معلولیت ذهنی درباره ثروت - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

روز ۴۸ سفرنامه

واقعا چه باور بسیار زیبایی ساختید و البته عین واقعیته برای کسانی که ایمان و باور بیارن. این که ثروت و نعمت های الهی مثل اکسیژنه. برای من هم چندین مورد پیش امده که مساله ای را رها کردم و به پروردگار سپردم از دستان بی نهایتش جور شده و حل شده دقیقا چون اون لحظه مقاومت رو رها کردم. چون دستم را از جلوی بینی و دهانم برداشتم و اجازه داده ام اکسیژن به شکل طبیعی وارد ریه هام شه و براحتی استشمام کنم.

ثروت ها و نعمت های الهی هم دقیقا به همین شکله کافیه مقاومت نکنیم اون تقلای عجولانه و سختگیر را رها کنیم ما به ثروت و نعمت بیکران دسترسی داریم. کافیه مقاومت نکنیم و تقلاهای سخت و عجولانه را رها کنیم کمی ارام بگیریم و اجازه بدیم خداوند ایده ها الهامات و ثروت ها و نعمت هاش رو به طور طبیعی وارد زندگیمون کنه از بهترین و زیباترین و آسانترین راه ها

یکی از باورهای محدودی که با شنیدن داستان در خودم پیدا کردم وقتی گفتید خانوده ش را فرستاد صندوق عقب ناخوداگاه گفتم اره منم اگر ثروتمند بشم احتمالا خانواده م را و عزیزانم را کنار بذارم باورم نمیشد من این ترمز مخفی رو داشتم این ترس رو و وابستگی رو که ثروتمند شدن باعث میشه آدم بدی بشم. از خانواده م راحت بگذرم و … و حتی اون باور مخفی که فرصت استفاده از نعمت ها رو نداشت و وقت زندگیش تمام شد. اتفاقا من هم این باور و مانع را داشتم و اطرافم پولدارهایی را دیدم که فقط جمع کردند و از مالشون هیچ لذتی نبردند بعضی هاشون که از دستش دادند و خوش شانس ها و خوش باورهاشون برای نسل های بعدی به صورت اموال و املاک باقی گذاشتند. اطراف جایی که زندگی می کنم پر از زمین های خالی و بی استفاده ست که صاحبان اون ها هیچ استفاده ای ازش ندارند. بعضی املاکشان چون قانون پایستگی نسل به نسل منتقل می شوند. البته این شاید بد نیست اما میشه گفت کوچترین استفاده ای در جهت رشد از اون نمیشه . و باوجودیکه وضع مالی نسبتا بهتری دارند اما نه معامله می کنند نه ساخت و ساز و نه ازش برای ساخت گلخانه وو.. استفاده می کنند و بعضا املاکشان به مکان زباله همسایه ها تبدیل شده است. برخی نیز تنها ایده ای که داشتند فروختن و قراردادن مبالغ در بانک برای دریافت سودی ناچیز بود که در دراز مدت نه تنها یک سرمایه گذاری برایشان محسوب نشد بلکه متضرر شدند.

شاید باورتون نشه من هم نا خوداگاه رفتار این چنینی با پول هایم داشتم به خاطر ذهنیت فقیر و باورهای اشتباه. یادمه قبلا نان نداشتم لباس نداشتم هیچ لذتی نمی بردم و فقط و فقط جمع میکردم به صورت طلا و غیره و بعدها چون با مبالغ کم و به صورت تکاملی بیزینس را یاد نگرفته بودم و هوش مالی خودم را برای کسب درامد ارتقا نداده بودم آنها را یکباره را در ترفندهای اشتباه از دست خودم خارج کردم.

..

این فایل کوتاه درس های بزرگی برای من داشت و بهم نشون داد که چقدر باورهای اشتباهی نسبت به ثروت داشتم اونقدر مخفی که خودم از بعضی از اونها بی خبر بودم. خداوند را سپاسگزارم که به راه راست نعمت ها هدایتم کرد به راه کسانی که به انها نعمت داد. از او می خواهم همراه و در لحظه هدایتگرم به سوی زیبایی ها و نعمات باشد.