دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
الگوبرداری از افراد موفق و اینبار اسطوره بینظیر در فوتبال مسی اعجوبه تکرار نشدنی در فوتبال دارنده چندین و چند مدال و توپ طلایی و قهرمانی و رسیدن به بهترین جایگاه در زمینه فوتبال و با این همه افتخارات ورزشی در عین حال بسیار متواضع،افتاده ،بی حاشیه هست الگویی که واقعا کامل و عالی برای الگو برداری هستند از نظر اخلاقی بسیار عالی هستند و با این اخلاق و شخصیتی که ایشون دارند با این همه طرفداران زیادی که داره بدون هیچ گونه جو گیری با تمام تسلط و تمرکز روی کار خودشون متمرکز هستند رو الگو قرار داد این باورهای درست ایشون که این موفقیت بزرگ رو براشون داشته این کنترل ذهن «تقوا» داشتن در زمانی که با گفته های ریس فدراسیون فوتبال فرانسه داشتند ایشون بدون کوچکترین عکس العملی به کار خودشون ادامه دادند واقعا درسها داره و کارکرد درست قانون و قدرت کنترل کانون توجه رو به آدم نشون میده نشون میده چرا یک نفر از بین چندین میلیون میلیون آدمی که عاشق فوتبال هستند میشه مسی وقتی متعهد به اصول درست خودش تو هر لحظه و هر موقعیتی پیش می ره به دور از حاشیه به دور از جلب توجه کار خودش رو میکنه میشه مسی اسطوره ای که لیاقت جایگاه ویژه خودش رو در فوتبال داره و کارکرد درست قانون رو میشه تو این فرد دید به دور از هر عقیده و اعتقاد و آیین و مذهبی هماهنگ با خدای درونش با ذات درست خودش متصل به خدای درونش پیش می ره و اون چه رو که میخواد با باورهای درست خودش خلق میکنه
اینکه میگه من تصویر جام قهرمانی رو ندیده بودم تا لحظه ای که از پله ها بالا اومدم و اون جام رو کنار زمین دیدم نشون میده چقدررررررر تمرکز ایشون روی اصل روی زندگی در لحظه حال و گذاشتن تمام وجود خودش در بازی هست اینکه در لحظه تجربه کنه رشد کنه و لذت ببره و ایمان داره که این مسیر درست با تمرکز روی کار خودش نتیجه رو میاره لذت بردن از مسیر نه فقط رسیدن به مقصد نهایی
صحبت کردن با خدا چه اتصال زیبایی با خدای خودش در اون هیاهوی استادیوم روی سکو قهرمانی داره و اکثریت مردم درگیر حاشیه هستند و از اصل دورند فکر میکنند ایشون با مادربزرگ مرحوم خودش یا با روح مارادونا صحبت میکنه غافل از اینکه ایشون به اصل به منبع هدایت الهی به خداوند متصل شده و شکرگزاری عمیق قلبی میکنه و این حد از اتصال به خدا این حد از باور داشتن نیروی هدایتگری که ایشون رو تا این مرحله رسونده خدایی که هر قدمی که برمی داری هر ایده ای که اجرا میکنی هر نعمتی که تو زندگیت میاد هر رابطه ای که تجربه میکنی هر سلامتی که داری اونه خود خداست که با تو حرکت میکنه با تو نفس می کشه با تو قدم به قدم میاد لا مکان و لا زمان در هر چیز و هرکسی جاریه نامحدود به شرایط و موقعیت خاص همیشه جاریه و قدرتمند ترین هست رحمتگستر و پر سخاوت هست کافیه بشناسی ،درکش کنی و تو وجودت پیدا کنی یکی از مهمترین اهداف من برای رسیدن به خواسته هام برای اینکه تو اون لحظه لذت بخش و آزادی و رهایی به خدا برسم تو آرامش خدا رو بشناسم درک کنم و تو وجودم پیدا کنم و این اتصال منو به شکرگزاری عمیق قلبی میرسونه و من عاشق تجربه این لحظه در هر لحظه زندگی خودم هست انشاءالله خدا هدایت میکنه منم به این اتصال ناب الهی میرسم
درک این قدرت الهی باعث میشه مسی اینجوری روی سکو قهرمانی به خدا متصل بشه و درک این لحظه برای ایشون باعث میشه این تفاوت و این جایگاه رو بین میلیاردها انسان داشته باشه دادن اعتبار این موفقیت این جایگاه به خداوند ایشون رو متواضع ، خاشع،فروتن ،مهربان و خداگونه میکنه ایمان به اینکه تمام کاینات وعالم هستی تحت سیطره و هدایت الهی هست
در بازی مقابل عربستان و باخت مقابل این تیم به جای گله و شکایت کردن به جای تمرکز کردن روی باخت و به شانس بد ربط دادن میاد ذهنش رو کنترل میکنه تو اون لحظات سخت ایمان نشون دادن ادامه دادن کنترل ذهن کردن باعث میشه ورق برگرده و همه چی در نهایت به نفع تیم آرژانتین بشه انصافا کار سختیه تو اون لحظات تو اون استیت تو اون حجم از فشار ،نجواهای ذهن رو کنترل کنی صدای خدا رو بلند کنی با ایمان و توکل و امیدواری ادامه بدی و بعد از این باخت در مقابل تیم مکزیک با وجود ترس و استرس ،نگرانی با توکل به خدا ادامه بدی احساس ترس ، نگرانی جزء احساسات منفی هست که همراه انسان همیشه هست اما وقتی با وجود این ترس و نگرانی و استرس همچنان با توکل به خدا ادامه میدی ایمان نشون میدی استقامت میورزی خداوند درهای رحمت خودش رو به روی تو میگشاید اینجوری نیست که تو هیچ ترسی و نگرانی نداشته باشی و تو مسیر موفقیت پیش برای به موفقیت رسیدن باید ذهنت رو کنترل کنی با وجود ترسهایی که داری با توکل به خدا ادامه بدی به حدی که میتونی از پس نجوای ذهنت بربیای و ادامه بدی نتیجه میگیری
اعتماد به نفسی که ایجاد میشه بعد از گذروندن اون روزهای سخت در واقع در تو ایمان ساخته میشه و تو آماده تر میشی بزرگ تر و قویتر میشی مثل اعتمادبه نفس بالا که تیم آرژانتین مسی در بازی مقابل لهستان داشتند اون باخت مقابل عربستان آون کنترل ذهن و برد بازی مقابل مکزیک و این روند ادامه دار اعتمادبه نفس بالا رو و برد در مقابل لهستان رو آورد همه چی به نفع آرژانتین شد
همه ما روزهای سختی رو تو زندگی گذروندیم که اون روزهای سخت در اون روزها ما رو بزرگتر ،قویتر ،رشد یافته تر با تجربه تر و با ایمان تر و متوکل تر به خدا کرده تضادهایی که کلی انگیزه و خواسته در ما ایجاد کرده و با تمام اون ترس ها و نگرانی ها با توکل به خدا ادامه دادیم و به مسیرهایی رفتیم و اتفاقات خوبی رو تجربه کردیم که از اون روزهای سخت و تضادها سر چشمه گرفته و آغاز شده و در واقع نقطه عطف زندگی ما در اون روزها بوده و خیلی از ماها بعد از گذشتن اون روزها و با انگیزه و امید ادامه دادیم ما دستاوردهایی رو کسب کردیم که مدیون اون روزها سخت و تضادها هستیم و حالا که به موفقیت رسیدیم اون روزها رو بد نمی دونیم چون میدونیم چقدر برامون انگیزاننده بوده و به همین دلیل وقتی از خیلی از افراد موفق می پرسی اگر بار دیگه به دنیا بیای میخوای چه شرایط و مسیری رو بری میگند همون روزها و همون مسیرها و تضادها چون همه چیز با کنترل ذهن و توکل و ادامه دادن ما با تعهد در نهایت به نفع ما شده
ایمان و باور داشتن به خدایی که توانایی و قدرت اینو داره که در بهترین زمان و مکان منو به خواسته هام و ایده هام هدایت کنه باور داشتن به خدایی که هرگز دیر نمی کنه باور داشتن به خدایی که استاد برنامه ریزی هاس خداوندی که میتونه ،میدونه و راهش رو بلده باعث میشه رها و تسلیم باشی و اجازه بدی خداوند تو رو در بهترین زمان و مکان به خواستت برسونه زمانی که تکامل رو طی کردی و آماده ای با احساس خوبت با ارامشت آماده دریافت خواستت هستی اونوقت هست به موفقیتی دست پیدا میکنی که در بهترین زمان و مکان هست و تو باااااید به برنامه ریزی پولم خداوند اعتماد کنی مثل مسی که قهرمانی رو در این دوره ارزشمند تر و فوقالعاده تر میدونه و از خداوند متعال سپاسگزار هست
وظیفه من بودن در مسیر درست با تعهد و ایمان ادامه دادن هست استقامت ورزیدن هست اعتماد کردن و توکل کردن و نا امید نشدن و ادامه دادن هست و زمان اجابت خواسته هام رو به خدا سپردن هست استاد برنامه ریزی ها خداوند هست و منو به بهترین زمان و مکان هدایت میکنه وقتی به زمان اجابت خواسته هام نگاه میکنم میبینم که چقدر در زمان مناسبی اتفاق افتاده و همین من رو آروم و امید وار میکنه که کافیه ادامه بدم لاجرم اتفاق میافته
استاد جان من عاشقتم که انقدر زیبا به هدایت الهی خداوند عمل کردی و به جای خوندن کامنتها و صحبت در موردشون رها و تسلیم هدایت الهی این فایل ارزشمند رو آماده کردید
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD384MB31 دقیقه
- فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 430MB31 دقیقه
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿١١٢﴾
پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست.
وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿١١٣﴾
و به کسانی که ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش به شما خواهد رسید ودر آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی شوید.
وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ ﴿١١4﴾
و صلات را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپا دار، که یقیناً نیکی ها، بدی ها را از میان می برند، این برای یادکنندگان تذکّر و یاد آوری است.
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿١١5﴾
و شکیبایی کن که یقیناً خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند. (115)
====================================
سلام به استاد عزیز و نازنینم،سلام به استاد شایسته جانم،سلام به رفیق های نازنین غارحرای من
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله مهربان و هدایتگرم رو از رووووشنی قلبم براتون میفرستم الهی که به قلبتون بشینه
خداروصدهزارمرتبه شکر برای تجربه ی یک روز زندگی دیگه،تجربه ی توحید و هدایت و سوار شدن بر دوش خدا،هم آهنگ شدن با جریان هدایت،هم مدار شدن با جریان خیروبرکت و نور
خدایا شکرت که بازم بهم اجازه دادی بنویسم،کمکم کردی توی روز های سخت کم نیارم و آموزش های استاد رو توی عمل اجرا کنم.
من که هیچی،هیچ اعتباری به خودم نمیدم،حتی وقتایی که کم آوردم گفتم دیگه جواب نمیده،دیگه خداهم کاری نمیتونه بکنه،دیگه تموم شد و داشتم تسلیم میشدم،قبل ازینکه به مو برسه،قبل اینکه پاره بشه خودِ خدا ی جوری منو نجات داده هربار به یک طریقی …
همین فایل …همین فایل یک گنجینه ست،پر از نور خداست،خدا میدونه من چقدر تو مراحل حساس زندگیم با همین فایل هدایت شدم که تسلیم نشم،چه اون زمان که خود فایل آپلود شد روی سایت و من همون موقع براش کامنت نوشتم
abasmanesh.com
یا بعدا که بهش احتیاج داشتم این فایل اومده روی فایل های پیشنهادی سایت،یا یک نقطهی آبی منو هدایت کرد به کامنت خودم …یعنی هربار به یک طریقی خداوند من رو با آگاهی های این فایل نجات داد.
خدایا ازت ممنونم که تموم این مسیر کمکم کردی از خودم ردپا بزارم و هربار با رد پای خودم باز هم منو هدایت کردی.استاد شایسته عزیزم ازت ممنونم که انقدر قلبت سلیمه و به جریان هدایت وصلی و فایل هارو با هدایت خدا گلچین میکنی،خدا میدونه چندنفر مثل من احتیاج داشتند این فایل رو امروز بشنوند و قلبشون آروم بشه.
اگر استرس گرفتی،اگر ترسیدی،فکر نکن یک ایرادی در کاره!این طبیعیه!برای بهترین و موفق ترین آدم های دنیا هم پیش میاد!اما اونا میتونند این احساس رو کنترل کنند!
درعین حال که میترسن ادامه بدن!درعین حال که اضطراب دارند حرکت کنند!
و امیدشون رو از دست ندن باید بتونیم در شرایط سخت،ایمانمون رو حفظ کنیم،توکلمون رو حفظ کنیم،ترس هست!اضطراب هست!نگرانی هست!احساس استیصال هست!
ولی باید این احساسات رو کنترل کنیم و امیدمون رو قویتر کنیم و حرکتمون رو ادامه بدیم و با خودمون صحبت کنیم و نزاریم که نجواها مارو کنترل کنند وما باشیم که ذهنمون رو کنترل میکنیم و ادامه بدیم !
اونوقت که درها باز میشه،از جایی که فکرش رو نمیکنی
وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًاوَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ
خدا میدونه این جملات چقدر ارزشمندن،چقدر کلیدی ان،چقدر راه گشا هستند برای هر انسانی که میخواد مسیر موفقیت رو ادامه بده و تسلیم نجواها نشه.
استاد جان من نمیتونم تحسینت نکنم،الهی که عمرت به اندازه ی عمر نوح باشه،فقط به جان ما بباری و مسیر مارو به سمت توحید رگلاژ کنی.
روزهای سختی بر من گذشت اما سختیش همه ش از ذهن و نجوای ذهن بود،مهم اینکه تونستم از پسش بربیام،شاید یکم درد کشیدم اما تسلیم نشدم،تسلیم شیطان نشدم و ادامه دادم و ادامه دادم و ادامه دادم تا بالاخره ازون فرکانس درودیواری اومدم بیرون.
جهانم استاد …جهانم سرشار از انسان های شایسته شده که از هر نظر به من کمک میکنند،ازبس که من این عبارت تاکییدی هارو با قلبم زمزمه کردم،من اطرافم رو از تموم انسان های غیر توحیدی پاک سازی کردم و وعده ی به حق خداوند اجرا شد،آدم هایی وارد زندگی من شدند بدون اینکه من هیچ تلاشی بکنم انقدر توحیدی انقدر ارزشمند انقدر دوست داشتنی اند که با تموم وجودم عاشقشون هستم،اصلا نمیتونم عاشقشون نباشم،انگار یک نوری مارو بهم وصل کرده،منی که از همهی عالم و آدم فراری ام و عاشق تنهایی و سکوت خودمم،اگر ساعت ها و ساعت ها و ساعت ها باهاشون حرف بزنم خسته نمیشم و سیر نمیشم از عشقشون.
این خاصیت توحیده،این خاصیت خداونده،وقتی به خدا وصل میشی خدا بهترین هارو برات میفرسته.
یادمه اون موقع که شاگرد استاد عرشیانفر بودم میگفت حتی شماره تماس های آدم های ناخوب رو از گوشیتون حذف کنید و بزارید جا خالی بشه برای انسان های شایسته…
الان استاد ،الان کانتکت گوشی من داره با این شماره ها پر میشه:
خانم فلانی،مجتمع تجاری پردیس ٢
خانم فلانی،میکامال
آقای فلان،مرکز تجاری
و شماره من میره توی گوشی انسان های ثروتمند و خودساخته و شریف به این شکل:
خانم شهریاری نماینده ی شرکتِ…
استاد امروز مدیرعاملم بهم زنگ زد،یک حرفایی میزد که میگفتم خدای بزرگ،نکنه اشتباهی استاد بهم زنگ زده؟دقیقا همین حرفای اول فایل شما
همه ش میگفت نگران آموزش و کار نباش به مرور زمان شما توش جا میفتی،اون چیزی که مهمه شخصیت شماست،مسئولیت پذیری شماست،هنر ارتباط شماست،من این ویژگی های مثبت شمارو انتخاب کردم و این چیزهایی هست که برای من مهمه !
استاد اون موقع که من پرستار بودم و روی دوره ی احساس لیاقت کار میکردم همه ش به خودم میگفتم من این همه ویژگی مثبت دارم ،حتی اگر الان خودم شرایط بیزنس شخصی نداشته باشم ،مطمئنم آدم هایی هستند که توی کارشون به حضور من احتیاج دارند،من نباید منتظر بمونم تا یک معجزه رخ بده من باید کار رو از یک جا شروع کنم،حتی شده برای کس دیگه کار کنم،اما نمیزارم این همه ویژگی مثبتم اینجا حروم بشه،تو کاری که دوسش ندارم .
بعد استاد خداوند قدم به قدم انقدر قشنگ پلن هارو چید که من واقعا الان جای درستش قرار گرفتم،و این قدم اوله،خدا میدونه من چقدر این روز ها دارم بزرگتر میشم،چقدر چیز یاد میگیرم ،چقدر دارم با دنیای بیزنس آشنا میشم و هربار گوشه ای از شخصیت من شکل بهتری میگیره و یک ورژن جدیدی از سعیده ساخته میشه.
قراره تو این روز های آینده مدیرعاملم برای من و اون یکی همکار توحیدی شریفم یک جلسه کاری بزاره ،چون کلا میخواد یک ماه از جزیره بره،و این یعنی کلا این نمایندگی و شرکت و انبار و جنس ها دست ماست،این اعتماد از کجا اومد اصلا؟
این جلسه کاری هم فقط برای اینکه یک سری کارها رو باهم هماهنگ کنیم….
استاد قانون مدار ها،قانون وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَقانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوبقانون تو روی خودت کار کن،بیرون از تو خود به خود درست میشه،قانون استمرار و ادامه دادن و ادامه دادن تا باز شدن در ها از جایی که فکرش رو نمیکنی بدون شک مثل ساعت کار میکنه!
به میزانی که روی این قوانین حساب کردم و توی عمل اجراشون کردم،نتیجه ش رو گرفتم ،به میزانی که نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و درگیر چگونگی ها شدم توی اون زمینه ها نتونستم نتیجه کسب کنم.
به قول خود شما:
هرجای هستم،جای درستشم.
اگر راضی ام مسیر رو ادامه بدم ،اگر راضی نیستم بگردم ببینم عیب و ایراد فرکانس هام کجاست.
خدارو صدهزار مرتبه شکر که تونستم یک ردپای دیگه از خودم به جا بزارم،یک بار دیگه تسلیم بشم دربرابر پروردگارم و اجازه بدم خداوند زندگیم رو مدیریت کنه،به قول استاد تو جلسه قرآنی قدم ١:خدایی که من رو از ته بدبختی تا اینجا آورده،بقیه ش که براش هیچ کاری نداره…منم که باید اجازه بدم هدایت بشم وگرنه اون کارش رو به بهترین نحو انجام میده.
خدای عزیز و مهربون و من حیث لایحتسب من
تو جان منی و عزیزتر از جانم
من به سمت تو مهاجرت کردم و تو بهترین میزبان دنیایی
پس یک بار دیگه ،خودمو توی آغوشت رها میکنم و اجازه میدم که جریان هدایتت حرکت کنه و من رو از مسیری به خواسته هام برسونه که بهترین مسیره.
باید پارو نزد،وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت،هرجا دلش خواست
به هرجا برد،بدون ساحل همونجاست
استاد جان ،به قول جنوبی های عزیز:دووورِ سَرِت گَشتووووم،باااااشه؟؟؟؟
بوس به کله ت،دوستت دارم بینهایت
به امید دیدار روی ماه هردوتون در بهترین زمان و مکان
قلب فراوان ِ فراوان ِ فراوان از جنوب ایران
جزیره ی زیبایی توحیدی کیش
شاگرد ته کلاسی شما
سعیده
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿87﴾
و (یاد آر حال) ذو النون را هنگامی که (از میان قوم خود) غضبناک بیرون رفت و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی نمیافکنیم آن گاه در آن ظلمتها فریاد کرد که خدایی به جز ذات یکتای تو نیست، تو پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم (که بر نفس خود ستم کردم). (87)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ﴿88)
پس ما دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را هم این گونه نجات میدهیم
سلام به استاد عزیزم، و به همه عزیزان هم مدار
سپاسگزار خدا هستم که یکبار دیگه هدایتم کرد،ومن رو مثل یونس از دل ماهی بیرون کشید …
استاد عزیزم ،اگرچه دارم روی عزت نفسم کار میکنم ،اما برام سخته که این جمله رو بنویسم و به این فکر نکنم که قضاوت نشم و متهم به خودشیفتگی!
اما مینویسم و بارها باخودم تکرار میکنم !
یکی از دلایل ضبط این فایل من بودم!
یکی از دلایل اینکه خدا بهتون گفت فعلا کامنت هارو نخون و درمورد این موضوع صحبت کن،من بودم!
الله از زبان شما،از گلوی شما،از افکار شما،از طریق این جهان مجازی با من حرف زد…
به زیبایی هرچه تمام تر ….
من رو ببخش استاد،ببخش که شاگرد ممتازت نیستم،ببخش که گاهی میرم تو درو دیوار ،اما استاد من همه ی تلاشم رو کردم و پاداش م رو امروز از طریق این فایل شما گرفتم…
سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
چند روزی بود که انگار مسخ شده بودم،انگار به داشتن نعمت ها عادت کرده بودم،انگار در مدار صلح و آرامش نبودم،انگار نجواهای شیطان موفق شده بود من رو به مسیر خودش بکشونه اما توی تیمش نه !
ی روز به خودم گفتم حتما بخاطر سندرم PMS،انقدر بیحالی !
ی روز دیگه گفتم شیفتات فشرده بوده،حق داری خسته ای !
فرداش گفتم تو یک هفته دوتا مریض دیدی که ،به اهدا عضو رسیدن،واسه همین یکم فکرت درگیر شد حق داری !
یا مینداختم گردن نخوردن ویتامین هام …خلاصه واسه خودم هزارتا دلیل میتراشیدم و حال بدم رو توجیه میکردم !
اما استاد ! بیخیال نشدم!
احساس عجز و ناتوانی کردم اما ناامید نه!
احساس پوچی و بی لیاقتی کردم اما بیخیال خواسته ها نه !
احساس بی فایده بودن کارهام کردم اما دست از نوشتن برنداشتم!
هرروز شکرگزاری ،ستاره قطبی،نشانه ی روزانه،محصولات …
ممارست کردم …
گفتم این مدت ی اتفاقی در درون من افتاده ،بی دلیل نیست این بیحالی من!
ی کدی داره تو بکگراند مغزم ران میشه که من باید پیداش کنم!
دیروز دیگه به اوج این حال بد رسیدم،ماسکه شده بودم ،حتی حوصله ی حرف زدن نداشتم!
آلارم مغزم ،مداوم سوت میکشید ،سعیده! بپا!
حال بد مثل آتیشه با هر منطقی حالت بد باشه،میسوزی!باهرمنطقی!
شروع کردم آگاهانه تغییر بدم این حال رو،رفتم سراغ ایمیلم،یک کامنت از یکی از بچه ها که اتفاقا اسم من رو توش آورده بود! لبخند اومد به لبم !
یکی رنگ سفید پاشید به سیاهی ذهنم !
کامنت بعدی !خدا باهام حرف زد!
من پیدا کردم اون کد رو !
من داشتم خودم رو مقایسه میکردم !
نتایج خودم رو با نتایج بقیه !
من احساس بی عرضگی میکردم!
احساس کم کاری!احساس نرسیدن به خواسته ها !
احساس دیگه دیر شده ،پس کی به خواسته های بزرگم میرسم !
یک قدم بزرگ برداشتم برای تغییر حالم !
حالا میدونستم مشکل از کجاست !باید حلش میکردم !
ایده اومد برو کامنت هایی که روی سایت گذاشتی از اول بخون!
سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
اصلا حالم خوب شد ! رفرش شدم !به قول آقای طهرانی رگلاژ شد مسیرم !
خنده م گرفت ! تو کامنت اولم نوشته بودم من مطمئنم حقوقم رو تا آخر سال دوبرابر میکنم !
درحالیکه الان حقوقم 5برابر شده !
همین چقدر نتیجه ست که بکوبه تو دهن نجواهای شیطان ؟
خود افشاگری کنم استاد !
گفتم سعیده یادته ! یادته ی پلاستیک قرص زیر تختت جا داده بودی که در اولین فرصت باهاشون خودتو از بین ببری؟
یادته تموم پلن توی ذهنت این بود که با کدوم اتفاق راحت تر میمیری؟
یادته چقدر حالت بد بود ؟یادت رفته سگ سیاه افسردگی رو ؟ مشت مشت قرص خواب خوردن رو ؟
چی باعث شدفکر کنی تغییر نکردی ؟چی باعث شد حس کنی نتیجه نگرفتی ؟
دیشب خیلی باخودم حرف زدم ،بعد از خدا هدایت خواستم !
سوره انبیا اومد !
آیه به آیه ش نفسم رو تازه کرد!
من ی قدم برداشتم برای بهتر شدن حالم …
خدا هزارتا قدم برام برداشت و دوباره من رو در آغوش گرفت …
و امروز با شنیدن چندین باره این فایل …دوباره زنده شدم …
استاد چطور دست و زبان خدا میشی ….میدونی نفست حقه ؟…
ممنونم ازت …بسیار بسیار …
میدونم تو مادیات چیزی نیست که بتونه جبران لطف شما بشه اما تو معنویات که محدودیتی نیست …
الهی که بهترین جای بهشت ،غرق عشق خداوند ،همیشه و همیشه جاویدان باشی …
همینطور که این دنیا رو خدا برات بهشت کرده …
چه قشنگ گفت پروردگار عالم …
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴿105﴾
و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد (105)
إِنَّ فِی هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِینَ ﴿106﴾
به راستى در این [امور] براى مردم عبادت پیشه ابلاغى [حقیقى] است (106)
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ ﴿107﴾
و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم
{استاد شما رحمتید برای ما ،سرتون سلامت}
امروز توی دفترم نوشتم :
اگر استرس گرفتی،اگر ترسیدی،فکر نکن یک ایرادی در کاره!این طبیعیه!برای بهترین و موفق ترین آدم های دنیا هم پیش میاد!اما اونا میتونند این احساس رو کنترل کنند!درعین حال که میترسن ادامه بدن!درعین حال که اضطراب دارند حرکت کنند!و امیدشون رو از دست ندن
باید بتونیم در شرایط سخت،ایمانمون رو حفظ کنیم،توکلمون رو حفظ کنیم،ترس هست!اضطراب هست!نگرانی هست!احساس استیصال هست!
ولی باید این احساسات رو کنترل کنیم و امیدمون رو قویتر کنیم و حرکتمون رو ادامه بدیم و با خودمون صحبت کنیم و نزاریم که نجواها مارو کنترل کنند وما باشیم که ذهنمون رو کنترل میکنیم و ادامه بدیم !
اونوقت که درها باز میشه،از جایی که فکرش رو نمیکنی
وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ
استاد ی چیزی بگم ؟بعدش به قول آقا حمید امیری،برادر اتشنشانِ ابراهیم نشانم،ی صلوات بفرستید برای ختم جلسه :)))
هزار تا ترجمه داریم از قرآن ،هزارتا کتاب تفسیر داریم!
ولی من به این نتیجه رسیدم !
شما! خودِ خودِ شما!وجود شما!زندگی شما!
ترجمه ی صوتی تصویریِ آیه های شیرینِ قرآنه!
دوستت دارم استاد !
قلب های رنگی فراوان از شاگرد کوچکت سعیده در شمال ایران به هرجای آمریکا که مفتخر به حضور شماست ….
اندیشه ی عزیزم سلام بروی ماهت ،دوست توحیدی من
ممنونم ازت که مینویسی،ممنونم ازت برای تراوش کلمات خدا از انگشتان دستت روی کیبورد …
میخواستم بهت بگم که بدونی،هروقت دارم ی کامنت ازت میخونم،ی اسکرین شات میگیرم ازش …
عجیب به دلم میشینه …عجیب به کارم میاد…عجیب به مسیرم جهت میده …
از خداوند میخوام برات ،همیشه غرق نور و عشق خدا باشی
غرق احساس عمیق خوشبختی
مرسی که هستی
و مرسی که دست خدا میشی برای ما
درپناه الله مهربان باشی همیشه
قلب فراوان
سلام به برادر عزیزم،علی جان
ازت ممنونم برای وقتی که گذاشتی،برای جاری کردن کلام خداوند از طریق دستانت …
چقدر قشنگ نوشتی،چقدر خوب باهات همزاد پنداری کردم …
که وقتی الان به تضاد های قبلی فکر میکنم میبینم اونا واقعا نقطه عطف زندگی من بوده …
پشت کرده بودم به خدا
جهان هی پس گردنی میزد تا من برگردم …
اگر اون پس گردنی هارو نمیخوردم اصلا برنمیگشتم …
اصلا نمیدیدم خدارو …
این احساس عجیب توحید،که حتی تو دم و بازدمت ،عشق خدارو حس میکنی …اصلا با چی میشه عوضش کرد…
واقعا خداروشکر برای نقاط عطف زندگیم …
مثل ظرف نعمتت،عالی بود عالی …
به جانم نشست،چشم هام رو شست،نور خدارو تو قلبم بیشتر کرد …
ممنونم ازت داداش…
برای تموم احساس خوبی که در قلب ما زنده کردی …
لطفا همیشه بنویس …
همیشه دست خدا باش ..
در پناه حق …
راستی روزتون مبارک…خیلی مبارک …
محمدحسین عزیزم سلام بروی ماهت
ممنونم ازت که برام نوشتی ،ممنونم ازت برای محبت و عشقی که از دل قم به شمال کشور راهی کردی…میدونی که معیار فاصله برای احساسات بیمعنیه؟
شما انرژی عشق رو از خودت ساتع میکنی و در بهترین زمان و مکان به مقصد میرسه و بهتر از اون در زمان درست به خودت برمیگرده !
دیدن نقطه ی آبی روی کله ی مبارک پروفایلم خیلی لذت بخشه،دوسش دارم ،این دومین نقطه ی آبی امروزمه،الهی شکر
بچه ها خیلی لطف دارند،خیلی وقت ها دلم میخواد فقط به فایو استار اکتفا نکنم و ازشون تشکر کنم توی کامنت …
ولی ازونجا که استاد میگه صرفا جهت تشکر به امتیاز دادن اکتفا کنید،سعیم رو میکنم رعایت کنم !
اما …!ی جایی از قلبم ،برای هرررکامنتی که مینویسم دستور میده سعیده بنویس! اینارو باید بگی !
مثل همین کامنت !
محمدحسین عزیزم تو برای من واقعا مصداق واقعی این جمله ای
همه ی ما یک جز از انرژی کل هستیم…
میدونی تا الان چند بار این رو بهم ثابت کردی ؟
همین کامنتی که بهش جواب دادی رو اگر با دقت خونده باشی من نوشتم وقتی حالم گرفته بود :
شروع کردم آگاهانه تغییر بدم این حال رو
رفتم سراغ ایمیلم،یک کامنت از یکی از بچه ها که
اتفاقا اسم من رو توش آورده بود!لبخند اومد به لبم!
یکی رنگ سفید پاشید به سیاهی ذهنم !
باورت میشه این کامنتی که ازش یاد کردم کامنت شما بود؟
که کمک کرد از همراهی تیم شیطان دربیام ؟
بعدش چه اتفاقی افتاد ؟
بیشتر از یکساله که من عضو سایتم و بیشتر از چند ماهه که میخوام داستان هدایتم رو بنویسم ،ولی بهم اجازه داده نمیشد،
اون حس نوشتن نمیومد!اصلا دست و دلم نمیرفت
و من قبلا هم بهت گفتم
تموم تلاشم رو میکنم تسلیم باشم و بزارم هروقت خدا گفت اون کارو انجام بدم !
بعد خوندن اسم خودم توی کامنتت،و بهتر شدن حالم !
به وضوح صدای خدا رو شنیدم که میگفت حالا برو داستان هدایتت رو بنویس!
هی من مقاومت میکردم که حالا چی بنویسم؟من چه میدونم چی باید بنویسم ؟اصلا بزار این ی ماهم بگذره اون اتفاقی که منتظرم بیفته بعد!
ولی فقط میگفت بنویس!من بهت میگم تو بنویس!
و عقل پوک من :) بالاخره تسلیم نیروی قلبش شد و نوشت …
فوقع ما وقع !!!!!!!
تو بدون اینکه خبر داشته باشی با ی کامنت بهم کمک کردی تو کنترل ذهن،من بدون اینکه خبر داشته باشم هدایت شدم داستان هدایتم رو بنویسم !
و بعد این داستان هدایت به کنترل ذهن شما کمک کرد !
همین چقدر نتیجه ست؟چقدر فکته؟ چقدر ایمانه ؟
که بزنیم تو دهن شیطان ؟
پروردگارا ،الها،معبودا …
تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما…
تو در من چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی؟
محمدحسین جان ،به این جای شعر که رسیدم ی بغض اندازه پرتقال های شمال:) جلوی گلوم رو گرفته …
ازین بغض ها که پر از عشقه،پر از نفسه،پر از امیده ..
داداش عزیز دور از من ولی نزدیکتر از هر برادر خونی
دوستت دارم
و برات بهترین هارو میخوام
دعا میکنم همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی
قلب فراوان
فاطمه ی عزیز ومهربونم سلام
سلام وسلامتی ونور و عشق ورحمت الله به شما یار زیبای غار حرای من!
ببین قانون چه جوری کار میکنه!همین یکی دوروز پیش بود یک جایی کامنتتون رو خوندم وطبق عادت عکس پروفایلتون رو باز کردم و زیبایی رنگ چشم هات رو،نون خوشگلی که توی دستته و انرژی مثبت عکست رو از ته قلبم تحسین کردم.
تحسین قلب من شد،این نقطه ی آبی پربرکت شما،بینهایت ازت ممنونم.
فاطمه جان نمیدونم دوره ی دوازه قدم رو داری یا نه،اگر نداری توی برنامه هات بزار که این دوره ی مقدس رو شروع کنی که خیر وبرکت و نور قرآن از هرجلسه ش جاریه …
دوستت دارم دختر!
قلبِ فراوان از محیا مالِ جزیره ی زیبای توحیدی کیش برای چرخیدن به دور سر زیباترین نونوای توحیدی دنیا…
الهی که نورِ نون های توحیدی که میدی دست بندگان خدا،چهل چراغ بشه وبه زندگیت برگرده..
درپناه نور باشی همیشه