سریال زندگی در بهشت | قسمت 90 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدا

خدایا شکرت

من این قسمت سریال را قبلاً یه کم می دیدم و سریع رد میشدم می گفتم بابا این چه سودی برای من داره که جوجه ها رو ببینم ؟ ولی الان ذهنیت خودمو عوض کردم و دیدم واقعاً باید زندگی رو از دریچه ای دیگه دید

وقتی اون ذوق کردن بیش از حد خانم شایسته رو دیدم از دیدن جوجه ها چقدر درس گرفتم و به خودم گفتم همینه…… باید از کوچکترین خریدها.

از کوچکترین نعمت ها حالا هر چی که می خواهد باشه ذوق کنی. بولدش کنی . بزرگش کنی .

من از بچگی یاد گرفتم که هر چی نکته ی منفی هست را بولد کنم و بزرگش کنم ولی الان یاد گرفتم

کوچکترین نکته مثبت را بزرگش کنم تا برای موفقیت های بزرگ ذهنیتم آماده باشه .

دیشب یه مهمونی بودم و کلی بهم خوش گذشت خدا را صد هزار مرتبه شکر ولی چند تا نکته ی منفی

در اون مهمونی بود که من کنترل ذهن کردم و فراموششان کردم

الان صبح دوباره ذهنم نکات منفی مهمونی دیشب رو بهم یادآوری می کرد و مدام در گوشم می گفت

اون نکات منفی را و خدا را صد هزار مرتبه شکر من از خدا هدایت خواستم و به این فایل هدایت شدم.

هر چی نکات منفی رو برای خودت بگی جهان از اون جنس را بیشتر و بیشتر نشانت می ده چون جهان آینه است .

من باید مثل خانم شایسته برای دیدن . دریافت کردن ووو ذوق کنم . بزرگش کنم. نکات مثبت را یادآوری کنم برای خودم. خوش بین باشم. حتی دیدم خانم شایسته و استاد برای رسیدن خودشون هم به پارادایس برنامه ریزی می کردند که وقتی رسیدیم این کار را می کنیم اون کار را می کنیم

و درسش برای من این بود که همین طور ادامه بدهم نکات مثبت رو حتی برای بعداً برای آینده

یعنی آینده چه وقت است ؟ آینده می تونه یه ساعت دو ساعت یا چند دقیقه یا چند ثانیه بعد باشه و من همین را برای خودم بسازم چون من خالقم و خداوند به من قدرت خلق کنندکی داده است خدا را صد هزار مرتبه شکر

پس من بیام اون جوری که قانون است رفتار کنم تا جهان همون را برای به بهترین شکل ممکن بسازد.

جمله طلایی: هر کسی مسئول کار خودش است.

این یعنی اینکه اگر من در جاده هستم و جریمه میشوم من خودم باید جوابگو باشم نه کسی دیگه ای . حالا اگر بغل دست راننده باشم و جریمه شوم

یا راننده باشم و جریمه شوم.

اگر من تا به الان ثروتمند نیستم چه کسی مسئول است صد در صد خود خود خودم ( خدایا شکرت چقدر احساسم خوبه ) چرا ؟ چون خودم نتونستم

باورهای بنیادین را در وجودم بسازم . چرا نساختم ؟

چون قبلاً نمی دونستم ولی الان هم که می دونم

باید بیشتر کار کنم و ذهنم بهانه های خودش را دارد

که باید خاموشش کنم اگر قبول کرده ام که خودم مسئول فقیر بودن خودم هستم .

ولی جای شکر خیلی دارد که من می تونم ذهنیت ام را از ففر به ثروت تغییر بدهم خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که به من این فرصت را دادی .

اگر من تا به الان مهارت بالایی ندارم مسئول خودم هستم. حالا بیام مهارت هام رو ببرم بالا و بالاتر

البته با تکامل که باید رعایت کنم

تا بتونم ثروت بیشتری خلق کنم

تا بتونم مشتری های بیشتری داشته باشم

تا باعث گسترش جهان شوم

تا مفید باشم برای خودم برای جهان

خدایا شکرت.

.

من از سریال‌های زندگی در بهشت یاد گرفتم که فقط بیننده نباشم بلکه من هم نظرم را بگم. نظرم را دیدگاهم را عنوان کنم بنویسم تا برام بشود عادت

چون از بچگی خودم برای خودم ساخته ام که حرف نزنم . نظرم را نگم چون با تایید نکردن بیشتر آدمها روبرو میشدم و این برای من خیلی پاشنه آشیل بود

الآن به لطف خدای مهربان خیلی بهتر شده ام و

می دونم خیلی جای کار دارم ولی اوضاع هر لحظه می تونه بهتر و بهتر و بهتر شود خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

من قبلاً زندگی را سخت می دیدم ولی الآن زندگی استاد و عزیز دلشون رو که می بینم زندگی را آسانتر راحتر لذت بخش تر می بینم چون من آفریده شده ام تا آسان باشم برای آسانی ها خدا را شکر و اگر هم سختی در زندگیم هست خودم ساختم و

باید باورش رو بسازم .

باور به اینکه زندگی آسان است

زندگی رو آسان بگیرم

و صد البته در عمل نه در حرف زدن و اینجا نوشتن

و معلمی کردن برای دیگران بلکه برای خودم و شخص خودم .

استاد در یک فایلی گفتند: من دارم با این صحبت ها زندگی می کنم و نمونه واضح و مثل روز روشن

صحبت هاشون که دارند با قانون زندگی می کنند را در پارادایس می‌بینم که چطور به قانون جامه عمل

پوشانده اند.

خدا را شکر برای وجودتون استاد عزبزم.

من تحسین می کنم ذهن خلاق شما مریم خانم را که اینقدر به خالق بودن خودتون ایمان دارید

واقعاً جای تحسین بسیار دارد چون من خودم در این زمینه خیلی روی خودم کار می کنم که باید خلاق باشم باید خلق کنم چون خداوند من را خالق آفریده است.

الان دیدم خودتون اون ظرف حمام جوجه ها را ایده دادید. درست کردید و چقدر خوب و عالی جای اون

ظرف در چیکن شا درست و بجا بود خدا را شکر.

من تصمیم گرفتم که من هم خودم نه منتظر همسرم و پدرم و فلانی باشم تا اون کار را بکنند و من فقط یک ناظر باشم چون من می پدرم قبول

کرده ام من که نمی تونم من بی عرضه هستم

از توان من خارج است بلکه کوچکترین خلق کنندگی را انجامش بدهم ایده بدهم حتی اگر اون ایده اون خلق کنندکی بسیار کار ساده و بدیهی هست برای من خوبه برای من عالیه چون باید

آماده باشم برای خلق کردن چیزهای بیشتری در زندگیم چون من با این کارم فرکانس را به جهان

ارسال می کنم و دیگران هم من را در کارهاشون

شریک می کنند . از من ایده می خواهند . از من مشورت می خواهند .

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

.