کارگاه روانشناسی ثروت پیشرفته در دبی که اکنون مهمترین آگاهیهایش در قالب دوره روانشناسی ثروت 2 در دسترس شماست،فرصت خوبی بود تا از نزدیک به بررسی باورهای افرادی بپردازم که با مبحثی به نام “روانشناسی ثروت” و نقش باورها در میزان ورودِ ثروت به زندگی آشنا بودند… افراد شرکت کننده در این کارگاه، افرادی بودند که با استفاده از آموزشها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت ۱، بسیاری از موانع ذهنی و باورهای تضعیف کننده ای را در ذهنشان شناسایی کرده بودند که مانع اصلی ورود ثروت به زندگیشان بود و آرام آرام با برپا ساختن جهادی اکبر برای تغییر آن برنامهی تضعیف کننده، به موفقیتهای مالی چشمگیری در زندگیشان رسیده بودند.
در این کارگاه، سعیِ من کمک به این افراد در شناسایی ترمزهای ذهنی مخفیای بود که ظاهرا وجود نداشت اما آنها را در سحطی از موفقیت، متوقف ساخته بود.
در واقع، دوره روانشناسی ثروت2، سطح عمیقتری از آگاهی دربارهی باورهای ثروت ساز و ظرافت به خرج دادن در شیوهی کدنویسی ذهن برای مولد بودن دربارهی ثروت ساختن را به شما آموزش میدهد.
سطحی که به شما کمک میکند نگاه خالصتر و مومنانه تری به موجودیت ثروت، یکی بودن ثروت با انرژیای که آنرا خداوند نامیدهایم و مهم تر از همه وفور ثروت در جهان اطرافتان (حال هرجا که هستی) داشته باشی تا متوجهی عصاره و اصل موضوع بشوی.
ثروتی که سرمنشأ آن درون خودت است و تنها وقتی پایش به زندگیِ پیرامونیات باز میشود که ذهنت بتواند آنرا باور کند، ببیند تا بتواند مولد آن باشد و برایش قدمهای عملیِ همراستا با قوانین ثروت بردارد.
قوانینی که هماهنگی با آنها، سریعترین، سرراستترین و البته لذتبخشترین مسیر خلق ثروت را پیش رویت میگذارد.
در جلسات پرسش و پاسخی که با افراد شرکت کننده در کارگاه داشتم، “موضوعات مذهبی و منافات ثروت با خداوند یکی از مهمترین باورهایی بود که افراد زیادی را در حدی از موفقیتِ مالی متوقف ساخته و اجازه رشد بیشتر را به آنها نداده بود…
اکثرِ ما با این باور رشد کردیم که ثروت و دین را نمیتوان در کنارِ هم گنجانید. نمیتوان هم خدا را داشت و هم خرما را!
به وضوح به یاد دارم، وقتی تصمیم به تغییر اساسی زندگی مالیام گرفتم، مهمترین باور مخرب و پاشنه آشیلِ من، این بود:
“ نمیتوانم هم انسان دینداری باشم و هم ثروتمند باشم… نمیتوانم هم به خداوند نزدیک باشم و هم ثروتمند باشم… نمیتوانم هم نزد خداوند محبوب باشم و هم ثروتمند باشم… این دو با هم منافات دارند… این دو نمیتوانند در درونِ من بگنجند…”
اعتراف میکنم که تغییر این باورها که در گوشت و استخوان من تنیده بود، کارِ آسانی نبود و هنوز هم باید به شدت روی باورهایم کار کنم … اما میتوانم به عنوان نمونه عینی فردی که به موفقیتهای بزرگ در زمینه مالی رسیده، به شما بگویم تغییر و اصلاحِ این باور، اساسِ همه چیز را در زندگیام تغییر داد به گونه ای که اکنون هیچ ربطی به گذشتهام ندارم.
وقتی فهمیدم خداوند بیشتر از ما میخواهد که ثروتمند شویم… وقتی با مطالعهی بیشتر قرآن و زندگی پیامبران فهمیدم که هرچه ثروتمند تر باشم نزد خداوند محبوب ترم، وقتی به این موضوع ایمان آوردم، ثروت و نعمت به تمامِ معنا وارد زندگیام شد… من درباره ثروت بینا شدم و آنرا مانند اکسیژن به وفور در اطرافم یافتم…
به همین دلیل تمام سعیِ من در دوره روانشناسی ثروت ۲ این است که با بررسی دقیق تر و ظریف ترِ قوانین کیهانی… همنشینی ایمان و ثروت از دیدگاه خداوند و قرآن… و حمایتِ خداوند از موفقیت و ثروتِ بیشتر، دقتِ شما را در چگونگی شناسایی باورهایتان و چگونگی تغییرِ آنها افزایش دهم… زیرا برخی از باورهای محدود کننده پیرامون ثروت، آنقدر در ما عمیق و پنهان است که حتی شناساییِ آن نیازمندِ کنکاش و ریزبینی فراوان است. و این مهم ترین گام برای موفقیت است.
مأموریت روانشناسی ثروت ۲، ایجاد یک نگاه ظریف، دقیق و تیزبین برای شناسایی ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت و مهم تر از آن، چگونگی برداشتن آنهاست.
روانشناسی ثروت ۲ ابزاری قدرتمند برای ایجاد تحولی اساسی در نگاه به ثروت و تغییرِ تعریف تان از “ثروتمند بودن” به دستتان میدهد. یعنی کاتالیزوری است که به شما کمک میکند تا با درک:
رابطهی باورهایتان با وضعیت مالیای که تجربه میکنید
و برنامهی ذهنیی ناآگاهانهای که در طی این سالها برای تجربه نکردنِ فراوانی ثروت کدنویسی کردهاید،
به سطحی از شناخت درباره مفهوم و منطقِ ثروت برسید که:
درگیریهای متداول مالی را در زندگیتان غیر منطقی و غیر طبیعی بدانید؛
و ترمزهای مخفیای را در ذهنتان بازشناسید که علی رغم تلاشهای همه جانبهی شما، مانع ورود ثروت به زندگیتان شده است.
یعنی محدودیتهای مالیای که در قالبهای مختلفی چون:
اوضاع نامناسب اقتصاد؛
تولد در خانوادهای فقیر یا شهری دور افتاده و بی آب و علف:
یا نداشتن مدرک و تخصص ثروت ساز؛
معنوی نبودن ثروت؛
پیر یا جوان بودنتان؛
زن یا مرد بودنتان؛
و …
خودش را برای شما به رسمیت شناخته و بدیهی جلوه داده است را نپذیرید؛ زندگی در این محدودیتها را نپذیرید و با آنها راحت نباشید؛
و به این شکل آمادهی بزرگ کردن ظرف وجودتان برای دریافت نعمتهای بیشتر بشوید.
ایمان دارم اگر فردی با استفاده از آموزه های روانشناسی ثروت ۲، به ظرافت و تیزبینیِ بیشتر در مورد چگونگی تشخیص باورهای محدود کنندهاش دست یابد و خودش را به موفقیتهای کم قانع نسازد و عادتِ بررسی باورهایش و تغییر و اصلاحِ هموارهی آنها را به باوری قدرتمندکننده تر، در خود ایجاد نماید، به وضوح این جملهی من را تأیید میکند که:
ثروت و نعمت مانندِ اکسیژن پیرامون ماست و تأیید میکند که نعمتها به صورت بدیهی، به وفور وارد زندگی مان میشوند.
زیرا این طبیعت جهان ماست. همانگونه که برای تنفسِ اکسیژن نیازمندِ هیچ تلاشی نیستیم و فقط کافی است مجراهای تنفسی را باز نگه داریم، برای ثروتمند بودن هم نیاز به تقلا نداریم، فقط کافی است مقاومتهای ذهنیمان را بشناسیم و آنها را از مدار خارج کنیم و به این شکل، مجرای طبیعی ورود نعمت و ثروت را به زندگیمان باز بگذاریم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD326MB27 دقیقه
- فایل صوتی معلولیت ذهنی درباره ثروت25MB27 دقیقه
به نام الله رَبَّ العَالَمِین
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان
واقعا برای تغییر باورها اولین چیزی که لازمه جلوگیری از ورودهای نامناسب و مخرب به ذهن هست چون خروجی ذهن که همون فرکانسها هستند از ورودی های ذهن نشات میگیرند.
من خودم پنج ساله که تلوزیون تماشا نمیکنم و رادیو و تلوزیون اصلا ندارم و توی شبکه های مجازی هیچ فعالیتی ندارم ، تو هیچ محیط عمومی نمیرم هیچ مهمانی و رفت و آمدی با کسی ندارم کلا تنها زندگی میکنم.
خود من فکر میکردم خیلی دارم روی خودم کار میکنم و بخاطر تغییر زندگیم نسبت به قبل که خداروشکر خیلی عالیتر شده پیش خودم میگفتم دارم خوب کار میکنم روی خودم و چشم انتظار اتفاقات فوق العاده بودم مثل سایر دوستان اما چند روزه رو آوردم به فایلهای دانلودی در مورد ثروت مخصوصا برداشتن ترمزهای ذهنی و متوجه شدم دارم مسکن وار از فایلها استفاده میکنم و برای همینه که هنوز به نتایج خیلی بزرگ نرسیدم.
میدونید الان دارم متوجه این جمله استاد میشم که میگن اگه اتفاقات زندگی تغییری نکرده اند بخاطر اینه که هنوز باورهای ما تغییر نکرده میگم نسبت به قبل فوق العاده عالی شده ام اما من اون جوری که استاد می گفته همیشه عمل نکردم ، چجوری عمل نکردم؟ خوب من فقط فایلها را بصورت شبانه روزی گوش میکنم و فقط کامنت برای همون جلسه میذاشتم و در مورد نوشتن توی دفتر و صحبت کردن با خودم و خوندن کامنت بچه ها کم کاری میکردم یعنی مدتی بود که کارهای خودم را انجام میدادم و یه چیزیم بگم جدی نگرفته بودم این نوشتن توی دفتر و سایت و خوندن کامنت دیگران را تا چند روز قبل که یکی از دوستان به کامنت پارسال من در مورد فایل منطق هایی قوی برای تغییر بنیادین باورها پاسخ داده بود و من در ایمیل متوجه شدم و اومدم جواب اون دوست را هم دادم ، اما نکته اینجاست که دوباره ذهنم رفت به اون روزهای اول و دوباره برام یادآوری شد اون روزها که چقدر از این فایلها مخصوصا همون جلسه و فایل ترمزهای مخفی ذهنی درباره ثروت و کامنتهاش چقدر نتیجه گرفتم.
اومدم از اولین کامنت شروع کردم به خوندن و مطالبی که توی دفترم از قبل نوشته بودم را دوباره شروع کردم به خوندن و اصلا احساسم دوباره شروع کرد به تغییر و بهتر شدن و در اعمال و رفتارم متوجه شدم که دوباره داره باورها تغییر میکنه.
یاد صحبت استاد افتادم که گفتند صدها دفتر پر کردم و فهمیدم من تا بصورت صد در صد نیام و متمرکز نشم رو این باورهای ذهنی تاثیری در نتایج مشاهده نمیشه ، باید میلیونها بار نوشت و خوند و تکرار کرد تا این باورها تغییر کنند باید با خودمون صحبت کنیم این تنها راهشه من تو آینه با خودم صحبت میکنم و خیلی تاثیر داره.
همه ما از این حرفهای پوچ که از دوران بچگی تو ذهنمون رفته هزاران هزار بار شنیدیم مخصوصا دوره ما که کلا انشاها و برنامه ها و همه و همه همین بد دونستن ثروت و پول بود دقیقا صحبتهای استاد را درک میکنم من خودم متولد 58 هستم و تمام اون روزها را یادمه از قاچاقچی دونستن هر کسی که ماشین مدل بالا داشت بگیر تا اون انشاها و اون سر و وضع فقیرانه ی بچه های مدرسه و باورهای ضد ثروت که توی جامعه موج میزد ، اینقدر ذهنها اون روزا نسبت به پول محدود بود که حتی خود پولم می گفتند چرک کف دست چه برسه به ثروت و غیره…
اینقدر پول را بی ارزش میدونستند که کثیفش میکردند و بصورت مچاله توی جیبها میذاشتند و فقط بخاطر اینکه برای خرید مایحتاج زندگی لازم داشتند نگه میداشتند ،
ذهنها جوری بود که به پول به چشم یک شئ شیطانی و خبیث نگاه میکردند انگار که وسیله ای هست برای دوری انسان ها از خدا و فقط به همین مقدار که چیزی بخرند و زود بیاد توی دست و زود بره براشون کافی بود واقعا من اینارو درک کردم.
از اون طرف از صبح تا شب همه کار می کردند برای دریافت پول اما نگاهشون به پول نگاه به یک شئ منفی و جهنمی بود که اون دنیا وای به حال هر کسی که خیلی پول داره و باید قناعت کنیم و هزاران داستانهای عجیب و غریب که اگه این دنیا پول نداریم و به سختی داریم زندگی میکنیم اما خدا در اون دنیا پاداشش را بهمون میده و چقدر در مورد پیامبران و ائمه جوری توی ذهنمون فکر می کردیم که اونها در اوج فقر و بی نوایی زندگی میکرده اند و حضرت علی علیه السلام بسیار بسیار زندگی معمولی داشته و به خوردن نان جوین و خرما و نمکی بسنده میکرده.
از اون طرف توی بچگی تو کتابها میخوندم که حضرت علی علیه السلام امام اول ماست و اون جایگاه بالا را داشته در اون زمان و پدرش که از ثروتمندترین اشخاص بنی هاشم هست و اون همه بذل و بخششهای حضرت علی علیه السلام و اون باغها و اون چاهها و اون همه کمک کردن به خانواده های بی بضاعت و یتیمان و غیره… پس چجوری میشه اتفاق بیفته با این که می گفتند حضرت علی علیه السلام خودش در فقر و قناعت صد در صد زندگی میکرده؟؟؟
توی بچگی این دوتا مورد توی ذهنم بود و این دوتا نکته ی بینهایت بزرگ که باهم تضاد داشتند برام یک معمای بدون جواب شده بود تا اینکه بعدها و البته تو همین سایت متوجه شدم که حضرت علی علیه السلام که اون همه در زمان خودش ویژه و بزرگ بوده حتی همین الان چقدر توانگر و ثروتمند بوده و برای خودم اینو منطقی کردم که فقط اگه همون غنیمتهای جنگ خیبر که در سوره فتح به مومنین وعده داده شده را که نصیب یاران پیامبر مخصوصا حضرت علی علیه السلام که خیبر گشا بود و همیشه پیش قدم بود و مرد شماره یک هر جبهه و جهادی بود را در نظر بگیریم برای ثروت بینهایت کافی بوده حتی اگه بخواهیم ثروت پدر حضرت علی علیه السلام را در نظر نگیریم
کاملا واضح هست که اشخاص بزرگی مثل ائمه اطهار علیهم السلام که همیشه برای ما الگو بوده اند ثروتمند و توانگر بوده اند و این کاملا بی حرمتی به شئن امامان و پیامبران خدا هست که بگیم در فقر زندگی میکرده اند و اصلا با ذهن و منطق جور در نمیاد.
اینهمه داستانهای فراوان هست از اشخاصی که به ائمه مراجعه میکردند و استطاعت مالی نداشتند و ائمه با کمکهای مالی بهشون کمک میکرده اند مثلا اینکه امام حسن مجتبی علیه السلام چندین بار اموالش را وقف مستمندان کرده ، خوب اینا نشون دهنده ی اینه که امامان همگی توانائی مالی و استطاعت مالی داشته اند و در جامعه اون زمان از بزرگترین و سرشناس ترین انسانهای دوران خودشون بوده اند و کلی افراد در خدمتشون کار می کرده اند.
اما به قول استاد که دقیقا به نکته اصلی اشاره کردند یک سری از افراد که هر کاری کرده اند برای به ثروت رسیدن و نتونسته اند اومده اند و برای اینکه خودشون را قانع کنند و در چشم دیگران هم بی ارزش نشن داستان های مختلفی در مورد بد بودن پول و ثروت ساخته اند و اینا شده باور برای هر کسی که اون حرفها را باور کرده و ناآگاهانه درهای خوشبختی هم در دنیا و هم در آخرت رادبه روی خودش بسته.
دین و ثروت در یک راستا حرکت میکنند اصلا همین آیه که خداوند می فرماید شیطان به شما وعده ی فقر و فحشا می دهد برای اینکه مشخص کنه ثروت از سمت خداست و ثروت معنویه کافیه و بهشت یعنی ثروت و جهنم یعنی فقر.
همهی ائمه تو دعاهاشون هست که خدایا از فقر به تو پناه می آوریم یا اینکه از هر دری فقر بیاد از در دیگه ایمان میره بیرون.
خود بهشت یعنی ثروت جایی که نعمتهای بینهایت هست خوب فرض کنیم اون همه نعمات را در حالت مادی بخوایم تصور کنیم خوب نیاز به ثروت داره به وجود آوردنشون و فقر و جهنم که در اصل یکی هستند مساوی با جایی که کمبود هست و از هر نعمت و ثروتی تهی و خالیه جاییه که حتی یک لیوان آب برای خوردن هم وجود نداره یک زجر بی پایان پس نتیجه میگیریم که ثروت از سمت خداست و خدا غنی است یک ثروتمند ابدی و بینهایت که مالک آسمانها و زمین است یک مالک بدون کم و کاستی اینجا ثروت معنی پیدا میکنه جایی که خدا مالک همه ی عوالم است
ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاست و حتی خدا با کسانی که در دریافت نعمتها خدا را باور نکرده اند و به ثروت و غنا نرسیده اند کاری نداره و حج وقتی واجب میشه و بر کسی واجب میشه که تونسته باشه به ثرکت برسه یعنی خانه ی خدا وقتی میتونیم بریم که ثروتمند شده باشیم.
اگه بیل گیتس و افراد ثروتمند دیگه چه در ایران و چه در کل جهان میتونند خَیِّر باشند بخاطر اینه که ثروت دارند وگرنه اگه ثروتی نداشتند چیو میتونستند ببخشند وقتی خودشون نیازمند باشند واقعا اونا بیشترین سهم از بهشت دنیا و آخرت را بدست آورده اند به خاطر آجری که در یک بنای عمومی که مردم بتوانند ازش خیری ببرند و گره ای از مشکلاتشون باز بشه خداوند هزاران برابرش را بهشون پاداش میده اینا کسانی هستند که خدا را باور کرده اند و به خدا نزدیک شده اند وگرنه در فقر فقط بدبختی و ضلالت و گمراهی وجود داره هر بدی که بوجود میاد در جامعه ای فقط بخاطر فقر هست ولاغیر.
اون کسانی که در دنیا معلول باورهای ذهنی باشند و نتونند ثروتها و نعمتها را دریافت کنند و بخاطر فقر به گناه آلوده بشن در آخرت هم بهره ای از نعمات خدا ندارند.
این جمله مهمترین جمله ی طلایی هست که:
ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاست.
ثروتمند شدن خدا پسندانه ترین کار دنیاست.
ثروت جزئی از خداست و از خدا جدا نیست.
ثروت یعنی همین نعمتهای دنیا یعنی خود کل دنیا.
کل جهان هستی با ثروت خلق شده با فقر که نمیشه چیزی را بوجود آورد و ثروت هر لحظه داره بیشتر و بیشتر میشه اما ذهنهایی با باورهای معلول نمیتونند ببینند و به دست آوردنش را باور ندارند ، برای همین این جوکها را برای خودشون میسازند و به خورد اذهان دیگران میدهند که ثروت انسان را از خدا دور میکنه در حالی که خودشون آرزوی داشتن ثروت را دارند.
شاد و سلامت و پیروز و ثروتمند باشید.
به نام خدای وَهّاب
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته
✔ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
✔وقتی من ثروتمند بشوم نزد خداوند محبوبتر میشوم
✔ثروتمند شدن خداپسندانه ترین کار دنیاست
✔ثروتمند شدن مقدس ترین کار دنیاست
✔ثروتمند شدن شریف ترین کار دنیاست
✔ثروتمند شدن شرافتمندانه ترین کار دنیاست
✔ثروتمند شدن پاکترین کار دنیاست
✔ثروتمند شدن عالیترین کار دنیاست
و …
موضوع اصلی در بین اقشار مردم مخصوصا خانواده های مذهبی اینه که ثروت را از معنویت و راه های رسیدن به خدا جدا میدونند
یعنی هر عاملی را راه معنوی و رسیدن به خدا میدونند اما به بحث پول و ثروت که میرسه آژیر خطر تو ذهنشون به صدا در میاد که ثروت ما را از خدا و قرآن و راه اسلام و شهدا و دین جدا میکنه و تا وقتی این نگاه و این باور در بین این اشخاص وجود داره با نداری و فقر همنشین هستند
خدا یک انرژی هست که کل جهان را احاطه کرده و همه چیز از انرژی منبع که خدا هست بوجود اومده ثروت هم و همچنین پول و ثروت یک انرژی هست که در مدار بالایی قرار داره و بسیار معنوی هست مسلما عالیترین راه رسیدن به خدا و درک خدا رسیدن به ثروت هست
وقتی حضرت سلیمان علیه السلام برای درک و شناخت بیشتر خدا از طریق ثروت میخواد که خدا را بیشتر حس کنه و بشناسه متوجه میشیم که ثروت چه جایگاهی داره
وقتی پیامبر اسلام با حضرت خدیجه ازدواج میکنه و ثروت این بانو در راه اسلام چقدر موثر و مفید واقع میشه دیگه جایی برای زیر سوال بردن ثروت باقی نمی مونه
وقتی حضرت ابوطالب پدر حضرت علی علیه السلام از ثروتش در راه اسلام استفاده میکنه
وقتی حضرت علی علیه السلام اون همه کمکهای گوناگون را به ایتام و فقرا میکرد و اون همه نخلستانها را اهدا میکرد
وقتی حضرت محمد (ص) دعا میکنه که خدایا من از شر فقر و بخل و خِسَّت به تو پناه میبرم دیگه چه حرفی برای زیر سوال بردن ثروت باقی می مونه؟؟؟؟
حتی در مورد حاتم طایی هم پیامبر فرمود با اینکه حاتم قبل از ظهور اسلام ار دنیا رفته اما خداوند به خاطر بخشندگی فوق العاده این مرد جایگاه عالی به حاتم عطا کرده خوب اگر حاتم طایی ثروتی نداشت پس چگونه می بخشید که بشه حاتم طایی آیا اسمی از او الان وجود داشت؟؟؟
همین الان در خود ایران این خیرینی که میلیارد میلیارد خرج مدرسه سازی و کمکهای بشر دوستانه و کلی کارهای خیر انجام میدهند آیا بدون ثروت این کارها امکان پذیر است؟؟؟
هر کسی که به ثروت نرسیده میگه ثروت بده اما در اعماق قلبش آرزو میکنه بتونه وضعیتش بهتر بشه که بتونه راحتتر زندگی کنه شرمنده ی خانوادش نشه بتونه حداقل سالی یکبار یه مسافرت معمولی با زن و بچه هاش بره بتونه یه ماشین معمولی بخره که از سختی ها و خطرات موتور خانوادش بیشتر در امان باشند وقتی یه مهمان میخواد براش بیاد دست و پاش نلرزه وقتی بچه هاشو میبره بیرون بتونه یه جوری شادشون کنه و خجل نباشه
امیدوارم که ذهنها باز بشه دیدگاهها تغییر کنه و حقیقت زندگی درک بشه
این جهانی که ما در اون هستیم از مادیات تشکیل شده اسمش هست جهان ماده پس بدون مادیات زندگی محاله هر چه قدر بیشتر بتونیم از زندگی لذت ببریم و از نعمت های خداوند بیشتر و بهتر استفاده کنیم بیشتر هم خدا را شناخته ایم و در نهایت شکر گذاری بیشتری هم انجام داده ایم
امیدوارم که کشور ثروتمندی با ذهنهای ثروتمند داشته باشیم آمین یا رب العالمین
به نام خدای مهربان
سلام به شما دوست عزیز
در ابتدا ممنونم از دیدگاه شما و مسلما اگه برای خودتون تمرین بسازید و از روشهای مختلفی که باهاش بهتر ارتباط برقرار میکنید استفاده کنید قدر مسلم نتایج سریعتر در زندگی شما حاصل میشه ، همین تمرین ضبط کردن صدای خودتون در مورد کامنتهایی که انتخاب میکنید برای خودتون فوق العاده جواب میده ، من خودم اوایل از این روشها استفاده کرده ام و خیلی در تغییر مدارم موثر بوده و الانم فایل های فراوانی در مورد مسائل مختلف ضبط کرده ام و هر روز گوش میکنم.
هر روز بر روی عزت نفس و کنترل ذهن خودتون کار کنید تا بیشتر بتونید به خود باوری و خدا باوری و شناخت قوانین جهان هستی نزدیک بشید.
براتون از خداوند متعال آرزوی بهترینها را دارم موفق و معید باشید
به نام خدای مهربان
سلام به شما دوست عزیز
خیلی سپاسگزارم از دیدگاه شما و خدارو بینهایت شاکرم که هدایتم کرد و تونستم رشد و پیشرفت کنم و در زندگی دیگران هم تاثیرات مثبت بگذارم و حرکت و پیشرفتم انگیزه ای باشه برای حرکت و پیشرفت دیگران.
اگه بتونید بنویسید خیلی برای تغییر باورهاتون کمک میکنه
هر چقدر که بنویسید مثل اینه که دارید اون کلمات مثبت را روی ذهنتون حک میکنید و به جاش کلمات منفی را از ذهنتون پاک میکنید.
امیدوارم این مسیر زیبا را همواره ادامه بدید و به رویاها و آرزوهاتون برسید.
براتون از خداوند متعال آرزوی بهترینها را دارم موفق و معید باشید
به نام خدای مهربان
منم براتون از خداوند متعال آرزوی بهترینها را دارم ان شاءالله همیشه موفق و معید باشید و هیچ وقت از ساختن عزت نفس و اعتماد به نفس بالا در وجود خودتون غافل نشید چون کنترل ذهن در عزت نفس نهفته هست توحید در عزت نفس نهفته هست ثروت ، موفقیت، خوشبختی و…. همه ی سعادت دنیا و آخرت در داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بالا نهفته هست. فقط کسی که خودشو باور داشته باشه میتونه به همه چیز برسه.
شاد و سلامت و پیروز باشید.