الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 3 - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

370 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    سلام و درود و عشق به استاد جانم و خانم شایسته خوش صدا و دوستان نازنینم …

    بی نهایت سپاس گزارم و بی نهایت خوشحالم که تمام وقتم رو میزارم روی سایت

    به توصیه ی همسرم من قرار شد روی قسمت به صلح رسیدن با خود کار کنم

    خودمم احساسم میگفت که باید اول با خودت کنار بیای چون چند مدته خیلی سر در گمم یه بار این فایل یه بار اون فایل اما نتیجه ای نداشت

    پس تصمیم گرفتم روی فایل های دانلودی به صلح رسیدن با خود کار کنم

    و الان میفهمم که چقدر عالی بوده این هدایت خداوند تا رسیدم به این فایل

    استاد من شما رو تحسین میکنم با تمام وجودم وقتی که گفتین من این آدم ها رو تحسین میکنم چون لایق هستند که به این موفقیت رسیدند و بعد چیزی در درون خودم بهم گفت که ببین تو همیشه یه نگاه ریز متعصبانه داشتی نسبت به بعضی افراد فقط به این دلیل که دیدگاه شون با تو یکی نیست

    این درس بزرگی برای منه و یادم میمونه که فقط این دهانم رو برای تعریف و تمجید از آدم ها باز کنم این قول رو به خودم دادم .

    در ادامه شما خواستید مثال هایی از زندگی خودمون بزنیم و من بزرگترین چالش زندگیم برام یاد آور شد

    چند سال قبل همسرم به خاطر باور های اشتباه خودمون پولی رو به عنوان سرمایه به یکی از دوستان داده بودیم تا ایشون بار بفرستن خارج از ایران …خلاصه ی داستان این شد که گفتن یکی از واسطه ها پول برداشته و در آخر ما چند صد میلیون پول به طور کامل از دست دادیم اون موقع با قانون آشنا هم نبودیم ..

    اما من همیشه به یک اصولی که داشتم به همسرم میگفتم که این کار اشتباه و خلاصه ایشون قبول نمی‌کرد و می‌گفت لفظ بد نیا

    به طور کلی بگم این شد که ما یه عالمه بدهکار هم شدیم روزهای خیلللی خیلی سختی بود که نمیخام راجبش صحبت کنم ..تا جایی که اون آدم که ما بدهکار بودیم بهش دست به کار های خطرناکی زد که برای ما یک ابرو ریزی بزرگ داشت همسرم رابطه ش با خانواده ش به شدت خراب شده بود و همش مشکل و دعوا ..

    ما تازه پله ی اول قانون بودیم تازه داخل سایت ثبت نام کرده بودیم و واقعا کنترل ذهن وقتی هزاران مشکل داری کار سختیه و خب ماهم نابلد ..مشکلات بود و گاهی اونقدر شدید میشد که فقط می افتادم

    بعد از بارها زمین خوردن من به همسرم گفتم دیگه نمیشه من بااااااااااااااااااید بتونم ذهنم رو کنترل کنم ..من باید بتونم در بد ترین شرایط ذهنم رو آرام نگه دارم و واقعا همونجا بود که فهمیدم فاصله ی حرف تا عمل چقدر زیاده .

    سه روز بود که من فقط به نکات مثبت توجه میکردم و حالم رو خوب نگه داشتم و با همسرم هی صحبت می‌کردم. دقیق یادمه روز دوشنبه بود که بعدازظهر همسرم به حالت گریه رسیده بود وقتی که پشت تلفن باهاش حرف زدم بهش گفتم الان باید ایمانت رو نشون بدی الان باید عمل کنی و خیلی عجیب بود اون آرامش و ایمان من انگار اون آدم من نبودم خیلللی خیلی برام عجیبه فقط لطف خداوند بود که اون ایمان رو در من زنده کرده بود .

    همون روز همسرم اومد و گفت برادرش قبول کرده سهم ارثش رو بخره ..با اینکه ما بارها بارها قبلا گفته بودیم و ایشون قبول نکرده بود

    همون جا سجده کردم گفتم خدایا شکرت ..این بود وعده ی تو

    در عرض نصف روز یه سری کارهای اداری دیگه هم به لطف خداوند انجام شد و این بود لطف خداوند

    و من اینجا درک کردم قانون رو با تمام وجودم

    من فقط فقط روی ذهن خودم کار کرده بودم و خداوند این گونه به من پاسخ داده بود .

    من این روزها همون ایمان و احساس خوب رو میخام و دارم تمام تلاشمو میکنم و هی به خودم میگم ببین تو از پس اون چالش به اون بزرگی بر اومدی ببین تونستی

    ناگفته نمونه که اون وسط یک عزیزی هم میخواست از آب گل آلود ماهی بگیره و در تنگ نای بدی قرار داشتیم اما خداوند این شعر رو هم برامون معنا بخشید

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد..

    استاد نازنیم براتون خیر دنیا و اخرت آرزو میکنم

    دوستان نازنین الهی که سالم و سلامت و آرامش و عشق و ثروت همیشه تو زندگی تون باشه ..

    درسته که نوشتن کامنت خیلی وقت گیره اما میخام به سخنان استاد نازنیم با جان و دل گوش بدم

    دوستون دارم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    سلام بر استاد مهربان

    سلام بر دوستان خوب خودم

    ممنونم از استاد بخاطر این فایل زیبا که در حال گوش دادن به قسمت سوم این فایل مصاحبه هستم

    نکته هایی عالی در این فایل وجود دارد که برای من قابل تفکر است

    در این فایل عالی یاد گرفتم که

    خودم برای خودم مهم هستم

    مراقب خودم باشم و تمرکز خودم را روی نکات مثبت زندگی خودم بگذارم

    بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم

    از شکست های خودم درس و تجربه بگیرم

    شکست برای من پلی برای پیروزی در آینده است

    همیشه نگاهم رو به جلو باشد

    نسبت به خودم متعهد باشم و با انگیزه رو به جلو حرکت کنم

    زمانی من موفق هستم که حرف دیگران برای من مهم نباشد و دنبال خودم باشم و خودم برای خودم مهم باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ساقي محمدي گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام و درود

    این فایل هم مثل همه فایل ها پر از آگاهی بود برای ما از استاد تشکر میکنم

    صحبت های آقای جاشوا عالی بود ایشون خیلی با تجربه تر از سن و سالشون صحبت میکنن واقعا لذت بردم از اینکه اینهمه از قانون در زندگیشون استفاده میکنن توضیحات استاد روی صحبت های آقای جاشوا هم مثل همیشه بی نظیر بوداگردر مورد این فایل بخواهیم بنویسیم تمام شدنی نیست من سعی میکنم با دیدن هر چه بیشتر این فایل لذت ببرم و آگاهی هام رو افزایش بدم تا با تکرارش و انجامش برام به صورت عادت بشه

    به امید اون روز که از نتایج استفاده از قانون در زندگیم صحبت کنم

    در پناه خدا باشید♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهرک الهی گفته:
    مدت عضویت: 1691 روز

    سلام به استادقشنگم وشایسته قشنگم،به جرات میتونم بگم که یکی ازدونفری که تیم قشنگی دارید که به این سطح از پیشرفت وبهبودهرروزه زندگیتون ،(حالا درموردشما تواین زمینه کاری توام باعشق)رسیدید دلیلش چیه وبه من درس میدید که دونفرتویک خونواده میتونن به این سطح از نگاه مثبت ودرس گرفتن از هرموفقیت یاشکستی برسن،واونو به این زیبایی تبدیل به درسی کنن ،که من نوعی اونو بشنوم وسعی کنم الگو بگیرم تو زندگیم وبهره ببرم به نفع پیشرفت خودم.

    من یه خانم خونه دارم که به مشکلات زیادی برخوردم وبا شروع درخواست زیادم برای بهبود به استاد وسایت و دوازده قدم هدایت شدم .خیلی زندگی درونی وعزت نفسم وشادی درونیم پیشرفت کرد و خیلی یادگرفتم که بفهمم چقدرخوبم وخدامنوددوست داره ویگانه اتکای خودم به خودم باشه وهرروز بیشتربفهمم کجاهای زندگیم ،شرک داشتم و باید خودم دست خودموبگیرم و به خدا بگم من دست خودمومیگیرم که بلند بشم ولی دست دیگرم تودست توست .بعد از این حال همیشه خوبی که داشتم،به یک تضاد ومشکل برخوردم واون یه کارپولسازی یدی خیلی سخت که موافقم نبودم انجامش بدم وانگاراومده بود تا به من درس بده.میتونستم ازخونه برم وانجامش ندم اولش بشدت مقاومت کردم و تصمیم گرفتم برم ونبینم تا تموم بشه ویک روز درحال بد موندم،ولی وایستادم وفهمیدم این یک تضاده وسعی کردم نگاهمو عوض کنم وانجامش بدم،حالا علاوه براینکه یه پول کمی هم درمیومد،فکرکنم که باید بهم بربخوره که من از تواناییهای بهتری برخوردارهستم که ازش پول بسازم،ولی باید چنین سختی رو انجام بدم تا قدرکاری که خودم میتونم انجامش بدم رو بدونم .وشروع کردم ازخدا درخواست کردم که اسونش کنه برام.ونگاهمو بهش تغییر بدم وسعی کنم باعشق انجامش بدم .

    انتظار نداشتم اینقدر،زمان بهم ریختم طولانی باشه ولی خودمو کنترل کردم ونصف کارو انجام دادیم .

    بعدبه این فکرکردم که قدم درستو بردارم وخودمو بااحساس خوب ارتقاع بدم ودرس بگیرم که لیاقت من خیلی بیشتره وحالا که این کار سخت رو انجام دادم ،حتما میتونم اون کاردیگه رو که بیشتر هم دوستش دارم و انجام بدم ولذت ببرم .

    تواین ساعت به خودم استراحت دادم که، به این فایل هدایت شدم و دیدم دقیقا اوضاع منه.

    کسی که منو تواین وضعیت قرارداده بود ،خواسته بود به نوعی منو تحقیرکنه ولی من ازش درس عزت نفس گرفتم ویکی ازپاشنه های اشیل بزرگمو پیدا کردم که می‌خوام ازبین ببرمش.

    خدا جون ،ممنونم که وقتی هدایت می‌خوام ،هدایتم میکنی به درس دقیق استاد عباسمنش در همون رابطه.

    ومن هم همیشه کامنتارو تاآونجاییکه بشه میخونم ولی ازاوناییکه فقط درس شمارو دیکته کردن عبورمیکنم مگروقتی که می‌خوام خیلی سریع درس خودمو مرور کنم،ولی بیشتر دوست دارم ببینم که مثلاً این موضوعی که استاد گفته توزندگی دیگران ،چطورباعث،فهم،تفکر وعمل شده وبعدش چه تغییری درشون ایجاد شده ،وخیلی انگیزه وانرژیموبرای توجه بیشتر به درسها، زیادمیکنه.

    به هرحال من شمادوعزیزرو دوتااستاد میبینم که نقایص هم رو پوشش دادید(مقصودم ازنقایص ،این نیست که نقص دارید ،یعنی توی حوزه کاری ،اون قسمتش روکه شما توش زیاد کارنمیکنی مثل نوشتن،شایسته گلم انجام میده وسخنش باشماست ومیدونم که شما میدونید مقصودم چیه)وهرروز باهم، همو تکمیل‌تر میکنید.عاشقتونم وازخدامیخوام نمونه ای از شما تو کارخودم باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمد نوری گفته:
    مدت عضویت: 1552 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم خانوم شایسته و همه دوستان عزیز

    قبل از هر صحبتی میخواستم استاد عزیز و خانم شایسته عزیز سپاسگذاری کنم از شما بابت این فایل های فوق العاده و بی نظیری که تولید میکنید و بابت این آگاهی های فوق العاده که در تمام این فایل ها قابل مشاهدست و خداروشکر میکنم بابت اینکه در این جمع فوق العاده با آگاهی های ناب هستم

    یک قسمت این فایل راجب کنترل ذهن صحبت شد گفتم بذار بگم؛

    من یه جای فوق العاده مشغول به کار هستم که یک روزی یک اتفاقی افتاد که من باید تایید یک شخص رو برای انجام اون کار میگرفتم اما اون شخص جواب منو نداد (اینم بگم داخل واتساپ ارتباط داریم) من یه چتد دقیقه ایی صبر کردم و دیدم که جواب نداد گفتم خوب حله دیگه تاییده اینم جواب نداده مهم نیست فاکتور که به صورت سیستمی بود رو تغییر دادم و فاکتور رو تایید کردم یک خورده ترس اومد سراغم بعد به یکی از همکارام که قدیمی تر از منه گفتم حتما باید تایید این شخص رو بگیرم گفت اره ذهنم شروع کرد واااای بدبخت شدی اخراجت میکنن دیگه کار نداری دیگه درآمد نداری وایی چرااا اینکارو کردیو کلیییییییییی نجواهای دیگه،حالا این زمان زمانی بود که هر روز چند ساعت فایل گوش میدادم و تمرین میکردمو کار میکردم رو خودم،این نجواها باعث شد حالم خیییییلللییی بد بشه احساسم بد بشه،یک لحظه با خودم گفتم ببیییین تو شرایط خوب که همه بلدن ذهن رو کنترل کنن تو شرایط سخت اگر کنترل کنی ذهنتو اونوقته که خدا تورو غربال میکنه اونوقته که اون تضاد به ظاهر میشه موهبت برات! گفتم ببین محمد الاااااان باید نشون بدییی چقدر مردی چقدر این آگاهی ها رو میتونی تو عمل نشون بدی چقدر بلدییی که ذهنت رو کنترل کنی،به خودم گفتم یا عرضشو داری و ذهنت رو کنترل میکنی یا برو بمیییر دیگه(قاطی کرده بودم میگفتم این همه کار کردی این همه زمان گذاشتی الان باید نشون بدی) با خودم گفتم من باید این ذهنو که الان دوس داره اوضاع رو فاجعه کنه رو کنترل کنم کاری که اون لحظه بهم الهام شد رفتم تو تراس(دور کار بودیم) شروع کردم به توجه به نکات مثبت محلمون به اون درختای زیبا به اون آسمان فووووق العاده و تمرکز کردم رو نکات مثبت کارم که مثلا دور کارم راحته کارم حقوقم اونیه که میخواستم و غیره آروم شدم کم کم،کم کم احساسم خوب شد یعنی بهتر شد بعد گفتم آخیش نه از اینکه اون کار برام چی میشه از این خوشحال بودم که آقااااا تونستی تونستی ذهنت رو آروم کنی تو تونستی به اون آگاهی ها عمل کنیی عمل کردم من بهشون،بعد چند دقیقه نشستم پشت سیستم و بهم الهام شد برو به سرپرست بگو بهش گفتم اونم رفت از مدیر اصلی تایید رو گرفت و تموم شد همین که این مدیر تایید داد فکر کنم با فاصله ۲.۳ دقیقه بعدش اونی که باید تایید میداد اومد یه چیز دیگه گفت،من رو کل فاکتور ۳۰۰ هزارتومن رو تخفیف گذاشتم اما نگو منظور به ازای هر کیلو ۳۰۰ تک تومن بوده نه اتفاقی افتاد برام نه چیز خاصی پیش اومد نه مشکلی و همش بخاطر این کنترل ذهنم بود.

    از اون روز به بعد انقدر خوب میتونم زمانی که ذهنم نجوا میکنه(نسبت به گذشته خودم) کنترلش کنم اصلا استاد میگه اون به ظاهر تضاد میشه موهبت دقیقااا شد موهبت و خداروشکر میکنم بابت اون روز که منو هدایت کرد که ذهنمو کنترل کنم و احساس بدم رو به احساس بهتر تبدیلش کنم و از اون روز خیلیییی بهتر دارم به این آگاهی ها عمل میکنم نه به همه همه شون ولی خییییللللییییی بهتر دارم عمل میکنم

    خداروشکر واقعا خداروشکر😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    امیرسالار پاکزاد گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام به استاد عزیزم راهنمای زندگی من خدایا شکرت که بیشتر جواب های سوالاتم را در فایل های شما پیدا میکنم.

    مدتی بود که میخواستم در مورد احساس منفی که نسبت به موققیت دیگران گاهی پیدا میکنم راه حلی پیدا کنم که خدا رو شکر شما در این فایل در موردش صحبت کردین…

    ….استاد این بررسی دیدگاه های انسان های موفق خیلی لذت بخش و الهام بخش خیلی دوست دارم از این فایل ها بیشتر بزارین…..واقعا این فایل رو باید بارها و بارها گوش داد…..تا از جاده اصلی خارج نشیم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فاطمه دهقان گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    سلام من این فایل رو گوش داده بودم چند وقت پیش اما یادم رفته بود

    یه روز که داشتم از مدرسه برمیگشتم و ناراحت بودم از اینکه چرا یه سوال رو اشتباه نوشتم

    )در واقع الان که یادم میاد میبینم خیلی خودمو ملامت میکردم)

    یهو به خودم اومدم و گفتم من از این اشتباه درس میگرم و مطمعنا در امتحان بعدی از این سوال نمره ی کامل رو میگیرم

    و اتفاقا در امتحان بعدی دقیقا همچین سوالی تکرار شده بود و من با خیل راحت بهش جواب دادم

    چند وقت بعد که یه امتحانی رو یکی از سوال هاشو ننوشته بودم دادم با خیال خیلی خیلی راحت اومد بیرون از جلسه

    یعنی میتونم بگم یه دقیقه هم ناراحتیم طول نکشید

    و الان که دارم فکر میکنم همش به خاطر این فایل بوده که من رفته بوده توس ناخودآگاهم

    ممنون از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    بهار رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2429 روز

    سلام به استاد یکی یه دونه م استادم تو این فایل دو نکته بود که پاشنه آشیل منه یکی دنبال پایه بودن داشتم فکر می کردم چرا همش دنبال پایه هستم متوجه شدم چون ادم علمگرایی نیستم میخوام یه پایه داشته باشم که به زور اونم شده رشد کنم و دیدم هر جا پایه داشتم و منو تو اون کار رها کرد من برگشتم نقطه اول و فکر می کردم چقدر خوبه ادم پایه داشته باشه تا قوانین رو بهتر درک کنه

    ✅موضوع بعدی حرف مردمه استاد من پیجم سه هزار نفره تعداد لایک و کامنتهام خیلی کمه ولی درامد راحت میاد و هر استاد ایسنتایی پیجمو میدید می گفت تو چطور از این پیج درامد داری ولی استاد دیدم من چقدر بخاطر حرف اقوام که مسخره می کردن چرا پیجت رشد نمی کنه دچار استرس شدم چقدر فکرم درگیر رشده در صورتی که درامد من از خیلیا که بیست سی هزار فالور دارن بیشتره متوجه شدم خدای من نشستی انرژی من حرف مردمه اینکه با میران لایک و بالارفتن فالورهات می سنجنت یاد شما افتادم خیلیا هستن حرفهای شما رو ب عینه می زنن فالور اونها از شما بیشتره اما ایا تاثیر گذاری که شما توی کل ایران داشتید رو اونها دارن با وجود اینکه از شما قدیمی ترن کل ایسنتا شده حرفهای عباسمنش چرا نشده حرفهای اونها چون شما قانون رو درک کردین دنبال جلب توجه نیستین وقتی گفتین خیلی از قسمتهای زندگی در بهشت رو فیلمبرداری نکردم هنگ کردم گفتم خدای من استاد چقدر داره قانون رو زندگی می کنه چقدر حس خوبش براش مهمه من کسیو ندیدم مثل شما اینقدر مو به مو قانون رو رعایت کنه قبل عید پای لایو استادی بودم که با اقایی لایو داشت که اون دو میلیون فالور داشت استاد کن مونده بود زیر پای طرف رو از چاپلوسی ماچ کنه برای گرفتن فالور ولی اون اقا اصلا از چاپلوسی این استاد موفقیت خوشحال نشد هیچ همش سکوت میکرد فهمیدم خیلی از استاتید قدیمی لب و دهنن حرفهای قشنگشون واسه مردمه اما شما تموم حرفهاتون برای خودتونه و دلیل تاثیر گذاری تونم همینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    بنام خدای یکتاو بی همتا

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز بهترین استاد دنیا و‌مریم بانوی مهربان و دوستان هم فرکانسی ام…💐💐💐

    من مدتی هست که تصمیم گرفتم ، تمرکزی فقط روی فایلهای توحیدی سایت کار کنم و‌کامنت های دوستان‌و‌بخونم ، وای چقدر این آگاهی ها بی نظیرن ، با اینکه محتوای سایت و بار ها و بارها مرور کردم ، متوجه شدم هنوز تو بحث توحید پاشنه آشیل و نقطه ضعف دارم🪷🌾🪸

    این فایل چقدر پر از نکات مثبت ‌‌کاربردی بود ، با اینکه قبلا هم گوش داده بودم‌و‌نوشته بودم ولی باز برام درس‌های زیادی داشت .

    از شکست هامون درس بگیریم ، برام مرور شد چه جاهایی تو زندگی اونجایی که میخواستم نرسیدم ولی ناامید نشدم سریع به احساس خوب نرسیدم ‌، چون قانون و نمیدونستم که در احساس بد نباشم ولی ‌ قویتر و محکمتر از قبل دوباره بلند شم . 🌸

    الان که دارم فکر میکنم ، یاد گرفتم از زمانی که وارد این سایت شدم تو این یک سال و نیم ، چقدر آگاهانه قانون و یاد گرفتم و میدونم هنوز خیلی راه دارم ، چون به اون‌ نتایجی که میخوام هنوز نرسیدم ، 🌼🌻🌞

    یاد گرفتم دیگران و بیشتر تحسین کنم و نکات مثبت شون و بهشون گوشزد کنم ، با اینکار هم به اون فرد اعتماد به نفس و‌انگیزه میدم و هم خودم در مدار دریافت انرژی زیبا از جهان هستی قرار میگیرم و این باعث رشد و‌گسترش جهان و پیشرفت هردومون میشه. 🌷

    چقدر حرف مردم برام‌مهم بود‌و‌ناراحت میشدم ، ولی الان خیلی بهتر شدم و‌سعی میکنم فقط روی خدا حساب کنم و‌تمرکز بر بهبود خودم و حال خوب خودم داشته باشم ، آدم‌هایی که در مدارم نبودند با کار کردن روی خودم از زندگی ام حذف شدندو افرادی که در فرکانس من هستند وارد زندگی ام شدند ، چون خدای هدایتگرم افراد و شرایط مناسب رو‌در مکان و زمان مناسب وارد زندگی ام میکنه با احساس خوب من اتفاقات خوب وارد زندگی ام میشه 🌼🌼🌼

    از خدای هدایتگرم‌ سپاسگزارم و ازش هدایت میخوام ، میخوام من و در این مسیر یاری ام کنه که با تعهد و‌ایمان بتونم عملگراتر از قبل بشم و شرک وجودم و جایگزین توحید در همه زمینه ها و‌جنبه های زندگی ام کنم و نتایج ام رو در زمینه های معنویت ، روابط ، مالی و سلامتی بنویسم …🌺

    استاد عباس منش عزیزم ، چقدر خوشحالم که دانشجوی دانشگاه شمام،چقدر دوستون دارم‌ ، عاشق تونم ، چقدر خوبه اینقدر این جهان و برامون متفاوت از بقیه نشون دادید ، آگاهی هایی به ما دادید جز تو این سایت جایی دیگه پیدا نمیکردیم ، امیدوارم بتونیم اونقدر روی خودم کار کنم ‌و عملگرا باشم که روزی که دیر نیست بیاییم نتایج مون ‌ بهتون بگیم و از نزدیک ببینمتون، اینطوری بتونیم تا حدودی زحمات شما رو جبران کنیم و شما رو خوشحال کنیم 🌻🌻🌻

    خدایا هزاران مرتبه شکرگزار و سپاسگزارم 🙏🏻🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    بنام خدای عشق و هستی

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و دوستان عزیزم

    بعد از چند مدتی دوباره اومدم این فایل گوش کردم خیلی نکات جالب در این فایل بود از جمله یکیش همین تحسین کردن در مقابل حسادت بود ..

    اینکه ذهنم را برای تحسین کردن افراد موفق تربیت بدم اگر خودم مخام موفق شوم باید این توانایی را در خودم ایجاد کنم که هر که به موفقیت رسیده اون لیاقت اش رو داشته و فقط روی نکات مثبت اش توجه کنم نه روی نکات منفی اش…

    دوم اینکه همیشه دنبال ویژه گیهای مثبت افراد بگردم و اون ویژه گی ها را در خودم ایجاد کنم چون انسان های که به موفقیت رسیده یک سری ویژه های مثبت داره و بیام روی اون تکه اش تمرکز کنم

    سوم چیقدر شخصیت و نگرش آقای جاشوا قابل تحسین و مثبت بود و همیش از قانون حرف میزد چیقدر به خودش باور داره که میتونه از اینم بهتر بشه و شکست اش را یک تجربه میبینه و برای خودش اعتماد داره که میتونه دور بعدی از این بهتر عمل خواهد کرد

    و میگه این جز از زنده گی است که یا ببری یا شکست بخوری ولی باید ادامه بدی حتی اگر شکست بخوری …

    ویژه گی مثبت که داشت این بود که بعد از اینکه اولین کاری انجام بدم باید وارد سالون بشم و با انگیزه زیاد به تمرین ادامه بدم نه اینکه برم دنبال حواشی ها ….

    چیقدر رابطه شرک و توحید را تذکر داد که منتظر کسی نباش که یکی دست تورا بگیره و بلندت کنه باید خودت تنها کسی باشی که دست خودت را بلند کنی منتظر کسی نباشی و زانوی غم بغل نکنی و به خودت انگیزه بدی و ادامه بدی ….

    سوم جمله زیبای که گفت کمربند یک برچسب از طرف مردم است و لقب است که مردم میدهند خوب است که داشته باشی ولی مهم لذت بردن و بهتر کردن خودمان است اولویت اصلی را بذاری کار کردن روی خود نه حرف مردم ….

    بعدی بحث اعتماد و توکل است که ما سمت خودمان را باید انجام بدهیم به نتایج اون فکر نکنیم برای بهتر ساختن خودمان کار کنیم کاری که را که ما نمیتونیم کنترول اش کنیم که نتیجه اش باشد را بذاریم به عهده خداوند و اگر اعتماد کنیم خداوند اون سمت خودش را درست انجام میدهد …..

    زنده گی رسیدن به اون هدف یا رسیدن نقطه خاص نیست زنده گی مسیر است که باید لذت ببریم اینکه خداوند چند صباحی که برای ما هدیه داده را ازش لذت ببریم ….

    همه تان را به دستان خدای عشق و ثروت و قدرت می‌سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: