تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/04/abasmanesh-4.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-04-15 20:36:402025-04-15 20:42:48تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیز و دوستان توحیدی این سایت
به خدا قسم همین فایلهای رایگان زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا میلیونها تومان ارزش دارن واقعا حیف نیست بجای تماشای فضای مجازی به این فایلهای ارزشمند و زیبا نگاه نکنیم
امریکا IN GOD WE TRUST
براستی چرا امریکا تبدیل به چنین بهشتی شده و برخی کشورها و مردمانش غرق در ناخواسته ها و فقر و جنگ افروزی
هستن به نظرم فقط و فقط به خاطر باورها و رفتار ها و منش مردم این کشور هست
اکنون امریکا زیباترین و بزرگترین اقتصاد جهان هست و همینطور قدرتمند ترین
امریکا کشور کارافرینان است
کشور ایلان ماسک
کشور بویینگ
کشور شورلت و جی ام سی
کشور اینتل و گوگل و مایکروسافت ، امازون ،
کشور …….تا حالا به این فکر کرده اید که چقدر این کشور از لحاظ تکنولوژی به بشر خدمت کرده است ، واقعا بینظیر است
از کودکی در میان هجمه مرگ بر امریکا و … بزرگ شدم ولی از همان اوایل میدانستم این درست نیست ولی دقیقا نمیدونستم اصل ماجرا چیه تا با مرور زمان و اشنایی بیشتر با ستاد و و مطالعه فهمیدم هر کسی و هر کشوری نتیجه باورها و افکار و کردار و خودشو میگیره به همین دلیله که امریکا امریکا شده و ما اینجاییم
موفق و شاد و سلامت و ثروتمند باشید
به نام خدای مهربان
سلام خدمت بهترین استاد دنیا، مریم جان، عوامل زحمتکش سایت و دوستان هم مدارم.
امیدوارم حال همگی خوب باشه.
استاد عزیزم قبل از همه چیز خدا رو سپاسگزارم از وجود شما و اینکه منو به این مسیر هدایت کرد.
تجربه من از موضوع این فایل مثل خیلی از دوستان هست. در دوران مدرسه به بهانه جشنهای مختلف دولتی از ما استفاده میکردند برای شعار دادن علیه کشورهایی امثال کشور آمریکا و باورهای بدی در ذهن ما پرورش دادند. مثلاً راهنمایی که بودم از طرف بسیج محل لباس نظامی تن ما کردند و در صف 22 بهمن شعار میدادیم. اما بزرگتر که شدم به واسطه دلسردیهایی که از سمت دولت خودمان ایجاد شد و در مدار درگیریهای مسائل سیاسی بودم از شعار دادن یا دشمنی امتناع کردم، اما باز هم کورکورانه بود چون این بدلیل متنفر بودن از عملکرد دولت خودمان بود نه اطلاع داشتن از جزئیات آمریکا و مردمش.
اما از وقتی با شما و سایت بینظیر شما آشنا شدم بصورت حقیقی و واقعی آمریکا رو شناختم.
من و همسرم تا الآن 120 قسمت از سریال سفر به دور آمریکا را دیدیم و هنگام تماشا دائم در حال تحسین این کشور بینظیر هستیم.
از تمیزی…از طبیعت ناب…از مردم خوش برخورد…از امنیت…از پوشش راحت مردم و خیلی چیزهای دیگر که الگوی تمام جهان هست.
کشوری که مردمانش آموختهاند با خود در صلح باشند و قوانین حاکم بر جهان را بخوبی اجرا میکنند و به واسطه عمل به این قوانین صلح و شادی و انرژی مثب میپراکنند. و ثروت، طبیعت سرسبز، نعمت ،پول و و و کاملا حق این مردم و این کشور هست. از شما و مریم جان خیلی خیلی ممنونم که با این دست فایلها و خصوصاً سریال سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت ما رو با واقعیتها آشنا میکنید و ذهنمون رو در جهت درست هدایت میکنید.
همواره سالم، خوشبخت و ثروتمند باشید.
دوستتون دارم
خدا نگهدار
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
سپاسگزارم ازخداوندبابت اینکه همیشه درزمان مناسب ومکان مناسب منوقرارداده ومیده//
ازتون سپاسگزارم استادبابت اینکه این همه فایلهای بی نظیری که درسریال زندگی دربهشت وسریال سفربه دورآمریکا وسریال توجه به نکات مثبت وو…همه بی نظیرهست وخدامیدونه چقدرتوزندگی بنده وخیلیها درجهان تاثیرگذاشته درحدی که من روزها وشبهافقط این سریالهارونگاه میکردم ودرحال حاضرهم خدامیدونه همونجوری دارم زندگی میکنم
وخواستم اول ازهرچیزی ازتون سپاسگزاری بکنم وبگم هزاردرصددرست هست این تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی (رسانه ها)درذهن وباورهای ما وخداروشکرالان سالهاست که شبکه های اجتماعی رونگاه نمیکنم “اصلا بزارراحت تربگم چون تمام زمانم به لذت وشادی وعشق سوزانی که به کاروزندگیم دارم سپری میشه واین برای من کافیست وخداروسپاسگزارم
دوستون دارم وازخدام براتون همین آرزوی حال خوب این روزهای زیبای خودم رو خواستارم
یاحق//
به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام بر استاد عباسمنش عزیز،مراقب ذهنت باش!!!
تو هرگز به ذهن همچون یک مادهی مخدر فکر نکرده بودی؟
ذهن یک مخدّرِ بسیار ظریف است
و جامعه از همان کودکی پیوسته شما را تخدیر میکند: این بخشی از زندگیات میشود و همهچیز را رنگ میزند
هرچه که میبینی، توسط ذهن میبینی،
به هرچه که گوش بدهی، توسط ذهن میشنوی و ذهن در تفسیرکردن به طرفداری یا مخالفت بسیار سریع عمل میکند.
مردی مست راه خودش را به یک باشگاه شنای درجه یک پیدا کرده و کنار استخر ایستاده بود که مدیر باشگاه به سراغش رفت و گفت: “ببخشید قربان، ولی باید از شما بخواهم که اینجا را ترک کنید.”
مرد مست گفت: “چرا باید اینجا را ترک کنم؟”
مدیر گفت: “چون شما در استخر ادرار میکنید!”
مرد گفت: “میخواهی به من بگویی که در این باشگاه من تنها کسی هستم که در استخر ادرار میکند؟”
مدیر پاسخ داد: “از بالای تخته شیرجه، بله!”
تو نمیدانی کجا ایستادهای، چه میکنی، و کیستی
تمام تلاش در این است که خودمان را به حواس خود بیاوریم
از ذهن mind به حواستان senses.
ذهن، شما را در نوعی دیوانگی نگه میدارد. ذهن، جنون است؛ تفاوت فقط در درجات است. افراد رسماً دیوانه فقط قدری از تو جلوتر هستند، فقط همین.
شاید تو نود درجه در ذهن باشی، دیگری 99 درجه و دیگری مرز را رد کرده و به صد درجه رسیده؛ آنوقت دیوانه است.
انسان سلیم، کسی است که از ذهن بیرون آمده باشد.
زیرا آنوقت بینش تو روشن است و ابرآلوده نیست، آگاهی تو خالص است:
مانند آینهای که هیچ غباری روی آن نیست.
ذهن ات پیوسته رویا میبیند.روز و شب،
هر روز و هر روز به رویادیدن ادامه میدهد.
در روز، رویاها را افکار میخوانند؛ رویاهای کلامی هستند
در شب، افکار را رویا میخوانند؛ آنها افکار تصویری هستند. ولی تفاوتی وجود ندارد. و حتی وقتی که بیدار هستی، اگر چشمانت را ببندی و به درون نگاه کنی، جریانی ظریف از رویاهای تصویری را خواهی دید که مانند یک جریان زیرین ادامه دارند و جاری هستند.
مراقبه یعنی انداختنِ این جریان:
نه فکرکردن هست و نه رویادیدن؛ فقط بودن.
و سپس، ناگهان آنچه میگویم را خواهی دید. موضوع متقاعد شدن از حقیقتِ گفتهها نیست؛ بلکه یک تشخیص است.
حقیقت هرگز یک نتیجهگیری نیست؛
همیشه یک تشخیص، یک الهام است.
مردی به دوستش گفت: “من هر شب کابوس بدی را میبینم. میبینم که سوفیالورن کاملاً برهنه وارد اتاقم میشود!”
دوستش گفت: “چی؟ تو این را کابوس میخوانی؟”
گفت: “البته که کابوس است! زیرا هر بار که میآید، در را چنان محکم پشت سرش به هم میزند که از خواب میپرم!”
وقتی با جهان هستی، تمام این چیزهای بیمعنی را متوقف کن ، فکر کنید، منطقیتر فکر کنید، پیچیدهتر و فلسفیتر فکر کنید
آنگاه سکوت خواهد آمد، و همراه با سکوت، دیدن خواهد آمد.
وقتی همهچیز در درونت ساکن باشد، وقتی چیزی درونت در حرکت نباشد، قادر خواهی بود که با جهان هستی در مسیر درست حرکت کنی، بلکه تمامی بیداران در گذشته، حال و آینده را نیز درک خواهی کرد؛ زیرا قادر خواهی بود خودت تشخیص بدهی، قادر خواهی بود تا خودت آن را مزه کنی.
نکته در تجربهی چشیدنِ حقیقت است. ذهن را کنترل کنیم افسارش را در دست بگیریم وبه سمت خواسته هایمان هدایتش کنیم نه به سمت وسوی ناخواسته ها ذهن قدرت فوق العاده ای دارد فقط باید درست وبه صورت صحیح از آن استفاده کرد
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
تاثیر رسانه ها در شکلگیری باور ها
تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورهای ما خیلی نقش دارد و یادمه که همیشه در تلویزیون ها در مورد کمبود صحبت میکردند آب نیست ، برق نیست ، دولت مردان خوب نداریم ….. و ازین ذهنیت من بارها ضربه میخوردم.
در مورد کشور آمریکا و ذهنیتهای که در ایران مروج است در افغانستان هم همینگونه است تقریبا ، اکثریت کارشناسان سیاسی در اینجا به این باورند که آمریکا پروژه گذاشته که ما افغانها و دین اسلام را نابود کنند. و یک دیدگاه بد نسبت به کشور آمریکا داشتم . این مساله از یکطرف که رسانه ها در گوش ما میشنوانند. و از سوی دیگر افراد و دوستان ما که آمریکا رفتند همیشه از کمبود پول صحبت میکردند، از بالابودن سطح زندهگی، 17 با 18 ساعت کار میکنند در آمریکا تا حداقل بتوانند زندهگی خود را بگذرانند ، این باور ها خیلی مخرب اند و بعضی ها هم میگن که در آمریکا روی پدر و مادر اصلا فرزندان شان احترام ندارن.
و حالا که سریال سفر به دور آمریکا را مبینم، میگم خدای من چرا اینها اینقدر برای ما دروغ گفتند، حقیقت اینست که اینها در مدار غلط قرار دارند.
از نظر من آمریکا کشور زیبا با مردمان خوش اخلاق و شاد با ثروت و نعمت.
خداره صدهزار مرتبه شکر
سلام به شما دوست عزیزم سونیا.
وقتی کامنت شمارو خوندم یاد یک داستانی افتاده که مال 8 سال پیش بود اون زمان خیلی تم مذهبی داشتم وخیلی درگیر دین ودنیا وآخرت بودم البته که حالم خیلی بد بود اون زمانها
یادمه یک کانالی رو دنبال میکردم بنام مسلمان تی وی وهرچه میگفت من باور میکردم درباره تاریخ پیامبران دین و… بیشتر آدمهای موفق رو نقد میکرد داستان درست میکرد درمورد شون از آمریکا بدگویی میکرد و… خلاصه یک مستند درباره شیح محمد درست کرده بود که چقدر توخونش ظالمه 40 تا فرزند داره نمیدونم چندین تا زن داره هیچ کدوم از فرزندانش از دبی نمیتونند خارج بشند یبار یکی از دختراش میخواسته از دست ظلم شیخ محمد فرار کنه تا اروپا میره بعدش نیروهای ویژه شیخ محمد برمیگردونش و… خلاصه یک ذهنیت منفی درباره شیخ محمد داشتم که نگو باخودم میگفتم چقدر این پولدارا کثیفند به خانواده شون ظلم میکنند و…
واین داستان الان بیادم اومد که آها اونموقع چه دروغهای بخورد ماها دادند این کانالی که گفتم همین الان 130k مخاطب داره وچه باورهای مخربی رو میکارند در ما
الان متوجه شدم که همه ی این عزیزان اسلام طلب چه دروغ های بلدند وبخاطر تعصب شان دست به چه کارهای میزنند
خدارو شاکرم که مسیر درست رو بمن نشون داد از بلاتکلیفی درومدم
خدارو شناختم خدارو پیداکردم تعصبی ندارم کاملا رها هستم واززندگیم لذت میبرم
از شما دوست عزیزم هم ممنونم بابت کامنت زیباتون که بهم یادآوری کردین بهم
امید درهرجاکه هستی حال دلت عالی باشه ودرپناه خدای مهربان باشی
با سلام خدمت استاد جااااان و دوستان هم فرکانسی ام من به این عقیده هستم که رسانه ها همون طور که یکبار استاد در یکی از فایل های لایو سوال پرسیدند که چرا رسانه ها این مباحث رو مطرح می کنند و خیلی از دوستان که در اون لایو بودند جواب درست دادند و جواب این بود که مخاطبان این رسانه ها دوست دارند اینجوری بشنوند یا ببینند و بخاطر همین هست که استاد تاکید دارند که ورودی هاتون رو کنترل کنید و در محیطی ایزوله خودتون رو نگه دارید چون ورودی ها باورهای ما را رقم می زنند مثل همین مثال آب کم هست من تا سالها از حمام لذت نمی بردم و بخاطر اینکه آب هدر نرود کلا آب رو می بستم و زود تموم می شد کارم خاطرم هست یه شب یکی از دوستام اومدن خونه ما و تنها بودم زمان دانشگاه و تمام بخاری ها رو گذاشته بودم روی درجه خیلی پایین که گاز کمتر مصرف کنم و کلی سر این داستان که تو خونه کاپشن پوشیده بودم تو دانشگاه مسخره شدم و فوق العاده قوی هست تاثیر رسانه ها ولی الان چون توجه ای بهشون نمی کنیم در زندگی مون تاثیر ندارن و خیلی هم راحت تر شده زندگی مون برای خودمون بدون استرس داریم زندگی می کنیم و شکر خدا
پس این شد که رسانه ها بخاطر افکار غالب جامعه دارن این محصول ها رو تولید می کنند و اگر ما توجه نکنیم اونا هم تولید نمی کنند
استاد عاشق تونم تا چند سال پیش یه اخبار رو رد نمی کردن و چقدر حالم بد بود ولی الان
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و دوستان گلم
واقعا نوشتن معجزه میکنه داشتم دیدگاهمو مینوشتم که دیدم اوه چه ترمز بزرگی درمن وجود داره
دیدگاهم این بود که من قبل دیدن سریال زندگی دربهشت وسفربه دور آمریکا همیشه فکر میکردم که درخاج از کشور که آمریکا هم جز اون هاست همیشه خانم ها به خاطر پوشش آزادی مورد تعرض قرار میگیرند و همه اون ها میرن جهنم به خاطر سرلختشون و ما ایرانی ها مخصوصا چادری ها وسط بهشتیم فقط به خاطر نوع پوششمون چقدر من خودمو برتر از حتی مانتویی ها میدیدم چه برسه خارجی ها و کلا این دوتا سریال که سفر به دور آمریکا رو هنوز کامل ندیدم باعث تغییر دیدگاه من شدن کلا به هرچه خانم خارجی با نوع پوشش آزاد و ترمز من که پس ذهن منه و هی اینو به شکل های مختلف دارم بهش برمیخورم اونم یک خودبرتر بینی یک غرور لعنتی که باعث میشه وقتی همه چی داره خوب پیش میره با غرور گرفتن من دوباره برگردم به پله اول و اینو دارم حتی توی دوره همجهت هم میبینم با اینکه جلسه دوم رو استاد درموردش صحبت کردند اما بازهم میگم بابا من که بلدم حواسم هست که دچار غرور نشم اما به محضی که در جمعی قرار بگیرم میشم همون آدم قبلی بعد طلبکارم هستم چرا نتایج پایدار نمیشه تا من پایدار عوض نشم و روی غرور کار نکنم نتایج من که حاصل تغیرات درونی منه هم پایدار نیستن
واقعا خدارو سپاسگذارم که با جلسه ده دوره مقدس هم جهت با جریان خداوند و سوال های بی نظیری که استاد عزیز یادم داد الان به جواب سوال دیروزم رسیدم عاشقتم استاد عزیزم واقعا ازتون سپاسگذارم و عاشق خداییم که از دل این فایلی که هی از نگاه کردن بهش طفره میرفتم بزرگ ترین نشتی انرژیمو توسط خود خداوند پیدا کردم واقعا همه جای این بهشت برای من میتونه کلی راهگشا باشه چون منبع کل این اگاهی ها خود خداونده
دوستت دارم مرد دوست داشتنی خداحفظت کنه که من رو با خدای دوست داشتنیم آشنا کردی
سلام…وقت بخیر…من چند سالی میشه که با شما و سایت خوب عباسمنش آشنا شدم و از محصولات شما هم استفاده میکنم…شاید درست باشه اگر بگم آشنایی من با آمریکا و مردمان اون کشور به دو بخش قبل و بعد دیدن سریالهای سفر بدور امریکا و زندگی در بهشت تقسیم میشه…من هم نگاه عمومی به این سرزمین نگاهی بود که کشوری بدون قوانین خانواده و مردمی خشک و بدون احساس هستن ولی کم کم با دیدن سریالهای سایت شما متوجه شدم چقدر نگاه اشتباهی داشتم…البته حرف تکراری میتونه باشه که نسل منو شما بمباران شدیم از دشمنی با جهان غرب و مخصوصا امریکا…ولی امیدوارم دیگه هیچوقت و هیچکسی با هیچ کشوری و مردمان اون کشور بدون دونستن اینکه اطلاعات درستی داره یا نه دشمنی نکنه و همه حتی شده کم با همدیگه دوست باشن و انسانیت رو در مورد همدیگه رعایت کنیم…اول از همه اینو برای یادآوری به خودم میگم…بهترینهارو برای شما آرزو میکنم…!
به نام الله یکتا و مهربان.
سلام به استاد بزرگوار.
استاد بزرگوار از خداوند متعال برای شما و خانم شایسته عزیز آرزوی موفقیت و سلامتی بیشتر خواهانم که ما را از جهل و نادانی و بد بینی در مورد آمریکا و جهان اطرافمون نجات دادی.
من به شخصه به نتیجه رسیدم که به هر چیزی که میخوام برسم خودم در موردش تحقیق بکنم مثل
گذشته نباشه که به زور یا به اختیار چیزی را بپذیرم.
من نه در مورد امریکا، درست یادم بچه که بودم
یه عکس پلاستیکی از شاه خودمون توی خونمون بود و من هر موقع اونا میدیدم ازش میترسیدم
و یه ذهنیت منفی ازش تو ذهنم بود و بزرگتر هم که شده بودم در موردش بد فکر میکردم اما بعد ها خودم اومدم تحقیق کردم و نظرم و دیدگاهم به کلی در موردش 180 درجه تغییر کرد.
در مورد امریکا من خیلی از سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا را دیدم اصلا به پیش فرض هایی که داشتم میخندیم یعنی قبل تر ها میگفتم آمریکا یه کشوری هست که خونواده هاشون سالم نیستند و بنیان خونواده از هم پاشیده است و به همین خاطر باید برای اونا شعار
بدیم چون موقعی که مدرسه میرفتیم با اون ذهنیت خالی اینا رو توی مغزمون کردند هرچند من فقط تو مدرسه یه شعار دست و پا چلفتی میدادم و بیرون از مدرسه توی هیچ مراسمی شرکت نمیکردم و با دیدن این سریال ها اون یه ذره ذهنیت منفی در مورد آمریکا هم تغییر کرد من
حتی چند سال پیش داداشم بهم گفت تو چرا نمیای تو 22 بهمن شرکت کنی من بهش گفتم بهتر هست تو هم شرکت نکنی چون تو سریال زندگی در بهشت من دیدم که تو آمریکا پرچم ایران را تو موزه هاشون نصب کردند اونایی که رسانه ها میگفتند اونا کافر هستند بر خلاف ایران که پرچم
اونا رو آتیش میزنند این برا من یه پیام مثبتی داشت که یه تفکر درستی پشت این اعمالشون هست که ما ملت آمریکا شما را دوست داریم و یه چراغی تو مغز من روشن شد که بابا اینایی که بهمون گفتند همش چرت و پرت هست و من نباید به پیش فرض هام دیگه اتکا بکنم.
استاد بزرگوار مرسی.
در پناه حق پیروز و سربلند باشید.
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم
و سلام به دوستان عزیزی که پیام منو میخونن
سه سال پیش بود که خداوند منو به آموزش های یکی از اساتید هدایت کرد.پسری جوان که دقیقا همین مباحث را آموزش میده.من از آموزش های او بسیار یاد گرفتم و بینهایت ازش سپاسگزارم.ایشون شمارو به من معرفی کرد.
اولین چیزی که نگاه کردم سریال زندگی در بهشت بود.جدیدا هم سریال سفر به دور آمریکارو همه قسمت هارو نگاه کردم.
قبل از اینکه با این سایت آشنا بشم از کودکی همیشه برام سوال بود که چرا تو مدرسه این شعارهای زشت مرگ بر آمریکا یا مرگ بر… به ما یاد میدادن؟!چرا مجبورمون میکردن که این شعارهارو بدیم؟!ما هم که بچه بی زبون هرچی میگفتن انجام میدادیم.یادمه تو دانشگاهمون عکس پرچم آمریکا رو زمین چاپ کرده بودن که همه روش راه برن.یادم نمیره همه مون می پریدیم که روش راه نریم.فیلم ها و سریال هایی ساخته میشد و هنوزم ادامه داره و ساخته میشه که مردم در امریکا روی هم اسلحه می کشن یا مردم رو منحرف نشون میدن.چه باورهایی به خورد ما دادن،آمریکای پر از خشونت و ولنگاری که هیچ کدوم واقعیت ندارن.تضاد هایی هم داره نمیگم نداره وقتی باورت درست باشه کمتر به این تضادها برخورد میکنی.
سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکارو بارها و بارها نگاهشون کردم و تحسین کردم.
خدای من آمریکا با اون باورهایی که به خورد ما دادن زمین تا آسمون فرق داره.آمریکا بی نهایت زیباست از همه جنبه.
مردمش چقدر خوش برخوردن،چقدر مهربانن و چقدر از درون زیبا هستند.خیلی جالبه برخلاف چیزهایی که شنیده بودم اینکه با مهاجرها برخورد خوبی نمیشه در این فایل ها استاد با هرکسی که گفتگو میکرد تا میگفت من ایرانی هستم طرف مقابل چقدر خوشحال میشد و به گفتگو علاقه نشون میداد این باور رو در من ایجاد کرد که مردم آمریکا چقدر ایرانی هارو دوست دارند.
قسمت 192 سفر به دور آمریکا چقدر زیباست مردم با میلت های مختلف اومده بودن تا کشورشونو معرفی کنن.چقدر لذت می بردم وقتی با عشق از خوبی های کشورشون می گفتند و فارغ از هر مسئله ای به کشورشون افتخار می کردند.چقدر اخر این فایل زیباست پرچم ها با افتخار بالا برده میشد و همه شادی می کردند و دست و هورا می کشیدن وقتی استاد پرچم ایران رو بالا برد و همزمان خانمی پرچم آمریکارو اشک شوق می ریختم که چقدر این فایل انرژی اش مثبته و چقدر حرف برای گفتن داره.کشورمون کلی نکته مثبت داره که من بهش بی توجه بودم.یاد گرفتم فارغ از هر مسئله یا تضادی با افتخار از کشورم حرف بزنم.از فرهنگ و تمدن کشورم حرف بزنم که چقدر زیباست.از آب و هوای ایران مخصوصا شمال ایران واقعا زیباست و خواستنی.ایران جاهایی داره که سیر نمیشی از دیدن شون.مثلا رشت بی نهایت قشنگه.لاهیجان و مازندران بی نهایت زیباست.
از شهر های دیگر بگم مثلا در شیراز،تخت جمشید واقعا زیباست.مثلا در اصفهان میدان نقش جهان واقعا زیباست.مثلا در اردبیل دشت مغان واقعا زیباست کلی شهر داریم کلی زیبایی در کشورمون داریم. از فرهنگ و صنایع دستیمون مثلا فرش ایرانی با آن طرح فوق العاده در دنیا کلی طرفدار داره.مثلا غذاهای ایرانی که کلی طرفدار داره و اگر دیده باشید آشپز های خارجی چقدر ویدیو میزارن و غذاهای ایرانی درست می کنن و میگن غذا به این خوشمزگی نخورده بودم.چقدر خوبه که خواننده های خارجی به زبان ایرانی آهنگ میخونن، چقدر موسیقی ایرانی در دنیا طرفدار داره.
چقدر اشعار ایرانی در دنیا طرفدار داره.از مردم کشورم بگم، مردم بسیار خونگرم و مهربان،بسیار مهمان نواز و بسیار باهوش.هر زمان که از افراد سرشناس ایرانی حرف زده میشه تحسین می کنم و افتخار میکنم.مثلا خانم مریم میرزاخانی،خانم انوشه انصاری و…
چقدر فایل 133 به بعد رو دوست دارم.اونجایی که استاد به هاوایی سفر کردن و فایل هایی که تو کشتی گرفتن فوق العاده است.هاوایی چه مردم فوق العاده ای داره ، چه طبیعتی داره، چه دریایی چه آسمونی واقعا بهشتیه.
قسمت 190 سریال زندگی در بهشت چقدر زیباست.این فایل به من نشون داد مردم آمریکا چقدر به شاد بودن و دور هم بودن اهمیت میدن چقدر لذت بردم.من از کودکی شاد بودن رو دوست داشتم و انتخابش کردم.میدونستم این راه درسته
وقتی خداوند منو به این سایت هدایت کرد بهم ثابت شد که درسته.
واقعا تحسین میکنم مردم آمریکا چقدر درست زندگی می کنن و چقدر نظم و انضباط دارن.چقدر به تمیز بودن اهمیت میدن.در هر قسمت از سریالها می بینیم که چقدر همه جا تمیزه کم پیش میاد جایی آشغال روی زمین ریخته باشن.
خانم شایسته عزیزم چقدر زیبا فیلم برداری میکنه.وقتی دوربین مردم رو در حال پیاده روی و دوچرخه سواری نشون میده با درختان سرسبز با آب و هوای فوق العاده،آدم احساس میکنه که واقعا در آنجا داره پیاده روی میکنه.وقتی دوربین ماشین های در حال تردد رو نشون میده کدی که برام باز میکنه اینه که زندگی یعنی حرکت و ماجراجویی.چقدر زیباست فایل هایی که دوربین از بالا آمریکارو نشون میده .فکر می کنید چه کدی درون این فایل ها نهفته است؟وقتی از بالا به زندگی و مسائل ات نگاه میکنی ترس برای تو بی معنا میشه چرا که اون مسئله یا تضادی که در زندگی داری به اندازه یه نقطه است.چقدر لذت می برم و تحسین میکنم وقتی می بینم مردم آمریکا وقتشون رو به بطالت نمی گذرونن و مدام در حال یادگیری و ارتقای خودشون هستند.
خداوند را سپاسگزارم که هدایت شدم به این سایت.
ممنونم از توجه شما
استاد،خانم شایسته،دوستان عزیزم دوستتون دارم
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان عزیزم سلام سپاسگزاراستاد عباسمنش و شایسته عزیز برای این سری فایل های عالی بر باورذبه قدرتمندی ذهن در تجربه زندگی
همه بچهها عزیز تجربه های عالی و زیبایی نوشته بودن
تجربه شخصی من از نگاه کردن سریال سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت هر وقت که من شروع به نگاه مستمر به این سریال ها کردم صد در صد یه تجربه سفر و یا گردش پیک نیک و دیدن زیبایی ها برام پیش آمده
یه مورد که در شهر خودمون هست میخوام تجربه مو بگم من در شهر کرمان زنوگی میکنم افرادی که در استان کرمان زندگی میکنن میدونن یه شهرستان به نام بافت هست در این استان که تقریبا همه در موردشون بد میگن بسیار بسیار بسیار زیاد
طوری خونه میخای بگیری چک میکنن همسایه شون بافتی نباشه مسافرت، کار، همه چی همه چی چون همدیگر هم از روی فامیل خانوادگی شون میشناسن که اهل کدوم منطقه هستن
همیشه در ارگان هایی که رءیسشون بافتی یا کلا به هر سمت یا منصبی بودن بقیه میگفتن پارتی بازی کرده و هزاران حرف دیگه ولی من به خودم میگفتم اونا چون بسیار باهوشن موفقن همه حسودیشون میشه
در دانشگاه ارشد که درس میخوندن چون کار هم میمردم بیشتر کلاس ها نمیرفتم یکی از بچه ها بود خیلی مهربون ازش کمک میگرفتم برا امتحان ها هم میرفتم خونشون بنده خدا چقدر گرم هم پذیرایی میکرد و هم هم درس ها رو بهم یاد میداد بعدها بهم گفت بچه ها چون من بافتی هستم پشت سرم حرف میزنن
تجربه بعدی ازدواج برادرم بعد فوت خانمشون با دو تا بچه که ایشون هم در مورد این اهالی مهربان باشخصیت گرم همین حرف میزد از قضا ایشون با خانمی بافتی ازدواج کردن خودش که میگفت مار از پونه بدش میومد جلو خونش سبز میشه
از گرم بودن مهربانی فروتن ایشون و خانوادشون هر چقدر بگم بازم کمه چنان بامحبت و گرم با ما هستن نزدیکان خودم اینطور نیستن
تازه یه روز که داشتیم به شهرشون میرفتیم در جاده ماشینمون پنچر شد یکی از این نازنین اهالی وایساد کمک همسرم پنچری گرفتن و ما رو تا شهرشون وبه یه آپاراتی همراهی کردن تازه دعوت کردن بریم خونشون استراحت کنیم با اینکه اصلا مارو نمیشناختن