الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 2

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

سلام به استاد عزیزم

الگو برداری از افراد موفق: آنتونی جاشوا برنده سه دوره قهرمانی بوکس در جهان قهرمانی موفق با دیدگاه های فوق‌العاده منطبق با قوانین ثابت الهی

مصاحبه بعد از شکستش مقابل حریفی که از جاشوا کم وزنتر و سبکتر و قهرمانی کمتری داشته بازی که قاعدتا باید جاشوا میبرد

کنترل ذهن و داشتن آرامش و پاسخگویی درست و صادقانه جاشوا به مصاحبه گرانی که حتی گاها سوالات نیش داری هم پرسیدند

تو لحظات سخت هست که خداوند داره غربال میکنه کسانی که میتونند تو اون لحظات ذهنشون رو کنترل کنند پاداش میگیرند افراد بسیار زیادی تو شرایط خوب از لحاظ خانوادگی ،مالی ،سلامتی حالشون خوب نیست بسیار ناسپاس هستند بسیار غر میزنند اما افرادی هستند که تو مسایل و مشکلات خانوادگی تو شکست مالی تو شکست ورزشی تو دوران بیماری ذهنشون رو کنترل میکنند کار خیلی سختی هست اما اگر باور قلبی داشته باشیم که کنترل ذهن کنترل زندگی هست میتونیم با کنترل ذهن خلق کنی اونوقت هست که نتایج متفاوتی میگیری «افراد بسیارموفق افرادی هستند که میتونند تو شرایط سخت ذهنشون رو کنترل کنند »

نکته مهم :وقتی داری رو خودت کار میکنی اوضاع از هر لحاظ بهتر میشه اما ممکنه تو مسیر تو با شرایط ناجالبی برخورد کنی به میزانی که میتونی ذهنتو کنترل کنی و به مسائل از زاویه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسیم تو میری به سمت بالا رشد میکنی باز اونجا هم ممکنه با یه شرایط نادلخواه مواجه بشی اگر ذهنت رو کنترل کنی می ری به مدارهای بالاتر رشد میکنی و اگر نتونی ذهنت رو کنترل کنی تو سقوط میکنی

جاشوا از حریفش که کم وزنتر و سبکتر هست شکست خورده تو مصاحبه نظرش رو راجع به مسابقه میپرسند جواب جاشوا در همون ابتدا تبریک میگه به حریفش «انسانهای موفق میتونند تجربه ناگوار رو بپذیرند و فرافکنی نمیکنند انسانی میتونه موفق بشه که تجربه ها رو بپذیره و پله کنه برای پیروزی » و جاشوا یه روح بزرگی داره که میگه من تو این رقابت شکست خوردم فرافکنی نمیکنه تقصیر رو گردن عوامل بیرونی نمیندازه نمیگه دستکش ،داور ،مربی، ایراد داشت میگه من تجربه به دست آوردم تمرین میکنم رو خودم کار میکنم مسابقه بعدی جبران میکنم

کاری که اکثریت افراد تو مواقع شکست که البته بهتره اسمش رو بزاریم تجربه چون هیچ شکستی در کار نیست تجربه هست که میتونه تو مراحل بعدی کمک کنه ایرادت رو برطرف کنی و کلی درس یاد بگیری کاملا برعکس هست «ما تو زندگی مون باید شهامت داشته باشیم اگر ایده هامون جواب نداد قبول کنیم که من اشتباه کردم درسش رو بگیری تو مراحل بعدی استفاده کنی نه اینکه عامل بیرونی رو مقصر قلمداد کنی اگر بپذیری که اشتباه از خودت میتونی تغییرش بدی واگر نپذیری تغییری در درون خودت ایجاد نکنی رشد و پیشرفتی هم نداری چون عوامل بیرونی رو که نمیتونی تغییر بدی پس رشد هم نمیکنی»

تو بازی فوتبال رم و یوونتوس تیم یوونتوس برنده بازی شد و سرمربی رم خوزه مورینیو باخت رو پذیرفت و از داوری هیچ ایرادی نگرفت و گفت تیم من خیلی خوب کار کرد از بچه ها سپاسگزارم ما تجربه به بدست آوردیم این نگاه نگاه درستی هست «ما باید در مواقعی که نتیجه ناجالب میگیریم باید برگردیم به خودمون و ببینیم چی رو باید درست کنیم و از تجربه مون استفاده کنیم و ادامه بدیم »

روزهایی که اوضاع خوب پیش نمی ره کسی که باور داره که خودش میتونه زندگیش رو خلق کنه امید و انگیزه داره برای حرکت کسی که باور داره بما قدمت ایدیهم ، بما کانو یعلمون، دیگه دنبال عوامل بیرونی نمی گرده اصلا کاری به هیچ چیز بیرون از خودش نداره میاد رو خودش کار میکنه کسی مثل جاشوا مثال استاد عباس منش هست که میدونه که میتونه شرایط دلخواهش رو خلق کنه میتونه شرایط بد رو به خوب تغییر بده «چون میدونه که میتونه »

سوال بعدی که از جاشوا پرسیده شد این بود که چی تو این مسابقه اشتباه پیش رفت ؟ هیچی اشتباه پیش نرفت من راند نهم چشمام هیچی رو ندید و اولین بار بود که این مسئله برام پیش اومد و این کلی برای من درس و تجربه فوق‌العاده داشت اینکه چجوری تو اینجور مواقع باید ذهنم رو کنترل کنم و ادامه بدم این نگاه متفاوت کسیه که تو دوران ورزشی خودش بهترین نتایج رو گرفته کمربند سه دوره قهرمانی جهان رو گرفته چون این نگاه رو داشته توانسته به این قهرمانی ها برسه

اون فوتبالیستهایی که در سطح فوتبال جهانی بازی میکنند از نظر فیزیکی و جسمی با دیگر فوتبالیستها فرقی ندارند اونهایی که تو فوتبال نخبه می شند مثل رونالدو مسی زیدان بنزما اینها از نظر جسمی با دیگر فوتبالیستها فرقی ندارند اینها از نظر ذهنی تفاوت دارند که تو اون سطح انقدر عالی عمل میکنند تو بوکس همه خوب تمرین میکنند چون نیاره که از نظر جسمی قوی باشی و تمرینات عالی انجام بدی اما نتیجه عالی تو تفاوت در ذهن هست تو کنترل ذهن که میتونه استرس و نگرانی رو کم کنه تو بازی نهایی تو پنالتی زدن دقیقه اخر بهترین بازیکنان که تمرین عالی دارند تو تمرین بارها پنالتی رو گل کردند اما تو بازی نهایی تو دقیقه اخر هست که به خاطر نداشتن کنترل ذهن توپ رو به اوت میزنند نه اینکه زورشون نمیرسه نتونستند ذهنشون رو کنترل کنند

سوال بعدی از جاشوا اینه که اگر چشمت تو راند نهم به مشکل نمیخورد برای ادامه راند چه پلنی داشتی میخواستی چیکار کنی ؟ جواب صادقانه جاشوا من به این روند ادامه میدادم اگر کس دیگه ای بود میگفت من اگر به مشکل نمیخوردم فلان برنامه رو داشتم فلان تکنیک رو داشتم چیزی که خیلی از افراد تو اینجور مواقع میکند مثلا مربی میگه اون بازیکن که اخراج شد همه برنامه ریزی ها رو اون کرده بودم

«صداقت چیزی که تو دنیای امروز خیلی کمرنگ شده تو فضای مجازی از عکس و اسم فیک استفاده میشه از بهترین عکسش که با کلی فتو شاپ و زاویه خاص دوربین گرفته شده استفاده میکنند چون نظر دیگران براشون مهمه آدمها خیلی فیلم بازی میکنند ادا در میارن خودشون نیستند موضوعی که استاد براشون خیلی الویت داره و تو تمام مستندها دیدیم چقدر خودشون هستندو چقدر بی ریا و واقعی هستند و نظر دیگران پشیزی براشون اهمیت نداره و خود واقعیشون هستندو گفتند که چقدر الویت هست این موضوع و اگر فردی دروغگو باشه یک ثانیه هم اون فرد رو تحمل نمیکنند و چون خودشون صادق هستند با افرادی صادق هم روبرو میشند

«اگر من متعهد بشم که صداقت داشته باشم اونوقت اگر تو محل کار از ساعت کاری من بپرسند صادقانه میگم که از هشت ساعت کار چقدر من کار مفید داشتم چقدر استراحت کردم چقدر بازی با گوشی و سرگرم گوشی شدم این تعهد به من کمک میکنه که درستکار باشم تو هر شرایطی و میزان خطا و اشتباه من کمتر میشه تو رانندگی من اگر پلیس به خاطر سرعت غیر مجاز جلوم رو بگیره صادقانه میگم صدای موزاییک بالا بود من هیجان زده شدم و سرعتم رفت بالا من درستکارتر میشم چون نمیخوام دروغ بگم چون میخوام کار درست رو انجام بدم این تعهد کمک میکنه خود به خود من کارنادرست رو انجام ندم این نگاه متفاوت کمک میکنه ما نتایج متفاوتی بگیریم یه اصولی رو ما باید تو زندگی مون بزاریم و بهش پایبند باشیم اونوقت کم کم بیایم دروغ گفتن رو حذف کنیم اگر قبلا ده تا دروغ می‌گفتیم بکنیم پنج تا بعد دو تا بعد کمتر و کمتر آنوقت اگر ما متعهد باشیم حتی اگر اون صداقت به ضررمون باشه باز هم صادقانه میگیم این تعهد کمک میکنه ما ناآگاهانه کار درست رو انجام بدیم تا. شرمنده خودمون نشیم ما باید صداقت رو تو خودمون و دیگران تحسین کنیم این خیلی ارزشمند هست

جاشوا صادقانه در پاسخ اون مصاحبه گر که پرسید.شما اگر خلاقتر بودید الان غافلگیر نمیشدید میگه من ضربات زیادی بهش زدم ولی اون سبکتر بود و سرعت بالایی داشت من تجربه به دست آوردم رو خودم کار میکنم من اشتباهاتی داشتم ولی توانایش رو داشتم من فقط اشتباه کردم

خبرنگار پرسید شما نباید وزنتر رو کمتر میکردی برای مبارزه با این حریف جواب جاشوا اینه من می رم تمرین میکنم به الهاماتم عمل میکنم بهم الهام میشه که چجوری باید پیش بروم اگر نیازداشت وزنم رو بیشتر یا کمتر کنم بهم گفته میشه اینها چیزی هست که تو تمرین و باشگاه بهش میرسم اون وزن مناسب برای بالاتر بردن مهارت خودش در میاد

تشخیص اصل و درگیر جزییات نشدن اگر من تو مسیر درست رو خودم کار کنم رو اصل کار.کنم من درگیر جزییات نشم این چیز هایی هست که من هدایت میشم بهش اگر قانون اصلی و اساسی مثل کنترل ذهن ،سپاسگزاری ،تغییر زاویه نگاه در مسائل ناجالب به شیوه ای که من بتونم به احساس خوب برسوم،افزایش مهارتهام، بالا بردن استانداردهام کار کنم این جزییات خودش حل میشه من تو مسیر درست باشم جزییات خودش پیش میاد اتفاق نیافته « انیشتن میگه من میخوام فکر خدا رو بخونم مابقی جزییاته» نود ونه درصد از مردم درگیر جزییات هستند و از اصل دور می شند مثلا میخوای یه فایل ضبط کنی به این فکر میکنی چه لباسی جه دوربینی چه پشت صحنه ای درست کنیم اینها جزییات هست و به اصل که مهم هست توجه نمیکنند «وقتی تو به اصل توجه میکنی چنان جزییات خودش درست از آب درمیاد که دیگران فکر میکنند تو به جزییات هم فکر کردی جزئیات وقتی تو مسیر درست هستی خودش پیش میاد هدایت میشی اصل توجه به نگاه توحیدی به بالا بردن استاندارها و مهارتها هست کنترل ذهن احساس خوب هست اونوقت تو هدایت میشی به زمان و مکان مناسب به آدمهای مناسب

 

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    766MB
    47 دقیقه
  • فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 2
    43MB
    47 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

188 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه تقی زاده» در این صفحه: 3
  1. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2332 روز

    به نام خداوندم تنهاقدرت برتر جهان

    سلام استادعزیزم

    سلام مریم جانم

    سلام به شما دوست عزیز که کامنت منو می‌خوانید

    امروز 02/9/4 از طریق نشانه امروزم هدایت شدم به این فایل بی نظیر

    دوست دارم درمورد اتفاقات امروزم بنویسم تا ردپایی باشه واسه خودم هم شاید کمکی باشه برای دوستان.

    حقیقتش این هست که من خیاط هستم وخیلی تلاشکردم تا بتوانم تو این رشته پیشرفت داشته باشم وبه درآمد عالی برسم ولی با تمام تلاش‌هایی که داشتم طی این چند سال درآمد چشمگیری نداشتم

    تااینکه توهمین مدت کوتاهی که گذشته به این فکر کردم که شاید اصلا باید یه مسیر دیه ای برم وشاید موفقیت من در رشته یا کار دیه هستش

    ومرتب آگهی های کار رو هرجا میدیدم یا توی برنامه دیوارمیدیم پیام میدادم،تماس میگرفتم حتی برا مصاحبه کاری رفتم.هرکاری که میدیدم توانایی انجامش دارم کار دررستوران ومهدکودک وخانه بازی وفروشندگی وحتی نظافت خانه و…

    سه روز پیش روز چهار شنبه پسرم تو مسیر رفتن به دانشگاه آگاهی استخدام کار دیده بود ازش عکس گرفته بود فرستاد واسم

    وقتی آگاهی کار رو دیدم نوشته بود نیاز به سابقه کار نیست،آموزش رایگان ،سنین 18 تا 42،مدرک تحصیلی حداقل دیپلم و….

    منم از اونجایی که مدرکم سیکل هستش همون لحظه ذهنم گفت این کار مناسب تونیست توکه دیپلم نداری

    بعد که به پسرم گفتم منکه دیپلم ندارم.پسرم گفت اینجور روی باورهات کارمیکنی حالا یه تماسی بگیر ببین اصلا چی میگن

    با یکم مقاومت ذهنم دیدم حق با اوهستش واگه من یه خواسته ای داشته باشم هیچ قانونی نمی‌تواند مانع من بشه

    روزپنج شنبه تماس گرفتم گفت باید حضوری تشریف بیارین ،گفت امروز ساعت یک بیای گفتم شنبه چی؟گفت ساعت 11 اینجا باش.

    اینجا بود که ذهنم شروع کردبه حرف زدن،رفتی اونجا بهت گفتن مدرکت چیه ؟چی میگی؟اول پیش خودم فکر کردم گفتم باید اینقدر خوش برخورد باشم واینقدر خوب رفتار کنم که به مدرکم گیر ندن همینطور که ذهنم درگیر بود یه لحظه به خودم اومدم ای بابا چرا من باید این فکرا رو بکنم خدا خودش تا اینجا هدایتم کرده ودراین مسیر قرارم داده باقیش هم می‌سپارم به خودش ومن تنها کاری که میکنم اصلا خودم رو تو هیچ زحمتی نمی اندازم همون جوری رفتا میکنم که خودم هستم وهیچ نقشی بازی نمیکنم تو طول زندگیم همیشه صداقت داشتم وهیچ وقت نتونستم با دروغ کارمو پیش ببرم براهمین الان هم دیدم بهترین راه همینه که فقط صداقت داشته باشم وباقی چیزهارو بسپارم به خدا خودش

    خلاصه روز شنبه شدهمراه همسرم رفتیم بماند که حتی رفتنم هم برا مصاحبه خیلی هدایتی بود درست افتاد روزی که همسرم شب کاریش بود وصبح خونه بود با خیالم از بابت بچه کوچکم هم راحت بود همسرم دم در منتظرموند من رفتم برا مصاحبه

    دو دختر جوان ویه پسر جوان ویه مردمیان سال بودن همون لحظه وردم بااحترام هر چهار نفر جلو پام ایستادن وبا سلام خوشامد گویی ازم استقبال کردن چقدر انرژی اونجا مثبت بود چقدر نحوه برخوردشون قابل تحسین بود.

    بعداز چند سوال پرسید مدرک تحصیلی با یه مکث گفتم سیکل،پرسید چرا ادامه تحصیل ندادین وقتی توضیح دادم گفتم زود ازدواج کردم دیه هم ادامه تحصیل ندادم براش قابل درک بود وبعداز توضیح شرایط کاریشون

    قرارشد فردا که روز یکشنبه 02/9/5هستش برم برای سه روز آموزشی وبعد هم انشاالله موردتایید بود شروع کار.

    انشاالله در آینده میام درمورد کارم توضیح کامل میدم.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2332 روز

    سلام آقا مهدی عزیز

    سپاسگزارم که وقت گذاشتین کامنتم رو خوندید وپاسخ گذاشتین

    سپاسگزارم از دعای قشنگتون لطفتون میرسونه

    آقا مهدی درفایل جدید(چگونه ازقدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم)که روی سایت قرار گرفته کامنت گذاشتم ودر مورد کارم گفتم

    آقا مهدی باید بگم روز اول آزمایشی خیلی با احترام کار کنان اون مجموعه شروع به کار شدم ولی در همون روز اول به تضادی برخوردم که واقعا با مدارم هم فرکانس نبود و تصمیم گرفتم که ادامه ندم.

    اما درسهایی از این موضوع گرفتم که فکر میکنم نیازه رشد وپیشرفتم در ادامه مسیرم هستش

    1-اینکه تسلیم قوانین جامعه نشم وباور داشته باشم که خودم خالق زندگیم هستم

    2-با یک روز کاری وروبر شدن با افراد متوجه شدم که چقدر افکار ومدارم با اون ها فرق میکنه ومتوجه شدم که چقدر رشد وپیشرفت کردم واین آرامش درونیم بزرگترین ثروت هستش که دارم

    3-بایک روز کاری هم خودم هم خانواده ام متوجه حضور پر رنگ وارزشمندم در خانواده شدیم.

    آقا مهدی اینوخوب میدونم این هنوز شروع کاره وپله اول میدونم که قرار به بهترین جا بهترین کار بابهترین شرایط روبرو بشم به کاری که در کنارش رشد وپیشرفت هم بکنم

    بااینکه تصوریی که از کار داشتم نبود ولی از درون آرامش دارم ومیدونم داستان همینجا تموم نمیشه واینها همه مسیری هستش که باید طی کنم وبا گذروندن تکاملم به خواسته اصلیم برسم.

    بازهم سپاسگزارم ازاینکه وقت گذاشتید نوشتید وبا نوشته هاتون انرژی درونم بیشتر شد برای قدم برداشتن وناامید نشدن.

    براتون آرزوی بهترینهارومیکنم انشاالله غرق درشادی وثروت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2332 روز

    سلام آقا مهدی عزیز دوست خوبم انشاالله هرکجا هستین حال دلتون عالی باشه

    احساس میکنم شما زبان خداوند شدید برای هدایت وامیدواریم

    دقیقاًاین روزها که یکم انتخاب مسیر واسم سخت شده ومدام از خداوند هدایت میخام با دلنوشته های شما روبرو میشم

    اینقدر که شما قلب مهربون دارید واینکه اینقدررشد وپیشرفت کردین که به موفقیت دوستانتون اهمیت میدین خیلی خیلی واسم قابل تحسین هستین

    نمیدونم درچه زمینه ای فعالیت دارین وتا چه اندازه موفق بودین ولی یه چیزو خوب میدونم که قطعا مسیرتون درسته وانشاالله به موفقیت های بزرگی دست پیدا می‌کنید.

    آقامهدی بعداز مدت ها پیگیر بودن برای رسیدن به خواسته م وداشتن یه کسب وکار شخصی،

    بعداز از اون تجربه در زندگیم به این نتیجه رسیدم که باید ذهنمو از روی خواسته م بردارم واز لحظه به لحظه زندگیم وفرصتی که در دست دارم لذت ببرم وآزاد ورها باشم وبه خدا اجازه بدم تا خودش در زمان مناسب وبه مکان مناسب وشرایط مناسب هدایتم کنه وهدفم فقط رسیدن به مقصد نباشه هدفم لذت بردن از مسیر زندگیم باشه.

    آقامهدی میدونید تازه متوجه پاشنه آشیلم شدم اینکه فکر میکردم تنها راه رسیدن به خواسته های کوچک وبزرگم اینه که واسه خودم کسب وکار داشته باشم وبه خزانه الهی وفروانی نعمت وثروت ایمان خالص نداشتم وشرک خفیف که فکر میکردم خودم میتونم خواسته هامو برآورده کنم غافل از اینکه خداوندم می‌تواند از جاهایی که حتی به ذهنم هم نرسه رزق غیرالحساب برسونه

    سپاسگزارخداوندم بخاطر رسیدن به این آگاهی ها وداشتن چنین دوستان بی نظیری چون شما وحضورم دراین سایت الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: