پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر»

خداوند را سپاسگزاریم که پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر» را با هم آغاز می کنیم و بدون عجله، بدون کمالگرایی، گام به گام پیش می رویم.

آگاهی های گام امروز را با تمرکز گوش کنید، از آنها بهره برداری کنید و  تجربه های خود را پیرامون گام امروز، به عنوان رد پا در بخش نظرات همان گام ثبت کنید.



فایل صوتی دستور العمل پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر»

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی فرجی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی فرجی گفته:
    مدت عضویت: 738 روز

    با درود حضور استاد گرامی عباس منش عزیز و همه همراهان بسیارمحترم

    در ابتدا عرض کنم دیروز تو بخش کلیدها متوجه شدم استاد شروع کردند به انتشار فایلهایی بزبان انگلیسی و چقدر سلیس و روان صحبت کردند استاد (باید بگم چشم روشن باشه ، حتما از فردا سینما هم میخوای بری) البته جسارتا مزاح کردم.

    استاد بوالله قسم که شما آرزوهای منو Copy Paste کردید ، از پارادایس زیباتون با اون حیوانات زیباترتون بگیرید با اون ابزار آلات مجهز از قبیل اره های برقی گرفته تا تراکتور و داشتن RV با اون کلکسیونی از انواع سواری و وانت و موتورسیکلت های زیباتر و …….. دونه بدونشون جزء آرزوهای من بودند و هستند

    گوارای لحظه بلحظه زندگی زیباتون.

    استاد همونطور که قبلا هم عرض کردم بنده از سال 96 با شما آشنا و حدود دوماهی است که با تهیه فایل آفرینش بخودم اجازه دادم که کامنت بزارم و الان هم سئوال کنم ، استاد تو این مدت علیرغم اینکه بشدت روباورهام دارم کار میکنم(البته فکر میکنم) پیشرفت های کمی نصیبم شده (از صد ، 5)

    بعنوان مثال صبحها که تو پارک پیاده روی میکنم تو مسیر در قسمتی از پارک برا جدول گذاری ،در پیاده رو ماسه ریخته بودند بعد از اتمام و انجام کار ماسه ها که مقدارش کم هم نبود باقی مونده و وقتی میرسیدم به اون قسمت ،از رو ماسه ها که رد میشدم علیرغم دقت باز هم ماسه ها پخش و پلا میشدند و به ته کفش میچسبید و پیاده روی رو مشکل میکرد و در دفعات بعدی مجبور به تغییر مسیر شدم و روزهای بعد مسیرم رو کلا عوض کردم و خلاصه که خیلی تو ذهنم بود چرا اینها رو برنمیدارند بجز مزاحمت زیر آفتاب و بارون از بین میرند تا امروز صبح در کمال ناباوری دیدم نه تنها از ماسه ها خبری نیست بلکه جارو هم کردند .

    یا مدتی پیش گفتید صدوهفت تا از آرزوهاتونو بنویسید که من فقط تونستم 17 مورد رو یادداشت کنم (چراییش برا خودم هم سئوال بود) ولی باز هم در کمال تعجب و ناباوری بعد از ده پانزده روز یکی از اون هفده مورد که سالها آرزوش رو داشتم در شرف انجام شدن دیدم .

    شاید فکر کنید زیاده خواهم(شاید هم نه) ولی من خواهان تغییرات زیادی در زندگیم هستم .

    میدونم ترمزهای ذهنی زیادی دارم ولی قابل شناسایی برام نیستند.

    استاد عزیز و شما یاران همیشگی استاد

    ممنون میشم در شناسایی این ترمزها کمک کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: