نظارت بر ورودی های ذهن - صفحه 10

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا شبخیز گفته:
    مدت عضویت: 3508 روز

    سلام ، من آموزگارم و نزدیک رفتار دانش آموزانم را بررسی کردم ، متوجه شدم که فیلم ها و کارتون های منفی چنان باورهای کودکان سرزمینمان را تحت تاثیر قرار داده که آرامش را از آنها گرفته و خشونت ، ترس و تردید وجودشان را فرا گرفته ، در کشور ژاپن ، یک کلمه ی منفی در کتابهای درسی پیدا نمی شود ، پس پرهیز از دیدن سریال های منفی ، کلمات منفی و نظارت والدین و معلمانی مثبت گرا بسیار می تواند سر نوشت نونهالانمان را تغییر دهد ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    لیلا شبخیز گفته:
    مدت عضویت: 3508 روز

    سلام استاد ، سال هاست که تحت تاثیر اندیشه های مثبت توانسته ام زندگیم را تغییر دهم ، یچبهتر از هر زمان قرآن را درک می کنم ، به همه دوستان گروه راه موفقیت پیشنهاد می کنم از دریای بی کران کلام خدا به ارامش دست پیدا کنید که بی نظیر است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    تارا نوروزنیا گفته:
    مدت عضویت: 3709 روز

    با سلام و تشکر فراوان از شما استاد گرامی و گروه فوق العادتون.قبلا هم در یک سری فایلهاتون در مورد تلویزیون توضیح داده بودین که باعث شد تا دقت کنم و وقت گرانبهامو صرف برنامه های مفید کنم و واقعا کلی وقت درطول روز برای مطالعه و گوش دادن فایل و تکرار جملات تاکیدی گذاشتم که نتایج خیلی عالی در زندگیم گرفتم .درحال حاضر آرامشی دارم که غیرقابل وصفه.خدارو با تمام وجودم احساس میکنم.رابطه ای عالی با همسر و پسرم و خانواده ام دارم.به مرحله ای رسیدم که خودم هم تعجب و هم لذت میبرم.خیلی جالبه که تازه معنای تفکر کردن متوجه شدم.به هرچیزی با دقت نگاه میکنم.شما با قرآن به راز خلقت پی بردین.من هم مدتیه که به دنبال این راز هستم.درواقع مطالعه باعث شد که چشم و ذهنم به خیلی از مسایل باز بشه و از خدا خواستم تا راه برای رسیدن به این راز بهم نشون بده.خدارو شاکرم که با شما آشنا شدم.درپناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سیرا فرج پور گفته:
    مدت عضویت: 3576 روز

    با سلام به استاد عزیزم و گروه خوبشون

    امروز من یه تجربه جالب برام پیش اومد خواستم با شما در میون بزارم

    من هر روز صبح دخترم رو آماده میکنم و اون با پدرش میره مدرسه و دختر کوچکم رو هم میبرن مهد .امروز دخترم زیاد سرحال نبود و خلاصه یک ربع دیرتر با حالت نه چندان خوبی آماده شد یعنی سه بار موهاشو بازکردم دوباره بستم هی میگفت بی ریخت شدم دوباره ببند. دو بار جورابش رو پوشید دوباره درآورد خلاصه داستانی بود و پدرش هم دید اون نیومد گذاشت رفت . من به خاطر مسافت طولانی خونه ما تا مدرسه دخترم و اینکه اگه من باید میبردمش مدرسه کلا نیم ساعت دیرتر به محل کارم که یک شهر دیگه هست میرسیدم خلاصه اولش عصبانی شدم و کمی باهاش داد و بیداد کردم اما همانجوری که از استاد یاد گرفتم دیگه نه باهاش بحث کردم و نه کار دیگه ای فقط سکوت کردم ( یک مدتی هست که خیلی صبورتر شدم و دیرتر عصبانی میشم ) خلاصه آماده شدم که ببرمش مدرسه و با خودم گفتم که نباید با این اتفاق امروزم خراب بشه و با خودم گفتم که این اتفاق بهونه ای شد :

    – که من امروز وقت بیشتری رو با دخترم بگذرونم

    – بتونم پیاده روی بیشتری داشته باشم

    – امروز بیشتر از روزهای دیگه به فایلهای استاد گوش میدم

    و جالبه که همه این اتفاق ها افتاد و من آرامش خوبی داشتم و اگه مثلا قبلا این اتفاق میفتاد باید در طول راه مدام دخترم رو به خاطر رفتارش سرزنش میکردم و با شوهرم هم دعوام میشد که چرا بیشتر منتظرش نموند و …..

    وقتی رسیدیم سر کوچه دیدم کلی آدم به صورت نامنظم وایسادن که سوار تاکسی بشن ذهنم داشت شروع میکرد به غر زدن اما من ساکتش کردم بعد هنوز چند ثانیه نگذشته بود که یک تاکسی با اینکه مسافرای زیادی بودن اما مارو سوار کرد و با اینکه خیلی کم پیش میاد که تا آخر مسیر ببره ( باید دو کورس سوار تاکسی میشیدیم ) ولی ما رو تا سر کوچه برد بعد سر کوچه مدرسه دخترم معلمش رو دیدیم و اون رو تا مدرسه برد و من همون سر کوچه ازشون جدا شدم .

    خلاصه با اجازه ندادن ورود افکار منفی به ذهنم این همه اتفاقات خوب برام افتاد .

    یه چیز جالب دیگه :

    من امروز ناهار تنهایی رفتم رستوران اداره تا نهار بخورم . امروز میوه همراه ناهار، سیب میدادند و من فراموش کردم سیبم رو بگیرم و موقعی متوجه شدم که نهارم رو خورده بودم و میخواستم ظرفم رو ببرم بزارم . با خودم گفتم که برم بگم سیبم رو یادم رفت ببرم اما گفتم نه خجالتم میاد اما دوباره به خودم گفتم چون خجالتت میاد باید بگی اما دوباره با خودم گفتم اونها خودشون به من میگن که سیبم رو یادم رفت ببرم و سیبم رو به من میدن .

    جالبه که دقیقا دقیقا این اتفاق افتاد و وقتی ظرفم رو بردم مسئول سرو غذا به من گفت که سیب تون رو یادتون رفت ببرین .برام جالب بود . چون موقع سرو غذا سرش شلوغ بود و بعید که متوجه شده باشه

    از این اتفاقات برای خودم و اطرافیانم زیاد افتاده مثلا همکارانی که زیاد غر میزنن و اتفاقات زیاد جالبی براشون نمیفته و یا افرادی که امروز توی تاکسی بودم و میشنیدم که حرفای ناامیدکننده میزدن گاهی اوقات به خودم میگم چرا من هنوز هم دارم اینها رو میبینم و میشنوم و دوباره به خودم میگم برای اینکه اثراتشون رو هم ببینم و برام ثابت بشه که فکر بد = احساس بد = اتفاق بد و فکر خوب = احساس خوب = اتفاق خوب

    از اینکه طولانی شد ببخشید اما دوست داشتم که با شما هم درمیون بزارم و بگم که چقدر اتفاقات خوبی داره برام میفته هرچند کوچک اما من خیلی حالم خوبه خیلی .

    دارم جعبه آرزوهام رو که تمرین جلسه اول آفرینش هست رو با یکی از آرزوهام پر میکنم که آرزوی بزرگ من تو زندگی هست و بعدا میام و از اون هم براتون میگم .

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 185 رای:
    • -
      رضا قربانی گفته:
      مدت عضویت: 3626 روز

      سلام سرکار خانم فرج پور. من الان داشتم کامنت های شما را مطالعه می کردم. چقدر زیبا گفتین.البته برای من هم مشابه همین موارد زیاد اتفاق افتاده بود ولی خب اون مواقع من زیاد قوانین را نمی دونستم. به هرحال خیلی انرژی گرفتم.ممنون با احترام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        سیرا فرج پور گفته:
        مدت عضویت: 3576 روز

        سلام به شما آقای قربانی

        دیدگاه شما باعث شد که نوشته خودمو دوباره بخونم .

        با خوندش رفتم به روزهایی که تمام توانمو گذاشتم برای پیشرفت ، موفقیت ، پذیرفتن و عبور از وضعیتی که داشتم .

        روزهایی که با تمام توانم روی خودم کار میکردم .

        نتایج خوب زیادی هم از این کار کردن روی خودم به دست آوردم البته اون نتایجی که ناراحتم کرده باعث شده خودمو بهتر بشناسم .

        خدارو شکر .

        البته دیگه خبری از این اتفاقات توی زندگیم نیست و زندگیم روی روال خوبی افتاده که خیلی خیلی ازش راضیم .

        خوشحالم که نوشته هام باعث خوب شدن حال دوستان شده .

        براتون بهترین ها رو آرزو دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ابوالفضل اولیائی گفته:
      مدت عضویت: 2307 روز

      سلام سیرای عزیز

      واقعا خوشحالم که تونستید ذهنتون رو برای بحث با دخترتون و همچنین دیر رسیدن به محل کارتون کنترل کنید و چقدر خوب این کار رو انجام دادید. و چه عالی پاداش گرفتید. خیلی خوبه که نجواهای ذهن تون رو متوجه میشید و چقدر عالی سعی می کنید از دریچه قانون بهش نگاه کنید

      خیلی ممنون که این تجربه تون رو به اشتراک گذاشتید .

      موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسین محمدپور گفته:
      مدت عضویت: 1693 روز

      من از این کامنت ها بیشتر میخوام خدایا بفرستتتت چون قانون رو بیشتر و بیشتر باورش میکنم من تو خدمت مثلا موقعی که دیر میفرستن مارو خونه بعثی موقع ها عصبی میشم کلی وقتی که قانون یادم میاد میگم تین به نفعرمنه و اتفاقاتی رخ میده که من یه چیز جالب یاد میگیرم تو همون دوساعت دیر رفتنه خدایاا یعنی همه چی همینه ؟ از شما هم خیلی ممنون و سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      بازیار گفته:
      مدت عضویت: 883 روز

      سلام خانم فرج پور بزرگوار من خیلی استفاده کردم از متن زیباتون و مخصوصا یادآوری اینکه اگه اول روز با یک اتفاق ظاهرا بد روبرو شدم و ذهنم شروع کرد به غر زدن و درد سر بیشتری درست کردن، تمرین کنم که با ذهنم صحبت کنم تا یک لحظه بد تبدیل نشه به یک احساس بد و یک روز بد.

      اینشالله که خودت و خانوادت تندرست و سعادتمند باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علیرضا یکتای مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1332 روز

      سلام خانم فرج پور

      کامنت زیبای شما را مطالعه کردم، به نکته خوبی اشاره کردی ، که هرچه احساس خوب ولی کوچک و اتفاقات کوچک را قدر بدانیم ، که شروع خوبی هست

      ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 1054 روز

      چقدر متن زیبایی بود

      واقعا لذت بردم از این متن زیبا

      گاهی خواندن همین متن ساده میتونه عمق زیادی از قانون رو یادآوری کنه این فایل نشانه امروزم بود

      که فراموش نکنم باید با تفکرم منفی نگری هایم رو کم تا حالم خوب بشه و این حال خوب تاثیرش رو در زندگی ام بذاره خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Fatemeh Sh گفته:
    مدت عضویت: 3534 روز

    با سلام و سپاس فراوان از استاد بزرگوار و دست مریزاد به ایشان و گروه فوق العاده خوبش.

    امیدوارم همیشه ی ایام سلامت،پیروز،موفق،سربلند،ثروتمند…و در پناه حق باشید.

    استاد عزیز ، شما و گروه خوبتون یه نشانه ی خیلی خیلی بزرگ توی زندگی من و طرفداراتون هستید.امیدوارم این نشانه هر روز پربارتر و عظیم تر به راه خودش ادامه بده و دوستان زیادی رو درگیر خودش کنه.

    با سپاس فراوان.شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    شادی دادگر گفته:
    مدت عضویت: 3572 روز

    بنام وجودی که وجودم ز وجودش گشت موجود.

    باسلام به خانواده بزرگ عباس منش

    فایل تاثیرگذاری بود وبسیار عالی بود. بچه ها من چندماه میشه که کلا تلوزیون و بسیاری از اهنگ ها رو از زندگییم حذف کردم و واقعا ارامش عجیبی وارد زندیگم شده و روحیه شادی دارم وقتی اینا رو از زندگیتون حذف کنید متوجه میشید که چقد وقت اضافه میاریید تا به اتفاقات مثبت زندگیتون فکر کنید اون موقع ست که ترس و دلهره و نگرانی کلا از درونتون میره بیرون و شادی واقعی رو احساس میکنید. همیشه مادربزرگم میگفت قدیما که رسانه نبود دلها خیلی شادتر از الان بود و واقعا الان میفهمم که چقد حرفش درست بود.

    با ارزوی شادی و ثروت و سعادت روزافزون برای همه بچه های خانواده بزرگ عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    مجید داورپناه گفته:
    مدت عضویت: 3825 روز

    با سلام وتشکر ازاستاد عزیزوگروه تحقیقاتی عباس منش بابت این همه تلاش وپشتکار برای اگاهی تمام انسانهای دنیا ازقوانین زیبا ومنظم هستی ……از فایلهای رایگان وبسیار تاثیر گزار واینکه همیشه شاد وپر انرژی هستین بسیار خوشحالم …اگر امکان داره چند تا فیلم وچند تا کارتون معرفی کنین….. بازم ازخداوند که شما رو در مدار من قرار داد بسیار سسسسسسسسسسسسسسسسسسسپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد میم گفته:
    مدت عضویت: 3647 روز

    با سلام خدمت شما استاد گرامی

    امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشید

    بابت این فایل رایگان صمیمانه ازتون سپاسگزاری میکنم امیدوارم ما هم بتونیم روز به روز به وضعیت بهتر و بهتری برسیم تا بیشتر بتونیم از دیگر فایلهای موجود در این سایت ارزشمند بهره ببریم و به هدف نهایی که داریم برسیم ممنونم از اینکه همواره کاربرانتونو با هر وسع مالی که هستن فراموش نمیکنین و آنهارا یاری میکننین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: