تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورها - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/04/abasmanesh-4.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-04-15 20:36:402025-04-15 20:42:48تاثیر رسانه ها در شکل گیری باورهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درووود به استاد عزیزم وهمه ی دوستانم دراین خانواده ی صمیمی
خداروشکر که بازهم صورت زیبای شمارو میبینم از طریق این فضا و به صحبت های دلنشین شما گوش میکنم با قلبم
سپاسگزارم ازشما بابت تمااااام فایل های فوق العاده ی سفر به دور آمریکا وزحمت های مریم جون عزیز برای بهتر و بهتر شدن هرفایل ،اینکه این سریال چقدر میتونه به تجسم ها و ذهنیت من در هرروزم کمک کنه و بعد از هربار دیدن و توجه به زیبایی هایش منم به مکانی زیبا هدایت میشم و الان گالری گوشیم پرشده از عکس و فیلم های زیبا از طبیعت …..حقیقتا استاد جان من تا قبل از دیدن این سریال ها اصلا تصوری که داشتم از آمریکا بیشتر شبیه یک پایگاه نظامی بود که تمام وقت درحال آماده باش هست که هر لحظه به یه جایی حمله کنه و اونجا رو ازبین ببره این وسط هم نقطه ی اصلی ایرانه که طبق چیزهایی که از بچگی شنیدم که آمریکا قصد داره اول کشورهای همسایه ی ایران مثل عراق.ترکمنستان . افغانستان و…بگیره که بعد برسه به ایران و این ترس همیشه ازبچگی در وجودم بود که یه شب بخوابم و صبح با صدای سربازهای آمریکایی که اومدن مارو بکشند بیداربشم
اونقدر که تومدرسه،تو رسانه ،تو مراسم مذهبی همین صحبت ها بود….من تو بچگی فکر میکردم مثلاً آمریکا یه گروهک یا یه ارتش هست که برای نابودیه بقیه ی دنیا خلق شده ،وقتی که بزرگتر شدم هم فقط تو رسانه و اخبار میدیدم که نشون میدادن مثلاً یه نوجوان تو یه دبیرستان چند نفر و با اسلحه به قتل رسانده یا یه نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی یکی از اعضای خانواده شو به قتل رسونده ،اینا دیگه گل سر سبد اخبار روز ایران هست .یا فقط تصورم از فیلم آمریکایی تگزاس و قتل و غارت بود….تو مدرسه هم که از اول بهمن تا 15خرداد فقط می‌گفتیم مرگ بر آمریکا.و هرروز پرچم آمریکا آتیش میزدیم و از این کارها….
و حالا که هردفعه با ذوق و شوق سریال سفر به دور آمریکا رو نگاه میکنم و روابط شما با مردم آمریکا رو میبینم دهانم باز میمونه که خدایا مگه میشه مگه داریم ،،،،اینکه آمریکایی ها اینقدر خانواده های باحالی دارن که هر کدوم چندتا بچه دارن ،یا تو اون قسمت که اون خانواده ی آمریکایی قبل از خوردن غذا شکرگزاری میکردن،و اینکه چقدر مردم با شما که ایرانی هستین چقدر با مهر و محبت و عشق رفتار میکنین ،،،،یه چیز جالب در این مورد بگم که من قبلاً شنیده بودم که میگفتن اگه تو آمریکا بری یه جایی و اونا متوجه بشن که تو ایرانی هستی امکان داره اونا تورو بکشن…دقیقا همین موضوع تو ایران هم وجود داره..مثلاً ما هر دفعه می‌خوایم بریم سمت شمال یه چند نفری هستن که خیلی اوضاع فکری شون داغونه و به محض اینکه میفهمن داریم میریم شمال شروع میکنن که:آقا رفتین شمال نگین که مشهدی هستین ها…اصن مواظب باشین که نفهمن شما از مشهد هستین وگرنه پوستتونو میکنن آخه همه ی کشور مخصوصا شمالی ها با مشهدیا مشکل دارن …درصورتی که ما هروقت رفتیم شمال اونقدر باهامون خوب رفتارشده اونقدر مهر و محبت دیدیم با افتخار گفتیم که ما از مشهد اومدیم اوناهم کلی خوشحال شدن که ای جان خوشبحالتون شما همسایه ی امام رضا هستین خوش اومدین و کلی تحویلمون گرفتن …حالا این موضوع ذهنیت درمورد آمریکا یه مثال واضح هست از باورهایی که از قدیم داشتیم و چیزی که الان داریم میبینم در سایت زیبای شما…وقتی فکر میکنم میبینم چقدر این ذهنیت در من تغییر کرده از زمانی که با برنامه‌ی شما و قانون خداوند آشنا شدم چقدرنگاهم به انسان های دیگه ،ملیت های دیگه تغییر کرده و همه رو یک گروه واحد میبینم ،همه ی انسان هایی که خدا خلق کرده و همه به خودی خود ارزشمند هستن چرا باید اینطور تو ذهنمون بقیه رو قضاوت کنیم ….
نکته ی زیبای دیگه در مورد دیدن این فایل های سفر به دور آمریکا برای من اینه که هر دفعه شما دوربین و میزارین جلوی شیشه ی ماشین و تو جاده حرکت میکنین بقدری این تصویر برام جذابه که خودم را پشت فرمون ماشین مورد علاقه م تجسم میکنم و تو اون جاده ی رویایی حرکت میکنم و غرق در لذت و آرامش میشم و هر لحظه برای شما و خانم شایسته ی عزیز از خدا سلامتی و عشق وآرامش و برکت طلب میکنم …
مورد دیگه درمورد آمریکا اینکه همسر بنده یه دوستی داشتن چندین سال پیش که ایشون و خانواده شون مسلمان نبودن و دین شون اسلام نبود اون زمانی که تو ایران بودن و همسایه ی ما بودن یادمه که خیلی به اون ها سخت میگرفتن البته ما تو یه شهرستان کوچیک زندگی میکردیم و اونجا دیگه خیلی توجه رو این بندگان خدا بود اینکه هر دفعه اماکن مزاحم کسب و کارشون میشد بهشون مجوز نمیدادن و از همه لحاظ بهشون سخت میگرفتن و الان اون ها چندین ساله که مهاجرت کردن به آمریکا و یادمه همون زمان به همسرم خیلی اصرار داشتن که شماهم بیاین باهم مهاجرت کنیم و ما همه ی راه هارو به شما یاد می‌دیم که خیلی راحت بریم البته اونا غیر مستقیم میگفتن که باید دین تون رو تغییر بدین که راحت بتونین وارد آمریکا بشین واای خدایا منم که باورهام در مورد آمریکا داغون بود(بلاد کفر)این دقیقا واژه ای بود که من بکار می‌بردم یعنی همینو یاد گرفته بودم .و مثلاً خیلی هم مذهبی بودم و خودمو بچه مسلمون میدونستم و دیگه حسابی با این بنده های خدا سر شاخ شده بودم حتی چندباری با همسرم سر همین موضوع بحث شدید کردیم …و خلاصه که اونا مهاجرت کردن و خیلی هم راحت رفتن و الان حدود 15ساله که تو آمریکا هستن و هروقت که با همسرم تماس تصویری میگیرن حسابی خوشحالن،خدارو شکر همیشه راضی هستن و همیشه تعریف میکنن که چقدر اونجا آزادانه زندگی میکنند و زندگی شون عالی هست و بعد از هر تماس همسرم یه نگاهی به من میکنه و میگه اگه ما هم میرفتیم …..
ولی دقیقا از زمانی که عضو سایت شدم و شرایط زندگی شما رو دیدم و زیبایی های این کشور و مردم این کشور و دیدم به کلی نظرم عوض شد و وقتی با همسرم صحبت میکردم و گفتم که آره استاد اینو نشون داد اینو گفتن آمریکا اینطوریه فلاانه کاش ماهم بریم یه روزی این همه قشنگی رو ببینیم اون آزادی رو تجربه کنیم ،،،همسرم متعجب فقط بهم نگاه میکرد و میگفت چقدرعالی که این سریال ها اینقدر تاثیر خوبی روی شما گذاشته و الان که همسرجان یه تلویزیون بزرگ خریده واسه خونه مون روزهای تعطیل هرکسی اجازه داره یکی از فیلم های گوشیش که مورد علاقه ش هست روی تلویزیون پخش کنه و همه باهم نگاه کنیم چون ما اصلا آنتن و شبکه های تلویزیونی نداریم چندین ساله و فقط تلویزیون واسه دیدن فیلم های سفرهای خودمون و گیم بازی کردن و آموزش روشن میشه …بعد روزهای تعطیل مثلاً پسرم یکی از فیلم های گوشیش که مربوط به گیم هست میزاره ،دخترم ویدئو های رقص میزاره،همسرم طنز میزاره و بنده بعنوان مادر خانواده یکی از قسمت های سفر به دور آمریکا رو میزارم و خدایی همه با هیجان و لذت نگاه میکنیم و اون ساعت ها برامون خیلی شیرین و دلچسبه در کنار هم هستیم و از دیدن علاقه های همدیگه لذت می‌بریم ….خدایا شکرت …
خدایا شکرت…خدایا شکرت…
بنام خداوند بخشنده مهربانم
سلام و صد سلام به استاد عزیز خانم شایسته عزیز و همه دوستای عزیز
دلم برا همتون تنگ شده بود
عاشق همزمانی های این جهان جادویی م
از تصمیمای سال جدیدم
دیدن دوباره هر دو سریال بود
یادمه فایل های اخر ،19 دلاری بود
و مبحث ذهنیت .
استاد
سریال سفر دور امریکا و زندگی در بهشت مصداق بارز
این مبحث بودن
موقع تماشای دوباره شون ، ذهنیتم مرور میشد
وااای خدای من
باورم نمیشد
چقد منفی و محدود بود
و الان
چقد عوض شدم
اونم به شکلی انگار بدیهی
و این تاثیر جادویی قوانین
و یه مصداق برا ذهنم شد
من همیشه عاشق امریکا بودم خیلی هم تضاد میدیدم
از همون شعار ک هیجور نمیشد پذیرفتش و بخاطر زیرسوال بردنش تحقیر و تنبیه میشدم تاا…
و فکر میکردم من باور بدی نسبت به امریکا ندارم
اما سریال ها بمن ذهنیتم رو نشون داد
چه علف های هرزی تو هم تنیده بودن
و با استمرار دیدن سریال چیده شدن
و من رها شدم از ذهن خفه م
و بینظیرترین طلوع و غروب خورشید رو دیدم
و دعوت شدم به تجربه ش در همین جایی ک هستم
چه ابرهای پفکی دیدم ک دعوت شدم به تجربه ش
چه آسمان صاف و آبی و کبودی دیدم ک دعوت شدم به دیدنش
چه درختهای با سرسبزترین رنگ ک دعوت شدم
چه آب های آینه ای
چه کوه هایی ک دوستانه همو در آغوش میگرفتن و قلمرو درست کردن
چه دشت های بی توقع ک تا چشم کار میکرد پهناور بودن
چه اتوبان هایی ک به زیبایی کنار هم وصل بودند
تا از ماشین های فوق العاده زیبا خوش رنگ و بزرگ مراقبت کنن
چه آبشارهایی ک اوج بازی آبها بودن
خدای من اقیانوسها
چقد سخاوتمندانه در هم یکی شده بودن
و چه انسانهای شریف صادق مهربان و صلح جو و سپاسگزار ،
حقیقتا لایق این کشور هستن
این نعمت هستن
و این کشور خداست
همانطور ک شعارش توحیدی س
و من
خدا رو در این کشور دیدم
تمام جهان رو در این کشور دیدم
سپاسگزاری رو یاد گرفتم
از بس زبانم ،به سخن می اومد
از دیدن اینهمه شگفتی .
دیدن زیبای ها رو یاد گرفتم
چشمام دیگه چاره ی جز دیدنشون نداشت و
میگفت من زیبام و فقد زیبایی نشونم بده .
و من
عشق رو دیدم
یه رابطه رویایی در سرزمین رویایی
قلبم باز شد ،
میگفت من دریاچه بالتیک م ولی هنوز عمق وجودمو ندیدی .
جمله” عاشقتمممم منم منم ”
شما استاد و خانم شایسته
دل منو به غنج میاره
با عاشقیتتون عاشقیت کردم
منی ک تصور میکردم چون عاشق عشقم
عاشق عشق به همه موجوداتم
دیگه تموم.اما
دیدم ای دل غافل
هنوز اندر خم سر کوچه م
و با دیدن شما
تازه فهمیدم چه پاشنه آشیل ی داشتم
چه دنیای پروانه ی از عشق برام تجسم کردید
خدای من زیبای من
صدهزاران بار شکرت
همجا تویی
همه کس تویی
همچی تویی
دست منو گرفتی وقدم به قدم عاشقانه خودتو نشونم میدی
استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم
دستان زیبای خداوندم
با ضبط این سریال ها
برا باورهام منطق ساخته شد
بسیار سپاسگزارم از شما
و دوستانم
In god we trust
به نام خدای زیبا، مهربون ودوست داشتنی. سلام به نابترین استاد دنیا ،مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام در این سایت بهشتی.خدای مهربون رو شاکرم بابت این آگاهی های ناب. استاد جان بسیار خوشحالم که کامنت منو که قبلا نوشته بودم خوندید.یادمه وقتی من سریال زندگی در بهشت وسفر به دورآمریکا رو برای اولین بار 5 سال پیش دیدم ،انگار روی ابرها بودم اونقدر فرکانس هام بالا رفته بود که مصداق آیه ی قرآن که خداوند گفته پرده ها رو از جلوی چشمهاتون برداشتیم وزنده شدن دوباره ام را تجربه کردم .استاد جان دیدن زیباییهای ناب آمریکا در طول سفر وباور نابی که از شما یاد گرفتم اونقدر وجود تشنه ی من راسیراب کرده که سفرهای نابی را در طول این 5 سال بیداری ام تجربه کرده ام .همواره در زمان مناسب در مکان مناسب وبه آدمهای مناسب هدایت شدم .هر جایی رفتم جز زیبایی ندیدم ،باران های زیبا حتی تو دل کویر ،جاده های فوق العاده که قبلا ندیده بودم ،غذاهای با کیفیت ،همه وهمه فقط به خاطر نگاه زیبابین وتمرکز بر نکات مثبتی ست که از دیدن زندگی بهشتی شما در وجودم نهادینه شده ،به طوریکه هر جایی کمی تمرکزم روی نکات منفی رفت جسمم سریعا ارور داده ومن متوجه شدم که باید فقط به زیباییها ونکات مثبت توجه کنم .این نگاه زیبابین ودیدن زیباییها از لنز دوربین مریم عزیزم ،نیروی درونی نابی که از بچگی تو وجودم بود ومن با باورهای محدودکننده متوجهش نبودم رو در سن 38 سالگی پیداش کردم ودوربین به دست شدم ،زیباییهای نابی رو به تصویر کشیدم که هر بیننده ای رو شگفت زده می کنه ،البته امتیاز اصلی این حس فوق العاده ام رو به خدای مهربون میدم .من 7 ساله که به طور مداوم یوگا کار می کنم ویکی از واژه هایی که خیلی تو یوگا کاربرد داره کلمه ی شانتی هست .شانتی یعنی صلح ،مراقبه های یوگا بیشتر برمبنای صلح جهانی ست،تو یوگا من یاد گرفتم همه ی انسانها از هر نژاد وملیتی رو عمیقا دوست داشته باشم .نمود این آگاهی های یوگا رو من تو زندگی شما به صورت عملی دیدم .عاشقانه دوستتون دارم وسپاسگزار خدای مهربونم که منو با شما هم مدار کرد ،استاد نابی که فقط عشق وزیبایی را در جهان گسترش میده وفقط تمرکزش روی اصله.
بنام خدا
سلام استاد عزیز
خدا قوت بده بهتون
خداوند رو بسیار شاکرم برای آگاهی های این جلسه .
چیزی که توی زندگی بهش توجه میکنیم و این کار رو تکرار میکنیم باورهامون رو شکل میده که نهایتا این باور ها منجر به شرایط زندگیمون توی جنبه های مختلف ،ثروت ،سلامتی ،معنویت ،ارتباطات و غیره میشود.
چیزیهای نادرستی که ما از آمریکا توسط رسانه ها و برخی از آدمهای افراطی اطرافمون میدیدم و می‌شنیدیم که منجر به باور های نادرستی شد که الان با این آگاهی ها هرگز نمی‌خوام یک کلمه از اون خزعبلات رو بشنوم همه ی این صحبت های نادرست باعث شد که ما حس نفرت ،حس بدبینی تمام حس های شیطانی درونمون رو خودمون با دست خودمون پرورش بدیم و رشد بدیم که نتیجه ی این پرورش ها بشود زندگی که حداقل من قبلاً داشتم و هرگز نمی پذیرم که به قبل برگردم .
خداوند میخواهد انسان آگاهانه زندگی کند ،خداوند بارها و بارها در قرآن از واژه ی آیا نمی اندیشید ،آیا تعقل نمیکنید و غیره که نشان میدهد خداوند میخواهد ما فکر کنیم و چیزی رو همینجور قبول نکنیم.
در واقع خداوند میخواهد که این مغز و عقل رو آکبند تحویل خداوند ندهیم و از اون استفاده کنیم .به نظرم برای خداوند خیلی سخت هست که فکر و اندیشه ای بسیار زیبا و قوی که به انسان داده است رو درش رو ببندیم و بگذاریم رسانه ها و افراد افراطی جامعه و مدرسه و غیره برای ما راه و روش فکر کردن رو نشان دهند .
خدایا ما را ببخش اگر قبلاً این روش و شیوه زندگی ما بود .
نکته ی بعدی اینکه ،نتیجه مشخص میکند که روش انجام کار درست بوده یا خیر .
مثلاً در زمینه ی ثروت و توسعه ی جهان از لحاظ تکنولوژی کدام کشور پیشرو بوده ؟؟
کدام دانشگاه و موسسه ی علمی در دنیا از لحاظ پژوهش و توسعه ی علم دارای رتبه ی بالاتری هست ؟؟
چند درصد از افراد ثروتمند و تاثیر گزار دنیا از کشور آمریکا هستند ؟؟
بیشتر بیزینس ها و استارت آپ های موفق دنیا
از چه کشوری استارت خورده اند؟؟
و سوال های بسیار زیادی که پاسخ ها نشان میدهد تفکر درست ،روش درست ،منش صحیح و در صلح بودن یک جامعه چنین موفقیت های چشمگیری رو بوجود می آورد نه خلاف این ویژگی های الهی.
فرقی نمیکند آمریکا باشد یا ژاپن ،چین باشد یا جای دیگه ای ،هر جایی هر جامعه ای و هر کشوری با روش درست قطعا به نتیجه ی درست می‌رسد .
اما حالا که بحث کشور آمریکا هست به عنوان کیس استادی ، بسیار زیبا و دیدنی مشهود هست چه عواملی باعث رشد و پیشرفت در زمینه های مختلف در دنیا شده باشد که سرلوحه ی این عوامل جمله ی بسیار زیبای «In God we trust »هست که من بسیار زیاد عاشق این جمله هستم و واقعا شخصا عاشق این جامعه شده ام که اینقدر الهی و توحیدی هستند که این جمله ی زیبا رو به عنوان شعار کشور و ایالت انتخاب کرده اند و حتی روی پول هم چاپ کرده اند تا همه جا این جمله دیده شود .خدایا واقعا شکرت برای این طرز تفکر و این نگرش زیبای مردم آمریکا ،الهی شکرت .
خلاصه ی مطلب اینکه ،
نتیجه ی کار ،مشخص کننده ی درست یا غلط بودن مسیرانجام کار و اندیشه ی پشت این کار هست.
نتیجه ی کشور آمریکا ،ثروت و توسعه در همه ی زمینه ها ،توحیدی بودن ،در صلح بودن ،مهاجر پذیر بودن و غیره نشان میدهد که هم افکار درست هست و هم اعمال و هم مسیر .
بازم تشکر میکنم از این فایل زیبا و آگاهی های عالی.
به نام خدای مهربون و حمایتگر و هدایتگرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای این ک کمکم کردی تا امروزمو هم ب بهترین شکل ممکن سپری کنم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای وجود استاد عزیزم ک واقعااااا در راه رسیدن ب اهدافم خیلی از آموزه هاشون کمک گرفتم برای ارتقا خودم
الهی صدهزار مرتبه شکرت برای وجود این سایت باارزش ک اگر یک روز درش نباشم گمم
برای خانواده بزرگی ک بهم بخشیدی
برای وجود همسرم ک از عصر تا شب داشتیم آمریکا و فلوریدا رو تحسین میکردیم تا جایی ک بغضی شدیم و گریمون گرفت و بعدشم هدایتم کردی ب این فایل بی نظیر( اصل همزمانی)
الهی برای وجود انسان‌هایی از جنس طلا ناب و ارزشمند ک تا وقتی ک من تمرکزم رو زیبایی ها و خاسته هام باشه سرراهم قرار میگیرن در غیر اینصورت تو همون آمریکاشم اگ فرکانس دیگه ای داشته باشم آدمهای نامناسب زیاد میبینم همونطور ک تو سریال های مورد علاقم (زندگی در بهشت و سفر ب دور آمریکا)علنا استاد و مریم جونم نشونمون دادن
الهی شکرت برای براحتی پیش رفتن همه کارهامون
الهی شکررررر برای سلامتی بی،نظیرمممممم
برای زیبایی و جذابیتی ک بهم دادی
و هزاران هزار نعمت کوچک و بزرگم
الهی تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم
استاد قشنگم فقط همون هفته شکرگزاری که آمریکای جذاب و دلبر داره بسه بخایم در موردش حرف بزنیم و تحسینشون کنیم مابقی حسنایی ک دارد بماند وقتی باورهای غلطی ک ب خوردمون دادن و مقایسه کردم اوایل اومدن ب این مسیر بهشتی ب تناقض خیلی زیادی برخورد میکردم چطور ممکنه ما اسممونو گذاشتیم مسلمان خیرخواه بقیه کشورهای مثلا مظلوم و میایم هرهفته مرگ یک کشور رو از خدا میخایم چطور ممکنه با چ دلی این خاسته رو از خدا داشتیم مگ ما کی هستیم و در مقابل آمریکایی ک واقعااااا ابرقدرتی برازندشه هم از لحاظ پیشرفت و توسعه هم از لحاظ مردمش هم ثروت و نعمت و وفور فراوانی جالب اینجاست آمریکا کشوری هس ک بومی نداره و همه آدمهاش از تمام دنیا اونجا جمع شدن انگار خدا دست چین میکنه آدماش و بهتریناش و می‌فرسته بهشت هرکجاشو نگاه میکنی تیکه ای از بهشته ،معرکس ،بی نظیره چ دولتی میتونه این کارو بکنه پرچم کشوری ک هرهفته هرماه هرسال آرزوی مرگ و نابودیش رو دارن رو اونقدر محترم بشمره ک از بقیه کشورها سواش نکنه یادمه دوران مدرسه پیشتاز این کارا بودم و انقد ک غرق توجه کاذب و این حاشیه ها بودم همیشه صدر بقیه وایمیستادم و جالب اینجاست هیچ وقتم شرایط اونطور ک میخاستم جلو نمیرفت و همه چی برعکس میشد چقددررر خوشحالم ک نگاه و دیدم ب همه چی انقدر فرق کرده ک واقعا دگ فقط زیبایی و زیبایی و درک میکنم و تقریبا اتفاقات نادلخواه و نامناسب زندگی و اصن نمیبینم انقدر ک کم شدن
من یاد گرفتم بجای یک هفته شکرگزاری هرروزم و شبم رو اینطور شروع و ب پایان برسونم چرا ک معجزشو دیدم و میبینم
سوره ابراهیم آیه 7
اگر سپاسگزار باشید شمارا می افزایم
جمله طلایی برامون:
(هرچیزی ک تو زندگی درک میکنی واقعیت نبوده تو با ذهنیت و توجهت خلقش کردی)
جمله ب ظاهر ساده ای ک 5تا 6 سال برای من زمان برد تا بفهممش درکش کنم و بتونم تو عمل برای خودم تو زندگی شخصی خودم تغییر بدم و معجزشو ببینم
الهی شکرت برای اینک کمکم کردی از همه چیز دور باشم و توجه و تمرکزم رو فقط روی خاسته هام نگه دارم الهی از عمق جانم ک اونم متعلق ب خودته عاشقتممممممممم
استاد قشنگم عاشقتونم
مریم جونم عاشقتم
خانواده قشنگم عاشقتونم
خدای یکتا و بی همتای من عاشقتمممممم
الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین
فعلا.
به نام خداوند جااااان وخرد خداوند مقتدرم
سلام استاد نازنینم، آفرین به شما بخاطر این که از ریشهٔ باورها دارید صحبت می‌کنید نه از مذهب و عقیده نه از سیاست وقدرت طلبی بلکه راهی در این فایل هست که قلب را به آرامش بیشتر دعوت میکند وتفکر در نوع باور و ساختار ذهنی که بعضی وقتها نه فقط گمراه می شود بلکه تبدیل به جهنم میشود
سلام میکنم به بانوی زیبایم شایسته جان
و دوستان رشد یافته وآگاهم
وقتی این فایل را در سایت قرار دادید طبق هدایت خدا جزء اولین نفراتی بودم که این فایل را گوش کردم و درآن عمیق شدم به چند دلیل میخواهم دیدگاهی در این قسمت داشته باشم اول اینکه چقدرشما را تحسین کردم که با توجه به پروسهٔ سفرنامه شما در همین سفرها چقدر رشد کردید وتکامل عالی خود را با ما به اشتراک گذاشتید ،از آسمان وزمین در هر فصلی از آن روزهای نخستین سفر و یاد گیری حل مسائل و راحتی استفاده از ابزار و فراوانی دوستان وروابط سالم و مثبت وعاشقانه وفراوانی درختهای زنده وسرحال ومسیرهای بینظیر وشگفت از خانه هایی بدون حصار از ماشینها و سازه های عجیب ودوست داشتنی از نعمتهایی که در کشور ما به راحتی از آن گذشتیم و در این کشور چقدر بها داده شده از کشاورز وباغ دار و دام پرور وز قبایل سرخ پوستی گرفته و جشن وپایکوبیشان از تنوع طبقات مردم و سبک زندگی بدون تأیید شدن بدون ثابت کردن که من نظرم درست است و تو اشتباه میکنی تا سوار شدن در کالسه بعنوان وسیلهٔ حمل و نقل و نداشتن تلویزیون و تلفن تا بی انتها بودن تکنولوژی وآسمان خراش ها وخانه های لوکس وقایق های شخصی وووو و از احساس وفراونی نعمتها در جایی که اغلب مردم ایران ممکن است نسبت به آن گارد داشته باشند وحتی یک تعصب و خشک مغزی به اسم دین و عقید وحتی سیاست از آنجایی که شما هرگز نسبت به این مسائل واکنشی نداشتید و در واقع رسالت شما گسترش توحید است من همین جا از شما قدر دانی میکنم بابت صدها مستند بدون سانسور بدون تعیین کردن مرز یا جانب داری ویا تبلیغ ما را با چیزهایی آشنا کردید که شخص خودم هرگز تصوری از این کشور به این شکل نداشتم اما هر وقت این زندگی نامه و سفر نامه را نگاه میکردم به باورهای خودم ضربه میزدم وبه خودم میگفتم چقدر ما می توانیم در دنیای امن وآزادی زندگی کنیم .برای من آمریکا یک کشور راحت وآزاد و بدون تقلا معرفی شد در زمانی که فکرش را نمیکردم قرار است راهی که با استاد می‌روم مر ا به این نقطه از دیدگاهم برساند .در واقع تقلا برای اثبات در هر چیزی یعنی تو بدنبال راه میان بر برای رسیدن هستی ،و قانون الهی را نادیده میگیری .من در کشورم اهانت کردن به اقوام عرب لر وبختیاری و کرد را به کرات دیدم آسیب های اجتماعی ونادیده گرفتن انسانیت انسانها را ،اتفاقاً در کشور مان مباهات به نژاد فلان و تخریب شخصیت انسانی هست حتی در اینکه اگر تو از فلان شهر آمده ای تهران همه به چشم غریبه به تو نگاه می‌کردندو تحقیر میکنند در حالیکه در اروپا و امریکا یک مسلمان( منظورم مسلمانی که نمازیومیه دارد و عقیده به آخرین پیامبر دارد در حالیکه مسلمان یعنی شرک نورزیدن در هر دینی )براحتی حتی در انظار عمومی به نماز می ایستد و راهپیمایی میکند وانتقاد میکند وتریبون دارد ولی در ایران چنین اتفاقی هرگز نیفتاده و توریست‌ها به احترام قوانین حجاب سر می کنند یادم می آید در شیرازنزدیک بازا وکیل بودم که بسیاری از گردشگران را دیدم و خیلی دوست داشتم با آنها عکسی داشته باشم دست وپا شکسته درخواست کردم وبا کلی توریست ایتالیایی وفرانسوی ومردمان جنوب شرق آسیا عکس گرفتم و دقیقاً یادم می آید چه عشق انسانی به این موضوع داشتند و من چقدر انرژی مثبت دریافت کردم حتی دربارهٔ روسری من گفتند چقدر زیباست حتی از من خواستند به کشورشان بیایم .من نمیخواهم مقایسه کنم خوبی‌های بسیاری در جایی که من زندگی میکنم وجود دارد ،یعنی نباید مقایسه کنم قصد من مقایسه نیست نمیخواهم از دیدگاهم دفاع کنم یا از عقیده ای . فقط دیدگاه ما همیشه این بود که یک دشمن خارجی داریم که به هر بهانه ای میخواهد اعتقاد ما را از ما بگیرد به نظرم برعکس این موضوع اتفاق افتاد و هنوز هم آثارش موجود است وهمه ما به خوبی میدانیم قرآن دربارهٔ چی صحبت میکند و ما خلاف آن را زندگی کردیم .همان زمان جنگ متأسفانه خیلی نا خوش آیند است این موضوع ودوست داشتنی نیست ما به عنوان جنگ زده در شهرهای دیگر ایران تحقیر شدیم من که میگویم تحقیر واقعاً همین است مایل نیستم موضوع را خیلی باز کنم .بعضی از مردم میگفتند شما از خانه هایتان فرار کردید این درحالی بود که بمب های خمسه خمسه روی سر ما آوار شد و تمام زندگی مردم نابود شد و پسران شهر چهل وپنج روز با دست خالی از شهر دفاع کردند و حتی کسی که پزشک بود در شهر ماند که به مصدومین کمک کند و مردم حتی پول نداشتند حتی مردم طلاهایشان را نبردند …میخواهم بگویم اگر عربی از خوزستان با لباس محلی خود دیده شود به او و لباسش توهین میشود اما در امریکا چیزی که من حسش کردم امنیت وآزادی در نوع لباس پوشیدن ونوع حرف زدن وحتی غذا خوردن وجود دارد و چقدر عرب و چقدر مهاجر دارد تازه با کیفیت زندگی میکنند و به قول شما مهاجرین در آمریکا ثروت ساز شدند وتکنولوژی را گسترش دادند خود ایرانی ها تا همین الان به آمریکا مهاجرت می‌کنندبه نظر شما چرا؟
پس بدون پیش داوری وقضاوت به این فایل که من در بعضی از کامنت بچه‌ها دیدم به اصل سؤال بپردازیم
در سفرنامه چیزی که برای من خیلی برجسته بود سپاسگزاری در هر لحظه بود با هر تصویر وهر اتفاقی از صدای رعد وبرق گرفته تا سوار شدن در کشتی زیبا و سفر دریایی
یکی از چیزهای جالب برای من این بود که آدم ها عشق خالصانه دارند بدون منفعت طلبی و حس برتر بودن نسبت به دیگران
خیابان های بزرگ وتمیز و خلوت وآرام
هدایت های خداوند «وقتی که به این حجم از زیبایی در هر بعدی توجه میکنی که به زیبایی های بیشتری هدایت میشوی »قسمت 237-236
قسمت دوم خانم Rachelکه برای عکس گرفتن وقتی متوجه شد که شما نیستید تا ورودی در sste park می آید فقط برای اینکه بتواند با شما عکس بگیرد
قسمت30 چقدر برای من ویژگیهای منحصر به فرد داشت آن خانم محترم
و آنجایی که برای دیزاین وآن دکور زیبا که سرشار از درس بود نوشته بودند از شما خواهش میکنم بهشون دست نزنید و لمس نکنید و فقط لذت ببرید
استفاده درست از داشته ها ونه برای رقابت ناسالم بلکه برای رسیدن به خوشبختی از دیدگاه هر فردی بدون تقلا رسیدن به پول حلال یکی از چیزهایی بود که برای من خیلی ارزشمند ومهم بود .
صحبتهای بانو شایسته در تک تک فایلها اثر مرکب است که پشتوانه اش باورهای درست است نسبت به جهان وزندگی ومهاجرت«یک ذهن زیبا حاصل تمرکز بر زیباییها پرهیز از ناخواسته ها به صورت مکرر است »
«به ساده گرفتن بر نکات مثبت هر لحظه از جزئی ترین لحظات زندگی مان شادی های بزرگی خلق کنیم»
سادگی در غذا خوردن ،لباس پوشیدن «لباس فکر»که بانو شایسته خیلی قشنگ به آن اشاره کرد
و خیلی از قسمت های زیبا
56-57
71-73-95
بعد از این همه فایل که من دیدم به این نتیجه رسیدم که زیبایی خدا را باید در این جهان پهناور تجربه کرد فراوانی بینهایت در هر چیزی در هر لحظه ای که خدا به ما از فضل خود می بخشد واین که ما همه از یک خدا خلق شدیم وتنها در تقوا وکنترل ذهن تفاوت داریم و گرامی تر هستیم نه نژاد ورنگ وجنسیت و کشور ووووووو
و اینکه« سیرو فی الارض الله » و«انا لله و انا علیه راجعون » شاهد این مستند ها است که خالصانه و عاشقانه در اختیار ما قرار گرفت تا آزادی انسانی خود را بیشتر درک کنیم …
شاد و ثروتمند باشید
سلام به همه عزیزان همراه
دقیقا استاد تمام اون تجربه های شما رو هم ما داشتیم بچه های دهه 50 و 60 خیلی درگیر این پرچم آتیش زدن ها فحش دادن ها روزنامه دیواری هایی که در غالب جمع آوری اطلاعات و آگاه کردن بچه ها در مورد آمریکای جهان خوار بود رو همه ما داشتیم و با چه اشتیاقی هم این کارو انجام میدادیم و به احساس میکردیم اینجوری مشت محکمی در دهن آمریکا میزنیم و به این شکل ازش انتقام میگیریم و بهش دهن کجی میکنیم.
هنوزم که هنوزه این دیدگاه ها یه جورایی تو وجود خیلی از ماها به شکلهایی وجود داره.
من داشتم با عشقم صحبت میکردم در مورد اینکه مهاجرت کنیم و اینا ایشون الان چین هستند و از خوبی های چین مرتب برای من میگند چه تکنولوژی چه زیبایی‌هایی چقدر تمیزه چقدر پیشرفته هست و…. و من گفتم نه من اونجا رو دوست ندارم شما میگید اونجا گوگل فیلتر هست و نمیتونی بدون فیلتر شکن ازش استفاده کنی تو ایران حداقل گوگل فیلتر نیست و من دوست دارم تو کشور آزادی زندگی کنم که پیشرو در تکنولوژی هم باشه نه کپی برداری تکنولوژی و زبانم زبان انگلیسی باشه نه اینکه من بخوام زبانی رو دوباره یاد بگیرم که فقط برای همونجا خوبه بعد سریع گفت منظورت آمریکای جهان خواره بعد با خودم گفتم ببین چقدر ذهنیت خرابه اولین چیزی که به زبونش اومد جهان خواری هست و باورش اینه که این کشور مصبب بدبختی ما هست در صورتی که من کشور خاصی در نظرم نیست ولی این شرایط رو می‌خوام داشته باشه واقعا.
در مورد خودم خوب توی خانوادم هیچوقت این رو نمی‌گفتند که آمریکا بده حداقل من یادم نمیاد هرگز شنیده باشم که در مورد بدی های آمریکا تو خانواده یا فامیلم کسی صحبتی کرده باشه اتفاقا برعکس هم بوده فقط همیشه دور از دسترس بوده و اونا یه آدمهای خاصی هستند و فکر کردن به مهاجرت به این کشور حتی دور از دسترس بود چه برسه رفتنش.
اما بعد از دیدن زندگی شما در اونجا و راحتی مهاجرتتون به اون کشور تا حد زیادی این دور از دسترس بودن تو ذهنم شکست جوری که الان واقعا برام یه کار طبیعی و شدنی و امکان پذیره جوری که اگر اراده کنم کارها انجام میشه خیلی چیز سختی نیست در واقع اصلا سخت نیست.
و بواسطه این سریالها دیدم بازتر شد تو خیابوناش قدم زدم بیشتر با فرهنگشون سبک زندگیشون آشنا شدم قوانینشون رو بهتر شناختم جذابیت‌هاش برام خیلی بیشتر شد.
یه اتفاق جالب که برای من افتاد و بشدت در مورد خانواده و بنیان خانواده و اهمیت اون در ذهنم بلد شد دیدن اون صحنه ای بود که خانواده راین اومده بودند خونه شما و مریم جون اون پسر کوچیکه که به ستاره شناسی علاقه داشت و درون گرا بود بشدت رو بردند توی اتاق و داشتند باهاش صحبت میکردند و بعد از چند دقیقه که پدر دید خبری از فرزندش نیست اومد در اتاق رو باز کرد و این حس رو پیدا کردم که چقدر حواسش هست و پیگیر هست که بچش کجاست و همه چیز اوکی باشه. و با خودم گفتم ببین چقدر اینا به خانواده اهمیت میدهند یا اونجایی که مادر نتونست بیاد و پدر بچه ها رو آورده بود گردش و بعد که شرایطش پیش اومد سریع دوباره با مادر برگشتند که اونم تو این لذت شریک باشه باهاشون.
در مورد اینکه گفتید استاد پدرتون هر وقت زنگ میزنم میگه شنیدم اونجا سیل اومده طوفان شده فلان شده.بابا من تو ایران تو تهرانم گاهی از فامیل یکی زنگ میزنم میگه شنیدم بازار ریختند بیرون تظاهرات و اعتصاب و ایناست میگم نه بخدا من ندیدم خبری نیست حالا منم تو بازارم بعد با خودم میگم بخدا این قانون فرکانسه عجب کارش درسته حالا شاید باشه من خبر ندارم ولی حداقل نمیبینم اطلاعیم ازش ندارم.
بنام خداوند بخشنده مهربان.
بنام خداوندیکه هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست
….
تبارک الله یا رب العالمین….
خجسته و پرخیز است پروردگار جهانیان
….
تبارک استاد سید حسین عباسمنش..که همجوره ما رو در مسیر صلح و دوستی ،” و مهربانی…قرار میدهی …..
…..
تبارک به دوستان بهشتیم….دوستان عزیزم که هر کدوم از ما در مسیر عشق و عاشقی دارییم سفر میکنیم…
استادم توی سفر به دور امریکا یه قسمتی بود…رفتین به یه ایالت زیبایی…شما با خوشحالی با مریم عزیز…پیاده شدین…
گفتین کربلا منتظر ماست بیا تا برویم …جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم….
چقدر اون صحنه هایی که ادمها با اون کنسرت فضای باز،؛ زیبا میرقصیدن..
مخصوصا اون خانمهای مسنی….که جز شادی و حال خوب …چیز دیگه ایی نداشتن..
همه چیز در عین سادگی…..ولی درونی زیبا و الهی…و حال خوب …
یچیزی اعتراف کنم استادم
..یادمه راهنمایی بودم…تو وسط:جمعیت….
ینفر بلند گفت !!!
آمریکا در چه فکریه!؟؟؟؟؟
منم بلند صدا زدم…گفتم ایران پر از تریاکیه…
یادمه معاونمون.بنده خدا الان فوت کرده…بیادش و روح عزیزش….اینجا جا داره بیادش باشم…
ایشون خندش گرفته بود…
همیشه با خودم میگفتم یعنی چی بگیم….اینحرفا رو…
الان یه مدته……میگن…امریکای کثافت..امریکای کثافت…
از بچگی بهمون فقط حرفهای زشت و بیهوده….بهمون فهمونده بودن…
چقدر زشته چقدر مسخره کردن..حرفهای بی ربط زدن حالا هر چیزی…جزو شخصیتمون بود..چقدر رنج اور میتونه برامون باشه!!!
مخصوصا ما دهه شصتیها…فقط.بی بندباری…و حرفهای بیهوده..
وقتی یه لحظه به رفتارهای خودم بازمیگردم…
میگم چقدر ما تحت تاثیر خانواده و محیط و مدرسه قرار گرفتیم…
ما با اون گذشته…چجور میخاییم نسلی درست ،”رو تربیت کنیم!!!!.
و این شخصیت چرخه به چرخه میگذره…و ادامه دار میشه….
و واقعا خیلی اینروزا دارم حسابی روی خودم کار میکنم…
خیلی باورهامو این سه سال خورده ایی کندو کاو کردم…
همیشه میخاستم فردی موفق باشم……
و تا لطف خداوند شامل حالم شد..تا امروز با شناخت خودشناسی به خداشناسی برسم…
این مبحث خودشناسی و خداشناسی..جزو سوالات پر تکرار دین و زندگی بود..
امان از دل قافل….
درونی شیطانی..تحقیرهای دیگران و حسادتها و ووووو دیگر رفتارها منو از وجود خودم دور کرده بود…
و چی برسه به درک خداشناسی…
و این حرفهای بیهوده…جزو پایه های نماز جمعه هر شهرستانی در کل ایران هست..
و همه افرادی که ادعا مومن بودن رو دارند..با اینحرفشون فکر میکنننن خوشبختن…
ولی ای دل قافل…هر روز و هر روز دارن خووشونو از خودشون و از خدای درونشون دور میکنند…
……
ما با این افکارهای شیطانی بزرگ شدیییم….اینقدر این بدبختیها دامنگیرمان شد…که قلبم به رنج آمد…
تا اینکه خداوند نجاتمون داد….
استاد عزیزم…من از بچگی این حس تو درونم اومده بود.که من یه روزی میرم سفر به دور امریکا..
بدون هیچ شناختی از امریکا…
من امریکا رو طبق فیلم پزشک دهکده میدیدم..افرادی که سرخ پوستند….
و کشوری خشک…و هیچ شناختی نسبت بهش نداشتم..
ولی نمیدونم…اینو به واقعیت میگم.همیشه حسم نسبت به این کشور عالی بود…
من همیشه با اون شعارها حالم بد میشد..ولی جزو امتیازات درسیمون بود..باید شعار مرگ بر امریکا میدادیم…
این شعارها….جز احساس بد…و حس شیطانی چیزی به جز این وجود نداشت…
مثل اینکه به یه فردی که هیچ شناختی بهش نداری..پشت سرش بهش فحش رکیک بدی…
وقتی باهاش:برخورد میکنی!!!و میبینی،” که چقدر ،این فرد خوش برخورد بوده…
چقدر بعداش احساس درونیت نسبت بهش”احساس:شرمندگی داره…
بهمین دلیل غیبت کردن خیلی بده….
………..
ولی وقتی ،”بهمون افراد!!! بهترین کیفیت وسایل رو بهشون بگی!برای کدوم از کشورهاست..
صدردرصد میگه امریکا!!!
اتفاقا پدرم الان سالیان سال هست…کاپشنش…مارک اصل امریکاست…از فلان شهر اشنا داره…براش:میفرستن…
چند لایه هست…حتی ارمشم usa…به شکل زیبا!!!!
الان چندین ساله استفاده میکنه ..تکونم نخورده…
چقدر حس ارزش دارن نسبت به جنسی که “تولید میکنن…
……
حتی اب شیرین کنمون…مارک امریکاست نقشه امریکا روشه من همیشه بابت وجودش تو خونمون سپاسگزاری میکنم…
….
چقدر همین کیفیت وسایلا” تو خونه ما ایرانیهاست…ولی چقدر راحت بد بیراه بهشون میگیم…
…….
کلا این فایل سفرنامه…چه سریال زندگی در بهشت.خیلی خیلی روی زندگیم تاثیر گذاشت..
و سفر به دور امریکا…واقعا پر از اتفاقات خوب بود..
مخصوصا سفر به کلرادو….من عاشق این خونه های حومه شهرها شدم…
و یه قسمتی بود…من قبلا راجع به آمیش ها…فهمیده بودم کاملا روستایی زندگی میکنن.کاری به دیگر ایالت های امریکا ندارن…
اون قسمتی که مریم عزیز دوربین به دست..
اون خانم با کلاه چین چینی با کالسکه بچش چقدر همه چیز جالب بود…
تمام تکه های این سفرنامه پر از خیرو برکت برام بود…
واقعا وقتی با خودت در صلحی جهان با تو هم مدار میشن…
و نکته بعد….چقدر افراد در گردش و لذت بردن هستند…لذت بردن در عین سادگی و حال و احساس خوب..و استفاده لازم از وسایلایی که دارند!!!!
…
خانواده راین…اون تابستون گرم و پردایس با همچنین مهمونایی…مخصوصا گم شدن لیوان خانم هوپ….چقدر بهم درس داد…
خانواده..ریک…چقدر صلح و صفا…چقدر راحتی چقدر اسانی..همه چیز بجا…بازم چه درسهایی.
چقدر خانواده دوست با چندین بچه ..و با اکانات هیولا…..چقدر ارامش…چقدر اعتماد بنفس…چی بگم!!!!!
………
من عاشق این دو سریالم…
استادم.!!!!!…
توی سریال زندگی در بهشت با خانواده راین رفتین به دریا..و برگشتن اون اتفاقی که افتاد..اقای راین زمان رفتنش به اون مارکت طول کشید…
چقدر خانم هوپ..زیبا ” اون برنامه رو ریختن…
بخدا چقدر برای خودم پیش اومده..وقتی یه اتفاقی تو سفر میفته..چقدر بد بیراه بهمدیگه میگیم..
همدیگرو با لحن زشت صدا میزنیم…
چی بگم….
همه از همون توهین مرگ بر امریکا در رسانها و اطرافیانمون هست..
که شده جزو برنامه زندگیمون…که نسبت به خودمون و اطرافمون ..دهی “پر از لحن زشت داشته باشیم.
واقعا باید افسوس بخوریییم که چقدر بد بزرگ شدیییم….
ولی امروز افسوس نمیخورم..دارم یاد میگیرم بازم بیشتر روی خودم کار کنم…و این روند رو بصورت رفتار توی خودی خودم تمرکزی کار کنم!!!!
…….
چقدر همه چیز تو این کشور دقیق و درسته..
اون دندان پزشکی که مریم عزیزرفتن..چی بگم!!!!از این سریالها….الله اکبر از این دقتشون که همه چیز با خیال راحت انجام میشه…
بعد اون قسمتیکه..که یه خانم مشکل نقص پا داشت کلی براحتی توی اون فروشگاه بزرگ کار میکرد و کارش حمل وسایل سنگین بود…
و دونه به دونه این دو سریال..یه سد بزرگی رو تو ذهنم کشوند بیرون…
که یه انسان چقدر توانایی داره…
و اون مسابقات حاکی” روی یخ..تیم باکانیرز…چقدر باحال بود..چقدر مردم شاد و خوشحال بودن.چقدر باصلح..این دو تیم برنده و بازنده…بهم احترام قایل بودن.
اینجا طرف بخاطر تیم بازنده اش..چکارهایی انجام که نمیده..
همه زندگی ما شده مسخره بازی و توهین کردن بهمدیگه.و قضاوتها”که ناگفتنیه..
استادم!!!!!میشه این دو سریال رو،ساعتها با زندگی خودمون درست و دقیق مقایسه کرد..و،” یاداوری کرد….
و بتونیم الگوسازی کنیم توی زندگی روزانه مون..
خداوند ما رو ببخشه….انشالله که بتونیم درس بگیریییم.
…..
و نکته بعد….اون مکانی که برای یسری افراد خاص تو اون محله خاص از محیط شهری تمپا بود…
همون دیسکوها…چقدر بیشتر برام واضحتر شد..این کشور چقدر قانون و مقررات داره…
چقدر بهمون یاد داده بودن این کشور بی بندبار هستند…
همه چیز درست و اصولیه…
وووووو
در هر جنبه ایی که میخام..مقایسه کنم…همه چیز درست و حسابیه…همه چیز سر جای خودشه…
……….
و در نهایت!!!!
ما هستیم…که تحت تاثیر حرفهای دیگران و قضاوتهای اشتباهشون میتونیم زندگیمونو بنفع خودمون یا به ضررر خودمون تموم کنیم…
پس هر چی تحث تاثیر باورهای درست و با ثبات قرار بگیره…بنفع ما خواهد بود…
سریال سفر به دور امریکا ..قسمتی اخر..که بسیار فرکانسی بالا داشت…
چقدر درسها رو به من اموخت..یه ایده توی اون پاساژ دیدم توی کارم بکار بردم چقدر زیبا شد…
و کلی باور سازی….که چقدر این کشور ثروتمنده..چه کارهاییی….الله اکبر….
بخدا هر چی میخام حرفمو تمام کنم دلم نمیاد..
سفر نامه اخر…رفته بودین توی اون با غ …
چقدر این فرد.با پسراش گل کاشته بودن..چی بگم…
چقدر میشه توی هر شرایطی بهترین خودتو ارایه بدی..
اینفرد با این سن سال..اینهمه کار….رو خودشون انجام میدادن… واقعا قابل تحسینه…
….
و ایالت کسپر اقای هواپیما سازمون…و خانم عزیزشون…
راس و تیفانی…بخدا چی بگم……از اینهمه خلق کردنهاااا..
که همه اجزای یه هواپیما رو خودت درست کنی..و چیزیکه با یه لحظه غفلت دستتو میزاری تو دست فرشته مرگ…این چه جسارتی میخاد …که یفرد از صفر تا صد یه هواپیما رو اینم با ابشنهای جدید طبق خاسته ات درست کنی..الله اکبر..
و قراداد با شرکتهای:بزرگ….
……
و نکته بعد….شهر لس انجلس و ال ای….چه افراد لارج ایرانی و کاباره های شیک و تر تمییز و با مردمان شاد زیبای ایرانی خودمون…
وووووووووو دیگر قسمتهاا هر چی بگم کمه …
همه اینها…منو،”وارد یه فضای بزرگی کرد….که چقدر میشه نگرش:باز و الهی گونه داشت…
چقدر همه چیز:درست و حسابی “سر جای خودش:قرار گرفته….
فقط:ما باید نگرشمون.و باورامونو تعقییر بدییم اونوقته که بیشتر میبینیم و خلق میکنیم…..
این دو سفرنامه این وجهه از زندگی کردن در دنیای مادی رو بهم نشون داد..
کووووووو تا چقدر دریافتهای خوب رو داشته باشم..
کووووو تا بیشتر درک کنم و بتونم تو زندگی ازش:استفاده کنم…
هر چقدر بیشتر میگذره…بیشتر میدونم باید بیشتر یاد بگیریییم…
چون من با ذهنیت اسیب دیده تربیت شدم…
و میدونم با درک خودم بیشتر یاد میگیرم باید روی خودم کار کنم…
این دو سفر….یه زندگی سرشار از خوشبختی و سعادتمندی و توانایییهااااااا رو برویم باز نمود..
و امروز که دارم این تمرین رو بخودم یاداوری میکنم من تو کارم به موفقعیتهای خوبی رسیدم…
و تونستم با این دیدگاه…
خودمو ..و خدای درونمو بشناسم..و بتونم بهترینها رو توی زندگیم رقم بزنم…
.
استاد عزیزم تمام تک به تک این دو فایل از این دو سریال عزیزمان…
واقعا چندین مدار منو در تمامی جنبه ها برد بالا..
چون بصورت عملی بود….خیلی خوب تونستم درکش:کنم..
یادم از کتاب فارسی اول ابتدایی افتاد..
همه چیز با تصویر بود…
و من امروز موفقم توی تمام زندگیم….و خوشبختم…
و دیدم بخودم و اطرافم و نگرش:گذشته ام ..و نسبت به امریکا و ….نسبت به افکار منفی گذشتگانم بیشتر.برام بولد شد….
و امروز خوشبختی رو به تمام معنا درک میکنم…
خداوند رو سپاسگزارم..هر موقع احساس میکنم نیازمند یچیز جدیدم برمیگردن به سفرنامه ..چقدر حالم خوب میشه…
میخام بگم…چقدر باورها میتونه چه با قضاوت و یا بدون قضاوت جزو پایه و اساس زندگیمون باشه.
و چقدر خوبه !!!!یاد بگیرییم درکمونو نسبت بهمه چیز قوی کنییم.
و هر چیزی رو قبول نکنیم..و نپذیرییم اینجور برخوردی داشته باشیم.که هم شرمنده خودمون بشیم و هم شرمنده اون چیزی که بر علیه .ش هستیم!…
مخصوصا اینروزها رسانه ها.خیلی میتونه روی ما تاثیر گزار باشه باید چهار چشم داشته باشیم…که همه ورودی وارد ذهن ما نشه تا اتفاقات رو برای ما رقم بزنه…
در نهایت…..
امروز خداوند در ایه زیبای ….سوره یونس…
میفرمایید.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِین
ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما پند وموعظه ای آمده، و شفاست برای آنچه در سینه هاست،(همون قلبمون ) و سراسر هدایت و رحمتی است برای مؤمنان…
پس بیاییم قلبمونو پاک کنیم از هر ناخالصی هست .و بخاییم همیشه پاک و سرشار از احساس خوب باشیم……..
و در نهایت…هدایت و رحمت است برای مومنان..
انشالله که بتونیم قلبی پاک و اکنده از حس و حال خوب …داشته باشیم..و بتونیم فرکانسهای خوب و عالی رو برای خلق زندگیمون رقم بزنیم..
استاد عزیزم بابت این دو سریال ازت متشکرم …سپاسگزارم..
بابت لطف خانم شایسته عزیزمون که این سریالها رو فیلمبرداری کردند ممنونم…
این سریال سرشار از درسهای عالی و سراسر از عشق الهی بود..و دیدمو نسبت بخودم و پیراموننم و نحوه زندگیم و معاشرتم تعقییر داد!!!!
به امید بهترین کیفیت زندگی با فرکانسهای الهی گونه زیبای “هر روزه زندگیم…
سلام خدمت استادعزیز و مریم جان
چقدر زیبا و کاملا واقعی توصیف کردید ….
من سریال های به دور آمریکا رو خیلیاش رو دیدم و هر چقدر از زیبایی ها و انرژی‌های مثبتش بگم کمه…شاید بشه صدها جلد کتاب نوشت برای بیان نکات مثبت نقطه به نقطه جاهایی که نشون دادید …..بسیار ممنون هستم از مریم عزیز برای این کار فوق العاده و بی نظیری که انجام دادن …..
از زیبایی و سرسبزی و هوای عالی و انسانهای فوق العاده و حتی آسفالت خیابون هاش و کلی گفتنی های قشنگ و زیبا……
و فایل های پر از انرژی مثبت که تو هر حالی باشی با دیدن اون همه زیبایی حالت خوب خوب میشه …..
من هم مثل خیلی‌های دیگه فکر نمی گردم که آمریکا آنقدر زیبا و فوق العاده با این چنین انسان‌هایی باشه …..
من فکر می کردم اصلا نمیشه تو اون کشور زندگی کرد و حتما بی بند و باری خیلی زیاده ….با اینکه دوستانی قبلا بودن که اونحا زندگی می کردن و تعریف کرده بودن ….ولی به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن ….اونم چه دیدنی ….دوربینی که هدایتش با خداس و صحنه هایی می گیره که پر از انرژی مثبت و حس عالی هست طبیعت بهشتی که نمی دونی از کجاش تعریف کنی و گاهی آنقدر بهشتی هست که اشک از چشمانت جاری میشه ….آهوهای بهشتی که بدون ترس به راحتی می چرخن و ناز می کنن ….قطعا اون ها هم فهمیدن که تو بهشت هستن و آسیب و خطری تهدیدشون نمی کنه …..
و چه زیبا شمس میگه :سیمای هر شهری نشان دهنده درون مردمان اون شهر هست ….
و قطعا این گفته کاملا تو این فیلم ها واقعیتش معلوم میشه ….
اون فایلی که اون خانم با مادرش دعوتتون کردن رو من دیدم چن بار دیدم …چه مادری انگار روح زیباش رو می تونستی ببینی دلم میخواست اونجا بودم و بغلش می کردم تمام وجودش پر از انرژی مثبت بود و با خودم میگفتم مگه میشه یه پیرزن تو این سن و سال آنقدر دوس داشتنی باشه …..
سپاسگزارم از خدای بی نهایت مهربانم که منو هدایت کرد به این سایت تا این زیباییها رو ببینم …..چقدر قشنگه مهربانی و صلح و فقط قشنگی و فقط خوبی که از بچگی یاد گرفته بودم که برعکس هست و وجود نداره….ولی یه حس قشنگی همیشه ته دلم میگف که میشه ….میشه با عشق زندگی کرد ….میشه فقط زیبایی و قشنگی دید ….میشه همیشه در صلح باشی ….میشه همیشه در نماز باشی …..میشه همیشه مثبت باشی ….میشه همیشه اتفاقات قشنگ رو تجربه کنی و این اون چیزی هست که بخاطرش به دنیا اومدیم ….
من دارم وجود خودم رو کشف می کنم و میفهمم که چرا خواستم که پا به این دنیا بزارم و اینکه هیچ وقت برای فهمیدن این موضوع دیر نیست …
من دارم حقیقت وجودم رو کشف می کنم ….من دارم می رسم به خدایی که در وجودم هست و میفهمم که من هم خدا هستم و خدا من هست ….25 سال قبل این شعر مولانا رو استادم روی تابلو نوشت و من حفظش کردم ….نی من منم نی تو تویی نی تو منی
هم من منم هم تو توی هم تو منی
من با تو چنانم ای نگار ختنی
کاندر غلطم که من توام یا تو منی
استاد عباسمنش عزیز معنی این شعر رو یادم دادم …
الان تفاوتم با سال قبل که تو این سایت نبودم این هست که ….اون موقع راه رو بلد نبودم و گمشده بودم ولی الان راه رو بلدم فقط کافیه جلو برم در مسیر ….مسیری که پر از عشق و زیبایی و حال خوب هست ….مسیری که می دونم هدایتگر قدرتمندی داره که اگر دستم رو بهش بدم منو به راحتی و آسونی می بره ….با اینکه اول راهم ولی امیدوارم چونکه جاده برام روشن هست و می دونم هر قدمی که جلو برم جای پای قدم بعدی بهم نشون داده میشه ….
حالم هر روز بهتر از دیروز میشه ….
بی نهایت سپاسگزارم خدای مهربانم هستم
بسیار سپاسگزارم از استاد عزیز یکتاپرست و مریم عزیز یکتاپرست …..
سلام استاد عزیزم
درمورد این موضوع یه تجربه ای داشتم که میخواستم در اختیارتون بزارم
من شهری که زندگی‌میکردم کرمان بوده و الان به مدت 3 ساله که مقیم دبی هستم و خب توی این مدت مسافرت زیاد میرفتم ایران و مخصوصا شهر خودم کرمان و میومدم
تا اینکه شد من یه سالی نرفتم کرمان امسال برای عید رفتم
و دیدم که چقدر شهرم تغییر کرده و برام خیلی جالب بود هرجا میرفتیم با دوستام اینو نوتیس میکردم که عه اینجا تفییر کرده اونجا تغییر کرده و..
تا اینکه 3،4 روز بعدش یکی از دوستامون منو دعوت کرد خونشون و من گفتم که اره این چهارراه اونجا اینجا این تغییر و کرده و اونها هم براشون جالب بود میگفتن که راست میگی مثلا شهرمون این همه تغییر کرده توی این یه سال و ما متوجهش نبودیم
و خب این برای من خیلی جالبه که ادم توی شهری که خودش داری زندگی میکنه متوجه این تغییرات نیست
( بابا تغییرات در حدی میگم که شهر ما اینجوری نیست مثل شهر های دیگه زود به زود یه چیزی عوض کنن توش مثلا شاید بعد از 8 سال چراغ یه بلوار برای اینکه کم نوره عوض کنن اونم شاید ولی توی این یکسال خیلی تغییر کرده بود چند تا پل رو درست کرده بودن یه خیابون معروف رو سنگ فرش کرده بودن دیگه مثلا یه سری جاهای شهر رو دکور زده بودن و…)
خب اینا خیلی برای من به چشم میومد که همشهریای خودم خیلی ساده و حتی بی ذوق ترین حالت ممکن از کنارشون رد میشدن
و خب من بخاطر ذوقی که داشتم به اطرافیانم میگفتن فهمیدم که بخاطر اینکه شهردار شهر توی این مدت عوض شده که این همه تغییرات توی شهر خودمون ایجاد شده و ازش کلی سپاسگزارم..
چون اونایی کرمونی باشن میدونن که شهر ما اصلا سالیان سال که کسی دستی توش نمیزنه و کاری نمیکنه و..
و این هم جالب بود که از این همه تغییرات بزرگ مردم ما به سادگی رد میشدن،
امیدوارم که قدر هر چیز کوچک و بزرگ که داریم رو بدون و از اونها بیشتر لذت ببریم چه بسا این حس به ما نعمت بیشتری میده
ممنون از استاد عزیزم که اسن فرصت ایجاد کردن باز که دوباره به خودشناسی بیشتری از خودمون برسیم️