https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-06 07:39:442020-11-07 10:47:15سریال زندگی در بهشت | قسمت 90
113نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد ومریم عزیزم خدا رو شکر میکنم که چشمانم زندگی رویایی وسراسر شادی شما رو میبینه کاری که من در حین دین سریالها انجام میدم در ذهنم با مریم همزاد پنداری میکنم البته مطمئنا تفاوت فرکانسی من ومریم جون خیلی متفاوته ولی نجواهای ذهنی خودمو میگم واذعان میکنم دارم روی خودم کار میکنم تا به مدار بالاتر وفرکانس بهتر دست پیدا کنم اینکه میگم اگه من جای مریم بانو بودم چه میکردم و میبینم که همش در حال غر زدن وابراد گرفتن هستم اینکه من باید اینهمه کار سخت انجام بدم من واینهمه کار بدنی ،من باید صبح به این زودی بیداربشم که چی بشه،وای نکنه این نرده ها رو برداشتیم بیفتم توی آب ،نکنه پنجره بازه پشه بیاد تو من اذیت بشم شب نتونم بخوابم،اینهمه جو سفارش دادی که فاسد میشه در حالیکه مریم جون گفت خدایا شکرت بابت این همه فراوانی ،نکنه مار بیاد توی خونه واین ذهن من که همش دنبال بهانه ای وابراد گیری البته در همون حین سپاسگزاری میکنم که چه منظره زیبایی میبینم چه ویوی زیبایی چه آب صاف وپاکی وچقدر زلال چه آسمون خوشگلی چه رنگ آبی شفافی چه ابرهای سفید و تپل وسفیدی ،چه رابطه عاشقانه خوبی چقدر مریم متین و خانوم رفتار میکنه،چقدر حرکاتش بدون عیب وهابی از خلأ هستش وذره ای ریا وخودنمایی ندارهخدایا شکرت که استادم عباسمنش هستش خدایا شکرت
نودمین روز همراهی با سریالی که متفاوت ترین سریال دنیاست
قسمت قبل استاد گفت اگه یه سال کار کردی به یه نتایجی رسیدی به این معنا نیست که یه سال دیگه کار کنی همینقد نتیجه میگیری دقیقا مصادف بود با کلنجار های من با خودم که 90 روز کار کردم با این کارنامه 90 روز دیگه کار کنم همینقد اضاف میشه بهش !؟ داشتم فکر میکردم چجوریاس ،البته نتایجم فوق العاده بود وقتی داشتم میخوندم به اندازه پنج سال معمولی من تو این نود روز نتیجه تو دستمه، بعد خوب که دفترا و نوت ها و روند رو بررسی کردم دیدم آره تازه یه مسیر هایی داره باز میشه تو ذهن من و اگه این 90روز بالفرض 90 قدم پیشرفت کردم سه ماهه ی بعدی این کار کمی آسونتره کمی قلق خودم بیشتر دستم میاد کمی راه های ذهنی محکمتر میشن کمی خودمو بهتر میشناسم و همین باعث میشه نود روز بعدی بیش از نود قدم پیشرفت کنم، آفرین به خودم که حتی وقتی گاهی حس میکنم دارم کم هم میارم میگم اشکال نداره طبیعیه چون اوایل خیلی خودسرزنشگر بودم و از خودم توقع بی نقص بودن داشتم که البته الان خیلی بهتر عمل میکنم و خودمو دارم بیش از پیش میپذیرم.
و این قسمت که استاد نشون میدن که میشه تغییر داد در هر طرحی در هر ایده ای و راحتترش کرد چون من یادمه از بچگی هرکاری مثلا مامانم انجام میداد میگفتم چرا اینو اینجوری انجام میدی چرا مثلا اینجوری که راحتتره انجام نمیدی و میگفت نه باید اینجوری باشه !!! بدون هیچ دلیل منطقی چون بقیه انجام میدادن … مثل همون حکایت هات داگ و ماهیتابه ی کوچیک…
بقیه رو نمیدونم ولی ما از همون بچگی میدیدیم که کاری که راحت انجام میشد رو اصلا کار نمیدونستن ، باید زجر میکشیدن و پوستشون کنده میشد بعد با افتخار میگفتن آره من پوستم کنده شد ولی اینکارو کردم و ما یاد گرفته بودیم که وقتی سختی بکشی اون کاره به دلت بچسبه ( الان میگم چقدر مسخرس) اولین بار که استاد گفت من که اصلا با سختی حال نمیکنم اصلا مغزم stop شد و میگفتم یعنی چی !!!! شاید باورتون نشه ولی پدر من هر وسیله جدیدی میومد نمیخرید تا کارشو راحت کنه با اینکه پولشو داشت ولی میخواست با همون تکنولوژی 10سال پیش کارشو بکنه و افتخار هم میکرد که داره پوستش کنده میشه و کار میکنه و اونا مال تنبل هاست و فایده نداره و اون کار نیست !!!!
خب حالا خانواده و اطرافیان من چی میگن!؟!؟استاد چی میگه !!؟؟
وااااو که چقد ذهنم مقاومت میکرد و جمله ی استاد که گفتن من که اصلا با سختی حال نمیکنم شما رو نمیدونم
چقدر کسایی که راحت پول درمیاوردن مذمت میشدن که اینا پولشون حرومه ! پدرم خودشو با این باور نابود کرد و الان درگیر هزار جور درد و بیماری شده و هنوزم با افتخار از دردای جسمیش و ضررایی که به خودش زده تعریف میکنه که آره مرد اینجوری پول درمیاره….
درحالیکه خدا منو جایی فرستاد که میگیم اصل اینه که «هر مسیر درست مسیر آسونه»
درحالیکه ما اینجا یاد میگیریم که بگیم چطور از این ساده تر چطور از این راحت تر
وای خدایا شکرت منو به چه استاد عالی رهنمون شدی
من توی این 90 روز تازه فهمیدم چه شلوغ بازاریه تو وجودم ، از عزت نفس شروع کردم و نتایجم عالیه استاد چیزایی که هرگز تو عمرم از کنارشون هم رد نشده بودم دارن تجربه های زندگیم میشن ، از امروز میخوام استارت ارتقای مهارت های شغلیم رو بزنم و به یاری خدا 90 روز بعدی رو پربارتر و پربارتر کنم، میخوام لحظه ی مرگم حسرت نخورم، میخوام به خودم ظلم نکنم
این فایل نشونه امروزم بود و انقدر توش نشونه واضح داره که خیلی بهم چسبید. بعد از مدتها بود که ازین فایلهای تصویری رو تا آخرش نگاه کردم. البته وسطش رو pause نکرده رفتم و به کاری انجام دادم ولی توی سری دوم که خواستم نکات رو مکتوب کنم اون قسمتش هم دیده شد.
امروز که از خواب بیدار شدم گفتم اولین روز کاری سال جدیده و هم به هدف برای خودم انتخاب کنم که بهش برسم و هم برنامه ریزی کنم برای و هم کار کردن روی باورهای در حوزه های مختلف زندگی رو شروع کنم، بر خلاف هر سال که تک بعدی کار میکردم و یه حوزه خاص رو انتخاب میکردم. امسال فهمیدم کار کردن روی باورهای یعنی حالتو خوب نگه داری و فکرهاتو مثبت کنی و وقتی حالت خوب باشه ناخودآگاه همه جنبه های زندگیت خوب میشه پس نیازی به زور زدن ذهنی برای تفکیک حوزه ها و باورها برای کار کردن نیست. بعد گفتم بیام ببینم چقدر بسته اینترنت دارم و این اواخر خیلی فیلم و کارتون آنلاین نگاه کردم و در کمال تعجب دیدم از بسته 10 گیگ، 8.5 گیگ مونده! اینکه نشونه اول اینکه خدا بهم گفت برو دارمت. میخوای کار کنی روی خودت؟ وسایلشو در اختیارت میدارم. بعد اومدم سایت و هم فایل جدید رایگان رو دانلود کردم و هم نشونه مو دیدم و با خیال راحت این یکی رو هم دانلود و تماشای کردم. اینکه حجم فایل و دیدم باتوجه به اینکه 8.5 گیگ نت دارم خیالم راحت بود وگرنه یا دانلود نمی‌کردم و میذاشتم هرموقع بسته خریدم یا بیخیالش میشدم. اینجا فهمیدم باور عدم فراوانی در وجودم قوت گرفته و همچنین دارم به جای بزرگتر کردن باورام، خواسته هامو کوچیکه میکنم یا از بین میبرم.
خود فایل رو نشستم به تماشا کردن و همزادپنداری کردن با استاد و خانم شایسته. اینکار عمدی و خواسته نبود بلکه ناخواسته میومد توی ذهنم. البته اینکه من سانتافه هم دوست دارم بی تاثیر در این همزادپنداری نبود!
اولش که play کردم گفتم ا… من این فایل رو قبلاً دیدم. معمولا هر فایل تصویری که مربوط به زندگی در بهشت و مشابهش باشه رو برای مرتبه اول با گنگی نگاه میکنم، انگار ناخودآگاه منتظرم مثل فیلمهای سینمایی یه اتفاق خاصی بیفته یا به پایان خاصی منجر بشه و خود این نشون دهنده ی اینه که ذهن من برنامه ریزی شده که از فرآیند لذت نبردم و بگم خب که چی…؟ این اتفاق هم افتاد که افتاد. هنوزم که هنوزه وقتی کامنت های بچه ها از دیدن زیبایی های غیر قابل انکاری یا ذوق خود استاد یا خانم شایسته رو میبینم، نمی‌فهمم چرا آنقدر براشون عجیبه یا خاصه.به نظر خودم به خاطر تربیت نشدن ذهنم برای احساس خوب داشتنه. دوم اینکه اگرچه هدف مدار بودن خوبه اما اگه بخوام به اون هدف برسم باید لذت هم ببرم وگرنه هرگز نمی‌رسم. یاد فایل چگونه به رویاها رسیدن افتادم (فکر کنم اسم فایل همین بود) که استاد میگفتن اگرچه توی خونه ای با سقف سیمانی و… زندگی میکردیم اما خوش بودیم. این برای من نشون دهنده اینه که هنوز معتقدم در ناخودآگاه باید پوستم کنده بشه تا به چیزی برسم و باید جدی بود و نخندید وگرنه تمرکزم از دست میره و به هدف نمی‌رسم. هنوز اینو باور نکردم که میشه ریلکس بود و لذت برد و در مسیر رسیدن به خواسته تا حصول نتیجه قدم برداشت. به خودم همینجا هم یادآوری میکنم که دوره 12 قدم رو با جدیت (و البته لذت) پیگیری کنم. اینم جزو برنامه ریزی ناخوداگاهم هست که از بچگی بهم گفتن و فهموندن اگه جدی باشم متعلق به خانواده ام، دوست داشتنی و جذاب و موفقم. پس نگم به خودم که نه من همه باورهای مخرب محیط از جمله خانواده رو دور انداختم. بعضیا آنقدر مویی هستن که با دقت فراوان متوجه شوند میشیم.
سلام به استاد عزیز و بزرگوار، خانم شایسته‌ی عزیزدل و همه‌ی دوستان خوبم در سایت
خدایا شکرت که هر روزم با سریال “زندگی در بهشت” رنگ بهشت میگیره. هر قسمت این سریال یه دنیا آرامش و انرژی مثبت به من میده. انگار با هر سکانس از این سریال، پر می‌کشم به رؤیاهای قشنگ خودم. کاش این سریال هیچ‌وقت تموم نمیشد! اما حتی وقتی به قسمت آخرش برسم، باز هم از اول نگاهش میکنم و این بار سریال “سفر به دور آمریکا” رو هم شروع میکنم.
خدایا شکرت که منو به این هدایت ناب رسوندی و با استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی نازنین آشنا شدم. هر قسمت از “زندگی در بهشت” انگار از قسمت قبل قشنگ‌تره. هر روز با ذوق منتظر دیدن بازیگران وبا نقش واقعی و فوق‌العاده‌ی استادعباسمنش، خانم شایسته و بچه‌های پرادایسی؛ مادر مرغی، جورجی، بند انگشتی، داکا، براوونی و بچه‌های جدید که امروز اضافه شدن ،با کارگردانی خداوند یکتا هستم…..
خدایا، چقدر بهشتِ این سریال شبیه تصورات منه؛ دریاچه‌ی بکر، درختهای سر به فلک کشیده، آسمون آبی و آفتابی که یه‌هو ابری و بارونی میشه، کلبه‌ی چوبی وسط دریاچه، چمنزار سبز… انگار خودِ بهشته!
خدایا شکرت که یادم دادی این دنیا رو باید قدر بدونم. فهمیدم که میشه تو همین دنیا هم زندگی بهشتی داشت؛ فقط کافیه بهت ایمان داشته باشیم، به قوانینت احترام بذاریم، شاد و سپاسگزار باشیم.
ایمان دارم که روزی میرسه که منو به رؤیام می‌رسونی؛ زندگی توی جنگل‌های سرسبز شمال، توی اون ویلاهای و کلبه های رؤیایی با صدای بارون… این روزها هر روز موفقیتهامو با تمرین ستاره‌ی قطبی تیک می‌زنم و ایمانم هر روز قوی‌تر میشه.
استاد عزیزم، شما با منش و رفتارتون به من نشون دادید که ثروت فقط پول نیست. ثروت یعنی همون آرامش، همون نگاه عمیق به زندگی. من هر شب با صدای شما می‌خوابم و صبح‌ها با صدای شما بیدار میشم. سایت شما دنیای منو تغییر داده، ذهنمو از افکار منفی خالی کرده و هر روز دارم مقاومت‌های ذهنی‌مو دونه‌دونه کنار می‌ذارم.
شما یه ثروتمند واقعی هستید، نه فقط یه آدم پولدار!
ثروتمند بودن با پولدار بودن خیلی فرق داره. من آدم‌های پولدار زیادی دیدم، اما کمتر کسی رو دیدم که واقعاً ثروتمند باشه، مثل شما.
شما الگوی من تو زندگی هستید. قبلاً تصورم از ثروتمند شدن فقط داشتن پول و دارایی بود، ولی الان فهمیدم که ثروت واقعی یعنی همون منش و رفتار شما؛ یعنی آرامش، بزرگ‌منشی و نگاه عمیق به زندگی.
وقتی ثروتمند بشم، میخوام رفتار و منشم دقیقاً مثل شما باشه. ممنون که بهم یاد دادید ثروت واقعی از درون آدم می‌جوشه، نه از حساب بانکی!
و این روزها هدایت شدم به این آیه، مدام این آیه رو زمزمه میکنم:
سلام به خدا، سلام به خانواده الهی و معنوی و توحیدی عباسمنش. خداروشکر میکنم بابت یک قسمت دیگه از این سریال توحیدی و آموزشی. تک تک لحظه ها که سریال پخش میشه با خودم فکر میکنم، من کجا و این سریال کجا؟؟ اگر یکی دو ماه پیش بهم میگفتند که روزی میرسه که اونقدر شیفته این سایت و این سریال میشی، باورم نمیشد و قطعا میگفتم: برو بابا…مگه دیوونه شدی؟ مگه دیوونه شدم!؟ میرم به جاش دوره هام رو میبینم، روی باورهام کار میکنم، کتاب میخونم! ولی الآن اینجام و به لطف خدا روی تعهدم ایستادم و 90 قسمت زندگی در بهشت رو دیدم.
این سریال کاری با آدم میکنه که ذره ذره تغییرات رقم میخوره، ذره ذره بهتر میشی، آرومتر میشی و شایدم شادتر. فقط خدا میدونه که من چقدررر آدم غرغرویی بودم و اصلا هم دوست نداشتم باشم. همیشه در حال شکایت و گله کردن بودم! ولی میگفتم خدایادوست دارم تمرکزم رو بذارم روی نکات مثبت، دوست دارم تمرین کنم شکرگزاری رو… با برخورد به این تضاد مه خیلی هم بابتش بهای سنگینی پرداختم و ضرر کردم در زندگیم، به این سریال و این سایت الهی هدایت شدم. خداروشکر که خداوند در هرلحظه و هرثانیه به درخواست های ما پاسخ مثبت میده.
از ریز تغییراتی که برام اتفاق افتاده بگم تا شما هم انگیزه بیشتری بگیرید و ادامه بدید :
اول از همه. همونطور که قبلا گفتم آرامتر شدم، سعی نمیکنم دیگران رو تغییر بدم، تذکر بدم بهشون دائماً…بلکه با خودم به صلح رسیدم و میگم : آقااا…اگر این فرد داره کاری رو انجام میده که مورد پسند من نیست فقط باید بهش بی توجه باشم… خب این در عمل خیلی سخته! ولی من به صورت تکاملی تونستم شما هم میتونید از پسش بربیاید. گفتم که…مثل ذوب شدن یخ هست، اونقدر زیرپوستی و نرم تغییر میکنی که اگر ازت بپرسند چطوری؟ میگی واقعا نمیدونم چی شد که اینجوری شد. فقط میدونم که این حال الآن رو، این احساس الآن رو خیلی خیلی دوست دارم. میدونم که این چیزی که الآن هستم رو نمیخوام با دنیا عوض کنم و این حال یعنی دقیقا خودِ خودِ خودِ خوشبختی!!!!
تغییر دوم. با توجه کردن دائمی روی نکات مثبت و‌شکرگزاری زبانی در اکثر ساعتهای روز، وااااااااقعا میبینم که دارم به جاهای بهتر، دیدنی ها، شنیدنی ها و انسان های بهتر هدایت میشم. بذارید مثال بزنم براتون که واضح شه:
ما نزدیک خونمون یک درخت زیبا داریم که من عاشقشم و همیشه تعجب میکردم که چرا بقیه اعضای خانواده وقتی این درخت رو میبینند ذوق نمیکنن!!!!؟؟؟ چون خودم هی قربون صدقش میرفتم، بهش توجه میکردم. بهش نگاه میکردم و‌میگفتم خدایاشکرت واقعا…خیلی این درخت زیباست! من عاشق این بودم که درخت داشته باشیم.
مدام این رو تکرار میکردم و میکنم ، و این باعث میشد که من حالم خیلی خوب بشه. یعنی میخوام بگم بهتون که پروژه ساخت حال خوب همینهههه آقا همینه، عزیز‌من همینه، راه دوری نرو! خودتو به آب و آتیش نزن نیازی نیس کار عجیب و غریبی بکنی… ببین، بخند، لذت ببر و عشق کن. برقص ، شاد باش، شاکر باش، خوشحال باش، لبخند بزن، همین!!! تمام.
حالا علاوه بر این حال خوب جادویی، من دیروز هدایت شدم به یک جای سرسبز، زیباااا و خلوت! خداروشکر خداروشکر خداروشکر انقدررر عالی بود که حد نداشت. دیدن شکوفه ها، سبزی طبیعت، درختهای بلند و‌کوتاه و… انقدر من رو به وجد آورد که اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت. فقط دوست داشتم بشینم با عشق تماشاشون‌کنم. وقتی پرنده ها میخوندند میگفتم: ای جانمممممم، قربونتون بشم‌چی میخونید شما؟
بعد از اینکه از این محل زیبا و‌شگفت انگیز برگشتم، یک لحظه با خودم فکر کردم دیدم ای وااااای… من از همین درخت ساده نزدیک خونه به اون باغستان ها و زیبایی ها و‌سبزی ها هدایت شدم؛ به این صورت که از خداوند تشکر کردم، احساسم رو خوب کردم، به زیبایی ای که خدا در اختیارم گذاشته بود، توجه کردم…در‌نهایت خداوند هم به وعده خودش عمل کرد و‌طبق قولی که بهم داده بود، فرمود:
یک درخت بهت دادم، قدرش رو دونستی و شکرش رو به جا آوردی… پس من هم طبق وعده و قرارمون: بهت صدها یا شاید هزاران درخت میدم. ببین و لذت ببر… شکرش رو به جا بیار تا باز هم طبق قانونِ لئن‌‌شکرتم لأزیدنّکم، بر تو بیفزایم. چه خدایی…چه خدایی…به به! خدایاشکرت که قانونت سرشار از محبت و لطف و کرمه… شکرت که قانون هایی داری که با حسابِ ما زمینی ها، متفاوته. قانون هایی که سراسر خیره! خیر مطلق…من شکر میکنم، تو لطف میکنی بیشتر میبخشی! دوباره شکر میکنم، دوباره بیشتر از بیشتر میبخشی؟؟؟؟ مگه داریم؟ مگه میشه اصلاا؟؟؟
خدایاشکرت واقعا… همه اینها رو میدونستم! اما شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟!! درک کردن کجا و نکته برداری در دفتر کجا؟ لمس کردن کجا و از دور دیدن کجا؟ ولی میدونید مهم ترین نکته این ماجرا چیه؟؟؟؟
انقدر سادست که خودمم باورم نمیشه:
با صدای بلند شکرگزاری کردن ، نه در دلم! بلکه زبانی
به خدایاشکرت هایی که مریم جان میگن دقت کنید. بلند‌میگن، از ته دلشون میگن، چندبار تکرار میکنند. من هم همین کار رو دقیقا انجام دادم و دیدم که احساسم خیلی خیلی خیلی بهتر و عالی تر شدم. انگار هر بار که میگفتم خدایاشکرت بیش از قبل سرزنده میشدم. شاد میشدم. احساسم عالی میشد.
خدایاشکرت بابت اینکه …
همین الآن بلند خدایاشکرت رو تکرار کن تا گوشت بشنوه. انقدر بگو بگو بگو تااااا اون احساس طلایی و ناب که دنبالش هستی رو بسازی. خدایاشکرت واقعا. خدایاشکرت
ممنون از نگاهتون که به این کامنت بخشیدید. امیدوارم بهترین احساسات رو هر لحظه تجربه کنید و از زندگی لذت ببرید. دوستتون دارم مهربونا
راستش رابگم امروز ازصبح خیلی حالم جالب نیست بااینکه تمام قوانین رامیدونم امابه گفته استاد عمل کردن مهم است ووقتی تو شرایط اینجوری قرار میگیری بتوانی شادباشی .تنهاکاری که به ذهنم رسید این بود که ازنشانه های امروزم استفاده کنم و خدامن رابه این فایل هدایت کرد .بادیدنش فهمیدم استادومریم جون بدون اینکه رخداد خاصی براشون اتفاق بیافتد باچیزهایی که دوربرشون وجوددارد اینقدر شادوخوشحال هستند ومدارخودشون راخوب نگه می دارند.رب ای تنهاقدرت جهان یاری ام کن تااینگونه عمل کنم اینقدرعوامل بیرونی برروی من تاثیرنگذاردو واقعادوست دارم مثل کودکی چند ساله که بدون دلیل بالاوپایین می پرد وخوشحال است بدون توجه به عوامل دور برم زندگی کنم وهم خودم دریافت کننده شادی باشم وهم به افراد دوربرم منتقل کنم
شاید باورنکنید زمانهای که ذهنم راکنترل می کنم حتی صدای یه گنجشک روی درخت خونه ام انقدربه من انرژی میدهد که قابل وصف نیست.
بهترین دعا برای من این است خدایا اراده کن وبه من درکی بده که کوچکترین اتفاق دوروبرم مثلاحتیبادی که به درختان می وزدوایجاد صداوحرکت برگها می شود برایم شادی وسرور رابه همراه داشته باشد امین یا رب العالمین🌺🌼🌸
خدارو هزاران مرتبه شکر که بار دیگر هدایت شدم به سمت فایلهای زندگی در بهشت
خدا میدونه وقتی این زندگی فوق العاده زیبا رو میبینم چقدر فرکانسم بالاتر میره و کاملا احساسش میکنم .
این همه ازادی مالی ، این همه ازادی زمانی ، این عشق دو نفره ، این همراهی دونفره ، این همه فعالیت روزانه و هر روز بهتر از دیروز کلی از محدودیت های ذهن منو شکونده
این احترام همیشگی مریم جون به همسرش، این عشق استاد به مریم جون واقعا ندیدم جایی
خداروشکر که به سمت این زندگی زیبا هدایت شدم و چقدر دارم از این اگاهیی ها استفاده میکنم و اتاق من تبدیل شده به یه ویلای پادشاهی برام و کلی توش ارامش دارم و ازش لذت میبرم .
استاد رفتن پست تا جوجی ها رو تحویل بگیرن ، خدای من شکرت ، خدایا سپاسگزارتم برای این همه زیبایی ، خدا جون دارن دوربین و نوک میزنن چقدر زیبا هستن
چقدر جاده تمیز و قشنگه
استاد راحت نشسته با پاشین دنده اتوماتیک کنار عشقش میرن پارادایس
و قانون هر کس مسئول زندگی خودشه چقدر جالب بود ، که هر کسی مسئول بستن کمربند خودشه نه راننده.
زندگی مجدد در پارادیس آغاز شد ، کنار یه عالمه جوجه و مرع و خروس ، دریاچه ی آروم ، آسمون ابی ، درختهای بلند سبز روبه آسمون خدا ، صدای خروس ها
میریم جلوتر ، جوجه دنبال ما میدون، الهی شکرت خدایا
چیکن شاو رو استاد داره درست میکنه چقدر شیک و حرفه ای شده احسنت بر شما
اینکه هر روز روی خودمون کار کنیم و وارد یادگیری چیزهای جدید بشیم که برامون ناشناخته س چقدر شیرینه و کم کم باید تکاملش و طی کنیم .
کرکس ها دارن یکی یکی میان تا طبق قانون خداوند جسدی روی زمین باقی نمونه .الهی شکرت خدایا
به به کوروت قرمزمون داره افتاب میگیره الهی شکرت خدایا .
خدا جون سپاس گذارم که دنیا رو خلق کردی تا از تو سودی ببریم ، لذت ببریم و تو خدا جونم قسم خوردی به روز ، به شب که مرا رها نکردی و اونقدر عطا میکنی تا من راضی شوم
(و لسوف یعطیک ربک فترضی )
الهی شکرت خدای مهربونم
اینجا توی این فیلم ها کاملا مشخصه که خداوند عاشق ثروت مندانه .
ثروت مند شدن معنوی ترین کار دنیاست .
خداوند میخواهد ما با ثروت مند شدن جهان را گسترش دهیم .
فقط میتونم بگم عععععععشق میکنم از مدل زندگیتون اون خونه جوجوها رو که درست میکنه استاد هندمیده دستساز استاد با برند عباسمنش با عشق ساخته میشه و جوجوها با عشق داخلش بزرگ میشن بهشت در بهشته لحظه به لحظه زندگیتون درسه خیلی بهم میچسبه منم با همسرم از سالها قبل همچین ایده رو داشتیم به دور از دقدقه های شهرهای بزرگ یه زندگی پر از آرامش در طبیعت و زندکی ارگانیک داشته باشیم دووووووستون دارم و سرزنده و شاد باشید
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزو بچه های زندگی دربهشت تقریبا ۱ماهی میشه ردپایی نزاشتم در این مسیر امروزبه دلم شد که یه رد پایی برای خودم بزارم.استاد وقتی مرغابی رو دید راحت داره توی بهشت پرادایس قدم می زنه به مریم جون گفت ما چقدر فرکانس مون خوبه همه چیزهای خوب زیبا رو به سمت خودمون جذب می کنیم.
تقریبا ۱ماه درگیر کارای دانشگاه بودم فقط می امدم سریال می دیدم.کامنت می خوندم…با اینکه به رشته تحصیلی ام علاقه دارم با اینکه ساعت ها هم بشینم سر علاقه خودم باز مشتاقشم.اما حالم توی سایت یه چیزی دیگه اس فرکانس خوب عالی بی نهایت توی سایت آدم رو ازجای مکان خودش که الان هست برمی داره یه عالم دیگه می بره انگاری زمان وقتی توی سایتی کنار استاد بچه ها که کامنت هاشون پرازانرژی مثبت سپاسگزاری زمان طوری می گذره که متوجه نمیشی.حس خوب حال خوب انرژی خوب فرکانس خوب دراین سایت فوران می زنه🤩🤩
🌾درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمنددردنیا آخرت باشید.🌾
استاد ومریم عزیزم خدا رو شکر میکنم که چشمانم زندگی رویایی وسراسر شادی شما رو میبینه کاری که من در حین دین سریالها انجام میدم در ذهنم با مریم همزاد پنداری میکنم البته مطمئنا تفاوت فرکانسی من ومریم جون خیلی متفاوته ولی نجواهای ذهنی خودمو میگم واذعان میکنم دارم روی خودم کار میکنم تا به مدار بالاتر وفرکانس بهتر دست پیدا کنم اینکه میگم اگه من جای مریم بانو بودم چه میکردم و میبینم که همش در حال غر زدن وابراد گرفتن هستم اینکه من باید اینهمه کار سخت انجام بدم من واینهمه کار بدنی ،من باید صبح به این زودی بیداربشم که چی بشه،وای نکنه این نرده ها رو برداشتیم بیفتم توی آب ،نکنه پنجره بازه پشه بیاد تو من اذیت بشم شب نتونم بخوابم،اینهمه جو سفارش دادی که فاسد میشه در حالیکه مریم جون گفت خدایا شکرت بابت این همه فراوانی ،نکنه مار بیاد توی خونه واین ذهن من که همش دنبال بهانه ای وابراد گیری البته در همون حین سپاسگزاری میکنم که چه منظره زیبایی میبینم چه ویوی زیبایی چه آب صاف وپاکی وچقدر زلال چه آسمون خوشگلی چه رنگ آبی شفافی چه ابرهای سفید و تپل وسفیدی ،چه رابطه عاشقانه خوبی چقدر مریم متین و خانوم رفتار میکنه،چقدر حرکاتش بدون عیب وهابی از خلأ هستش وذره ای ریا وخودنمایی ندارهخدایا شکرت که استادم عباسمنش هستش خدایا شکرت
به نام تنها نیروی برتر دنیا
سلام
نودمین روز همراهی با سریالی که متفاوت ترین سریال دنیاست
قسمت قبل استاد گفت اگه یه سال کار کردی به یه نتایجی رسیدی به این معنا نیست که یه سال دیگه کار کنی همینقد نتیجه میگیری دقیقا مصادف بود با کلنجار های من با خودم که 90 روز کار کردم با این کارنامه 90 روز دیگه کار کنم همینقد اضاف میشه بهش !؟ داشتم فکر میکردم چجوریاس ،البته نتایجم فوق العاده بود وقتی داشتم میخوندم به اندازه پنج سال معمولی من تو این نود روز نتیجه تو دستمه، بعد خوب که دفترا و نوت ها و روند رو بررسی کردم دیدم آره تازه یه مسیر هایی داره باز میشه تو ذهن من و اگه این 90روز بالفرض 90 قدم پیشرفت کردم سه ماهه ی بعدی این کار کمی آسونتره کمی قلق خودم بیشتر دستم میاد کمی راه های ذهنی محکمتر میشن کمی خودمو بهتر میشناسم و همین باعث میشه نود روز بعدی بیش از نود قدم پیشرفت کنم، آفرین به خودم که حتی وقتی گاهی حس میکنم دارم کم هم میارم میگم اشکال نداره طبیعیه چون اوایل خیلی خودسرزنشگر بودم و از خودم توقع بی نقص بودن داشتم که البته الان خیلی بهتر عمل میکنم و خودمو دارم بیش از پیش میپذیرم.
و این قسمت که استاد نشون میدن که میشه تغییر داد در هر طرحی در هر ایده ای و راحتترش کرد چون من یادمه از بچگی هرکاری مثلا مامانم انجام میداد میگفتم چرا اینو اینجوری انجام میدی چرا مثلا اینجوری که راحتتره انجام نمیدی و میگفت نه باید اینجوری باشه !!! بدون هیچ دلیل منطقی چون بقیه انجام میدادن … مثل همون حکایت هات داگ و ماهیتابه ی کوچیک…
بقیه رو نمیدونم ولی ما از همون بچگی میدیدیم که کاری که راحت انجام میشد رو اصلا کار نمیدونستن ، باید زجر میکشیدن و پوستشون کنده میشد بعد با افتخار میگفتن آره من پوستم کنده شد ولی اینکارو کردم و ما یاد گرفته بودیم که وقتی سختی بکشی اون کاره به دلت بچسبه ( الان میگم چقدر مسخرس) اولین بار که استاد گفت من که اصلا با سختی حال نمیکنم اصلا مغزم stop شد و میگفتم یعنی چی !!!! شاید باورتون نشه ولی پدر من هر وسیله جدیدی میومد نمیخرید تا کارشو راحت کنه با اینکه پولشو داشت ولی میخواست با همون تکنولوژی 10سال پیش کارشو بکنه و افتخار هم میکرد که داره پوستش کنده میشه و کار میکنه و اونا مال تنبل هاست و فایده نداره و اون کار نیست !!!!
خب حالا خانواده و اطرافیان من چی میگن!؟!؟استاد چی میگه !!؟؟
وااااو که چقد ذهنم مقاومت میکرد و جمله ی استاد که گفتن من که اصلا با سختی حال نمیکنم شما رو نمیدونم
چقدر کسایی که راحت پول درمیاوردن مذمت میشدن که اینا پولشون حرومه ! پدرم خودشو با این باور نابود کرد و الان درگیر هزار جور درد و بیماری شده و هنوزم با افتخار از دردای جسمیش و ضررایی که به خودش زده تعریف میکنه که آره مرد اینجوری پول درمیاره….
درحالیکه خدا منو جایی فرستاد که میگیم اصل اینه که «هر مسیر درست مسیر آسونه»
درحالیکه ما اینجا یاد میگیریم که بگیم چطور از این ساده تر چطور از این راحت تر
وای خدایا شکرت منو به چه استاد عالی رهنمون شدی
من توی این 90 روز تازه فهمیدم چه شلوغ بازاریه تو وجودم ، از عزت نفس شروع کردم و نتایجم عالیه استاد چیزایی که هرگز تو عمرم از کنارشون هم رد نشده بودم دارن تجربه های زندگیم میشن ، از امروز میخوام استارت ارتقای مهارت های شغلیم رو بزنم و به یاری خدا 90 روز بعدی رو پربارتر و پربارتر کنم، میخوام لحظه ی مرگم حسرت نخورم، میخوام به خودم ظلم نکنم
سپاس فراوان
سلام به همگی
این فایل نشونه امروزم بود و انقدر توش نشونه واضح داره که خیلی بهم چسبید. بعد از مدتها بود که ازین فایلهای تصویری رو تا آخرش نگاه کردم. البته وسطش رو pause نکرده رفتم و به کاری انجام دادم ولی توی سری دوم که خواستم نکات رو مکتوب کنم اون قسمتش هم دیده شد.
امروز که از خواب بیدار شدم گفتم اولین روز کاری سال جدیده و هم به هدف برای خودم انتخاب کنم که بهش برسم و هم برنامه ریزی کنم برای و هم کار کردن روی باورهای در حوزه های مختلف زندگی رو شروع کنم، بر خلاف هر سال که تک بعدی کار میکردم و یه حوزه خاص رو انتخاب میکردم. امسال فهمیدم کار کردن روی باورهای یعنی حالتو خوب نگه داری و فکرهاتو مثبت کنی و وقتی حالت خوب باشه ناخودآگاه همه جنبه های زندگیت خوب میشه پس نیازی به زور زدن ذهنی برای تفکیک حوزه ها و باورها برای کار کردن نیست. بعد گفتم بیام ببینم چقدر بسته اینترنت دارم و این اواخر خیلی فیلم و کارتون آنلاین نگاه کردم و در کمال تعجب دیدم از بسته 10 گیگ، 8.5 گیگ مونده! اینکه نشونه اول اینکه خدا بهم گفت برو دارمت. میخوای کار کنی روی خودت؟ وسایلشو در اختیارت میدارم. بعد اومدم سایت و هم فایل جدید رایگان رو دانلود کردم و هم نشونه مو دیدم و با خیال راحت این یکی رو هم دانلود و تماشای کردم. اینکه حجم فایل و دیدم باتوجه به اینکه 8.5 گیگ نت دارم خیالم راحت بود وگرنه یا دانلود نمی‌کردم و میذاشتم هرموقع بسته خریدم یا بیخیالش میشدم. اینجا فهمیدم باور عدم فراوانی در وجودم قوت گرفته و همچنین دارم به جای بزرگتر کردن باورام، خواسته هامو کوچیکه میکنم یا از بین میبرم.
خود فایل رو نشستم به تماشا کردن و همزادپنداری کردن با استاد و خانم شایسته. اینکار عمدی و خواسته نبود بلکه ناخواسته میومد توی ذهنم. البته اینکه من سانتافه هم دوست دارم بی تاثیر در این همزادپنداری نبود!
اولش که play کردم گفتم ا… من این فایل رو قبلاً دیدم. معمولا هر فایل تصویری که مربوط به زندگی در بهشت و مشابهش باشه رو برای مرتبه اول با گنگی نگاه میکنم، انگار ناخودآگاه منتظرم مثل فیلمهای سینمایی یه اتفاق خاصی بیفته یا به پایان خاصی منجر بشه و خود این نشون دهنده ی اینه که ذهن من برنامه ریزی شده که از فرآیند لذت نبردم و بگم خب که چی…؟ این اتفاق هم افتاد که افتاد. هنوزم که هنوزه وقتی کامنت های بچه ها از دیدن زیبایی های غیر قابل انکاری یا ذوق خود استاد یا خانم شایسته رو میبینم، نمی‌فهمم چرا آنقدر براشون عجیبه یا خاصه.به نظر خودم به خاطر تربیت نشدن ذهنم برای احساس خوب داشتنه. دوم اینکه اگرچه هدف مدار بودن خوبه اما اگه بخوام به اون هدف برسم باید لذت هم ببرم وگرنه هرگز نمی‌رسم. یاد فایل چگونه به رویاها رسیدن افتادم (فکر کنم اسم فایل همین بود) که استاد میگفتن اگرچه توی خونه ای با سقف سیمانی و… زندگی میکردیم اما خوش بودیم. این برای من نشون دهنده اینه که هنوز معتقدم در ناخودآگاه باید پوستم کنده بشه تا به چیزی برسم و باید جدی بود و نخندید وگرنه تمرکزم از دست میره و به هدف نمی‌رسم. هنوز اینو باور نکردم که میشه ریلکس بود و لذت برد و در مسیر رسیدن به خواسته تا حصول نتیجه قدم برداشت. به خودم همینجا هم یادآوری میکنم که دوره 12 قدم رو با جدیت (و البته لذت) پیگیری کنم. اینم جزو برنامه ریزی ناخوداگاهم هست که از بچگی بهم گفتن و فهموندن اگه جدی باشم متعلق به خانواده ام، دوست داشتنی و جذاب و موفقم. پس نگم به خودم که نه من همه باورهای مخرب محیط از جمله خانواده رو دور انداختم. بعضیا آنقدر مویی هستن که با دقت فراوان متوجه شوند میشیم.
قسمت بعدی نظرم رو چند دقیقه دیگه ارسال میکنم
به نام خدای خالق بنده‌های خلاق
سلام به استاد عزیز و بزرگوار، خانم شایسته‌ی عزیزدل و همه‌ی دوستان خوبم در سایت
خدایا شکرت که هر روزم با سریال “زندگی در بهشت” رنگ بهشت میگیره. هر قسمت این سریال یه دنیا آرامش و انرژی مثبت به من میده. انگار با هر سکانس از این سریال، پر می‌کشم به رؤیاهای قشنگ خودم. کاش این سریال هیچ‌وقت تموم نمیشد! اما حتی وقتی به قسمت آخرش برسم، باز هم از اول نگاهش میکنم و این بار سریال “سفر به دور آمریکا” رو هم شروع میکنم.
خدایا شکرت که منو به این هدایت ناب رسوندی و با استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی نازنین آشنا شدم. هر قسمت از “زندگی در بهشت” انگار از قسمت قبل قشنگ‌تره. هر روز با ذوق منتظر دیدن بازیگران وبا نقش واقعی و فوق‌العاده‌ی استادعباسمنش، خانم شایسته و بچه‌های پرادایسی؛ مادر مرغی، جورجی، بند انگشتی، داکا، براوونی و بچه‌های جدید که امروز اضافه شدن ،با کارگردانی خداوند یکتا هستم…..
خدایا، چقدر بهشتِ این سریال شبیه تصورات منه؛ دریاچه‌ی بکر، درختهای سر به فلک کشیده، آسمون آبی و آفتابی که یه‌هو ابری و بارونی میشه، کلبه‌ی چوبی وسط دریاچه، چمنزار سبز… انگار خودِ بهشته!
خدایا شکرت که یادم دادی این دنیا رو باید قدر بدونم. فهمیدم که میشه تو همین دنیا هم زندگی بهشتی داشت؛ فقط کافیه بهت ایمان داشته باشیم، به قوانینت احترام بذاریم، شاد و سپاسگزار باشیم.
ایمان دارم که روزی میرسه که منو به رؤیام می‌رسونی؛ زندگی توی جنگل‌های سرسبز شمال، توی اون ویلاهای و کلبه های رؤیایی با صدای بارون… این روزها هر روز موفقیتهامو با تمرین ستاره‌ی قطبی تیک می‌زنم و ایمانم هر روز قوی‌تر میشه.
استاد عزیزم، شما با منش و رفتارتون به من نشون دادید که ثروت فقط پول نیست. ثروت یعنی همون آرامش، همون نگاه عمیق به زندگی. من هر شب با صدای شما می‌خوابم و صبح‌ها با صدای شما بیدار میشم. سایت شما دنیای منو تغییر داده، ذهنمو از افکار منفی خالی کرده و هر روز دارم مقاومت‌های ذهنی‌مو دونه‌دونه کنار می‌ذارم.
شما یه ثروتمند واقعی هستید، نه فقط یه آدم پولدار!
ثروتمند بودن با پولدار بودن خیلی فرق داره. من آدم‌های پولدار زیادی دیدم، اما کمتر کسی رو دیدم که واقعاً ثروتمند باشه، مثل شما.
شما الگوی من تو زندگی هستید. قبلاً تصورم از ثروتمند شدن فقط داشتن پول و دارایی بود، ولی الان فهمیدم که ثروت واقعی یعنی همون منش و رفتار شما؛ یعنی آرامش، بزرگ‌منشی و نگاه عمیق به زندگی.
وقتی ثروتمند بشم، میخوام رفتار و منشم دقیقاً مثل شما باشه. ممنون که بهم یاد دادید ثروت واقعی از درون آدم می‌جوشه، نه از حساب بانکی!
و این روزها هدایت شدم به این آیه، مدام این آیه رو زمزمه میکنم:
“إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ”
وقتی خدا بخواد، غیرممکن ممکن میشه…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام به خدا، سلام به خانواده الهی و معنوی و توحیدی عباسمنش. خداروشکر میکنم بابت یک قسمت دیگه از این سریال توحیدی و آموزشی. تک تک لحظه ها که سریال پخش میشه با خودم فکر میکنم، من کجا و این سریال کجا؟؟ اگر یکی دو ماه پیش بهم میگفتند که روزی میرسه که اونقدر شیفته این سایت و این سریال میشی، باورم نمیشد و قطعا میگفتم: برو بابا…مگه دیوونه شدی؟ مگه دیوونه شدم!؟ میرم به جاش دوره هام رو میبینم، روی باورهام کار میکنم، کتاب میخونم! ولی الآن اینجام و به لطف خدا روی تعهدم ایستادم و 90 قسمت زندگی در بهشت رو دیدم.
این سریال کاری با آدم میکنه که ذره ذره تغییرات رقم میخوره، ذره ذره بهتر میشی، آرومتر میشی و شایدم شادتر. فقط خدا میدونه که من چقدررر آدم غرغرویی بودم و اصلا هم دوست نداشتم باشم. همیشه در حال شکایت و گله کردن بودم! ولی میگفتم خدایادوست دارم تمرکزم رو بذارم روی نکات مثبت، دوست دارم تمرین کنم شکرگزاری رو… با برخورد به این تضاد مه خیلی هم بابتش بهای سنگینی پرداختم و ضرر کردم در زندگیم، به این سریال و این سایت الهی هدایت شدم. خداروشکر که خداوند در هرلحظه و هرثانیه به درخواست های ما پاسخ مثبت میده.
از ریز تغییراتی که برام اتفاق افتاده بگم تا شما هم انگیزه بیشتری بگیرید و ادامه بدید :
اول از همه. همونطور که قبلا گفتم آرامتر شدم، سعی نمیکنم دیگران رو تغییر بدم، تذکر بدم بهشون دائماً…بلکه با خودم به صلح رسیدم و میگم : آقااا…اگر این فرد داره کاری رو انجام میده که مورد پسند من نیست فقط باید بهش بی توجه باشم… خب این در عمل خیلی سخته! ولی من به صورت تکاملی تونستم شما هم میتونید از پسش بربیاید. گفتم که…مثل ذوب شدن یخ هست، اونقدر زیرپوستی و نرم تغییر میکنی که اگر ازت بپرسند چطوری؟ میگی واقعا نمیدونم چی شد که اینجوری شد. فقط میدونم که این حال الآن رو، این احساس الآن رو خیلی خیلی دوست دارم. میدونم که این چیزی که الآن هستم رو نمیخوام با دنیا عوض کنم و این حال یعنی دقیقا خودِ خودِ خودِ خوشبختی!!!!
تغییر دوم. با توجه کردن دائمی روی نکات مثبت و‌شکرگزاری زبانی در اکثر ساعتهای روز، وااااااااقعا میبینم که دارم به جاهای بهتر، دیدنی ها، شنیدنی ها و انسان های بهتر هدایت میشم. بذارید مثال بزنم براتون که واضح شه:
ما نزدیک خونمون یک درخت زیبا داریم که من عاشقشم و همیشه تعجب میکردم که چرا بقیه اعضای خانواده وقتی این درخت رو میبینند ذوق نمیکنن!!!!؟؟؟ چون خودم هی قربون صدقش میرفتم، بهش توجه میکردم. بهش نگاه میکردم و‌میگفتم خدایاشکرت واقعا…خیلی این درخت زیباست! من عاشق این بودم که درخت داشته باشیم.
مدام این رو تکرار میکردم و میکنم ، و این باعث میشد که من حالم خیلی خوب بشه. یعنی میخوام بگم بهتون که پروژه ساخت حال خوب همینهههه آقا همینه، عزیز‌من همینه، راه دوری نرو! خودتو به آب و آتیش نزن نیازی نیس کار عجیب و غریبی بکنی… ببین، بخند، لذت ببر و عشق کن. برقص ، شاد باش، شاکر باش، خوشحال باش، لبخند بزن، همین!!! تمام.
حالا علاوه بر این حال خوب جادویی، من دیروز هدایت شدم به یک جای سرسبز، زیباااا و خلوت! خداروشکر خداروشکر خداروشکر انقدررر عالی بود که حد نداشت. دیدن شکوفه ها، سبزی طبیعت، درختهای بلند و‌کوتاه و… انقدر من رو به وجد آورد که اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت. فقط دوست داشتم بشینم با عشق تماشاشون‌کنم. وقتی پرنده ها میخوندند میگفتم: ای جانمممممم، قربونتون بشم‌چی میخونید شما؟
بعد از اینکه از این محل زیبا و‌شگفت انگیز برگشتم، یک لحظه با خودم فکر کردم دیدم ای وااااای… من از همین درخت ساده نزدیک خونه به اون باغستان ها و زیبایی ها و‌سبزی ها هدایت شدم؛ به این صورت که از خداوند تشکر کردم، احساسم رو خوب کردم، به زیبایی ای که خدا در اختیارم گذاشته بود، توجه کردم…در‌نهایت خداوند هم به وعده خودش عمل کرد و‌طبق قولی که بهم داده بود، فرمود:
یک درخت بهت دادم، قدرش رو دونستی و شکرش رو به جا آوردی… پس من هم طبق وعده و قرارمون: بهت صدها یا شاید هزاران درخت میدم. ببین و لذت ببر… شکرش رو به جا بیار تا باز هم طبق قانونِ لئن‌‌شکرتم لأزیدنّکم، بر تو بیفزایم. چه خدایی…چه خدایی…به به! خدایاشکرت که قانونت سرشار از محبت و لطف و کرمه… شکرت که قانون هایی داری که با حسابِ ما زمینی ها، متفاوته. قانون هایی که سراسر خیره! خیر مطلق…من شکر میکنم، تو لطف میکنی بیشتر میبخشی! دوباره شکر میکنم، دوباره بیشتر از بیشتر میبخشی؟؟؟؟ مگه داریم؟ مگه میشه اصلاا؟؟؟
خدایاشکرت واقعا… همه اینها رو میدونستم! اما شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟!! درک کردن کجا و نکته برداری در دفتر کجا؟ لمس کردن کجا و از دور دیدن کجا؟ ولی میدونید مهم ترین نکته این ماجرا چیه؟؟؟؟
انقدر سادست که خودمم باورم نمیشه:
با صدای بلند شکرگزاری کردن ، نه در دلم! بلکه زبانی
به خدایاشکرت هایی که مریم جان میگن دقت کنید. بلند‌میگن، از ته دلشون میگن، چندبار تکرار میکنند. من هم همین کار رو دقیقا انجام دادم و دیدم که احساسم خیلی خیلی خیلی بهتر و عالی تر شدم. انگار هر بار که میگفتم خدایاشکرت بیش از قبل سرزنده میشدم. شاد میشدم. احساسم عالی میشد.
خدایاشکرت بابت اینکه …
همین الآن بلند خدایاشکرت رو تکرار کن تا گوشت بشنوه. انقدر بگو بگو بگو تااااا اون احساس طلایی و ناب که دنبالش هستی رو بسازی. خدایاشکرت واقعا. خدایاشکرت
ممنون از نگاهتون که به این کامنت بخشیدید. امیدوارم بهترین احساسات رو هر لحظه تجربه کنید و از زندگی لذت ببرید. دوستتون دارم مهربونا
سلام به همگی
راستش رابگم امروز ازصبح خیلی حالم جالب نیست بااینکه تمام قوانین رامیدونم امابه گفته استاد عمل کردن مهم است ووقتی تو شرایط اینجوری قرار میگیری بتوانی شادباشی .تنهاکاری که به ذهنم رسید این بود که ازنشانه های امروزم استفاده کنم و خدامن رابه این فایل هدایت کرد .بادیدنش فهمیدم استادومریم جون بدون اینکه رخداد خاصی براشون اتفاق بیافتد باچیزهایی که دوربرشون وجوددارد اینقدر شادوخوشحال هستند ومدارخودشون راخوب نگه می دارند.رب ای تنهاقدرت جهان یاری ام کن تااینگونه عمل کنم اینقدرعوامل بیرونی برروی من تاثیرنگذاردو واقعادوست دارم مثل کودکی چند ساله که بدون دلیل بالاوپایین می پرد وخوشحال است بدون توجه به عوامل دور برم زندگی کنم وهم خودم دریافت کننده شادی باشم وهم به افراد دوربرم منتقل کنم
شاید باورنکنید زمانهای که ذهنم راکنترل می کنم حتی صدای یه گنجشک روی درخت خونه ام انقدربه من انرژی میدهد که قابل وصف نیست.
بهترین دعا برای من این است خدایا اراده کن وبه من درکی بده که کوچکترین اتفاق دوروبرم مثلاحتیبادی که به درختان می وزدوایجاد صداوحرکت برگها می شود برایم شادی وسرور رابه همراه داشته باشد امین یا رب العالمین🌺🌼🌸
به نام خداوند هدایتگرم
سلام استاد عزیزم و مریم جان
خدارو هزاران مرتبه شکر که بار دیگر هدایت شدم به سمت فایلهای زندگی در بهشت
خدا میدونه وقتی این زندگی فوق العاده زیبا رو میبینم چقدر فرکانسم بالاتر میره و کاملا احساسش میکنم .
این همه ازادی مالی ، این همه ازادی زمانی ، این عشق دو نفره ، این همراهی دونفره ، این همه فعالیت روزانه و هر روز بهتر از دیروز کلی از محدودیت های ذهن منو شکونده
این احترام همیشگی مریم جون به همسرش، این عشق استاد به مریم جون واقعا ندیدم جایی
خداروشکر که به سمت این زندگی زیبا هدایت شدم و چقدر دارم از این اگاهیی ها استفاده میکنم و اتاق من تبدیل شده به یه ویلای پادشاهی برام و کلی توش ارامش دارم و ازش لذت میبرم .
استاد رفتن پست تا جوجی ها رو تحویل بگیرن ، خدای من شکرت ، خدایا سپاسگزارتم برای این همه زیبایی ، خدا جون دارن دوربین و نوک میزنن چقدر زیبا هستن
چقدر جاده تمیز و قشنگه
استاد راحت نشسته با پاشین دنده اتوماتیک کنار عشقش میرن پارادایس
و قانون هر کس مسئول زندگی خودشه چقدر جالب بود ، که هر کسی مسئول بستن کمربند خودشه نه راننده.
زندگی مجدد در پارادیس آغاز شد ، کنار یه عالمه جوجه و مرع و خروس ، دریاچه ی آروم ، آسمون ابی ، درختهای بلند سبز روبه آسمون خدا ، صدای خروس ها
میریم جلوتر ، جوجه دنبال ما میدون، الهی شکرت خدایا
چیکن شاو رو استاد داره درست میکنه چقدر شیک و حرفه ای شده احسنت بر شما
اینکه هر روز روی خودمون کار کنیم و وارد یادگیری چیزهای جدید بشیم که برامون ناشناخته س چقدر شیرینه و کم کم باید تکاملش و طی کنیم .
کرکس ها دارن یکی یکی میان تا طبق قانون خداوند جسدی روی زمین باقی نمونه .الهی شکرت خدایا
به به کوروت قرمزمون داره افتاب میگیره الهی شکرت خدایا .
خدا جون سپاس گذارم که دنیا رو خلق کردی تا از تو سودی ببریم ، لذت ببریم و تو خدا جونم قسم خوردی به روز ، به شب که مرا رها نکردی و اونقدر عطا میکنی تا من راضی شوم
(و لسوف یعطیک ربک فترضی )
الهی شکرت خدای مهربونم
اینجا توی این فیلم ها کاملا مشخصه که خداوند عاشق ثروت مندانه .
ثروت مند شدن معنوی ترین کار دنیاست .
خداوند میخواهد ما با ثروت مند شدن جهان را گسترش دهیم .
گسترش جهان به آرزوهای من و ثروت من وابسته است .
الهی شکرت خدایا
سلام
چیزهایی که یاد گرفتمک
توجه به زیباییهای هر چند کوچک
هر کاری می کنی دلیلی برایش داشته باش طبق قوانین
وقتی بدنیا آمدیم روح سفید و پاک داریم خودمان خرابش می کنیم
رانندگی استاد مثل پسرم است کلی خندیدم پاهاشو می آره بالا در راحتترین حد ممکن
همه با هم توی آتیش نمی سوزند هر کسی مسئول کار خودش است و باید به خودش متعهد باشد
هر چیزی امکان پذیر است باید به خدا توکل کنی و بخواهی و بری جلو
طبیعت انرژی بخش است بسیار مثبت است
ابزار مناسب همیشه راهگشاست
چه خروسه با صلابت راه می ره و محکم
تمرکزی روی اهدافمان کار کنیم
همه چیز به کارمی آید حتی لاشه حیوانات و چرخه طبیعت دور ریزی ندارد
فراوانی همه جا هست
تمام توانت رادر هر کاری که داری انجام میدهی به کار ببر
وقتی داره کار تمام میشود هدف بعدی انتخاب شده باشد
استاد عزیز جوی پرک شده و عسل و موز را برای صبحانه میل کنید که عالیست و ورزشکاری است و اگر خواستید کمی هم دارچین توی آن بریزید.
موفقیت ادامه دارد ……..
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گل
فقط میتونم بگم عععععععشق میکنم از مدل زندگیتون اون خونه جوجوها رو که درست میکنه استاد هندمیده دستساز استاد با برند عباسمنش با عشق ساخته میشه و جوجوها با عشق داخلش بزرگ میشن بهشت در بهشته لحظه به لحظه زندگیتون درسه خیلی بهم میچسبه منم با همسرم از سالها قبل همچین ایده رو داشتیم به دور از دقدقه های شهرهای بزرگ یه زندگی پر از آرامش در طبیعت و زندکی ارگانیک داشته باشیم دووووووستون دارم و سرزنده و شاد باشید
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزو بچه های زندگی دربهشت تقریبا ۱ماهی میشه ردپایی نزاشتم در این مسیر امروزبه دلم شد که یه رد پایی برای خودم بزارم.استاد وقتی مرغابی رو دید راحت داره توی بهشت پرادایس قدم می زنه به مریم جون گفت ما چقدر فرکانس مون خوبه همه چیزهای خوب زیبا رو به سمت خودمون جذب می کنیم.
تقریبا ۱ماه درگیر کارای دانشگاه بودم فقط می امدم سریال می دیدم.کامنت می خوندم…با اینکه به رشته تحصیلی ام علاقه دارم با اینکه ساعت ها هم بشینم سر علاقه خودم باز مشتاقشم.اما حالم توی سایت یه چیزی دیگه اس فرکانس خوب عالی بی نهایت توی سایت آدم رو ازجای مکان خودش که الان هست برمی داره یه عالم دیگه می بره انگاری زمان وقتی توی سایتی کنار استاد بچه ها که کامنت هاشون پرازانرژی مثبت سپاسگزاری زمان طوری می گذره که متوجه نمیشی.حس خوب حال خوب انرژی خوب فرکانس خوب دراین سایت فوران می زنه🤩🤩
🌾درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمنددردنیا آخرت باشید.🌾