دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بسیار شاکر خداوندم هستم که به قلب شما مثل همیشه گفت
و بسیار از شما ممنونم که به ندای قلبتون مثل همیشه توجه کردین و این آگاهی های ناب رو که هیچ کجای دنیا وجود ندارن رو به قلب و ذهن ما هدیه دادین
امیدوارم من خودم بتونم از این آگاهی ها در زندگیم استفاده کنم و نتایجش رو هم ببینم
چون خیلی وقت ها فقط فایل ها رو گوش میکنم ن اینکه عمل نکنم تا جایی که میتونم و بلدم انجامشون میدم .اما این عضله انجام دادن این آگاهی ها خیلی باید قوی تر بشه تا بهتر در زندگیم درک کنم و ببینم
استاد چقدر مسی توحیدی رفتار کرده و چقدر حرف هاش عالی و بی نظیر هستند و توی زندگی شخصی خودش هم این ها هستند و عمل کرده و شده این نتایج
استاد عزیزم
بخدا اگر خودم میخواستم این مصاحبه رو ببینم و بشنوم و نکات عالی شو در بیارم نمیتونستم و و قطعا نمیتونستم که اینقدر عالی حتی به خودم توضیح بدم رد مورد این موارد اما شما اینقدر ساده و راحت و شیوا توضیح میدید که برای من قابل درک باشه و راحتتر درک کنم موضوع رو
و حالا اینجا دیگ وظیفه من هست که این آگاهی ها رو توی زندگیم عملی کنم
در این فایل 30 دقیقه ای حرف های بسیار مهمی زده شد
من بعضی از این نکته ها رو یادداشت کردم که به خودم بگم که این ها اصل هستند و دنبال فرعیات نرم
اینکه
«من سعی میکنم هر روزم رو زندگی کنم و آینده رو بسپارم به خداوند»
برای من یعنی اینکه از همین جایی که هستی از همین چیزهایی که داری و از همین نعمت هابی که توی زندگیت هست تمام لذتش رو ببر تا لذت های بیشتر وارد زندگیت بشن
ن اینکه ناسپاس باشی و همین لذت ها ازت گرفته بشه
«تا زمانی که کاری رو که ازش لذت میبرید رو انجام میدی همه چیز رو داری »
واقعا انسان خیلی راحت میتونه درک کنه که وقتی کاری رو با انرژی و عشق و علاقه و لذت انجام میده خواب و خوراک و زمان براش مفهومی ندارن و من خودم درک کردم این موضوع رو
استاد بارها در فایل هاشو گفتند که آقا برید دنبال علاقتون و باورهاتون رو در مورد اون علاقه درست کنید خداوند همه چیز بهتون میده همه اون چیزهایی رو که دوست داری وارد زندگیتون میشه
«بهترین شکل زندگی کردن زندگی کردن در لحظه هست»
واااای خدای من این کلی حرف داره کلی صحبت پشت همین یک جمله به ظاهر ساده هست که اگر درکش کنیم سعادت دنیا و آخرت نسیب ما میشه
خیلی روز ها بوده که در لحظه حال زندگی کردم و نگران چیزی در گذشته و آینده نبودم و چقدر اون لحظه یا روز برام عالی گذشته و چقدر عشق بازی با خداوند داشتم و چقدر احساس نزدیکی به منبع هستی داشتم و اون لحظات شیرین ترین و ناب ترین لحظات عمرم بوده و هست ولی خیلی وقت ها فراموش میکنم و باید بیاد خودم بیارم که جواد فقط در لحظه زندگی کن البته که خدایی بهتر شدم به لطف خدا ولی تکامل باید طی بشه
«در هر لحظه بهترین خودت رو عرضه کنی و از زندگیت لذت ببری»
«من باید کار خودم رو امروز درست انجام بدم »
«من روی چیزی کار میکنم که تخت کنترل من هست و اون هم افکارم و باور های من هستند»
همین پریشب بعد از مدتها رفتم پیش استادم در نجاری که با هم نجاری رو شروع کردیم و اون بسیار رشد کرده به لطف خدا و انسان موفقی هست
اما صحبت کشید به اتفاقات اخیر ایران و من هم چون دوست نداشتم بشنوم و علاقه نداشتم زیاد توجه نمیکردم
من گفتم آقا رضا من خیلی از الان خودم رازی هستم و با خدای خودم لذت میبرم حالم خوبه در کل کاری هم به این جریانات ندارم
اومد گفت جواد ما باید همه به فکر هم باشیم و ما موحدان اجتماعی هستیم و کلا این جمله رو گفت که من اصلا به خدا اعتقاد ندارم و اصلا چنین چیزی وجود نداره جهان خودش رشد کرده و بزرگ شده و از این کتاب ها و چیزهای فلسفی داشت میگفت
و من گفتم آقا رضا شما نظرت برای خودت مهم هست و من به اعتقاد تو احترام میگذارم ولی من هم نظر خودم رو دارم و این احترام باید دو طرفه باشه
خیلی صحبت ها کرد و من اصلا برام هم نبود و به یک بهانه ای ازش خداحافظی کردم و اومدم و الان که دارم راجبش مینویسم چقدر به خودم افتخار کردم که باهاش وارد بحث نشدم و اصلا توجهی به حرف های نداشتم و توی ذهنم داشتم آهنگ میزدم برای خودم خخخخ
و همش یاد حرف های استاد نیفتادن که آقا بحث نکنید با کسی و نخواین کسی رو عوض کنید
و تمام تمرکز رو بذارید روی خودتون
«پیش بینی کردن اشتباه ترین کار هست پیش بینی در روابط پیش بینی در ثروت پبیش بینی در مورد خودت از آینده دور »
چند روزی بود که به اصطلاح خودم داشتم پیش بینی میکردم از زندگی دیگر افراد توی زندگیم و چقدر خداوند من رو دوست داره که از طریق استاد این هشدار رو بهم داد که حواسم رو جمع کنم و در مورد بقیه نخوام پیش بینی کنم و سرم تو کار خودم باشه ن عوامل بیرونی
«جلب توجه کردن برای دیگران سم هست جواد و این تورو به عقب میندازه»
این نکته کلیدی و مهم هست که استاد در دوره عزت نفس بارها در موردش صحبت کردند و این پاشنه آشیل من هست و الان البته خیلی بهتر شدم با این آگاهی های ناب اما به قول استاد وقتی که در مورد پاشنه های آشیل صحبت می کنیم این پاشنه های آشیل همیشه هستند و فقط ما میتونیم هی بهترشون کنیم و باید تا آخر عمر روی خودمون کار کنیم و من خودم چقدر این مورد رو دارم و این یک هست در هر زندگی ای
«مسی میگه که
من هیچوقت در مورد بقیه صحبت نمیکنم (غیبت،تهمت،قضاوت»
چه فاکتور مثبتی توی وجود مسی و استاد هستن که فقط تمرکزشون روی خودشون هست و این غیبت و قضاوت کردن چقدر از ما انرژی میگیره و چقدر باعث میشه که از خود اصلمون دور بشیم و ضربه بخوریم
خدایا شکرت که من در قضاوت کردن خیلی داغون بودم مثلا 100 الان رسیدم به 60 و این خیلی عالی هست برای من چقدر خوب شدم در این زمینه و جا داره که هی بهتر بشم
غیبت هم که دیگ اصلا خیلی حال آدم رو خراب میکنه و باید سعی کنم که همیشه کنترلش کنم
همه این ها بر میگرده به عزت نفس بالا
یک نکته عزت نفسی هم استاد درمورد مسی گفتند که خیلی برای من مهم هست
««منتظر تعریف و تمجید از دیگران نباش و خودت احساس خوب از خودت داشته باش و درونن از خودت لذت ببر»»
این خیلی نکنه کلیدی و مهم هست که باید همیشه از تنهایی خودم از بودن با خودم از توانایی هام و لذت ببرم و درونن شاد باشم و نخوام از بیرون و یا عامل بیرونی شاد باشم
و این نکته ها همش درس هستند
ممنونم استاد عزیزم که این آگهی های ناب رو میذارید
و چقدر تحسینتون میکنم بابت این درکی که به این آگاهی ها دارین
و باید منی که شاگرد چنین استادی هستم باید هم عملگرایی رو یاد بگیرم و دارم یاد میگیرم
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD420MB32 دقیقه
- فایل صوتی الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 531MB32 دقیقه
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیزم
سلام دوستان نازنینم
استاد
بسیار شاکر خداوندم هستم که به قلب شما مثل همیشه گفت
و بسیار از شما ممنونم که به ندای قلبتون مثل همیشه توجه کردین و این آگاهی های ناب رو که هیچ کجای دنیا وجود ندارن رو به قلب و ذهن ما هدیه دادین
امیدوارم من خودم بتونم از این آگاهی ها در زندگیم استفاده کنم و نتایجش رو هم ببینم
چون خیلی وقت ها فقط فایل ها رو گوش میکنم ن اینکه عمل نکنم تا جایی که میتونم و بلدم انجامشون میدم .اما این عضله انجام دادن این آگاهی ها خیلی باید قوی تر بشه تا بهتر در زندگیم درک کنم و ببینم
استاد چقدر مسی توحیدی رفتار کرده و چقدر حرف هاش عالی و بی نظیر هستند و توی زندگی شخصی خودش هم این ها هستند و عمل کرده و شده این نتایج
استاد عزیزم
بخدا اگر خودم میخواستم این مصاحبه رو ببینم و بشنوم و نکات عالی شو در بیارم نمیتونستم و و قطعا نمیتونستم که اینقدر عالی حتی به خودم توضیح بدم رد مورد این موارد اما شما اینقدر ساده و راحت و شیوا توضیح میدید که برای من قابل درک باشه و راحتتر درک کنم موضوع رو
و حالا اینجا دیگ وظیفه من هست که این آگاهی ها رو توی زندگیم عملی کنم
در این فایل 30 دقیقه ای حرف های بسیار مهمی زده شد
من بعضی از این نکته ها رو یادداشت کردم که به خودم بگم که این ها اصل هستند و دنبال فرعیات نرم
اینکه
«من سعی میکنم هر روزم رو زندگی کنم و آینده رو بسپارم به خداوند»
برای من یعنی اینکه از همین جایی که هستی از همین چیزهایی که داری و از همین نعمت هابی که توی زندگیت هست تمام لذتش رو ببر تا لذت های بیشتر وارد زندگیت بشن
ن اینکه ناسپاس باشی و همین لذت ها ازت گرفته بشه
«تا زمانی که کاری رو که ازش لذت میبرید رو انجام میدی همه چیز رو داری »
واقعا انسان خیلی راحت میتونه درک کنه که وقتی کاری رو با انرژی و عشق و علاقه و لذت انجام میده خواب و خوراک و زمان براش مفهومی ندارن و من خودم درک کردم این موضوع رو
استاد بارها در فایل هاشو گفتند که آقا برید دنبال علاقتون و باورهاتون رو در مورد اون علاقه درست کنید خداوند همه چیز بهتون میده همه اون چیزهایی رو که دوست داری وارد زندگیتون میشه
«بهترین شکل زندگی کردن زندگی کردن در لحظه هست»
واااای خدای من این کلی حرف داره کلی صحبت پشت همین یک جمله به ظاهر ساده هست که اگر درکش کنیم سعادت دنیا و آخرت نسیب ما میشه
خیلی روز ها بوده که در لحظه حال زندگی کردم و نگران چیزی در گذشته و آینده نبودم و چقدر اون لحظه یا روز برام عالی گذشته و چقدر عشق بازی با خداوند داشتم و چقدر احساس نزدیکی به منبع هستی داشتم و اون لحظات شیرین ترین و ناب ترین لحظات عمرم بوده و هست ولی خیلی وقت ها فراموش میکنم و باید بیاد خودم بیارم که جواد فقط در لحظه زندگی کن البته که خدایی بهتر شدم به لطف خدا ولی تکامل باید طی بشه
«در هر لحظه بهترین خودت رو عرضه کنی و از زندگیت لذت ببری»
«من باید کار خودم رو امروز درست انجام بدم »
«من روی چیزی کار میکنم که تخت کنترل من هست و اون هم افکارم و باور های من هستند»
همین پریشب بعد از مدتها رفتم پیش استادم در نجاری که با هم نجاری رو شروع کردیم و اون بسیار رشد کرده به لطف خدا و انسان موفقی هست
اما صحبت کشید به اتفاقات اخیر ایران و من هم چون دوست نداشتم بشنوم و علاقه نداشتم زیاد توجه نمیکردم
من گفتم آقا رضا من خیلی از الان خودم رازی هستم و با خدای خودم لذت میبرم حالم خوبه در کل کاری هم به این جریانات ندارم
اومد گفت جواد ما باید همه به فکر هم باشیم و ما موحدان اجتماعی هستیم و کلا این جمله رو گفت که من اصلا به خدا اعتقاد ندارم و اصلا چنین چیزی وجود نداره جهان خودش رشد کرده و بزرگ شده و از این کتاب ها و چیزهای فلسفی داشت میگفت
و من گفتم آقا رضا شما نظرت برای خودت مهم هست و من به اعتقاد تو احترام میگذارم ولی من هم نظر خودم رو دارم و این احترام باید دو طرفه باشه
خیلی صحبت ها کرد و من اصلا برام هم نبود و به یک بهانه ای ازش خداحافظی کردم و اومدم و الان که دارم راجبش مینویسم چقدر به خودم افتخار کردم که باهاش وارد بحث نشدم و اصلا توجهی به حرف های نداشتم و توی ذهنم داشتم آهنگ میزدم برای خودم خخخخ
و همش یاد حرف های استاد نیفتادن که آقا بحث نکنید با کسی و نخواین کسی رو عوض کنید
و تمام تمرکز رو بذارید روی خودتون
«پیش بینی کردن اشتباه ترین کار هست پیش بینی در روابط پیش بینی در ثروت پبیش بینی در مورد خودت از آینده دور »
چند روزی بود که به اصطلاح خودم داشتم پیش بینی میکردم از زندگی دیگر افراد توی زندگیم و چقدر خداوند من رو دوست داره که از طریق استاد این هشدار رو بهم داد که حواسم رو جمع کنم و در مورد بقیه نخوام پیش بینی کنم و سرم تو کار خودم باشه ن عوامل بیرونی
«جلب توجه کردن برای دیگران سم هست جواد و این تورو به عقب میندازه»
این نکته کلیدی و مهم هست که استاد در دوره عزت نفس بارها در موردش صحبت کردند و این پاشنه آشیل من هست و الان البته خیلی بهتر شدم با این آگاهی های ناب اما به قول استاد وقتی که در مورد پاشنه های آشیل صحبت می کنیم این پاشنه های آشیل همیشه هستند و فقط ما میتونیم هی بهترشون کنیم و باید تا آخر عمر روی خودمون کار کنیم و من خودم چقدر این مورد رو دارم و این یک هست در هر زندگی ای
«مسی میگه که
من هیچوقت در مورد بقیه صحبت نمیکنم (غیبت،تهمت،قضاوت»
چه فاکتور مثبتی توی وجود مسی و استاد هستن که فقط تمرکزشون روی خودشون هست و این غیبت و قضاوت کردن چقدر از ما انرژی میگیره و چقدر باعث میشه که از خود اصلمون دور بشیم و ضربه بخوریم
خدایا شکرت که من در قضاوت کردن خیلی داغون بودم مثلا 100 الان رسیدم به 60 و این خیلی عالی هست برای من چقدر خوب شدم در این زمینه و جا داره که هی بهتر بشم
غیبت هم که دیگ اصلا خیلی حال آدم رو خراب میکنه و باید سعی کنم که همیشه کنترلش کنم
همه این ها بر میگرده به عزت نفس بالا
یک نکته عزت نفسی هم استاد درمورد مسی گفتند که خیلی برای من مهم هست
««منتظر تعریف و تمجید از دیگران نباش و خودت احساس خوب از خودت داشته باش و درونن از خودت لذت ببر»»
این خیلی نکنه کلیدی و مهم هست که باید همیشه از تنهایی خودم از بودن با خودم از توانایی هام و لذت ببرم و درونن شاد باشم و نخوام از بیرون و یا عامل بیرونی شاد باشم
و این نکته ها همش درس هستند
ممنونم استاد عزیزم که این آگهی های ناب رو میذارید
و چقدر تحسینتون میکنم بابت این درکی که به این آگاهی ها دارین
و باید منی که شاگرد چنین استادی هستم باید هم عملگرایی رو یاد بگیرم و دارم یاد میگیرم
تشکر ویژه از استاد عزیزم
مریم بانوی محترم
و دوستان نازنینم
به نام خداوند عشق و رفاقت
سلام حمید عزیزم برادر گل و نازنینم
شما همیشه به بنده لطف دارین و این شخصیت مهربان شما میاد
که اینقدر توجه میکنید روی نکات مثبت و سعی در گسترش این نکات مثبت در سایت و جهان هستی
بسیار از شما ممنونم که اینقدر زیبا مینویسی
و به خودم افتخار میکنم که چنین دوستانی دارم
اتفاقاً با این شخصیتی که از شما درک کردم حمید جان
قطعا اگر جای بنده بودی شما هم اعراض میکردی چون ما همه در این جمع آگاه قرار داریم و داریم روی خودمون کار میکنیم و من باهات کامنت ها ی شما دوست عزیزم رو خوندم که توی شرایطی بودی که کنترل ذهن کردی و خیلی شیک و مجلسی خودت رو درگیر موضوعات جامعه نکردی
من هم شما رو تحسین میکنم حمید جانم که اینقدر کامنت های زیبا و عالی مینویسی و هممون داریم در این سایت الهی از هم دیگه یاد میگیرم و همه سوار یک کشتی هستیم و ناخدای این کشتی هم استاد عزیزمون هست
من هم از شما ممنونم حمید جان بابت همه نکات مثبت و خوبی که مینویسی برامون دوست دارم عزیزم
و به قول استاد
عاشقتم من
سلام مجدد به دوست و برادر عزیزم حمید جان گلم
به لهجه شیرین مشهدی
یره خیلی کارت درسته وخه بیا مشد تا دورت بگردوم
چقدر تحسینت میکنم بابت این درکی رسیدی که وقتی حالت میزون نیست کامنت نمیذاری یعنی خودت رو مقید نکردی که حتما توی هر شرایط روحی و جسمی باید کامنت بذارید و این یک نکته مثبت از شما هست حمید جان و همینکه این موضوع مهم رو فهمیدی یعنی اینکه داری روی خودت خوب کار میکنی
و بقول بانو رضوان در جواب کامنتت که نوشته خالو احساس نویسنده رو میشود از کامنتش فهمید
و واقعا همه چیز به فرکانس هست و قشنگ درک میکنم این موضوع رو
دوست خوبم
در پناه جان جانان شاد و سرحال و خندان و ثروتمند باشی و من دلم بد جور تنگ شده برای اون کودک درونت حمید جان
سلام من رو بهش برسون بگو چند وقتی هست که توی سایت شیطونی نمیکنه حواسم بهش هست هاااااا
عاشقتم
به نام الله مهربانی ها
به نام خداوند عزت دهنده
سلام بانو نسرین
چقدر از خوندن کامنت زیباتون لذت بردن
چقدر تحسینت کردم که اینقدر عزت نفس رو داری در عمل اجرا میکنی
چقدر خوشحال شدم که منی که در این دوره هستم میتونم از شما دوستان عزیزم یاد بگیرم این حرف در عمل رو
آفرین بانو آفرین بانو
اینکه اصلا نظر و حرف بقیه برات مهم نبوده
اینکه فقط برای لذت خودت در همون شب رفتی
اینکه خدا انتخابت کردن که اینجوری روی ارتباطات و عزت نفس خودت کار کنی
اینکه اصلا به دنبال تایید گرفتن از دیگران نیستی
همه این ها تحسین برانگیز هست
و چقدر خوشحال میشم که این طور کامنت ها رو از دوستان عزیزم میخونم و سر شوق میام
منم خیلی از قلبم بهتر شدم خییییلی به لطف خدا ولی این بهتر شدنه باید ادامه دار باشه و هی بهترش کنم
باز هم ممنونم که چنین کامنتی گذاشتی
موفق باشی و ثروتمند
سلام حمید عزیزم
چقدر زیبا در مورد غیبت شما و دوست عزیزمون در قرآن صحبت کردید
این غیبت کردن در همه ما وجود داره و از حس کنجکاوی و این چیز ها میاد ولی وقتی که غیبت تموم میشه چقدر احساس بدی بهمون دست میده و چقدر من شخصا از خودم بدم میومد
البته الان به لطف خدا و دوره عزت نفس استاد خیلی بهتر شدم
ولی باید هر روز روی خودمون کار کنیم
و این مثال کشتی خیلی عالی بود
ممنونم از هر جفتتون
سلام سعیده خانم
الله اکبر به این همه ایمان شما
چقدر تحسین کردمتون
خدای من
خیلی از خوندن کامنت شما لذت بردم
جاهایی که ایمان نشون دادی وخدا هم بهت پاسخ داد
و اینکه چقدر عالی خدا نشونه ها رو بهت داده و شما هم گفتی چشم
و چشم و ذهنت رو بستی از نازیبایی ها و نشدن ها
این کامنت شما اگر بگم از ساعت 11.30 دارم میخونم تموم نمیشه
هی اتفاق های جالب برام نیفتاد نمیشد کامل بخونم ولی الان بلاخره تموم شد و چقدر لذت بردم از این کامنت
و باید دوباره کامل بخونم
ممنونم که این روند زیبا رو برامون به تصویر کشیدی و نوشتی برامون
موفق و پایدار باشی دکتر سعیده شهریاری شاگرد کلاس اول استاد عزیزم
سلام مارکوووووو
کجایی رفیق
دلم برات یک ذره شده بود پسر .چقدر این فرکانس عالیه
بخدا اینقدر این فرکانس که استاد عزیز در موردش حرف میزنند و ماهم تا حدودی یادش گرفتیم عالی هست
پسر چقدر احساس نزدیکی به شما و خیلی از دوستان سایت دارم که انگار کنار من هستید
البته که هستیم ولی در فضای روحانی این سایت الهی
چقدر قشنگ قانون رو توضیح دادی از صحبت های زیبای استادمون و چقدر زیبا نوشتی برادر
که همه چیز کار کردن روی خودمون هست
که همه چیز بر میگرده به خودمون و اصل وجودیمون
نمیدونم چطور همین نعمتی که اینجا هستم و دارم کامنت مینویسم و روی خودم کار میکنم رو شکرش رو بجا بیارم
آخه میدونی ذهنم همش پول رو ثروت میبینه
سلامتی ای که دارم
دوستان خوبی که در این جا دارم
خانواده خوبی که دارم
کار خوبی که دارم
آسمان زیبا شهر زیبایی که دارم
و خیلی نعمت های بیشمار دیگه رو نمیبینه ولی اینجا مینویسم تا بخودم بگم جواد این ها نعمت های هستند که تو باید شکرکذارشون باشی و همیشه بیاد خودت بیاری
ممنونمتم مارکو عزیز
در ضمن در آخر هم بهت تبریک میگم بابت این پیشرفت آخرت و کار مورد علاقت و کافه و کافه داری و هنرجو داشتن
دمت گرم رفیق
امیدوارم هممون در مسیر الهی و این سایت الهی شاد و ثروتمند و موفق باشیم
سلام نکار عزیز
اقاااااا خیلی تو باحالی دختر
بقول خودت این همه آدم هستند که مربی هستند و کلی بهشون گیر میدم اما شما با مار کردن روی خودت و قانون میای تمام این مرز ها رو ازبین میبری و کار خودت رو انجام میدی
شما مربی رقص هستی
من دوستم مربی بدنسازی هست و رو برای مرد ها. کلاس داره بهش گیر میدن چه برسه رقص
و این به من میگه باور های ما هستند که نتایج زندگی ما رو رقم میزنند
افکار ما هستند که زندگی مار و میسازند پس به خودم میگم فقط کار کن روی خودت جواد و به عوامل بیرونی توجهی نکن که گمراه نشی
باز هم تحسینت میکنم بانو موفق و پیروز و شاد باشی
سلام خدا بر تو ای حمید عزیز
چی بگم
چی بگم از لطف رب العالمین
چی بگم از مهربونی خداوند بخشنده
چی بگم
بخدا پیامت روخوندم و الان دارم با رب العالمین عشق بازی میکنم
الهی شکر
استاد چه کردی با ما
چه کردی با این خدای ما
استاد خدارو به همه ما نشون دادی و دست ما رو تو دست نازنین خداوند گذاشتی ازت بی نهایت ممنونم استاد عزیزم
حمید جانم خیلی برات خوشحالم
دارم ازت یاد میگیرم
دارم یاد میگیرم که میشه براش نامه نوشت و ازش خواست و اون هم بلافاصله اجابت میکنه
ما رو از جزییات کار با خبر کن که جان جانان چه پرهایی روبرات باز کرده تا ایمانمون بیشتر بشه به خدای مهربان
حمید جان
این داستان نامه نوشتن شما برای خدا منو یاد داستان زیبای ملا علی طالقانی انداخت
متن کامل این نامه رو اینجا میذارم تا دوستانم هم ببیند و ایمانمون به خدای بزرگ بیشتر بشه
«««مرحوم حاج ملانظرعلی طالقانی هنگامیکه در مدرسه مروی اقامت داشت، در مضیقه مالی قرار گرفت که حتی چند روزی گرسنه مانده و چیزی که سدّ جوع و گرسنگی نماید، به او نمیرسید. شبی با خود فکر میکند که صبرکردن با این فقر و پریشانی، بس مشکل است، پس نامه به حاج ملاعلی کنی مجتهد بزرگ تهران بنویسم و او را از حال خود مطلع گردانم، اما مناعت طبع، او را از این کار منع نموده و میگوید: او نیز همنوع من است و نباید آبروی خود را نزد همنوع خود ریخت. نامه به شاه بنویسم! باز عقل و تقوا، وی را منع نموده که تو آخوند دربار نیستی، میخواهی ارزش روحانی خود را از دست داده و خود را در اختیار دولت و حکومت بگذاری. بالاخره پس از مدتی فکرکردن گفت: چه بهتر که نامهای به خدا بنویسم که همهجا حاضر و شاهد و قادر بر رفع حوایج است، بدون هیچ منتی. پس نامهای به این مضمون نوشت:
«از بنده گنهکار، نظرعلی طالقانی به پیشگاه حضرت باریتعالی جلتعظمته. بسمالله الرحمن الرحیم. پس از تقدیم حمد و سپاس و درود فراوان بر حضرت رسالت و خاندان طاهرین او، معروض میگردد: این بنده مبتلا به فقر و پریشانی گشته و در کمال مضیقه قرار گرفتهام و حوایج و نیازمندیهای ضروریام از این قرار است: …
نظرعلی طالقانی، بعد از ذکر حوایج خود، نامه را در هنگام سحر برداشته میبرد و لای درب مسجدشاه در نزدیکی مدرسه مروی میگذارد و متوکلاً علیالله برگشته و بعد از انجام وظایف دینی خود، درب حجره خود را بسته و میخوابد.
اتفاقاً همانروز ناصرالدین شاه به عزم شکار، از تهران به سوی شکارگاه سلطنتی که در قسمت شرقی تهران و بالای قریه مسگرآباد واقع بود، حرکت میکند که ناگاه باد تندی وزیده و طوفان برخاسته و مانع حرکت کالسکه میشود. شاه تا آرامشدن هوا فرمان توقف میدهد که گردبادی رسیده و به کالسکه شاه برمیخورد و شاه احساس میکند چیزی در دامن او افتاد آن را برداشته، میبیند نامهای است. وقتی مطالعه میکند میبیند کسی برای خدا نامه نوشته. فوراً فرمان بازگشت میدهد و یکسره به منزل رئیسالوزراء وقت میرود و دستور احضار همه وزراء را میدهد. همگان تعجب میکنند و حاضر میشوند. شاه در جلسه میگوید: بحمدالله به شکارگاه نرسیده به صید خود رسیدیم. پس نامه را از جیب خود درآورده و جریان وزیدن باد و طوفان و قراردادن نامه در دامنش را توضیح میدهد. آنگاه پیشکار مخصوص خود را با کالسکه سلطنتی به آدرس مزبور به مدرسه مروی میفرستد تا صاحب نامه را به حضور آورند. تمام طلبههای مدرسه مروی تعجب نموده و خود نظرعلی هم وحشت کرده که شاه مرا برای چه میخواهد؟ آیا کسی از طلبکارها به شاه شکایت کرده است؟ اما وقتی تشریفات مخصوص را میبیند تسکین مییابد. نظرعلی وارد مجلس شده و در کنار شاه در جایی که برایش در نظر گرفته بودند، مینشیند. شاه میپرسد: اسم شما چیست؟ میگوید: نظرعلی. اهل کجا هستی؟ طالقان. آیا نامهای برای کسی نوشتهای؟ بعد از قدری تأمل میگوید: آری دیشب برای خدا نامهای نوشتم. نامهات را کجا گذاردی؟ سحرگاه لای درب مسجدشاه. شاه نامه را نشان داده میگوید: آیا این نامه توست؟ میگوید: آری. آنگاه شاه به وزرا میگوید: کیست که در رفع حوایج ایشان مشارکت نماید و یکیک درخواستهای نظرعلی را خواند. تمام حاجات وی طیالمجلس برآورده شد و نظرعلی که تا ساعتی پیش هیچچیز نداشت، صاحب همهچیز گردید.
موفق باشی و سربلند در برابر رب العالمین