الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-05 03:28:402023-03-26 07:57:26الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان و هدایتگر
سلام
امروز صبح زود به لطف الله با برنامه ای از پیش تعیین نشده (که البته هدایت خداوند و پلن خداوند بود) رفتم برای یه سری خرید برای خونه …
تو راه برگشت تو هوای عالی فضای رویایی پارک محله با انبوهی از گل های رز رنگ وارنگ و عطر گل های یاس و درخت های سبزِ سبز و با صدای چه چه پرنده ها و یه نسیم صبحگاهی بیییی نظیر که مرده رو زنده می کنه :)) نشستم تمرین ستاره قطبیمو انجام دادم.
بعد یه نقطهی آبی از یکی دوستان عزیزم داشتم مطالعه کردم ، بهم یه سر نخ داد … اومدم تجسم کردم و خواستم رو به خدا گفتم و کلیک کردم روی دکمهی نشانهی هدایت در صفحه اصلی …
به به چه فایلی :))
توحید عملی قسمت 2 …
به شدت محتوای فایل آرومم کرد و بهم اطمینان خاطر داد که در مسیر درست هستم و باید با قدرت و با یقین ادامه بدهم.
آخرهای فایل توحید عملی 2 حسم گفت بیام این قسمت از الگو برداری و قسمت بعدیش رو دانلود کنم
حدود 8 دقیقه از این فایل رو گوش دادم … عجیب به فکر فرو رفتم
استاد من به طرز فوقالعاده ای نقاط مشترک شخصیتی زیادی بین خودم و نگرشم با شما و آقای مسی و بقیه افراد سوپر موفقی که فرمودید می بینم.
من هم از زمانی که یادم میآید رفتار هام متفاوت بود با بقیه افرادی که تو ردهی سنی خودم بودند
من خیلی خیلی کم دنبال شوآف کردن بودم
به برهه زمانی کوتاهی
یکی دوسال یه سری تفریحاتی که شاید خیلی ها توی جوانی هاشون داشته باشند ، مثل رفیق بازی و دور دور و حرکات نمایشی با موتور یا ماشین داشتم … و خیلی زود … انصافاً خیلی زود پر شدم … نمی خواهم بگم اصلا چه سبکی درسته و چه سبکی غلط و به هرکسی با هر سبکی که زندگی می کنه احترام می گذارم و نمی خواهم نصیحتش کنم و به زور تغییرش بدهم
ولی خودم خیلی زود از این جور علایق پر شدم
از دوران کودیکم شاید ده دوازده سالگیم این نگرش رو داشتم … یا حداقل چیزی شبیه به این نکرش … دوست دارم خوب زندگی کنم و کمک کنم دنیا جای بهتری برای زندگی بشه
همین 8 دقیقه از فایل اونقدر برایم شنیدن صحبت های شما آرامش بخش و لذت بخش بود که واقعاً زبانم از بیان قاصره
آدم های کمی هستند که اینجوری فکر کنند
آدم های کمی هستند که بتوانند اینجوری ، اینقدر بزرگ بیاندیشند ، به همین خاطر هم دوستان و اساتید زیادی هستند که در حوزهی قوانین فعالیت و تدریس می کنند ولی همشون مثل شما اسطوره نمی شوند
همشون مثل شما قانون آفرینش رو تدریس نمی کنند
و قانون مدارها رو درک نمی کنند
بعد از شما و قانون آفرینش و توضیح مدار ها و فرکانس ها ، شما به جهان خط مش دادی …
در عین حال دارم می بینم که چقدر در برابر دانشجو های خودت متواضع هستی و عاشقشون هستی.
من بارها و بارها فایل های کلاب هوس مخصوصاً اون 6 قسمتی که در مورد پیش فرض های ذهنی برای مهاجرت صحبت کردید (اون پیراهن زیبای هاوایی رو پوشیده بودید) رو گوش دادم و گوش دادم و گوش می دهم و گوش خواهم داد ، چرا که کلید های زیادی برای کنترل ذهن و ساختن باورهای قدرتمند کننده برای مهاجرت کردن بهمون دادید ، عاشقانه از صمیم قلبم از شما قدردان و سپاسگزارم.
در عین حال که اینقدر قدرتمند و موحد هستید و تمام زندگیتون و کسب و کارتون رو روی توحید بنا کردید و در برابر خداوند متواضع هستید با دوستان و دانشجوها افراد هم معاشرت دارید و روابط بسیار زیبایی رو شکل دادید.
استاد عزیزم اندیشیدن در مورد کسب و کار شما ، شخصیت شما و سبک زندگیتون به من آرامش میده
به من یقین میده
افراد بیرون از جامعهی ما (خانوادهی صمیمب عباس منش) به طرز فوقالعاده ای اشتباه فکر می کنند و رفتار می کنند
ولی وقتی یه کم سست میشم و دست و دلم می لرزه که نکنه دارم اشتباه میرم … نکنه بقیه درستند و من اشتباهیام
سرمو می اندازم پایین ، میگم خدایا من عاجز شدم از کنترل ذهنم ، دیگه توان ندارم خواهش می کنم کمکم کن ، بهم نشونهای بده تا قوت قلب بگیرم تا با شادی و خوشحالی برگردم به مسیر درست … و بعد خداوند این چنین فایل های مناسب رو بهم نشون میده و با کلام شما باهام صحبت می کنه.
جالبه دو روز قبل از همین موضوعی که رخ دادنش دوباره کل ایران رو درگیر کرده من هدایت شدم به لایو شماره 7 و آگاهی های اون فایل به شدت آرومم کرد
کلام شما: من هیچ وقت نخواستم مثل عموم مردم جامعه باشم ، به همین خاطر هم هیچ وقت مثل عموم مردم جامعه فکر نکردم و عمل نکردم چون نمی خواستم نتایجی که عموم مردم جامعه می گیرند بگیرم …
استاد جان شنیدن همین آگاهی های دلنشین و قدرتمند کننده و تأمل در اون ها باعث شد دیروز عصر وقتی که (محل کار من دو طبقه است) طبقهی بالا همه نشسته بودند داشتند با تمسخر و احساس روشنفکر بودند در مورد مسائل حاشیهای صحبت می کردند ، هم خانم ها و هم آقایان ، من با لذت بشینم پایین در موبایلم در یوتیوب و با لب تاب در آپارات ویدیو های فوقالعاده ای در مورد حوزه تکنولوژی و موضوعاتی که بهشون بسیار علاقه دارم ببینم.
مباحثی رو دنبال می کردم که می دونستم بهم کمک می کنه در زندگی شخصی و کاریم
و به این شکل خیلی عالی داشتم ذهنم رو کنترل می کردم و اجازه نمی دادم حتی یه کلمه از صحبت های مسموم کنندشون رو بشنوم
من هم مسخرم کردند ، مسخرم هم می کنند ، چون مثل اون ها روشن فکرانه نمی نشینم باهاشون هم صحبت بشم و سکوت می کنم و فقط از بینشون عبور می کنم و یه صلام و خداحافظی و دیگر هیچ …
نگاه های سنگین همکارهام و حاشیه رفتن هاشون یه کمی من رو آزرده خاطر کرده بود
که صحبت های شما در فایل توحید عملی قسمت 2 و این دو فایل بی نظیر قراره آبی باشه بر روی آتش.
من به خودم میگم:
أَلَیۡسَ ٱللَّهُ بِکَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِٱلَّذِینَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن یُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ
آیا الله برای بنده اش کافی و کارساز نیست؟ و آنان تو را از کسانی جز الله می ترسانند.و هر کس که الله گمراهش کند، هیچ هدایتگری ندارد
الزمر(آیه: 36)
عاشقتونم ، من به خدایی توکل می کنم که قدرتمندِ و توکل کردن به اون من رو به پادشاهی می رسونه ، همونطور که تا الان هر زمان در هر موردی توانستم توکل کنم که نشانهی یک مومنِ متوکل آرامش داشتنش هستش … من رو به بهترین ها هدایت کرده … نتایج من گواه مسیر درستی هست که در اون قدم بر می دارم
الهی به امید تو
استااااد جااانم الهی قربونتون برم عاشقتونم بخدااا
عاااشق شما و اون خدااای عزیزم اون رب هدایتگرم که اینقدر قشنگ داره هدایتم میکنههه دقیقااا وقتی که نجواهای ذهنم داشت بهم فشار میاورد گفتم خدایا هدایتم کن تا ذهنمو بتونم کنترل کنم بعد از یه نیم ساعت به طرز قشنگی هدایتم کرد به شنیدن این فااایل استاد دارم اشک میریزم از اینهمه عظمت و بزرگی ربمون دقیقااا من به شنیدن این حرفا احتیاج داشتم
حالا میخوام مثال خودمو بزنم برای شما و دوستان
من دو سال پیش میخواستم خونه بخرم و برای خرید مدام از خدا هدایت میخواستم تا زمانیکه خونه ای که شبیه به همون خونه ای بود که همیشه تجسم میکردم و مطمئن بودم همینه که باید بخرم و خدا هدایتم کرده سمتش را پیدا کردم و خوشحاااال بودم و سرمست
وقتی دوباره چشمامو بستم که لحظه انعقاد قرار داد و تجسم کنم تا دیگه اتفاق بیوفته همون لحظه خدا بهم گفت این اون خونه ای نیست که تو باید بخری و من اونقدر با خودم و خدای خودم در صلح بودم با اینکه خیلی اون خونه را دوست داشتم گفتم چشم حتما بهترشو میخوای بهم بدی
و دیگه اصلا نرفتیم بنگاه برای معامله
پولم تو بورس بود و هرروز داشت رشد میکرد منم خوشحال که خب پس قراره خونه بزرگتری بگیرم و این شد که پولمو در نیاوردم و بورس ترکید و پول من شد یک سوم و قیمت خونه دو برابر
استاااد این تضاااد من و له کرد فکر کنم بتونید درک کنید چقدر لهههه!!!
از احساس گناه و اینکه من هدایت ربم و اشتباه فهمیدم که این بلا سرم اومد تا دو ماه حال بدی داشتم هم خودم خودمو سرزنش میکردم هم خانواده ام هی نصیحت های رو مخی
اما استاااد به لطف خدا و نشونه های قرآن که این آیه را گذاشت سر راهم که هنگامی که نعمتی که بهشون دادیم و ازشون میگیریم اونقدر ناامید میشند که دیگه فکر میکنند نمی تونند اون نعمت و داشته باشند گویی که اصلا اونا از جانب ما نمیدیدن ( مفهوم آیه را نوشتم ) وقتی اینو خوندم دوباره رو پا شدم گفتم باید ادامه بدم
و تازه استاد جونم سر همین قضیه هم چون کارمند کارگزاری بورس بودم از بورس حالم بد شد و استعفا دادم و هدایت شدم به حرفه مورد علاقه ام که دارم حسابی آموزش میبینم و مطمئنم که به زودی منو به استقلال مالی مکانی و زمانی میرسونههه
و استااااد الان میفهمم که چرا نباید خونه میخریدم چون سال بعدش خدا هدایتم کرد به مهاجرت به دبی
اگه من خونه میخریدم دیگه مسیرم عوض میشد پولی برای مهاجرت نمیموند و همچنین این انگیزه ای که بعدش گرفتم که حتما باید برم را هم قطعا نداشتم و اینکه استعفا بدم و کار مورد علاقمو پیدا کنم احتمالا همون کارمند میموندم و در همون مکان و این دبی زیبا را نداشتم
و استاااد الااان که اومدم این بهشت پر از آرامش و امنیت و انرژی مثبت میفهمم که چکاری کرد خدای من
کلی هدایت جدید گرفتم هرروز دارم میگیرم و هرروز دارم تجسم میکنم و میام و مینویسم که چه هاااا خلق کردم عاااشقتووونم خداااروشکر که شما را داریم
بزرگترین دست خداوند برای زندگی ام سپاسگزارم ازتون
به نام نور و آگاهی
سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان ارزشمندم!
استاد عزیزم من الان چطور خداوندم رو شکر کنم؟
چطور میشه وقتی دقیقا در مورد حال و احوال درونی من حرف میزنید؟؟
من الان دقیقا اونجایی از زندگیم هستم که تمام پلنی که ریخته بودم برای زندگیم با شکست مواجه شد!!!
اما من میدونید چیکار کردم؟
نشستم چند دیقه ای اشکامو ریختم؛
داد و بیدادم و کردم؛
بعد دوباره شروع کردم؛
چون یاد گرفتم از شما که باید ادامه داد؛
به راه های دیگه ای نگاه کردم که میتونست منو به هدفم برسونه ؛
چند تا راه دیگه رو هم امتحان کردم اما دوباره همه بن بست بود ؛
اما میدونید من چیکار کردم؟؟
سعی کردم بیشتر رو ذهنم کار کنم ؛
هندزفری تو گوشم و دائم صدای شما داره تو مغزم میپیچه ؛
دائم مطالب عزت نفس داره تو وجودم تزریق میشه؛
الان یه راه جدید و شروع کردم برای رسیدن به هدفم؛
میدونم که دست از تلاش برنمیدارم،
نه اینکه رو تردمیل راه برم و فکر کنم دارم حرکت رو به جلو میزنم نه ؛
واقعا دارم قدم به قدم میرم به جلو؛
الان که این حرف هارو ازتون شنیدم ساعت 6 صبح نمیدونم چطور شد از خواب بیدار شدم و اومدم سراغ سایت در حالی که ساعت 3 نصف شب خوابیدم؛
اصلا فکرشو نمیکردم که آگاهی ها اینطوری بخواد بیاد و بزنه تو هدف و بهم بگه:
معصومه ؛ ادامه بده؛
قراره جام رو در آغوش بکشی؛
شاید بهترین روشی که خداوند میتونست بهم دلگرمی برای ادامه دادن به مسیزم باشه از همین راه بود !
خداوندم رو سپاسگزارم؛
برای کلمه به کلمه آگاهی و هدایت و امیدی که تو قلبم وارد کرد!
،،،،هو،،،،
@فقط او@
الحمدالله رب العالمین
سلام بر برادر بزرگم،استاد عزیزم ، استاد قلبها (s,h,a)
خدایا هدایتم کن که یک کامنت خوب بنویسم و حرفهایی رو بزنم که مورد رضایت تو باشه ،
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد عزیز تر از جانم، عجب فایلی بود،
عجب صحبتهای اساسی و کلیدی یی بود
استاد جان، خدمتتون عرض کنم که من به یک نتیجه ای رسیدم که تقریباً مطمئنم که درسته و اصله
این صحبتهای شما به درد همه نمیخوره
این صحبت ها به کار همه نمیاد
هر شخصی تا روی خودش کار نکرده باشه، قطعا متوجه این صحبتها نمیشه
علیِ 2سال پیش،اگر این فایل رو میدید شاید خوشش میومد،ولی متوجه اصل حرف شما نمیشد،
ولی به لطف خالقم، تازه دارم نم نم میفهمم داستان چیه،
استاد،
بزارید از آخر فایل و اون صحبتهای طلایی شما شروع کنم،
همیشه ی توی این سالها دلم میخواست وضع مادی م،خوب بشه
به هر دری میزدم
ولی نمیشد
اما الان که به لطف پروردگار به این آگاهی ها رسیدم،دقیقا خیلی خوشحالم که چقدر خوب شد که قبلا وضعم خوب نشد
چون اگر خوب شده بود، قطعا من به این مشکلات 2سال اخیر و تضادهای روحی و جسمی که برام پیش اومد برخورد نمیکردم،
و اگر با این تضادها و افسردگی و مشکلات روابط خانوادگی و …..برخورد نمیکردم، اصلا سراغ این مباحث و آگاهی ها نمیومدم و همون آش و همون کاسه و همون پریشانی ها
الحمدالله رب العالمین
خداجانم شکرت
استاد جان،الان که با شما صحبت میکنم و کامنت مینویسم،مدت هاس که روابط خانوادگی م عالی شده،حتی خانوم من هم وارد سایت شده و مرتبا فایل گوش میکنه،بچه هام هم عالی شدن، و بهترین موضوع اینکه من توحیدی شدم، خدارو پیدا کردم،باخدا رفیق شدم،
الحمدالله رب العالمین
#&یا رفیق من لا رفیق له#&
حالا شما حساب کنید که من به اون تضادها نخورده بودم و وضع مادی م هم خوب شده بود،
دیگه هیچی
روز ب روز بدتر میشدم
روز ب روز از خدا دور تر
روز ب روز روابط داغون تر
و……..
الهی شکرت
استاد جان،
خداوند رحمان، با اون تضادها داشت منو آماده میکرد که اول ظرفم تمیز بشه، بعد بهم نعمت بده
الهی شکرت
استاد جان،یه چیزی بگم
من مدتیه که از تمام جوانب زندگی،موفق شدم،عالی شدم ،پاک شدم،رها شدم
و نکته ی جالبش اینجاس که از لحاظ مادی داره یه درهای عجیب و غریبی به روم باز میشه
الله اکبر
انگار موقش الان بود استاد
استاد جان، من همش خدا رو شکر میکنم که زودتر این اتفاقات مالی برام نیفتاد
چونکه فاییده ای نداشت
پولِ بدون توحید به چه دردی میخوره ؟
پول بدون روابط عاشقانه با خانواده به چه دردی میخوره؟
هیچی،آتیشه آتیش
اما الان همش با خدای خودم راز و نیاز میکنم و بهش میگم خدایا من آماده ام ، من آماده ی دریافت ثروت هستم،
استادجان ، من بخداوند همش میگم که خدایا، من یادم نمیره گذشتم رو، من یادم نمیره کجا بودم و تو دست منو گرفتی، و اگر هم ثروت بهم بدی، من یادم نمیره شکرگذار باشم، و……
الله اکبر
استاد،از یه راههای عجیب و غریبی، یه کسایی بهم زنگ میزنن و پیشنهادات درجه یکی بهم میدن که من اصلاً در خواب هم نمیدیدم
الله اکبر
الحمدالله رب العالمین
استاد جان ،
هر روز زندگی من داره بهتر و بهتر میشه،
انگار خداوند به طور ویژه داره زندگی منو درست میکنه، اصلا به طور عجیبی منو داره هدایت میکنه،
الله اکبر
استاد جان ، خیلیا الان متوجه حرف من نمیشن، مثل 2سال پیش خودم،ولی وقتی صحبت از هدایت در زندگیم میکنم در همه ی جوانب، میدونم که شما کاملاً متوجه عرض من میشید، دقیقاً اون جنس هدایت و صحبتهای منو درک میکنید،
الهی شکر، الحمدالله رب العالمین
استاد جان، به نظرم همه ی ماها در زندگیمون فقط و فقط و فقط باید یه کاری رو انجام بدیم،
و اون کار اینه: هر روز و هر لحظه در تلاش باشیم که ظرف وجودی مون رو تمیز و تمیزتر کنیم، اصلا هم نمیخواد به فکر بزرگتر کردنش باشیم ، نه، ایراد کار همینجاس، هِی میخوایم بزرگش کنیم، نه، اشتباهه، ما فقط باید اون ظرفی که داریم رو تمیزتر و براق تر کنیم، همین
و اما در ادامه اتفاقی که میفته اینه:
(میخوام با مثال توضیح بدم که جا بیفته)
وقتی خداوند ببینه ما داریم تلاش میکنیم که ظرفمون رو تمیز کنیم:
اولش برامون آب زلال میریزه
اگر بازم تمیزش کنیم
دوم برامون شیر میریزه بجای آب
دوباره تمیزکاری و…
سوم،برامون عسل اضافه میکنه به شیر
چهارم ، موز اضافه میکنه
پنجم،پسته
شیشم،بادوم
هفتم،گردو
هشتم،نارگیل
و……..
یهو به خودمون میایم و میبینیم از آب خالی، رسیدیم به یه معجون درجه یک
و نکته اینجاس، اگر بازم ادامه بدیم و شکر گذار باشیم و هر روز روی خودمون کار کنیم و هر روزمون بهتر و بهتر باشه، نعمات اینگونه بهتر میشه که:
ظرفه بزرگتر میشه
یه سینی بزرگ مثل رستورانهای سلف سرویس،
که اون سینی چندتا جا داره،
تو یکیش معجونه، تو یکیش چلو کباب، تو یکیش سوپ، تو یکیش سالاد ، تو یکیش ماست، تو یکیش ژله، تو یکیش جوجه کباب و…………..
بیشتر و بیشتر و بیشتر
اما نکته ی طلایی اینجاس:
که بخودم میگم که داش علی:
همه ی اینا از یه آب ساده شروع شد
این رستوران کیهانی و صاحبش که خداونده،
از اول بودن،
از اول این نعمات بود،
این رستوران 24ساعته س
ولی این تو بودی که با سپاسگذاری و تلاش هر روزه برای تمیز نگه داشتن ظرفت، صاحب رستوران رو به ذوق آوردی که هر روز سینی و ظرف تو بزرگتر کنه و دستور بده به کارکنان رستوران، که هر روز نعمت بیشتری رو توی ظرف تو بریزن،
در واقع این تو بودی که این نتایج رو رقم زدی،
با سپاسگذاری ،
با کار کردن روی تمیزی ظرف وجودت،
با بهبود هر روزه
استاد جان
اول کامنت گفتم که خداوند منو هدایت میکنه برای نوشتن،
والله قسم هیچ ایده ای برای مثال زدن و کامنت نوشتن نداشتم
خودش این مثال رو به ذهنم آورد
و مطمئن هستم به دل شما و بچه ها هم میشینه،
چون هدایتی بود،
الحمدالله رب العالمین
استاد جان،
من دارم بزرگ میشم
در 38سالگی، تازه دارم رشد میکنم،
و این رشد رو مدیون خالق مهربانم هستم,
که تضادهایی رو وارد زندگی من کرد که باعث بشه با شما و این مسیر الهی آشنا بشم
الهی شکرت
الحمدالله رب العالمین ،،
استاد جان، هرکجا هستید شاد و سلامت باشید،
هر وقت به کلمه ی سیروس که روی کمپر نوشته برخورد کردید، یاد من بیفتید و منو دعا کنید(کلی استیکر خنده)
فداتون بشم
رفقای سایت
همه تون رو مثل خواهر و برادر خودم دوست دارم،
از ته ته قلبم،
راس میگم،
در پناه رب الارباب ، شاد و سلامت باشید و تلاش کنیم برای تمیزتر شدن ظرف وجودی مون
یاحق
سلام به برادر عزیزم،علی جان
ازت ممنونم برای وقتی که گذاشتی،برای جاری کردن کلام خداوند از طریق دستانت …
چقدر قشنگ نوشتی،چقدر خوب باهات همزاد پنداری کردم …
که وقتی الان به تضاد های قبلی فکر میکنم میبینم اونا واقعا نقطه عطف زندگی من بوده …
پشت کرده بودم به خدا
جهان هی پس گردنی میزد تا من برگردم …
اگر اون پس گردنی هارو نمیخوردم اصلا برنمیگشتم …
اصلا نمیدیدم خدارو …
این احساس عجیب توحید،که حتی تو دم و بازدمت ،عشق خدارو حس میکنی …اصلا با چی میشه عوضش کرد…
واقعا خداروشکر برای نقاط عطف زندگیم …
مثل ظرف نعمتت،عالی بود عالی …
به جانم نشست،چشم هام رو شست،نور خدارو تو قلبم بیشتر کرد …
ممنونم ازت داداش…
برای تموم احساس خوبی که در قلب ما زنده کردی …
لطفا همیشه بنویس …
همیشه دست خدا باش ..
در پناه حق …
راستی روزتون مبارک…خیلی مبارک …
،،،،هو،،،،
سلام بر خواهر عزیزم خانم شهریاری
الهی شکر
الحمدالله رب العالمین
سپاسگزارم از خداوند رحمان، که با شما عزیزان، توی این مسیر الهی و توحیدی همراه هستم،
خیلی خیلی ممنونم از محبتتون خانم شهریاری گرامی
واقعاً هیچ ایده ای برای نوشتن کامنت نداشتم
هرچی که نوشتم،هدایتی بود،
باور کنید از دیروز تا حالا بارها یاد این مطلب افتادم که چقدر خوب شد که زودتر ثروتمند نشدم
چقدر خداوند هوای منو داشته،
باور کنید که الان کاملا آماده ی دریافت ثروت و نعمت هستم
و اینو بارها به خداوند میگم که خدایا من آمادم
باور کنید که اگه بتونیم 100درصد متوکل باشیم، و کارهارو از ته دل بخدا بسپاریم،خداوند مارو هدایت میکنه،
خصوصاً و خصوصا با تضادها،،
تضادها واقعاً باعث رشد ما میشن،،
همین امروز یه کاری داشتم توی یه مرکز مهمی،
خانم منشی بشدت بد برخورد کرد،
چون سرش شلوغ بود و…..
اولش ناراحت شدم
ولی باور کنید بعدش که نشستم و فکر کردم، دیدم مشکل از خودمه، من چرا باید یه کار اشتباهی رو انجام میدادم که الان نیاز باشه به این مرکز مراجعه کنم
بنابراین این تضاد و این برخورد خانم منشی، باعث شد که من بیشتر هواسم رو توی زندگیم جمع کنم و بیشتر هواسم باشه که جوری زندگی کنم که نیازی به مراجعه به امثال این اداره ها نداشته باشم
تضاد،تضاد،تضاد
یکی از مهمترین عوامل رشد،،
بازم ممنونم و سپاسگزار از شما خانم شهریاری
خیلی به من محبت داشتید
شرمنده شدم
خداوند شمارو حفظ کنه
یاحق
سلام استاد جون
سلام به اعضای خانواده ام که بعد از خدای مهربان و قدرت لایزالش ،شما عزیزان دلم بهم قدرت و نیرو و انگیزه میدید برای حرکت کردن و رفتن
چقد تمام صحبت های مسی را با وجودم درک کردم و الان دقیقا هدایت های خدا رو در این فایل درک کردم ،همون طوری که قبل دیدن این قسمت از طریق قرآنش و سوره مؤمنون بهم بشارت داد که نوح از خدا خواست خدایا مرا به منزل مبارک فرود آر که تو بهترین فرودآورندگانی
خداوند همیشه و در همه حال بهترین پلن ها را برای ما می چینه که از بهترین های ما بهترتره ،چقد دستش را باز می ذاریم چقد بهش اجازه میدیم به همون میزان دریافت می کنیم و به خودش قسم اگه بهم بگند بیشترین ایمانی که در مسیر خداپرستی کسب کردی چی بوده زمان هایی که اینقد تسلیم و رها بودم و فقط روی او حساب کردم و میزان مشخص نکردم و او اینقد سوپرایزم کرده که خودش می دونه .واقعا وقتی خواسته ات را ارسال کنی ولی مسیر رسیدن مشخص نکنی میاره تمام اونچیزی که بیشتر از تصورت باشه خدایا سپاسگزارم که دوباره قدرتم دادی برای ادامه دادن و ایمان دارم همونطوری که در این فایل هدایتم کردی من ادامه میدم و در زمانش به به خواسته ام می رسم .
استاد اشکام از دیدن این فایل جاری شد سپاسگزارم
بنام خدا،سلام استاد عزیزم ،من امروز با توکل به ترسهام غلبه کنم و رانندگی کنم خیلی خوشحالم خییلی اینکه فقط خدا رو کنارم حس کردم وتوکلش بهم انرژی داد وقتی دو هفته پیش تصادف کردم خیلی برام سخت بود بشینم پشت فرمون وبگم قرار نیست اتفاق بدی بیفته ،وااای خدا الان دوستانی که این فایل رو میخونن براشون عادیه رانندگی کردن ولی ترسی که تووجودم بود یخی که با توکل اب شد من نشستم بدون هیچ مشکلی ورانندگی کردم اینو مدیون حرفهای استادم مدیون کار کردن روی خودم که تونستم تولحظات سخت به پیام هدایتی قلبم که بهم نیرو داد گفت مریم الان بشین وای تو پوست خودم نمیگنجم چه حس خوبی دارم نتیجه ایمان فعال خودمو گرفتم،کم نیاوردم من اینو اصلا از خودم نمیبینم خدایا شکرت استاد دستاتو میبوسم این موفقیت بزرگیه کسی نیست بهم بگه افرین مریم ولی خودم به خودم گفتم واومدم اینجا تا این حس خوبو با دوستانم شریک بشم خیییلی خوشحالم برای همه دوستان بهترینها رو ارزو میکنم
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد وخانم شایسته وهمه دوستان خوب وثابت قدم
چقدر زیبا سرسبز ودرختان بید مجنونی که در دل طبیعت با قامت بلند انگار برای تو درست شده وبا تو میخواهد حرف بزند ویه حس خیلی خوب وعالی برای من به وجود آورد واقعا استاد چه طبیعتی بود صبح وقتی به این فایل داشتم نگاه میکردم احساس سرمای اونجا رو واقعا حس کردم خدایا شکرت
اما در مورد الگو بردای از افراد موفق
نکات زیبایی رو استاد برای ما به اشتراک گذاشت ممنونم چقدر خوب بود وایمان خودرا بیشتر وبیشتر میکرد
افراد موفق افرادی هستند که
حاشیه نداشته باشند یعنی سرشون به کار خودشون باشند ودنبال حاشیه نباشند ودیگران آنها رادوست دارند مثل مسی
به اعتقاد من افراد موفق در لحظه زندگی میکنند
یعنی هر مسیری که داشته باشند رو حرکت میکنند ونمی ایستند وبا خدا حرف میزنند ونگاه آنان به آسمان هستد واین قدرت برتر کمک میکنه که به موفقیت خود از خدا تشکر کنه
در همه حال وهمه جا از خدا کمک بگیریم واین اعتبار را به خداوند دهیم که تو قدرت بی انتها هستی
واوست که الهامات رابه من نشان میدهد ونعمتهای خوبش رو به من همیشه داده
متواضع بودن در برابر خداوند اتفاقات خوب رودر زندگی برای من رقم میزند به شرطی که باورش کنم وایمان وتوکل داشته باشم ونا امید نشوم
احساسات منفی ترس شکست استرس وجود دارد ولی نباید بزاریم من رو متوقّف کنه وجلوی پیشرفت من رو بگیره
باید ذهن خود رو کنترل کنیم وتمام اتفاقات سخت ولحظات سخت خدا به من کمک میکنه که حرکت کنم وانگیزه من رو بالا میبره وبه مسیر درست هدایتم میکنه
خیلی لذت بردم استاد واقعا احساس میکنم تومدار هستم چون اول اینکه احساس خوبی دارم بعد اینکه به قول شما اشتیاق سوزان دارم برای موفقیت خداروشکر
از شما استادخوبم وتمام دوستان هم فرکانسی آرزوی سلامتی وتندرستی وثروت رادارم
خدا نگهدارتان باشد
سلام به همه عزیزان دل
نکته خیلی مهم این قسمت که استاد عباسمنش بهشون اشاره کردند، اتفاقات به ظاهر ناجالب هست.
بقول استاد اگه مدت ها حالمون خوب بوده باشه و رو خودمون کار کرده باشیم، در این صورت هر اتفاقی حتی اگه بظاهر ناجالب باشه، همون اتفاقیه که میخواد ما رو به خواستمون برسونه.
ولی مغز ما با این شعاع دیدی که داره نمیتونه تو این شرایط درک کنه چجوری اون اتفاق میخواد ما رو به خواستمون برسونه.
فقط کافیه ایمانمون و حفظ کنیم و به چیزی که با چشم نمیبینیم یقین واقعی داشته باشیم که خدا خودش بهتر میدونه که این کشتی کجا باید پهلو بگیره.
تو اون شرایط کسی موفق و برنده میشه که آرامش خودشو در هر شرایطی حفظ کنه و بتونه ذهنشو کنترل کنه.
و واقعا هر کسی نمیتونه تو این شرایط که اتفاقی رخ داده که خیلی چهرش کریه و زشته خودشو کنترل کنه و آرامش خودشو حفظ کنه و اون معدود افرادی که میتونن ایمانشونو حفظ کنن به سرمنزل مقصود رهنمون میشن.
تو این شرایط سخت، خیلی مهمه که مدام به خودمون گوشزد کنیم، هر کلام ذهنی که آرامش بخشه از طرف پرودگار و هر نجوا و نشخوارهای ذهنی که حال آدمو خراب میکنه و حسمونو بد میکنه از طرف شیطانه.
تا حالا تکرار این جملات تو اون شرایط خاص و حساس ، خیلی کمک راه من بودن و تونستم خیلی خوب به خودم مسلط بشم.
تو اون شرایط من مدام با خودم تکرار میکنم: آرام باش و تنها به کلام الله و احساس خوبت توجه کن، این اتفاق دقیقا همون چیزیه که میخواد تو رو به اهدافت برسونه و معمولا تو اون لحضات حساس این شعرو بخاطر میارم:
آرام تر از آهو
بی باک تر از شیرم
و هر وقت ذهنمو کنترل کردم و آرام شدم، بعدش از معجزاتی که چطور اون اتفاق بظاهر ناجالب منو به خواستم رسونده متعجب و شگفت زده شدم.
یه بار نشستم و تمام اتفاقات بظاهر ناجالب و بزرگ زندگیمو بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که تمام این اتفاقات کاملا بنفع من بوده یا باعث رشد شخصیتم شده و یا منو به خواستم رسونده. ولی من تو اون شرایط واقعا نمیفهمیدم که خدا چه نعمت و گوهر و گنج گرانبهایی برام فرستاده.
نمونش همین امروز اومدم یک کار اداری تو به اداره ثبت کنم، یهو سیستم قطع شد. هر کاری کردم نتونستم اون کارو به هیچ طریقی انجام بدم.
یهو به خودم اومدم. گفتم این اتفاق دقیقا میخواد منو به خواستم برسونه و باید فقط ایمانمو حفظ کنم و ذهنمو کنترل کنم و گول شیطان و نخورم. بعدش آرام شدم. اون کار با اینکه خیلی برام مهم بود رهاش کردم و رفتم سراغ کارای دیگه. بعد یکی دو ساعت یه قرارداد چهل میلیون تومنی بستم راجع به همون مساله که انصافا زحمت خاصیم برام نداره و خیلی بی دردسره. یعنی اگه اصرار میکردم و ثبتش میکردم، دیگه نمیتونستم این چهل تومنو بگیرم.
این یه نمونه کوچیک از مهربونیای خدا تو اتفاقات بظاهر ناجالب زندگی من بود که براتون تعریف کردم.
منم مثل استاد عباسمنش اگه قرار باشه دوباره زندگیمو انتخاب کنم، با تموم مشکلاتی که تو مسیر زندگیم داشتم، قطعا و قطعا همون زندگیو با همون شرایط و آدما انتخاب میکنم.
چون الان تازه دارم میفهمم چقدر برای رشد و توسعه شخصی و فردیم، لازم و ضروری بودن.
سلام بهجت خانوم عزیز خوشحالم به کامنت شما هدایت شدم سپاسگذارم ازت عزیزم امروز منم به یک تضادی برخوردم حالم یکم گرفت بعدظهر نشستم گریه کردم خدایا من چه باوری دارم که باعث این میشه مشتری تا دم در بیاد و بره مگه من روخودم کار نمیکنم چه باوریه در من باعث این شرایط میشه انقد گریه کردم گفتم خدایا مگه تو همون خدای سپیده نیستی با مشتری که کات کرده بود 48 ساعت نکشیده براش مشتری فرستادی دوبرابر مشتری قبل مگه خدای رضا عطار نیستی وقتی دو عضو غیر فعال تلگرام داشت یک شبه 120 نفر میشن عضو فعال و مشتریش ب قول معروف تو همون خدایی من اون خدای وهابو میشناسم وای باورت نمیشه همون لحظه یه یاکریم اومد نشست رو بند طناب خونه منو نگاه کرد هی من گریه کردم و حرف زدم اون فقط گوش میداد بخدا خود خدا بود اومد در قالب یاکریم الانم که اینو میگم اشک تو چشام جمع شد انقد گریه کردم غروب و تا اخر حرفام قشنگ حرفامو گوش داد و رفت بعد گفتم اشکال نداره خدا منو به خواسته هام میرسونه اینا نشونه اس من دارم رو خودم کار میکنم و نشونه اس بعد برای اینکا حالمو خوب کنم رفتم سراغ کار خودم گفتم برم حداقل کارامو سنباده بزنم و اماده کنم برای فردا و همزمان دوباره همین فایل استاد برای بار دوم گوش دادم استاد داشت با من حرف میزد حرفای خدا را همین جملاتی ک تو الان گفتی و یاداوریش کردی که من بیشتر توجه کنم
(، اتفاقات به ظاهر ناجالب هست.
بقول استاد اگه مدت ها حالمون خوب بوده باشه و رو خودمون کار کرده باشیم، در این صورت هر اتفاقی حتی اگه بظاهر ناجالب باشه، همون اتفاقیه که میخواد ما رو به خواستمون برسونه)
این هم جملات استاد بود هم الان شما بیانش کردی و واضح تر گفتی چقد حس و حال خوب گرفتم
فقط خواستم ازت سپاسگذاری کنم بخاطر صحبتهای ارزشمندت و مثالهای خوبی که زدی
از استاد عزیزم هم سپاسگذارم برای وجودشون تو زندگی من و مریم عزیز که این فایلهای زیبا و توحیدی همیشه بروز رسانی میکنه تو سایت
خدایا شکرت برای وجود همه دوستانم تو ابن سایت توحیدی
عرض ادب آزاده عزیزم
خداروشکر که از کامنت من ایده گرفتی و برات مفید بود.
فقط یک نکته تو کامنت شما نمایان بود که باید حتما بگم.
اگه شما دوره روانشناسی ثروت یک استاد رو تهیه کرده باشین، استاد تو اون دوره میگن که اگه شما تو مدار ثروت قرار بگیرین قرار نیست یهو یه کیسه پول از اون بالا بیفته پایین. استاد تاکید میکنن اگه شما رو خودتون کار کنید و مدارتون تغییر کرده باشه، کم کم به نشونه هایی میبینین مثل اینکه یه نفر بهتون زنگ میزنه و کار میخواد که قبلا خبری ازش نبود یا تو مثال شما، مشتری ها تا دم در شما میان ولی خرید انجام نمیشه.
آزاده جان بنظر من شما بجای گله و شکایت از خدا که چرا اینجوری میشه سعی کن حال خودتو در هر شرایطی خوب نگه داری و با پشتکار و مداومت ادامه بدی.
اتفاقا اومدن مشتری تا دم در دقیقا بمعنای اینه که شما داری کم کم تو مدار ثروت قرار میگیری ولی باید همچنان ادامه بدی و این مشتری ها رو به فال نیک بگیری.
چرا قبلا این مشتری ها نبودن؟
این یعنی باید تکامل تو طی کنی که زمانشم بستگی به خودت و باورات داره.
پس دوست من سعی کن این کامنت منو جدی بگیر و به همین روش و کار کردن رو باورات ادامه بده تا به نتیجه مطلوبت برسی.
موفق باشین
آفرین پسر،
این شعر رو یادم رفته بود واقعا یادم آوردی که هر لحظه یه کارم داره توش زور زدن هستباید به خودم بگم
هر لحظه تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که میکوشم،در کار کنم تعبیر،
رنج از پی رنج آید،زنجیر پی زنجیر
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند عشق و محبت
سلام استاد عزیز
مگه میشه این صحبت های زیبا رو گوش کرد و اشک شوق نریخت؟؟؟
مگه میشه این صحبت های الهی رو شنید و لذت نبرد؟؟
چقدر لذت بردم چقدر خوب شما به هدایت ها توجه میکنید و عمل میکنید.
این فایل هزار بار ارزش گوش دادن داره چون همش درسه.
اون لحظه ای که مسی سرش رو به آسمان بوده من مطمئن بودم داره با خدای خودش صحبت میکنه و ازش تشکر میکنه.
این رفتار انسانهای بزرگ هست اتصال به رب تمام افراد موفق خودشان رو به اون منبع اصلی وصل کردن تا به بزرگی رسیدن.
راجع به ترسی که توی وجودشان بوجود آمده چقدر صادقانه صحبت کرده شاید اگه کس دیگه ای بود میگفت نه بابا ما ترسی نداشتیم ولی این خودش صادقانه گفته ما ترسیدیم ولی پا روی ترس ها گذاشتیم و این چنین درها باز شد.
چیزی که توی زندگی شخصی خودم همین دو سه ماه پیش بوجود آمد و ترسی توی وجود من بود که شاید نمی گذاشت هیچ وقت اقدام کنم ولی شکر خدا حرکت کردم و خدا درهای بسته رو به روم باز کرد.
الان نمیخوام در موردش صحبت کنم میخوام زمانی در موردش بنویسم که نتایجم خیلی ملموس تر شده باشه و با ایمان کامل در موردش با دوستای عزیز صحبت میکنم و از زمانی خواهم گفت که خیلی ترس داشتم ولی حرکت کردم و الان نتیجه ایمان خودم رو به لطف الله مهربان دارم میبینم.
چقدر توی زندگی ترس ها نگذاشتن که حرکت کنیم ترس هایی که هیچ وقت هم در زندگی اتفاق نیفتاد و همش فکر و خیال بود.
ترس هایی که فقط مارو از حرکت کردن بازداشت و فقط باعث محدودیت بیشتر شد.
همین الان دارم با اشک شوق و احساس سپاسگزاری اینها رو مینویسم.
خداروشکر که اینتوانایی رو بهم داد که با وجود ترس حرکت کنم و ادامه بدم و به قول شما این نقطه متمایز کننده انسانهای موفق هستش.
وقتی حرکت میکنی و ایمانت رو حفظ میکنی معجزه ها رخ میده درها باز میشه نور ها وارد زندگی ات میشه و مثل بازی با مکزیکی که اشاره کردید که تمام درها بسته بود ولی کم نیاوردن و ادامه دادن و خدا روزنه رو نشان داد و وقتی ادامه دادن پاداش بیشتری هم گرفتن و گل بعدی رو هم زدن.
چقدر ذهن قدرتمندی میخواد که از اتفاقات بد زندگی درس بگیری و با خودت بگی این همون اتفاق خوب زندگی ام بود و به قول خداوند که در قرآن می فرماید چه بسا برای شما چیزی بد باشد و آن برای شما خیر است
این آیه رو من توی جلسه قرآنی دوره 12 قدم که تفسیر زیباش رو از شما شنیدم آویزه گوشم کردم که هر اتفاق به ظاهر بدی که ما جالب نمیدونیم در زندگی ام رخ میده من فقط ظاهرش رو میبینم و مطمئنم در باطن این اتفاق کلی خوبی و خیر برا من هست و خدا میخواد از این طریق منو به خواسته هام نزدیک تر کنه.
خدا بهترین زمان رو برام انتخاب میکنه من نباید به زمان بندی خدا شکنم خودش در بهترین زمان ممکن منو به چیزی که ازش خواستم میرسانه من فقط بندگی اش رو میکنم احساسم رو خوب نگه میدارم حرکت میکنم و خدا خودش کارش رو در زمان مناسب اونجام میده.
من فقط باید ایمانم رو نشان بدم دو ادامه بدم مطمئنم قهرمان زندگی خودم خواهم شد.
براتون آرزوی عشق و سلامتی میکنم و خوشحالم این فایل ادامه دارد.
در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشید
یا حق
سلام به آقا محمد عزیز
اول از همه تبریک میگم به شما برای حرکت کردن و رفتن در دل ترستون واقعا این کار ایمان و شجاعت میخواد که شما داشتید زمانی که ما قدم برمیداریم و ایمان داریم به خدا ، خدا هم درارو برامون باز میکنه چقدر خوب موضوع تسلیم شدن در برابر خدا رو درک کردین و توضیح دادید و اینکه با توکل به خدا و حس خوب فقط ادامه بدیم
دوست خوبم ممنونم از کامنتی که گذاشتی و دقیقا مسیر رو برای من روشن کردی
موفق باشید
سوره اعراف آیات 94 تا 96
سلام به همگی امیدوارم عالی باشید
امشب هم در جهت عمل به ایده ام میخام یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز کنم
پریشب یه آیه آوردم از قرآن دقیقا مشابه همین آیه ای که امشب آوردم
امشب باز هم مشابه همونا آوردم ولی یه سری آیات بعد از اون آیه بود که من اون شب دلم میخاست بنویسمشون ولی هرچی زور زدم نتونستم مفهومش رو بفهمم برای همین از نوشتن اون آیه ها صرف نظر کردم یعنی حتی اون شب اول نوشتمشون بعد که دیدم زورم نمیرسه پاکشون کردم
امشب خدا هدایتم کرد و گفت بیا اون شب اونا رو متوجه نشدی ولی الان من هدایتت میکنم به جایی که اون قسمت رو هم بفهمی و به طرز فوق العاده ای با خوندن آیه نود پنج این سوره اون آیه ای که برام گنگ بود هم باز شد
و جالب بدونید اونجا هم دقیقا مشابه همین آیه ها آورده شده بود ولی یکم سختر بود و نمیتونستم ازش برداشت درستی داشته باشم برای همین توی کامنت ننوشتمش امشب هدایت شدم به این آیه و اون قسمت دومش که قبلا نفهمیده بودمم برام باز شد واقعا مفاهیم فوق العاده ای داره
و مفاهیمش هم باز هم در جهت همون باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَهٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ﴿٩۴﴾
و نفرستادیم در شهری پیمبری را جز آنکه گرفتیم مردمش را به سختی و رنج شاید به زاری آیند (94)
این آیه مشابه همون آیه پریشبه
خیلی بازش نمیکنم اگه کامنت پریشب رو نخوندید حتما یه سری به اون بزنید بعد بیاین سراغ این کامنت
توی این آیه داره میگه که مردم یه سری مشکلات سنگین مثل باس (همون مرحله ریز و درشت عذاب خدا) و ضرا (تضادهایی که باهاشون بر میخوریم مثل ورشکستگی تا مشکلات سلامتی) براشون پیش آوردیم برای اینکه مردم تضرع کنن برای اینکه مردم به درگاه خدا التماس کنند برای اینکه یه جورایی برگردند به سمت خدا و دنیا و آخرتشون رو باهم نبازن
چرا
خدا نعوذ بالله مریض بوده که این کارو کرده؟
نه
قانونه اینه که اگه ایمان نداشته باشی نکبت زندگیتو میگیره چه بخای چه نخای
ثمره دور شدن از فرکانس منبع همینه
هیچ حساب شخصی ام نیس خدا هم نیاز نداره یه سری بنده ها بریزن دورش بهش التماس کنند
زمانی که خدا میخاس انسان رو بیافرینه فرشته ها بهش گفتن اگه هدف تو از آفرینش انسان عبادته ما ها هستیم خدا گفت من چیزی میدونم که شما نمیدونید این آیه قرآنه
پس خدا دنبال این نیس که یه سری دور برش باشن هی بهش التماس کنند نازشو بکشن
نه خدا نیاز نداره
ولی این بنده اگه میدونس با این سرکشی که داره میکنه هم دنیاشو میبازه و هم آخرتشو هیچ وقت اینجوری رفتار نمیکرد
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَهِ الْحَسَنَهَ حَتَّىٰ عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿٩۵﴾
سپس تبدیل کردیم به جای بدی نیکی را تا برآسودند و گفتند همانا رسیده است به پدران ما رنج و سختی پس گرفتیمشان ناگهان حالی که نمیدانستند (95)
ریشه های مهمش
عفو: بخشش / مثل اینکه یه نفر توی دادگاه باشه با اینکه حکم دادگاه به سودش صادر شده ولی اون بگذره اون ببخشه این میشه عفو
توی این مرحله خدا براشون اون بدی ها رو تبدیل میکنه به حسنه
و از اون شرایط افتضاح در میان و یکمی اوضاعشون بهتر میشه
یه جورایی میبخشتشون
وقتی که به این شرایط میرسن بازم شکر گذاری نمیکنند
میگن که بابا روند طبیعی بوده که اینجوری بر ما گذشته
پدران ما هم همینطور بودن یه تایمی توی زندگیشون سخت گذشت ولی دیگه بعدش تموم شده و اصن انگار روند این دنیا این شکلی که یه تایمی اذیت میکنه ولی بعدش آروم میگیره
اینو میگن و سرخوشن از اینکه اون تایم تموم شده الان دیگه خوشن
و انگار خدایی وجود نداره
انگار قانونی وجود نداره
انگار یه سری حیوانن که اومدن یه تایمی توی این دنیا باشن بچرن و بعدم بمیرن
نه قیامتی نه حساب و کتابی نه خدایی
و خدا هم انگار نشسته گوشه رینگ اونم کاری از دستش بر نمیاد
و بعد برای خودشونم بد منطقی میکنن این قضیه رو
ساده بگم
برای همه ی ما اتفاقات بد و خوب میوفته
یه سری ها هستن بعد از بدی مثل همینا میگن یه سیب بندازی بالا هزارتا چرخ میخوره تا بیاد پایین یعنی کلا دنیا همینه
گهی پشت به زین گهی زین به پشت
کلا دنیا این شکلیه
و اینجوری برای خودشون منطقی میکنند
و کلا آدمهای بی ایمانی هستن و کلا اعتقادی به قیامتم ندارنو کلا دنیا رو هردمبیلی میبنن
یه سری های دیگه ام هستن که اگه تضادی براشون پیش بیاد میگن که خدا میخاس که با این تضاد خواسته ی ما واضح بشه و ازش میگذرن و وقتی که گذشتن اینجوری برای خودشون منطقی میکنند که این یه تضاد بود خواستم واضح شد رفتم به سمتش و خدا هدایتم کرد من روی دوش خدا نشستم من یه گام برداشتم خدا نود و نه تا قدم برداشت و اینجوری مسئله ی من حل شد
و به سمت راه راست خدا راه اونایی که بهش نعمت داده شده هدایت میشن
فرق این دو تا گروه اینکه
اولی پشتبندش عذاب میاد لهشون میکنه
اینکه میبنی یه جایی یهو زلزله میاد دقیقا من حس میکنم که مصداق بارزه عذابه
و گروه دوم خوش و خرم زندگی میکنند و اون دنیا هم جایگاهشون بهشته
تفاوت توی شکر گذاری کردنه
تفاوت توی ایمان داشتن به خدا و روز قیامته
تفاوت توی ایمان داشتن به غیب و قوانینی که نمیبننش ولی وجود داره
اینکه باعث میشه نتایج متفاوت بشه
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿٩۶﴾
و اگر مردم شهرها ایمان میآوردند و پرهیزکاری مینمودند هر آینه میگشودیم بر ایشان برکتهائی را از آسمان و زمین لیکن تکذیب نمودند پس گرفتیمشان بدانچه بودند دست میآوردند (96)
کَذَّبُ: یعنی دروغ گفتن / یا دروغ انگاشتن مثلا زمانی که میگه آنها آیات خدا را تکذیب کردن یعنی دروغ پنداشتن
حالا ببین خدا چه قدر خوبه اصن آدم شرمنده میشه
میگه اگه مردم ایمان میاوردن و سلف کنترل داشتن خودشونو ذهنشونو حفظ میکردن از بدی ها
ما باز میکردیم براشون درهای رحمت رو از زمین و آسمان
ولی اونا تکذیب کردن اونا دروغ پنداشتن اینا رو پس ما هم گرفتیمشون با عذاب اونم به خاطر فرکانس های خودشون به خاطر هدایت نشدن خودشون
بعدم میگه گرفتیم نمیگه گرفتم
اول شخص جمع
یعنی سیستم این کارو میکنه
حساب شخصی خدا نیست
چه قدر خوبه این خدا
ساده بگم
میگه توی ایمان بیار ذهنتو کنترل کن همه چی بهت میدم
اصن خود منم احساس میکنم خیلی قضیه رو بدیهی گرفتم
دقت کردید که ما روی ذهنمون کار میکنیم
و اگه درست مسیرو پیش بریم
اگه به قول استاد از حاشیه دور کنیم خودمون رو ثمره اش میشه برکت
و این خیلی ساده اس
اصن ما برای خود قانونم باید شکر گذاری کنیم
من جز هشت ماه که رفتم یه جایی برای یکی کار کردم
بقیه رزقم رو خدا خودش از طریق دستهاش رسونده
یعنی من تبلیغ خاصی نکردم
اونا منو خودشون از جایی که نمیدونم کجا
اونا منو پیدا میکردن
این خودش چه قدر جای شکرگذاری داره
همین یه دونه اگه من از همین الان اصن در رزق به روم بسته بشه
شبانه روز برای این همه مدت که خدا اینجوری مشتری ها رو برام جور کرد بشینم شکرگذاری کنم بازم کم بوده بازم اونجوری که باید و شایده کاری نکردم
مشتری هایی که من اصلا نمیبینمشون و برای من پول میریزن و با من معامله میکنند فقط بر اساس اعتماد
و همه ی اینا با یه کوچولو کنترل ذهن رقم خورده
دیگه از قشنگ تر؟
و از اون طرف این آیه زمانی که میگه تقوا پیشه کنید
من یاد حرف استاد میوفتم که میگه مسی از حاشیه دور بود
من اینجوری برای خودم معنی میکنم که به راه راست نزدیکه مسی
و مصداق بارزه اینکه با خدا باشو پادشاهی کن
وقتی یه آدمی اینقدر سلف کنترل داره اینقدر تقوا داره که توی پر هیاهو ترین ورزش توی مهم ترین رویداد ورزشی اینجوری میدرخشه و نظر بقیه براش مهم نیس مشخص این بشر اینقدر سلف کنترلش بالاس که شیطان هیچ جوره نمیتونه وارد حاشیه اش کنه و همین تمرکزم هست که اونو تبدیل کرده به این ابر ستاره فوتبال
تو زمانی که ایمان داشته باشی
زمانی که از حاشیه دور باشی و به راه راست نزدیک باشی
قطعا یه سری ایده بهت میرسه برای بهتر شدن
و مسی با دریپلهایی که میزنه مشخص که لحظه به لحظه داره ایده بهش میرسه برای انجام این حرکات
نمیدونم کدوم مدافع فرانسه میگفتن که ترفندش برای مهار مهاجم ها اینکه به جای توپ به چشمهای اون بازیکن نگاه میکنه
و میتونه با نگاه کردن به چشمهای اون مهاجم حرکت بعدیش رو حدس بزنه و اینجوری مهارش کنه
مسی زمانی که گل زد همین مدافع رو دریپل کرد و گل زد
و گفتن که مسی به ترفندی رسیده که حتی این ایده اون مدافع هم دیگه روش جواب نمیده
این نشون میده که این بشر به راه راسته
و خدا داره بهش ایده هایی میرسونه که اصن خودش شاید نفهمه ولی اون اجراش میکنه و اینجوری میدرخشه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قراره بده که خودشون اول عمل میکنند به دانسته هاشون و بین حرف و عملشون فاصله ای نیست
دوستون دارم
به نام خدای مهربان
سلام به آقا مجید گُل
مررررسی، مررررسی عالی بود.
کامنت های بچهها مثل قطعات یه پازل مسئله ات رو حل میکنند. قبل از کامنت شما کامنت یگانه ثروت رو خوندم بعد اومدم کامنت شما رو خواندم، وسط های کامنت، یه مسئله ای که مدتها ذهن مرا مشوش کرده بود و اون رو متوجه نمیشدم، در واقع درک نمی کردم، مثل یه نمایش کوتاهی از جلوی چشمانم گذشت و اون مسئله مثل روز برایم روشن شد. خدایا شکررررررررت.
مررررسی که به ایده هات عمل میکنی، عالی هستی. خدا را شکر
قانونه اینه که اگه ایمان نداشته باشی نکبت زندگیتو میگیره چه بخای چه نخای
ثمره دور شدن از فرکانس منبع همینه
همین یه دونه اگه من از همین الان اصن در رزق به روم بسته بشه
شبانه روز برای این همه مدت که خدا اینجوری مشتری ها رو برام جور کرد بشینم شکرگذاری کنم بازم کم بوده بازم اونجوری که باید و شایده کاری نکردم
این قسمت دوم حرف نداره، باید فقط سکوت کرد.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلام رضوان جان
مرسی از این همه لطفی ک ب من داری
واقعا ایمان با نعمت همراهه
اگ کسی ب ثروت رسیده ثمره ی همراه شدن با خداس
ثمره ی قرار گرفتن در راه راسته
و ثمره اش هم میشه انعمت علیهم
ثمره ی رسیدن ب جایگاه واقعی انسانه
ثمره ی جانشین خدا بودن واقعیه
بهنرینها لیاقتته
سلام به شما دوست عزیز
چقدر این جمله تون برا حال و اوضاع این روزای من بود
اگر ایمان نداشته باشی زندگیت رو نکبت می گیره
چقدر جمله کوبنده ای بود
اینکه من باید ایمانم رو نشون بدم
من باید حرکت کنم
این نکبت میره سراغ اون افرادی ک چک خورشون ملسه
ینی هرچی جهان بهشون میگه بابا چرا داری این وضع و تحمل میکنی ببین من دارم بهت میگم مسیرت اشتباهه، اگر داری هر ماه بیشتر کم میاری، هر ماه لذت و تفریحات و شادی و ثروتت کم و کمتر میشه ینی من دارم بهت می فهمونم ک از خر شیطون بیا پایین
بیا دست منو بگیر باهم می ریم جلو
راستش خود من داشتم یک وضعیتی رو تحمل میکردم و از سمت اطرافیان ک چک خورشون ملسه و ب کم راضی هستن، نصیحت هایی میشدم
ولی واقعا وقتی شرایط شون رو دیدم، ب خودم گفتم اگر میخوای مثل اینا نتیجه بگیری پس به حرف شون گوش بده
ب پدرم گفتم بابا من مثل تو نمیتونم تحمل کنم
من جایی نمیمونم ک تحمل کنم شرایط رو
مگر خدای من مرده
اصلا میخوام برا خودم چالش درست کنم
میخوام ایمانم رو بسنجم
میخوام ب خدام بگم ببین من دارم بندگی میکنم
پس منتظر خدایی کردنت هستم
این جمله تون نشانه ای شد برام ک آره حتما انجامش بده ناعمه و نترس
این قسمتی هم ک گفتین خدا نیازی نداره ما بهش التماس کنیم و نازشو بکشیم
اتفاقا امروز تو دفترم نوشتم خدایا وظیفه من فقط حال خوب و سپاسگزاری از نعمت هات هست
بعد یه آن متوجه شدم گاهی من سپاسگزاری هایی ک میکنم اینطور پشتت هست ک مثلا میگم خدایا ببین من قدردان نعمت هات هستم، حواست باشه ها
بعدش سریع نوشتم خدایا من رو ببخش
من هر سپاسگزاری ای ک میکنم برای خودمه
تو بی نیاز از هر سپاس و ستایشی
این ماییم ک محتاج تو هستیم
ماییم ک با شکرگزاری خودمون رو وسعت می دیم
توجه مون رو کنترل میکنیم از سمت کمبود ب فراوانی و نعمت
پس این شکرگزاری برای خودمونه
برای ما بهتر است
خدا هیچ نیازی به حمد و ستایش ما نداره
این ماییم ک با ستایش عجز و فروتنی خودمون رو بیاد میاریم و
سرکشی رو از خودمون دور میکنیم
نکته و نشانه بعدی برام اون قسمتی بود ک گفتین
تضاد اومده تا من ازش رد بشم
تا من توکل کنم و بیاد بیارم خواسته هامو و با ایمان و شجاعت ادامه بدم
و به الهامات خدا که همون ایمان ب غیب هست، عمل کنم
(میگه توی ایمان بیار ذهنتو کنترل کن همه چی بهت میدم)
تبریک میگم بهتون برای پیشرفت در کارتون
دقیقا آدم یه موقع هایی سربزنگاه ک میمونه یهو یه برکتی میاد ب مالش ک حظ میکنه از خدایی این خداش
و این ماییم ک قبلش فقط باید توکل و کنترل ذهن کرده باشیم
تا خدا هست به مخلوق دمی تکیه مکن
که خدا کوه ثبات است و بشر عین نیاز
این شعرو همین الان خواهر کوچیکم خوند
گفتم اینو کی گفته، گفت نمیدونم دوستم نوشته بود پای تخته منم نوشتم صفحه اول کتابم
گفتم چقدر قشنگ، چقدر قشنگ این خدای مهربانم این خدای هدایتگرم داره ب من دلگرمی میده
این شعرو ب خواهرم گفته ک بنویسه اش برای من
این یکی از هزاران نشونه بود
سپاسگزارم تک تک جملات تون برام نشانه بود
خیلی از کامنت هاتون لذت میبرم
آفرین ب این درک و ب این آگاهی
موفق در پناه خدا
سلام ناعمه خانم
مرسی از کامنتتون
دقیقا همینطوره
اونی که کارش گیره ماییم
ما باید یاد بگیریم بندگی کنیم
خدایی کردن کار خداست
وقتی استرس داریم یعنی میخایم جای خدا بشینیم
و چون زورمون نمیرسه به سر خوردگی میرسیم
ولی وقتی توکل کنیم تکیه کنیم به خودش روی دوش خودش بشینیم
درسته یه سری گامها رو باید ما برداریم ولی ثمره اش بعد از یه مدتی میشه بهترین اتفاقات
چون نود و نه درصد کارها رو خدا انجام داده
یه جایی توی یکی از سوره هایی که در مورد حضرت موسی ست که خدا میگه
مگر ندیدن که اون معبودن بهشون جوابی نمیدادن
یعنی یکی از نشونه ها برای ما اینکه ما با خدا در ارتباط باشیم و اونم پاسخ بده
مثل همین شعری که خواهر کوچیکه شما خونده
امیدوارم شب عیدی کلی بتونی پول در بیاری و کلی از اون پولا لذت ببری