دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
الگوبرداری از افراد موفق و اینبار اسطوره بینظیر در فوتبال مسی اعجوبه تکرار نشدنی در فوتبال دارنده چندین و چند مدال و توپ طلایی و قهرمانی و رسیدن به بهترین جایگاه در زمینه فوتبال و با این همه افتخارات ورزشی در عین حال بسیار متواضع،افتاده ،بی حاشیه هست الگویی که واقعا کامل و عالی برای الگو برداری هستند از نظر اخلاقی بسیار عالی هستند و با این اخلاق و شخصیتی که ایشون دارند با این همه طرفداران زیادی که داره بدون هیچ گونه جو گیری با تمام تسلط و تمرکز روی کار خودشون متمرکز هستند رو الگو قرار داد این باورهای درست ایشون که این موفقیت بزرگ رو براشون داشته این کنترل ذهن «تقوا» داشتن در زمانی که با گفته های ریس فدراسیون فوتبال فرانسه داشتند ایشون بدون کوچکترین عکس العملی به کار خودشون ادامه دادند واقعا درسها داره و کارکرد درست قانون و قدرت کنترل کانون توجه رو به آدم نشون میده نشون میده چرا یک نفر از بین چندین میلیون میلیون آدمی که عاشق فوتبال هستند میشه مسی وقتی متعهد به اصول درست خودش تو هر لحظه و هر موقعیتی پیش می ره به دور از حاشیه به دور از جلب توجه کار خودش رو میکنه میشه مسی اسطوره ای که لیاقت جایگاه ویژه خودش رو در فوتبال داره و کارکرد درست قانون رو میشه تو این فرد دید به دور از هر عقیده و اعتقاد و آیین و مذهبی هماهنگ با خدای درونش با ذات درست خودش متصل به خدای درونش پیش می ره و اون چه رو که میخواد با باورهای درست خودش خلق میکنه
اینکه میگه من تصویر جام قهرمانی رو ندیده بودم تا لحظه ای که از پله ها بالا اومدم و اون جام رو کنار زمین دیدم نشون میده چقدررررررر تمرکز ایشون روی اصل روی زندگی در لحظه حال و گذاشتن تمام وجود خودش در بازی هست اینکه در لحظه تجربه کنه رشد کنه و لذت ببره و ایمان داره که این مسیر درست با تمرکز روی کار خودش نتیجه رو میاره لذت بردن از مسیر نه فقط رسیدن به مقصد نهایی
صحبت کردن با خدا چه اتصال زیبایی با خدای خودش در اون هیاهوی استادیوم روی سکو قهرمانی داره و اکثریت مردم درگیر حاشیه هستند و از اصل دورند فکر میکنند ایشون با مادربزرگ مرحوم خودش یا با روح مارادونا صحبت میکنه غافل از اینکه ایشون به اصل به منبع هدایت الهی به خداوند متصل شده و شکرگزاری عمیق قلبی میکنه و این حد از اتصال به خدا این حد از باور داشتن نیروی هدایتگری که ایشون رو تا این مرحله رسونده خدایی که هر قدمی که برمی داری هر ایده ای که اجرا میکنی هر نعمتی که تو زندگیت میاد هر رابطه ای که تجربه میکنی هر سلامتی که داری اونه خود خداست که با تو حرکت میکنه با تو نفس می کشه با تو قدم به قدم میاد لا مکان و لا زمان در هر چیز و هرکسی جاریه نامحدود به شرایط و موقعیت خاص همیشه جاریه و قدرتمند ترین هست رحمتگستر و پر سخاوت هست کافیه بشناسی ،درکش کنی و تو وجودت پیدا کنی یکی از مهمترین اهداف من برای رسیدن به خواسته هام برای اینکه تو اون لحظه لذت بخش و آزادی و رهایی به خدا برسم تو آرامش خدا رو بشناسم درک کنم و تو وجودم پیدا کنم و این اتصال منو به شکرگزاری عمیق قلبی میرسونه و من عاشق تجربه این لحظه در هر لحظه زندگی خودم هست انشاءالله خدا هدایت میکنه منم به این اتصال ناب الهی میرسم
درک این قدرت الهی باعث میشه مسی اینجوری روی سکو قهرمانی به خدا متصل بشه و درک این لحظه برای ایشون باعث میشه این تفاوت و این جایگاه رو بین میلیاردها انسان داشته باشه دادن اعتبار این موفقیت این جایگاه به خداوند ایشون رو متواضع ، خاشع،فروتن ،مهربان و خداگونه میکنه ایمان به اینکه تمام کاینات وعالم هستی تحت سیطره و هدایت الهی هست
در بازی مقابل عربستان و باخت مقابل این تیم به جای گله و شکایت کردن به جای تمرکز کردن روی باخت و به شانس بد ربط دادن میاد ذهنش رو کنترل میکنه تو اون لحظات سخت ایمان نشون دادن ادامه دادن کنترل ذهن کردن باعث میشه ورق برگرده و همه چی در نهایت به نفع تیم آرژانتین بشه انصافا کار سختیه تو اون لحظات تو اون استیت تو اون حجم از فشار ،نجواهای ذهن رو کنترل کنی صدای خدا رو بلند کنی با ایمان و توکل و امیدواری ادامه بدی و بعد از این باخت در مقابل تیم مکزیک با وجود ترس و استرس ،نگرانی با توکل به خدا ادامه بدی احساس ترس ، نگرانی جزء احساسات منفی هست که همراه انسان همیشه هست اما وقتی با وجود این ترس و نگرانی و استرس همچنان با توکل به خدا ادامه میدی ایمان نشون میدی استقامت میورزی خداوند درهای رحمت خودش رو به روی تو میگشاید اینجوری نیست که تو هیچ ترسی و نگرانی نداشته باشی و تو مسیر موفقیت پیش برای به موفقیت رسیدن باید ذهنت رو کنترل کنی با وجود ترسهایی که داری با توکل به خدا ادامه بدی به حدی که میتونی از پس نجوای ذهنت بربیای و ادامه بدی نتیجه میگیری
اعتماد به نفسی که ایجاد میشه بعد از گذروندن اون روزهای سخت در واقع در تو ایمان ساخته میشه و تو آماده تر میشی بزرگ تر و قویتر میشی مثل اعتمادبه نفس بالا که تیم آرژانتین مسی در بازی مقابل لهستان داشتند اون باخت مقابل عربستان آون کنترل ذهن و برد بازی مقابل مکزیک و این روند ادامه دار اعتمادبه نفس بالا رو و برد در مقابل لهستان رو آورد همه چی به نفع آرژانتین شد
همه ما روزهای سختی رو تو زندگی گذروندیم که اون روزهای سخت در اون روزها ما رو بزرگتر ،قویتر ،رشد یافته تر با تجربه تر و با ایمان تر و متوکل تر به خدا کرده تضادهایی که کلی انگیزه و خواسته در ما ایجاد کرده و با تمام اون ترس ها و نگرانی ها با توکل به خدا ادامه دادیم و به مسیرهایی رفتیم و اتفاقات خوبی رو تجربه کردیم که از اون روزهای سخت و تضادها سر چشمه گرفته و آغاز شده و در واقع نقطه عطف زندگی ما در اون روزها بوده و خیلی از ماها بعد از گذشتن اون روزها و با انگیزه و امید ادامه دادیم ما دستاوردهایی رو کسب کردیم که مدیون اون روزها سخت و تضادها هستیم و حالا که به موفقیت رسیدیم اون روزها رو بد نمی دونیم چون میدونیم چقدر برامون انگیزاننده بوده و به همین دلیل وقتی از خیلی از افراد موفق می پرسی اگر بار دیگه به دنیا بیای میخوای چه شرایط و مسیری رو بری میگند همون روزها و همون مسیرها و تضادها چون همه چیز با کنترل ذهن و توکل و ادامه دادن ما با تعهد در نهایت به نفع ما شده
ایمان و باور داشتن به خدایی که توانایی و قدرت اینو داره که در بهترین زمان و مکان منو به خواسته هام و ایده هام هدایت کنه باور داشتن به خدایی که هرگز دیر نمی کنه باور داشتن به خدایی که استاد برنامه ریزی هاس خداوندی که میتونه ،میدونه و راهش رو بلده باعث میشه رها و تسلیم باشی و اجازه بدی خداوند تو رو در بهترین زمان و مکان به خواستت برسونه زمانی که تکامل رو طی کردی و آماده ای با احساس خوبت با ارامشت آماده دریافت خواستت هستی اونوقت هست به موفقیتی دست پیدا میکنی که در بهترین زمان و مکان هست و تو باااااید به برنامه ریزی پولم خداوند اعتماد کنی مثل مسی که قهرمانی رو در این دوره ارزشمند تر و فوقالعاده تر میدونه و از خداوند متعال سپاسگزار هست
وظیفه من بودن در مسیر درست با تعهد و ایمان ادامه دادن هست استقامت ورزیدن هست اعتماد کردن و توکل کردن و نا امید نشدن و ادامه دادن هست و زمان اجابت خواسته هام رو به خدا سپردن هست استاد برنامه ریزی ها خداوند هست و منو به بهترین زمان و مکان هدایت میکنه وقتی به زمان اجابت خواسته هام نگاه میکنم میبینم که چقدر در زمان مناسبی اتفاق افتاده و همین من رو آروم و امید وار میکنه که کافیه ادامه بدم لاجرم اتفاق میافته
استاد جان من عاشقتم که انقدر زیبا به هدایت الهی خداوند عمل کردی و به جای خوندن کامنتها و صحبت در موردشون رها و تسلیم هدایت الهی این فایل ارزشمند رو آماده کردید
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD384MB31 دقیقه
- فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 430MB31 دقیقه
سلام استاد عزیزم و دوستان گل
تضاد
قبلا خیلی از تضاد ها میترسیدم و فراری بودم ازشون و به شدت مقاومت داشتم که اصلا تضادی تو زندگیم رخ نده و جالبه اینجوری هم بود
یعنی من مدت ها بود که تو یک وضعیتی بودم و تغییر نکرده بودم و صد در صد جهان پوتکشو میزد تو سرم ولی جالبه که انگار کمتر این اتفاق میوفتاد یا شاید هم من اینجور یادمه.
ولی از وقتی که گفتم تضاد ها دوست من هستن برای پیشرفت آدمه ، دقیقا دوبار یک تضادی برام رخ داد در مورد مسائل مالی و توحید و شرک و واقعا خرد شدم و واقعا خدارو شاکرم که خرد شدم احساسم به شدت بد شده بود تا یک روز به شدت حالم بد بود ولی به دنبال دلیل و بهتر شدنش بودم و بعد کم کم خیریت رو دیدم و کم کم تونستم بگم پدرم کاملا حق داره که این حرفو بزنه و اصلا اون جمله اشتباهی نگفت اون حق داره و آزاده مشکل از توست و بار ها بهم گفت اگه از پدر مادرت ناراحت باشی تو مشرکی چون قدرت رو دادی به اونا ، خب با بشکن درست نشد ولی توی دو سه روز بهتر و بهتر شدم و اون تضاد باعث شد درخواست کار کنم و چقدر بنفیت داشت پسر اولین بنفیتش این بود که خدای من ، از کی بود ، دو سال پیش ، یک سال و نیم پیش ، خدا قدم اول رو بهم گفته بود ، برو سرکار ، وای خدای من ، من ترسیدم عیب نداره ولی توی ترس موندم و موندم تا الان چقدر خودمو محروم کرده بودم و الان نه تنها وارد دل ترسم شدم نه تنها بزرگ شدم نه تنها همون پدری که چنین جمله ای گفته بود که اصلا بد نبودا من به شدت بهم برخورده بود که خودش خدا شاهده بدون اینکه اصلا ذره ای به این فکر کنم پول بگیرم ازش برای رفت و آمد به سرکار یا … هفت صبح بود منتظر بودم یه جورایی صاحاب کارم بیاد پایین و بریم (دوستم بود) دیدم 200 تومن وارد حسابم شد همون لحظه تو گوشیم یادداشت کردم که ببین ، ببین تو ایمانتو نشون بدی وارد دل ترست بشی با ایمان حرکت کنی امکان نداره خدا بهت پاداش نده و خدا ایمان کسیو ضایع نمیکنه. بعد که رفتم سرکار حقیقتش در حد یک هفته بودم سرکار ولی یک هفته با صداقت بدون از کار زدن بدون وقت تلفی و اینو خیلی دوست دارم بگم و خدارو واقعا به خاطر این ویژگیم سپاسگزارم که صد در صد به خاطر اتفاقات گذشته و هدایت های اونه که یک بحثی صاحاب کارم با یکی از کارکنان اونجا داشت که وقت تلف نکن و اینا و بعد منم خب میشنیدم و یک لحظه ذهنم رفت سمتش که الان به تو میگه خودتو جمع و جور کن و خوب بشین و بعد خیلی خیلی خیلی جدی و محکم گفتم ، جرعت چنین کاری نداره ، نمیتونه بگه که تو از کار زدی ، حالا میخواد هرچی بگه جرعت نداره در مورد این مسئله صحبت کنه با من ، من با صداقت با تمام وجودم کار کردم و شده استراحتم کمتر از اون زمان شده یا شده بیشتر هم شده ولی از کار نزدم اصلا ذره ای از کار نزدم و خب مطمئنا هم چنین گفت و گویی با صاحاب کارم نداشتم و ذهنم منو به گفت و گو کشونده بود ولی خودم خداییش حال کردم اینجور جواب ذهنمو دادم
توی همین کار چقدر من فایل های شما رو گوش دادم فایل های آقای عطاروشن عزیز واقعا چقدر من درس گرفتم و خداروشاکرم که چنین الگو های فوقالعاده ای وجود داره و چقدر همین صبح تا ساعت 4 فایل گوش دادن منو بزرگ کرد منو واضح تر کرد نزدیک به روز هفتم اینا شد همون خدایی که ازش خواسته بودم و هدایتم کرد به کار همون خدا شروع کرد به گفت و گو با من و به دلم یه چیزی انداختن!!!
(قبلش بگم که با دونفر صحبت کرده بودم و میگفتن نرو بابا ولش کن تو که نیاز نداری و واقعا منو سست داشت میکرد که متوجه شدم که نباید اصلا با هیچکسی صحبت کنم حتی با خانواده ام که هی میپرسیدن و اینو خیلی دوست دارم بگم که عاشقانه از خدا سپاسگزارم برای مادر و پدر عزیزم ، خدا شاهده مادرم بدون اینکه بهش بگم و بارها بهش گفتم بابا بگیر بخواب چرا صبح زود تر از من بلند میشی ، من شیش بیدار میشدم میدیدم مادرم بیداره و داره برام غذا آماده میکنه با اینکه مثلا شام یا ناهار دیروز بود اونو میتونستم ببرم ، واقعا این عشق ، عشق خالص خدایی نیست؟ یا پدرم چقدر بدون اینکه بهش بگم بهم عشقی که میتونست رو تقدیم میکرد پول واریز میکرد به حسابم و عاشقانه خدارو سپاسگذارم برای این دو عشق و نعمت)
کم کم با یک سری نشانه ها و یک سری احساسات به این گفت و گو پرداختم با خدام که هدفت از زندگیت چیه؟ هدف داری ؟ میگفتم آره فلان چیز
بعد میگفت خب اینجا چیکار میکنی ؟ !!!
پول نیاز داری برای اون هنرت؟!!!
فکر میکردم میگفتم نه!!!
فقط باید تمام وجودمو بزارم براش
بعد به این سمت رفت گفت و گو که من چون داشتم میگندیدم اومدم سرکار که در اصل تغییر کنم ( اینو اون موقع شروع کار نمیدونستم)
بعد گفت که تو صبح بیدار نمیشدی و هربار میگفتی ای بابا بازم خواب موندم ای بابا و …
بعد اصل فراموش شده بود تمرکز نداشتی روش و روزی دو ساعت بعضی وقت ها چهار ساعت برای هنرت مسخره بود دیگه من واقعا خندم میگرفت که واقعا انتظار نتیجه داشتم اون موقع؟
بعد این گفت و گو ها به سمتی رفت که متوجه شدم باید همین تمرکز و انرژی و باور کار کردن رو توی مسیر خودم انجام بدم!!!
بعد تو ذهنم اومد که عه!!! یعنی باز برگشت به عقب دوباره همون رضای بی عمل؟!!!
مقاومت داشتم و واقعا نمیخواستم به عقب برگردم و از خودش هم اینو خواسته بودم و اینقدر واضح بهم گفت دلیل آورد مهم تر از همه احساس کردم که از کار اومدم بیرون!!!
رضای قبلی؟!!! نه
الان به لطف هدایت الله و دم به دقیقه فایل های استاد رو گوش دادن و عمل کردن و نکته برداری کردن مثل آقای عطارروشن عزیز
شرایط تغییر کرد
دیگه نه روی عوامل بیرونی حساب کردم نه هیچی
هر روز صبح با لذت واقعا با امید بیدار میشم ( از همون اول نبود ولی هربار سوال میکردم از همون خدایی که بهم گفت برو یا بیا بیرون) و الان مدتیه صبح زود بیدار میشم و به غذاها به رفتار ها به چیزهایی هدایت شدم که هی مسیر آسون تر و با کیفیت تر داره میشه ایده ها رو انجام میدم و تمام وجودم رو گذاشتم روی این هنر و مسیرم و مهم تر از اون تسلیم خودشم بارها شده گفتم مثلا صبح برو بیرون دور بزن اون کارهای شروع روزتو انجام نداه(چقدر لذت بخش میکنه زندگی رو اینجوری زندگی کردن) و فیلتر تکامل رو آوردم وسط و هرچیزی رو سعی میکنم از اون ردش کنم و …
همین الان متوجه شدم پسر چقدررررر من تغییر کردم و واقعا توی یکی از فایل هاتون هم گفتید که تغییر اساسی همین حس سپاسگزاری بیشتر و همین تغییر شخصیت و همیناست همین ها پایه و اساس تغییر های دیگه مثل درآمد و … هست
همه این ها گفته شد که دوباره بهم یادآوری بشه که تضاد اصلا بد نیست و استاد یک جا گفت من مثلا برمیگردم به عقب میگم خیلی خوب شد اون تضاد رخ داد و منم همینو میگم و تو ذهنم گفتم استاد دوست نداره بلا سرش بیاد ولی میدونه که اگه درس رو متوجه نمیشه هرچه زودتر چکه رو بخوره بهتره و واقعا بعد یک سال و نیم چک خوردن و متوجه شدن برام کافی بود(امیدوارم) که دیگه هرگز راکت نشم ، واقعا بهای سنگینیه و هرروز به دنبال پیشرفت باشم ، خلاصه همه اینا میشه ، تسلیم مطلق خدا باشم ، توحیدی عمل کنم ، همین کافیه چون روند تغییر من از وقتی شروع شد که این مسئله پر رنگ تر شد تو شخصیتم
این روند از همین تسلیم بودنه شروع شد
هیچ ایده ای نداشتم و اصلا در مورد چیزای دیگه میخواستم بگم ولی گفت دیگه️
استاده عزیز باز هم تحسینتون میکنم به خاطر هیکل زیباتون و واقعا تبریک میگم
همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید ️