https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-27.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-10-28 07:58:272020-11-06 07:36:44سریال زندگی در بهشت | قسمت 84
160نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اگر شما دارید به جاهای خوبی در بروز رسانی فایل های دانلودی میرسی، ما هم داریم به جاهای خوبی در بروز رسانی خودمون با فایل های دانلودی میرسیم آخه اکثریت بچه ها ی سایت با فایل های رایگان با سایت آشنا شدن ولی چون مدارمون هی تغییر میکنه هی باید برگردیم و دوباره اون فایل های رایگانی که قبلا گوش داده بودیم رو گوش بدیم چون اونموقع فقط میخواستیم گوش بدیم حالا هر فایلی شده .پلن خاصی نداشتیم و البته که دسته بندی و کلید خاصی هم نبود که طبق اون پیش بریم و واسه همین هم خیلی پراکنده کار میکردیم و طبیعتا اون تمرکزی که نیاز بود رو نداشتیم .اما کم کم که روی خودمون کار کردیم بهتر فهمیدیم که دنبال چی هستیم و هدفمندتر شدیم و الان دیگه میدونیم که دنبال چی هستیم و بر اساس اولویت هامون فایل ها رو سرچ میکنیم و روشون کار میکنیم . قبلا باید کلی توی صفحات میگشتیم تا موضوعات مرتبط رو پیدا کنیم ولی الان خیلی راحت و با نگاه کردن به دسته بندی انتخابهامون رو انجام میدیم.
خدایا شکرت که اینقدر بنده های تو مسیر راستت رو دوست داری که مریم جان رو هدایت کردی که این جهاد اکبر رو انجام بده تا ما سریعتر و راحت تر توی این صراط مستقیم پیش بریم .براستی که وقتی توی مسیر خدا باشی همه ی انسان ها و شرایط وسیله ای میشن برای رسیدن به خواسته ها .
وقتی که دسته بندی اینهمه تجربه پشتش باشه:
تجربه خواندن هزاران هزار ایمیل
تجربه پاسخ دادن به هزاران هزار ایمیل
تجربه کار کردن روی صدها فایل
تجربه جواب گرفتن از کار کردن روی فایل های مختلف
تجربه بودن در کنار استاد و مشاهده ی اعمال و رفتار و گفتار استاد
معلومه که این دسته بندی پایه و اساس محکمی داره که میشه پلن های زیادی رو روی اون چید
وقتی حرف از فایل های استاد میشه یاد قرآن می افتم . توی همه ی سوره های قرآن هم یک یا چند موضوع اصلی و اساسی وجو د داره و بقیه توضیحات حول اون موضوع میچرخن اگر چه در نهایت همه ی سوره ها رو که کنار هم میذاری همشون توی یک اصل که توحیده خلاصه میشن.
فایل های استاد هم این حالت رو دارن . درسته در یک فایل ممکنه ثروت بولد باشه توی فایل دیگه روابط و توی یکی دیگه در صلح بودن با خود اما در نهایت همه ی فایل ها رو که کنار هم میذاری به ی اصل که توحیده میرسی
وقتی الگوی شناختت قرآن باشه الگوی کارت هم میشه قرآن .و همانطور که قرآن شده کتاب هدایت فایل های استاد هم میشن فایل های هدایت .اصلا این دوتا جدا از هم نیستن .این اون رو تایید میکنه و اون این رو . و چون اول قرآن بوده بعد فایل های استاد اومده پس فایل های استاد میشن مصدق قرآن .
مریم جان چقدر قشنگ گفتی وقتی فایل های ی دسته بندی رو کنار هم میذاری انگار ی دوره رو داری میگذرونی . واقعا چه حس قشنگی به آدم دست میده مخصوصا وقتی نمیتونی دور ههایی رو بخری. خود من به شخصه دوست دارم همه ی محصولات استاد رو بخرم مخصوصا دوره های ثروت رو ولی فعلا مقدور نیست واسه همین از خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم که متمرکر بشم روی فایل های مربوط به ثروت. قبل از بروز رسانی اینکار یکم مشکل بود چون من باید میگشتم توی 400 تا فایل اونایی که مربوط به ثروت بود رو پیدا میکردم و بعد گوش میکردم که واقعا زمان بر بود ولی از اونجایی که وقتی درخواستی داده میشه پاسخ داده میشه مدت کمی بعد فایل ها بروز رسانی شد و کار من خیلی خیلی راحت. الان من متمرکز شدم روی دسته بندی باورهای ثروت ساز و هر روز ی قسمتش رو گوش میدم و نکته برداری میکنم.اینجوری هم حس خوبی بهم دست میده چون دارم ذهنم رو رو ثروت متمرکز میکنم و هم با درک این فایل ها مدارم تغییر میکنه و تکاملم طی میشه تا زمان مناسبش که دوره های ثروت رو بخرم.
یا در مورد فایل های تمرکز بر نکات مثبت. خود من این ایده به ذهنم رسید که در کنار انجام دادن تمرین ستاره قطبی هر شب قبل خواب ی فایل تمرکز بر نکات مثبت رو ببینم و بعد بخوابم .البته بگم که من این فایل ها رو قبلا گوش دادم اما چون مدارم تغییر کردی الان با درک متفاوتی دارم گوش میدم
چقدر زیبا در مورد فایل ها صحبت کردی مریم جان:
اسم فایل ها : مثل یک عبارت تاکیدیه، مثل یک باوره ،مثل یک اقدام عملیه ،مثل یک جمله دستوریه که باید بهش عمل کنیم
عکس فایل ها: لحظه ایه که استاد توی ی فرکانس خیلی عالیه، ی نکته ی خیلی مهم رو داره میگه
محتوی فایل ها:
یک یا چند نکته ی مهم رو داره میگه
و چقدر من رفتم تو فکر وقتی این توضیحات رو دادین که پشت انتخاب اسم و عکس ی فایل اینهمه منطق هست. در حالیکه اساتید دیگه عکسی رو میذارن که کت و شلوارشن رو نشون بدن یا ساعت رولکسشون یا ژل موشون و …….. توی فایل های استاد شهود و الهام با منطق ارائه دادن قاطی میشه و چه ترکیب معجونی میشه. درست مثل ترکیب الهامات و منطق توی قرآن . همانطور که قرآن الهاماتیه که بر قلب پیامبر نازل شده اما چیدمان اون مطالب و نحوه ی ارائشون ی منطق قوی پشتشه که اگر درک بشه اون الهامات هم خیلی راحت تر درک میشن و این همون چیزیه که توی فایل های استاد داره دیده میشه
محتوی فایل ها الهاماتیه که عباس منش دریافت میکنه اما پشت ارائه این الهامات هم ی منطقی هست.اینکه چه اسمی انتخاب بشه و چه عکسی براش انتخاب بشه که با رسالت اون الهامات همخوانی داشته باشه.
آره مریم جان خود استاد هم وقتی داره اون الهامات رو دریافت میکنه ی سفر روحانی و معنوی خاصی رو داره طی میکنه
شمایی که داری اونها رو بروز رسانی میکنی هم سفر خودت رو طی میکنی
و ماهایی که داریم از نتیجه ی این بروز رسانی ها استفاده میکنیم هم داریم سفر خاص خودمون رو طی میکنیم
سفر غرق شدن در آگاهی های ناب خداوند واستفاده کردن از اون آگاهی ها برای بهتر کردن زندگی خودمون
نتیجه ی اون بروز رسانی ها برای شما غلبه کردن بر ترستون برای رفتن به دل تاریکی در هر جایی بود چیزی که حتی تصورش فعلا برا من وحشتناکه و مو رو بر بدنم سیخ میکنه چون قدمی برای اینکار برنداشتم و روند تکاملیش رو شروع هم نکردم جه برسه به اینکه طی کرده باشم
اما:
شنیدن همین نتیجه ی شما پا گذاشتن روی ترس های دیگه ای رو برام مرور کرد که با گوش دادن به فایل های استاد برام اتفاق افتاد و همین ایمان من رو برای رفتن به دل ترس های دیگه رو تقویت کرد.
این رفتن تو دل تاریکی شما داستان رفتن تو دل تاریکی استاد رو برام مرور کرد اون زمانی که تو قم نصفه شب بهش گفته شد که باید بره و اون هم رفت و چه تجربه هایی توی دل شب کسب کرد
این رفتن تو دل تاریکی شما داستان بیرون اومدن استاد از اون چادر توی اون باغ کنار قبرستان رو برام تداعی کرد که نتیجش شد ایمان راستین استاد
جمله ی طلایی و کلیدی این فایل برا من که به اینجای فایل که رسیدم درکش کردم:
گوش دادن به این فایل ها باورهای همجهت با خواسته رو در ما ایجاد میکنه.
خدای من من تا حالا فکر میکردم که چکار کنم که باورهای همجهت با خواستم که ثروته رو بسازم چون میدونستم که اگر ثروت مادی هنوز توی زندگیم نیست باورهام مشکل داره اما نمیدونستم چطور باورهام رو بسازم .حالا امشب با شنیدن این جمله ی شما فهمیدم که بارها و بارها گوش دادن این فایل ها باورها رو میسازه خدایا شکرت.
سلام علیکم آقا خروسه.چه از عمق وجودت به بهشت و ساکنانش سلام دادی .معلومه که حسابی انگیزه داری واسه شروع ی روز جدید دیگه و با این انگیزه چه اتفاقات جالبی رو برای خودت رقم بزنی امروز. همون لحظات اول هم نشانه هاش اومد دو خانم تپلی خوشگل دارن هدایت میشن سمت شما . قدرت فرکانس همینه دیگه
مریم جان وقتی رفتین دفتر پست تا جوجه ها رو تحویل بگیرین یاد قانون دریافت افتادم که ما وقتی خواسته ای رو به جهان ارسال میکنیم قطعا این درخواست پاسخ داده میشه اما مهتر از اون اینه که تو مدار دریافتش هم باشیم تا دریافتش کنیم . لازمه دریافت جوجه ها اینه که شما بری و تحویلشون بگیری . یعنی درست خواسته ها به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشن اما ما هم باید در رو براشن باز کنیم. لازمه چشیدن لذت داشتن خواسته دریافت بموقع اونه
باز هم اینجا توی پست تنوع شغل ها و کارفرینی توی آمریکا برا ممرور شد.اینکه ما ایرانی اکثرا دوست داریم دولت ی شغلی به ما بده و ما بشینیم پشت میز و ی حقوقی بگیریم واسه ی کار تکراری کاری که خیلی ها علاقه ای بهش ندارن و هیچ تجربه جدیدی توش نیس. جدیدا که همه رو آوردن به رشته پرستاری که توی بیمارستان اسخدام بشن خانواده ها بچه ها رو مجبور میکنن برن رشته تجربی که پرستار بشن و این در صورتیه که من خودم وقتی با اکثرشون صحبت میکردم علاقه ای به این کار نداشتن . اونوقت توی یجایی مثل آمریکا یکی کارش اینه که جوجه بسته بندی کنه هم از کارش لذت میبره هم پول خلق میکنه. شنیدن صدای این جوجه خودش صدای زندگی رو تو گوش آدم زمزمه میکنه .دیدن شکل ها و رنگ های متنوعشون آدم رو سر ذوق میاره .
چه لذتی بردم من از اون بسته بندی جوجه ها . خیلی با کیفیت و خیلی راحت و قابل حمل. خدایا این مردم آمریکا چقدر کار درستن .چقدر تو تک تک کارهاشون عمل صالح داره موج میزنه و واسه همینه که دارن تو بهشت زندگی میکنن
مریم جان قبلا که اون یکی ظرف غذاخوری رو میذاشتین برا جوجه ها همش میگفتم مریم جان ی ظرف بزرگتر بخر براشون آخه اینهمه جوجه و اون ورودی کوچیک خدا رو شکر که این مساله هم حل شد حالا جوجه ها هم با خیال راحت غذا میخورن و وقتی میبینن اینهمه فراوانی هست دیگه حرصشون کمتر میشه کمتر تو سر و کله هم میزنن.
چه استقبال گرمی . خوش بحال این مهمانان جدید پردایس . اینهمه عشق و محبت نثارشون شد، با شربت ازشون پذیرایی شد و بعدش هم ی جای گرم و نرم. باور کن اگر یکی از ان جوجه ها بره بیرون چه تبلیغی بکنه. تمام جوجه ها ی دنیا میریزن تو پردایس
مامان مرغی هم که با اقتدار تمام سرش رو بالا آورده و داره با قدرت میگه:
من مرغی توانمند هستم
من مرغی لایق هستم
من میتونم خالق تخم مرغهای بسیاری باشم
من زیبا هستم
ای ناقلا نگو اینهمه مدت داشته رو خودش کار میکرده و ما الان داریم نتیجش رو میبینیم .گر چه نتیجه ی مامان مرغی در مقابل نتیجه ی دیگران کوچیکه اما در حد و اندازه ی خودشه یعنی همون نتیجه ایه که باید اتفاق می افتاده
اون جایی که مریم جان اون جوجه ی سه روزه رو کنار اون جوجه های 3 ماهه قرار داد قشنگ قوی شدن در مسیر تکامل بهم یادآوری شد و اینکه تکامل با مرور زمان خودش رو نشون میده
سپاسگزارم مریم جان که با این فایل هایی که میذاری ما رو وادار میکنی که ذره بین قانون رو دستمون بگیریم و با اون بهشت رو نگاه کنیم و همین کار داره روز به روز عمق آگاهی های ما رو زیادتر میکنه
سلام حدیث جان دوست الهی من. ممنونم دوست عزیزم از اینکه تحسین خودت رو نثار من و نوشتم کردی. حتما در مدار دریافت این آگاهی ها بودین که دریافتشون کردین. درپناه خداوند پیروز و سربلند باشی عزیزم
سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان عزیزم،
خداوند رو سپاسگذارم برای یک قسمت دیگه از این سریال بی نهایت زیبا آگاهی دهنده توحیدی مفید و تاثیر گذار،
بی نهایت بی نهایت ازتون ممنونم مریم جان عزیزم تشکر میکنم با تمام وجودم برای این لطف بی نهایتی که کردید و این چنین بینظیر دسته بندی کردید مخصوصا اون قسمت کلیدها بی نهایت مفید واقع شده البته مفید بود اما خیلی خیلی بهتر شده و چقدر راحت و زیبا میشه برنامه ریزی کرد طبق دسته بندی ها زمان گذاشت و نکته برداری کرد،
با تمام وجودم از شما تشکر میکنم از دستان پرتوان شما تشکر میکنم از وجود شما تشکر میکنم، الهی که بی نهایت قدرت و قوت خداوند بهتون عطا کنه که قطعا همین طوره عزیزم،
تحسینتون میکنم در سکوت و آرامش و تاریکی بینظیر در حال انجام کار هستید با اون حس و حال بینهایت زیبا و با تمام قوا و کنترل ذهن دارید کار میکنید و در عین حال به بیرون هم سر میزنید و لذت میبرید،لذت میبرید از تنهایی خودتون از تنهایی کار کردن خودتون بی نهایت لذت میبرید و بی نهایت تحسینتون میکنم،
چقدر شما یک خانوم بی نهایت متفاوت و زیبایی هستید مریم جان هرچقدر بیشتر با شما آشنا میشم بیشتر پی میبرم متفاوت و بینطیر هستید اینو با تمام وجودم میگم و تحسین میکنم،
یک خانوم توحیدی به تمام معنا،چقدر مستقل هستید و چقدر متکی به خودتون هستید متکی به الله هستید،روابط عاشقانه جایگاه خودش رو داره اما این استقلال و تکیه کردن به خودتون و الله هم جایگاه خودش رو داره تو زندگی زیبای شما،خدای من با تمام وجودم تحسین میکنم،
چقدر زیبا رشد کردید و همچنان در حال رشد هستید….
تحسینتون میکنم چه جسارتی چه شجاعتی چه قدرتی چه توکلی چه ایمانی که این چنین در دل تاریکی شب در پرادایس قدم میزنید،واقعا آفرین واقعا تحسین میکنم واقعا لذت بردم واقعا به این میگن توکل ایمان عاشق خدا بودن و اعتماد داشتن به خدا…
وقتی ورودی های ذهن رو کنترل کنیم برای وجودمان ارزش قاعل باشیم برای زندگی خوشبختی خودمان ارزش قاعل باشیم هرجایی نریم هرچیزی رو نشنویم با هر کسی ارتباط نداشته باشیم و خوراک خوب به ذهن بدهیم و تکرار کنیم و بشه جزئی از زندگیمون این سبک زندگی کردن خب نتیجه هم مشخصه با طی کردن تکامل هر خواسته ای هر هدفی و هر کاری امکان پذیر است بدون شک یک زندگی سراسر زیبا و حال خوب،
ولی وقتی هر حرفی هر حدیثی هر باوری بیماری زایی رو به ذهنمان بدهیم و مدام در حالت ناله و شکایت و تقلید کورکورانه باشیم و پیرو جامعه اون زمان هم نتیجه مشخصه یک زندگی سراسر درد که سراسر تقلید کورکورانه است.
اینه اون عاملی که شما اینقدر متفاوت و بینظیر هستید با تمام وجودم تحسین میکنم هزار ماشاالله به شما❤
تحسین میکنم رابطه ی زیبا و قشنگتون رو مسولیت پذیری زیبای شمارو عشقی که شما دارید با تمام وجودم تحسین میکنم ساعتها باید فقط تحسین کرد و تبریک میگفت،
این چنین عشق و تعهد و علاقه ای که به هم دارید و هرکسی حد و حدود خودش رو میدونه مسولیت خودش رو میدونه در نهایت احترام، آیا واقعا نباید چنین عشق و تعهدی رو ستایش کرد؟!!!!
واقعا که شگفت انگیزه،
در دل تاریکی شب نشستید و با تمام وجود و تمرکز دارید مسوولیتتون،کارتون رو انجام میدید کاملا مشخصه چقدر قانون مندی توی کار و زندگیتون هست، بی توجهی و تنبلی نمیکنید با تمام قوا وارد کار میشید و با تمرکز عشق تمام انجام میدید،واقعا که جای تحسین داره بی نهایت…
چقدر هرلحظه این زیبایی محیط پرادایس رو به رشد است و تکرار نشدنی و هرلحظه زیبایی خاص خودش رو داره با تمام وجودم سپاسگذار خداوندم برای چنین محیط و چنین زیبایی که سراسر نعمت رحمت برکت و ثروت است الله اکبر❤
یک نکته ی خیلی اساسی و مهم من بهش رسید اینکه شما علاوه بر تحسین کردن تمرکز کردن روی نکات مثبت و سپاسگذاری، شما تک به تک از اشیا و حتی اون جوجه ها هم یجورایی تشکر میکنید سپاسگذا ری میکنید از هرچیزی و هرکسی…
انگار جانبخشی به اشیا میدید…
وقتی ما از تک تک اشیا حتی همین گوشی موبایل که استفاده میکنیم تشکر کنیم تحسینش کنیم مسلما گوشی هم برانگیخته میشه و ورژن بهتری رو به ما ارائه میده یا هرچیزی که توی زندگیمون داریم و توی هر مدل و رِنجی که هست،
چرا؟ چون اشیا هم شعور دارن اشیا هم انرژی هستن،همه چیز انرژی هست و همه چیز خودِ خداست،حالا ما از همه چیز تشکر کنیم قدردانی کنیم خب نتیجه هم مشخصه…
من این نکته رو در وجود شما دیدم مریم عزیزم،
با مرغها تخم مرغها با ماشین با آسمان آبی ابرها مِه میز کارتون با همه چیز همه چیز شما دارید ازشون تشکر میکنید ازشون قدردانی میکنید توجه میکنید به قشنگ بودن و عالی بودنشان،و این باعث میشه تماما وجه بهتری رو به شما ارائه بدن و هر لحظه زندگی شما سراسر بهشت بشه که قطعا همینه،
چقدر تحسین میکنم این صفت بارز بی نهایت ارزشمند و زیبای شمارو مریم عزیزم،
و چقدر خوشحالم به این نکته پی بردم و الگو برداری میکنم با تمام وجودم…
از هرچیزی که داریم در زندگی با تمام وجود ازشون لذت ببریم تحسینشون کنیم سپاس گذاری کنیم مستقیما از خود همون شِی…چون همه چیز انرژی هست همه چیز خداست و اینا زیر مجموعه خدا هستن اون انرژی بی نهایت و منبع اصلی اون انرژی واحد هست که میشه خدا…
بنابراین چقدر زیباست که هرلحظه از هر چیزی که داریم و استفاده میکنیم بی نهایت ازش تشکر کنیم و صدرصد که جهان وِرژن بهتری رو به ما ارائه خواهد داد…
سلام و درود خدمت دوستان و استاد عزیز و خانوم شایسته..درطول این مدت ک با شما همراهم..حدود ۲ سال و خورده ای…و پس از تهیه کردن دوره های کتاب فکر خدا و رویاها و ثروت ۱ و کشف قوانین…و دیدن فایلهای سفر ب دور امریکاو زندگی دربهشت..و …من شاید هنوز ب ۵ درصد اون چیزا ک استاد اشاره کردن تو این دوره ها عمل نکردم..نمیدونم شاید هنوز اون فرکانس رو دریافت نکردم..اما تا الان به این نکات رسیدم..
خداروشکر دارم متوجه میشوم که عجله ای در بدست آوردن موفقیت نداشته باشم.
امروز به لطف خدای بزرگ قدم هشتم از دوره دوازده قدم تهیه کردم و داشتم کار میکردم که با کامپیوتر آمدم داخل سایت و یکچیزی بهم گفت که جلسه اول قدم هشت را رها کن و برو به دنبال نشانه امروزت در سایت که هدایت شدم بع این فایل بسیار زیبا که محتوای آن شجاعت و ایمان داشتن و نترسیدن از ذهنیت های قبلی هست.
کاری که من همیشه سعی میکنم که انجام بدهم
پارسال و پیارسال خیلی بیشتر شب که میشد میرفتم به پارک های جنگلی داخل و اطراف تهران و چندین ساعن آنجا سپری میکردم و خداروشکر اصلا وصل وصل بودم به خودش …از هیچی نه تنها نمیترسیدم بلکه عشق میبردم با خودم و درونم و شاید 100 بار این کارهارا تکرار کردم اما خدا شاهده هیچ اتفاقی برایم نیوفتاد.
حتی خاطرم هست یک شب که تنهایی در پارک جنگلی بودم در بین تاریکی ها وسط درختان در جنگل 3 نفر آدم دیدم که دارند میان طرف من و وقتی من را دیدند راهشان را کج کردند و از یک سمت دیگر رفتند.
یک بار دیگه وقتی در شب در تنهایی در جنگل تنها مراقبه میکردم خوابم برد و حدود چهل دقیقه تا یک ساعت بعدش از خواب بیدار شدم و تا چشمم را باز کردم دیدم چند تا روباه آمدن بالای سرم و با دیدنم تیک آف کشیدن در رفتن :))))
واقعا خدارشکر با این آگاهی ها به کجاهااا رسیدم و چقدر بیشتر دارم قرقشون میشم و عجله ای نمخوام داشته باشم چون مسیر پر از قشنگیه پر از آرامش پر از حال خوب پر از احساس خوب…
خدا خودش منو به بینهایت هدایت میکند من از مسیر لذت هامو ببرم
من باورهایم را قشنگ بسازم
فرکانس های بهتر و قشنگتر بفرستم
احساس شکرگذاری داشته باشم
حال خوبتر داشته باشم
داشته های بینهایتم را ببینم و عشق کنم
عاشق خودم بمونم
دایم تغییر کنم
فکر خدارو بخونم
ساده و راحت باشم با جهان هستی
بتونم بگذرم بتونم ببخشم
مابقی خودش میفرسته…
من از این سایت پر از آگاهی های ناااااااااااب استفاده کنم که هیچ جایه دیگه گیرم نمیاد
حالشو ببرم
بقیرو خودش میفرسته
ای کاش 200 سال عمر کنم و بتونم کل آگاهی های سایتو و آموزش هارو قورت بدم…
این فایل نشانه امروزم بود. اولش ذهنم مقاومت داشت که اصلا بخوام نگاهش کنم ولی خب از اونجایی که این باور رو در خودم ایجاد کردم که همیشه یه ارتباطی بین زندگی روزانه ام با نشانه ها وجود داره، گفتم باید بر این نجوای شیطانی ذهن غلبه کنم، و نکته اش اینکه، ذهن نجواگر، نجواگری رو با مسائل کوچیک شروع میکنه، و توی مسائل بزرگ به کلی انسان رو فلج میکنه. مثلا میگه حالا این یه فایل زندگی در بهشت رو میخوای ببینی مگه چقدر نکته داره … و ندیدنش شاید چندان ضرری نداشته باشه. یا حالا فایل رو دیدی خب نمیخواد کامنت بنویسی. حالا یباره چه اشکالی داره. و این زنجیره رو وقتی بخوای بکشی حلقه های اولش کوچیک و ناچیزه ولی هرچقدر جلوتر میری ذهن حلقه های زنجیر رو سنگین و سنگینتر میکنه تا زیر سنگینی این زنجیر شرک آلود به کلی فلج بشی و نتونی حرکت کنی.
وقتی دیدم خانم شایسته در مورد دسته بندی های سایت صحبت میکنه ، بازم نجوای ذهن اومد، تو که دسته بندی ها رو میدونی، همین الان منو جلوی چشمته، خب بروز رسانی دسته ها چه ربطی به تو داره . ولی من بازم ادامه میدم و به نجواهای ذهن نجواگر بیشعور توجه نمیکنم. نکته ای که نیاز امروز من بود. اونجایی بود که در نتیجه دیدن فایلها و مرور باورهای توحیدی فایلها خانم شایسته به شجاعتی رسیده تو دل تاریکی شب رفته دنبال گرگ. گفتم دیدی ذهن من، دیدی ؟؟ همیشه و همیشه یه ارتباطی بین نشانه روزانه و مسائل روزانه وجود داره. همینه. کافیه یه دسته بندی روباز کنی همه فایلهای اون دسته بندی رو مرور کنی و نکته برداری کنی ، کامنت بنویسی و بعدش با شجاعت بری تو دل ترسها، اگه خانم شایسته به تنهایی میره دنبال گرگ ، گرگ پا میذاره به فرار، پس تو هم برو دنبال توحید تا شرک پا بذاره به فرار. برو دنبال دسته ثروت تا فقر پا بذاره به فرار و هزاران باور دیگه بهش نیاز داریم. برای هر مسئله مورد نیاز کافیه باورهای اون دسته رو مرور کنم.
این نکته از تمام نکات این فایل برام خیلی ارزشمند تر بود.
سلام به مریم خانم گلم💜عششششق منننن نفسسسسس مننننن😘و استاد جانم و همه ی دوستان هم فرکانسی خاص،❣️
وااااااااااااااااای خدااااا من، من که با این قسمت دیوانه شدددددممممم😅چقدرررررر آگاهی چقدر زیبایی، این قسمت به تنهایی خودش یه دورس، چقدر حالم خوب شد از شنیدن این قسمت🥰
تمرکز لیزری مریم جان چها که نکرررد😍
مریم جان که به اینجا رسیده و اینقدر پیشرفت کرده و اینقدر مدارش بالا رفته میگه هربار این فایلهای رایگان رو میبینم یه باور جدید در من خلق میکنه یا تقویت میکنه من دیگه چی باید بگم؟؟؟؟
اصلا از همون روزی که دیدم بخش دانلودها بروزرسانی شده کلا منگ شدم گفتم خدای من حتما خیلی روش کار شده تا به اینجا برسه و چقدرررر دسترسی من برای رسیدن به فایلهای مدنظرم راحت شده…
بازم مثل همیشه این فایل هم با یه خبر خوب آغاز شد خدایا شکرت🤩
این فایلها و بروزرسانی ها از تجربه ی خانم شایسته بخاطر کار کردن روی خودشه وتامام☝️😅
دقیقا هر عکسی که خانم شایسته از هر کدوم فایلها عوض کرده وقتی دقت میکنم میبینم دقیقا یه حالت خاصی داره که مشخصه داره یه نکته ی اساسی رو میگه😅😍و چه فرکانس بالایی تو اون لحظه داره و چه هدایت جالبی که خانم شایسته برای این عکسها دریافت کرده🤗
تبریک میگم خانم شایسته بالاخره بر ترسهاتون غلبه کردید و رفتید توی دل تاریکی آفرین🙂
چه شب زیبایی، نور ال ای دی ها، خدای من ساعت 3 نصفه شب این مرغ و خروسا خواب ندارن؟ یا از سروصدای خانم شایسته بیدار شدن😁چقدر لذت بردم دور تا دور قفس مرغ و خروسا رو گشتید و تا کنار شاپ هم رفتید 👌
بر ترستون برای مقابله با اون آقا گرگه هم غلبه کردید و چه شانسی آورد اون گرگه که نبود وگرنه خانم شایسته له و لوردش میکرد💪😐
خدای من تو اون تاریکی شما رفتید توی تریل😃انتخاب شما بود بین رفتن و نرفتن و شما رفتن رو انتخاب کردید 😆بارررررکلا☺️
💚نکته ی طلاییهمه چیز کنترل ذهنه… و کنترل ذهن یعنی دادن ورودی مناسب به ذهنت💚☝️
تصمیم گرفتم هر روزی یکی از این فایلهای رایگان رو ببینم و نکته برداری کنم منهم مثل خانم شایسته یه سفر شگفت انگیز رو شروع کنم😅😍🤗
صبح رویایی و لطیف پرادایس مشخصه که بعد از بارانه من از پشت لپ تاپ اون لطافت رو حس میکنم اون مه روی دریاچه رو😁☺️😆😍
بریم از پست جوجه ها رو ببینیم🥰
خداااااایا من که از ذوووووق دیوانه شدم این جوجه های زیبا رو دیدم چقدر نازن چقدر با دخترم ذوق کردیم و لذت بردیم دخترم اینقدر این زندگی در بهشت رو دیده که هرچیو میبینه میگه وااااو چه زیباست😍😃خوش بحال جوجه هاتون که اینقدر براشون مادری میکنید و بهشون رسیدگی میکنید ویتامین بهشون میدید😍😆
اون طلایی ها اون خاکستری ها اون سفیدا اون خط دارا😍😍😍😍😍😍همه و همه دیوانه کننده بووووود🤨خانم شایسته نکن با قلب من اینکارو نکن😂😉
قدقدقدای مادر مرغی عززززیززززم🥰
ظرف غذای جدید مبارک باشه جوجه های جدید پرادایس ما،،،، چقدر فرکانستون بالا بوده که اومدید توی پرادایس ما خانم شایسته میگه نگاه کن چقدر شاد و خوشحالن میگم خب اینا اگه شاد و خوشحال نبودن که به پرادایس نمیومدن بخاطر این شادیشونه که خدا پرادایس رو بهشون هدیه داده🤩
عزیزم چقدر این جوجه ها کوچولوان در برابر اونایی که سه ماهشونه🙂🤗😁🤨😁😃
در آخر ذوق خانم شایسته از دیدن تخم مرغای مادر مرغی و تامام😆🤗
چقدر اون چند دقیقه ی اول فایل ذهن آدم رو باز میکنه چقدر ایده میده به آدم برای گوش دادن به فایلهای رایگان😍خدایا شکرت من دارم میفهمم دارم در رک میکنم مدارم داره میره بالاتر چون حس و حالم عالیه و همه چیز برام جفت و جور میشه انگار خدا همه کاراشو ول کرده اومده چسبیده به من و کارهام خدایا شکرت خدایا تو در درون من بودی و من سالها در بیرون از خودم توی آسمونها دنبالت میگشتم اما تو وجود خودم تو رو دیدم من در آغوش توام منو بیشتر در خودت حل کن این احساس خداگونه رو در من بیشتر کن نمیتونم از احساسم بعد از دیدن این فایل بگم که چه چراغهایی رو که تو ذهنم روشن نکرد من مبهوت ماندم و دیوانه شدم☺️😅☝️
خدایا شکرت
ان شاء الله روزبروز مدار درک آگاهی مون بالا تر بره 💙💜🧡
😘🥰چون همه ی ما لایق عشق و ثروت و سلامتی و آرامش و شادی هستیم🥰😘
خدایا شکرت که یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو دارم میبینم
توی این سه قسمت اخیر ما با بانو مریم بودیم و دیدیم که ایشون چقد توحیدی و قانون رو در عمل اجرا میکنه و هر لحظه تمرکزش روی زیباییهاست و ذهنش رو کنترل میکنه
چقد درس دارن این فایلهای زندگی در بهشت
درس ایمان در عمل، درس بزرگ شدن ظرف توسط سپاسگزاری، تمرکز بر نکات مثبت
چقد زندگی شما پر از درس و تجربههای عمل به قانونه و این به من این باور رو میده که در با من هم با طی کردن تکاملم میتونم به این درک و اجرای قانون دست پیدا کنم و این روند رو همینجوری ادامه بدم
ابتدای این فایل خبر خوب از زبان بانوی توحیدی میشنویم که بروزرسانی فایلهای دانلودی داره به جاهای خوب میرسه
انصافا چه کسی چنین حدی از تمرکز رو داره که بیاد محتواهای سایت رو بروزرسانی کنه و نکته برداری کنه و این همه دسته بندی ایجاد کنه برای دسترسی راحتتر، برای اینکه هر کدوم از فایلها رو بهتر درک کنیم، موضوع دلخواهمون رو راحتتر پیدا کنیم
من هم میخوام از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و دوباره فایلهای دانلودی رو گوش بدم چون میخوام بیشتر اصل رو درک کنم پس از این دست فایلها شروع میکنم، فایلهایی که در مورد توحید عملی و اجرای توکله احساس آرامش عجیبی بهم میده و من رو به اصل خودم بیشتر نزدیک میکنه، چقد من دوست دارم شما استاد عزیزم در مورد توحید ساعتها صحبت کنی و من با تمام وجود گوش کنم و گوش کنم و غرق خدا بشم و توحید رو بهتر درک کنم
خدایا سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کردی و پاسخ درخواستهای من رو میدی
و بانوی توحیدی در مورد تغییرات وسیعی که با گوش دادن فایلهای دانلودی در وجودش اتفاق افتاده صحبت میکنه، از تغییری که سالهای پیش میخواسته ایجاد کنه اما به قول خودش لنگ لنگان بوده
اما حالا فرصتی ایجاد شده و خداوند خانم شایسته رو هدایت کرده تا این تغییر رو ایجاد کنه و پا روی ترس از تاریکی بذاره
و جهان به شدت حامی افرادیه که به دنبال تغییرن و آگاهانه میخوان خودشون رو تغییر بدن و شخصیت بهتری و توانمندتری از خودشون بسازن
و این پیام خداوند در این قسمت برای من بود که حامد آگاهانه به دنبال تغییر باش و آگاهانه ورودیهات رو کنترل کن و اگر ترسی داری بیا و برو تو دلش
و اون الهامی که به مریم جان شده که اگه بر این ترست غلبه کنی اتفاقات خیلی خوبی در درونت میفته
و این اتفاق برای ایشون افتاد و تحول عظیمی در وجودش شکل گرفت که نتیجهاش شد ایمان بیشتر، توکل بیشتر، و توحیدیتر شدن
و این همون موفقیتیه که استاد ازش صحبت میکنه، همون قدمهایی که ما برمیداریم و رشد میکنیم، همون پا گذاشتن روی دل ترسها
در واقع غلبه بر ترس موفقیته و من یاد گرفتم که موفقیت یعنی بهبود دائمی
و درس دیگهای که میشه از این قسمت و صحبتهای مریم بانو گرفت اینه که وقتی ما ورودیهامون رو با گوش دادن فایلها کنترل میکنیم ایدههایی به ما گفته میشه که باید بهش عمل کنیم، مثلا اگر عزت نفس و توحید باشه ایده میاد که پا روی این ترس بذار یعد بهش عمل میکنیم و نتیجهاش میشه این که توحیدیتر میشیم متوکلتر میشیم و شجاعتمون بیشتر میشه
پس گوش دادن فایل به تنهایی کافی نیست و ما باید اقدام عملی داشته باشیم
و دوباره درس دیگهای که میتونیم بگیریم اینه که وقتی ما خواهان تغییر باشیم و واقعا بخوایم که تغییر کنیم و شخصیتمون رو تغییر بدیم جهان هم کمک میکنه و ما رو به شرایطی هدایت میکنه که این تغییرات رخ بده، مثلا اینجا خانم شایسته به شرایطی هدایت شد بر ترس از تاریکی غلبه کنه، چون خودش هم میخواست که این ترس رو پروندهاش رو ببنده و رو به جلو حرکت کنه
و من هم باید پرونده ترسهایی که الان دارم رو ببندم با رفتن تو دلشون و با اجرای توکل در عمل
و هر بار که ترسها رو پشت سب میذاریم یه پله توحیدیتر میشیم
یعنی به نظرم ترسها اون قسمتهای ساخته نشده توحید در وجود ما هست
به همین خاطر حتی خانم شایسته هدایت شده اول فایلهای توحید عملی رو گوش بده و این باعث شده بود آماده بشه که بره تو دل این ترس از تاریکی
و اینها درسهایی هستش که میشه از این قسمت گرفت که حرکت کنم و برای تغییر شخصیتم اقدامهای عملی انجام بدم
خدایا سپاسگزارم که من رو هدایت میکنی و نشونهها رو برای من میفرستی
خدایا سپاسگزارم به خاطر این سریال و تمام درسهاش
یه صبح زیبای دیگه توی پرادایس شروع شده و قوقولی خروسی که با اقتدار روی نرده چوبی ایستاده و داره آواز سر میده
خدای من زیباییهای این بهشت بیانتهاست بی انتها
مه روی دریاچه رو ببین چقد زیباست چقدر دیوانه کنندهست و دریاچه روانی که زیر درختان این بهشت جاریه
بهشتی که هیچ سخن بیهودهای در آن نیست و تنها چیزی که هست تمرکز بر زیباییهاست و از نعمتهای خداوند صحبت کردنه
خدای من شکرت به خاطر زیباییهای این بهشت و نعمتهایی که در آن هست
میریم post office برای تحویل گرفتن جوجه
چقد این پست آفیس محیطش تمیز و منظمه
در اول کار یه ویتامین c خانم شایسته برای این جوجههای تازه وارد آماده میکنه
انصاقا که مریم بانو یک مادر نمونه برای این جوجهها بوده و قدم به قدم این جوجهها رو بزرگ کرده
مادر نمونه، بانوی توحیدی و شجاع که توی دل ترسهاش میره و فقط روی خدا حساب میکنه
خدای من جوجهها رو ببین چقد خوشگلن و خدا رو شکر که صحیح و سالم رسیدن🐦🐤🐤
صدای قدقد کردن مادر مرغی هم برای اولین بار داریم میشنویم😃
جوجهها هم صحیح و سالم دارن غذا میخورن و دارن آماده میشن که در این بهشت زندگی کنن
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی و اتفاق خوب که تویزاین بهشت هست 🌹
خدایا سپاسگزارم که از فضل و رحمت خودت به این بهشت نعمت و روزی بیانتها میبخشی 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام درسهای این قسمت که خیلی ارزشمند بود و بصورت کاملا عملی یاد گرفتیم 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمند استاد و بانو مریم که خوب زندگی میکنن و جهدن رو به جای بهتری برای زندگی میکنن 🌹
خدایا به خاطر رابطه توحیدی و الهی و پاک این دو بنده موحد سپاسگزارم که خودش یه زیبایی دیگهست که میشه ساعتها در موردش حرف زد 🌹
خدایا سپاسگزارم ای خدای رزاقم به خاطر تمااام بارانهایی که بر فلوریدا و پرادایس نازل کردی 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر بروزرسانی شدن فایلهای دانلودی توسط مریم بانو که باعث شد این آگاهیها با کیفیت خیلی بالاتری در اختیار ما باشه 🌹
خدایا به خاطر سلامتی و انرژی جسمانی بالایی که دارم سپاسگزارم 🌹
خدایا به خاطر قدم به قدم پیشرفت کردن و در مسیر درست بودنم سپاسگزارم خدایا شکرت خدایا شکرت 🌹
خدایا به خاطر تماااام نعمتهایی که تا به همین لحظه به من بخشیدی سپاسگزارم که از فضل و رحمت تو هست ای پروردگار جهانیان 🌹
خدایا به خاطر تمام اتفاقات خوبی که تا به همین لحظه توی زندگیم افتاده سپاسگزارم خدایا شکرت 🌹
خدایا به خاطر حال و احساس و آرامشی که دارم سپاسگزارم خدایا شکرت 🌹
خدای من هزاران بار شکرت به خاطر این بهشت وسیع و پهناور و سراسر فراوانی و نعمت که نهرها زیر آن جاریست و بارانهای الهی همیشه در اگآن میباره 🌹
خدایا سپاسگزارم که همیشه و هر لحظه در حال هدایت ما هستی به سمت نعمتها و زیباییهای بیشتر 🌹💎
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
🌻 خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم 🌻
به نام خدای مهربانم،خدایی که هر لحظه داره منو هدایت میکنه برای خلق زندگی بهتر
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من به هر انچه مریم جانم در این فایل گفته،باور دارم💚
خدای من خدای من همین دیروز تووی کامنتم نوشتم تا به حال اینجور به فایلها دقت نکرده بودم،و اما امروز خداوند از زبان مریم جانم چقدر جزیی تر راجب فایلها برام توضیح داد،بخدا که این اتفاقات همینجوری رخ نداده،اینها همش برنامه ریزی های خداوند براساس فرکانسهایی که ما به جهان ارسال میکنیم،چقدر همه چیز به موقع داره رخ میده
چندوقتی با اینکه میومدم تووی سایت کامنت مینوشتم،کامنت دوستان رو مطالعه میکردم،فایلهای جدید رو گوش میدادم،اما احساس میکردم ذهنم خالی شده،ناراحت بودم اما گفتم من ادامه میدم،همش این باور رو با خودم تکرار میکردم،که من باور دارم هر چقدر هم اوضاع خراب باشه،خداوند همه چیز رو درست میکنه،خدای من چی شد،خدا همه چیز رو داره قدم به قدم برام درست میکنه،خداوند از زبان یکی از دوستان در پاسخ به یکی از کامنتهام بهم گفت،ذهنمو از باورهای جورواجور دور کنم،و تمرکزی روی یک باور کار کنم،و منم تعهد دادم که پیام خداوند رو عملی کنم،دیروز که دقت کردم به قرار گرفتن فایلها روی سایت،گفتم خدای من اینها همش برنامه ریزی خداونده،و امروز خداوند چقدر زیبا پیامشو برام کاملتر کرد تا منم بنشینم با جدیت بیشتر،برنامه بریزم برای اینکه دسته بندی به دسته بندی،کلید به کلید این فایلها رو پیش ببرم و یادداشت برداری کنم برای اینکه باورهای هم جهت با خواسته هامو بسازم.
خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم.الله اکبر از این پیام،خدایا تعهد میدم توو این کامنت که از همین امروز از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و از دوباره فایلهارو یکی یکی گوش بدم،نت برداری کنم،آگاهی هامو عملی کنم.
خدایا شکرت که باز هم تلنگری محکم بهم زدی تا در مسیرم مصمم تر و جدی تر قدم بردارم
و اما بریم برای آگاهی های این فایل
مریم جانم من دوست دارم کلمه به کلمه حرفهات رو تووی کامنتم برای خودم یادداشت کنم،تا هر موقع خواستم ارزش این فایلها روفراموش کنم،با خوندن کامنتم به خودم یاداوری کنم
✔خبر خوب اینه که ما داریم به جاهای خوبی در مورد بروز رسانی بخش دانلودهای سایت میرسیم،با تمرکز کار کردن روی فایلها،استفاده کردن از تجربیات خانم شایسته برای دسته بندی کردن بخش دانلودها
دسته بندی ها:تک تک این فایلها گوش داده شده و براساس موضوعات تووی فایلها توضیح داده شده و این دسته بندی ها درست شده
تغییراتی که انجام شده علاوه بر اینکه این دسته بندی ها ایجاد شده،اسم فایلها هم عوض شده مثلا “به جای فرار از مسائل،از حلّشان پول بساز”
اسمهایی که برای فایلها انتخاب میشه،براساس اساسی ترین موضوعی که تووی اون فایل آموزش داده شده،و دسته بندی ها هم براساس نکاتی که تووی اون فایل اومده یعنی هر فایل چندتا نکته اساسی رو در مورد تجربه یک زندگی بهتر گفته،در مورد چگونگی هماهنگیمون با قوانین به منظور رسیدن به زندگی بهتر،به منظور ساختن یک تجربه بهتر تووی زندگیمون.
هر فایل چند تا اساس رو داره،میگه
در مورد مسئله ایی که اون لحظه باهاش برخوردید و به دنبال راه حلی براش هستید،کدوم فایل بیشتر بهتون کمک میکنه و یا اینکه اگر به صورت خاص روی یک موضوع تمرکز کردید و میخواید اون موضوع رو کار کنید از این دسته بندی و از این اسم،فایلها رو بتونید راحتتر تشخیص بدید.
کلیدها:مثلا فایل “فرصتی شگفت انگیز به نام تضاد”
فایلهایی رو به شما نشون میده که در مورد این موضوع بیشتر بحث شده،وقتی شما فایلهای مرتبط با این موضوع رو گوش بدید،بهتر مفهوم اون موضوع رو درک میکنید و مهمتر از همه بهتر میدونید که تووی زندگیتون چجوری اونو اجرا کنید،درباره مسئله تون چجوری اونو اجرا بکنید،در مورد خواسته هایی که اون لحظه دارید،چجوری از اون کمک بگیرید.
✔دسته بندی مثلا اجرای توحید در عمل،فایلهایی که در این بخش هستند،به ما کمک میکنند که این موضوع رو چجوری تووی زندگیمون عملی کنیم،هر فایل از یک زاویه متفاوت به این موضوع میپردازه
مثلا دسته بندی “در صلح بودن با خودمان”
فایلهایی رو به ما نشون میده که وقتی ما این فایلها رو گوش بدیم و کنار هم قرارشون بدیم،به صورت کلی انگار ما داریم یک دوره رو در مورد این موضوع میگذرونیم،مثلا در مورد چگونگی اینکه با خودمون در صلح قرار بگیریم،اول اینکه در صلح بودن با خودمان چی هست،این فایلها به ما کمک میکنه که اولاً این موضوع رو درک کنیم و دوماً اینکه بتونیم اجراش کنیم و بتونیم عملیش کنیم در مورد خودمون،مسائلمون،در مورد اون مفهوم و بدین وسیله به زندگی بهتری برسیم.
✔هر فایل مثه یک عبارت تاکیدی،یک باور،یک اقدام عملی،مثه یک جمله دستوری که باید بهش عمل کنیم
✔تغییرات بعضی از عکسها،تووی لحظه هایی که من(خانم شایسته) برای فیگورهای عکس ها انتخاب کرده،دقیقا تووی لحظه هایی بود که استاد داشت یک نکته اساسی رو میگفت و تووی یک فرکانس خیلی عالی بود که میشه اون فرکانس رو درک کرد
خدای من،مریم جانم توو این چند دقیقه ایی که داشتم صحبتهای شما رو یادداشت میکردم،ذهنم همش نجوا میداد،که استاد اصلا کامنتتو نمیخونه،امروز لایک نمیگیری،گفتم خب استاد نخونه،خب لایک نگیرم،من اینها رو برای خودم یادداشت کردم،میدونی این صحبتها چه اگاهی هایی رو به من داد،منی که توو این چند ماه حدود ۹۷درصد فایلهای دانلودی رو دیدم،بارها گوششون دادم،تووی دفترم نکات رو یادداشت کردم،کامنت نوشتم،اما حالا احساس میکنم خالی خالی ام،احساس میکنم اون دختر بچه ایی هستم که تازه میخوام برم کلاس اول دبستان و الفبا رو یاد بگیرم،خدای من،خدای من،من بای با جدیت بیشتر این فایلها رو تک به تک گوش بدم،باید گوشهامو شنواتر و چشمامو بازتر کنم چرا که استاد با زبان بدنشم داره قانون رو بهمون آموزش میده،الله اکبر،الله اکبر،واقعا هنگم
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم برای غلبه بر ترسی که سالها مثه گاری به پاهات چسبیده بود و لنگ لنگان راه میرفتی
خدای من،مریم جانم وقتی گفتی یهو صدای مرغ و خروسها نصف شب بلند شد،یاد استاد عباسمنش افتادم که وقتی تووی چادر بود و رفته بود تا کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو بنویسه،صدایی از بیرون اومد،خیلی ترسیده بود اما رفت بیرون از چادر و بر ترسش غلبه کرد،والا حس میکنم اون شبم کهودی نیومده بود،فقط خداوند بود که میخواست شما رو با صدای مرغ و خروسها بیرون بکشه از خونه تا بر ترست غلبه کنی،الله اکبر
خدای من هدایتم کن تا با این مقاومتهارو کنار بزارم و اساسی تر روی فایلها کار کنم،تا ذهنمو با ورودی های مناسب تغذیه کنم که نتیجه ش دست به عمل شدن برای رفتن توو دل ترسهام باشه،نتیجه ش ساختن باورهای مناسب همجهت با خواسته هام باشه.خدایا شکرت
✔وقتی ما ورودی های خوب به ذهنمون میدیم،کانون توجه مون رو کنترل میکنیم،یه اتفاقی تووی وجودمون میوفته.
✔همه چیز کنترل ذهنه،کنترل ذهن یعنی ورودی مناسب به ذهنت بدی.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدی برای بروز رسانی بخش دانلودها،واقعا الان حس میکنم خداوند کلی دوره های رایگان در اختیارم گذاشته تا از تک تکشون استفاده کنم و زندگیمو از هر جنبه بهبود ببخشم،واقعا هر کلید،یک دوره ی ست.الله اکبر
خدای من یک صبح دل انگیزه دیگه در پرودایس شروع شده و خروسمون آواز سر داده که وقت بیداریه،بیدار شدید و از زیبایی اول صبح بهشتمون غافل نشید،الله اکبر،چه مه زیبایی روی دریاچه ست،خدای من شگفت انگیزه،چقدر زیباست،چقدر زیبا،الله اکبر
تحسین میکنم مه روی دریاچه بهشتمون رو
تحسین میکنم صدای زیبای خروسمون رو
تحسین میکنم هوای رویایی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای پرودایس رو
خدای من جوجه هامون رسیدن،بریم از پست آفیس بگیریمشون،مریم جانم چقدر شما مادر فوق العاده ایی هستی برای جوجه های بهشتمون شربت اماده کردی،اونم چه شربتی،سرشار از ویتامین سی،دیدی وقتی میریم مهمانی اولین چیزی که باهاش پذیرایی میکنیم،شربته،مریم جانمم برای جوجه هامون شربت آماده کرده،خدایا شکرررررررررت
خدای من مادر مرغی،تخم گذاشته،چقدر این بهشت زیباست،نم نم بارون،مهمانهای جدید بهشتمون که چقدر خوشحال هستند که به پرودایس هدایت شدن،واقعا تحسین برانگیزه،نعمت و برکت از همه جای این بهشت داره فوران میکنه،الله اکبر،الله اکبر
مریم جانم واقعا زبانم قاصره،نمیدونم باید چی بگم،فقط دوست دارم حسمو با کلماتم دریافت کنی،که چقدر دوست دارم،چقدر تحسینت میکنم برای ایمانت به خداوند،برای پاداشهایی که داری هر لحظه از خداوند دریافت میکنی،برای منم دعا کن که بتونم در این مسیر صراط مستقیم با شما ثابت قدم بشم تا خدا رو هر لحظه بیشتر و بیشتر در زندگیم ببینم و حس کنم.سپاسگزارم خواهر عزیزم
خدایا شکرت ، خدایا بى نهایت سپاسگزارم که در این سایت الهى و با دوستان بى نظیرى هستم . خدایا شکرت که به این مسیر هدایت شدم .
مرضیه جان کامنتت عالى بود ، دقیقا تلنگرى بود بمن ، بخصوص آنجا که گفتى
(خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم)
منم دقیقا مثل تو کلیدها رو آماده کردم و این تصمیم رو داشتم ولى اجراش نکردم و خدا هدایتم کرد که حتما عملیش کنم .
چند روز نشانه هدایتم قسمت هاى مختلف زندگى در بهشت ، و هر بار یک هدایت رو از حرفاى استاد و مریم جان و کامنت دوستان دریافت میکنم . دیروز گفت جدى باش و ادامه بده .
خدایا شکرت .
مرضیه جان تحسینت میکنم که اینقدر خوب دارى روى خودت کار میکنى و بهترینها رو برات آرزو میکنم
❤سلام دوست عزیز…پیامتون بسیار عالی بود و از خوندنش لبریز از حس خوب شدم و یکبار دیگه این قسمت بینظیر از سریال زندگی در بهشت رو ب قلم زیبای شما مرور کردم…بسیار سپاسگزارم
باید روی یک باور کار کنم دقیقا جوااااب سوالم رو گرفتم خداروشکر که به کامنت عالی شما هدایت شدم تحسینتون میکنم برای این جدیت و تعهد در کار کردن روی باورهاتون واقعا تحسین برانگیزه دمتون گرم خیلی استفاده کردم از کامنت آگاهی بخش و مفیدتون
سلام خواهرگرامی وارجمند. هم فرکانسی عزیز. ازاین همه پشتکار واراده ای که داشتیدوتک تک صحبتهای خانم شایسته رونوشتی واقعا جای تحسین وستایش داره💖💖. افرین به این همت وعلاقه وعشقی که الان اومده توی وجودتون💪، منم باخوندن کامنتتون یه پیام بزرگ گرفتم که بایدواقعا متعهد بشم به اصول. به قوانین الهی. اینجوری میتونم نتیجه بگیرم. بایدنکته برداری کنم وعمل کنم. چندساله که فایلها روگوش دادم اما عملی توش نبود. الان اماده شدم. خداروشکرکه دوستای خوبی مثه شماهارودارم. خدایاشکر🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میخواستم برم تو جلسه اول قدم دوازده کامنت بزارم باز اون صداهه گفت: زیبا این کامنتت مربوط که نیست بیا حداقل اینجا بنویس که اگه دوستای دیگه تو مدارش بودند بخونن و استفاده کنن، آخه دوستای خوبم نمیدونید چه حالی میده کامنت نوشتن تو دوازده قدم، الله اکبر داشتم به خودم میگفتم زیبا تو دیگه داری خیلی تعصبی رفتار میکنی به این دوازده قدم، شاید خوب نباشه ،ولی به خداوندی خدا قسم که داشتم از حال میرفتم از شدت خستگی وکار روزانم گفتم دوسه تا کامنت بخونم تا تنظیم فرکانس بشم بعد هم بخوابم و حسابی استراحت کنم ولی وقتی فقط وفقط رفتم سه تا از کامنت های دوستان همقدمیم رو خوندم تو جلسه اول دوازده قدم ، الان اینجوری سُرومُرو گُنده در خدمت شما هستم برای در اختیار گذاشتن این آگاهیی جدیدم😁😁
بریم به امید خدا، اره من از وقتی که این سریال بهشت رو میبینم ،اصلا در عجبم از این انرژی مریم جون شایسته ،ماشالاه بابا یه بشر مگه چه قدر میتونه اینقدر انرژی داشته باشه برای انجام کارهای شخصیش، برای انجام کارهای سایت، برای انجام کارهای پردایس،برای انجام کارهای مردونه در کنار استاد ،خلاصه یه خانم همه فن حریف دیگه هممون داریم میبینیم، اوایل که مقاومت داشتم با خودم میگفتم (البته برا اینکه وجدانم رو راحت کنم) میگفتم بابا بچه که نداره آره اگه بچه داشت چنان انرژیش گرفته میشد که اصلا حال نداشت اینقدر کارهای اضافه کنه ،بعد که این پروسه جوجه ها وارد شدند تو سریال و اینکه واقعا از صدتا مادر بیشتر نیاز به مراقبت و سرپرستی داشتند دیگه راه فراری برام نموند به خودم گفتم زیبا زود باش یالا شروع کن اگه مریم شایسته میتونه پس تو هم میتونی شروع کن به پرسیدن سوالهای مناسب ودرست که به جوابهای درست وعملگرا هدایت بشی(چه طور؟ ،چگونه ؟،آخه چرا، چی میشد اگر؟و.. و نصب این سوالها در یه مکانی در مقابل دیدم .). که اگه بخوام با جزئیات در موردشون صحبت کنم باید کل جلسه های قدم یازده رو اینجا براتون توضیح بدم که نمیشه هرکی در مدارش باشه خودش بره و یادش بگیره که البته تو پرانتز بگم که خودش به نظر من پاس کردن قدم یازده یه لیسانس کامل میخواد بس که جلسه پربار و گرانبهاییه ومن خودم هنوز تو کَفِش موندم و شاید یک درصدش رو تو زندگیم اجرا میکنم، ببخشید دوستان بحث به بیراهه میره نمیدونم چرا🤔 اره داشتم میگفتم اصلا این تغییر رویه نمیدونید چه تغییروافزایش مداری در من ایجاد کردش
مثلا من خیلی از اینکه همش من به عنوان مادر خونه و همسر وظیفم این بود که خونه رو تمیز کنم و همه چی در نظم و انضباط باشه مقاومت داشتم از یه طرف دوست داشتم که یه خونه تمیز و مرتب داشته باشم ،واز یه طرف میگفتم خوب مگه فقط وظیفه منه و وقتهایی که مریم شایسته رو میدیدم که چه طور با عشق وبدون هیچ غُرزدن وناراحتی داره این همه کارهای پردایس رو انجام میده اصلا شوک میشدم و با خودم میگفتم که واقعا چه ذهنیتی داره، چه دیدگاهی داره که اینجوری با عشق وباجون دل کار میکنه و تازه به همه کارهاش هم می رسه، چون من به شخصه فقط وقتهایی که نشسته بودم و داشتم فایل های دوازده قدم رو گوش میکردم و نُت برداری میکردم ،احساس ارضا شدن و راضی بودن رو داشتم و خدارو شکر با باور اینکه من همواره در حال هدایت شدم هستم واینکه خداوند من رو به راه های درست هدایت میکنه تونستم این معضل عظیم رو که اکثر مواقع حال من رو بد میکرد و احساسم رو خراب میکرد حل کنم
اره دوستان به خدا همه چیز تغییر باور و نوع نگاهمون به زندگیه یه روزی همین ندای درونم گفت ببین زیبا جون حالا هی شب تا صبح بشین فایل گوش کن ونت برداری کن وقتی تو نتونی از همین کارهای روزمره زندگیت احساس لذت ببری وشکرگزار باشی در هیچ شرایطی نخواهی توانست لذت ببری ،لذت بردن و حفظ احساس خوب و کنترل ذهن تو همین مواقع هست که ظرف تو رو بزرگ میکنه وتورو در مدارها و موقعیت های بهتر وبالاتری قرار میده، وقتی اون جمله مریم جون رو تو یکی از سریالها شنیدم که گفت هرچی به این پردایس خدمت کنی باز کَمه، دیگه تمام معادلات ذهنی من به هم ریخت این کامنت رو اینجا نوشتم چون مطمئنم مشکل خیلی از خانم های متاهل و بچه دار این خانواده صمیمی هست که ماهم دوست داریم بافراغ باز وبدون هیچ استرسی بشینیم و کامنت بخونیم وکامنت بنویسیم و خلاصه عین بقیه بچه ها تمام فایل هارو ببینیم و با هر فایل تمام کامنتهاشو بخونیم و واقعا چه لذتی از این بالاتر ،به قول استاد که گفتن من اصلا از بودن در این پردایس واین وضعیتم احساس کمبود وناراحتی ندارم و همش لذته، استاد به خدا برای ماهم اینجوریه من اصلا اینجا زمان و مکان رو نمیفهمم انگار در یه دنیای دیگه ای وارد شدم، ولی خوب واقعیت زندگی همه ماها چیزهای دیگه ای هم هست، ولی به شکر الله مهربون من این باورهای مخرب و ترمزهای ریزم رو تشخیص دادم وخیلی خوب دارم روش کار میکنم، پس چطور مریم شایسته داره هرروز تو سایت ساعتها کار میکنه، بعد هم به کارهای پردایس و جوجه هاش رسیدگی میکنه ،همه جا هم همیشه تمیز و مرتبه ،بعد هم خوب به عنوان عزیز دل استاد یه سری وظایف دیگه هم برعهدش هست پس هیچ فرقی با من نداره ومن هرچی بگم همش عذر وبهانست، اره دوستان عزیزم منم شروع کردم به تغییر باورهام والبته که باید استمرار داشته باشم، باید فراموششون نکنم ،نباید بزارم نجواها به سراغم بیاد که خدارو شکر به لطف آموزشهای دوازده قدم سریع مچشو وافسارشو میگیرم و میره پی کارش، من الان در وضعیتی هستم که هر کاری که میکنم حتی ظرف شستن کاملا یقین و باور دارم که دارم یه کار الهی میکنم تمام کارهای روزانم از جزئی وکلی رنگ خدایی گرفته و اصلا حال وهوای دلم تغییر کرده، چون دیگه عذاب وجدان ندارم که چرا من الان به جای اینکه فایل گوش کنم واگاهی هامو زیاد کنم الان دارم این کارهای بیهوده رو انجام میدم، چون دیگه اصلا هیچ کاری برام بیهوده نیست، همه کارهام در جهت رضای خداست، برای خداست و اول باخدای خودم حساب وکتابمو میکنم و اعتبار کارهامو میدم به خودش بعد با لذت و شادی فراوان اون کارها رو انجام میدم و چون دارم لذت میبرم ازش وچون دارم دیگه فرکانس درستی همراه با احساس خوب به کائنات میفرستم، همین کارهای به ظاهر تکراری وروزمره من هم داره در رسیدن من به خواسته هام به من کمک میکنه ،چون من حالم خوبه، چون من احساسم خوبه و تازه از همه مهم تر این احساس خوب باعث یه عالمه هدایت من به راهکارهای ساده تر، لذت بخش تر و درست تر ومستقیم تری میشه وکاملا اثراتشو دارم تو زندگیم میبینم، چون دیگه به جای اینکه من با دوقلوهام بجنگم سر درس خوندن آن لاین ، میبینم که اون ها خودشون با عشق بیدار میشن وبا تعهد میشینن پای درسهاشون ،خودشون هی پیگیر کارهاشون هستند ،چرا ؟چون مامانشون حالش خوبه ،انرژیش مثبته ،به اون انرژی اصلیه وصله ،صبح که از خواب بیدار میشه خودشو رو دوش خدا میزاره و اون همه کارهاشو براش ردیف میکنه، حتی میشه تکلیف حل کردن دوقلوهاش،اصلا منم دیگه مثل مریم جون عاشق تمیزی ومرتبی شدم و دیگه این کار برام زجر آور نیست که من همش باید مسئول نظم و انضباط خونه باشم ،چون به قول یه جمله گرانبهای خودش که روزها صد بار تکرارش میکنم و واقعا جمله الهی هستش واونم اینه که
(چه قدر انرژی تمیزی مثبته ) واقعا به نظر من تمیزی هم مثل ثروتمند شدن جزو معنوی ترین کارها محسوب میشه ،حالا میفهمم حس مریم جون رو چون تمام انرژی مثبت این نظم و انضباط به خودم برمیگرده،من الان دیگه منت نمیزارم به بقیه، اصلا دیگه به عزیز دلم غُر نمیزنم که وای من دیگه خسته شدم چه قدر از صبح با این بچه ها پدرم در اومد و دیگه تا آخرشو همتون بهتر از من میدونید ،وقتی کاری انجام میدم چون اولا اون کار رو برای خدا دارم انجام میدم و مطمئنم که خودش بهترین پاداشهارو برام داره و بعد هم الان میگم به خاطر خودم این کارها رو دارم انجام میدم در واقع دیگه یه جور خودخواهی مثبت هم توش هست چون من خودم هم عاشق نظم و انضباط وتمیزی هستم ،پس برای هدایت شدن به جاهای تمیز تر و مرتب تر باید خودم در این فرکانس باشم، باید خودم در این مدار باشم،واینجا بود که همه معادلات ذهنی من از رفتارهای مریم شایسته عزیز و دلیل خیلی از کارها ورفتارهاشو در واقع فهمیدم وبا پوست واستخونم لمسش کردم، اره دوستان اینه نتیجه سوالهای درست و کشف این همه باورهای نادرست که چه قدر در طول روز منو عذاب میداد و سعی داشت حال واحساس من رو خراب کنه،(والبته اینم بگم که همین تضاد کارهای روزمره و علاقه وعشق مفرط من به گوش دادن فایل های استاد من رو هدایت کرد به داشتن چندین هدفون بلوتوثی عالی و باکیفیت که اوناهم همش هدیه خدای عزیزم در پاداش به حفظ احساس خوبم بود که تاحد امکان در کارهایی که نیاز به تمرکز خیلی بالایی نداره ،من میتونم همزمان هم کارهامو انجام بدم وهم فایل گوش بدم) خدایا شکرت خودم خیلی لذت بردم ،خیلی بازم حرف دارم من که از فرط خستگی نا نداشتم صحبت کنم، الان مثل اول صبح دارم با انرژی از موفقیتهام وحال خوبم براتون مینویسم خدایا شکرت اینجاست که میفهمم و درک میکنم که مریم عزیز این همه انرژی رو از کجاش درمیاره، ممنون خواهر عزیز و دوست داشتنی من، ممنونم که اینجوری دستی از خداوند شدی برای ماها که بتونیم الگو سازی درستی داشته باشیم، من اون موقع ها که نوجوون بودم با خودم میگفتم خدایا آخه چرا فقط از حجاب حضرت فاطمه میگن یعنی اون به جز حجاب چیز دیگه ای برای الگو برداری نداشته و همیشه حضور یه الگوی خوب و مناسب رو در اعماق وجودم از خداوند میخواستم که به لطف سریعُ الاجابیش کاملا در مسیر همه اون هایی که تو مدار وفرکانسش باشند قرار داد، خدایا سپاسگزارم
نگار عزیزم خداروشکر که کامنتم برای شما تاثیرگذار بود وخوندید امیدوارم که در بهبود روند زندگیتون این تغییر دیدگاه و باور کمکتون کنه ولی اینو به خودم هم یادآور میشم که باید بدونیم صرف دانستن یه آگاهی کافی نیست باید اون رو تکرار کنیم ومدام یاداوری که دیگه تبدیل به یه باور درست وریشه ای در وجودمون بشه موفق باشی دوست همفرکانسی من
«چون دیگه به جای اینکه من با دوقلوهام بجنگم سر درس خوندن آن لاین ، میبینم که اون ها خودشون با عشق بیدار میشن وبا تعهد میشینن پای درسهاشون ،خودشون هی پیگیر کارهاشون هستند ،چرا ؟چون مامانشون حالش خوبه ،انرژیش مثبته ،به اون انرژی اصلیه وصله ،صبح که از خواب بیدار میشه خودشو رو دوش خدا میزاره و اون همه کارهاشو براش ردیف میکنه»
با سلام خدمت شما.
این بخش از کامنتتون خیلی تأثیر گذار بود و لازم دیدم از شما تشکر کنم بابت کامنت فوقالعاده تون .
من وقتی به عنوان یک نوجوان مادرم رو میبینم که با وجود ویژگی های مثال زدنی ای که داره ، ابتدا با درس و مشق من ( در دوران دبستان ) و حالا با درس و مشق برادر کوچیکم مشکل داره ، خیلی ناراحت میشم و بار ها سعی کردم که ایشون رو راهنمایی کنم ولی مثل اینکه هدایت فقط دست خداست .
امیدوارم همه ی خانواده ها به مسیر صلح و آرامش قلبی و عشق بینهایت هدایت بشن .
باز هم از شما و آگاهی ای که به اشتراک گذاشتید ، ممنونم 🙏🙏🙏
سلام به دوست من زیبا که الحق اسم برازنده اییه برای این همه زیباییه ظاهری و درونی
دوست عزیزم با تمام وجودم ازتون تشکر میکنم که کامنت به این با ارزشی رو که میتونستید تو ی دوره بنویسید اینجا نوشتید تا ما بهش دسترسی داشته باشیم و باور کنیم وقتی استاد میگن کامنت بچه های دوره ها چه فرق اساسی با بقیه کامنتها دارن رو عمیقتر درک کنیم.
من رفتم داستان هدایت شما رو هم خوندم و این توضیحات زیبای شما از دوره ی دوزاده قدم براستی من رو بیشتر از پیش تشنه ی اطلاعات انها کرد .
از اعماق قلبم برای این کامنت زیبا سپاسگذارم و براتون هرآنچه از خدا میخواهید رو میخوام
منم ازت تشکر میکنم واقعا استاد درست میگه که این انرژی چندین برابر به خودت برمیگرده چون من کلا کامنتم رو فراموش کرده بودم ولی به لطف شما دوست عزیز وهمفرکانسیم اومدم و این کامنت گرانبهام رو که در بهترین حالت فرکانسیم بودم رو باز دوباره خوندم ولذت بردم واقعا حالا حرف های استاد برام بیشتر ثابت میشه که میگه من خودم فایل های خودم رو چندین بار گوش میدم چون همه ما در حالتهای متفاوت فرکانسی هستیم و وقتی لحظه ای میاییم ثبت میکنیم این آگاهی هارو خیلی بعد ها بهمون کمک میکنه خیلی خوشحالم خدارو شکر که برای شما هم مفید بود
و یه نکته مهم دیگه که اینجا خوبه که باز برا خودم متذکر بشم همین تکرار وتکرار اگاهی هامونه فقط وفقط صرف رسیدن با یه آگاهی و نوشتن یه کامنت خوب کافی نیست اینقدر باید این آگاهی در وجودت رخنه کنه که شخصیت تورو عوض کنه باورهاتو شخم بزنه و باور جدید به جاش جایگزین بشه یعنی رفتارت از بیخ وبن عوض بشه
سلام به خدای مهربونم. خدای دوست داشتنی خدای زیباییها، خدای بچه های پرودایس💐💐💐💐. خدایابرای اینهمه انرژی که به این خونواده عزیز و گرامی ودوست داشتنی دادی ممنننننننونتتتتتم💖💖💖💖زیبایی های زندگی من شده زندگی دربهشت عباس منشی ها. ازخونواده عباس منشی ها دارم درس یاد میگیرم. یه عمرازدیگرون درس یاد گرفتیم بازم میگم خدایا برای همه اون درسهایی که توی زندگیم تجربه کردم شکرگزارتم. اما الان، این زیبایی مسیر برام لذتی دیگه به همراه داره. این مسیر بهشته. مسیری بوده که باید ازجهنم عبور میکردی تاطعم بهشت روبچشی. با صدای استاد عباس منش جون میگیرم. دوست دارم فقط صدای این بزرگمرد روبشنوم. این کورش زمان که میخوادصلح وصفا تو وجودمون برقرار باشه💖دوستت دارم استادعزیزم. شایسته خانم عزیز ودوستداشتنی ومهربان.خواهرگرامی وارجمندم بهتون خداقوت میگم💪💪💪دمت گرم شمایه الگوی فوق الاده ای.، یه بانوی بزرگ. برای همه محبتهایی که داری نشون میدی. برای همه عشقی که پای این خونواده گذاشتی. برای همه جسارت، شجاعت، همت، کرامت، قداست وخیلی صفات ارزشمند دیگه ای که خدابهتون عطا کرده ارزوی خوشبختی دارم. برای همه خونواده عباس منشی ها 🥰🥰🥰🥰🥰
,,😭😭😭😭😭😭😭خدای من خدای من خدای من ممنونم که آنقدر سریع الجوابی من اشک شوقم تا صبح دیگه بند نمیاد
دوست خوبم زیبای من عزیزدلم کامنتت واقعا ارووممم کرد همین امروز توی تمرین ستاره قطبی نوشتم دوست دارم به کارهای روزمره ام با عشق برسم دوست دارم بیشتر به همسرم و فرزندم توجه کنم کارهام رو با عشق و برنامه ریزی انجام بدم و از خدا خواسته کمکم کنه تا بتونم با عشق و علاقه این راه رو شروع کنم و توش ثابت قدم باشممم و این کمک خدا جونم جانانم به من بودددد ازت خیلی سپاسگزارم که آنقدر لایقی که خداوند تو رو برای کمک کردن به من فرستاد ازت سپاسگزارمم که عزیزدل خدایی خیلی دوستت دارم ممنونم ممنونم
من دیوانه شدم از این همه عشق از این همه احساس خوبت چقدر زیبا گفتی 12 قدم با ادم چه میکنه چقدر زیبا گفتی از تک تک درک بی نظیرت چقدر زیبا احساس خوب را برایم تعریف کردی عاشقتم
جان دل من بی نهایت عاشقتم بی نهایت تحسینت میکنم ععشق زیبای من عاشقتم من
الهی که همیشه غرق عشق خداوند غرق عشق ناب و بی نهایت لذت وارامش باشی عزیزدلم
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار. و همچنین دوستان نازنینم در این سایت. یه حسی منو ترغیب میکنه کامنت بذارم ولی هیچ ایده ای ندارم چی بنویسم. ولی تجربه ثابت کرده باید به احساس درونی مون اعتماد کنیم.
in God we trust
اینو به سبک برنامه تقویم تاریخ رادیو بخونید «امروز یکشنبه ششم اسفند ماه 1402 مصادف با نیمه شعبان 1445 و مصادف با 25 فوریه 2024 میلادی … دو سال پیش در حدود چنین روزهایی سوم اسفند 1400 نامبرده اولین کامنتش رو توی سایت گذاشت. زیر فایل مثل ابوموسی نباشید…»
abasmanesh.com
من توی این مدت دوسال 2025 تا کامنت گذاشتم و این 2026می هست که دارم مینویسم. این فایل نشانه امروزم بود ولی خب من فقط به این فایل اکتفا نکردم و قسمت 85 و 86 رو هم دیدم و لذت بردم. بعنوان یه شاگرد سال دویی که وارد سال سوم شده و داره روی خودش کار میکنه میگم واقعاً ارزششو داشت. واقعاً ارزششو داشت 775 روز شاگردی کردن ؛ واقعاً ارزشش رو داره بقیه عمرمون رو به شاگردی در کلاس درس توحید سپری کنیم. وقتی به عینه میبینم چرخ زندگی چقدر بهتر از گذشته داره برام میچرخه. و من به انسان بهتری تبدیل شدم. چرا نباید ادامه بدم؟ با عین حالی که من از عملکرد خودم چندان راضی نیستم و میگم باید بهتر باشه.
یادمه چند ماه پیش یه اتفاق خیلی ساده برام افتاد، یه sms واریز به حساب داشتم مبلغ 4 هزار تومان، آره درست خوندین فقط 4 تا دونه هزار تومنی. با چهار هزار تومن یه دونه آب نبات هم نمیشه خرید. ولی واکنش من این بود الهی صد هزار مرتبه شکر، این یعنی یه اتفاقاتی داره میافته. این یعنی تغییر. یا چند وقت پیش یه دختر بچه سه چهار ساله یه سکه بهم داد، یه سکه 500 تومنی که فکر نکنم بانک مرکزی دیگه سکه ضرب کنه ولی من میگفتم ببین این یه نشانه است. خدا رو شکر . خدایا تو داری با من حرف میزنی. از طریق یه کودک با روح پاک و بدون ذهنیت کمبود، بدون ذهنیت مقایسه و با عزت نفس و احساس لیاقت بالا. اینها من رو به یاد ایمیل خانم رزا انداخت توی فایل گفتگو با دوستان که میگفت وقتی ایمیل زدم به یه شرکت مهندسی بهم جواب دادن: خانم ما شما رو نمیخوایم من خدا رو شکر کردم میگفتم این یعنی یه پله تغییر، این در گذشته نبود، تا پیش از این اصلا بهم جواب هم نمیدادن… خب واکنش جهان هستی در مورد شکرگزاری من چی بود …؟
طی روزهای گذشته چیزی حدود 20 میلیون(یا شاید هم بیشتر، اصلا حساب نکردم) از جایی که فکرشو نمیکردم واریزی های مختلف داشتم، مثلاً از دوست عزیزی که بابت یه پروژه آموزشی که با هم انجام دادیم همینجوری 5 میلیون برام کارت به کارت میکنه ، تا پاداشی که توی محل کار out of nowhere به حسابم واریز میشه یا چند بار کارت هدیه و چیزایی دیگه و این در حالیه که اینها در گذشته نبود. قبلاً من توی هزینه های روزمره ام گیر بودم ولی الان قسط هامو دو تا دوتا پرداخت میکنم تا هرچه زودتر debt free بشم. (اینها فقط و فقط واریزی عددی به حسابم بود، که میشه با اعداد و ارقام حسابش کرد؛ اینکه از این ور و اونور خداوند دستانش رو میفرسته سراغ من و برام گوشت و ماهی میارن و میگن فلانی بیا همینجوری اینا رو برات آوردیم ، یاد مثال نون میافتم توی جلسه اول قدم سوم ، که استاد میگه همسایه میاد برات نون میاره ولی تو مراحل کاشت و برداشت گندم رو ندیدی… مراحل پخت نون رو ندیدی ولی فرکانسهای شما داره کار میکنه ؛ الحمدلله رب العالمین برای قوانین بدون تغییرش) من الان باور دارم که آجرها و متریال خونه من یه جایی داره حمل میشه، مهندس داره پلان ها رو ترسیم میکنه، ورقهای بدنه ماشین جدیدم رفته زیر دستگاه فورج و داره شکل میگیره و میره برای رنگ آمیزی و موتورش داره از گمرک ترخیص میشه و و و …
باورتون … میشه ، مطمئنم که باورتون میشه و شما فرکانس صداقت رو دریافت میکنید … منطقه جنوب کشور توی دی و بهمن و اسفند و فروردین خیلی شلوغ میشه. یعنی توی یه شهر کوچیک ساحلی مثل عسلویه یا بوشهر باید ساعتها توی ترافیک بمونی و 90درصد ماشینهایی که تردد میکنن مسافر هستن، وقتی دیشب یه چندتا کار داشتم میگفتم ارباب من میخوام شام بگیرم، و برم عطاری یه شربت سینه بگیرم و یه ذره پودر قهوه از قهوه فروشی … فرمون ماشین دست شماست ، خودت هدایت کن هر جایی که جای پارک بود من باید اونجا بایستم. و توی اون شدت ترافیک عسلویه به راحتی کارم انجام شد و برگشتم خوابگاه. با احساس خوب و مثبت و براحتی. این درحالی بود که درگذشته شرایط به این شکل نبود. تا به ترافیک میخوردم کلی بد و بیراه میگفتم این چه وضعشه، چرا اینجوریه ، چرا فلان و چرا چنان … باور کنید ارزششو داره اینجا شاگردی کنید و من تازه شروع راه هستم. باور کنید ارزششو داره به راحتی چرخ زندگی بچرخه؛ همکارام رو میبینم که وقتی واریز به حساب دارن شروع اعصاب خوردیه براشون و با زن و بچه باید سر و کله بزنن که این چندرغاز رو من چیکارش کنم، ولی من میگم ارباب ازت متشکرم ، ارباب خودت هزینه ها رو مدیریت کن برام من به تو بیشتر از خودم اعتماد دارم.
چند روز پیش خاطرات یه خلبان بسیار شجاع ایرانی رو میخوندم (کاپیتان حسینعلی ذوالفقاری) که زمان جنگ فقط 28 سالش بوده و چقدر نترس و شجاع بود. میگفت هر وقت میرسیدم چند قدمی هدفم، میگفتم: Hello God, I’m doing my best, you have the control…
و میگفت آخرین ماموریتی که رفتم که هواپیمام رو زدن و من اسیر شدم، بهم گفته بودن به احتمال 95 درصد این ماموریت بدون بازگشته ولی من با خنده به فرمانده ام گفتم من میرم، اگه ما نریم کی بره؟ و میگفت وقتی منو زدن و هواپیما آتیش گرفت و ما پرت شدیم بیرون اینقدر با تیربار به طرف شلیک کردن که چترم سوراخ سوراخ شد ولی من به سلامت رسیدم زمین ، افتادم وسط میدون مین، به خودم اومدم دیدم یه مین زیر بغلمه و یه مین وسط پاهام ولی خودم سالمم، «اونجا بود که خدا رو دیدم و ازش پرسیدم چرا منو زنده نگه داشتی؟» یا وقتی که اسیر شدم و منو کتک میزدن میگفت من آرامش داشتم و لذت میبردم هیچوقت توی عمرم اینقدر آرامش نداشتم.
تمام خاطرات این خلبان برای من کلاس درس توحید بود. وقتی سیمت وصل باشه آدم احساس آرامش میکنه ؛ بقول شعر مولانا «در شکست پای بخشد حق پری ؛ هم ز قعر چاه بگشاید دری ؛ تو مبین که بر درختی یا به چاه ؛ تو مرا بین که منم مفتاح راه»؛ در ادامه خاطرات کاپیتان ذوالفقاری میگفت یه جایی هواپیمام آسیب دید خودم سالم بودم. دست چپم بیکار شده بود چون اهرم کنترل گاز از کار افتاده بود، با دست راست به تنهایی نمیتونستم پرواز کنم ، کنترل رو سپردم کابین عقبم… «اونجا آدم قدرت خدا رو میبینه ، که هر دو دست باید در تعادل باشند ، خداوند میگه میخوای به عظمت من پی ببری به دستات نگاه کن» فکر کنم منظورشون این آیه بود «بَلَىٰ قَادِرِینَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ؛ آرى، ما قادر هستیم که سر انگشتهایش را برابر کنیم».
اینها رو گفتم که بگم هر چیزی برای من کلاس درس توحید شده. وقتی استاد توی فایلها میگن: «همه چیز توحیده» واقعاً «همه چیز توحیده».
توی قسمت 85 و 86 استاد عباس منش و استاد شایسته به مرغ و جوجه ها غذا میدادن و کلی ذوق میکردن از غذا خوردن جوجه ها و این جریان زیبای زندگی که در حرکته … گفتم خدایا این دوتا انسان اینقدر از پرورش و غذا دادن به چندتا مرغ و جوجه اینقدر ذوق زده آن ، خدایا تو از رزق و بخشش و بخشایشگری به بندگانت چقدر ذوق زده ای؟ تو چقدر مشتاقی من بیام به درگاهت و متنعم بشم؟ وقتی این همه نعمت رو خلق کردی و گفتی براحتی استفاده کن، معلومه که تو مشتاقی ، مشتاق تر از خودم به متنعم شدنم از نعماتت ، چون اساس جهان بر گسترش نعمتها ست.
خداوند رو بینهایت شاکر و سپاسگزارم ؛ ازت متشکرم ارباب نعمت گسترم.
استادان عزیزم از شما هم ممنون و سپاسگزارم بخاطر این فایلها و این درسها و اینکه شجاعت به خرج دادین و به ایده ها و الهامات الهی عمل کردین و آغازگر راهی جدید توی دنیا شدید.
دوستان عزیزم ازتون متشکرم ، و ازتون عذرخواهی میکنم که هنوز نتونستم کامنت های پر از عشق تون رو جواب بدم.
در پناه جان جانان ، ارباب قشنگمون رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
نزدیک است آسمان ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی] بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلام،امیدوام حال دلت عالی باشه و روی فرکانس توحید سوار باشی،اوضاع مومنتوم در چه حاله …؟!رو به راهی؟! رو به رشدی؟!
این کامنت رو درحالی برات مینویسم که استاد اومده سر کلاس و جلسه سوم ،منم یک گوشه ی کلاس نشستم منتظرم قلبم برای دریافت هدایت باز بشه تا بتونم بنویسم،اما الان دستور اومد از نوشتن برای شما شروع کنم.
راستی،هدایت قرآنیت،سوره ی شوری بود …خیلی این سوره رو دوست دارم،جاش بود که دوصفحه ی اولش رو کپی میکردم برات مینوشتم،ولی خب من 5تا گل اولش رو گلچین کردم،مابقیش رو با خدای خودت تنهایی بخون…
این فایل امروز نشانه ی روزانه م بود…بعداز گوش کردن به صحبت های استاد شایسته ،اومدم آخرین کامنت رو خوندم دیدم این آیه رو نوشته :
هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود، خدا راه بیرون شدن را بر او میگشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند. هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است.
خداروشکر پیغام خدا در بهترین زمان و مکان،به دستم رسید و باعث شد از سر صبح جلوی ایجاد مونتوم منفی رو بگیرم و خودم رو توی همون مدار حفظ کنم.
ظهر هم دنبال یک هدایت بودم که بتونم کانون توجه ذهنم رو جای درست نگه دارم که انگار یکی بهم گفت کامنت هارو بزن به ترتیب امتیاز و دیدم کامنت شما،٣ سال بعد از آپلود شدن این فایل روی سایت،تاپ کامنته… هم تحسینت میکنم هم ازت سپاس گزارم که به ندای قلبت گوش دادی و این کامنت رو نوشتی ،درسته که یک سال پیش خونده بودمش،اما نیاز بودم اسفند امسال هم روزیم بشه و قلبم رو روشن کنه.
دعا میکنم این تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه،ببخشید اگر خیلی انرژیش مثبت نبود،تلاش آگاهانه برای حفظ حرکت اولیه ی دوچرخه ی ذهن بود و البته که دستور نوشتن از جای دیگه صادر شد …
راستی امروز غروب هم تو افکار خودم غرق بودم و تموم تلاشمو میکردم که اتصالم رو با اون بالایی حفظ کنم که یهو نیلا یک شکلات داد دستم گفت مامان ببین! روی این شکلات نوشته کیش!
و خدایی هست مهربان تر از مادر …و از هرجایی برات نشونه میفرسته که من حواسم بهت هست…فقط پیش برو …
که داند به جز ذات پروردگار،که فردا چه بازی کند روزگار ؟!
همین …تلگراف فرتیش.به امید دیدارت در بهترین زمان ومکان و در پناه نور میسپارمت،الله یارت باشه همیشه.
سلام و درووووووود فراوووووووووون به سعیده جان نورانی پروردگارم. الهی که حال دلت عالی و مثبت و توحیدی باشه. و همیشه و هر لحظه در مدار توحید و نور هدایت رب العالمین باشی.
یادته لقب نورانی رو برای چی گذاشتم کنار اسمت. یادمه یه زمانی بود چندتا کامنت نوشته بودی و هر بار هدایت میشدی به آیه «اللهُ نورُ السَماواتِ و الأرض» و من قلباً تحسینت میکردم که چقدر انسان توحیدی و نورانی هستی که هر بار به آیه نور هدایت میشی.
یه دوست عزیزی بود توی اینستا حرفهای انگیزشی میزد به نام آقای سهیل سنگر زاده، میگفت: صبحت بخیر جون دل، برقراری عزیز، سرکیفی؟ پاشو ادا حال بدا رو درنیار . حال منم بهت میگم پاشو ادا حال بدا رو درنیار.
هدایت قرآنی گرفتم سوره فتح اومد. استاد توی قدم نهم میگه خداوند وعده های خوبی به ما میده ، و ما باید هزار بار تکرارش کنیم. وعده فتح قریب. بفرما یبار دیگه هدایت قرآنی رو نگاه کن. فتح قریب نزدیکه، موفقیت نزدیکه، وعده خداوند حقیقته، چه کسی راستگوتر از خداوند به وعده خویش؟
«قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» خدا به موسی و هارون میگه من که اجابتتون کردم ، من که سمت خودم رو انجام دادم. ببین اجیبت فعل ماضیه، استاد عباس منش همیشه روی افعال مضارع قرآن تاکید داره. مخصوصاً توی جلسه سوم دوره «هم مدار با جریان خداوند» اما من میخوام نظرتو به اجیبت جلب کنم که فعل ماضیه، گذشته است. من سمت خودمو براتون انجام دادم، تمومه، پرونده اش رو بستم. الان نوبت شماست، که استقامت بورزید و از مسیر قانون منحرف نشید. همین مسیر رو ادامه بدی درخواستت چند مدار بالاتر موجوده.
به خودت هزار بار بگو خدا تو رو اجابت کرده، سمت خودشو انجام داده ، وعده خداوند حق و حقیقته، من من من من باید سمت خودمو درست انجام بدم. بندگی کنم. تغییر کنم، توحیدی تر باشم. خدا سمت خودشو آلردی انجام داده. خداوند نیازی نداره برای اجابت من تکامل طی کنه، منم که باید تکامل طی کنم با خواسته ام هم مدار بشم.
باید هزار بار به خودمون بگیم فتح قریب نزدیکه. برای شروع همین دوره جدید «هم مدار با جریان خداوند» منو هدایت کرد به آیات ابتدایی سوره مریم. «ذِکْرُ رَحْمَهِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا» خداوند بهم وعده رحمتش رو داده، من چرا باید کفور و ناسپاس باشم و وعده بر حق خداوند رو ایگنور کنم و به نجوای شیطان گوش بدم. شیطانی که خودش اعتراف کرده من هیچ قدرتی بر شما ندارم.
پاشو ادا حال بدا رو درنیار.
«فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا»
یه شوخی کنم؛ ببین خود خدا هم میدونه ما بندگانش چقدر شکمو هستیم، میخواد حال بنده هاش رو خوب کنه اول بهشون غذا تعارف میکنه. راضیم ازت پروردگارم.
خدایا من شکمو نیستم فقط دوست ندارم نعماتت اسراف بشه و از بین بره، همین؛ بالاخره طبیعت برای فراهم کردن اینها زحمت کشیده.
—————————————————————————
صبح بعد از اذان صبح همینجوری گزینه استخاره رو زدم هر جا باز بشه قرآن گوش بدم. سوره نور باز شد. و بعد رسید به آیه 30 سوره نور که به مومنان میگه قسمتی از نگاهتون رو کنترل کنید ، یه نکته برام داشت که میخواستم برات بنویسم ولی وقتی شروع کردم به نوشتن مسیر هدایت یه سمت دیگه رفت.
ان شاالله خداوند هدایتم کنه بتونم توی یه کامنت دیگه بنویسمش.
—————————————————————————
«به آبِ روشنِ می عارفی طهارت کرد ؛ عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کرد»
همین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید ؛ هِلال عید به دورِ قدح اشارت کرد»
خب اینم از فال حافظ ؛ حافظ هم داره میگه خبرهای خوبی در راهه. دیگه حافظ شیرازی هم داره برات کامنت مینویسه.
آب روشن مِی نماد خبرهای خوب و خوشه، همون قره اعین که توی آیه 17 سجده بهش اشاره شده.
میخانه نماد درگاه الهیه، وقتی توی شعر حافظ عارف میره به میخانه، یعنی در واقع رفته به درگاه خداوند گیوآپ کرده که «خدایا همه چی از جانب خودته، من هیچی نیستم. من از عقل خودم هیچی نمیدونم» ؛ می و شراب ویژگیش اینه که قدرت عقل بشری رو از کار میندازه. خب حافظ داره میگه رو عقل خودت حساب نکن. روی قدرت و آگاهی و جریان هدایت الهی حساب کن. میخانه توی شعر حافظ حکایتش اینه.
هلال عید، (هلال عید فطر) هلال ماه، نماد پایان یه مرحله و شروع مرحله جدیده. یه ماه جدید شروع شد. مهمترین رویت هلال برای مسلمانان عید فطره که پاداش یه ماه بندگی شون رو میخوان دریافت کنن. یه مرحله تمومه، مرحله جدید آغاز شده. پاداشتو گرفتی. اجابت شدی. یه کوچولو دیگه مونده. چندتا مدار بالاتر.
نکته اش این که این بیت همزمان شد با شروع ماه مبارک رمضان، که قطعاً خبرهای خوبی در راهه.
میخواستم فقط یه بیت از حافظ بنویسم و کامنتم رو تموم کنم. بازم کلی حرف زدم از بس ذوق کردم.
میدونم از طولانی بودن کامنت استقبال میکنی. از خدا میخوام این کامنت رو در بهترین زمان و مکان بدستت برسونه، و باهاش احساست رو مثبت تر و توحیدی تر کنه.
راستی دیشب یه نقطه آبی داشتم، کامنت رو باز کردم و خوندم و چند دقیقه بعد بازم نقطه آبی داشتم، ولی هر چقدر رفرش میکردم کامنت جدیدی ندیدم. ساعت حدود 4 صبح بود که بازم رفرش کردم و کامنتتو دیدم. بخاطر اینه که یه کم دیر کامنتتو دیدم و با تاخیر امتیاز دادم. خلاصه ببخشید دیگه.
—————————————————————————
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی باشی سعیده جانم.
اللّه خدایى است که هیچ خدایى جز او نیست. زنده و پاینده است. نه خواب سبک او را فرا مىگیرد و نه خواب سنگین. از آنِ اوست هر چه در آسمانها و زمین است. چه کسى جز به اذن او، در نزد او شفاعت کند؟ آنچه را که پیش رو و آنچه را که پشت سرشان است مىداند و به علم او جز آنچه خود خواهد، احاطه نتوانند یافت. کرسى او آسمانها و زمین را در بر دارد. نگهدارى آنها، بر او دشوار نیست. او بلندپایه و بزرگ است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلااااام!
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربانم از یک قلب آروم و پر نور فِرام شمال ایران تووو جنوب کشور!
حالت چطوره؟!رو به راهی؟! روووبه رشدی؟! مونتوم ها چطورن؟! اسنو بال افکت ها تحت کنترله؟!
اصلنم نمیدونم چرا دست به تلگراف شدم:)جز یک قلبی که من رو دعوت به نوشتن کرده …
احساس میکنم چرخ های زهواره در رفته ی دوچرخه م داره راه میفته! شبیه کسایی که فراموشی گرفته بودن،داره یادم میاد دلیل نتایج شگفت انگیز قبلی چی بوده و دارم تاتی تاتی کنان پیش میرم …
از قلبی که باز شده،از هم زمانی ها،از آیه هایی که دارم میشنوم…میفهمم که داره دوچرخه راه میفته…من فقط باید یکم بیشتر رکاب بزنم!همین!
چقدر تسلییم بودن خوبه!چقدر رها شدن در آغوش خداوند خوبه،چقدر به یاد آوردن معجزه های گذشته،حال آدمو دگرگون میکنه …خلاصه که اینجا اوضاع و احوال فرکانسی در حال رو به راه شدن است،آنجا چطور…؟!
راستی ممنونم برای تلگراف فوق العاده ای که برام فرستادی!واقعا آب روی آتیش بود …به قول فاطمه جان علی پور شما فقط بیا و از قرآن بنویس !شما فقط بنویس …اون آگاهی که از سوره ی نور نوشتی هم من رو شگفت زده کرد !پسر توی کدوم مدار ها سیر میکنی اینجوری توی جامت روپر از نور میکنه …؟!
همانا انسان را آفریدیم و همواره آنچه را که باطنش به او وسوسه می کند، می دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم.
برای همین گذاشتمش روی پروفایلم یک مدت جلوی چشمم باشه،یکم بفهمم خدا داره از چه قدرتی صحبت میکنه …خدایی که از رگ گردنم به من نزدیک تره …
از خدا سپاس گزارم که منت سرم گذاشته ٣ سال به صورت مستمر من رو توی مسیر نگه داشته …واقعا حمید نعمت توحید و آرامشش رو با چقدر هزینه میشه خرید …؟!حتی گاهی دلم میخواد برگردم به سال اول دانشجوییم که فارغ از اینکه کجا بودم و مشغول چه کاری بودم،به جای چسبیدن به نتیجه یا دنبال راه حل گشتن،فقط خودمو تو آغوش خدا رها کرده بودم …و بعد بوم بوم بوم اتفاقات عالی همینجوری وارد زندگیم شد…
ولی از یک جایی بعد به قول استاد ما یادمون میره دلیل نتایجمون رو…و اصل رو گم میکنیم،بازم خداروشکر خیلی تو جاده خاکی نموندیم…خدا هوامون رو داشت و با انگشت کوچیکه ش پشت یقه ی لباسمون رو گرفت و بلندمون کرد و پرتمون کرد وسط جاده :) گفت جریان ازینوره:) هم جهت با من بیاین :)والا به خدا …
خب اگر فکر کردی که تلگراف تمومه سععععععععخت در اشتباهی،به جبران تلگراف قبلی که انرژیش زیاد مثبت نبود …دیگه چه خبر :) اینجا کجاست که با عینک ریبن برامون عکس گرفتی؟!خداوکیلی حال میکنی با دریای جنوب نه …؟!
بالاخره که چی! من برمیگردم جنوب تر :) حالا ببین :)
نشونه ها اشتباه نمیکنن!دیر و زود داره،سوخت و سوز نداره!فقط امیدوارم این بار که برگشتم سر اسباب کشی شما و رضوان جا خالی ندین :)
نصف شبی یاد یک خاطره افتادم:)یادته برات نوشته بودم لباس شسته هارو پهن کردم روی جارختی توی (زِل،ذِل،ضِل،ظِل) آفتاب،بعد شب رفتم برشون دارم دیدم خیسن،جیغ کشششیدم این آفتاب مغز منو سوزوندههههه،چرا لباس ها خشک نشدن؟!تازه اونجا فهمیدم شرجی هوای جنوب یعنی چی:)))آخیبه دلم:) چه دلم برای اون روز ها تنگ شد:(
بگذریم :)
خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره،بهتر میدونه چه زمانی باید کجا باشم…من فقط باید با خیال راحت تسلیمش باشم.همین.
وبله بالاخره تلگراف فرتیش.
طبق رسم نانوشته انتهای تلگراف رو هم با نور قرآن بسته بندی میکنم و دعا میکنم انشالله در بهترین زمان و مکان به دستت برسه و مومنتومت رو مثبت تر کنه !
سلام و درود فراوان به شما سعیده جانم. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه. یه پاسخ برای کامنت شما توی جلسه دوم نوشتم وقتی ارسال کردم دیدم نقطه آبی دارم. و خدا رو صد هزار مرتبه شکر از دل کامنت شما هدایت الهی و احساس مثبت دریافت کردم.
یه جایی نوشته بودی سه ساله داریم مسیر رو ادامه میدیم. یه لحظه به خودم گفتم آره واقعاً سه ساله من دارم اینجا شاگردی میکنم، سه ساله دارم اینجا مینویسم ، این خودش مومنتوم مثبته، یه حسی بهم گفت دمت گرم که سه ساله ادامه دادی، حواست هست که الان دو دوره ست، با آموزشهای استاد عباس منش آنلاین و هم مدار هستیم؟ این خودش نتیجه محسوب میشه. ما قبلاً از دوره های قدیمی استاد استفاده میکردیم. ولی الان با دوره هایی هم مدار شدیم که خود استاد داره میگه منم مثل شما دانشجوی دوره هستم و دارم روی خودم کار میکنم.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تره ، خداوند در وجود ما جریان داره . حکایت ماهی و آب.
خداوند کمکمون کنه به آرامش و توحید عملی برسیم. واقعاً ایمان داشته باشیم. حرکت کنیم با ایمان و با آرامش.
—————————————————————————
هدایت قرآنی هم ابتدای سوره لقمان اومد. و بازم مفهوم مومنتوم. این قرآن برای نیکوکاران مایه هدایته.
—————————————————————————
حوالی ساعت 1:20 بود که یه خواب دیدم از خواب پریدم. خواب نیروی دریایی. دیدن خواب نیروی دریایی برای من کابوس محسوب میشه چون من دائماً تاکید میکنم که من از این مرحله عبور کردم چرا الان دوباره اینجام.
یه ناو قدیمی رو آورده بودن که بازسازی کنن، و بهم پیشنهاد داده بودن تو بیا موتورخانه رو برامون بازسازی کن. منم نگاه میکردم همه چی زنگ زده، سیستم برق قطع شده. لوله ها نشتی داشتن. ولی با اشتیاق میگفتم باشه، من انجامش میدم براتون. شرطش هم اینه که برام فلان کارها رو انجام بدین، فلان وسایل ایمنی رو تهیه کنید. نکته اش اینکه توی خواب باور داشتم من میتونم انجامش بدم. و بازم به رسم همه خوابای نیروی دریایی که میبینم بهشون میگم من از اینجا رفته بودم، الان اینجا چیکار میکنم؟ من محل کارم یه جای دیگه ست.
نتیجه این از خواب پریدن ها هم شد خوندن و نوشتن چندتا کامنت. الهی صد هزار مرتبه شکر. خداوند این کامنت ها رو بعنوان صلات و بندگی ازمون بپذیره.
راستی این عینک ریبن نیست. از این عینک پلاستیکی های ارزون قیمته. اینجا بهش میگن ساحل خلیج نایبند، یا راس نایبند یا دماغه نایبند و یا سایر موارد. هفته پیش که شبکار بودم جهت کنترل ذهن رفته بودم، نزدیک عسلویه ست. خیلی انرژیش مثبته.
خواستم بنویسم شما پاشو بیا جنوب خودم میبرم اینجا رو بهت نشون میدم، بعد یادم افتاد هدایتها همه از آن خداست، اونه که هدایت میکنه، من کی باشم که روی عقل خودم حساب کنم؟ بقول حافظ «خرد خام»
هم اکنون نشانه رحمت الهی، میخواستم کامنتمو تموم کنم، صدای نم نم بارون از پشت پنجره شروع شد. باران نماد رحمت الهیه. باران رحمت الهی همواره جریان داره ، از خدا میخوام کمکم کنه ظرف وجودم رو برای دریافت رحمتش گسترش بدم.
«این خرد خام به میخانه بر ؛ تا می لعل آوردش خون به جوش»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی ، در آرامش و بر مدار نور هدایت.
(خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره،بهتر میدونه چه زمانی باید کجا باشم…من فقط باید با خیال راحت تسلیمش باشم.همین.)
دوست عزیزم!
نمیدونم چحور سپاسگزار خداوند باشم..
الان که دارم این پیام میزارم،” توی اتاق کارم هستم یه محیط ایزوله “،..من و خدا با هم دارییم الگوی جدید هدایتی رو به اتمام میرسونیم.
نور الهی ..صدا دراومدن گوشم برای تایید برای مرحله بعد…داره مدام بهم میگه کارت درسته…
اینروزا اصلا نمیدونم کجا سیر میکنم از بس حالم خوب و هواییی!…
اصلا فکرشو نمیکردم بتونم همچنین کاری رو انجام بدم…
….
دیشب خواب دیدم دفترهای یادداشت کلاسمو توی یه نایلون گذاشتم و با سختی دارم اونا رو با خودم حمل میکنم و میبرم..در نایلون .رو بازش کردم…
داخلش یه چتر سیاه شکسته بود…
بارانم باریده بود اب جمع شده بود با چند نفر ..راه صاف رو “نشونشون دادم” و با هم راهی قبرستان شدیم.
اول ورودی یه نگاهی به کل قبرا انداختم.!
اول قبرستان یه درخت سدر بزرگی بود..و چند تا مقبرهای اشناهامونم دزدیده بودن!..
چیزهایی که الان دارم بیاد بیارم..
نگاه کردم چتر سیاه همون غم و اندوهمه دارم میبرم تو قبرستان خاک کنم…
به حس خاصی داشت..اینقدر نایلون تو دستم سنگین بود که با قدرت با خودم میبردم ولی حس سنگینیش تو دستم احساس میکردم…
بعد این خواب.خداوند یه تکه ایی از نوشته های مقاله استاد عزیز رو برام بولد کرد!..
این نوشته بود.
(چون جهان به ما اجازه نمیدهد که خلاف قوانینش عمل کنیم. بلکه باید صبر داشته باشیم. به قول قرآن، از صبر(به معنای تکامل) و صلاه (به معنای توجه بر نکات مثبت و نعمتهایی که همین حالا داریم و سپاسگزاری به خاطر آنها)، برای هدایت شدن کمک بگیریم.)
….
همین تفکر راجع بهمین متن چند مدار انداختم جلو..درکم خیلی رشد کرد…
…..در نهایت..
خیلی خوشحالم…که دارم هر روز پرقدرت و توانمند میشم در حل مسایلم…
هفته گذشته دو تا الهام بصورت واضح رسید..قدم اول دوم… سوم امروز .انشالله میرییم برای قدمهای بعدی..
ببینم میخاد روزهای اینده چی بشه..
ولی میدونم برنامه ریزی خداوند حرف نداره…
من هر روز دارم قوی و بهترین خودم میشم….
سعیده حان!..
پیامتون خوندم .گریه کردم حالم خوب شد…
یکم مدارم رفت بالا…
اینقدر وابسته این محیط شدم ..
خداوند هفته گذشته طبق الهاماتش از جایی که فکرشم نمیکردم یه پول درست و حسابی برام واریز کرد..و من تونستم خاسته هامو که براشون هیچ برنامه ایی نداشتم و تسلیمش بودم..
سلام به برادر عزیزم اقا حمید گل گلاب بوشهری خودمون در مدار هم جهت بودن با خداوند…
من امشب هدایت شدم به کامنتتون..حس الهی گونه ام گفت !برو تو فلان صفحه (نقل صحبت سعیده عزیزم )که بعد هدایت بشم به کامنت شما..
یادته یه شعری میخوندیم..
میگفتین.!
گل گفتی آی گل گفتی
مثل یه بلبل گفتی
جواب عالی دادی
غنچه بودی شکفتی
غنچه بودی شکفتی»
حمید عزیز.راسی پروفایلت کنار دریا عالیه..انشالله همیشه مثل دریا پر خروش و پرتلاطم باشی در مسیر الهی و هم جهت شدن با خداوند..
وقتی کامننتووو خوندم خیلی گریه کردم..حالمو خوب کردی پسر خوب!…
دَت گرم..مخصوصا اونجایی که گفتی..
(به خودت هزار بار بگو خدا تو رو اجابت کرده، سمت خودشو انجام داده ، وعده خداوند حق و حقیقته، من من من من باید سمت خودمو درست انجام بدم. بندگی کنم. تغییر کنم، توحیدی تر باشم)….
دقیقا یادم از اون اوایلی که وارد سایت شدم افتاد…
چون خیلی طولانی میشه..میخام یه گل گوشه این هدایت خداوند رو برات بگم..
همون روز اول خداوند در خواب خاستمو به همراه دو فرشته .با استاد عباسمنش که لباس پرچم امریکایی پوشیده بود و حتی کلاهشم رو سرش:بود..
و تو خواب بهم تبریک گفت..
و بازم همون فرشته..که یه خال دقیقا توی کُنج لبش داشت..
یه شب دیگه بیزنسمو بهم هدیه داد…
اینروزا دیگه دم دمای انشالله خاسته هام هستم..
اینقدر الهامات بصورت سریع منو با خودش هم جهت میکنه که فقط میرم یه گوشه ایی مدام سپاسگزاری میکنم..
واقعا همجوره پر از نور و رحمت الهی شدم…ایات قران که نگو!!!!الله اکبرررررر
راسی حمید جان.ما دو هفته پیش یه سفر به آبپخش بوشهر داشتیم.اومدیم پیست اسکی موتور سواری.اولین بارم بود اومده بودم به این شهرستان..چقدر زیبا بود…
دو طرف نخلستان نخل..و رودخانه زیبا دالکی درسته؟
وای چه روزی بود.خدا اون صبح بهم گفت..نه نگو…باهاشون برو روز خوبی برات…
دم دمای غروبم رفتیم دشت ننیزک تو راه برازجون…
بارونم باریده بود.دقیقا صحنه بهشتی که خداوند تو خواب بهم الهام کرده بود همون صحنه برام پدیدار شد…گلهای رنگارنگ تو وسط بیشه زار با صدای پرندگان..الله اکبر
ما مدام میاییم بوشهر.یه حس خیلی خوبی داره مخصوصا پاساژهای دلوار که پر از ادکلان عربی “بوی خاش! دبی مبییل داره!….
سلام و درود فراوان به شما خانم علیپور. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه و همیشه و هر لحظه به نور رب العالمین متصل باشید.
بینهایت از شما سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون.
مخصوصاً اون قسمتی که تبدیل شد به یه سفرنامه در گذر کودکی هامون در جنوب. و بیاد آوردن همه زیباییها.
خداوند همیشه و هر لحظه در حال هدایت کردن ماست.
ولی این ماییم که از مدار بندگی دور میشیم. اگر ما بندگی و احساس مثبت مون رو ادامه بدیم، احساس سپاسگزاری رو ادامه بدیم، قطعاً نتایج فوق العاده ای رو کسب خواهیم کرد.
از خداوند براتون بینهایت نعمت و ثروت و آرامش و سلامتی میخوام و اینکه توی بیزنس شخصی تون موفق باشید و تکامل طی کنید و نتایج فوق العاده کسب کنید.
سلام حمید عزیزم سلام کاکا سلام رفیق سلام عشققق خیلی وقت ازت خبری ندارم الهی که حال دلت قشنگ باشه در پناه جان جانان رب العامین
حمید میدونیی چیه خدااا کارش خیلی درست خداااا بزرگترین و بخشنده ترین
شاید اینارو قبلا میدونستیم ولی الان بهش پی بردیم الان ازش سرسری نمیگذریم الان میدونیم کار اون اربابب عششششق فرمانروا ولی قبلا میگفتیم منننن من این من اون و و و
قبلا میگفتیممم این دمش گرم کارمو راه انداخت قبلا میگفتیم اااا این جای پارکش رو داد بهم و و و و….قبلا میگفتیممم این شخص که میتونه کارمو راه بنداز قبلا…
خدایا شکرررررت برای همچیز الهی شکرت
الان هر نفس کشیدنمون میگیم رب هر کاری میکنیم میگم رب
خدا قوت برادر، الهی که همیشه در پناه رب العالمین شاد و سلامت و موفق باشی. ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت.
خیلی ازت ممنونم ، واقعاً حق با شماست. خداوند همیشه هوامونو داره، همیشه داره حمایت مون میکنه، همیشه برامون بهترین چیدمان رو انجام میده. بعد ما میزنیم زیر پلن خداوند و میخوایم با عقل خودمون کار کنیم. الهی که قلبمون اونقدری خضوع پیدا کنه و اونقدر تسلیم خداوند باشیم که دیگه از پلن خداوند منحرف نشیم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی حسین جان ، در کنار خانواده بزرگوارت.
به واقع که اینجا این سایت و گفته ها و رفتار استاد عباسمنش سراسر توحیده و نوشیدن از این چشمه زلال لذت بخشه و تا اخر عمر از توحید بشنویم باز هم لذت بخشه خداروشکر برای هدایت به این مسیر و امید برای درک عمیق تر و عملگرا شدن … از کامنت هاتون لذت میبرم وتحسینتون میکنم
امیدوارم هر روز بیشتر از قبل آسان بشید برای آسانی ها و چرخ زندگیتون روون و بر وفق مراد بچرخه
سلام و صد سلام آقای امیری و همه عزیزانی که کامنت من رو میخونند. خداروشاکرم برای اینکه به ندای قلبم گوش دادم و کامنت هاروخوندم. خوندم و خوندم تا به کامنت زیبای شما رسیدم. جملاتتون در این روزهای من دقیقا مثل این بود که یک راه بلد، نقشه راه به دست سر راهِ من گمشده سبز بشه، نقشه رو برام از ب بسم الله توضیح بده، تجربیات شیرین خودش رو برام شرح بده و بعد دوباره برگرده به زندگی و مسیر توحیدی خودش. واقعا دستمریزاد دارید با این کامنت که با گذشت دوسال، همچنااااان اثربخش، هدایتگر و پر از پند و آگاهیه. راستش رو بخواید من مثل یک شکارچی همیشه دنبال کامنت هایی هستم که در اونها یا نکته ای برای هدایت من داشته باشه م نشانه روزم باشه یا حداقل چندتایی نتیجه شیرین وخوشمزه لابهلاش گنجونده شده باشه… به همین دلیل رندوم بین صفحات میچرخم و میچرخم تا به متن دلخواهم برسم، حس میکنم خدا انگشتم رو هدایت میکنه که کجا و روی چه صفحه ای متوقف بشم. کجا کامنت بخونم و از کجا عبور کنم و وقت تلف نکنم.
بله با افتخار این دفعه کامنت شما شد شکار من. البته چه صید دلنشینی بود؛ هم درس داشت، هم پند داشت، هم پر از نور و آگاهی بود، هم تشویق به ادامه مسیر، هم نتایج گهرباری داشت و هم باورهای خوبی رو در خودش پنهان کرده بود. خداروشکر میکنم که امشب هم هدایتم کرد به یک مسیر شگفت انگیز. خوشحالم برای خودم بابت دریافت ها و آگاهی هام و خوشحالم برای شما…بابت نتایج عالیتون.
سلام بانوی بهشت
اگر شما دارید به جاهای خوبی در بروز رسانی فایل های دانلودی میرسی، ما هم داریم به جاهای خوبی در بروز رسانی خودمون با فایل های دانلودی میرسیم آخه اکثریت بچه ها ی سایت با فایل های رایگان با سایت آشنا شدن ولی چون مدارمون هی تغییر میکنه هی باید برگردیم و دوباره اون فایل های رایگانی که قبلا گوش داده بودیم رو گوش بدیم چون اونموقع فقط میخواستیم گوش بدیم حالا هر فایلی شده .پلن خاصی نداشتیم و البته که دسته بندی و کلید خاصی هم نبود که طبق اون پیش بریم و واسه همین هم خیلی پراکنده کار میکردیم و طبیعتا اون تمرکزی که نیاز بود رو نداشتیم .اما کم کم که روی خودمون کار کردیم بهتر فهمیدیم که دنبال چی هستیم و هدفمندتر شدیم و الان دیگه میدونیم که دنبال چی هستیم و بر اساس اولویت هامون فایل ها رو سرچ میکنیم و روشون کار میکنیم . قبلا باید کلی توی صفحات میگشتیم تا موضوعات مرتبط رو پیدا کنیم ولی الان خیلی راحت و با نگاه کردن به دسته بندی انتخابهامون رو انجام میدیم.
خدایا شکرت که اینقدر بنده های تو مسیر راستت رو دوست داری که مریم جان رو هدایت کردی که این جهاد اکبر رو انجام بده تا ما سریعتر و راحت تر توی این صراط مستقیم پیش بریم .براستی که وقتی توی مسیر خدا باشی همه ی انسان ها و شرایط وسیله ای میشن برای رسیدن به خواسته ها .
وقتی که دسته بندی اینهمه تجربه پشتش باشه:
تجربه خواندن هزاران هزار ایمیل
تجربه پاسخ دادن به هزاران هزار ایمیل
تجربه کار کردن روی صدها فایل
تجربه جواب گرفتن از کار کردن روی فایل های مختلف
تجربه بودن در کنار استاد و مشاهده ی اعمال و رفتار و گفتار استاد
معلومه که این دسته بندی پایه و اساس محکمی داره که میشه پلن های زیادی رو روی اون چید
وقتی حرف از فایل های استاد میشه یاد قرآن می افتم . توی همه ی سوره های قرآن هم یک یا چند موضوع اصلی و اساسی وجو د داره و بقیه توضیحات حول اون موضوع میچرخن اگر چه در نهایت همه ی سوره ها رو که کنار هم میذاری همشون توی یک اصل که توحیده خلاصه میشن.
فایل های استاد هم این حالت رو دارن . درسته در یک فایل ممکنه ثروت بولد باشه توی فایل دیگه روابط و توی یکی دیگه در صلح بودن با خود اما در نهایت همه ی فایل ها رو که کنار هم میذاری به ی اصل که توحیده میرسی
وقتی الگوی شناختت قرآن باشه الگوی کارت هم میشه قرآن .و همانطور که قرآن شده کتاب هدایت فایل های استاد هم میشن فایل های هدایت .اصلا این دوتا جدا از هم نیستن .این اون رو تایید میکنه و اون این رو . و چون اول قرآن بوده بعد فایل های استاد اومده پس فایل های استاد میشن مصدق قرآن .
مریم جان چقدر قشنگ گفتی وقتی فایل های ی دسته بندی رو کنار هم میذاری انگار ی دوره رو داری میگذرونی . واقعا چه حس قشنگی به آدم دست میده مخصوصا وقتی نمیتونی دور ههایی رو بخری. خود من به شخصه دوست دارم همه ی محصولات استاد رو بخرم مخصوصا دوره های ثروت رو ولی فعلا مقدور نیست واسه همین از خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم که متمرکر بشم روی فایل های مربوط به ثروت. قبل از بروز رسانی اینکار یکم مشکل بود چون من باید میگشتم توی 400 تا فایل اونایی که مربوط به ثروت بود رو پیدا میکردم و بعد گوش میکردم که واقعا زمان بر بود ولی از اونجایی که وقتی درخواستی داده میشه پاسخ داده میشه مدت کمی بعد فایل ها بروز رسانی شد و کار من خیلی خیلی راحت. الان من متمرکز شدم روی دسته بندی باورهای ثروت ساز و هر روز ی قسمتش رو گوش میدم و نکته برداری میکنم.اینجوری هم حس خوبی بهم دست میده چون دارم ذهنم رو رو ثروت متمرکز میکنم و هم با درک این فایل ها مدارم تغییر میکنه و تکاملم طی میشه تا زمان مناسبش که دوره های ثروت رو بخرم.
یا در مورد فایل های تمرکز بر نکات مثبت. خود من این ایده به ذهنم رسید که در کنار انجام دادن تمرین ستاره قطبی هر شب قبل خواب ی فایل تمرکز بر نکات مثبت رو ببینم و بعد بخوابم .البته بگم که من این فایل ها رو قبلا گوش دادم اما چون مدارم تغییر کردی الان با درک متفاوتی دارم گوش میدم
چقدر زیبا در مورد فایل ها صحبت کردی مریم جان:
اسم فایل ها : مثل یک عبارت تاکیدیه، مثل یک باوره ،مثل یک اقدام عملیه ،مثل یک جمله دستوریه که باید بهش عمل کنیم
عکس فایل ها: لحظه ایه که استاد توی ی فرکانس خیلی عالیه، ی نکته ی خیلی مهم رو داره میگه
محتوی فایل ها:
یک یا چند نکته ی مهم رو داره میگه
و چقدر من رفتم تو فکر وقتی این توضیحات رو دادین که پشت انتخاب اسم و عکس ی فایل اینهمه منطق هست. در حالیکه اساتید دیگه عکسی رو میذارن که کت و شلوارشن رو نشون بدن یا ساعت رولکسشون یا ژل موشون و …….. توی فایل های استاد شهود و الهام با منطق ارائه دادن قاطی میشه و چه ترکیب معجونی میشه. درست مثل ترکیب الهامات و منطق توی قرآن . همانطور که قرآن الهاماتیه که بر قلب پیامبر نازل شده اما چیدمان اون مطالب و نحوه ی ارائشون ی منطق قوی پشتشه که اگر درک بشه اون الهامات هم خیلی راحت تر درک میشن و این همون چیزیه که توی فایل های استاد داره دیده میشه
محتوی فایل ها الهاماتیه که عباس منش دریافت میکنه اما پشت ارائه این الهامات هم ی منطقی هست.اینکه چه اسمی انتخاب بشه و چه عکسی براش انتخاب بشه که با رسالت اون الهامات همخوانی داشته باشه.
آره مریم جان خود استاد هم وقتی داره اون الهامات رو دریافت میکنه ی سفر روحانی و معنوی خاصی رو داره طی میکنه
شمایی که داری اونها رو بروز رسانی میکنی هم سفر خودت رو طی میکنی
و ماهایی که داریم از نتیجه ی این بروز رسانی ها استفاده میکنیم هم داریم سفر خاص خودمون رو طی میکنیم
سفر غرق شدن در آگاهی های ناب خداوند واستفاده کردن از اون آگاهی ها برای بهتر کردن زندگی خودمون
نتیجه ی اون بروز رسانی ها برای شما غلبه کردن بر ترستون برای رفتن به دل تاریکی در هر جایی بود چیزی که حتی تصورش فعلا برا من وحشتناکه و مو رو بر بدنم سیخ میکنه چون قدمی برای اینکار برنداشتم و روند تکاملیش رو شروع هم نکردم جه برسه به اینکه طی کرده باشم
اما:
شنیدن همین نتیجه ی شما پا گذاشتن روی ترس های دیگه ای رو برام مرور کرد که با گوش دادن به فایل های استاد برام اتفاق افتاد و همین ایمان من رو برای رفتن به دل ترس های دیگه رو تقویت کرد.
این رفتن تو دل تاریکی شما داستان رفتن تو دل تاریکی استاد رو برام مرور کرد اون زمانی که تو قم نصفه شب بهش گفته شد که باید بره و اون هم رفت و چه تجربه هایی توی دل شب کسب کرد
این رفتن تو دل تاریکی شما داستان بیرون اومدن استاد از اون چادر توی اون باغ کنار قبرستان رو برام تداعی کرد که نتیجش شد ایمان راستین استاد
جمله ی طلایی و کلیدی این فایل برا من که به اینجای فایل که رسیدم درکش کردم:
گوش دادن به این فایل ها باورهای همجهت با خواسته رو در ما ایجاد میکنه.
خدای من من تا حالا فکر میکردم که چکار کنم که باورهای همجهت با خواستم که ثروته رو بسازم چون میدونستم که اگر ثروت مادی هنوز توی زندگیم نیست باورهام مشکل داره اما نمیدونستم چطور باورهام رو بسازم .حالا امشب با شنیدن این جمله ی شما فهمیدم که بارها و بارها گوش دادن این فایل ها باورها رو میسازه خدایا شکرت.
سلام علیکم آقا خروسه.چه از عمق وجودت به بهشت و ساکنانش سلام دادی .معلومه که حسابی انگیزه داری واسه شروع ی روز جدید دیگه و با این انگیزه چه اتفاقات جالبی رو برای خودت رقم بزنی امروز. همون لحظات اول هم نشانه هاش اومد دو خانم تپلی خوشگل دارن هدایت میشن سمت شما . قدرت فرکانس همینه دیگه
مریم جان وقتی رفتین دفتر پست تا جوجه ها رو تحویل بگیرین یاد قانون دریافت افتادم که ما وقتی خواسته ای رو به جهان ارسال میکنیم قطعا این درخواست پاسخ داده میشه اما مهتر از اون اینه که تو مدار دریافتش هم باشیم تا دریافتش کنیم . لازمه دریافت جوجه ها اینه که شما بری و تحویلشون بگیری . یعنی درست خواسته ها به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشن اما ما هم باید در رو براشن باز کنیم. لازمه چشیدن لذت داشتن خواسته دریافت بموقع اونه
باز هم اینجا توی پست تنوع شغل ها و کارفرینی توی آمریکا برا ممرور شد.اینکه ما ایرانی اکثرا دوست داریم دولت ی شغلی به ما بده و ما بشینیم پشت میز و ی حقوقی بگیریم واسه ی کار تکراری کاری که خیلی ها علاقه ای بهش ندارن و هیچ تجربه جدیدی توش نیس. جدیدا که همه رو آوردن به رشته پرستاری که توی بیمارستان اسخدام بشن خانواده ها بچه ها رو مجبور میکنن برن رشته تجربی که پرستار بشن و این در صورتیه که من خودم وقتی با اکثرشون صحبت میکردم علاقه ای به این کار نداشتن . اونوقت توی یجایی مثل آمریکا یکی کارش اینه که جوجه بسته بندی کنه هم از کارش لذت میبره هم پول خلق میکنه. شنیدن صدای این جوجه خودش صدای زندگی رو تو گوش آدم زمزمه میکنه .دیدن شکل ها و رنگ های متنوعشون آدم رو سر ذوق میاره .
چه لذتی بردم من از اون بسته بندی جوجه ها . خیلی با کیفیت و خیلی راحت و قابل حمل. خدایا این مردم آمریکا چقدر کار درستن .چقدر تو تک تک کارهاشون عمل صالح داره موج میزنه و واسه همینه که دارن تو بهشت زندگی میکنن
مریم جان قبلا که اون یکی ظرف غذاخوری رو میذاشتین برا جوجه ها همش میگفتم مریم جان ی ظرف بزرگتر بخر براشون آخه اینهمه جوجه و اون ورودی کوچیک خدا رو شکر که این مساله هم حل شد حالا جوجه ها هم با خیال راحت غذا میخورن و وقتی میبینن اینهمه فراوانی هست دیگه حرصشون کمتر میشه کمتر تو سر و کله هم میزنن.
چه استقبال گرمی . خوش بحال این مهمانان جدید پردایس . اینهمه عشق و محبت نثارشون شد، با شربت ازشون پذیرایی شد و بعدش هم ی جای گرم و نرم. باور کن اگر یکی از ان جوجه ها بره بیرون چه تبلیغی بکنه. تمام جوجه ها ی دنیا میریزن تو پردایس
مامان مرغی هم که با اقتدار تمام سرش رو بالا آورده و داره با قدرت میگه:
من مرغی توانمند هستم
من مرغی لایق هستم
من میتونم خالق تخم مرغهای بسیاری باشم
من زیبا هستم
ای ناقلا نگو اینهمه مدت داشته رو خودش کار میکرده و ما الان داریم نتیجش رو میبینیم .گر چه نتیجه ی مامان مرغی در مقابل نتیجه ی دیگران کوچیکه اما در حد و اندازه ی خودشه یعنی همون نتیجه ایه که باید اتفاق می افتاده
اون جایی که مریم جان اون جوجه ی سه روزه رو کنار اون جوجه های 3 ماهه قرار داد قشنگ قوی شدن در مسیر تکامل بهم یادآوری شد و اینکه تکامل با مرور زمان خودش رو نشون میده
سپاسگزارم مریم جان که با این فایل هایی که میذاری ما رو وادار میکنی که ذره بین قانون رو دستمون بگیریم و با اون بهشت رو نگاه کنیم و همین کار داره روز به روز عمق آگاهی های ما رو زیادتر میکنه
سلام به شما نسرین جان عزیز
واقعا بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که ان قدر مو شکافانه از دل هر چیزی،نکات مثبت و اصل جهان هستی را بیرون کشیدید و خیلی زیبا توصیف کردید
ایشالا با هدایت الله ظرف هممون برای دریافت عمیق تر این آگاهی ها بیشتر میشه🙏
شاد،سلامت و ثروت ایشالا وارد زندگیتون بشه🙏 و صد البته آرامش
سلام حدیث جان دوست الهی من. ممنونم دوست عزیزم از اینکه تحسین خودت رو نثار من و نوشتم کردی. حتما در مدار دریافت این آگاهی ها بودین که دریافتشون کردین. درپناه خداوند پیروز و سربلند باشی عزیزم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند هدایتگرم،
سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان عزیزم،
خداوند رو سپاسگذارم برای یک قسمت دیگه از این سریال بی نهایت زیبا آگاهی دهنده توحیدی مفید و تاثیر گذار،
بی نهایت بی نهایت ازتون ممنونم مریم جان عزیزم تشکر میکنم با تمام وجودم برای این لطف بی نهایتی که کردید و این چنین بینظیر دسته بندی کردید مخصوصا اون قسمت کلیدها بی نهایت مفید واقع شده البته مفید بود اما خیلی خیلی بهتر شده و چقدر راحت و زیبا میشه برنامه ریزی کرد طبق دسته بندی ها زمان گذاشت و نکته برداری کرد،
با تمام وجودم از شما تشکر میکنم از دستان پرتوان شما تشکر میکنم از وجود شما تشکر میکنم، الهی که بی نهایت قدرت و قوت خداوند بهتون عطا کنه که قطعا همین طوره عزیزم،
تحسینتون میکنم در سکوت و آرامش و تاریکی بینظیر در حال انجام کار هستید با اون حس و حال بینهایت زیبا و با تمام قوا و کنترل ذهن دارید کار میکنید و در عین حال به بیرون هم سر میزنید و لذت میبرید،لذت میبرید از تنهایی خودتون از تنهایی کار کردن خودتون بی نهایت لذت میبرید و بی نهایت تحسینتون میکنم،
چقدر شما یک خانوم بی نهایت متفاوت و زیبایی هستید مریم جان هرچقدر بیشتر با شما آشنا میشم بیشتر پی میبرم متفاوت و بینطیر هستید اینو با تمام وجودم میگم و تحسین میکنم،
یک خانوم توحیدی به تمام معنا،چقدر مستقل هستید و چقدر متکی به خودتون هستید متکی به الله هستید،روابط عاشقانه جایگاه خودش رو داره اما این استقلال و تکیه کردن به خودتون و الله هم جایگاه خودش رو داره تو زندگی زیبای شما،خدای من با تمام وجودم تحسین میکنم،
چقدر زیبا رشد کردید و همچنان در حال رشد هستید….
تحسینتون میکنم چه جسارتی چه شجاعتی چه قدرتی چه توکلی چه ایمانی که این چنین در دل تاریکی شب در پرادایس قدم میزنید،واقعا آفرین واقعا تحسین میکنم واقعا لذت بردم واقعا به این میگن توکل ایمان عاشق خدا بودن و اعتماد داشتن به خدا…
وقتی ورودی های ذهن رو کنترل کنیم برای وجودمان ارزش قاعل باشیم برای زندگی خوشبختی خودمان ارزش قاعل باشیم هرجایی نریم هرچیزی رو نشنویم با هر کسی ارتباط نداشته باشیم و خوراک خوب به ذهن بدهیم و تکرار کنیم و بشه جزئی از زندگیمون این سبک زندگی کردن خب نتیجه هم مشخصه با طی کردن تکامل هر خواسته ای هر هدفی و هر کاری امکان پذیر است بدون شک یک زندگی سراسر زیبا و حال خوب،
ولی وقتی هر حرفی هر حدیثی هر باوری بیماری زایی رو به ذهنمان بدهیم و مدام در حالت ناله و شکایت و تقلید کورکورانه باشیم و پیرو جامعه اون زمان هم نتیجه مشخصه یک زندگی سراسر درد که سراسر تقلید کورکورانه است.
اینه اون عاملی که شما اینقدر متفاوت و بینظیر هستید با تمام وجودم تحسین میکنم هزار ماشاالله به شما❤
تحسین میکنم رابطه ی زیبا و قشنگتون رو مسولیت پذیری زیبای شمارو عشقی که شما دارید با تمام وجودم تحسین میکنم ساعتها باید فقط تحسین کرد و تبریک میگفت،
این چنین عشق و تعهد و علاقه ای که به هم دارید و هرکسی حد و حدود خودش رو میدونه مسولیت خودش رو میدونه در نهایت احترام، آیا واقعا نباید چنین عشق و تعهدی رو ستایش کرد؟!!!!
واقعا که شگفت انگیزه،
در دل تاریکی شب نشستید و با تمام وجود و تمرکز دارید مسوولیتتون،کارتون رو انجام میدید کاملا مشخصه چقدر قانون مندی توی کار و زندگیتون هست، بی توجهی و تنبلی نمیکنید با تمام قوا وارد کار میشید و با تمرکز عشق تمام انجام میدید،واقعا که جای تحسین داره بی نهایت…
چقدر هرلحظه این زیبایی محیط پرادایس رو به رشد است و تکرار نشدنی و هرلحظه زیبایی خاص خودش رو داره با تمام وجودم سپاسگذار خداوندم برای چنین محیط و چنین زیبایی که سراسر نعمت رحمت برکت و ثروت است الله اکبر❤
یک نکته ی خیلی اساسی و مهم من بهش رسید اینکه شما علاوه بر تحسین کردن تمرکز کردن روی نکات مثبت و سپاسگذاری، شما تک به تک از اشیا و حتی اون جوجه ها هم یجورایی تشکر میکنید سپاسگذا ری میکنید از هرچیزی و هرکسی…
انگار جانبخشی به اشیا میدید…
وقتی ما از تک تک اشیا حتی همین گوشی موبایل که استفاده میکنیم تشکر کنیم تحسینش کنیم مسلما گوشی هم برانگیخته میشه و ورژن بهتری رو به ما ارائه میده یا هرچیزی که توی زندگیمون داریم و توی هر مدل و رِنجی که هست،
وقتی واقعا تشکر کنیم ازشون تحسینشون کنیم خب مشخصه خیلی برانگیخته میشن،
چرا؟ چون اشیا هم شعور دارن اشیا هم انرژی هستن،همه چیز انرژی هست و همه چیز خودِ خداست،حالا ما از همه چیز تشکر کنیم قدردانی کنیم خب نتیجه هم مشخصه…
من این نکته رو در وجود شما دیدم مریم عزیزم،
با مرغها تخم مرغها با ماشین با آسمان آبی ابرها مِه میز کارتون با همه چیز همه چیز شما دارید ازشون تشکر میکنید ازشون قدردانی میکنید توجه میکنید به قشنگ بودن و عالی بودنشان،و این باعث میشه تماما وجه بهتری رو به شما ارائه بدن و هر لحظه زندگی شما سراسر بهشت بشه که قطعا همینه،
چقدر تحسین میکنم این صفت بارز بی نهایت ارزشمند و زیبای شمارو مریم عزیزم،
و چقدر خوشحالم به این نکته پی بردم و الگو برداری میکنم با تمام وجودم…
از هرچیزی که داریم در زندگی با تمام وجود ازشون لذت ببریم تحسینشون کنیم سپاس گذاری کنیم مستقیما از خود همون شِی…چون همه چیز انرژی هست همه چیز خداست و اینا زیر مجموعه خدا هستن اون انرژی بی نهایت و منبع اصلی اون انرژی واحد هست که میشه خدا…
بنابراین چقدر زیباست که هرلحظه از هر چیزی که داریم و استفاده میکنیم بی نهایت ازش تشکر کنیم و صدرصد که جهان وِرژن بهتری رو به ما ارائه خواهد داد…
عاشقتونم عاشقتونم بی نهایت❤
سلام و درود خدمت دوستان و استاد عزیز و خانوم شایسته..درطول این مدت ک با شما همراهم..حدود ۲ سال و خورده ای…و پس از تهیه کردن دوره های کتاب فکر خدا و رویاها و ثروت ۱ و کشف قوانین…و دیدن فایلهای سفر ب دور امریکاو زندگی دربهشت..و …من شاید هنوز ب ۵ درصد اون چیزا ک استاد اشاره کردن تو این دوره ها عمل نکردم..نمیدونم شاید هنوز اون فرکانس رو دریافت نکردم..اما تا الان به این نکات رسیدم..
(احساس خوب=اتفاقات خوب)
(با دادن ورودی های مناسب ب ذهنمون میتونیم کنترلش کنیم ذهنمون رو..)
(اگرمیخواهید تو زندگی موفق باشید برید دنبال عشقتون)
(خداوند رو ب عنوان تنهامنبع رزق بدونید)
(مشرک نباشید)
(همیشه روی خداحساب بازکنید)
(همیشه ب زیبایی ها توجه کنید)
(همیشه ب نکات مثبت افراد و محیط توجه کنید)
(همیشه در حال ارسال فرکانس خوب ب جهان باشید)
(همیشه با خودتون در صلح باشید)
(باورهای خوب بسازیم)
(سبک زندگی شخصی خودمون رو داشته باشیم)
(خوب زندگی کنیم و دنیا رو جای بهتر کنیم برای زندگی کردن)
(از دیدن زیبایی ها لذت ببریم و ذوق کنیم..حتی از یه چیز کوچیک)
(همیشه تکامل رو در نظر داشته باشیم و عجله نکنیم)
(عاشقانه همه رو دوست داشته باشیم و ب همه لبخند بزنیم..)
(همیشه در حال حرکت ب جلو باشیم و …/مازنده ب آنیم که آرام نگیریم..موجیم که آسودگی ما عدم ماست)
واقعا نمیدونم چی شد ک اومدم اینارو الان نوشتم..از قبل هیچ ایده ای نداشتم برا نوشتن..
انشاا با توکل ب خدا بیشتر رو این دوره ها کار کنم و نتایج عااااالی تر بگیرم..
😍خدایا چنان کن سرانجام کار..تو خشنود باشی ما رستگار😍
سلام
خداروشکر دارم متوجه میشوم که عجله ای در بدست آوردن موفقیت نداشته باشم.
امروز به لطف خدای بزرگ قدم هشتم از دوره دوازده قدم تهیه کردم و داشتم کار میکردم که با کامپیوتر آمدم داخل سایت و یکچیزی بهم گفت که جلسه اول قدم هشت را رها کن و برو به دنبال نشانه امروزت در سایت که هدایت شدم بع این فایل بسیار زیبا که محتوای آن شجاعت و ایمان داشتن و نترسیدن از ذهنیت های قبلی هست.
کاری که من همیشه سعی میکنم که انجام بدهم
پارسال و پیارسال خیلی بیشتر شب که میشد میرفتم به پارک های جنگلی داخل و اطراف تهران و چندین ساعن آنجا سپری میکردم و خداروشکر اصلا وصل وصل بودم به خودش …از هیچی نه تنها نمیترسیدم بلکه عشق میبردم با خودم و درونم و شاید 100 بار این کارهارا تکرار کردم اما خدا شاهده هیچ اتفاقی برایم نیوفتاد.
حتی خاطرم هست یک شب که تنهایی در پارک جنگلی بودم در بین تاریکی ها وسط درختان در جنگل 3 نفر آدم دیدم که دارند میان طرف من و وقتی من را دیدند راهشان را کج کردند و از یک سمت دیگر رفتند.
یک بار دیگه وقتی در شب در تنهایی در جنگل تنها مراقبه میکردم خوابم برد و حدود چهل دقیقه تا یک ساعت بعدش از خواب بیدار شدم و تا چشمم را باز کردم دیدم چند تا روباه آمدن بالای سرم و با دیدنم تیک آف کشیدن در رفتن :))))
واقعا خدارشکر با این آگاهی ها به کجاهااا رسیدم و چقدر بیشتر دارم قرقشون میشم و عجله ای نمخوام داشته باشم چون مسیر پر از قشنگیه پر از آرامش پر از حال خوب پر از احساس خوب…
خدا خودش منو به بینهایت هدایت میکند من از مسیر لذت هامو ببرم
من باورهایم را قشنگ بسازم
فرکانس های بهتر و قشنگتر بفرستم
احساس شکرگذاری داشته باشم
حال خوبتر داشته باشم
داشته های بینهایتم را ببینم و عشق کنم
عاشق خودم بمونم
دایم تغییر کنم
فکر خدارو بخونم
ساده و راحت باشم با جهان هستی
بتونم بگذرم بتونم ببخشم
مابقی خودش میفرسته…
من از این سایت پر از آگاهی های ناااااااااااب استفاده کنم که هیچ جایه دیگه گیرم نمیاد
حالشو ببرم
بقیرو خودش میفرسته
ای کاش 200 سال عمر کنم و بتونم کل آگاهی های سایتو و آموزش هارو قورت بدم…
استاد جوووونم عاشقتم من
لطفا در کلاپ هاوس اسم من هم بالا بیار برای صحبت
armin hajivaziri
یک آدم مست و شنگول از آموزش های شما …
خدایا بینهایت عاشقتم
استاد عباسمنش سپاسگذارتم
خانم شایسته شما فوقالعاده ای
سلام و درود به شما
این فایل نشانه امروزم بود. اولش ذهنم مقاومت داشت که اصلا بخوام نگاهش کنم ولی خب از اونجایی که این باور رو در خودم ایجاد کردم که همیشه یه ارتباطی بین زندگی روزانه ام با نشانه ها وجود داره، گفتم باید بر این نجوای شیطانی ذهن غلبه کنم، و نکته اش اینکه، ذهن نجواگر، نجواگری رو با مسائل کوچیک شروع میکنه، و توی مسائل بزرگ به کلی انسان رو فلج میکنه. مثلا میگه حالا این یه فایل زندگی در بهشت رو میخوای ببینی مگه چقدر نکته داره … و ندیدنش شاید چندان ضرری نداشته باشه. یا حالا فایل رو دیدی خب نمیخواد کامنت بنویسی. حالا یباره چه اشکالی داره. و این زنجیره رو وقتی بخوای بکشی حلقه های اولش کوچیک و ناچیزه ولی هرچقدر جلوتر میری ذهن حلقه های زنجیر رو سنگین و سنگینتر میکنه تا زیر سنگینی این زنجیر شرک آلود به کلی فلج بشی و نتونی حرکت کنی.
وقتی دیدم خانم شایسته در مورد دسته بندی های سایت صحبت میکنه ، بازم نجوای ذهن اومد، تو که دسته بندی ها رو میدونی، همین الان منو جلوی چشمته، خب بروز رسانی دسته ها چه ربطی به تو داره . ولی من بازم ادامه میدم و به نجواهای ذهن نجواگر بیشعور توجه نمیکنم. نکته ای که نیاز امروز من بود. اونجایی بود که در نتیجه دیدن فایلها و مرور باورهای توحیدی فایلها خانم شایسته به شجاعتی رسیده تو دل تاریکی شب رفته دنبال گرگ. گفتم دیدی ذهن من، دیدی ؟؟ همیشه و همیشه یه ارتباطی بین نشانه روزانه و مسائل روزانه وجود داره. همینه. کافیه یه دسته بندی روباز کنی همه فایلهای اون دسته بندی رو مرور کنی و نکته برداری کنی ، کامنت بنویسی و بعدش با شجاعت بری تو دل ترسها، اگه خانم شایسته به تنهایی میره دنبال گرگ ، گرگ پا میذاره به فرار، پس تو هم برو دنبال توحید تا شرک پا بذاره به فرار. برو دنبال دسته ثروت تا فقر پا بذاره به فرار و هزاران باور دیگه بهش نیاز داریم. برای هر مسئله مورد نیاز کافیه باورهای اون دسته رو مرور کنم.
این نکته از تمام نکات این فایل برام خیلی ارزشمند تر بود.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل
سپاسگزارم از شما.
سلام به مریم خانم گلم💜عششششق منننن نفسسسسس مننننن😘و استاد جانم و همه ی دوستان هم فرکانسی خاص،❣️
وااااااااااااااااای خدااااا من، من که با این قسمت دیوانه شدددددممممم😅چقدرررررر آگاهی چقدر زیبایی، این قسمت به تنهایی خودش یه دورس، چقدر حالم خوب شد از شنیدن این قسمت🥰
تمرکز لیزری مریم جان چها که نکرررد😍
مریم جان که به اینجا رسیده و اینقدر پیشرفت کرده و اینقدر مدارش بالا رفته میگه هربار این فایلهای رایگان رو میبینم یه باور جدید در من خلق میکنه یا تقویت میکنه من دیگه چی باید بگم؟؟؟؟
اصلا از همون روزی که دیدم بخش دانلودها بروزرسانی شده کلا منگ شدم گفتم خدای من حتما خیلی روش کار شده تا به اینجا برسه و چقدرررر دسترسی من برای رسیدن به فایلهای مدنظرم راحت شده…
بازم مثل همیشه این فایل هم با یه خبر خوب آغاز شد خدایا شکرت🤩
این فایلها و بروزرسانی ها از تجربه ی خانم شایسته بخاطر کار کردن روی خودشه وتامام☝️😅
دقیقا هر عکسی که خانم شایسته از هر کدوم فایلها عوض کرده وقتی دقت میکنم میبینم دقیقا یه حالت خاصی داره که مشخصه داره یه نکته ی اساسی رو میگه😅😍و چه فرکانس بالایی تو اون لحظه داره و چه هدایت جالبی که خانم شایسته برای این عکسها دریافت کرده🤗
تبریک میگم خانم شایسته بالاخره بر ترسهاتون غلبه کردید و رفتید توی دل تاریکی آفرین🙂
چه شب زیبایی، نور ال ای دی ها، خدای من ساعت 3 نصفه شب این مرغ و خروسا خواب ندارن؟ یا از سروصدای خانم شایسته بیدار شدن😁چقدر لذت بردم دور تا دور قفس مرغ و خروسا رو گشتید و تا کنار شاپ هم رفتید 👌
بر ترستون برای مقابله با اون آقا گرگه هم غلبه کردید و چه شانسی آورد اون گرگه که نبود وگرنه خانم شایسته له و لوردش میکرد💪😐
خدای من تو اون تاریکی شما رفتید توی تریل😃انتخاب شما بود بین رفتن و نرفتن و شما رفتن رو انتخاب کردید 😆بارررررکلا☺️
💚نکته ی طلاییهمه چیز کنترل ذهنه… و کنترل ذهن یعنی دادن ورودی مناسب به ذهنت💚☝️
تصمیم گرفتم هر روزی یکی از این فایلهای رایگان رو ببینم و نکته برداری کنم منهم مثل خانم شایسته یه سفر شگفت انگیز رو شروع کنم😅😍🤗
صبح رویایی و لطیف پرادایس مشخصه که بعد از بارانه من از پشت لپ تاپ اون لطافت رو حس میکنم اون مه روی دریاچه رو😁☺️😆😍
بریم از پست جوجه ها رو ببینیم🥰
خداااااایا من که از ذوووووق دیوانه شدم این جوجه های زیبا رو دیدم چقدر نازن چقدر با دخترم ذوق کردیم و لذت بردیم دخترم اینقدر این زندگی در بهشت رو دیده که هرچیو میبینه میگه وااااو چه زیباست😍😃خوش بحال جوجه هاتون که اینقدر براشون مادری میکنید و بهشون رسیدگی میکنید ویتامین بهشون میدید😍😆
اون طلایی ها اون خاکستری ها اون سفیدا اون خط دارا😍😍😍😍😍😍همه و همه دیوانه کننده بووووود🤨خانم شایسته نکن با قلب من اینکارو نکن😂😉
قدقدقدای مادر مرغی عززززیززززم🥰
ظرف غذای جدید مبارک باشه جوجه های جدید پرادایس ما،،،، چقدر فرکانستون بالا بوده که اومدید توی پرادایس ما خانم شایسته میگه نگاه کن چقدر شاد و خوشحالن میگم خب اینا اگه شاد و خوشحال نبودن که به پرادایس نمیومدن بخاطر این شادیشونه که خدا پرادایس رو بهشون هدیه داده🤩
عزیزم چقدر این جوجه ها کوچولوان در برابر اونایی که سه ماهشونه🙂🤗😁🤨😁😃
در آخر ذوق خانم شایسته از دیدن تخم مرغای مادر مرغی و تامام😆🤗
چقدر اون چند دقیقه ی اول فایل ذهن آدم رو باز میکنه چقدر ایده میده به آدم برای گوش دادن به فایلهای رایگان😍خدایا شکرت من دارم میفهمم دارم در رک میکنم مدارم داره میره بالاتر چون حس و حالم عالیه و همه چیز برام جفت و جور میشه انگار خدا همه کاراشو ول کرده اومده چسبیده به من و کارهام خدایا شکرت خدایا تو در درون من بودی و من سالها در بیرون از خودم توی آسمونها دنبالت میگشتم اما تو وجود خودم تو رو دیدم من در آغوش توام منو بیشتر در خودت حل کن این احساس خداگونه رو در من بیشتر کن نمیتونم از احساسم بعد از دیدن این فایل بگم که چه چراغهایی رو که تو ذهنم روشن نکرد من مبهوت ماندم و دیوانه شدم☺️😅☝️
خدایا شکرت
ان شاء الله روزبروز مدار درک آگاهی مون بالا تر بره 💙💜🧡
😘🥰چون همه ی ما لایق عشق و ثروت و سلامتی و آرامش و شادی هستیم🥰😘
سلام فاطمه عزیز
ممنونم برای کامنت پر از نکته تون چقدر شیرین و روان می نویسین چقدر تحسین تون کردم برای این نگاه زیباتون
تبریک میگم بهتون برای رشد مداری تون
امیدوارم در پناه الله مهربان سعادتمند و پیروز باشید
سلام سمیه ی عزیزم😍😘
قطعا این نگاه شماست که زیباست که اینچنین زیبا میبینه
خیلی ممنون از لطفتون💜🤗
لحظه هاتون سرشار از عطر عاشقی با خدا❣️
به نام الله صمد
سلام به استاد عزیزم و بانوی زیباییها
خدایا شکرت که یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو دارم میبینم
توی این سه قسمت اخیر ما با بانو مریم بودیم و دیدیم که ایشون چقد توحیدی و قانون رو در عمل اجرا میکنه و هر لحظه تمرکزش روی زیباییهاست و ذهنش رو کنترل میکنه
چقد درس دارن این فایلهای زندگی در بهشت
درس ایمان در عمل، درس بزرگ شدن ظرف توسط سپاسگزاری، تمرکز بر نکات مثبت
چقد زندگی شما پر از درس و تجربههای عمل به قانونه و این به من این باور رو میده که در با من هم با طی کردن تکاملم میتونم به این درک و اجرای قانون دست پیدا کنم و این روند رو همینجوری ادامه بدم
ابتدای این فایل خبر خوب از زبان بانوی توحیدی میشنویم که بروزرسانی فایلهای دانلودی داره به جاهای خوب میرسه
انصافا چه کسی چنین حدی از تمرکز رو داره که بیاد محتواهای سایت رو بروزرسانی کنه و نکته برداری کنه و این همه دسته بندی ایجاد کنه برای دسترسی راحتتر، برای اینکه هر کدوم از فایلها رو بهتر درک کنیم، موضوع دلخواهمون رو راحتتر پیدا کنیم
من هم میخوام از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و دوباره فایلهای دانلودی رو گوش بدم چون میخوام بیشتر اصل رو درک کنم پس از این دست فایلها شروع میکنم، فایلهایی که در مورد توحید عملی و اجرای توکله احساس آرامش عجیبی بهم میده و من رو به اصل خودم بیشتر نزدیک میکنه، چقد من دوست دارم شما استاد عزیزم در مورد توحید ساعتها صحبت کنی و من با تمام وجود گوش کنم و گوش کنم و غرق خدا بشم و توحید رو بهتر درک کنم
خدایا سپاسگزارم که من رو به این مسیر هدایت کردی و پاسخ درخواستهای من رو میدی
و بانوی توحیدی در مورد تغییرات وسیعی که با گوش دادن فایلهای دانلودی در وجودش اتفاق افتاده صحبت میکنه، از تغییری که سالهای پیش میخواسته ایجاد کنه اما به قول خودش لنگ لنگان بوده
اما حالا فرصتی ایجاد شده و خداوند خانم شایسته رو هدایت کرده تا این تغییر رو ایجاد کنه و پا روی ترس از تاریکی بذاره
و جهان به شدت حامی افرادیه که به دنبال تغییرن و آگاهانه میخوان خودشون رو تغییر بدن و شخصیت بهتری و توانمندتری از خودشون بسازن
و این پیام خداوند در این قسمت برای من بود که حامد آگاهانه به دنبال تغییر باش و آگاهانه ورودیهات رو کنترل کن و اگر ترسی داری بیا و برو تو دلش
و اون الهامی که به مریم جان شده که اگه بر این ترست غلبه کنی اتفاقات خیلی خوبی در درونت میفته
و این اتفاق برای ایشون افتاد و تحول عظیمی در وجودش شکل گرفت که نتیجهاش شد ایمان بیشتر، توکل بیشتر، و توحیدیتر شدن
و این همون موفقیتیه که استاد ازش صحبت میکنه، همون قدمهایی که ما برمیداریم و رشد میکنیم، همون پا گذاشتن روی دل ترسها
در واقع غلبه بر ترس موفقیته و من یاد گرفتم که موفقیت یعنی بهبود دائمی
و درس دیگهای که میشه از این قسمت و صحبتهای مریم بانو گرفت اینه که وقتی ما ورودیهامون رو با گوش دادن فایلها کنترل میکنیم ایدههایی به ما گفته میشه که باید بهش عمل کنیم، مثلا اگر عزت نفس و توحید باشه ایده میاد که پا روی این ترس بذار یعد بهش عمل میکنیم و نتیجهاش میشه این که توحیدیتر میشیم متوکلتر میشیم و شجاعتمون بیشتر میشه
پس گوش دادن فایل به تنهایی کافی نیست و ما باید اقدام عملی داشته باشیم
و دوباره درس دیگهای که میتونیم بگیریم اینه که وقتی ما خواهان تغییر باشیم و واقعا بخوایم که تغییر کنیم و شخصیتمون رو تغییر بدیم جهان هم کمک میکنه و ما رو به شرایطی هدایت میکنه که این تغییرات رخ بده، مثلا اینجا خانم شایسته به شرایطی هدایت شد بر ترس از تاریکی غلبه کنه، چون خودش هم میخواست که این ترس رو پروندهاش رو ببنده و رو به جلو حرکت کنه
و من هم باید پرونده ترسهایی که الان دارم رو ببندم با رفتن تو دلشون و با اجرای توکل در عمل
و هر بار که ترسها رو پشت سب میذاریم یه پله توحیدیتر میشیم
یعنی به نظرم ترسها اون قسمتهای ساخته نشده توحید در وجود ما هست
به همین خاطر حتی خانم شایسته هدایت شده اول فایلهای توحید عملی رو گوش بده و این باعث شده بود آماده بشه که بره تو دل این ترس از تاریکی
و اینها درسهایی هستش که میشه از این قسمت گرفت که حرکت کنم و برای تغییر شخصیتم اقدامهای عملی انجام بدم
خدایا سپاسگزارم که من رو هدایت میکنی و نشونهها رو برای من میفرستی
خدایا سپاسگزارم به خاطر این سریال و تمام درسهاش
یه صبح زیبای دیگه توی پرادایس شروع شده و قوقولی خروسی که با اقتدار روی نرده چوبی ایستاده و داره آواز سر میده
خدای من زیباییهای این بهشت بیانتهاست بی انتها
مه روی دریاچه رو ببین چقد زیباست چقدر دیوانه کنندهست و دریاچه روانی که زیر درختان این بهشت جاریه
بهشتی که هیچ سخن بیهودهای در آن نیست و تنها چیزی که هست تمرکز بر زیباییهاست و از نعمتهای خداوند صحبت کردنه
خدای من شکرت به خاطر زیباییهای این بهشت و نعمتهایی که در آن هست
میریم post office برای تحویل گرفتن جوجه
چقد این پست آفیس محیطش تمیز و منظمه
در اول کار یه ویتامین c خانم شایسته برای این جوجههای تازه وارد آماده میکنه
انصاقا که مریم بانو یک مادر نمونه برای این جوجهها بوده و قدم به قدم این جوجهها رو بزرگ کرده
مادر نمونه، بانوی توحیدی و شجاع که توی دل ترسهاش میره و فقط روی خدا حساب میکنه
خدای من جوجهها رو ببین چقد خوشگلن و خدا رو شکر که صحیح و سالم رسیدن🐦🐤🐤
صدای قدقد کردن مادر مرغی هم برای اولین بار داریم میشنویم😃
جوجهها هم صحیح و سالم دارن غذا میخورن و دارن آماده میشن که در این بهشت زندگی کنن
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی و اتفاق خوب که تویزاین بهشت هست 🌹
خدایا سپاسگزارم که از فضل و رحمت خودت به این بهشت نعمت و روزی بیانتها میبخشی 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام درسهای این قسمت که خیلی ارزشمند بود و بصورت کاملا عملی یاد گرفتیم 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمند استاد و بانو مریم که خوب زندگی میکنن و جهدن رو به جای بهتری برای زندگی میکنن 🌹
خدایا به خاطر رابطه توحیدی و الهی و پاک این دو بنده موحد سپاسگزارم که خودش یه زیبایی دیگهست که میشه ساعتها در موردش حرف زد 🌹
خدایا سپاسگزارم ای خدای رزاقم به خاطر تمااام بارانهایی که بر فلوریدا و پرادایس نازل کردی 🌹
خدایا سپاسگزارم به خاطر بروزرسانی شدن فایلهای دانلودی توسط مریم بانو که باعث شد این آگاهیها با کیفیت خیلی بالاتری در اختیار ما باشه 🌹
خدایا به خاطر سلامتی و انرژی جسمانی بالایی که دارم سپاسگزارم 🌹
خدایا به خاطر قدم به قدم پیشرفت کردن و در مسیر درست بودنم سپاسگزارم خدایا شکرت خدایا شکرت 🌹
خدایا به خاطر تماااام نعمتهایی که تا به همین لحظه به من بخشیدی سپاسگزارم که از فضل و رحمت تو هست ای پروردگار جهانیان 🌹
خدایا به خاطر تمام اتفاقات خوبی که تا به همین لحظه توی زندگیم افتاده سپاسگزارم خدایا شکرت 🌹
خدایا به خاطر حال و احساس و آرامشی که دارم سپاسگزارم خدایا شکرت 🌹
خدای من هزاران بار شکرت به خاطر این بهشت وسیع و پهناور و سراسر فراوانی و نعمت که نهرها زیر آن جاریست و بارانهای الهی همیشه در اگآن میباره 🌹
خدایا سپاسگزارم که همیشه و هر لحظه در حال هدایت ما هستی به سمت نعمتها و زیباییهای بیشتر 🌹💎
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
🌻 خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم 🌻
سلام به حامد نازنینم
سلام به جان من
که چقدر عاشق این اتصال نایتم چقدر عاشق این عشق ارامش بی نظیرتم چقدر عاشق این درک فوق العاده ات هستم چقدر تحسینت میکنم جان من
چقدر زیبا گفتی که
««و هر بار که ترسها رو پشت سب میذاریم یه پله توحیدیتر میشیم
یعنی به نظرم ترسها اون قسمتهای ساخته نشده توحید در وجود ما هست»»
چقدر زیبا گفتی از این قدرت این عشق این شجاعت نازنین بانوی یهشتمون مریم عزیزمون که چقدر عاشقشونم چقدر زیبا گفتی حامد جان
من دیوانه ی این درک بی ظیرت هستم چقدر چقدر تحسینت میکنم چقدر برام درس داشت رفیق نازنین من چقدر تحسینت میکنم
الهی که هر لحظه جریانی از نعمت و برکت و عشق و ارامش جاری ترین باشه بر لحظه لحظه ات رفیق جانم
سلام حامد جان
این جمله:
و هر بار که ترس هارو پشت سر میزاریم یه پله توحیدی تر میشیم
یعنی به نظرم ترس ها اون قسمت های ساخته نشده توحیددر وجود ماهست.
نکته کلیدی این قسمت بود که شما با این جمله زدی تو خال👌🏻
از خدا میخام همیشه در فرکانس عالی باشید،زندگیتون پر از اتفاقای ناب…
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم،خدایی که هر لحظه داره منو هدایت میکنه برای خلق زندگی بهتر
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من به هر انچه مریم جانم در این فایل گفته،باور دارم💚
خدای من خدای من همین دیروز تووی کامنتم نوشتم تا به حال اینجور به فایلها دقت نکرده بودم،و اما امروز خداوند از زبان مریم جانم چقدر جزیی تر راجب فایلها برام توضیح داد،بخدا که این اتفاقات همینجوری رخ نداده،اینها همش برنامه ریزی های خداوند براساس فرکانسهایی که ما به جهان ارسال میکنیم،چقدر همه چیز به موقع داره رخ میده
چندوقتی با اینکه میومدم تووی سایت کامنت مینوشتم،کامنت دوستان رو مطالعه میکردم،فایلهای جدید رو گوش میدادم،اما احساس میکردم ذهنم خالی شده،ناراحت بودم اما گفتم من ادامه میدم،همش این باور رو با خودم تکرار میکردم،که من باور دارم هر چقدر هم اوضاع خراب باشه،خداوند همه چیز رو درست میکنه،خدای من چی شد،خدا همه چیز رو داره قدم به قدم برام درست میکنه،خداوند از زبان یکی از دوستان در پاسخ به یکی از کامنتهام بهم گفت،ذهنمو از باورهای جورواجور دور کنم،و تمرکزی روی یک باور کار کنم،و منم تعهد دادم که پیام خداوند رو عملی کنم،دیروز که دقت کردم به قرار گرفتن فایلها روی سایت،گفتم خدای من اینها همش برنامه ریزی خداونده،و امروز خداوند چقدر زیبا پیامشو برام کاملتر کرد تا منم بنشینم با جدیت بیشتر،برنامه بریزم برای اینکه دسته بندی به دسته بندی،کلید به کلید این فایلها رو پیش ببرم و یادداشت برداری کنم برای اینکه باورهای هم جهت با خواسته هامو بسازم.
خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم.الله اکبر از این پیام،خدایا تعهد میدم توو این کامنت که از همین امروز از کلید اجرای توکل در عمل شروع کنم و از دوباره فایلهارو یکی یکی گوش بدم،نت برداری کنم،آگاهی هامو عملی کنم.
خدایا شکرت که باز هم تلنگری محکم بهم زدی تا در مسیرم مصمم تر و جدی تر قدم بردارم
و اما بریم برای آگاهی های این فایل
مریم جانم من دوست دارم کلمه به کلمه حرفهات رو تووی کامنتم برای خودم یادداشت کنم،تا هر موقع خواستم ارزش این فایلها روفراموش کنم،با خوندن کامنتم به خودم یاداوری کنم
✔خبر خوب اینه که ما داریم به جاهای خوبی در مورد بروز رسانی بخش دانلودهای سایت میرسیم،با تمرکز کار کردن روی فایلها،استفاده کردن از تجربیات خانم شایسته برای دسته بندی کردن بخش دانلودها
دسته بندی ها:تک تک این فایلها گوش داده شده و براساس موضوعات تووی فایلها توضیح داده شده و این دسته بندی ها درست شده
تغییراتی که انجام شده علاوه بر اینکه این دسته بندی ها ایجاد شده،اسم فایلها هم عوض شده مثلا “به جای فرار از مسائل،از حلّشان پول بساز”
اسمهایی که برای فایلها انتخاب میشه،براساس اساسی ترین موضوعی که تووی اون فایل آموزش داده شده،و دسته بندی ها هم براساس نکاتی که تووی اون فایل اومده یعنی هر فایل چندتا نکته اساسی رو در مورد تجربه یک زندگی بهتر گفته،در مورد چگونگی هماهنگیمون با قوانین به منظور رسیدن به زندگی بهتر،به منظور ساختن یک تجربه بهتر تووی زندگیمون.
هر فایل چند تا اساس رو داره،میگه
در مورد مسئله ایی که اون لحظه باهاش برخوردید و به دنبال راه حلی براش هستید،کدوم فایل بیشتر بهتون کمک میکنه و یا اینکه اگر به صورت خاص روی یک موضوع تمرکز کردید و میخواید اون موضوع رو کار کنید از این دسته بندی و از این اسم،فایلها رو بتونید راحتتر تشخیص بدید.
کلیدها:مثلا فایل “فرصتی شگفت انگیز به نام تضاد”
فایلهایی رو به شما نشون میده که در مورد این موضوع بیشتر بحث شده،وقتی شما فایلهای مرتبط با این موضوع رو گوش بدید،بهتر مفهوم اون موضوع رو درک میکنید و مهمتر از همه بهتر میدونید که تووی زندگیتون چجوری اونو اجرا کنید،درباره مسئله تون چجوری اونو اجرا بکنید،در مورد خواسته هایی که اون لحظه دارید،چجوری از اون کمک بگیرید.
✔دسته بندی مثلا اجرای توحید در عمل،فایلهایی که در این بخش هستند،به ما کمک میکنند که این موضوع رو چجوری تووی زندگیمون عملی کنیم،هر فایل از یک زاویه متفاوت به این موضوع میپردازه
مثلا دسته بندی “در صلح بودن با خودمان”
فایلهایی رو به ما نشون میده که وقتی ما این فایلها رو گوش بدیم و کنار هم قرارشون بدیم،به صورت کلی انگار ما داریم یک دوره رو در مورد این موضوع میگذرونیم،مثلا در مورد چگونگی اینکه با خودمون در صلح قرار بگیریم،اول اینکه در صلح بودن با خودمان چی هست،این فایلها به ما کمک میکنه که اولاً این موضوع رو درک کنیم و دوماً اینکه بتونیم اجراش کنیم و بتونیم عملیش کنیم در مورد خودمون،مسائلمون،در مورد اون مفهوم و بدین وسیله به زندگی بهتری برسیم.
✔هر فایل مثه یک عبارت تاکیدی،یک باور،یک اقدام عملی،مثه یک جمله دستوری که باید بهش عمل کنیم
✔تغییرات بعضی از عکسها،تووی لحظه هایی که من(خانم شایسته) برای فیگورهای عکس ها انتخاب کرده،دقیقا تووی لحظه هایی بود که استاد داشت یک نکته اساسی رو میگفت و تووی یک فرکانس خیلی عالی بود که میشه اون فرکانس رو درک کرد
خدای من،مریم جانم توو این چند دقیقه ایی که داشتم صحبتهای شما رو یادداشت میکردم،ذهنم همش نجوا میداد،که استاد اصلا کامنتتو نمیخونه،امروز لایک نمیگیری،گفتم خب استاد نخونه،خب لایک نگیرم،من اینها رو برای خودم یادداشت کردم،میدونی این صحبتها چه اگاهی هایی رو به من داد،منی که توو این چند ماه حدود ۹۷درصد فایلهای دانلودی رو دیدم،بارها گوششون دادم،تووی دفترم نکات رو یادداشت کردم،کامنت نوشتم،اما حالا احساس میکنم خالی خالی ام،احساس میکنم اون دختر بچه ایی هستم که تازه میخوام برم کلاس اول دبستان و الفبا رو یاد بگیرم،خدای من،خدای من،من بای با جدیت بیشتر این فایلها رو تک به تک گوش بدم،باید گوشهامو شنواتر و چشمامو بازتر کنم چرا که استاد با زبان بدنشم داره قانون رو بهمون آموزش میده،الله اکبر،الله اکبر،واقعا هنگم
مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم برای غلبه بر ترسی که سالها مثه گاری به پاهات چسبیده بود و لنگ لنگان راه میرفتی
خدای من،مریم جانم وقتی گفتی یهو صدای مرغ و خروسها نصف شب بلند شد،یاد استاد عباسمنش افتادم که وقتی تووی چادر بود و رفته بود تا کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو بنویسه،صدایی از بیرون اومد،خیلی ترسیده بود اما رفت بیرون از چادر و بر ترسش غلبه کرد،والا حس میکنم اون شبم کهودی نیومده بود،فقط خداوند بود که میخواست شما رو با صدای مرغ و خروسها بیرون بکشه از خونه تا بر ترست غلبه کنی،الله اکبر
خدای من هدایتم کن تا با این مقاومتهارو کنار بزارم و اساسی تر روی فایلها کار کنم،تا ذهنمو با ورودی های مناسب تغذیه کنم که نتیجه ش دست به عمل شدن برای رفتن توو دل ترسهام باشه،نتیجه ش ساختن باورهای مناسب همجهت با خواسته هام باشه.خدایا شکرت
✔وقتی ما ورودی های خوب به ذهنمون میدیم،کانون توجه مون رو کنترل میکنیم،یه اتفاقی تووی وجودمون میوفته.
✔همه چیز کنترل ذهنه،کنترل ذهن یعنی ورودی مناسب به ذهنت بدی.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگزارم که دستی از دستان خداوند شدی برای بروز رسانی بخش دانلودها،واقعا الان حس میکنم خداوند کلی دوره های رایگان در اختیارم گذاشته تا از تک تکشون استفاده کنم و زندگیمو از هر جنبه بهبود ببخشم،واقعا هر کلید،یک دوره ی ست.الله اکبر
خدای من یک صبح دل انگیزه دیگه در پرودایس شروع شده و خروسمون آواز سر داده که وقت بیداریه،بیدار شدید و از زیبایی اول صبح بهشتمون غافل نشید،الله اکبر،چه مه زیبایی روی دریاچه ست،خدای من شگفت انگیزه،چقدر زیباست،چقدر زیبا،الله اکبر
تحسین میکنم مه روی دریاچه بهشتمون رو
تحسین میکنم صدای زیبای خروسمون رو
تحسین میکنم هوای رویایی پرودایس رو
تحسین میکنم زیبایی های بی انتهای پرودایس رو
خدای من جوجه هامون رسیدن،بریم از پست آفیس بگیریمشون،مریم جانم چقدر شما مادر فوق العاده ایی هستی برای جوجه های بهشتمون شربت اماده کردی،اونم چه شربتی،سرشار از ویتامین سی،دیدی وقتی میریم مهمانی اولین چیزی که باهاش پذیرایی میکنیم،شربته،مریم جانمم برای جوجه هامون شربت آماده کرده،خدایا شکرررررررررت
خدای من مادر مرغی،تخم گذاشته،چقدر این بهشت زیباست،نم نم بارون،مهمانهای جدید بهشتمون که چقدر خوشحال هستند که به پرودایس هدایت شدن،واقعا تحسین برانگیزه،نعمت و برکت از همه جای این بهشت داره فوران میکنه،الله اکبر،الله اکبر
مریم جانم واقعا زبانم قاصره،نمیدونم باید چی بگم،فقط دوست دارم حسمو با کلماتم دریافت کنی،که چقدر دوست دارم،چقدر تحسینت میکنم برای ایمانت به خداوند،برای پاداشهایی که داری هر لحظه از خداوند دریافت میکنی،برای منم دعا کن که بتونم در این مسیر صراط مستقیم با شما ثابت قدم بشم تا خدا رو هر لحظه بیشتر و بیشتر در زندگیم ببینم و حس کنم.سپاسگزارم خواهر عزیزم
استاد عزیزم از شما هم سپاسگزارم
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم💚🇺🇸
سلام خانم ابراهیمی عزیز 🌹
واقعا تحسین میکنم شما را که اینقدر
با اقتدار ،متعهد و با پشتکار در این مسیر زیبا دارید حرکت میکنید
وقتی میگید با تمام این نجواهای ذهنی ،هر روز دارید آگاهانه ذهن خودتون کنترول میکنید
من از ته دلم بخاطر وجود دوستانی عزیز مثل شما هزاران بار خداوند را شکر گذاری میکنم
من هم خیلی خیلی از مواقع این نجواهای ذهنی میخاد ناامیدم کنه
صادقانه شایدم خیلی جاهها پیروز میشه
ولی هر کجا مثل شما سعی میکنم به این اصول و قوانین ثابت کیهانی وصل بشم ،پیروز هستم
در کل بینهایت سپاسگذارم که اینقدر
با عشق تجربه های زیبای خودتون را با ما به اشتراک میزارید
در پناه فرمانروای کل کیهان
سلامت ،تندرست ،سعادتمند و ثروتمند باشید 🙏🌹
سلام مرضیه عزیز
خدایا شکرت ، خدایا بى نهایت سپاسگزارم که در این سایت الهى و با دوستان بى نظیرى هستم . خدایا شکرت که به این مسیر هدایت شدم .
مرضیه جان کامنتت عالى بود ، دقیقا تلنگرى بود بمن ، بخصوص آنجا که گفتى
(خدای من خدای من،من الان که فکر کردم،فکر میکنم حدود دو هفته پیش همچین برنامه ایی رو داشتم حتی کلید اول رو که اسمش اجرای توکل در عمل بود رو تووی لپ تاپم اماده کردم،اما تسلیم اون مقاومتها شدم و انجامش ندادم،وای که خداوند از زبان مریم جانم خیلی جدی بهم گفت که تصمیمو عملی کنم و روی تک تک فایلها دوباره کار کنم)
منم دقیقا مثل تو کلیدها رو آماده کردم و این تصمیم رو داشتم ولى اجراش نکردم و خدا هدایتم کرد که حتما عملیش کنم .
خدایا شکرت که همیشه هدایتم میکنى ( انا علینا للهدى )
چند روز نشانه هدایتم قسمت هاى مختلف زندگى در بهشت ، و هر بار یک هدایت رو از حرفاى استاد و مریم جان و کامنت دوستان دریافت میکنم . دیروز گفت جدى باش و ادامه بده .
خدایا شکرت .
مرضیه جان تحسینت میکنم که اینقدر خوب دارى روى خودت کار میکنى و بهترینها رو برات آرزو میکنم
سلام بر مرضیه ی نازنینم
سلام بر عشق قشنگم
سلام بر عشق زیبایم
من تمام وجودم پرواز کرد من با تمام قلبم بوسیدم این جمله ی نابت را
من به هر چی که مریم عزیزم در این فایل گفته باور دارم
مردم برای این جکله عاشق این عشقم نازنین من چقدر چقدر تخسینت میکنم برای این عشقت چقدر تحسینت میکنم تو بی نظیری عالی بود عشق من
الهی که جریانی از نعمت و برکت و عشق و ارامش و ثروت جاری ترین باشه در لحظه ات
عاشقتم من
❤سلام دوست عزیز…پیامتون بسیار عالی بود و از خوندنش لبریز از حس خوب شدم و یکبار دیگه این قسمت بینظیر از سریال زندگی در بهشت رو ب قلم زیبای شما مرور کردم…بسیار سپاسگزارم
سلام مرضیه عزیز دوست خوبم
وااااای چقدر خوب گفتید اصلا کلام خدا بود برای من
باید روی یک باور کار کنم دقیقا جوااااب سوالم رو گرفتم خداروشکر که به کامنت عالی شما هدایت شدم تحسینتون میکنم برای این جدیت و تعهد در کار کردن روی باورهاتون واقعا تحسین برانگیزه دمتون گرم خیلی استفاده کردم از کامنت آگاهی بخش و مفیدتون
امیدوارم شاد و سلامت باشید
سلام خواهرگرامی وارجمند. هم فرکانسی عزیز. ازاین همه پشتکار واراده ای که داشتیدوتک تک صحبتهای خانم شایسته رونوشتی واقعا جای تحسین وستایش داره💖💖. افرین به این همت وعلاقه وعشقی که الان اومده توی وجودتون💪، منم باخوندن کامنتتون یه پیام بزرگ گرفتم که بایدواقعا متعهد بشم به اصول. به قوانین الهی. اینجوری میتونم نتیجه بگیرم. بایدنکته برداری کنم وعمل کنم. چندساله که فایلها روگوش دادم اما عملی توش نبود. الان اماده شدم. خداروشکرکه دوستای خوبی مثه شماهارودارم. خدایاشکر🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به همه خانواده صمیمی وهمفرکانسی من
میخواستم برم تو جلسه اول قدم دوازده کامنت بزارم باز اون صداهه گفت: زیبا این کامنتت مربوط که نیست بیا حداقل اینجا بنویس که اگه دوستای دیگه تو مدارش بودند بخونن و استفاده کنن، آخه دوستای خوبم نمیدونید چه حالی میده کامنت نوشتن تو دوازده قدم، الله اکبر داشتم به خودم میگفتم زیبا تو دیگه داری خیلی تعصبی رفتار میکنی به این دوازده قدم، شاید خوب نباشه ،ولی به خداوندی خدا قسم که داشتم از حال میرفتم از شدت خستگی وکار روزانم گفتم دوسه تا کامنت بخونم تا تنظیم فرکانس بشم بعد هم بخوابم و حسابی استراحت کنم ولی وقتی فقط وفقط رفتم سه تا از کامنت های دوستان همقدمیم رو خوندم تو جلسه اول دوازده قدم ، الان اینجوری سُرومُرو گُنده در خدمت شما هستم برای در اختیار گذاشتن این آگاهیی جدیدم😁😁
بریم به امید خدا، اره من از وقتی که این سریال بهشت رو میبینم ،اصلا در عجبم از این انرژی مریم جون شایسته ،ماشالاه بابا یه بشر مگه چه قدر میتونه اینقدر انرژی داشته باشه برای انجام کارهای شخصیش، برای انجام کارهای سایت، برای انجام کارهای پردایس،برای انجام کارهای مردونه در کنار استاد ،خلاصه یه خانم همه فن حریف دیگه هممون داریم میبینیم، اوایل که مقاومت داشتم با خودم میگفتم (البته برا اینکه وجدانم رو راحت کنم) میگفتم بابا بچه که نداره آره اگه بچه داشت چنان انرژیش گرفته میشد که اصلا حال نداشت اینقدر کارهای اضافه کنه ،بعد که این پروسه جوجه ها وارد شدند تو سریال و اینکه واقعا از صدتا مادر بیشتر نیاز به مراقبت و سرپرستی داشتند دیگه راه فراری برام نموند به خودم گفتم زیبا زود باش یالا شروع کن اگه مریم شایسته میتونه پس تو هم میتونی شروع کن به پرسیدن سوالهای مناسب ودرست که به جوابهای درست وعملگرا هدایت بشی(چه طور؟ ،چگونه ؟،آخه چرا، چی میشد اگر؟و.. و نصب این سوالها در یه مکانی در مقابل دیدم .). که اگه بخوام با جزئیات در موردشون صحبت کنم باید کل جلسه های قدم یازده رو اینجا براتون توضیح بدم که نمیشه هرکی در مدارش باشه خودش بره و یادش بگیره که البته تو پرانتز بگم که خودش به نظر من پاس کردن قدم یازده یه لیسانس کامل میخواد بس که جلسه پربار و گرانبهاییه ومن خودم هنوز تو کَفِش موندم و شاید یک درصدش رو تو زندگیم اجرا میکنم، ببخشید دوستان بحث به بیراهه میره نمیدونم چرا🤔 اره داشتم میگفتم اصلا این تغییر رویه نمیدونید چه تغییروافزایش مداری در من ایجاد کردش
مثلا من خیلی از اینکه همش من به عنوان مادر خونه و همسر وظیفم این بود که خونه رو تمیز کنم و همه چی در نظم و انضباط باشه مقاومت داشتم از یه طرف دوست داشتم که یه خونه تمیز و مرتب داشته باشم ،واز یه طرف میگفتم خوب مگه فقط وظیفه منه و وقتهایی که مریم شایسته رو میدیدم که چه طور با عشق وبدون هیچ غُرزدن وناراحتی داره این همه کارهای پردایس رو انجام میده اصلا شوک میشدم و با خودم میگفتم که واقعا چه ذهنیتی داره، چه دیدگاهی داره که اینجوری با عشق وباجون دل کار میکنه و تازه به همه کارهاش هم می رسه، چون من به شخصه فقط وقتهایی که نشسته بودم و داشتم فایل های دوازده قدم رو گوش میکردم و نُت برداری میکردم ،احساس ارضا شدن و راضی بودن رو داشتم و خدارو شکر با باور اینکه من همواره در حال هدایت شدم هستم واینکه خداوند من رو به راه های درست هدایت میکنه تونستم این معضل عظیم رو که اکثر مواقع حال من رو بد میکرد و احساسم رو خراب میکرد حل کنم
اره دوستان به خدا همه چیز تغییر باور و نوع نگاهمون به زندگیه یه روزی همین ندای درونم گفت ببین زیبا جون حالا هی شب تا صبح بشین فایل گوش کن ونت برداری کن وقتی تو نتونی از همین کارهای روزمره زندگیت احساس لذت ببری وشکرگزار باشی در هیچ شرایطی نخواهی توانست لذت ببری ،لذت بردن و حفظ احساس خوب و کنترل ذهن تو همین مواقع هست که ظرف تو رو بزرگ میکنه وتورو در مدارها و موقعیت های بهتر وبالاتری قرار میده، وقتی اون جمله مریم جون رو تو یکی از سریالها شنیدم که گفت هرچی به این پردایس خدمت کنی باز کَمه، دیگه تمام معادلات ذهنی من به هم ریخت این کامنت رو اینجا نوشتم چون مطمئنم مشکل خیلی از خانم های متاهل و بچه دار این خانواده صمیمی هست که ماهم دوست داریم بافراغ باز وبدون هیچ استرسی بشینیم و کامنت بخونیم وکامنت بنویسیم و خلاصه عین بقیه بچه ها تمام فایل هارو ببینیم و با هر فایل تمام کامنتهاشو بخونیم و واقعا چه لذتی از این بالاتر ،به قول استاد که گفتن من اصلا از بودن در این پردایس واین وضعیتم احساس کمبود وناراحتی ندارم و همش لذته، استاد به خدا برای ماهم اینجوریه من اصلا اینجا زمان و مکان رو نمیفهمم انگار در یه دنیای دیگه ای وارد شدم، ولی خوب واقعیت زندگی همه ماها چیزهای دیگه ای هم هست، ولی به شکر الله مهربون من این باورهای مخرب و ترمزهای ریزم رو تشخیص دادم وخیلی خوب دارم روش کار میکنم، پس چطور مریم شایسته داره هرروز تو سایت ساعتها کار میکنه، بعد هم به کارهای پردایس و جوجه هاش رسیدگی میکنه ،همه جا هم همیشه تمیز و مرتبه ،بعد هم خوب به عنوان عزیز دل استاد یه سری وظایف دیگه هم برعهدش هست پس هیچ فرقی با من نداره ومن هرچی بگم همش عذر وبهانست، اره دوستان عزیزم منم شروع کردم به تغییر باورهام والبته که باید استمرار داشته باشم، باید فراموششون نکنم ،نباید بزارم نجواها به سراغم بیاد که خدارو شکر به لطف آموزشهای دوازده قدم سریع مچشو وافسارشو میگیرم و میره پی کارش، من الان در وضعیتی هستم که هر کاری که میکنم حتی ظرف شستن کاملا یقین و باور دارم که دارم یه کار الهی میکنم تمام کارهای روزانم از جزئی وکلی رنگ خدایی گرفته و اصلا حال وهوای دلم تغییر کرده، چون دیگه عذاب وجدان ندارم که چرا من الان به جای اینکه فایل گوش کنم واگاهی هامو زیاد کنم الان دارم این کارهای بیهوده رو انجام میدم، چون دیگه اصلا هیچ کاری برام بیهوده نیست، همه کارهام در جهت رضای خداست، برای خداست و اول باخدای خودم حساب وکتابمو میکنم و اعتبار کارهامو میدم به خودش بعد با لذت و شادی فراوان اون کارها رو انجام میدم و چون دارم لذت میبرم ازش وچون دارم دیگه فرکانس درستی همراه با احساس خوب به کائنات میفرستم، همین کارهای به ظاهر تکراری وروزمره من هم داره در رسیدن من به خواسته هام به من کمک میکنه ،چون من حالم خوبه، چون من احساسم خوبه و تازه از همه مهم تر این احساس خوب باعث یه عالمه هدایت من به راهکارهای ساده تر، لذت بخش تر و درست تر ومستقیم تری میشه وکاملا اثراتشو دارم تو زندگیم میبینم، چون دیگه به جای اینکه من با دوقلوهام بجنگم سر درس خوندن آن لاین ، میبینم که اون ها خودشون با عشق بیدار میشن وبا تعهد میشینن پای درسهاشون ،خودشون هی پیگیر کارهاشون هستند ،چرا ؟چون مامانشون حالش خوبه ،انرژیش مثبته ،به اون انرژی اصلیه وصله ،صبح که از خواب بیدار میشه خودشو رو دوش خدا میزاره و اون همه کارهاشو براش ردیف میکنه، حتی میشه تکلیف حل کردن دوقلوهاش،اصلا منم دیگه مثل مریم جون عاشق تمیزی ومرتبی شدم و دیگه این کار برام زجر آور نیست که من همش باید مسئول نظم و انضباط خونه باشم ،چون به قول یه جمله گرانبهای خودش که روزها صد بار تکرارش میکنم و واقعا جمله الهی هستش واونم اینه که
(چه قدر انرژی تمیزی مثبته ) واقعا به نظر من تمیزی هم مثل ثروتمند شدن جزو معنوی ترین کارها محسوب میشه ،حالا میفهمم حس مریم جون رو چون تمام انرژی مثبت این نظم و انضباط به خودم برمیگرده،من الان دیگه منت نمیزارم به بقیه، اصلا دیگه به عزیز دلم غُر نمیزنم که وای من دیگه خسته شدم چه قدر از صبح با این بچه ها پدرم در اومد و دیگه تا آخرشو همتون بهتر از من میدونید ،وقتی کاری انجام میدم چون اولا اون کار رو برای خدا دارم انجام میدم و مطمئنم که خودش بهترین پاداشهارو برام داره و بعد هم الان میگم به خاطر خودم این کارها رو دارم انجام میدم در واقع دیگه یه جور خودخواهی مثبت هم توش هست چون من خودم هم عاشق نظم و انضباط وتمیزی هستم ،پس برای هدایت شدن به جاهای تمیز تر و مرتب تر باید خودم در این فرکانس باشم، باید خودم در این مدار باشم،واینجا بود که همه معادلات ذهنی من از رفتارهای مریم شایسته عزیز و دلیل خیلی از کارها ورفتارهاشو در واقع فهمیدم وبا پوست واستخونم لمسش کردم، اره دوستان اینه نتیجه سوالهای درست و کشف این همه باورهای نادرست که چه قدر در طول روز منو عذاب میداد و سعی داشت حال واحساس من رو خراب کنه،(والبته اینم بگم که همین تضاد کارهای روزمره و علاقه وعشق مفرط من به گوش دادن فایل های استاد من رو هدایت کرد به داشتن چندین هدفون بلوتوثی عالی و باکیفیت که اوناهم همش هدیه خدای عزیزم در پاداش به حفظ احساس خوبم بود که تاحد امکان در کارهایی که نیاز به تمرکز خیلی بالایی نداره ،من میتونم همزمان هم کارهامو انجام بدم وهم فایل گوش بدم) خدایا شکرت خودم خیلی لذت بردم ،خیلی بازم حرف دارم من که از فرط خستگی نا نداشتم صحبت کنم، الان مثل اول صبح دارم با انرژی از موفقیتهام وحال خوبم براتون مینویسم خدایا شکرت اینجاست که میفهمم و درک میکنم که مریم عزیز این همه انرژی رو از کجاش درمیاره، ممنون خواهر عزیز و دوست داشتنی من، ممنونم که اینجوری دستی از خداوند شدی برای ماها که بتونیم الگو سازی درستی داشته باشیم، من اون موقع ها که نوجوون بودم با خودم میگفتم خدایا آخه چرا فقط از حجاب حضرت فاطمه میگن یعنی اون به جز حجاب چیز دیگه ای برای الگو برداری نداشته و همیشه حضور یه الگوی خوب و مناسب رو در اعماق وجودم از خداوند میخواستم که به لطف سریعُ الاجابیش کاملا در مسیر همه اون هایی که تو مدار وفرکانسش باشند قرار داد، خدایا سپاسگزارم
زیبای عزیزم چقدددددر عالی نوشتی بانو
منم خیلی به این نکته توجه کردم و کلی خانم شایسته رو تحسین کردم.
هم ایشون هم استاد، برام سوال بود که چطور به همه کاراشون میرسن
بعد استاد فایل گذاشت و قصه هدایت خدا برای بردن مایع پاک کننده به پارادایس رو تعریف کرد
که چطور خانم شابسته بعدا بهش گفته اونم بیار
استاد گفتن وقتی کسی ازم میپرسه چطور این همه تجربه دارم و به همه کارام میزسم
میگم هدایت خدا
الان با خوندن کامنت بسیار فوق العاده شما از یک جنبه دیگهای این موضوعو بیشتر درک کردم
اینکه گفتید در راه خدا، برای رضا خدا
گفتم راست میگه، من اگر فکر کنم این خونه مال خداست و من با تمییز کردنش ازش تشکر میکنم که در اختیارم گذاشته
یا این پروژه از طرف خداست و من با خوب انجام دادنش، دارم سپاسگزاریشو به جا میارم
و دقیقا طبق گفته شما تمییزی این خونه به خاطر خودمه منتی سر بقیه نیست
همه معادلات حل میشن.
واقعا ممنون از شما
و همچنین شما خانم شایسته شجاع
دیشب نزدیک غروب از کنار یه باغی رد میشدم، توش پر دزخت و تاریک بود
خیلییی بیشتر تحسین کردم شجاعتتون
واقعا مرحبا
نگار عزیزم خداروشکر که کامنتم برای شما تاثیرگذار بود وخوندید امیدوارم که در بهبود روند زندگیتون این تغییر دیدگاه و باور کمکتون کنه ولی اینو به خودم هم یادآور میشم که باید بدونیم صرف دانستن یه آگاهی کافی نیست باید اون رو تکرار کنیم ومدام یاداوری که دیگه تبدیل به یه باور درست وریشه ای در وجودمون بشه موفق باشی دوست همفرکانسی من
«چون دیگه به جای اینکه من با دوقلوهام بجنگم سر درس خوندن آن لاین ، میبینم که اون ها خودشون با عشق بیدار میشن وبا تعهد میشینن پای درسهاشون ،خودشون هی پیگیر کارهاشون هستند ،چرا ؟چون مامانشون حالش خوبه ،انرژیش مثبته ،به اون انرژی اصلیه وصله ،صبح که از خواب بیدار میشه خودشو رو دوش خدا میزاره و اون همه کارهاشو براش ردیف میکنه»
با سلام خدمت شما.
این بخش از کامنتتون خیلی تأثیر گذار بود و لازم دیدم از شما تشکر کنم بابت کامنت فوقالعاده تون .
من وقتی به عنوان یک نوجوان مادرم رو میبینم که با وجود ویژگی های مثال زدنی ای که داره ، ابتدا با درس و مشق من ( در دوران دبستان ) و حالا با درس و مشق برادر کوچیکم مشکل داره ، خیلی ناراحت میشم و بار ها سعی کردم که ایشون رو راهنمایی کنم ولی مثل اینکه هدایت فقط دست خداست .
امیدوارم همه ی خانواده ها به مسیر صلح و آرامش قلبی و عشق بینهایت هدایت بشن .
باز هم از شما و آگاهی ای که به اشتراک گذاشتید ، ممنونم 🙏🙏🙏
به نام خداوند وهاب
سلام به دوست من زیبا که الحق اسم برازنده اییه برای این همه زیباییه ظاهری و درونی
دوست عزیزم با تمام وجودم ازتون تشکر میکنم که کامنت به این با ارزشی رو که میتونستید تو ی دوره بنویسید اینجا نوشتید تا ما بهش دسترسی داشته باشیم و باور کنیم وقتی استاد میگن کامنت بچه های دوره ها چه فرق اساسی با بقیه کامنتها دارن رو عمیقتر درک کنیم.
من رفتم داستان هدایت شما رو هم خوندم و این توضیحات زیبای شما از دوره ی دوزاده قدم براستی من رو بیشتر از پیش تشنه ی اطلاعات انها کرد .
از اعماق قلبم برای این کامنت زیبا سپاسگذارم و براتون هرآنچه از خدا میخواهید رو میخوام
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
دوست عزیز وزیبابین من
منم ازت تشکر میکنم واقعا استاد درست میگه که این انرژی چندین برابر به خودت برمیگرده چون من کلا کامنتم رو فراموش کرده بودم ولی به لطف شما دوست عزیز وهمفرکانسیم اومدم و این کامنت گرانبهام رو که در بهترین حالت فرکانسیم بودم رو باز دوباره خوندم ولذت بردم واقعا حالا حرف های استاد برام بیشتر ثابت میشه که میگه من خودم فایل های خودم رو چندین بار گوش میدم چون همه ما در حالتهای متفاوت فرکانسی هستیم و وقتی لحظه ای میاییم ثبت میکنیم این آگاهی هارو خیلی بعد ها بهمون کمک میکنه خیلی خوشحالم خدارو شکر که برای شما هم مفید بود
و یه نکته مهم دیگه که اینجا خوبه که باز برا خودم متذکر بشم همین تکرار وتکرار اگاهی هامونه فقط وفقط صرف رسیدن با یه آگاهی و نوشتن یه کامنت خوب کافی نیست اینقدر باید این آگاهی در وجودت رخنه کنه که شخصیت تورو عوض کنه باورهاتو شخم بزنه و باور جدید به جاش جایگزین بشه یعنی رفتارت از بیخ وبن عوض بشه
سلام به خدای مهربونم. خدای دوست داشتنی خدای زیباییها، خدای بچه های پرودایس💐💐💐💐. خدایابرای اینهمه انرژی که به این خونواده عزیز و گرامی ودوست داشتنی دادی ممنننننننونتتتتتم💖💖💖💖زیبایی های زندگی من شده زندگی دربهشت عباس منشی ها. ازخونواده عباس منشی ها دارم درس یاد میگیرم. یه عمرازدیگرون درس یاد گرفتیم بازم میگم خدایا برای همه اون درسهایی که توی زندگیم تجربه کردم شکرگزارتم. اما الان، این زیبایی مسیر برام لذتی دیگه به همراه داره. این مسیر بهشته. مسیری بوده که باید ازجهنم عبور میکردی تاطعم بهشت روبچشی. با صدای استاد عباس منش جون میگیرم. دوست دارم فقط صدای این بزرگمرد روبشنوم. این کورش زمان که میخوادصلح وصفا تو وجودمون برقرار باشه💖دوستت دارم استادعزیزم. شایسته خانم عزیز ودوستداشتنی ومهربان.خواهرگرامی وارجمندم بهتون خداقوت میگم💪💪💪دمت گرم شمایه الگوی فوق الاده ای.، یه بانوی بزرگ. برای همه محبتهایی که داری نشون میدی. برای همه عشقی که پای این خونواده گذاشتی. برای همه جسارت، شجاعت، همت، کرامت، قداست وخیلی صفات ارزشمند دیگه ای که خدابهتون عطا کرده ارزوی خوشبختی دارم. برای همه خونواده عباس منشی ها 🥰🥰🥰🥰🥰
,,😭😭😭😭😭😭😭خدای من خدای من خدای من ممنونم که آنقدر سریع الجوابی من اشک شوقم تا صبح دیگه بند نمیاد
دوست خوبم زیبای من عزیزدلم کامنتت واقعا ارووممم کرد همین امروز توی تمرین ستاره قطبی نوشتم دوست دارم به کارهای روزمره ام با عشق برسم دوست دارم بیشتر به همسرم و فرزندم توجه کنم کارهام رو با عشق و برنامه ریزی انجام بدم و از خدا خواسته کمکم کنه تا بتونم با عشق و علاقه این راه رو شروع کنم و توش ثابت قدم باشممم و این کمک خدا جونم جانانم به من بودددد ازت خیلی سپاسگزارم که آنقدر لایقی که خداوند تو رو برای کمک کردن به من فرستاد ازت سپاسگزارمم که عزیزدل خدایی خیلی دوستت دارم ممنونم ممنونم
سلام بر زیبای نازنینم
سلام جان دلم
سلام قلب من
من دیوانه شدم از این همه عشق از این همه احساس خوبت چقدر زیبا گفتی 12 قدم با ادم چه میکنه چقدر زیبا گفتی از تک تک درک بی نظیرت چقدر زیبا احساس خوب را برایم تعریف کردی عاشقتم
جان دل من بی نهایت عاشقتم بی نهایت تحسینت میکنم ععشق زیبای من عاشقتم من
الهی که همیشه غرق عشق خداوند غرق عشق ناب و بی نهایت لذت وارامش باشی عزیزدلم
تو عشق منی عزیز دلی نفس ،آخه چه قدر تو بیان واحساس زیبایی داری قربونت بشم من ،منتظر خوندن کامنت های بینظیر وسرشاراز آگاهیت تو دوازده قدم هستم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَهُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ» ؛ (ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺮ ﺍُﻣّﺘﻲ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻴﻢ [ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺑﮕﻮﻳﺪ] ﻛﻪ: «ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻮﺕ ﺩﻭﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ.» ﭘﺲ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺑﺮ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ، ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ، ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻛﺎﺭ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ (٣6 نحل)
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار. و همچنین دوستان نازنینم در این سایت. یه حسی منو ترغیب میکنه کامنت بذارم ولی هیچ ایده ای ندارم چی بنویسم. ولی تجربه ثابت کرده باید به احساس درونی مون اعتماد کنیم.
in God we trust
اینو به سبک برنامه تقویم تاریخ رادیو بخونید «امروز یکشنبه ششم اسفند ماه 1402 مصادف با نیمه شعبان 1445 و مصادف با 25 فوریه 2024 میلادی … دو سال پیش در حدود چنین روزهایی سوم اسفند 1400 نامبرده اولین کامنتش رو توی سایت گذاشت. زیر فایل مثل ابوموسی نباشید…»
abasmanesh.com
من توی این مدت دوسال 2025 تا کامنت گذاشتم و این 2026می هست که دارم مینویسم. این فایل نشانه امروزم بود ولی خب من فقط به این فایل اکتفا نکردم و قسمت 85 و 86 رو هم دیدم و لذت بردم. بعنوان یه شاگرد سال دویی که وارد سال سوم شده و داره روی خودش کار میکنه میگم واقعاً ارزششو داشت. واقعاً ارزششو داشت 775 روز شاگردی کردن ؛ واقعاً ارزشش رو داره بقیه عمرمون رو به شاگردی در کلاس درس توحید سپری کنیم. وقتی به عینه میبینم چرخ زندگی چقدر بهتر از گذشته داره برام میچرخه. و من به انسان بهتری تبدیل شدم. چرا نباید ادامه بدم؟ با عین حالی که من از عملکرد خودم چندان راضی نیستم و میگم باید بهتر باشه.
یادمه چند ماه پیش یه اتفاق خیلی ساده برام افتاد، یه sms واریز به حساب داشتم مبلغ 4 هزار تومان، آره درست خوندین فقط 4 تا دونه هزار تومنی. با چهار هزار تومن یه دونه آب نبات هم نمیشه خرید. ولی واکنش من این بود الهی صد هزار مرتبه شکر، این یعنی یه اتفاقاتی داره میافته. این یعنی تغییر. یا چند وقت پیش یه دختر بچه سه چهار ساله یه سکه بهم داد، یه سکه 500 تومنی که فکر نکنم بانک مرکزی دیگه سکه ضرب کنه ولی من میگفتم ببین این یه نشانه است. خدا رو شکر . خدایا تو داری با من حرف میزنی. از طریق یه کودک با روح پاک و بدون ذهنیت کمبود، بدون ذهنیت مقایسه و با عزت نفس و احساس لیاقت بالا. اینها من رو به یاد ایمیل خانم رزا انداخت توی فایل گفتگو با دوستان که میگفت وقتی ایمیل زدم به یه شرکت مهندسی بهم جواب دادن: خانم ما شما رو نمیخوایم من خدا رو شکر کردم میگفتم این یعنی یه پله تغییر، این در گذشته نبود، تا پیش از این اصلا بهم جواب هم نمیدادن… خب واکنش جهان هستی در مورد شکرگزاری من چی بود …؟
طی روزهای گذشته چیزی حدود 20 میلیون(یا شاید هم بیشتر، اصلا حساب نکردم) از جایی که فکرشو نمیکردم واریزی های مختلف داشتم، مثلاً از دوست عزیزی که بابت یه پروژه آموزشی که با هم انجام دادیم همینجوری 5 میلیون برام کارت به کارت میکنه ، تا پاداشی که توی محل کار out of nowhere به حسابم واریز میشه یا چند بار کارت هدیه و چیزایی دیگه و این در حالیه که اینها در گذشته نبود. قبلاً من توی هزینه های روزمره ام گیر بودم ولی الان قسط هامو دو تا دوتا پرداخت میکنم تا هرچه زودتر debt free بشم. (اینها فقط و فقط واریزی عددی به حسابم بود، که میشه با اعداد و ارقام حسابش کرد؛ اینکه از این ور و اونور خداوند دستانش رو میفرسته سراغ من و برام گوشت و ماهی میارن و میگن فلانی بیا همینجوری اینا رو برات آوردیم ، یاد مثال نون میافتم توی جلسه اول قدم سوم ، که استاد میگه همسایه میاد برات نون میاره ولی تو مراحل کاشت و برداشت گندم رو ندیدی… مراحل پخت نون رو ندیدی ولی فرکانسهای شما داره کار میکنه ؛ الحمدلله رب العالمین برای قوانین بدون تغییرش) من الان باور دارم که آجرها و متریال خونه من یه جایی داره حمل میشه، مهندس داره پلان ها رو ترسیم میکنه، ورقهای بدنه ماشین جدیدم رفته زیر دستگاه فورج و داره شکل میگیره و میره برای رنگ آمیزی و موتورش داره از گمرک ترخیص میشه و و و …
باورتون … میشه ، مطمئنم که باورتون میشه و شما فرکانس صداقت رو دریافت میکنید … منطقه جنوب کشور توی دی و بهمن و اسفند و فروردین خیلی شلوغ میشه. یعنی توی یه شهر کوچیک ساحلی مثل عسلویه یا بوشهر باید ساعتها توی ترافیک بمونی و 90درصد ماشینهایی که تردد میکنن مسافر هستن، وقتی دیشب یه چندتا کار داشتم میگفتم ارباب من میخوام شام بگیرم، و برم عطاری یه شربت سینه بگیرم و یه ذره پودر قهوه از قهوه فروشی … فرمون ماشین دست شماست ، خودت هدایت کن هر جایی که جای پارک بود من باید اونجا بایستم. و توی اون شدت ترافیک عسلویه به راحتی کارم انجام شد و برگشتم خوابگاه. با احساس خوب و مثبت و براحتی. این درحالی بود که درگذشته شرایط به این شکل نبود. تا به ترافیک میخوردم کلی بد و بیراه میگفتم این چه وضعشه، چرا اینجوریه ، چرا فلان و چرا چنان … باور کنید ارزششو داره اینجا شاگردی کنید و من تازه شروع راه هستم. باور کنید ارزششو داره به راحتی چرخ زندگی بچرخه؛ همکارام رو میبینم که وقتی واریز به حساب دارن شروع اعصاب خوردیه براشون و با زن و بچه باید سر و کله بزنن که این چندرغاز رو من چیکارش کنم، ولی من میگم ارباب ازت متشکرم ، ارباب خودت هزینه ها رو مدیریت کن برام من به تو بیشتر از خودم اعتماد دارم.
چند روز پیش خاطرات یه خلبان بسیار شجاع ایرانی رو میخوندم (کاپیتان حسینعلی ذوالفقاری) که زمان جنگ فقط 28 سالش بوده و چقدر نترس و شجاع بود. میگفت هر وقت میرسیدم چند قدمی هدفم، میگفتم: Hello God, I’m doing my best, you have the control…
و میگفت آخرین ماموریتی که رفتم که هواپیمام رو زدن و من اسیر شدم، بهم گفته بودن به احتمال 95 درصد این ماموریت بدون بازگشته ولی من با خنده به فرمانده ام گفتم من میرم، اگه ما نریم کی بره؟ و میگفت وقتی منو زدن و هواپیما آتیش گرفت و ما پرت شدیم بیرون اینقدر با تیربار به طرف شلیک کردن که چترم سوراخ سوراخ شد ولی من به سلامت رسیدم زمین ، افتادم وسط میدون مین، به خودم اومدم دیدم یه مین زیر بغلمه و یه مین وسط پاهام ولی خودم سالمم، «اونجا بود که خدا رو دیدم و ازش پرسیدم چرا منو زنده نگه داشتی؟» یا وقتی که اسیر شدم و منو کتک میزدن میگفت من آرامش داشتم و لذت میبردم هیچوقت توی عمرم اینقدر آرامش نداشتم.
تمام خاطرات این خلبان برای من کلاس درس توحید بود. وقتی سیمت وصل باشه آدم احساس آرامش میکنه ؛ بقول شعر مولانا «در شکست پای بخشد حق پری ؛ هم ز قعر چاه بگشاید دری ؛ تو مبین که بر درختی یا به چاه ؛ تو مرا بین که منم مفتاح راه»؛ در ادامه خاطرات کاپیتان ذوالفقاری میگفت یه جایی هواپیمام آسیب دید خودم سالم بودم. دست چپم بیکار شده بود چون اهرم کنترل گاز از کار افتاده بود، با دست راست به تنهایی نمیتونستم پرواز کنم ، کنترل رو سپردم کابین عقبم… «اونجا آدم قدرت خدا رو میبینه ، که هر دو دست باید در تعادل باشند ، خداوند میگه میخوای به عظمت من پی ببری به دستات نگاه کن» فکر کنم منظورشون این آیه بود «بَلَىٰ قَادِرِینَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ؛ آرى، ما قادر هستیم که سر انگشتهایش را برابر کنیم».
اینها رو گفتم که بگم هر چیزی برای من کلاس درس توحید شده. وقتی استاد توی فایلها میگن: «همه چیز توحیده» واقعاً «همه چیز توحیده».
توی قسمت 85 و 86 استاد عباس منش و استاد شایسته به مرغ و جوجه ها غذا میدادن و کلی ذوق میکردن از غذا خوردن جوجه ها و این جریان زیبای زندگی که در حرکته … گفتم خدایا این دوتا انسان اینقدر از پرورش و غذا دادن به چندتا مرغ و جوجه اینقدر ذوق زده آن ، خدایا تو از رزق و بخشش و بخشایشگری به بندگانت چقدر ذوق زده ای؟ تو چقدر مشتاقی من بیام به درگاهت و متنعم بشم؟ وقتی این همه نعمت رو خلق کردی و گفتی براحتی استفاده کن، معلومه که تو مشتاقی ، مشتاق تر از خودم به متنعم شدنم از نعماتت ، چون اساس جهان بر گسترش نعمتها ست.
خداوند رو بینهایت شاکر و سپاسگزارم ؛ ازت متشکرم ارباب نعمت گسترم.
استادان عزیزم از شما هم ممنون و سپاسگزارم بخاطر این فایلها و این درسها و اینکه شجاعت به خرج دادین و به ایده ها و الهامات الهی عمل کردین و آغازگر راهی جدید توی دنیا شدید.
دوستان عزیزم ازتون متشکرم ، و ازتون عذرخواهی میکنم که هنوز نتونستم کامنت های پر از عشق تون رو جواب بدم.
در پناه جان جانان ، ارباب قشنگمون رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
حم﴿١﴾
حاء، میم
عسق ﴿٢﴾
عَین، سین، قاف
کَذَٰلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٣﴾
این گونه خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم به سوی تو و کسانی که پیش از تو بودند، وحی می کند.
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿4﴾
آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ ۚ وَالْمَلَائِکَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿5﴾
نزدیک است آسمان ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی] بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلام،امیدوام حال دلت عالی باشه و روی فرکانس توحید سوار باشی،اوضاع مومنتوم در چه حاله …؟!رو به راهی؟! رو به رشدی؟!
این کامنت رو درحالی برات مینویسم که استاد اومده سر کلاس و جلسه سوم ،منم یک گوشه ی کلاس نشستم منتظرم قلبم برای دریافت هدایت باز بشه تا بتونم بنویسم،اما الان دستور اومد از نوشتن برای شما شروع کنم.
راستی،هدایت قرآنیت،سوره ی شوری بود …خیلی این سوره رو دوست دارم،جاش بود که دوصفحه ی اولش رو کپی میکردم برات مینوشتم،ولی خب من 5تا گل اولش رو گلچین کردم،مابقیش رو با خدای خودت تنهایی بخون…
این فایل امروز نشانه ی روزانه م بود…بعداز گوش کردن به صحبت های استاد شایسته ،اومدم آخرین کامنت رو خوندم دیدم این آیه رو نوشته :
وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ,قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا
هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود، خدا راه بیرون شدن را بر او میگشاید و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند. هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز قدر و اندازهای مقرّر داشته است.
خداروشکر پیغام خدا در بهترین زمان و مکان،به دستم رسید و باعث شد از سر صبح جلوی ایجاد مونتوم منفی رو بگیرم و خودم رو توی همون مدار حفظ کنم.
ظهر هم دنبال یک هدایت بودم که بتونم کانون توجه ذهنم رو جای درست نگه دارم که انگار یکی بهم گفت کامنت هارو بزن به ترتیب امتیاز و دیدم کامنت شما،٣ سال بعد از آپلود شدن این فایل روی سایت،تاپ کامنته… هم تحسینت میکنم هم ازت سپاس گزارم که به ندای قلبت گوش دادی و این کامنت رو نوشتی ،درسته که یک سال پیش خونده بودمش،اما نیاز بودم اسفند امسال هم روزیم بشه و قلبم رو روشن کنه.
دعا میکنم این تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه،ببخشید اگر خیلی انرژیش مثبت نبود،تلاش آگاهانه برای حفظ حرکت اولیه ی دوچرخه ی ذهن بود و البته که دستور نوشتن از جای دیگه صادر شد …
راستی امروز غروب هم تو افکار خودم غرق بودم و تموم تلاشمو میکردم که اتصالم رو با اون بالایی حفظ کنم که یهو نیلا یک شکلات داد دستم گفت مامان ببین! روی این شکلات نوشته کیش!
و خدایی هست مهربان تر از مادر …و از هرجایی برات نشونه میفرسته که من حواسم بهت هست…فقط پیش برو …
که داند به جز ذات پروردگار،که فردا چه بازی کند روزگار ؟!
همین …تلگراف فرتیش.به امید دیدارت در بهترین زمان ومکان و در پناه نور میسپارمت،الله یارت باشه همیشه.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«لَّقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا»
(ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺯﻳﺮ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻴﻌﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺖ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩ)
«وَمَغَانِمَ کَثِیرَهً یَأْخُذُونَهَا وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»
ﻏﻨﻴﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻰﺁﻭﺭید، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ)
«وَعَدَکُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ کَثِیرَهً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَکُمْ هَٰذِهِ وَکَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنکُمْ وَلِتَکُونَ آیَهً لِّلْمُؤْمِنِینَ وَیَهْدِیَکُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا»
(ﺧﺪﺍ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﺪ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﭘﻴﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ، ﻭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ)
18-20 فتح
—————————————————————————
سلام و درووووووود فراوووووووووون به سعیده جان نورانی پروردگارم. الهی که حال دلت عالی و مثبت و توحیدی باشه. و همیشه و هر لحظه در مدار توحید و نور هدایت رب العالمین باشی.
یادته لقب نورانی رو برای چی گذاشتم کنار اسمت. یادمه یه زمانی بود چندتا کامنت نوشته بودی و هر بار هدایت میشدی به آیه «اللهُ نورُ السَماواتِ و الأرض» و من قلباً تحسینت میکردم که چقدر انسان توحیدی و نورانی هستی که هر بار به آیه نور هدایت میشی.
یه دوست عزیزی بود توی اینستا حرفهای انگیزشی میزد به نام آقای سهیل سنگر زاده، میگفت: صبحت بخیر جون دل، برقراری عزیز، سرکیفی؟ پاشو ادا حال بدا رو درنیار . حال منم بهت میگم پاشو ادا حال بدا رو درنیار.
هدایت قرآنی گرفتم سوره فتح اومد. استاد توی قدم نهم میگه خداوند وعده های خوبی به ما میده ، و ما باید هزار بار تکرارش کنیم. وعده فتح قریب. بفرما یبار دیگه هدایت قرآنی رو نگاه کن. فتح قریب نزدیکه، موفقیت نزدیکه، وعده خداوند حقیقته، چه کسی راستگوتر از خداوند به وعده خویش؟
«قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» خدا به موسی و هارون میگه من که اجابتتون کردم ، من که سمت خودم رو انجام دادم. ببین اجیبت فعل ماضیه، استاد عباس منش همیشه روی افعال مضارع قرآن تاکید داره. مخصوصاً توی جلسه سوم دوره «هم مدار با جریان خداوند» اما من میخوام نظرتو به اجیبت جلب کنم که فعل ماضیه، گذشته است. من سمت خودمو براتون انجام دادم، تمومه، پرونده اش رو بستم. الان نوبت شماست، که استقامت بورزید و از مسیر قانون منحرف نشید. همین مسیر رو ادامه بدی درخواستت چند مدار بالاتر موجوده.
به خودت هزار بار بگو خدا تو رو اجابت کرده، سمت خودشو انجام داده ، وعده خداوند حق و حقیقته، من من من من باید سمت خودمو درست انجام بدم. بندگی کنم. تغییر کنم، توحیدی تر باشم. خدا سمت خودشو آلردی انجام داده. خداوند نیازی نداره برای اجابت من تکامل طی کنه، منم که باید تکامل طی کنم با خواسته ام هم مدار بشم.
باید هزار بار به خودمون بگیم فتح قریب نزدیکه. برای شروع همین دوره جدید «هم مدار با جریان خداوند» منو هدایت کرد به آیات ابتدایی سوره مریم. «ذِکْرُ رَحْمَهِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا» خداوند بهم وعده رحمتش رو داده، من چرا باید کفور و ناسپاس باشم و وعده بر حق خداوند رو ایگنور کنم و به نجوای شیطان گوش بدم. شیطانی که خودش اعتراف کرده من هیچ قدرتی بر شما ندارم.
پاشو ادا حال بدا رو درنیار.
«فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا»
یه شوخی کنم؛ ببین خود خدا هم میدونه ما بندگانش چقدر شکمو هستیم، میخواد حال بنده هاش رو خوب کنه اول بهشون غذا تعارف میکنه. راضیم ازت پروردگارم.
خدایا من شکمو نیستم فقط دوست ندارم نعماتت اسراف بشه و از بین بره، همین؛ بالاخره طبیعت برای فراهم کردن اینها زحمت کشیده.
—————————————————————————
صبح بعد از اذان صبح همینجوری گزینه استخاره رو زدم هر جا باز بشه قرآن گوش بدم. سوره نور باز شد. و بعد رسید به آیه 30 سوره نور که به مومنان میگه قسمتی از نگاهتون رو کنترل کنید ، یه نکته برام داشت که میخواستم برات بنویسم ولی وقتی شروع کردم به نوشتن مسیر هدایت یه سمت دیگه رفت.
ان شاالله خداوند هدایتم کنه بتونم توی یه کامنت دیگه بنویسمش.
—————————————————————————
«به آبِ روشنِ می عارفی طهارت کرد ؛ عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کرد»
همین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید ؛ هِلال عید به دورِ قدح اشارت کرد»
خب اینم از فال حافظ ؛ حافظ هم داره میگه خبرهای خوبی در راهه. دیگه حافظ شیرازی هم داره برات کامنت مینویسه.
آب روشن مِی نماد خبرهای خوب و خوشه، همون قره اعین که توی آیه 17 سجده بهش اشاره شده.
میخانه نماد درگاه الهیه، وقتی توی شعر حافظ عارف میره به میخانه، یعنی در واقع رفته به درگاه خداوند گیوآپ کرده که «خدایا همه چی از جانب خودته، من هیچی نیستم. من از عقل خودم هیچی نمیدونم» ؛ می و شراب ویژگیش اینه که قدرت عقل بشری رو از کار میندازه. خب حافظ داره میگه رو عقل خودت حساب نکن. روی قدرت و آگاهی و جریان هدایت الهی حساب کن. میخانه توی شعر حافظ حکایتش اینه.
هلال عید، (هلال عید فطر) هلال ماه، نماد پایان یه مرحله و شروع مرحله جدیده. یه ماه جدید شروع شد. مهمترین رویت هلال برای مسلمانان عید فطره که پاداش یه ماه بندگی شون رو میخوان دریافت کنن. یه مرحله تمومه، مرحله جدید آغاز شده. پاداشتو گرفتی. اجابت شدی. یه کوچولو دیگه مونده. چندتا مدار بالاتر.
نکته اش این که این بیت همزمان شد با شروع ماه مبارک رمضان، که قطعاً خبرهای خوبی در راهه.
میخواستم فقط یه بیت از حافظ بنویسم و کامنتم رو تموم کنم. بازم کلی حرف زدم از بس ذوق کردم.
میدونم از طولانی بودن کامنت استقبال میکنی. از خدا میخوام این کامنت رو در بهترین زمان و مکان بدستت برسونه، و باهاش احساست رو مثبت تر و توحیدی تر کنه.
راستی دیشب یه نقطه آبی داشتم، کامنت رو باز کردم و خوندم و چند دقیقه بعد بازم نقطه آبی داشتم، ولی هر چقدر رفرش میکردم کامنت جدیدی ندیدم. ساعت حدود 4 صبح بود که بازم رفرش کردم و کامنتتو دیدم. بخاطر اینه که یه کم دیر کامنتتو دیدم و با تاخیر امتیاز دادم. خلاصه ببخشید دیگه.
—————————————————————————
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی باشی سعیده جانم.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ(٢56 بقره)
اللّه خدایى است که هیچ خدایى جز او نیست. زنده و پاینده است. نه خواب سبک او را فرا مىگیرد و نه خواب سنگین. از آنِ اوست هر چه در آسمانها و زمین است. چه کسى جز به اذن او، در نزد او شفاعت کند؟ آنچه را که پیش رو و آنچه را که پشت سرشان است مىداند و به علم او جز آنچه خود خواهد، احاطه نتوانند یافت. کرسى او آسمانها و زمین را در بر دارد. نگهدارى آنها، بر او دشوار نیست. او بلندپایه و بزرگ است.
=====================================
حمیدِ حنیف عزیزم سلااااام!
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربانم از یک قلب آروم و پر نور فِرام شمال ایران تووو جنوب کشور!
حالت چطوره؟!رو به راهی؟! روووبه رشدی؟! مونتوم ها چطورن؟! اسنو بال افکت ها تحت کنترله؟!
اصلنم نمیدونم چرا دست به تلگراف شدم:)جز یک قلبی که من رو دعوت به نوشتن کرده …
احساس میکنم چرخ های زهواره در رفته ی دوچرخه م داره راه میفته! شبیه کسایی که فراموشی گرفته بودن،داره یادم میاد دلیل نتایج شگفت انگیز قبلی چی بوده و دارم تاتی تاتی کنان پیش میرم …
از قلبی که باز شده،از هم زمانی ها،از آیه هایی که دارم میشنوم…میفهمم که داره دوچرخه راه میفته…من فقط باید یکم بیشتر رکاب بزنم!همین!
چقدر تسلییم بودن خوبه!چقدر رها شدن در آغوش خداوند خوبه،چقدر به یاد آوردن معجزه های گذشته،حال آدمو دگرگون میکنه …خلاصه که اینجا اوضاع و احوال فرکانسی در حال رو به راه شدن است،آنجا چطور…؟!
راستی ممنونم برای تلگراف فوق العاده ای که برام فرستادی!واقعا آب روی آتیش بود …به قول فاطمه جان علی پور شما فقط بیا و از قرآن بنویس !شما فقط بنویس …اون آگاهی که از سوره ی نور نوشتی هم من رو شگفت زده کرد !پسر توی کدوم مدار ها سیر میکنی اینجوری توی جامت روپر از نور میکنه …؟!
خوش به سعادت… خوش به حال قلبت …
من امروز ٣ بار پشت سرهم هدایت شدم به آیه ١6 ق:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
همانا انسان را آفریدیم و همواره آنچه را که باطنش به او وسوسه می کند، می دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم.
برای همین گذاشتمش روی پروفایلم یک مدت جلوی چشمم باشه،یکم بفهمم خدا داره از چه قدرتی صحبت میکنه …خدایی که از رگ گردنم به من نزدیک تره …
از خدا سپاس گزارم که منت سرم گذاشته ٣ سال به صورت مستمر من رو توی مسیر نگه داشته …واقعا حمید نعمت توحید و آرامشش رو با چقدر هزینه میشه خرید …؟!حتی گاهی دلم میخواد برگردم به سال اول دانشجوییم که فارغ از اینکه کجا بودم و مشغول چه کاری بودم،به جای چسبیدن به نتیجه یا دنبال راه حل گشتن،فقط خودمو تو آغوش خدا رها کرده بودم …و بعد بوم بوم بوم اتفاقات عالی همینجوری وارد زندگیم شد…
ولی از یک جایی بعد به قول استاد ما یادمون میره دلیل نتایجمون رو…و اصل رو گم میکنیم،بازم خداروشکر خیلی تو جاده خاکی نموندیم…خدا هوامون رو داشت و با انگشت کوچیکه ش پشت یقه ی لباسمون رو گرفت و بلندمون کرد و پرتمون کرد وسط جاده :) گفت جریان ازینوره:) هم جهت با من بیاین :)والا به خدا …
خب اگر فکر کردی که تلگراف تمومه سععععععععخت در اشتباهی،به جبران تلگراف قبلی که انرژیش زیاد مثبت نبود …دیگه چه خبر :) اینجا کجاست که با عینک ریبن برامون عکس گرفتی؟!خداوکیلی حال میکنی با دریای جنوب نه …؟!
بالاخره که چی! من برمیگردم جنوب تر :) حالا ببین :)
نشونه ها اشتباه نمیکنن!دیر و زود داره،سوخت و سوز نداره!فقط امیدوارم این بار که برگشتم سر اسباب کشی شما و رضوان جا خالی ندین :)
نصف شبی یاد یک خاطره افتادم:)یادته برات نوشته بودم لباس شسته هارو پهن کردم روی جارختی توی (زِل،ذِل،ضِل،ظِل) آفتاب،بعد شب رفتم برشون دارم دیدم خیسن،جیغ کشششیدم این آفتاب مغز منو سوزوندههههه،چرا لباس ها خشک نشدن؟!تازه اونجا فهمیدم شرجی هوای جنوب یعنی چی:)))آخیبه دلم:) چه دلم برای اون روز ها تنگ شد:(
بگذریم :)
خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره،بهتر میدونه چه زمانی باید کجا باشم…من فقط باید با خیال راحت تسلیمش باشم.همین.
وبله بالاخره تلگراف فرتیش.
طبق رسم نانوشته انتهای تلگراف رو هم با نور قرآن بسته بندی میکنم و دعا میکنم انشالله در بهترین زمان و مکان به دستت برسه و مومنتومت رو مثبت تر کنه !
مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
به امید دریافت یک نقطهی آبی پربرکت دیگه ای ازت،در پناه نور میسپارمت…
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«الم»
(الف ، لام ، میم)
«تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ»
(ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ [ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖِ ] ﻛﺘﺎﺏ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ)
«هُدًى وَرَحْمَهً لِّلْمُحْسِنِینَ»
(ﻛﻪ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ)
«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُم بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ»
(ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﻣﻰﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺯﻛﺎﺕ ﻣﻰﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ)
«أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
(ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﻠﻨﺪﺍﻱ ﻫﺪﺍﻳﺘﻨﺪ ، ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ)
(سوره لقمان آیات 1-5)
—————————————————————————
سلام و درود فراوان به شما سعیده جانم. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه. یه پاسخ برای کامنت شما توی جلسه دوم نوشتم وقتی ارسال کردم دیدم نقطه آبی دارم. و خدا رو صد هزار مرتبه شکر از دل کامنت شما هدایت الهی و احساس مثبت دریافت کردم.
یه جایی نوشته بودی سه ساله داریم مسیر رو ادامه میدیم. یه لحظه به خودم گفتم آره واقعاً سه ساله من دارم اینجا شاگردی میکنم، سه ساله دارم اینجا مینویسم ، این خودش مومنتوم مثبته، یه حسی بهم گفت دمت گرم که سه ساله ادامه دادی، حواست هست که الان دو دوره ست، با آموزشهای استاد عباس منش آنلاین و هم مدار هستیم؟ این خودش نتیجه محسوب میشه. ما قبلاً از دوره های قدیمی استاد استفاده میکردیم. ولی الان با دوره هایی هم مدار شدیم که خود استاد داره میگه منم مثل شما دانشجوی دوره هستم و دارم روی خودم کار میکنم.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیک تره ، خداوند در وجود ما جریان داره . حکایت ماهی و آب.
خداوند کمکمون کنه به آرامش و توحید عملی برسیم. واقعاً ایمان داشته باشیم. حرکت کنیم با ایمان و با آرامش.
—————————————————————————
هدایت قرآنی هم ابتدای سوره لقمان اومد. و بازم مفهوم مومنتوم. این قرآن برای نیکوکاران مایه هدایته.
—————————————————————————
حوالی ساعت 1:20 بود که یه خواب دیدم از خواب پریدم. خواب نیروی دریایی. دیدن خواب نیروی دریایی برای من کابوس محسوب میشه چون من دائماً تاکید میکنم که من از این مرحله عبور کردم چرا الان دوباره اینجام.
یه ناو قدیمی رو آورده بودن که بازسازی کنن، و بهم پیشنهاد داده بودن تو بیا موتورخانه رو برامون بازسازی کن. منم نگاه میکردم همه چی زنگ زده، سیستم برق قطع شده. لوله ها نشتی داشتن. ولی با اشتیاق میگفتم باشه، من انجامش میدم براتون. شرطش هم اینه که برام فلان کارها رو انجام بدین، فلان وسایل ایمنی رو تهیه کنید. نکته اش اینکه توی خواب باور داشتم من میتونم انجامش بدم. و بازم به رسم همه خوابای نیروی دریایی که میبینم بهشون میگم من از اینجا رفته بودم، الان اینجا چیکار میکنم؟ من محل کارم یه جای دیگه ست.
نتیجه این از خواب پریدن ها هم شد خوندن و نوشتن چندتا کامنت. الهی صد هزار مرتبه شکر. خداوند این کامنت ها رو بعنوان صلات و بندگی ازمون بپذیره.
«یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»
(ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻓﻀﻞ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ)
(74 آل عمران)
—————————————————————————
راستی این عینک ریبن نیست. از این عینک پلاستیکی های ارزون قیمته. اینجا بهش میگن ساحل خلیج نایبند، یا راس نایبند یا دماغه نایبند و یا سایر موارد. هفته پیش که شبکار بودم جهت کنترل ذهن رفته بودم، نزدیک عسلویه ست. خیلی انرژیش مثبته.
خواستم بنویسم شما پاشو بیا جنوب خودم میبرم اینجا رو بهت نشون میدم، بعد یادم افتاد هدایتها همه از آن خداست، اونه که هدایت میکنه، من کی باشم که روی عقل خودم حساب کنم؟ بقول حافظ «خرد خام»
هم اکنون نشانه رحمت الهی، میخواستم کامنتمو تموم کنم، صدای نم نم بارون از پشت پنجره شروع شد. باران نماد رحمت الهیه. باران رحمت الهی همواره جریان داره ، از خدا میخوام کمکم کنه ظرف وجودم رو برای دریافت رحمتش گسترش بدم.
«این خرد خام به میخانه بر ؛ تا می لعل آوردش خون به جوش»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی ، در آرامش و بر مدار نور هدایت.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام به سعیده عزیز.
خوبی حالت خوبه!
کلاس جدید اوضاع و احوالش” چطوره…
بقول برادر زاده ام..
اسمش ماهک هست!…
بهم میگه خوشمیگذره!.منم بلند میگم…
بله!….ههههه…
سعیده حالمو خوب کردی داری برمیگردی کیش….
خیلی حال کردم با این جملت.
(خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره،بهتر میدونه چه زمانی باید کجا باشم…من فقط باید با خیال راحت تسلیمش باشم.همین.)
دوست عزیزم!
نمیدونم چحور سپاسگزار خداوند باشم..
الان که دارم این پیام میزارم،” توی اتاق کارم هستم یه محیط ایزوله “،..من و خدا با هم دارییم الگوی جدید هدایتی رو به اتمام میرسونیم.
نور الهی ..صدا دراومدن گوشم برای تایید برای مرحله بعد…داره مدام بهم میگه کارت درسته…
اینروزا اصلا نمیدونم کجا سیر میکنم از بس حالم خوب و هواییی!…
اصلا فکرشو نمیکردم بتونم همچنین کاری رو انجام بدم…
….
دیشب خواب دیدم دفترهای یادداشت کلاسمو توی یه نایلون گذاشتم و با سختی دارم اونا رو با خودم حمل میکنم و میبرم..در نایلون .رو بازش کردم…
داخلش یه چتر سیاه شکسته بود…
بارانم باریده بود اب جمع شده بود با چند نفر ..راه صاف رو “نشونشون دادم” و با هم راهی قبرستان شدیم.
اول ورودی یه نگاهی به کل قبرا انداختم.!
اول قبرستان یه درخت سدر بزرگی بود..و چند تا مقبرهای اشناهامونم دزدیده بودن!..
چیزهایی که الان دارم بیاد بیارم..
نگاه کردم چتر سیاه همون غم و اندوهمه دارم میبرم تو قبرستان خاک کنم…
به حس خاصی داشت..اینقدر نایلون تو دستم سنگین بود که با قدرت با خودم میبردم ولی حس سنگینیش تو دستم احساس میکردم…
بعد این خواب.خداوند یه تکه ایی از نوشته های مقاله استاد عزیز رو برام بولد کرد!..
این نوشته بود.
(چون جهان به ما اجازه نمیدهد که خلاف قوانینش عمل کنیم. بلکه باید صبر داشته باشیم. به قول قرآن، از صبر(به معنای تکامل) و صلاه (به معنای توجه بر نکات مثبت و نعمتهایی که همین حالا داریم و سپاسگزاری به خاطر آنها)، برای هدایت شدن کمک بگیریم.)
….
همین تفکر راجع بهمین متن چند مدار انداختم جلو..درکم خیلی رشد کرد…
…..در نهایت..
خیلی خوشحالم…که دارم هر روز پرقدرت و توانمند میشم در حل مسایلم…
هفته گذشته دو تا الهام بصورت واضح رسید..قدم اول دوم… سوم امروز .انشالله میرییم برای قدمهای بعدی..
ببینم میخاد روزهای اینده چی بشه..
ولی میدونم برنامه ریزی خداوند حرف نداره…
من هر روز دارم قوی و بهترین خودم میشم….
سعیده حان!..
پیامتون خوندم .گریه کردم حالم خوب شد…
یکم مدارم رفت بالا…
اینقدر وابسته این محیط شدم ..
خداوند هفته گذشته طبق الهاماتش از جایی که فکرشم نمیکردم یه پول درست و حسابی برام واریز کرد..و من تونستم خاسته هامو که براشون هیچ برنامه ایی نداشتم و تسلیمش بودم..
برام انجام داد..
زندگیم شده پر از معجزه…هر چقدر فکر میکنم …
بیشتر به این تفکر میرسم من ناتوان و ضعیفم!..
بقول خودم ..بیشتر میدونم نمیدونم…..
سعیده جان بخداوند،” میسپارمت!..
بنام خداوند بخشنده مهربان.
سلام به برادر عزیزم اقا حمید گل گلاب بوشهری خودمون در مدار هم جهت بودن با خداوند…
من امشب هدایت شدم به کامنتتون..حس الهی گونه ام گفت !برو تو فلان صفحه (نقل صحبت سعیده عزیزم )که بعد هدایت بشم به کامنت شما..
یادته یه شعری میخوندیم..
میگفتین.!
گل گفتی آی گل گفتی
مثل یه بلبل گفتی
جواب عالی دادی
غنچه بودی شکفتی
غنچه بودی شکفتی»
حمید عزیز.راسی پروفایلت کنار دریا عالیه..انشالله همیشه مثل دریا پر خروش و پرتلاطم باشی در مسیر الهی و هم جهت شدن با خداوند..
وقتی کامننتووو خوندم خیلی گریه کردم..حالمو خوب کردی پسر خوب!…
دَت گرم..مخصوصا اونجایی که گفتی..
(به خودت هزار بار بگو خدا تو رو اجابت کرده، سمت خودشو انجام داده ، وعده خداوند حق و حقیقته، من من من من باید سمت خودمو درست انجام بدم. بندگی کنم. تغییر کنم، توحیدی تر باشم)….
دقیقا یادم از اون اوایلی که وارد سایت شدم افتاد…
چون خیلی طولانی میشه..میخام یه گل گوشه این هدایت خداوند رو برات بگم..
همون روز اول خداوند در خواب خاستمو به همراه دو فرشته .با استاد عباسمنش که لباس پرچم امریکایی پوشیده بود و حتی کلاهشم رو سرش:بود..
و تو خواب بهم تبریک گفت..
و بازم همون فرشته..که یه خال دقیقا توی کُنج لبش داشت..
یه شب دیگه بیزنسمو بهم هدیه داد…
اینروزا دیگه دم دمای انشالله خاسته هام هستم..
اینقدر الهامات بصورت سریع منو با خودش هم جهت میکنه که فقط میرم یه گوشه ایی مدام سپاسگزاری میکنم..
واقعا همجوره پر از نور و رحمت الهی شدم…ایات قران که نگو!!!!الله اکبرررررر
راسی حمید جان.ما دو هفته پیش یه سفر به آبپخش بوشهر داشتیم.اومدیم پیست اسکی موتور سواری.اولین بارم بود اومده بودم به این شهرستان..چقدر زیبا بود…
دو طرف نخلستان نخل..و رودخانه زیبا دالکی درسته؟
وای چه روزی بود.خدا اون صبح بهم گفت..نه نگو…باهاشون برو روز خوبی برات…
دم دمای غروبم رفتیم دشت ننیزک تو راه برازجون…
بارونم باریده بود.دقیقا صحنه بهشتی که خداوند تو خواب بهم الهام کرده بود همون صحنه برام پدیدار شد…گلهای رنگارنگ تو وسط بیشه زار با صدای پرندگان..الله اکبر
ما مدام میاییم بوشهر.یه حس خیلی خوبی داره مخصوصا پاساژهای دلوار که پر از ادکلان عربی “بوی خاش! دبی مبییل داره!….
دمت گرم حمید یه صلح و صفا خاشی سِیمون نادیا!…
بنازومت که ایقه قران خاش سیمون ، دل رودشه “در میاری..
حمید مانم یه همسایه قدیمی داشتیم بنده خدا الان فوت کرده مال روستای بوشکون ایطرف بی..
ای سیمون خاش گرمسیری مِیخُون…یادش بخیر …حالا همشون بوشهرن…
و یه دورانی داشتیم….
از کجا به کجو کشونده وابی…
ولی خیلی حال کردوم…
وعده خدا همیشه تو وجودمه…
مخصوصا ایروزل ..مدام خُدا ..پشت سر هم بهم الهام میکنه.
خدا شاهده یچیلی با”خلاقیت انجام دادیما…
که میگوم سِی کن نرگس..تو اصلا عقلت میرسی،” میشه از کارت از ایکارل انجام دا…
خیلی حرفیا.15 سال تو کار حرفه ایی که همه مثل هم نتیجه میگیرن…و بیشترل بعد چند سال ولِش میکنن..
ولی تو با هدایت خدا..بیای کاری انجام بیدی که هنی هیچی.نتونسته به ای فکر کنه..
نمونش تو ایران هسه ولی به لطف خدا کاروم طی تحقیقی که داشتم.مثل ایکارو نیسه!.
ایروزل حمید کلی با خدا کیف میکنوم..الان سه روز ایده جدید برای مرحله بعدی استارت زدم..
و امروز قدم اولیش تموم وابی..
میره برای ازمایش!…خیلی خیلی خاشه!..
یادته کوچیک که بیدیم میزدیم ری کیفلمون.میگفتیم …
تعطیلیم ته پاتیلیم
ته دیگ نداریم بخارییم..
سی دهه شصتیل…
از خوشحالی ایحرفلو میزدیم..
حالایم از خوشحالی میخام بگوووم…
خدا با همه وجودُم ازت سپاسگزاروم که دوسِلی مثل شمانل تو دنیا داروم که میتونم کلامتو،”ای خدا!…. از دهن الهیشون بشنفوم.
شنوفتی حمید…..ما همممون وصلیم ..از استاد گِرفته تا مونو .تو…و دوسل دِیومون…
که هر کدومش یجِی تو یه جِی هسن..از خارج گرفته تا مانل توی تیک ایران هسیم…
همممون دارییم یاد خدا میکنیم.الله اکبر از بزرگی خودش…
حمید ببخشا حرفلمون طول کِشیا…
بیچیل عباسمنشی مو داروم جنوبی حرف میزنوم میخاسوم یکمی تو حال هوا خودمون باشیم..
خیلی خاشه میفهموم استاد خوشش میا با زبون محلی خوووت حرف بزنی…
فعلا حمید….برو بسلامت در پناه خدا میسپارمت.
بیو دَم از ای پیامل بهلا…
فقط قرآن بنویس تا کِیف کنیم..
ای قربون قران برم که هر چی میخونمش سیر وانمیوم….
میگوم حسن میشناسی.که تو صدا سیما بوشهره…
چقه بیچی خاشیه..چقه حرفله خاش میزنه…
ایِیم دلموم خاس سیت بنویسوم فعلا…پیام بازرگانی بیدیا!..
فعلا خوووت اماده کن دَم سِیمون توحید بنویس..
فعلا!
دمت گرم.
سلام و درود فراوان به شما خانم علیپور. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه و همیشه و هر لحظه به نور رب العالمین متصل باشید.
بینهایت از شما سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون.
مخصوصاً اون قسمتی که تبدیل شد به یه سفرنامه در گذر کودکی هامون در جنوب. و بیاد آوردن همه زیباییها.
خداوند همیشه و هر لحظه در حال هدایت کردن ماست.
ولی این ماییم که از مدار بندگی دور میشیم. اگر ما بندگی و احساس مثبت مون رو ادامه بدیم، احساس سپاسگزاری رو ادامه بدیم، قطعاً نتایج فوق العاده ای رو کسب خواهیم کرد.
از خداوند براتون بینهایت نعمت و ثروت و آرامش و سلامتی میخوام و اینکه توی بیزنس شخصی تون موفق باشید و تکامل طی کنید و نتایج فوق العاده کسب کنید.
در پناه رب العالمین باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام
اونجا که کامنت گذاشتی برام نشد جواب بدم اینجا گفتم بایددد بنویسم برای سعیده خانم
سعیده سعیده سعیده
حواست بود اصلا
گفتی دوستت دارم رفیق
چنروز پیشم یکی دیگه از دوستان کامنت برام گذاشته بود و اخرش نوشته بود دوستت دارم
ببین تو چه فرکانسی ام
همه دوستم دارن
حتی تو این سایتم مشهوده
خودم حس میکنم بزودی قراره برم تو رابطه عاشقانه چون خیلی دوستت دارم میشنوم
خدایا چطور شکر تورو بجا بیارم قربونت برم
سعیده اولا ماه رمضان مبارک
دوما واس من جااا بگیر پیش خودت
بهم الهام شد 19م دوره رو بخرم
فکر کن چطوری
من قدم 5 هستم و 30 روز بعدش هم تخفیفم که تموم میشه قدم بعدیو میخواستم بخرم
رفتم تقویمو نگاه کردم دیدم میشه 19 اسفند
تو تقویم ببین اسم اون روز چیه
قلبم از این همه نور الهی منور شد
اسمش
روز جشن نوروز رودها
فکر کردم این رود همون جریانیه که استاد در موردش میگه
جریان الهی و همسو شدن با خداوند
که باید جشنش بگیرم
خلاصه اونروز میام پیشت
سعیده گفتی کجام کم پیدام
سیسیت رفته سرکار
در جریانی؟!؟!؟
سعیده همش احترام
همش عشق
همش محبت
همش اتفاقات خوب
یک صدم شغل قبلیم کار نمیکنم ولی حقوقم چندبرابره
همه همه همه دوستم دارن و بهم عشق میورزن
مدیر و خانمش به طرز ویژه ای مورد علاقشونم و بهم بها میدن
خدا خدا خدا همه راه کارهارو بهم میده
اصلا سعیده انگار الان سرجای درستمم
من همیییشه ریاضیم 20 بود حتی تو دانشگاه
و الان حسابدارم و توی اعداد گمم
ولی عشق میکنم
رییس حال میکنه که مخ ریاضیم
خانمش اینقد تعریفمو میکنه
و سعیده همه چی رو رواله
صبح میرم سرکار خداگواهه همش میگم خدایاشکرت
این شغل کجا و قبلی کجا
اینا همه از لطف توئه
خلاصه اگر کم پیدام چون سرکار رفتم و پرمشغله تر شدم
ولی فک نکنی کامنتاتو نمیخونماااا
هرشب تو سایتم بابااا
روزی ی فایل استادم شده گوش میدم که از مسیر منحرف نشم
دنیا به کاممه
خیییلی خوشبختم
دوستت دارم منم
قلب گنده
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام حمید عزیزم سلام کاکا سلام رفیق سلام عشققق خیلی وقت ازت خبری ندارم الهی که حال دلت قشنگ باشه در پناه جان جانان رب العامین
حمید میدونیی چیه خدااا کارش خیلی درست خداااا بزرگترین و بخشنده ترین
شاید اینارو قبلا میدونستیم ولی الان بهش پی بردیم الان ازش سرسری نمیگذریم الان میدونیم کار اون اربابب عششششق فرمانروا ولی قبلا میگفتیم منننن من این من اون و و و
قبلا میگفتیممم این دمش گرم کارمو راه انداخت قبلا میگفتیم اااا این جای پارکش رو داد بهم و و و و….قبلا میگفتیممم این شخص که میتونه کارمو راه بنداز قبلا…
خدایا شکرررررت برای همچیز الهی شکرت
الان هر نفس کشیدنمون میگیم رب هر کاری میکنیم میگم رب
این ایه رو نوشتم روی وایت برد
وَما رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَلٰکِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ
من کی باشمممممم اوووون رب .الله ست. که داره رات مینداززززه حسین مواظب باش غرو ورت نداره بگی مننننن
خدایاااا شکرررررت شکررررت بینهایت دوستت دارم خدا جون ازت میخوام که من رو در مسیرت ثابت قدم نگه داری الهی شکررررت صد هزار بار شکرررتتت
رفیق کاکا در پناه جان جانان رب العامین شاد وسلامت و ثروتمند باشی عشقققق
سلام و درود حسین جان.
خدا قوت برادر، الهی که همیشه در پناه رب العالمین شاد و سلامت و موفق باشی. ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت.
خیلی ازت ممنونم ، واقعاً حق با شماست. خداوند همیشه هوامونو داره، همیشه داره حمایت مون میکنه، همیشه برامون بهترین چیدمان رو انجام میده. بعد ما میزنیم زیر پلن خداوند و میخوایم با عقل خودمون کار کنیم. الهی که قلبمون اونقدری خضوع پیدا کنه و اونقدر تسلیم خداوند باشیم که دیگه از پلن خداوند منحرف نشیم.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی حسین جان ، در کنار خانواده بزرگوارت.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام اقای امیری عزیز
دوست هم فرکانسی من
بسیار بسیار لذت بردم از خوندن کامنتتون
خیلی خیلی خوشحال شدم وتحسینتون میکنم
بابت نتایج فوق العاده خفنی که گرفتی
تحسینت میکنم بابت ارتباط قشنگی که با خدا ساختی
انقدرررررر خوشحال شدم که گفتی قسط هارو دو تا دوتا میریزی
خدارو شکر
خداروشکر
اره ،اره اقای امیری باورم میشه
باورم میشه که
ابرو باد ومه خورشیدی وفلک در کارند
تا من وشما به هر چی که میخوایم برسیم
در پناه کسی که گفته من نزدیکم
سلام به اقای امیری هم پاره ی توحیدی
به واقع که اینجا این سایت و گفته ها و رفتار استاد عباسمنش سراسر توحیده و نوشیدن از این چشمه زلال لذت بخشه و تا اخر عمر از توحید بشنویم باز هم لذت بخشه خداروشکر برای هدایت به این مسیر و امید برای درک عمیق تر و عملگرا شدن … از کامنت هاتون لذت میبرم وتحسینتون میکنم
امیدوارم هر روز بیشتر از قبل آسان بشید برای آسانی ها و چرخ زندگیتون روون و بر وفق مراد بچرخه
سلام و صد سلام آقای امیری و همه عزیزانی که کامنت من رو میخونند. خداروشاکرم برای اینکه به ندای قلبم گوش دادم و کامنت هاروخوندم. خوندم و خوندم تا به کامنت زیبای شما رسیدم. جملاتتون در این روزهای من دقیقا مثل این بود که یک راه بلد، نقشه راه به دست سر راهِ من گمشده سبز بشه، نقشه رو برام از ب بسم الله توضیح بده، تجربیات شیرین خودش رو برام شرح بده و بعد دوباره برگرده به زندگی و مسیر توحیدی خودش. واقعا دستمریزاد دارید با این کامنت که با گذشت دوسال، همچنااااان اثربخش، هدایتگر و پر از پند و آگاهیه. راستش رو بخواید من مثل یک شکارچی همیشه دنبال کامنت هایی هستم که در اونها یا نکته ای برای هدایت من داشته باشه م نشانه روزم باشه یا حداقل چندتایی نتیجه شیرین وخوشمزه لابهلاش گنجونده شده باشه… به همین دلیل رندوم بین صفحات میچرخم و میچرخم تا به متن دلخواهم برسم، حس میکنم خدا انگشتم رو هدایت میکنه که کجا و روی چه صفحه ای متوقف بشم. کجا کامنت بخونم و از کجا عبور کنم و وقت تلف نکنم.
بله با افتخار این دفعه کامنت شما شد شکار من. البته چه صید دلنشینی بود؛ هم درس داشت، هم پند داشت، هم پر از نور و آگاهی بود، هم تشویق به ادامه مسیر، هم نتایج گهرباری داشت و هم باورهای خوبی رو در خودش پنهان کرده بود. خداروشکر میکنم که امشب هم هدایتم کرد به یک مسیر شگفت انگیز. خوشحالم برای خودم بابت دریافت ها و آگاهی هام و خوشحالم برای شما…بابت نتایج عالیتون.
علی یار و یاورتون