دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم،خدایی که هر لحظه داره منو هدایت میکنه برای خلق زندگی بهتر
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من به هر انچه مریم جانم در این فایل گفته،باور دارم
خدای من خدای من همین دیروز تووی کامنتم نوشتم تا به حال اینجور به فایلها دقت نکرده بودم،و اما امروز خداوند از زبان مریم جانم چقدر جزیی تر راجب فایلها برام توضیح داد،بخدا که این اتفاقات همینجوری رخ نداده،اینها همش برنامه ریزی های خداوند براساس فرکانسهایی که ما به جهان ارسال میکنیم،چقدر همه چیز به موقع داره رخ میده
چندوقتی با اینکه میومدم تووی سایت کامنت مینوشتم،کامنت دوستان رو مطالعه میکردم،فایلهای جدید رو گوش میدادم،اما احساس میکردم ذهنم خالی شده،ناراحت بودم اما گفتم من ادامه میدم،همش این باور رو با خودم تکرار میکردم،که من باور دارم هر چقدر هم اوضاع خراب باشه،خداوند همه چیز رو درست میکنه،خدای من چی شد،خدا همه چیز رو داره قدم به قدم برام درست میکنه،خداوند از زبان یکی از دوستان در پاسخ به یکی از کامنتهام بهم گفت،ذهنمو از باورهای جورواجور دور کنم،و تمرکزی روی یک باور کار کنم،و منم تعهد دادم که پیام خداوند رو عملی کنم،دیروز که دقت کردم به قرار گرفتن فایلها روی سایت،گفتم خدای من اینها همش برنامه ریزی خداونده،و امروز خداوند چقدر زیبا پیامشو برام کاملتر کرد تا منم بنشینم با جدیت بیشتر،برنامه بریزم برای اینکه دسته بندی به دسته بندی،کلید به کلید این فایلها رو پیش ببرم و یادداشت برداری کنم برای اینکه باورهای هم جهت با خواسته هامو بسازم.
خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم.الله اکبر از این پیام،خدایا تعهد میدم توو این کامنت که از همین امروز از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و از دوباره فایلهارو یکی یکی گوش بدم،نت برداری کنم،آگاهی هامو عملی کنم.
خدایا شکرت که باز هم تلنگری محکم بهم زدی تا در مسیرم مصمم تر و جدی تر قدم بردارم
و اما بریم برای آگاهی های این فایل
مریم جانم من دوست دارم کلمه به کلمه حرفهات رو تووی کامنتم برای خودم یادداشت کنم،تا هر موقع خواستم ارزش این فایلها روفراموش کنم،با خوندن کامنتم به خودم یاداوری کنم
✔خبر خوب اینه که ما داریم به جاهای خوبی در مورد بروز رسانی بخش دانلودهای سایت میرسیم،با تمرکز کار کردن روی فایلها،استفاده کردن از تجربیات خانم شایسته برای دسته بندی کردن بخش دانلودها
دسته بندی ها:تک تک این فایلها گوش داده شده و براساس موضوعات تووی فایلها توضیح داده شده و این دسته بندی ها درست شده
تغییراتی که انجام شده علاوه بر اینکه این دسته بندی ها ایجاد شده،اسم فایلها هم عوض شده مثلا “به جای فرار از مسائل،از حلّشان پول بساز”
اسمهایی که برای فایلها انتخاب میشه،براساس اساسی ترین موضوعی که تووی اون فایل آموزش داده شده،و دسته بندی ها هم براساس نکاتی که تووی اون فایل اومده یعنی هر فایل چندتا نکته اساسی رو در مورد تجربه یک زندگی بهتر گفته،در مورد چگونگی هماهنگیمون با قوانین به منظور رسیدن به زندگی بهتر،به منظور ساختن یک تجربه بهتر تووی زندگیمون.
هر فایل چند تا اساس رو داره،میگه
در مورد مسئله ایی که اون لحظه باهاش برخوردید و به دنبال راه حلی براش هستید،کدوم فایل بیشتر بهتون کمک میکنه و یا اینکه اگر به صورت خاص روی یک موضوع تمرکز کردید و میخواید اون موضوع رو کار کنید از این دسته بندی و از این اسم،فایلها رو بتونید راحتتر تشخیص بدید.
کلیدها:مثلا فایل “فرصتی شگفت انگیز به نام تضاد”
فایلهایی رو به شما نشون میده که در مورد این موضوع بیشتر بحث شده،وقتی شما فایلهای مرتبط با این موضوع رو گوش بدید،بهتر مفهوم اون موضوع رو درک میکنید و مهمتر از همه بهتر میدونید که تووی زندگیتون چجوری اونو اجرا کنید،درباره مسئله تون چجوری اونو اجرا بکنید،در مورد خواسته هایی که اون لحظه دارید،چجوری از اون کمک بگیرید.
✔دسته بندی مثلا اجرای توحید در عمل،فایلهایی که در این بخش هستند،به ما کمک میکنند که این موضوع رو چجوری تووی زندگیمون عملی کنیم،هر فایل از یک زاویه متفاوت به این موضوع میپردازه
مثلا دسته بندی “در صلح بودن با خودمان”
فایلهایی رو به ما نشون میده که وقتی ما این فایلها رو گوش بدیم و کنار هم قرارشون بدیم،به صورت کلی انگار ما داریم یک دوره رو در مورد این موضوع میگذرونیم،مثلا در مورد چگونگی اینکه با خودمون در صلح قرار بگیریم،اول اینکه در صلح بودن با خودمان چی هست،این فایلها به ما کمک میکنه که اولاً این موضوع رو درک کنیم و دوماً اینکه بتونیم اجراش کنیم و بتونیم عملیش کنیم در مورد خودمون،مسائلمون،در مورد اون مفهوم و بدین وسیله به زندگی بهتری برسیم.
✔هر فایل مثه یک عبارت تاکیدی،یک باور،یک اقدام عملی،مثه یک جمله دستوری که باید بهش عمل کنیم
✔تغییرات بعضی از عکسها،تووی لحظه هایی که من(خانم شایسته) برای فیگورهای عکس ها انتخاب کرده،دقیقا تووی لحظه هایی بود که استاد داشت یک نکته اساسی رو میگفت و تووی یک فرکانس خیلی عالی بود که میشه اون فرکانس رو درک کرد
خدای من،مریم جانم توو این چند دقیقه ایی که داشتم صحبتهای شما رو یادداشت میکردم،ذهنم همش نجوا میداد،که استاد اصلا کامنتتو نمیخونه،امروز لایک نمیگیری،گفتم خب استاد نخونه،خب لایک نگیرم،من اینها رو برای خودم یادداشت کردم،میدونی این صحبتها چه اگاهی هایی رو به من داد،منی که توو این چند ماه حدود ۹۷درصد فایلهای دانلودی رو دیدم،بارها گوششون دادم،تووی دفترم نکات رو یادداشت کردم،کامنت نوشتم،اما حالا احساس میکنم خالی خالی ام،احساس میکنم اون دختر بچه ایی هستم که تازه میخوام برم کلاس اول دبستان و الفبا رو یاد بگیرم،خدای من،خدای من،من بای با جدیت بیشتر این فایلها رو تک به تک گوش بدم،باید گوشهامو شنواتر و چشمامو بازتر کنم چرا که استاد با زبان بدنشم داره قانون رو بهمون آموزش میده،الله اکبر،الله اکبر،واقعا هنگم
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم برای غلبه بر ترسی که سالها مثه گاری به پاهات چسبیده بود و لنگ لنگان راه میرفتی
خدای من،مریم جانم وقتی گفتی یهو صدای مرغ و خروسها نصف شب بلند شد،یاد استاد عباسمنش افتادم که وقتی تووی چادر بود و رفته بود تا کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو بنویسه،صدایی از بیرون اومد،خیلی ترسیده بود اما رفت بیرون از چادر و بر ترسش غلبه کرد،والا حس میکنم اون شبم کهودی نیومده بود،فقط خداوند بود که میخواست شما رو با صدای مرغ و خروسها بیرون بکشه از خونه تا بر ترست غلبه کنی،الله اکبر
خدای من هدایتم کن تا با این مقاومتهارو کنار بزارم و اساسی تر روی فایلها کار کنم،تا ذهنمو با ورودی های مناسب تغذیه کنم که نتیجه ش دست به عمل شدن برای رفتن توو دل ترسهام باشه،نتیجه ش ساختن باورهای مناسب همجهت با خواسته هام باشه.خدایا شکرت
✔وقتی ما ورودی های خوب به ذهنمون میدیم،کانون توجه مون رو کنترل میکنیم،یه اتفاقی تووی وجودمون میوفته.
✔همه چیز کنترل ذهنه،کنترل ذهن یعنی ورودی مناسب به ذهنت بدی.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدی برای بروز رسانی بخش دانلودها،واقعا الان حس میکنم خداوند کلی دوره های رایگان در اختیارم گذاشته تا از تک تکشون استفاده کنم و زندگیمو از هر جنبه بهبود ببخشم،واقعا هر کلید،یک دوره ی ست.الله اکبر
خدای من یک صبح دل انگیزه دیگه در پرودایس شروع شده و خروسمون آواز سر داده که وقت بیداریه،بیدار شدید و از زیبایی اول صبح بهشتمون غافل نشید،الله اکبر،چه مه زیبایی روی دریاچه ست،خدای من شگفت انگیزه،چقدر زیباست،چقدر زیبا،الله اکبر
تحسین میکنم مه روی دریاچه بهشتمون رو
تحسین میکنم صدای زیبای خروسمون رو
تحسین میکنم هوای رویایی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای پرودایس رو
خدای من جوجه هامون رسیدن،بریم از پست آفیس بگیریمشون،مریم جانم چقدر شما مادر فوق العاده ایی هستی برای جوجه های بهشتمون شربت اماده کردی،اونم چه شربتی،سرشار از ویتامین سی،دیدی وقتی میریم مهمانی اولین چیزی که باهاش پذیرایی میکنیم،شربته،مریم جانمم برای جوجه هامون شربت آماده کرده،خدایا شکرررررررررت
خدای من مادر مرغی،تخم گذاشته،چقدر این بهشت زیباست،نم نم بارون،مهمانهای جدید بهشتمون که چقدر خوشحال هستند که به پرودایس هدایت شدن،واقعا تحسین برانگیزه،نعمت و برکت از همه جای این بهشت داره فوران میکنه،الله اکبر،الله اکبر
مریم جانم واقعا زبانم قاصره،نمیدونم باید چی بگم،فقط دوست دارم حسمو با کلماتم دریافت کنی،که چقدر دوست دارم،چقدر تحسینت میکنم برای ایمانت به خداوند،برای پاداشهایی که داری هر لحظه از خداوند دریافت میکنی،برای منم دعا کن که بتونم در این مسیر صراط مستقیم با شما ثابت قدم بشم تا خدا رو هر لحظه بیشتر و بیشتر در زندگیم ببینم و حس کنم.سپاسگزارم خواهر عزیزم
استاد عزیزم از شما هم سپاسگزارم
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD265MB22 دقیقه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
حم﴿١﴾
حاء، میم
عسق ﴿٢﴾
عَین، سین، قاف
کَذَٰلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٣﴾
این گونه خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم به سوی تو و کسانی که پیش از تو بودند، وحی می کند.
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿4﴾
آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ۚ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿5﴾
نزدیک است آسمان ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی] بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلام،امیدوام حال دلت عالی باشه و روی فرکانس توحید سوار باشی،اوضاع مومنتوم در چه حاله …؟!رو به راهی؟! رو به رشدی؟!
این کامنت رو درحالی برات مینویسم که استاد اومده سر کلاس و جلسه سوم ،منم یک گوشه ی کلاس نشستم منتظرم قلبم برای دریافت هدایت باز بشه تا بتونم بنویسم،اما الان دستور اومد از نوشتن برای شما شروع کنم.
راستی،هدایت قرآنیت،سوره ی شوری بود …خیلی این سوره رو دوست دارم،جاش بود که دوصفحه ی اولش رو کپی میکردم برات مینوشتم،ولی خب من 5تا گل اولش رو گلچین کردم،مابقیش رو با خدای خودت تنهایی بخون…
این فایل امروز نشانه ی روزانه م بود…بعداز گوش کردن به صحبت های استاد شایسته ،اومدم آخرین کامنت رو خوندم دیدم این آیه رو نوشته :
وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ,قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا
هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود، خدا راه بیرون شدن را بر او میگشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند. هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است.
خداروشکر پیغام خدا در بهترین زمان و مکان،به دستم رسید و باعث شد از سر صبح جلوی ایجاد مونتوم منفی رو بگیرم و خودم رو توی همون مدار حفظ کنم.
ظهر هم دنبال یک هدایت بودم که بتونم کانون توجه ذهنم رو جای درست نگه دارم که انگار یکی بهم گفت کامنت هارو بزن به ترتیب امتیاز و دیدم کامنت شما،٣ سال بعد از آپلود شدن این فایل روی سایت،تاپ کامنته… هم تحسینت میکنم هم ازت سپاس گزارم که به ندای قلبت گوش دادی و این کامنت رو نوشتی ،درسته که یک سال پیش خونده بودمش،اما نیاز بودم اسفند امسال هم روزیم بشه و قلبم رو روشن کنه.
دعا میکنم این تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه،ببخشید اگر خیلی انرژیش مثبت نبود،تلاش آگاهانه برای حفظ حرکت اولیه ی دوچرخه ی ذهن بود و البته که دستور نوشتن از جای دیگه صادر شد …
راستی امروز غروب هم تو افکار خودم غرق بودم و تموم تلاشمو میکردم که اتصالم رو با اون بالایی حفظ کنم که یهو نیلا یک شکلات داد دستم گفت مامان ببین! روی این شکلات نوشته کیش!
و خدایی هست مهربان تر از مادر …و از هرجایی برات نشونه میفرسته که من حواسم بهت هست…فقط پیش برو …
که داند به جز ذات پروردگار،که فردا چه بازی کند روزگار ؟!
همین …تلگراف فرتیش.به امید دیدارت در بهترین زمان ومکان و در پناه نور میسپارمت،الله یارت باشه همیشه.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ(٢56 بقره)
اللّه خدایى است که هیچ خدایى جز او نیست. زنده و پاینده است. نه خواب سبک او را فرا مىگیرد و نه خواب سنگین. از آنِ اوست هر چه در آسمانها و زمین است. چه کسى جز به اذن او، در نزد او شفاعت کند؟ آنچه را که پیش رو و آنچه را که پشت سرشان است مىداند و به علم او جز آنچه خود خواهد، احاطه نتوانند یافت. کرسى او آسمانها و زمین را در بر دارد. نگهدارى آنها، بر او دشوار نیست. او بلندپایه و بزرگ است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلااااام!
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربانم از یک قلب آروم و پر نور فِرام شمال ایران تووو جنوب کشور!
حالت چطوره؟!رو به راهی؟! روووبه رشدی؟! مونتوم ها چطورن؟! اسنو بال افکت ها تحت کنترله؟!
اصلنم نمیدونم چرا دست به تلگراف شدم:)جز یک قلبی که من رو دعوت به نوشتن کرده …
احساس میکنم چرخ های زهواره در رفته ی دوچرخه م داره راه میفته! شبیه کسایی که فراموشی گرفته بودن،داره یادم میاد دلیل نتایج شگفت انگیز قبلی چی بوده و دارم تاتی تاتی کنان پیش میرم …
از قلبی که باز شده،از هم زمانی ها،از آیه هایی که دارم میشنوم…میفهمم که داره دوچرخه راه میفته…من فقط باید یکم بیشتر رکاب بزنم!همین!
چقدر تسلییم بودن خوبه!چقدر رها شدن در آغوش خداوند خوبه،چقدر به یاد آوردن معجزه های گذشته،حال آدمو دگرگون میکنه …خلاصه که اینجا اوضاع و احوال فرکانسی در حال رو به راه شدن است،آنجا چطور…؟!
راستی ممنونم برای تلگراف فوق العاده ای که برام فرستادی!واقعا آب روی آتیش بود …به قول فاطمه جان علی پور شما فقط بیا و از قرآن بنویس !شما فقط بنویس …اون آگاهی که از سوره ی نور نوشتی هم من رو شگفت زده کرد !پسر توی کدوم مدار ها سیر میکنی اینجوری توی جامت روپر از نور میکنه …؟!
خوش به سعادت… خوش به حال قلبت …
من امروز ٣ بار پشت سرهم هدایت شدم به آیه ١6 ق:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
همانا انسان را آفریدیم و همواره آنچه را که باطنش به او وسوسه می کند، می دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم.
برای همین گذاشتمش روی پروفایلم یک مدت جلوی چشمم باشه،یکم بفهمم خدا داره از چه قدرتی صحبت میکنه …خدایی که از رگ گردنم به من نزدیک تره …
از خدا سپاس گزارم که منت سرم گذاشته ٣ سال به صورت مستمر من رو توی مسیر نگه داشته …واقعا حمید نعمت توحید و آرامشش رو با چقدر هزینه میشه خرید …؟!حتی گاهی دلم میخواد برگردم به سال اول دانشجوییم که فارغ از اینکه کجا بودم و مشغول چه کاری بودم،به جای چسبیدن به نتیجه یا دنبال راه حل گشتن،فقط خودمو تو آغوش خدا رها کرده بودم …و بعد بوم بوم بوم اتفاقات عالی همینجوری وارد زندگیم شد…
ولی از یک جایی بعد به قول استاد ما یادمون میره دلیل نتایجمون رو…و اصل رو گم میکنیم،بازم خداروشکر خیلی تو جاده خاکی نموندیم…خدا هوامون رو داشت و با انگشت کوچیکه ش پشت یقه ی لباسمون رو گرفت و بلندمون کرد و پرتمون کرد وسط جاده :) گفت جریان ازینوره:) هم جهت با من بیاین :)والا به خدا …
خب اگر فکر کردی که تلگراف تمومه سععععععععخت در اشتباهی،به جبران تلگراف قبلی که انرژیش زیاد مثبت نبود …دیگه چه خبر :) اینجا کجاست که با عینک ریبن برامون عکس گرفتی؟!خداوکیلی حال میکنی با دریای جنوب نه …؟!
بالاخره که چی! من برمیگردم جنوب تر :) حالا ببین :)
نشونه ها اشتباه نمیکنن!دیر و زود داره،سوخت و سوز نداره!فقط امیدوارم این بار که برگشتم سر اسباب کشی شما و رضوان جا خالی ندین :)
نصف شبی یاد یک خاطره افتادم:)یادته برات نوشته بودم لباس شسته هارو پهن کردم روی جارختی توی (زِل،ذِل،ضِل،ظِل) آفتاب،بعد شب رفتم برشون دارم دیدم خیسن،جیغ کشششیدم این آفتاب مغز منو سوزوندههههه،چرا لباس ها خشک نشدن؟!تازه اونجا فهمیدم شرجی هوای جنوب یعنی چی:)))آخیبه دلم:) چه دلم برای اون روز ها تنگ شد:(
بگذریم :)
خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره،بهتر میدونه چه زمانی باید کجا باشم…من فقط باید با خیال راحت تسلیمش باشم.همین.
وبله بالاخره تلگراف فرتیش.
طبق رسم نانوشته انتهای تلگراف رو هم با نور قرآن بسته بندی میکنم و دعا میکنم انشالله در بهترین زمان و مکان به دستت برسه و مومنتومت رو مثبت تر کنه !
مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
به امید دریافت یک نقطهی آبی پربرکت دیگه ای ازت،در پناه نور میسپارمت…