الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4 - صفحه 1

513 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 13
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم سلام به کسی که الگو نداشت اما الگوی خیلی از ما در خیلی زمینه ها شده

    سلام به دوستان هم مسیر و هم فرکانسی ام

    چقدر این فایل به موقع بود، چقدر این فایل پر از درس بود چقدر این فایل منو امروز تواناتر کرد برای سپاسگزاری کردن. چقدر منو به یاد خودم آورد که سبک شخصی که دوست دارم چیه. چقدر این فایل منی که در لابلای این همه فرعیات قرار گرفتم بتونم تشخیص بدم اصل را…چقدر این نقطه مشترک بین افراد موفق به یکجا ختم میشه و یک عمل توکل گرانه را بدون اینکه خودشون بدونن ایجاد میکنه. چقدر صحبت درباره مصاحبه فردی موفق بنام مسی به موقع بود. چقدر خوبه هدایتی استاد عزیزمون فایل میذاره. جوری که شاید خودش دلیلش رو ندونه اما الان منی که این فایل برام به موقع بود میگم. خدایا بارها سپاسگزار این قوانین ثابت و بدون نقصت هستم.

    بعد از آخرین فایلی که از سریال سفر به دور آمریکا191 گذاشتین تا اون وضوحی که خدا با قلبم با من صحبت کرد اتفاقات جورواجوری افتاد. با آدم ها و دوستان زیادی برخورد داشتم. به تضادها و مسائل مختلفی برخورد کردم اما یک چیزی رو اصلا تو این همه یادم نمیره. پس اون اصلــه…از اون موضوع بگذرم و توضیح ندم میخوام درباره بخشی از سفر کوتاهی که خدا آماده کرد رفتیم بنویسم. مهمونی در خونه یکی از دوستان در شهرهای اطراف تهران. یک روز و نصفی نبودیم. مهمونی بودیم که خیلی خوش گذشت و خیلی با تفریحات قشنگ با هم سرگرم بودیم با حداقل حرف های چرند و پرت. یک بخشی از حرف ها به این رسید که همسر یکی از دوستان گفت من خدا رو قبول ندارم. علم یک روزی ثابت میکنه خدا وجود نداره. کلی ادعا داشت همون ابتدای صحبتش که چندین تا دلیل علمی میتونم بیارم که خدا وجود نداره و همش دروغه فلانی هاست…حالا منو میگی با شنیدن این حرف اصلا انگار خودمو و ایمانم رو و نحوه نگاه به موجودیت خدا داشتم محک میزدم. با خودم میگفتم فهیمه تو چه دلیلی برای وجود خدا داری. چه منطقی میخوای بیاری که منطق و دلایل علمی فلانی رو ببری زیر سوال…وای که چقدر اون وجه کل کلی من داشت خودشو نشون میداد اما یک لحظه ذهنم گفت وایستا یادت رفته ما ثابت کردن چیزی به کسی نداریم. یادت رفته تو وظیفه تغییر کسی رو نداری. یادت رفته که جاهل نباشی و احساساتت بر عقلت غلبه نکنه. یادت رفته هرکسی در مسیر تکامل خودش از یک راهی به مقصد میرسه. یادت رفته استاد گفته که زیپ دهنت رو ببندی وقتی جایی نابجا قراره باز بشه. خلاصه خلاصه که طوفانی تو ذهنم به پا بود. وقتی بچه ها باهاش حرف میزدن و دلیل میوردن و اون شخص یکجورایی با یک تعصبی به آن چیزی که درک کرده داشت تقلا میکرد تا از دیدگاهش دفاع کنه، داشت زور میزد تا خودشو یک آدم منطقی و با علم و آگاهی نشون بده (ازنظرمن). داشت تلاش میکرد تا وجود خدا رو نقض کنه. داشت از نظریه داروین و تکنولوژی و یک داستان آدم و حوا کمک میگرفت تا دلیل بیاره برای اینکه بگه این خدا زایده دین هست زایده افکار بشر هست و … من فهیمه ایی که کلی داشت سعی میکرد وارد بحث و کل کل نشه یاد یک موضوعی در خودم افتادم. اینکه آره منم یک روزی همینجوری بودم. خیلی شک کردم به همه چی. خیلی رو عقل و علم حساب باز کردم. خیلی با خدا دعوا داشتم و منکر وجودش شدم. اما حالا که با تمام سلول های بدنمو قلبم خدا رو حس کردم چطور میتونم برای همچین آدمی توضیح بدم یا دلیل بیارم. اصلا یک آش در هم برهمی توذهنم بود و عاجز بودم از حرف زدن.

    به اصرار بچه ها ازش خاسته شد دلایل علمی رو چندتاشو بگه. بنده خدا یکم به مِن مِن افـتاد. من همونجا رفتم روی ممبر و گفتم باورتون میشه من خودم شبیه همچین راهی که شما رفتین رو رفتم…و سعی کردم یکجورایی کل جمع که مخالف دیدگاه ایشون(انکار وجود خدا) بود رو آروم کنم و به ایشون هم اطمینان خاطر بدم که من متوجه اش میشم اما الان قصد دارم نه از زاویه شما نه از زاویه بچه ها که به راویه الان من نزدیکه نگاه نکنم. من میخوام از یک دید بی طرفانه و بدون تعصب حرف هاتون رو بشنوم و اصلا نگران نیستم که شما حرف های منو بفهمیدو تحت تاثیر قرار بگیرید یا حرف های شما منو تحت تاثیر خودش قرار بده. من واقعا مشتاقم بشنوم و ازشون خواستم میشه اون دلایل رو به من بگین. خلاصه که اول کار اومد با همو گوشی که دستش بود یک سرچی درمورد داستان آدم و حوا کرد و گفت بیا ببین قرآن این حرف های فلانو زده.بعد گفتم اینکه تفسیره کدوم آیه کدوم سوره. اونو بیار بخونیم. خلاصه که یک ایه و سوره تو همین سرچ هاش به من نشون داد اما من آیه رو نخوندم و اینقدر تو اون جمع حدود ده نفرمون حرف تو حرف شد که نشد اونو بررسی کنیم. بعد باز گفت به دوستم که از قضا خداناباور یا آتـئیسم بودن این حرفا رو گفتن و از ایشون کمک خواستن تا یک مقاله انگلیسی رو برای دلایل علمی و اثبات نبود خدا رو بفرستن. منم گفتم چقدر عالی حتما برام بفرستین بعد میخونم برام جالبه.

    خدایا اصلا تو چالش عجیبی بین خود قدیم و افکاری که سپری کرده بودم و قلبی که با تمام وجود خدا رو فریاد میزد بودم. و از یک طرف هم نمیخواستم وروردی بد و احساس بد به خودم یا بقیه بدم. اصلا یک چالش عجیبی بود. خلاصه شوهر دوستم با من یک کلیپی رو دانلود کرد و گفت خودمم اینو ندیدم اما این کلیپ 5 دلیل بر رد وجود خدا میاره. یعنی وقتی داشت اون شخصیت حرف میزد و مثلا دلیل میورد میگفتم اینا چقدر قانون رو نمیدونن. چقدر خدا رو بد فهمیدن. چقدر گمراه شدن. چقدر دارن تلاش میکنن که اتفاقا همون دلایل میتونست بر ضد اعتقاد خودشون باشه مثلا یکی مثل استاد که مسلط به قانون هستن و من شاگرد ایشون هستم هم احساس کردم خیلی دلایل بی اساس و سستی هست فقط کافیه یک شخصیت قوی مثل استاد یک فرد مسل به قانون بیاد و اونا رو آنالیز کنه. یعنی از نظر من اینقدر سطحی بود. خلاصه این تجربه رو گفتم که خیلی برام جالب بود چالشی که هربار میگذره فکر میکنم کمتر میتونم وجود خدا رو توضیح بدم. اصلا خدا توضیح دادنی نیست. اصلا خدا اون خدایی نیست که اکثر مردم دنیا در ذهن شون ساختن یا بهشون گفته شده نیست. اصلا بابا خدا چیززی نیست. هیچی نیست تو هیچی رو چطور میخوای توضیح بدی.

    آها یک لحظه نظریه بیگ بنگ رو اشاره کرد که علم پیشرفت کرده و ما میدونیم که جهان از فلان پدیده به وجود اومده…یا نظریه داروین رو یک کوچولو اشاره کرد. اما من میتونستم بهش بگم پسر خوب همون نظریه بیگ بنگ از یک هیچی به وجود اومده خب آیا علم تونسته بگه اون هیچی اون لحظه آغازین چیه. اصلا اونم چندسال دیگه بفهمیم باز اون چیزی که نمیدونیم چیه و چی بوده خودش از یک چیزی به وجد اومده اون چیه و الا آخر… خلاصه فقط یک کلام گفتم قانون پایستگی انرژی چی میگه برام تعریف کرد نصفه نیمه…و گفتم این انرژی چیه کجاست از کجا اومده…خدا همه چیزه یک هیچی که همه چیه. اصلا خدا شمایی خدا منم، خدا همسرمه، خدا بچه ها هستن که دارند بازی میکنن و میرقصن. خدا آب خدا همه جا هست و هیچی نیست ولی باشه شما راست میگی خدا وجود نداره خدا دروغه. اما من میدونستم اون خدایی که با علم و دین و در قالب یک چهارچوب بخوایم ببینمش دروغه بله دروغه. خدا در چهارچوب قرار نمیگیره. خدا مثل یک آب بی شکله. خدا همین تپش قلبی هست که وقتی اسمش رو میارم باعث میشه صدای قلبم رو بشنوم. اصلا مگه میشه گفت انرژی چیه…….

    استاد عزیزم اینا رو گفتم که شاگردات در همه حال دارند سعی میکنند توحیدی و هدایتی عمل کنند مثل خود شما. استاد جان خواستم بگم چقدر این اصل توکل و اعتقاد به خدا و اینکه اونه که هدایت همه چیز و همه کس رو برعهده داره و اینقدر قوانینش بدون خطاست رو میشه در همه چیز دید و شکرگزار این قانون و این سیستم نظامند بود. حتی در فوتبال، حتی در موفق شدن یمم فوتبالیست.

    فوتبالیستی مثل مسی که وقتی به رفتارش ریز میشی، باورهاشو سعی میکنیم پیدا کنیم و از حرف ها و پاسخ هایی که در مصاحبه میکنه میتونیم باورهاشو ببینیم.چون آدما باورهاشون رو حرف میزنن. چون ما آدما با باورهامون داریم زندگی میکنیم و اتفاقات هر لحظه زندگی خودمون رو رقم میزنیم.

    این فایل خیلی برام نشانه بود. خیلی برام درس داشت…

    حاشیه نداشتن یک فرد موفق یـعنــی روی یک اصل و اصول موندن

    موفقیت یعنــی لذت بردن از مسیر و در مسیر علایق حرکت کردن

    شخصیت قوی داشتن مهم تر از مهارت و تخصص خاص و قوی داشتنه

    دفاع نکردن از خودت حتی وقتی حق باتوهست، اون وقت جهان و اون شخصیت دوست داشتنی و قوی تو بتو کمک میکنه تا حق تو و ارزش تو به راحت ترین و زیباترین شکل ممکن بتو برسه.

    میـشود اینقدر موفق بود، اینقدر مشهور بود، اینقدر متواضع بود و اینقدر بی حاشیه بود میــشود…

    چقدر این مصاحبه ساده و دلنشین بود.

    در لحظه زندگی کردن و فکر نکردن به نتیجه. تنها کار درست رو انجام دادن…

    عبور از شرایط سخت بعد از همه ادامه دادن ها و استمرارها

    _ چرا مردم فکر میکنند که وقتی مسی به بالا نگاه میکنه داره با مارادونا یا مادربزرگ مرحومش حرف میزنه؟! خیلی ها قانون رو نمیدونند، خیلی این قدرت برتر و بالاتر رو که هست درک نمیکنن و نمیفهمند.

    وای که چقدر مــســی عزیز قشنگ گفت که من داشتم با خدا حرف میزدم و از اون تشکرمیکردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به روی ماهت دوست قشنگم رضوان عزیزم

    باورت میشه الان اون کامنتی که روی گفتگو استاد با دوستان قسمت 33 رو جواب میدادم. امروز داشتم ایمیل هامو چک میکردم دیدم اِ رضوان عزیز هم برام کامنت نوشته پس چرا من ندیدم. انگار لازم بود الان ببینم اونم بعد جواب دادن بیام ببینم اِ برام کامنت اومده اونم از رضوان یوسفی عزیز. خدایا شکرت…اصلا الان اینقدر شارژم

    واقعا ازت سپاسگزارم برای وجودت برای یادآوری قوانین. برای اینکه از تجربه خودت گفتی که چقدر بحث کردن حال آدمو خراب میکنه، چقدر آدمو از مسیر درست دور میکنه.

    واقعا اون مهمونی طولانی که واسه خودش سفری بود درس و چالش های زیادی داشت.میدونی حتی بنده خدا یک صحنه به گردنبند گردنم که پلاک خدا هست هم یک صحنه گیر داد. اما بیشتر از همه ی اینا من یاد خودم در گذشته افتادم. اینکه شک داشتم به خدا. اما اینبار با اینکه میخواستم دلایلش روو بدون تعصب بشنوم و با شک به وجود خدا نگاه کنم مگه قلبم میذاشت. اصلا یکجوری تو سینه ام میکوبید احساس میکردم همه الان میشنون. واقعا سکوت زبان خداوند است

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ادوستدارت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما عضو جدید این خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش

    سلامم به شما میترا سادات حسینی عزیز

    چقدر خوشحالم که اینجایی و چقدر تحسین تون میکنم که اینجا هستین در این سایت پر از گوهر ناب و آگاهی.وجودتون رو به اینجا صمیمانه تبریک میگم.

    به عنوان کسی که یک کوچولو زودتر به این خانواده پیوسته پیشنهاد میکنم فقط و فقط از این مسیر لذت ببر. به تاریخ و سال فایل ها توجه نکن. همشون بروز ترین فایل هایی هستند که قراره ذهن تشنه تو رو سیراب کنن. عجله نکن و بذار این چشمه در وجودت سرازیر بشه و باعث تولدی تحولت بشه.تحسینت میکنم برای وجودت که اینجا هستی. بدون که اصلا تنها نیستی اصلا اصلا…فقط ادامه بده و قدم به قدم پیش برو… منتظر نتایج و کامنت های ارزشمندت هستیم.

    برات با عشق نوشتم دوست عزیزم

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما هم پاره ایی عزیزم

    سلام به ما دوست ارزشمندم محمد عزیز

    وای که خدایا چقدر این همزمانی ها و هدایت ها زیباست. واقعا با اتفاق و مهمونی چند روز پیش من یکی بودو یک تضاد و یک مهمونی و یک فردی که گفت من خدا رو قبول ندارم و کلی حرف و حاشیه در اون مهمونی…بعد از نوشتن و خوندن کامنت امروزم با خودم گفتم اگر اون یک تضاد بود بگو من چی میخوام. گفتم بله من خیلی دوست دارم با دوستانم تبادل نظر و تجربه هامون رو بیان کنیم و مثل این سایت الهی کلی چیز یاد بگیرم و باورهام تقویت بشه و رشد کنم بعد برای لحظه ایی تصور کردم که من یک مهمونی میخوام که اگر حرف خدا شد فقط باعث رشد من بشه. حاشیه و فرعیات نداشته باشه. بعد اومدم کامنت شما رو خوندم. انگار اون مهمونی ذهن منو یکجورایی کامنت شــمـا تکمیل کردی. که مهمون اول و دوم و سوم و….هر کدام جوری تعریف خودشون رو از خدا گفتن که اصلا فقط به یک اصل اشاره میکرد اما هرکسی نسبت به زاویه دید خودش و تجربیات و ادبیات خودش تعریف کرد من همچین مهمونی میخوام باشم و این حرف ها رو بشنوم و سرشار بشم از حس حضور خدا…

    “اصل را پیدا کنیم و پیش بریم به فرعیات اصلا فکر هم نکنیم و هیچ کس را قضاوت نکنیم چه برسه به خودمون”

    محمد جان واقعا از این کامنت بینظیری که اینقدر زیبا جمع بندی کردین و اینقدر قشنگ با اشعار حافظ و مولانا و سعدی آذین بندی کردی سپاسگزارم. واقعا نمیدونی چقدر قشنگ نوشتی و چقدر من لذت بردم از این زیبایی از این اتفاق و همزمانی…تحسینت میکنم دوست عزیز و ارزشمندم به وجودت افتخار میکنم.و ممنونم که هستی.

    خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای این قوانینی که در جهانت بدون خطا حکفرماست.

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی وبیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم “محمد درخشان هوره” عزیز

    خوشحالم که اینجام و خوشحالم که اینجایی و خوشحالم که رپا گذاشتم هرچند کوچیک و کم و میتونم با دنبال کردن ردپاهام به ردپاهای بزرگ و محکمی برسم. که مثل الان ذهنم رو روشن و پر از نور کرده. ردپاهایی که عقل منو خلع صلاح میکنه تا بیشتر روش حساب نکنم و دیوانه تر بشم…خواستم تشکر کوچولو کرده باشم که دیدگاه های خودمو دنبال کردم.(امروز این صفحه و فایل نشانه ی من اومده برام) و با این دنبال کردن ها و پاسخ هایی که به شما عزیزان سال 1401 داده بودم باز به این ردپا رسیدم.

    اینم یک قسمت این رد زیبا:

    “غم و غصه در اون دلی هست که از هوس و عشق خدا خالیه، غم همیشه جایی میره که خدای بزرگ در اونجا نباشه…”

    من میخوام پر بشم از خدا و جای خالی تو دلــم نمونه که به هر دلیل و بهونه ایی یک چیز بیخودی(هرچیزی غیر خدا) بیاد و منو پر کنه.حالا در این فصل از زندگیم باید یک راه جدید پیدا کنم که اون گوشه کنارهای خالی خودمو باهاش با خــدا پر کنم.

    سپاسگزارم محمد جان برای وجودت.

    ارادتمندت فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست ارزشمند و بانگرشم

    سلام به شما اسدالله عزیز

    چقدر کامنت زیبایی نوشتی، چقدر تحسین تون میکنم برای این حد از تمرکز و توجه به آگاهی های ناب و نکات مثبت و زیبایی هایی که میشه دریافت کرد الحق میتونم احساس کنم که تمام تلاشت خودت رو داری میکنی که تا از خودت در کسب آگاهی ها جلو بزنی. که من میتونم بگم خیلی کامنت نوشتن تون هم تغییر کرده. واقعا برای این حد تعهد و تمرکز و توجه عالی تون شما رو تحسین میکنم و به افتخارتون براتون دست میزنم.

    حفظ ایمان و اعتماد به برنامه ریزی خداوند

    اطمینان از موفقیت و آرامش قلبی

    دادن اعتبار موفقیت ها و پیشرفت ها و ایده ها و کارهایی که خودمان انجام می دهیم به پروردگار

    متواضع بودن در برابر پروردگار

    در زمان حال زندگی کردن و برای جلب نظر دیگران زندگی نکردن است

    تمرکز بر اصل و پرهیز از فرع

    تسلیم بودن در برابر الهامات و هدایت ها و نشانه های خداوند است.

    خیلی خیلی مهمه که برای هر قسمت از زندگیمان، بدونیم که قدرت کیه؟ ربّ کیه؟ و از کی باید کمک بخواهیم؟!

    نترسیدن از قضاوت مردم و از دست دادن

    خدایا شکرت برای این آگاهی ها

    خدایا شکرت برای وجود این دوستان گرانقدرم

    خدایا شکرت برای وجود این سایت الهی و ناب

    خدایا شکرت برای لحظه اکنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست ارزشمندم

    سلام به شما احمد محمدیان عزیز

    چقدر کامنت تون رو دوست داشتم.چقدر ساده و روان نوشتین. ممنونم که از خودتون برامون ردپا گذاشتی و باعث شدی باورم اضافه بشه. واقعا تحسین تون میکنم برای این شخصیت قوی و تعهد و عمل به ایده هایی که در خودتون ایجاد کردین.

    چقدر قشنگ نوشتین:

    “باور دارم دوسم داری و عاشقونه میخوای کمکم کنی،پس من چشم دوختم به دستان حمایت و هدایتت.”

    بازهم سپاسگزارم برای این ردپای پررنگ و زیباتون. انشالله بازهم از خبرهای خوب و پیشرفت هات برنویسی ومن ببینم و لذت ببرم و ایمانم قوی تر بشه.

    براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست ارزشمند و هم فرکانسی ام

    سلام به شما سجاد طبسی نژاد

    خدایا شکرت یهویی بعد از نوشتن ستاره قطبی ام بهم گفتی بیا تو سایت و یک کامنت بخون.

    خداجونم خوندم خوندم باورت میشه به وسط هاش رسید هی ذهنم میگفت خب خوبه خوندی، طولانیه، حالا تا آخرش نخونی اشکال نداره. پاشو چای دم کن، پاشو فلان کار رو بکن، بزن رو “نشانه ی من” تا فایل دانلود بشه، پاشو حالا خوندن کامنت دیر نمیشه و… خلاصه از من مداومت از ذهنم اصرار برای ادامه ندادن و با کلی دلیل منطقی…

    خدایا شکرت ادامه دادم ادامه دادم بعد یهو این جمله منو میخکوب کرد

    یه مثال دیگه از خودم:

    کتابی که من چاپ کردم اگر من سالها پیش به یسری خواسته هام میرسیدم این کتاب به این زودی….

    خدایا شکرت برای ادامه دادن

    خدایا شکرت برای این نشانه

    خدایا شکرت برای نوشتن ستاره قطبی

    میدونی داستان چیه، اینه که از خدا همین چند دقیقه پیش خواستم که بهم بگه برای نوشتن کتاب باید چیکار کنم… وای خدای من ببین چه نشانه ایی این جمله شما، اطمینانی، نشانه ایی از طرف خدا برای من بود.

    دوست عزیز برای این ردپای زیبا و پر از آگاهی و درست ازت ممنونم ازت سپاسگزارم برای وجودت، برای این نتایجی که گرفتی، سپاسگزارم اینقدر قشنگ داری روی خودت و خلق زندگی خودت به سبک خودت کار میکنی. واقعا تحسین ات میکنم سجاد عزیز. دوست نویسنده ی موفق من بهت افتخار میکنم.

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست عزیز هم فرکانسی

    سلام به شما سیدعلی موسوی ارشد عزیز

    چقدر اشک ذوق و یک لبخند تایید آمیز روی لبم آورد کامنت شما. چقدر قانون درست و بی خطا کار میکنه. چقدر این قانون درسته اگر فقط درش کنیم و به نفع خودمون ازش استقاده کنیم. خدایا کنترل ذهن خدایا تقوا خدایا توکل

    اصلا یک کلام تنها خدا برایم کافی است رو اگر درک کنم و همیشه بهش عمل کنم معرکه است. خدایاشکرت که کامنت این دوست عزیز رو خوندم تا ایمانم تقویت بشه. تاباور کنم تا باورهام قوی بشه. واقعا آفرین واقعا تحسین تون میکنم سید علی عزیز. واقعا چقدر این آرامش و توکلت رو دوست داشتم و چه معجزه ایی نوشتی و در لحظه خدا برات همه کار کرد. گفت این بنده من، منو باور کرده. دقیقا درسته یاد صدای رزا افتادم در فایل گفتکو با دوستان اونجا که گفت: به مو می رسونه اما پاره نمیکنه. خدایا شکرت شکرت شکرت

    واقعا ازتون بسیار سپاسگزارم برای گذاشتن این ردپای در لحظه آگاهی بخش تون

    براتون از الله یکتا بهترین بهبود های درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام به شما دوست هم فرکانسی و در مسیر رشد و پیشرفتم

    سلام آقا سجاد طبسی نژاد عزیز

    واقعا ازت سپاسگزارم برای پاسخی که بهم دادی و حس خوب داشتن نقطه آبی رو رو امروز برام شما ایجاد کردی.(نمیدونی چقدر ذوق میکنم وقتی میام تو سایت و میینم کنار اتاق شخص ام یک نقطه آبی رنگ دارم، مثل همون اولین بار سعی کردم پاهی حتی بیشتر ذوق کنم و شاد بشم.)واقعا سپاسگزارم که برام نوشتی. و امروز کار نیمه تمام دیروزم رو انجام دادم. دیدن عکس پروفایل شما که نمیدونم چرا همون اول عکس کوچیک شما رو دیدم یاده “هادی ساعی” افتادم. چقدر خوشحال شدم داستان هدایتت رو هم نوشتی پس شروع کردم به خوندن داستان هدایتت.چقدر لذت بردم. چقدر دستان خداوند و چقدر ردپای قانون رو خوب میشه از داستان هدایت های شما عزیزان دید.چقدر درس یاد گرفتم که این تضادها اومدن تا ما چقدر قوی تر بشیم و چقدر مصمم تر و مشتاق تر برای رسیدن به خواسته ها و علایق مون.

    میشه بفرمایید اسم کتاب تون چیه و در چه زمینه ایی هست؟ میشه به یاد بیاری چی شد که شروع کردی به نوشتنش و این ایده به ذهنت اومد؟ موقع عملی کردن این ایده با چه مواردی روبرو شدی؟…فکر کن به عنوان یک فرد مشتاق دارم ازت مصاحبه میکنم چون میخوام با تمام ترس ها و خود کم بینی هام برم تو دلش. پس هر گفته شما قطعا راهنما و ایده ایی برای من تازه کاره…خیلی خیلی خوشحالم که بیشتر از قبل با شما آشنا شدم و هدایت رو یکبار دیگه در من معنا کردی و باورم در این مورد تقویت شد.

    خدایا شکرت برای وجود چنین خانواده و دوستان ارزشمندی که دارم.

    خدایا شکرت که منو در مدار خواسته هام و توجه بیشتر به اونا قرار میدی.

    خدایا شکرت که منو هدایت میکنی به مسیر درست، مسیر کسانی که به آنها نعمت داده ایی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: