیلی داشته باید بگردم و پیداش کنم .
ولی مریم جان انرژی منفی ذهنم خیلی بهم غلبه میکرد و نمیزاشت که بتونم به نکته های مثبت توجه کنم .
زدم از خونه بیرون .رفتم قدمی تو باغ زدم و خریدی کردم و اومدم خونه .باز دیدم حالم اکی نمیشه .
به خودم گفتم تو که میگفتی دیگه میتونی ذهنت رو کنترل کنی پس کو???
گفتم تو که میگفتی کسی نمیتونه حال من رو بد کنه پس کو ??
چرا نمیتونستم برام سوال بود .
سینا کوچولو خونه ما بود زد یه ظرفی رو شکست و من اونا گفتم که اگر این حال بد من ادامه پیدا کنه انفاقات بد یکی یکی میان سراغم .
شروع کردم به تلاش بیشتر .رفتم دو رکعت نماز خوندم تا آروم بشم .
بعدش گفتم بزار برم با مریم نازنینم حرف بزنم تا آروم بشم .
این حرف ها رو زدم مریم جان که به اینجا برسم که بگم من روحم خیلی لطیف شده .من با توجه به زندگی تو با استاد و توجه به زیباییهای پرادایس و عشق بین تو و استاد نمیتونم به غیر این توجه کنم .
فک میکنم که حال خوب من برگرفته از توجه به زیباییهای زندگی شما بود .
من به این نتیجه رسیدم که جایی که میرم اگر فضاش با روحیات من سازگار نشه من رو بهم میریزه به طوری که توان مقابله با ذهنم رو ندارم .
چون من دیگه دلم فقط دیدن زیبایی ها رو میخواد .
من از دیدن زندگی در بهشت همیشه پر انرژی و شاد هستم .
من با دیدن دریاچه و سرسبزیهای جنگل و طبیعت پرادایس عشق میکنم .
من با دیدن شجاعت های تو و استاد لذت میبرم .دلم میخواد فقط تو همین مسیر باشم .
دلم نمیخواد برم بین مردمی که از همه چی گله و شکایت دارن .
من تکه ای از قلبم تو پرادایس پیش شماست مریم جانم .
هر وقت روی نشانه ای برای امروزم میزنم .سفر به دور امریکا میاد برام .
مریم نازنینم تو با من چه کردی ???
من چیکار کنم با این روحیه ی حساسی که برای من ساختی ???
به من بگو چیکار کردی که رسیدی به جایی که تو بهترین جا ,کنار بهترین عشقت زندگی میکنه .بچه های ناز و معصومی داری که هر روز بهشون دون و آب میدی و شاهد رشدشون هستی .بدون اینکه بگن مامان مریمی اینو میخوایم یا اونو نمیخوایم .
همه چی بر وفق مراد تو عزیز دلم .
تو در شرایطی قرار گرفتی که با تمرکز صد در صد روی صحبتهای استاد بر ترسهات داری غلبه میکنی .
چیکار کردی که به اینجا رسیدی که شدی بانوی طبیعت ???
بگو برام بگو تا من هم یاد بگیرم و برم به مسیر زندگی دلخواهم .بگو چیکار کنم که دیگه جهان من رو نبره به سمت مسیر ناخواسته هام .
من و بقیه بچه های سایت باید به خودمون افتخار کنیم که با زنی چون تو آشنا شدیم .
مریم زیبای من ,دختر جنگل ,فرشته ی بهشتی وقتی میگفتی که تنهایی رفتی تریل و پیاده روی کردی و حتی یه جاهایی چراغ قوه رو خاموش کردی گفتم خدایا چطور قلب این دختر رو به نور خودت روشن کردی ???
چطور این دختر تونسته فقط روی تو حساب کرده و اینقدر شجاع شده و بر ترس خودش از تاریکی غلبه کرده ?
گفتم خدایا من هم میخوام .من هم از شجاعت این بانو میخوام .قلب من رو هم بگشای به نور یقین و ایمان خودت ….
مریم نازنینم تو لایق شدی .گذشته ات رو نمیدونم .فقط این رو قلبم میگه که درستی کارهای گذشتت تو رو به این همه لیاقت رسونده .
تو در مسیر زندگیت با صداقت و کار کردن روی خودت به این مرحله از زندگیت رسیدی .
عاشقتم که اینجور قربون صدقه ی جوجه ها میری و براشون ویتامین درست میکنی .
عاشقتم که شبانه روز تنها روی فایلها کار میکنی تا ما بتونیم به بهترین نحو و راحترین شیوه به فایلها دسترسی پیدا کنیم و تو زندگیمون ازشون استفاده کنیم .
با تو حرف که میزنم تمرکزم میره فقط روی زیبایی و وجه های مثبت تو .
عزیز دلم اونقدر خوبی که وقتی از تو مینویسم حال دلم خوب خوب خوب میشه .
الان که مینویسم لبخند رو لبهام اومده .☺😊
تو فرشته ی خدا هستی .رسالتت اینه که به ما درست زندگی کردن رو یاد بدی و الحق و الانصاف که عالی یاد میدی .
من که خیلی چیزها از تو یاد گرفتم .
خدایا من میخوام همیشه کنار استاد و مریم جون باشم .
میدونم هنوز هم نیاز به کار کردن روی خودم دارم .
یاد صحبتی دوستمون افتادم که استاد تو دوره راهنمای عملی گفتند که میخواست برای زایمان بره به بیمارستانی که دوستش یکسره از بدیهای اون بیمارستان میگفت و این دوستمون به حرف های دوستش گوش میکرد و تو دلش میگفت که من دارم رو دوره ی راهنمای عملی کار میکنم و این اتفاق برای من نمیافته و غافل از این بود که باید مواظب ورودیهای ذهنش میشد و این کارش باعث شد که تو شرایط بدتر از دوستش رفت اون بیمارستان و زایمان کرد .
استاد درست میگه .من اگر مواظب ورودیهای ذهنم نباشم ولی بیام صبح تا شب فایل گوش کنم فایده ای نداره .استاد عمل میخواد از ما .
من باید از جو و محیطهایی که صحبتهای منفی هست دوری کنم .این یعنی عمل کردن .
اگر محیطم ایزوله کنم .خداوند هم من رو هدایت میکنه به محیطه های بهتر و زیباتر …..
مریم نازنینم خدارو هزاران بار شکر میکنم که تو فرشته ی نازنین و استاد عزیزم رو دارم که بهترین انگیزه ی زندگیم شدین تا تمام تلاشم رو بکنم که از بدنه ی جامعه کنار بکشم و فقط روی خدا حساب باز کنم .
از خدای خوب و مهربانم سپاسگزارم که هوای من رو داشت که از مسیر خیلی دور نشم .
اذیت شدم ,به تضاد برخوردم ولی تنهام نذاشت و بهم فهموند که از تضادم درس بگیرم .
خدایا تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجوییم .
هدایتت ناب و بینظیره خدای خوبم ….
یاحق…..