دیدگاه زیبا و تاثیرگزار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
امیدوارم در بهترین حالت خودتون باشید
تشکر ویژه از خانم مریم که باعث نفوذ نگاه ما در عمق زندگی استاد شده و سبب شده که آگاهی فوق العاده ای در جنبه های مختلف زندگی کسب کنیم.
این قسمت از سریال زندگی در بهشت هم زیبایی های خاص خودش رو داشت و ترکیبش با نظم و هوشمندی خالق در خلق تارعنکبوت هایی که به شکل عجیب توسط موجودی کوچک ایجاد شده بود باعث تعجب من شد که تارهای اولیه رو چطور بین درختان با این فاصله زیاد ایجاد می کنند.
اما نقطه عطف این قسمت از سریال صحنه آخر و توضیح استاد درباره تفاوت احساس انسان در شرایط مختلف بود.
اینکه وقتی آزادی عمل داشته باشی احساس متفاوتی داری
چقدر مثال قشنگ و واضحی بود
اینکه روزی لوبیا رو با احساس بدبختی یا از سر بدبختی مصرف می کردند و امروز با افتخار انتخاب کردند که لوبیا مصرف کنند.
لوبیا همون لوبیاست و در هر دو حالت هم آدم سیر می شه ولی احساس مصرف کردن لوبیا از زمین تا آسمون تفاوت داره.
از بچگی همیشه تو ذهنم این سوال بود که مثلا فلانی که انقدر پول داره چرا ماشین بنز سوار نمیشه یا واسه خودش یک ویلای بزرگ و قشنگ نمی خره و یا هر سال چند بار به مسافرت نمی ره؟
و همیشه در گفتگوهام با دوستان و اطرافیان درباره این موضوع حرف می زدیم که خاک تو سرش کنند فلانی انقدر پول داره ماشین 405 سوار میشه که منم سوار میشم.
لیاقت نداره و زندگی کردن بلد نیست
اگه من به اندازه اون پول داشتم یه ماشین بنز واسه خودم می خریدم و یه خونه باغ تو شمال می خریدم و از این کشور به اون کشور مسافرت می کردم.
و اون زمان در خانواده خودم داشتم افرادی که اوضاع مالی بسیار خوبی داشتند ولی زندگیشون خیلی بهتر از ما نبود.
همیشه در ذهنم این افکار بود که پول دار بشم فلان ماشین رم می خرم، هر روز می رم رستوران، فلان لباس رو می پوشم و کلی از این آرزوها
به لطف خدا از وقتی با استاد آشنا شدم و زندگیم متحول شد به اندازه ای که اوضاع مالی من تغییر کرد اون هیجان و آرزوهای آنچنانی هم تغییر کردند.
البته اوایل که یه ذره اوضاع مالی من عوض شد از این حرکت ها می زدم که هرچی می خواستم بخرم سعی می کردم گرون ترین باشه
مثلا گرون ترین غذای رستوران رو سفارش می دادم
بهترین گوشی موبایل رو می خریدم
گرون ترین تی شرت رو می پوشیدم
ولی به مرور که اوضاع و شرایط من بهتر شد انتخاب های من تغییر کرد دیگه اون حرص و ولع گرون ترین ها رو خریدن در من فروکش کرد و بیشتر دوست داشتم چیزی که به من احساس بهتری میده رو انتخاب کنم
در حالی که قبلا گرونتر بودن وسایل رو دلیل احساس خوب خودم می دونستم ولی الان توانایی انتخاب کردنم رو دلیل احساس خوب خودم می دونم
اینکه هرچی رو که دوست دارم تجربه می کنم نه هرچی که بهترین باشه یا گرون ترین باشه
یه زمانی داشتن یه گوشی اپل در رویای من هم نبود و اتفاقا اولین گوشی اپلی که خریدم تا چند روز خواب و خوراک نداشتم ولی گوشی های بعدی اپل رو که خریدم اصلا اون هیجان و رفتارهای قبلی رو نداشتم و خرید گوشی های بعدی فقط به خاطر استفاده از امکانات و سرعت بیشتر گوشی بود نه بخاطر کلاس گذاشتن و هیجان اینکه چونکه پول دارم پس باید گوشی مدل بالاتر بگیرم.
بخشی از این تغییر نگاه به زندگی در طی دوره های استاد در من ایجاد شد ولی از وقتی سریال زندگی در بهشت شروع شد به وضوح می بینم که با سرعت خیلی بیشتری نگاه من به زندگی عوض شده.
دیدن سریال زندگی در بهشت باعث شد که نگاه من به زندگی تغییر کنه
خیلی از موضوعاتی که قبلا هیچ اهمیتی برای من در زندگی نداشتند الان برام مهم شدند و بهشون توجه می کنم و احساس منو خوب میکنه
همین چند قسمت قبل بود که استاد از ابزار استفاده کردند و چیکن شا درست می کرد و چقدر از اینکه اره خریده بود و با ابزار کار می کرد لذت می برد وقتی داشتم اون قسمت ها رو می دیدم به خودم می گفتم ببین من ده سال قبل با این وسایل کار میکردم و اصلا کارم نجاری بود ولی هیچ لذتی از کار کردن با این اره رومیزی و پیچگوشتی شارژی و اینها نمی بردم و اتفاقا حالم بهم می خورد که هر روز باید باهاشون کار می کردم ولی الان با چه لذتی دارم نگاه می کنم که استاد داره از این وسایل استفاده می کنه و متوجه شدم که تفاوت من در اون سالها و با استاد در این روز ها فقط تفاوت در نگاه ما به زندگیه والا من هم همین وسایل رو داشتم ولی لذتی نمی بردم.
یا اون همه تعریف و تمجیدی که استاد از دوشی که بیرون خونه نصب کرده بود باعث شده که به دوش خونه خودم بیشتر توجه کنم.
به خودم می گفتم 40 ساله دارم دوش میگیرم یک بار نشد که از دوش گرفتن لذت ببرم ولی الان دارم با لذت دوش گرفتن استاد رو نگاه می کنم و لذت می برم.
خیلی وقت ها شده که وقتی کامنت دوستان در سریال زندگی در بهشت رو می خونم به خودم می گم که اگه همین نگاه که من و بچه ها به زندگی استاد داریم رو به زندگی خودمون داشتیم زندگیمون بهشت شده بود.
خیلی از ما با عشق و لذت چقدر عالی درباره جزئیات هر قسمت از سریال زندگی در بهشت مطلب می نویسیم
تک تک صحنه ها رو تحلیل می کننیم و نکات مثبتش رو استخراج می کنیم و می نویسیم اما واقعا همین نگاه رو به زندگی خودمون هم داریم یا نه؟
اگه با این دقت به زندگی خودمون توجه کنیم سرشار از این نکات زیباست که هیچوقت درباره اش فکر نکردیم و ننوشتیم.
دیدن سریال زندگی در بهشت چشم منو به زندگی خودم باز کرد
قبلا رویای من این بود که مثل عباس منش باشم، از نظر پول، کسب و کار، روابط و همه جنبه های زندگی
ولی سریال زندگی در بهشت به من نشون داد که همه ما نصف بیشتر زندگی استاد رو همین الان داریم اما نگاهمون به آنچه داریم با نگاهی که به داشته های استاد داریم تفاوت داره
دوش استاد به نظرمون چقدر زیبا و رویایی می یاد و درباره دوش خونه خودمون هیچ نظری نداریم.
بزرگ شدن جوجه های استاد رو با چه عشق وعلاقه ای دنبال می کنیم اما بزرگ شدن بچه های خودمون رو بدون توجه و علاقه ازش می گذریم.
اصلا از وقتی جوجه ها به زندگی استاد اضافه شدن نگاه من به بچه های خودم عوض شده
بارها به خودم گفتم ببین استاد از دیدن یه جوجه چه احساسی پیدا می کنه و همین موضوع سبب شد که از بد تولد دخترم تا امروز که 9 ماهشه بی نهایت لذت ببرم
هر روز از دیدن و بودن باهاش لذت می برم درحالی که قبلا این احساس رو نسبت به بچه هام نداشتم
اینو از دیدن سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم که میشه از هرچی که داری لذت ببری
اطمینان دارم هرکی این سریال رو داره دنبال می کنه آگاهانه یا ناآگاهانه در احساسش کلی تغییر ایجاد شده
برای من که بی نهایت تاثیرگذر بوده
دیدن رفتار و واکنش های استاد خیلی برای من درس داره
دیدن احساسی که استاد در برخورد با مسائل زندگی دارند باعث تغییر نگاه من به زندگی شده
همین دیشب برای هواخوری با بچه هام رفتیم تو شهر با ماشین دور زدیم
دیدن صدها بار شکر گذاری استاد بخاطر هوای خوب و مطبوع باعث شده که به هوای خوب این روزهای شهرم خیلی بیشتر توجه کنم در حالی که 40 ساله در همین شهر زندگی میکنم اما هوای خوب این فصل برام اهمیتی نداشته
این مثال ها رو از زندگی خودم می زنم که برای خودم یادآوری کرده باشم همه چیز به نگاه من بستگی داره نه به داشته های من
خیلی از امکاناتی که استاد داره در زندگی در بهشت ازش استفاده می کنه رو ما هم داریم حالا به یه رنگ و نام دیگه ولی اصلا این نگاهی که استاد به زندگی خودش داره رو ما به زندگی خودمون نداریم
و این تفاوت رو باید از استاد یاد گرفت که اتفاقا خیلی هم استاد عباس منش سعی داره اینو بیان کنه که وسایل نیست که باعث خوشبختی ما میشه بلکه احساسی که ما نسبت به وسایل و امکانات داریم میزان خوشبختی ما رو تعیین میکنه
خیلی وقته از فعالیت های روزمره ام لذت بیشتری می برم
از روی سایت کار کردن
از بوی نم بارون
از دیدن بچه هام
از رفتارهای همسرم
اینم اضافه کنم که تشکر کرده باشم از استاد
منم مثل استاد در 20 سالگی ازدواج کردم و خیلی از مشکلاتی که در زندگیم داشتم بخاطر نگاه اشتباه من به همسرم بوده
از وقتی روابط استاد با مریم رو دیدم و توجه و تعریف کردن استاد از مریم رو شنیدم باعث شده که من هم به رفتارهای همسرم بیشتر توجه کنم
خیلی از رفتارهای مریم رو از قبل همسر من داشته ولی برای من مهم نبودند
مثل نظافت کردن، آشپزی فوق العاده، شاد بودن و خنده رو بودن و خیلی موارد دیگه
ولی اصلا اینها رو نمی دیدم و برام مهم نبودند
در این مدت که با استاد اشنا شدم و بارها دیدم که استاد درباره ویژگی هام خانم مریم توضیح دادند با خودم فکر کردم که این ویژگی رو همسر من هم داره ولی من هیچوقت به این موضوع توجه نکرده بودم
و همین تغییر نگاه به همسرم باعث شده که خیلی زندگی ما بهتر از قبل بشه
سریال زندگی در بهشت برای من مکمل فوق العاده ای در کنار دوره های آموزشی بود
اگه این سریال نبود شاید ده سال یا هم بیشتر زمان می خواست تا از طریق دوره های آموزشی و به صورت تکاملی به درک امروزم از زندگی و تغییر نگاه به زندگیم می رسیدم
سریال زندگی در بهشت سرعت تکامل من رو بیشتر کرده
درک قوانین که استاد در دوره های می گن و تبدیلش به عمل در زندگی شخصی نیاز به تکامل داره
ولی وقتی می بینی که استاد چطور داره قوانین رو زندگی میکنه خیلی سریع تر و راحت تر تونستم معیارها و نگاهم رو با قانون هماهنگ تر کنم و این از مزایای فوق العاده سریال زندگی در بهشته
خلاصه اینکه استاد دمت گرم برای سریال زندگی در بهشت و تشکر ویژه از مریم عزیز که مسئولیت تهیه کنندگی، سناریو نویسی، کارگردانی، فیلم برداری، صدابرداری، تدوین و … این سریال رو به عهده گرفته
استاد هم که بازیگر خوبیه و به خوبی ایفای نقش میکنه
اگه من هم بیننده خوبی باشم درس ها و نکاتی در این سریال هست که در هیچ سریالی در دنیا مانندش نیست که بخواد تا این حد روی زندگی من تاثیرگذار باشه
همگی شاد و سلامت در مسیر لذت بردن از زندگی باشیم
خدانگهدار
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD510MB34 دقیقه
سلام استاد عزیزتر از جانم
و شایسته خانم عزیز
استاد میدونید الان چی فهمیدم و بهم گفته شد …
اینکه دیدن سریال زندگی در بهشت واقعا نیازمنده مدار بالایی هست دقیقا مثل محصولاتتون
استاد من اون سالی که این سریال داشت گذاشته میشد شما رو میشناختم کامل و دوره هاتونو داشتیم
قبلا اون سالی که این سریال داشت پخش میشد به همون شیوه ی عادی خودم زندگی میکردم … اون سال 99 من تمااام فکر و تمرکزم روی کنکور بود و درس خوندن و …
ولی من در مدارش نبودم استاد
تا همین چند ماه پیش که تصمیم گرفتم هر روز یه قسمت از این سریالو نگاه کنم در مدارش نبودم
واقعا درکش نمیکردم
اوایل هم مقاومت داشتم برای دیدنش و کامنت خوندن
اما استاد خیلی زود خیلی زود این سریال شد مثل یه ماده مخدر برام و بهش اعتیاد پیدا کردم
اوایل برام سخت بود درک کردنه اینکه بچه ها از کوچکترین زیبایی های این سریال میگفتن و یه جورایی برام عجیب بود اخه مگه میشه از این نعمتای کوچیک زیبایی های به دید خودم پیش پا افتاده بچه ها اینقدر ذوق بیان و هزار بار شکرگزاری کنن اخه چیه مگه چطوری ؟؟
و کم کم ذره ذره تونستم درک کنم
با هدایت خدا تونستم دوره قانون افرینش رو خودم بخرم و توش شرکت کنم و انگار این همزمانی با سریال زندگی در بهشت داره واااقعا از فوندانسیون منو درست میکنه
قانون توجه
اسم بخش 1 قانون افرینشه
و من چه قدر توی این سالها بی توجهی کردم به قانون توجه
مثل همین نعمتا و زیبایی های ریز پیش پا افتاده میدونستش
سالها فکر میکردم تمام حرف استاد عباسمنش اینه که بشین باور بساز تا پول بیاد
ولی مهم ترین قدم قبل از اون باورسازی ها مورد توجهم نبود
قانون توجه
توجه به ریزترین زیبایی های زندگیت
تازه دارم یادمیگیرم
من باید توی تماااام زندگیم در تک تک اتفاقات و ادمای اطرافم در همه کس در همههه چیز فقط به زیبایی ها و خواسته های خودم توجه کنم
و این یه عضله ای هست که خیلی نیاز به تمرین داره برای قوی شدن
دارم اروم اروم یاد میگیرم همین الان توی زندگیم از صبح که چشامو باز میکنم اول توجه کنم به خواسته هام ، به ریز ترین نکات مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم ، اگر چیزی هست که دوست ندارم اتفاق بیچفته اعراض کنم
اقا مهم نیست چه دلیلی داری که ناحقی شده و بهت ظلم شده
از قالب مظلوم نمایی بیا بیرون
بدترین اتفاقم برات افتاد حق نداری پربارش حرف بزنی و حتی فکر کنی فقططط اعراض کن
و هر لحظه بگو من دوست دارم چی چیزی برام دوباره اتفاق بیوفته ؟ به همون فکر کن
استاد جونم برام خیلی جالب بود
دیروز داشتم زندگی در بهشت رو میدیدم خیلی احساس سپاسگزاری داشتم برای مرغ و خروس ها
و دقیقا همون روز داداشم اومد از اینستا یه فیلم بهم نشون داد از یه مرغی که رو کلی تخم خوابیده بود و همشون جوجه شده بودنو زیرش بودن
استاد باورم نمیشد اولین بار بود داداشم همچین کاریو کرد
همیشه ویدیوهای الکی و مسخره بازی توی اینستا میومد نشونم میداد که منم راغب نبودم ببینم
ولی این دفعه گفتم الله اکبر ببین چطور توجه من رقم زد … داداشم که اصن به مرغ و خروس علاقه ای نداره و هیچ وقت ازین چیزا نشونم نمیداد بیاد و بهم فیلم مرغ و خروسای بامزه رو نشون بده وبعدشم چن تا فیلم دیگه از زندگی روستایی تو مزرعه مثل خودتون نشونم داد
و این بهم بازم ثابت کرد من به انچیزی که توجه میکنم وارد زندگیم میشه
استاد یه جوری شده که هر روز صبح به عشقه دیدن قسمت بعدی این سریال از خواب بیدار میشم
اصن نمیتونم ، جلو خودمو میگیرم که چند تا قسمت رو پشت سرهم نبینم از بس دوستش دارم
چون قرارم روزی یک قسمت بود از اول و به نظرم اینجوری ذره ذره اجازه میدم طعمشو بچشم و درک کنم و نخوام یهویی عجله کنم و بگم چه غذای خوشمزه ای نجویده قورتش بدم
دارم ذره ذره درک میکنم دیدن زیبایی هارو
تحسین کردن کوچکترین ویژگی های مثبت اتفاقات زندگیم و ادمهای زندگیم
ذره ذره داره توی وجودم میشینه
انگار تازه با شما و این سایت اشنا شدم
ذره ذره دارم درک میکنم یعنی چی احساس خوب و توجه یعنی چی عمل کردن به قانون ؟؟؟
با هر روز دیدن یه قسمت و خوندن کامنت بچه ها دارم مثل خود بچه ها میشم
با دیدن ریزترین موضوعات به وجد میام دلم میخواد بپرم بالاپایین بغضم میگیره اون حس خوب بودن در پرادایس رو حس میکنم اون احساس سپاسگزاری قلبی که ابی اسمون از ابرا از اب دریاچه از جوجه اردکا از نسیمی که میاد … اون خنکی اوایل پاییز رو حس میکنم با اینکه الان داره اوایل تابستون شروع میشه … ولی موقع دیدن این سریال فقط با همین سریالم از محیط الانم خارج میشم میام تو قالب اون زمان و مکان پرادایس
و دیدم که این احساسم که داره بهتر میشه و مثل بچه ها دارم سپاسگزاری و توجه به مثبت هارو یاد میگیرم کم کم انگار داره ذره ذره این عادت وارد زندگیه خودمم میکنم
یعنی این دیدن و توجه به ز
ریزترین نکات رو و سپاسگزاری از نسیمی که میوزه رو خودم توی همین خونه ای که دارم زندگی میکنم حس کنم توجه کنم و سپاسگزاری کنم
انگار اوایل فقط در این سریال بود اما الان داره از سریال سرایت میکنه تو واقعیت زندگیم
امروز با این قسمت مخصوصا اون قسمت نوشته ی رضای عزیز که گفتن دیدم همسر منم خیلی نکات مثبت داره اما به چشام نمیومد … بچه هام بزرگ میشدن اما اونقدری که استاد از بزرگ شدن جوجه ها لذت میبرد من از بچه ام نمیبردم و … اما الان دارم خودم هم توجه میکنم به این موضوعات ریز زندگیم میفهمم هیچ فرقی نداره زندگی من با استاد فقط در تفاوت نگاست …
دیدم راست میگه منم اروم اروم داره با دیدن این سریال جزیی از شخصییتم میشه دیدن نکات ریز مثبت زندگیم و ادمهای اطرافم …
اینکه هر روز قسمت قسمت دارم میبینم باعث شد درک کنم وقتی عجله نمیکنم خداوند چجوری هر روز دقیقا همون قسمتیو میاره برام که نیاز دارم بشنوم
و این جالبه
دیروز حدود هشت ساعتی رو خودم کار کردم
بعد دیدم اخر شب یه نجوایی اومد که تو چرا دستاوردهای بزرگی نداشتی تویی که این همه ساله استادو میشناسی ( حالا ذهن کاری نداره تازه بعد این همه سال دو ساله بنده کمی تلاش کردم درست عمل کنم از همون موقعی رو حساب میکنه مه اسم استاد به گوشم خورد یعنی 6_7 سال پیش نه از موقعی که در مدار درک و عملش قرار گرفتم )
هی ذهنم میگفت ببیین بچه ها چه نتایجی گرفتن تو چرا نگرفتی تو چرا اون درامد بالا رو نداری و … ( وی در این دو سال اخیر از اموزه های استاد چنان شخصیتش تغییر کرده چنان قدرتمندتر و توحیدی تر شده و نتایج عالی در همه زمینه ها گرفته ولی چون مثلا درامد ماهیانه اش رقم بالایی نیست اینجور به من میگه)
بعد اومدم گفتم خب این نجواها نشون دهنده ی یه باور مخرب در منه باید پیداش کنم … دیدم باور کمالگرایی دارم و به همین علت به شدددددت بزرگترین دستاوردهامو در همه زمینه ها که قبلا ارزوم بوده به دست بیارم ناچیز میبینم جوریکه ذهنم به راحتی میتونه بگه تو هیچ نتیجه ای نداری و اونایی که ندارمو بزرگ میکنم
اومدم گفتم خب تقصیر خودمم هست توی این مدت به ندرت خودمو تحسین کردم برای دستاوردام و همه اش نگاهم به دستاوردایی بود که نداشتم
مثلا به نود و نه تا چیز رسیدم اما یکی نرسیدم همون یکی رو چنان بزرگ کردم که نود و نه تا مورد زیرش له شدن
اومدم و خودمو تحسین کردم و یاداوری کردم دستاوردامو از اموزه های استاد تا به الان
حالم بهتر شد و خوابیدم
دوباره امروز بیدار شدم و این قسمتو دیدم
خداوند کمکم کرد دوباره :))) هیچ قسمتی به اندازه ی قسمت امروز نمیتونست کمکم کنه برای همینه میگم عجله نمیکنم خدا دقیقااااا میچینه برناممو انگار میدونه امروز به فلان تضاد میخورم و به این قسمت از سریال نیاز دارم و همونو برام میاره اخه چجوری ؟؟؟:))))))
استاد این قسمتو دیدم مثل اب روی اتیش نجواهای دیشبم بود
توی این قسمت درباره ی اینکه ثروتمندی به میزان لذت و رضایت شما کمکی نمیکنه بلکه تفاوت دیدگاهتون هست که باعث لذت یا زجر کشیدن شما میشه … یه فقیر لوبیا ابپز میخوره میگه من چه قدر بدبختم و یه ثروتمند لوبیا ابپز میخوره و به خودش افتخار و احساس غرور میکنه که چه قدر خوشبخته و با اراده اس …
تفاوت دیدگاه…
و نوشته ی اقا رضاعطار روشن اصلا عشق کردم باش خدا برکت و ثروت رو سرازیر در زندگیه این مرد دوست داشتنی بکنه ( که البته مشخصه کرده :) بیشتر بکنه :)))
نوشته بود من 405 داشتم فلانی هم که ثروتمند بود همون ماشنیو سوار میشد که منه بدبخت فقیر میشدم میگفتم خاکتوسرش لیاقت ثروت نداره …. فلانی ثروتمند بود ولی همون خونه ی منو داشت و چندان مسافرت هم نمیرفت میگفتم نیگا من جاش بودم کلی عشق میکردم با این پولا و خودشون ثروتمند شدن و درک کردن که پول خوشبختی نمیاره … تفاوت دیدگاهه که خوشبختی میاره
یه ثروتمند میتونه بره کلبه چوبی و بگه این بهترین تجربه کل زندگیم بود اما یه فقیر بگه چه قدر بدبختم تو کلبه زندگی میکنم …
استاد میدونید اینا به من چیو یاداوری کرد و ربطش به نجوایی که دیشب لومد سراغم چی بود ؟؟؟
اینکه نگار
تمام خواسته هات و دستاوردایی که میگی چرا ندارم چرا نیست وقتی بیان ذره ای به والله ذره ای به حس لذت تو کمک نمیکنن … اگر همین الان لامبورگینی و صد میلیارد و خونه و ماشین داشته باشی چیکار میکنی ؟؟؟؟
دیدم عه هیچی
من همین کارای امروزمو میکنم
اگر همین الان همه ی اینارو داشته باشم
صبح که بیدار میشم
یه قسمت سریال زندگی در بهشت رو نگاه میکنم
روی باورام کار میکنم دوره میبینم
قانون رو یاداوریم میکنم و سعی میکنم توجه به نکات مثبت کنم در اون روز
بعد میرم تمرین رقص میکنم
بعد بدنسازی
بعد انعطاف و حرکات ژیمناستیک
بعد زبان انگلیسی و اسپانیایی میخونم
بعد ….
دقبقا دقیقا کارایی که امروز باید و ماه هاست دارم انجام میدم
خداروشکر یه مدت چند تا مسافرت رفتم و دیدم اون مسافرتا هیچ بهم لذت ندادن
همون مسافرتا که اسمش تفریحه اتفاقا لذت منو از زندگی کمتر کرد چون نتونستم کارای روزانه ای که عاشقشمو انجام بدم
چون همه کارایی که هر روز در تمام طچل سال دارم انجام میدم اونا برای من بزرگترین تفریح و عشقو لذتن توی دنیا
همین روتینی که امروز دارم بیشترین لذت دنیا رو بهم میده
برای همین نتیجه گیری میکنم نه پورشه نه ویلا نه خونه نه صد تا هنرجوی حرفه ای و با کیفیت داشتن که ارزومه و … هیچ کدوم ذره ای به لذت و خوشبختی من اضاف نمیکنه چون همین الان تمام انچیزی که برای خوشبختی نیاز دارم رو دارم :)))))
خدا و توحید و ایمان
و چه چیزیه که به غیر از نام و یاد خدا بتونه ذره ای به من ارامش بده بتونه به من لذت بده ؟
دیدم من همین الان همین الان دارم لذتی از زندگی میبرم کهصد میلبارد بهم بدن نمیبرم
چون عاااشق کارایی هستم که ماه هاست دارم هر روز انجام میدم
یعنی کار کردن رو باورام ، بدنسازی ، انعطاف ، تمرین رقص ، و زبان انگلیسی و اسپانیایی کار کردن
به خدا استاد میدونم میدونم میدونم اگه الان صد میلیارد بهم بدن هیچ لذتی برام نداره چون تمام عشق و لذتم از زندگیم همین برنامه ایه که دارم هر روز انجام میدم
اما به قول شما میدونید چرا اون حس خوشبختی رو ندارم و ذهنم میتونه بیاد فریبم بده و نجوا کنه که تو چرا دستاوردی نداری چرا پول نداری و …
دقیقا همون حرفی که توی این فایل زدید
چون من ازادی انتخاب ندارم
من مثل اون ثروتمند عاشق این لوبیای ابپز هستم و خوشمزه ترین و سالمترین غذای دنیاست برام مایه ی غرور و افتخارمه این غذا اما چون اون ازادی رو ندارم مثل اون فقیر در مقابل این غذا رفتار میکنم :))))
حالا کاری که باید بکنم چیه ؟؟؟
اینکه هر روز به خودم یاداوری کنم اگه اون ازادی رو هم داشتم هیچ فرقی نمیکنه میزان لذت من ، لذت من از زندگی به نوع دیدگاه منه … این بهم کمک میکنه که الانی که لامبورگینی و صد میلیارد ندارم بتونم اون لذتی که از همین کارای روتینم میبرم رو همین الان ببرم …
درسته لاکبورگینی و صد میلیارد داشته باشم واقعا میزان لدتم بیشتر میشه از همین نعمتا چون ازادی دارم
اما این کنترل ذهن الانمه که باعث میشه بتونم به اونجا برسم
اگه الان اگه الان بتونم این ذهنیت ثروتمند رو در خودم به وجود بیارم میتونم به اونجا و اون ازادی برسم و از همین کاری که امروز دارم انجام میدم اون روزم دقیقا کارا و روتین امروزمو انحام بدم و لذت بیشتری ببرم :)))))
توی قسمت قبلی بود فکر میکنم استاد گفت پول فقط ازادی انتخاب میده خوشبختی نمیاره :))))
اون ازادی رو الان بیشتر درکش کردم :)))
مگه نه کاری که امروز دارم انجام میدم رو به خدا اکه صد میلیارد داشته باشم همین کارو میکنم نمیرم مسافرت نمیرم خونه ویلا بخرم نمیرم ماشین لاکچری سواری چون هیچ کدومشون لذتی ندارن برام … برنامه ی امروزمه که لذت داره برام … فقط همین فقط همین …
افلاطووووووون عزییییییییززززمممممممممم
وااااای پسر بغض کردم کامنتتو دیدم :))))))))
پسر نمیدووونی چههههه قدرررر دوستت دارمممممم مننننن
منم خیلی وقته دنبالت میکنم و شاید بیش از یه ساله 90درصد کامنتات رو خوندم و از زیر دستم در نرفته :))))
منم خیلی وقتا میخواستم برات بنویسم اما نشد ممنونم که تو به هدایتت گوش کردی و برام کامنت گذاشتی قلبمو اکلیلی کردی :))))) اتفاقا چند وقت پیش بود داشتم با یکی از دوستای نازنین عباسمنشی ام حرف میزدم درباره دوره سلامتی که درباره تو هم حرف زدیم و کلی تحسینت کردیم که نشستی همه کامنتارو خوندی اونم چه دوره ای دوره سلامتی ! که واقعا یه اراده پشتکار صبر زیادی میخاد از بس زیاده کامنتاش و نسبت به بقیه دوره ها یکم کمتر کامنت خوب داره
خیلی تحسینت میکنم بابت این کار فوق العااااااااااااااااادت الانم که دوره عزت نفس رفتی بترکووووون پسررررررررر
اتفاقا همیشه توی اون دوران میگفتم عه یعنی افلاطون کامنتای منم پس میخونه تو دوره سلامتی :))))) خخخخخخ
راستش پسر منم خیلی از کامنتات بهره بردم
اون قسمتی که درباره آب خوردن بیشتر گفتی خودم امتحانش کردم و دیدم عه جواب داد
کامنتت درباره پیدا کردن راه حل یبوست باعث شد الان بتونم تو دوره کلم کاهو رو هم بذارم کنار چون کاهو کلم بهم احساس سنگینی و نفخ میدادن و از طرفی فک میکردم اگه ترکش کنم یبوست میگیرم اما الان مقدار اب خوردنمو بیشتر کردم و هیچ مشکلی رخ نداده و انرژیم هم به خاطر حذف کردن کاهو کلم بیشتر شده خداروشکر :)))))))) پس مرسی ازت :))))
یه مورد دیگه ای که با دوستم دربارت حرف زدیم و تحسین کردیم رابطه ی زیبایی هست که ساختی :)))) پسر تو چه قدر فووووق العااااده ایییی که اینقدر نتیجه تو دستته
اینقدر خوب کار کردی و برای ما الگو شدی و اینجوری پرقدرت هم داری ادامه میدی :))))
کامنتاتو که میخونم زندگی زیبات با عزیزه دلت و اون ویلای خوشگلت تو شمال در بهترین نقطه و ازادی که داری ماشین جک s5 که داری جاده ی جنگلی که صبحا پیاده روی میکنی همههه چیزو تصور میکنم و میبینمو سپاسگزاری میکنم :)))))
عاشقتم پسر بهترینا برات رقم بخوره…