باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیل - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

539 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    سلام به استادعزیز ونازنینم.

    باورهای توحیدی علی (ع)دردهای کمیل.

    این فایل نه تنها زیباست بلکه خیلی هم ارزشمنده.چون نگاه انسان روخیلی به باورهای توحیدی بازمیکنه.

    تاحالاچندین بارگوش کردم وهربارازگوش کردنش لذت بردم وهربارپیام جدیدی ازش دریافت کردم.

    فک کنم تاحالادوبارهم کامنت گذاشتم .

    اینبارم شروع به نوشتن کردم تاببینم چی به ذهنم میاد بگم .

    درمورداین قسمتی که استادگفتن فریاد زدنه، اینکه من شیعه ام مهم نیست بلکه عمل مهمه.

    خاستم بگم تودنیای امروزماازاین قبیل آدمازیادشدن .که سینه جلومیندازن که مذهبی هستن وشیعه هستن وبرتری به تمام ادیان دارن وفقط وفقط خودشونوقبول دارن.

    وروزبه روزتعصبشون به این داستان بیشترمیشه ،طوری که به هیچ وجه تونمیتونی بااوناهم کلام بشی.

    هرجا هم که توکاری بهشون نداری ولی اوناباتوکاردارن.

    بقدری بااین مذهبشون اجین شدن که انگارخدافقط این عده ی کم روخلق کرده که منجی عالم بشن وبخان همه روهدایت کنن.

    راسش من ازاولم هیچ کاری به هیچ کس نداشتم ازوقتی هم که باقوانین استادآشناشدم سعی کردم کاری به کارکسی نداشته باشم وهم صحبت وهم کلام بااینجورآدماوحتی باآدمای معمولی نشم.

    فهمیدم هرکسی دنیای خودشومیسازه وهرکسی آزاده که به هر شکل وهرنحوی که خودش معتقده ،خداروبپرسته.

    واینکه درنهایت هرکسی نتایج وپاسخ فرکانسهای خودشو میبینه.

    امایه چیزی جدیدن خیلی اذیتم می‌کنه ولی بازخداروشکرازوجوداستادتونستم کنترلش کنم وحرکت اشتباهی نزنم البته فعلن تونستم مهارش کنم .انشالله که بازم بتونم .

    ما7تاخواهربرادریم .واعتقادات همه ی ما تقریبابه یک شکله .حالادرست یاغلط ،شبیه هم هستیم .که خب بازمن ازهمه به نظرم تفاوت ترم چون کسی مثل استادرودارم که ازطریق استادباخدای خودم بیشترآشناشدم.

    ولی یه خواهری دارم که تهران زندگی می‌کنه درحالیکه بقیه ی خواهربرادرهای من همگی قم هستیم .

    این خواهرم مذهبی بودولی چندسال اخیر مذهبی بودنش خیلی شدیدترشده ،طوری که اعتقادداره دین از سیاست جدانیست .ونمیدونم باچ قشرآدمهایی می‌گرده که تعصبش بی اندازه زیادشده .

    هروقت میادقم وجودش بقدری انرژی منفیه که حال هممون خراب میشه.

    بی نهایت سختگیره واجازه ی هیچ کاری به کسی نمیده مگراینکه طبق شرایط وضوابط دین اون باشه.

    من بااین چیزاش مشکلی ندارم چون هیچ ربطی به من نداره .ویادگرفتم در مقابلش سکوت کنم .اماهرباری که میادومیره ،اخلاق پدرومادرم وتوقعاتشون نسبت به مابخصوص منی که ازهمه بزرگترهستم زیادمیشه ومن متوجه میشم خیلی غیبت منومیکنن وازدست من ناراحتن ،چون ب نظراوناحجاب من مشکل داره چون چادرسرم نمیکنم .

    متاسفانه پدرومادرمن ازاون دسته افرادی هستن که کل دین رودرنمازخوندن وحجاب می‌دونن وبس .

    هرکسی این دو موردروداشت ازبهترین بنده های خداس واگرنداشته باشه،ازدین خارجه.

    حالاپدرومادرمن تواین سن عذاب وجدان گرفتن که چرانتونستن منوخوب تربیت کنن که من محجبه باشم .

    پیش خودمم زیادنمیگن چون خداروشکرحواس من به قوانین هست.ونمیدونم چه جوری هستش که پیش خودم‌بازگونمیکنن ولی متاسفانه خواهر کوچیکم گزارش خونه ی بابام رامیده .

    بازم به همه ی ایناکارندارم چون من مسیرخودم رومیرم .چیزی که کمی نگرانم کرده ودچارتردیدهستم اینه که من به عنوان فرزندش حقی نسبت به پدرومادرم دارم؟اینکه من نسبت بهشون احساسم خوب نیست وتمایل ندارم برم دیدنشون آیاکاراشتباهیه؟

    من این حق روبه خودم میدم که اگه کسی به من بی احترامی کنه حتی اگه پدرومادرم باشن ،من ازشون فاصله بگیرم و هروقت که احساسم بهشون خوب شدبرم خونشون .من که تمایلی ندارم باهاشون بحثی کنم چون بی فایدس .ولی اعتراض خودم روکه میتونم ازاین طریق نشون بدم.

    تواین سالهاهرباری که همچین اتفاقاتی افتاده با،رفتارم اعتراض خودم رونشون دادم.

    راسش چون خودمومیشناسم ومیترسم نتونم خودموکنترل کنم وصدام بالابره ،ترجیح میدم سکوت کنم واگرنه خیلی ضایعس که پدرومادرمن مثل بچه هابشینن ودرموردمنی که توجمعشون نیستم صحبت کنن ورفتارهای منوتجزیه تحلیل کنن .

    فقط اگر بدونم من بااین رفتارم که فاصله گرفتن ازشونه ،مرتکب گناه یااشتباهی نمیشم خیالم راحت میشه.

    به خواهرمم میخام بگم دیگه نیادبه من حرفی بزنه.

    من توخونم هیچ توجهی به کارای اوناندارم واجازه نمیدم حالم خراب شه ولی وقتی خواهرم میادگزارش خونه ی بابامومیده ،تواون‌لحظه یه کم به هم میریزم .

    جالبه مدام حجاب ونمازخوندن اون خواهرمو،توسرمن میکوبن.

    ماخانواده ی خوبی بودیم اماوجوداین خواهرمذهبیم داره ماروازهم میپاشونه.

    خواهرم میگه وظیفه من امریه معروف و نهی ازمنکرتوجامعس .واگرنه بندگیموبه خداثابت نکردم.

    جالبه نمی‌دونم چرااینجورافراد،انقدتلخ ب نظرمیرسن ومن هیچ انرژی خدایی تووجوداینادریافت نمیکنم.

    نمی‌دونم خداکجای دلشونه که انقدسنگشوبه سینه میزنن ولی توعمل فقط مردم آزاری میکنن.

    من که جزدیکتاتوری هیچی نمی‌بینم.

    نمیدونم کارمن چقدردرسته ،ولی هرچی وهرکی که هستم به هیچ کس کاری ندارم .

    می‌دونم اول راهم .تازه فهمیدم من در مقابل خداوندعاجزهستم .واقعن همیشه ازخداخواستم ومیخام که راه درست رونشونم بده.

    من چکارکنم که احساساتم وعملکردهام بااین افرادفرق داره.

    چ جوری یه سری ازکارهاروبه خودم تحمیل کنم که انجام بدم .

    خب اگه بهم لذت میداد،منم انجام میدادم ولی وقتی نمیده چکارش کنم .چندسال خودم وذهنمواسیراین موضوعات کردم و هیچ اتفاقی نیفتاد .

    چقدربه خاطراحساس گناه ،ازمسیرخارج شدم و گفتم بی خیال من درست نمیشم .وبه خاطراین دوست نداشتم آدم خوبی باشم .

    ولی حالا که رهاهستم ودلم میخادخودم به درک هرچیزی برسم بعد انجامش بدم .حالم خیلی بهتره واحساس خوبی دارم.

    منی که همه ی اتفاقات زندگیم بااین احساسم شکل میگیره چرابیام دوباره رفتارهای تقلیدی وکارهای تکراری روانجام بدم.؟!واقعن اگه به منم لذت میدادمنم انجام میدادم.

    من میگم تویی که نمازوداشتن حجاب بهت لذت میده ،کسی بت نمیگه بی حجاب شو یانمازنخون .چون توداری لذت میبری ماکه به توکاری نداریم ،پس توهم کاری به مانداشته باش.

    به قول استادحرف قشنگی میزنه که میگن ببینیدآیانتایج زندگیهاشون خوبه ؟نه من که چیزی جز احساس بدنمیبینم .

    جالبه خواهرم ،تمام اتفاقات بدزندگیشومیزاره پاحساب امتحان خدا.وبااین حرف خودشوآرو‌م می‌کنه .

    خداروشکروقتی مشکلی توزندگی ماهامیفته ،دنبال حل مسئله ازریشه میگردیم و صورت مسئله روپاک نمی‌کنیم .وروی هیچ کس جزخودمون زوم نمی‌کنیم .

    من لطف خداروتوزندگیم خیلی میبینم .اگه تاحالامشکلاتی توبعضی ازمسائل می‌دیدم ،متوجه شدم ایرادازمنه .

    من دست وپای بیخودی برای رفع بعضی ازچیزهامیزدم که ازآیندش خبری نداشتم .

    توکامنتهای فایلهای دیگه هم گفتم که امسال میخام صدخودموبرای زندگیم بزارم وتاجایی که میتونم مثل استادعزیزم عباس منش زندگی کنم .

    باورهاوافکاری مثل ایشون داشته باشم .می‌دونم که ایمانی مثل ایشون روندارم اماازخداخاستم تومسیرهدایتم کنه .منم که دارم وظیفموانجام میدم.

    میخام دنبال اهدافی درست و خوب برم.

    تاحالاشم اهدافم اوکی بود،ولی من تلاش صدخودمونزاشته بودم وهنوزتویه جاهایی سیرمیکردم‌که خیلی مسخره بودانگارمیخاستم سر خداوقوانین کلاه بزارم .نگوقوانین جهان خیلی زرنگ تر،ازمنه.

    وتامسیردرست رانرم ،به هیچ جاوهیچ چیزی نمیرسم.

    طبق باورای ایرانی هاامشب شب اول قدربود.

    من به اینکه واقعن امشب چ شبی هستش،اعتقادی ندارم.ولی اینومیدونم که امشب خیلی هاتوفازمثبت هستن وسیم ارتباطشون باخداوصله واین حس خوبی بهم میده.ب همین جهت شرکت کردم.

    اتفاقامادرمو،یه هفته ، بودندیده بودم .خیلی محترمانه به خاطرش بلندشدم ،دست دادم وحالشوپرسیدم.

    موقعه اومدن چندتابوسشم کردم .گفت باهام قهرکردی؟گفتم نه عزیزم.

    توضیح دیگه ای هم ندادم.

    ازاینکارخودم‌ خوشم اومد،باوجوداینکه این هفته کلی غیبت منوکرده بودن ولی برای من مهم نبودواحساسم بهش بدنبود.

    خوبه که آدم یادبگیره درست ازخودش وافکارش مراقبت کنه.

    بدون کینه ورنجش ازکسی.

    می‌دونم هرچی درمسیرخداباشم ،لطف خداوندبیشترشامل حال منه.

    توتعطیلات عیدچندتاپیام ازاقوام گرفتم که شایداون لحظه ناراحت کننده بودولی وقتی درموردش فکرکردم ،متوجه شدم من هنوز ایرادهاواشتباهات آشکارو واضحی دارم که حواس خودم‌بهشون نبود.به همین جهت تصمیم گرفتم امسال بهتر عمل کنم .

    من اینوخیلی قبول دارم که خداوندفقط خیربرای ماانسانهامیخادواگرشری هست ازجانب خودمونه.

    این ماهستیم که بهشت وجهنم روهمین دنیابرای خودمون می‌سازیم .

    امشب به خاطرخیلی از داشته هام بخصوص توروابط با همسرم که اصلن قدرشونونمیدونستم،سپاسگزاری کردم.

    تصمیم گرفتم ازاین به بعدب خاطرآسایش وراحتی که ازطرف همسرم دارم ازش تشکرکنم .

    خیلی وقتافکرمیکردم وظیفشه.اماحالافهمیدم که لطفشوبه من نشون داده.

    خوب میبینم که هرچقدر من درست اززندگی میکنم ،همسرم بیشترانگیزه وانرژی میگیره که تومسیرباهم باشیم .چون ایشون هم استادروقبول دارن منتهی توفایل گوش کردن تنبل هستن.

    ولی خوب بلده ادای منودربیاره وزمانی اینکارومیکنه که ازمن احساس رضایت داره.

    توقع خاصی ازمن نداره فقط میخادمن دوسش داشته باشم دیگه هیچی ازمن نمیخاد.اینکارش ایرادداره ولی انقدرغرقه توش که هیچ توضیحی رومتوجه نمیشه .منم بدون کنترلش ، رهاش کردم ونمیخام اصراری به تغییرش داشته باشم.

    البته منم بی دلیل تاقچه بالابراش میزاشتم .امادارم روی خودم کارمیکنم تاتغییربنیادین کنم .اصلن بشم یه ناهید دیگه .نه اینکه همسرم ازم راضی بشه .

    به خاطرخودم که ازروابطم لذت ببرم.

    افکاروباورهایی که استادتومبحث روابط توضیح دادن روخوب یادگرفتم .گفتم که یه کم بی جهت ازروی مرض با همسرم خوش رفتاری نمیکردم.

    جهان باید،ادبم میکردکه دستش دردنکنه اینکاروکرد.

    منم زودمتوجه شدم وبرگشتم توجاده اصلی .

    فعلن که خوب شروع کردم .امیدزیادی دارم.

    میخام جای ترسهاونگرانی هام خداروجایگزین کنم .برای بدست اووردن باورهای توحیدی به ایمان زیادخدااحتیاج دارم.

    می‌دونم تاچشم به هم بزنم سال تموم شده ،حداقل نتیجه ی این ایمانم میخام ببینم چی میشه.؟

    هرچی روخودم‌حساب وا،کرده بودم ،تموم شد.میخام روخداحساب واکنم اونم همه جوره .

    هم توروابط هم توثروت هم توسلامتی هم توهمه چی .خودم ازنقطه ضعفهام خوب آگاهم پس روی اونهابایدبیشترتمرکزکنم.

    به قول استاد اگه باورم نمیکنی که همه چیزرومیشه راحت بدست اوورد،امتحان کنیداگه نشددوباره برگردیدتومسیرخودتون .

    منم میخام امتحان کنم .خیلی کارا،روپیش کسی بگی مسخرت میکنن امامیخام محک بزنم ،چون ایمان دارم مسیری که استادرفتن ،مسیررسیدن به تمام خواسته هاس.

    استادجونم امشب خیلی یادتون کردم.

    دعای جوشن کبیرازدعاهای دلنشینیه که من خیلی دوسش دارم .

    هروصفی ازخداکه میشدتودلم میگفتم عباس منش میگه ها.من زیادجدی نمی‌گیرم..

    خیلی لذت بردم .من این شباروطبق اصول خودم برگزارمیکنم .

    وبه ندای قلبم گوش میدم وکاری به اینکه کی چکارمیکنه کی چکارنمیکنه ،ندارم.واقعن ارتباط باخدا،یه موضوع کاملن شخصیه .

    به خدا هم گفتم میخام چ کارابکنم ،ازش خاستم حواسش به من باشه.میدونم که هست .اگه من شیطونی نکنم.

    خداروشکرمیکنم که احساس خوبی دارم .

    امیدم به همه چی خیلی زیاد شده .نشونه های خوبی میبینم .همه چی خوبه همه چی عالیه وقتی من عالی باشم.

    حیفه که قدرلحظات روندونیم .

    میخام عاقلانه تر به موضوعات توجه داشته باشم .

    ممنون وسپاسگزاراستادهستم که کل مسیرروازایشون یادگرفتم وادامه خواهم داد.

    من به تنهایی ،هیچ کاری نمیتونم انجام بدم .

    اراده وحرکت ازمن .

    نشون دادن مسیرازاستاد.

    هدایت هم ازخدا.

    عاشقتم استادجونم به امیداینکه ازدعاهای دیگه برامون فایل درست کنید که وقتی اززبون شمامیشنویم خدایی یه مزه ی دیگه میده .من که به درک و فهم بهتری میرسم وواقعن لذت میبرم.

    قربونت بشم که انقدباکمالاتی عباس منش عزیزودوست داشتنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم!

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر…

    خداوندی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت من می باشد…

    امروز لحظه ایی هست،’.. که روزها از خواندن تک به تک نوشته های دوستانم..فارغ شده ام…

    و لطف خداوند شامل حالم شد که با شروع این سفرنامه چه برکتهایی از خداوند دریافت کنم و چقدر در بیزنسم موفق بشم!…و چه درهایی از باورهای شرک امیز را در درونم پیدا کنم..

    حقیقتا دقیقا چند ماه پیش.نسبت به این فایل خیلی باورهای اشتباه داشتم…ولی امروز به این درک رسیدم…همه ما انسانها راز خوشبختیمون اینه،’که در مسیر درست قرار بگیریم!و از قوانین خداوند به نحوه درستش استفاده کنیم..

    خارج از نگاه جامعه!

    خارج از تفکر جامعه!

    خارج از باورهای اکثریت مردم..

    حقیقتا منم نسبت به دینم خیلی باور نادرست داشتم…و با این تفکر که واقعا برای من تکاملی بود..لطف خداوند شامل حالم شد…که دیدگاه علی (ع)رو با دقت بیشتری گوش بسپارم..بدونم علی خالص از عشق الهی بوده…

    و اون هیچ قدرتی از خودش نداشته..حتی نسبت به پیامبرم همین دیدگاه رو داشته…که ما فقط خودمون مسئول زندگی خودمون هستیم..

    هر کسی میخاد هدایت بشه خودش میخاد هدایت بشه ..و اون شخص تو مسیر درست قرار میگیره…و درهای لطف رحمت ،’پروردگار وارد زندگیش می شود! …

    چقدر یه انسان با دیدگاه توحیدی میتونه،’ خوشبخت بشه!خوشبختی که فقط با ایمان و توکل انجام میشه….

    امروز صبح،’ با هدایت الله و خوندن ایات زیبای قرآن..نور الهی روی تک به تک ایات مهم و اصل برام روشن میشد…و خداوند با نورش مهر تایید را بر دلم می نشاند و باهام صحبت میکرد…

    کل هدایت من.آیات قرآن با نور الهی هست!…خودش از این طریق باهام صحبت میکنه..اینروزا مخصوصا این نور الهی بیشتر بهم استقامت میده این مسیر رو ادامه بدم!خدایا هزاران هاااااااا بارهاااااااا شکرت….سپاسگزارم..

    …………….. ایات الهی ،’صحبت خداوند با منه،. بنده محتاج خودش!…

    وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى [5]

    و به‌زودى پروردگارت آن‌قدر به تو عطا خواهد کرد که راضى شوى….خوشنود شوی.(خداوند میگه راضیت میکنم.)

    ٱلَّذِی یُؤۡتِی مَالَهُۥ یَتَزَکَّىٰ

    همان کسى که مالش را [در راه خدا] مى‌دهد تا پاک شود

    و آیه زیبای شرح!

    آیا سینه ات را گشایش ندادیم.

    و بار گرانت را فرو ننهادیم

    همان که پشتت را شکست

    و آوازه ات را بلند نکردیم.؟

    پس به راستی با هر دشواری آسانی است!

    آری بی شک با هر دشواری آسانی است

    هنگامی که ارامش یافتی باز خود را وادار!

    و مشتاقانه به سوی پروردگارت توجه کن..بهش متصل شو…

    ….

    همه چیز خداونده…هر چقدر نظر میکنم به روند زندگی ام و اتفاقات زندگیم..نمیدونم از کوچکترینش تا بزرگترینشو کردیت بدم بخودم!…

    از لحظه که شروع به تعقییر بیشتر میگیرم..درها یکی پس از دیگری برویم باز میشه…

    و زندگی من در تمامی جنبه ها لذت بخشه…من ارامش دارم…واقعا هیچ دوستی مثل خداوند نمیشه!…

    خداوندی که تمام جهان و هستی در دستشه…خداوندی که تمام نعمتها و ثروتها در دستانشه…اگه یه لحظه درهای امید برومون بسته بشه هیچ سر پناهی بجز خداوند ندارییم…

    .انسانی که در گمراهیه همجوره حالش بده!

    انسانی که غرور منیت وجودشو میگیره زیر چرخ دنده های جهان له میشه…

    چقدر علی (ع)بزرگوار بودن که فقط تو این ایات داره عجز و ناتوانی خودشو بخداوند ثابت میکنه…

    چقدر این دعا از زبان استاد شرح شد زیبا بود…الله اکبر…

    چقدر این فایل داره ما رو غربال میکنه…و به ما میفهمونه ما در برابر بزرگی خداوند هیچی نیستیم…

    چقدر افراد برام کوچیک میشن…حدودا چند روز پیش طبق هدایت الله بجایی هدایت شدم..یه صحبتی باید میکردم..همون لحظه گفتم خدایا من هیچی نمیدونم من عاجزم خودت کمکم کن.همون لحظه با اشاره از ته دل بخداوند گفتم..

    همون لحظه این شخص در برابر حرفهام تسلیم شد…و کارم هون لحظه انجام شد…

    خدای من! من چقدر گذشته ام نسبت به تو که دردرونم بودی شرک میورزیدم.چقدر ادمها و اداره جات و کارمنداش برام،’ اشخاصی بزرگ بودن.هر موقع ازشون کمک میخاستم..ناتوانی خودمو در برابرشون میدیدم..چقدر منو له کردی ..چقدر درسها رو بهم نشون دادی…

    حالا هر چقدر داره ذهنم یه سوراخ پیدا کنه..تا منو برگردونه به گذشته…دیگه حریف قلبم نمیشه ..

    آه خدایا !…من چی بگم از بزرگیت…چقدر بها های من..باعث شد..تا اطرافیانمو روی سرم شیرک کنم…مثل زنبوری که چوب میکردم تو لونشون…چقدر درد کشیدم..

    چقدر نتایج زندگیم گواه بر همین اعمال شرک امیز بود…

    منم دارم برای خودم دعای کمیلی میسازم…دعایی که خودم ساخته بودمش…

    چیزی که سالها عجز ناتوانیم را در تمامی جنبه ها چشیدم…

    فقط یچیزی منو سوق میداد به این تجربیات توحیدی…اونم ناامید شدن از بتهایی که میپرسیدمشون…

    دیگه خسته و کوفته شده بودم..از بس میخاستم همرنگ جامعه بشم..جامعه ایی که از گذشتگانم به ارث رسیده بود…

    و لطف خدا شامل حالم شد..که امروز در راه توحیدی قدم بردارم.و ناتوانیمو و محتاج بودنمو در برابرت عرضه کنم…و بگم خدایا من نیاز به ارامش دارم.من نیاز یه چیز با ارزشم..اسمشو نمیدونم.خدایا هر دری زدم که نتایجم درست بشه…دیدم نشد..از اونبر که نشد..هیچ… و منو در درونش غرق کرد…

    خدایا اهدنا الصرات المستقیم…

    و مدام اونروزهای پر از اشوب بودم.و سوره حمد میخوندم..ولی معناشو درک نمیکردم.فقط میدونستم اون خدا که تو اسمونهاست بهم کمک میکنه…

    و خداوند دستمو گرفت..آورد گذاشت تو این بهشت..از همون روزهای اول بلند بهم گفت برو سر توحید..

    همون روز اول فقط میخاستم وجود خودمو بشناسم.که چه کسی می باشم!؟

    میخاستم وجود خودمو در دنیا بشناسم!

    من چه کسی هستم و چرا باید این اتفاقات و این بلا ها و قربانیها بر سرم ریخته بشه…

    و از اون به بعد..توحید پله به پله یکی پس از دیگری برام روشن شد..

    هر چقدر به خودشناسی میرسم هر چقدر بیشتر حالیم میشه بیشتر بیشتر خدا رو میشناسم..بیشتر میدونم من ناتوانم من فقیر خداوندم من محتاج این شخصم!

    هر چقدر میگذره بیشتر میدونم عاجزم و نمیتونم خودم با ذهن دربه در گشته ام.به خاسته ام برسم..و میدونم تنها

    و میدونم تنها …

    تنها ابزار من دعا و تسلیم در برابر خداوند هست..و من از تمام وجودم.بگم خدایا تو بهم کمک کن.من هیچی نمیدونم..واقعا نمیدونم!…

    خداوندم ای بهترینم هدایتم کن که همیشه بیشتر محتاج تو باشم!..

    همیشه در برابر تو تسلیم باشم..

    و با خودم مدام مرور کنم.درهای رحمتت فقط با لطف تو باز میشه…

    مثل یوسفت.در اون شرایط گفت خدایا من بسوی تو پناه میاورم.و درها رو برویش باز نمود تا در برابر شیطان تسلیم نشه..

    چند شب پیش بخاطر یکی از کارهای نادرستم خواب شیطان رو دیدم.و تو خواب خداوند اون اعمال زشتمو که اون باورم بود بهم نشون داد بازم بهم گوشزد کرد…و من داشتم راه ناصحیحشو میرفتم!…

    چون حقیقتا سالیان سال من داشتم این باور زشت نادرست رو با خودم حمل میکردم.چند بار خداوند بهم آلارام داد..ولی این الگو،’ مدتش زیاد شد ولی ادامه داشت…

    همون دعایی که در این دعا میگه و لطف و مهربانی خداوند شامل حالم شد تا سعی کنم دست از اینکار بردارم..لطف خداونداومد،’…. سردسته بزرگ این شیطان نابود شد…و رفت پی کارش….

    و تکه هاش هنوز تو وجودم بود..و اون تکیه ها داشت منو تشویق میکرد برای انجام اون کار بزرگ…

    فقط گفتم خدایا کمکم کن که دست از اینکار بردارم..و خداوند بهم کمک کرد…

    فقط میخام بگم خدایا یه لحظه هم منو بحال خودم واگذار مکن..وقتی روی ذهنم حساب باز میکنم همجوره منو از یاد خودت دور میکنه!….خدایا کمکم کن که ثانیهام اسم بزرگیت بر زبانم جاری باشد.

    و همیشه و در همه حال ستایش،’ تو را بکنم!

    چون تنها امید من فقط تویی!…

    چون تمام وجودم ،شوق روی تو می باشد.

    چون تمام من تویی…

    خداوندم ازت سپاسگزارم که این دعای توحیدی را با درک واضحتری بهم فهموندی.تا بدانم خارج از باورهای دینی ام…بسوی تو بشتابم.و بدون هیچ کتگوری که فقط بزکها می باشد.تو را با زبان یکتاپرستی بستانم!

    خدایا من تو یکی هستیم..خدایا من بدون تو هیچی نیستم!…من قلبی پر از عشق به تو دارم..اگه این عشق پایدار نباشد ،’تپشهایش از کار می افتد…و ذهن من نمیتواند کارکردی خوبی رو خودش،’ بتنهایی بارگذاری کند…

    خدایا تنها تو را می پرستم و فقط از تو که ربمی سرورمی پروردگارمی یاری می جوییم..

    خدایا ما را در مسیر راست پایدار کن..راهی که فقط نعمت و برکت و احساس خوب می باشد..و مرا از گزند شیطان دور کن!الهی امین یا رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      اقلیما احسانی گفته:
      مدت عضویت: 1535 روز

      دوست عزیزم سلام به شما

      و همه ی دوستان

      کامنتتون واقعا نشات گرفته از یک گفتگوی درونی با خداوند بود . از اون جنس کامنتهایی که حس کردم بعد از نوشتنش احساس سبکبالی داشتید . تحسینتون میکنم برای نگاه ارزشمندتون . و لذت بردم .

      در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سرشار از ارامش الهی باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
        مدت عضویت: 1319 روز

        سلام و درود بشما دوست عزیزم..

        این پیام من برای 26شهریور ماه هست..نزدیک الان یکماه ازش میگذره…چه همزمانی روز بعد 26هست..

        این یکماه چه درهایی خدادند تو زندگیم برام باز نمود چه هدایتهایی درک کردمو عمل کردم..

        امروز تو،جایگاهی هستم که زبانم قاصره از اینهمه سپاسگزاری…

        بخدا بخدا بخدا!…کلاممم کم میاره..اون نوشته من.برام یه مروری از کارکردم بود…

        الان دیگه من اون ادم چند ماهمم نیستم .

        چه گشایشی…..

        نمیشه بیانش کرد..

        من عاشق زندگی،’با عملکرد عالی هستم.نمیگم خیلی خوبم.چون ما تو دنیا..هیچ وقت کامل نمیشیم…

        کامل فقط خداست..ولی خیلی خوشحالم نحوه تفکرم نحوه هدایتهایی که بهم میشه…هر روز متفاوتر..

        هر چقدر که میگذره …

        باوری که من دارم…و تو نوشته هام میگم…

        که هر چقدر که میگذره بیشتر میدونم که نمیدونم.

        واقعا ما در برابر الهاماتی که میشیم..اصلا قبلا عقلمونم نمیرسیده..اون اتفاقات گذشته آینده…بهش پی میبری..برات خیلی عالی و خوب بوده..

        خیلی سپاسگزار خدادندم که هدایتم نمود بنده اش باشم..

        بنده ایی که عزت نفس بالا داشته باشه..و تو مسیر راست ادامه بده..و کم نیاره حتی وقتی شرایط یکم سخت میشه..

        که حتی اون سختی برای بزرگتر شدنش بوده…

        واقعا درک با فهمیدن زمین تا اسمان متفاوته…

        وقتی درک میکنی و میدونی برات خوبه…عمل میکنی..

        ولی فهمیدن بدون عمل…هیچ تاثیری نداره..

        خیلی سپاسگزار خدادندم که با رساندن پبام شما..منو برگردوند..که بیشتر بهش توکل کنم..و با عزت نفس بالا تو مسیری که هدایت شدم استقامت داشته باشم و ادامه بدم…

        چون این مهمه که باید ادامه بدییم و کم نیارییم. تشکر از شما!

        به امید بهترینها برای شما!بردار عزیزم.!…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          اقلیما احسانی گفته:
          مدت عضویت: 1535 روز

          درود ها . فاطمه جان واقعا لذت بردم و تحسین کردم تغیراتی که در شما رخ داده و همچنین هدایت ها و الهاماتی که دریافت کردین رو . امیدوارم باز هم با کامنتهای انرژی بخشتون روبه رو بشم و حس خوبی که گسترش میدین رو دریافت کنم

          در پناه الله سرشار از ارامش الهی باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    میلاد نادری گفته:
    مدت عضویت: 3573 روز

    از دعاها- به ویژه دعاى کمیل- چنین پیداست که: بنده باید تمام همّ و غمش را در جهت بخشیده شدن گناهان به کار بندد و براى گناهانش هر چند هم که ناچیز و کوچک باشند طلب آمرزش کند.

    لذا در این جملات مشاهده مى‏کنید که حضرت على (ع) نیز بر این مطلب اصرار مى‏کند و حتى در ضمن درخواست وفور نعمت، آمرزش گناهان و پوشش خطاها را هم در ردیف آن‏ها بر مى‏شمارد و این بهترین و بالاترین آرزوى بنده خوب خداست.

    امیدواریم خداوند تبارک و تعالى همه ما را مورد بخشش خود قرار دهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    کیمیا قاسم پور گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    به نام خدا

    سلام

    از خدا ممنونم که منو به این فایل زیبا و این دعا قشنگ هدایت کرد

    همیشه این دعاها در مراسم های مختلف خونده میشد و ما که بچه تر بودیم عربی اون رو تکرار میکردیم اما هیچ وقت چنین درکی از این دعاها نداشتم

    این دعا درک خیلی خیلی عمیقتری از خدا بهم داد

    مفهومی مثل رب یا خدا

    تفاوت درک آدم ها از قدرتمند بودن این انرژی که تمام جهانها رو در برگرفته

    تا اینکه فک کنیم فقط خالق هست

    از دیروز به این فایل فکر میکنم

    نزدیک سه بار گوشش کردم و هر دفعه درک عمیقتری بهم میده

    و از گوش جان سپردن بهش خسته نمیشم

    چون وجودم رو تغذیه میکنه

    و روحم تشنه هست

    تشنه این آگاهی ها

    این دعا خیلی آرامش بخش هست

    تمام کلمات خیلی زیبا کنار هم قرار گرفته که اشکم رو سرازیر میکنه

    هیچ شناخت خاصی از شخصیت حضرت علی نداشتم

    فقط به عنوان امام اسمش رو در کتاب های درسیم حفظ کردم

    اما با این دعا شخصیت توحیدی ایشون رو شناختم و به عنوان الگو با خودم یه بار دیگه عهد کردم توحیدی تر بشم

    این فایل تا حالا به چشمم نخورده بود

    اما قربونش برم که منو در زمان درستش هدایت میکنه

    ممنونم ازتون که یه روز تصمیم گرفتین بخونین، تفکر کنین و درک عمیقتری داشته باشین و با اعضا این خانواده به اشتراک میذارید

    کارتون خیلی ارزشمند هست

    خدا همه ما رو به راه راست کسایی به آنها نعمت داده و نه گمراهان هدایت کند

    ❤❤❤

    در پناه رب❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فهیمه رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    سلام استاد عزیزم آااااخ که نمیدونم چطوری باید ازت سپاسگزاری کنم نمیدونی استاد چه حالی دارم آخه خداجونم داری با من چیکار میکنی این چه حال خوبیه که من دارم خدااایا عاااااشقتم که

    استاد مدتیه که حال خوبی نداشتم هرچندروز یه بار یه چالشی برام به وجود میومد که حالمو عجیب بد میکرد البته میدونستم از کجاست ولی جرات برطرف کردنشو نداشتم همین دوسه روز پیش دوباره همون چالشا به وجود اومد وعجیب حالمو خراب کرد واز خدا خواستم که کمکم کنه وبهم بگه که کجای کارم ایراد داره چیو درست نفهمیدم که این اتفاقا هی تکرار میشه برام وحالمو خراب میکه

    آخه من که اینقد دارم رو خودم کار میکنم رو باورام کار میکنم اینقد نتایج خوب گرفتم اینقد تو کارم موفق شدم ودارم پیشرفت میکنم وکلی نتایج دیگه که واقعا تو زندکیم عین یه معجزه بوده که از زمانی که شروع کردم رو خودم کار کردنو نتایجمم شروع شد پس چرا اینو نمیتونم درستش کنم

    خیلی درگیرش شده بودم یه ناخواسته ای که اومده بود تو زندگیم وداشت همه حال خوبمو تحت الشعاع خودش قرار میداد عاجزانه از خدا خواستم کمکم کنه وراه درست رو نشونم بده وایراد کارم رو بهم بگه و تصمیم گرفتم چند روزی سرکار نرم خونه بمونم و بیشتر روی خودم کار کنم وایراد کارمو پیدا کنم ودیروز تمام برنامه هامو مثل اینستا تلگرام واتساپ و هر برنامه ی دیگه ای که داشتمو حذف کردم و گفتم میخوام تمرکزم فقط روی سایت باشه واز خدا هدایت خواستم و شروع کردم فایلای رایگانو از اولین فایل به گوش دادن و دیشب که داشتم قسمتهای مصاحبه با شمارو به ترتیب گوش میدادم متوجه ایرادام توی باورای تو حیدیم شدم آخ که فقط گریه میکردم استاد صبح که بیدارشدم اومدم تو سایت رفتم توی قسمت منو به سمت نشانه ام هدایت کن دیدم این فایل اومده برای من و شروع کردم به گوش دادن واااای که چه حالی شدم دقیقا همین امروز باید این فایل برای من میومد چقد به این حرفا احتیاج داشتم چقد اشک ریختم چقد لذت بردم چقد باید رو باورای توحیدیم کار کنم خدایا شکرت که مثل همیشه راهو بهم نشون دادی چقد الان حال خوبی دارم چقد از تصمیم درستی که گرفتم خوشحالم یعنی فایلای رایگان بینظیرن من دوره عزت نفس راوانشناسی ثروت و راهنمای عملی رو خریدم وتمرکزم رو این دوره ها بود وکلی نتایج خوب گرفتم ولی الان تصمیم گرفتم فایلای رایگانو یکی یکی گوش بدم و واقعا بعد از فقط دوروز گوش دادن نتیجشو گرفتم و میخوام متعهد بشم که همشو با عشق گوش بدم و لذت ببرم استاد واقعا ازتون سپاسگزارم واز خدای خودم سپاسگزارم که منو تو این مسیر الهی قرار داد و هدایتم کرد خدایا شکرت عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    نفیسه صانعی گفته:
    مدت عضویت: 1338 روز

    سلام

    به خودم تعهد دادم که فایل های باورهای ثروت ساز رو گوش کنم و تمرکز کنم

    این فایل دومه

    خداروشکر درخواست کردن رو یاد گرفتم اونم از جان جانان

    وقتی بدونی پیش کی درخواست کنی دیگه نگرانی برا آدم میمونه مگه؟

    خدایا شکرت که راه راست رو بهم نشون دادی

    درخواست کردن از خودش همون راه راسته

    نکاتی ک از این فایل فهمیدم و حس می‌کنم منو خیلی قوی تر میکنه اینه که

    اونجایی که حضرت علی می‌فرمایند خداوندا من در برابر تو ناتوانم

    وای حضرت علی ب خدا می‌گفته در برابرت ناتوانم

    ولی من متوجه این موضوع نبودم

    همیشه میگفتم خودم میتونم خودم بلدم خودم خودم خودم

    و خلاصه این خودم خودم ها منو ثابت نگه‌ داشته‌

    خدایا من درخواست می‌کنم و تو هدایتم کن به‌ چیزهایی که میخوام

    تو خودت میدونی چی بهتره

    من تسلیم تو میشم و با قلبم حرکت می‌کنم تو کمکم کن که صدای قلبم رو بهتر بفهمم

    اون بخشی از دعا میگه اونایی که تو رو قدرت کل دیدن اونا همه چیز دارن

    اصن ترسی نمیمونه دیگ

    خدای من

    یعنی همه تضاد ها

    کمبود ها

    و فشارهایی ک بوده بخاطر این بوده که من تورو قدرت کل ندیدم؟

    من فکر میکردم خیلی بهت ایمان دارم ولی نتیجه زندگیم اینو نمیگه

    خداوندا تو رب منی

    خودت هدایتم کن

    جهنم اون جدایی بین تو و نیروی کله

    تو تو جهنم بودی و نمیفهمیدی

    تضاد هارو می‌دیدی و نمیفهمیدی

    میخای بدونی چقدر با خداوند هماهنگی؟

    خب ببین چقدر آرامش داری

    یالا بگو آرامش داری؟

    یا هنوز داری برای واجبات زندگیت سروکله میزنی

    هنوز نتونستی نیاز های طبیعی ت رو راحت بهشون برسی

    خب هنوز رابطه ت با خدا خوب نیست

    هنوز هماهنگ اون انرژی نشدی

    باور نمیکنی که بتونی زندگی فوق‌العاده ای داشته باشی؟

    چیزی که در باورت نگنجد اتفاق نمی‌افتد

    پس وا بده

    و هماهنگ شو با این انرژی

    که از این جهنمی که‌ واسه‌ی خودت ساخته بودی خلاص بشی

    هماهنگ شو

    آروم آروم

    اینجاست که آرامش به وجودت تزریق میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مرتضی آستاد گفته:
      مدت عضویت: 944 روز

      سلام به شما دوست عزیز نفیسه

      سپاسگذارم به خاطر کامنت تا ثیر گذاری که نوشتین و باعث شد یه تلنگری به خودم بزنم که بیشتر به خدا وصل بشم و ازش درخواست کنم

      استاد توی فایل توحید عملی 6 میگه وقتیکه توحید درست بشه همه چی درست میشه ثروت. و نعمت بصورت طبیعی وارد زندگیت میشه

      من تازه دارم درک میکنم که استاد چی میگفت

      ویه مثالی هم بهم الهام شد راجب این موضوع

      یه آتیش رو درنظر بگیر اگه بهش نزدیک بشی خودبه خود و بدون اینکه کاری بکنی از گرمای آتیش دریافت میکنی و هر چه قدر ازش دور بشی این گرمایی که دریافت میکنی کمتر و کمتر میشه

      خداوند هم که منبع خیر وخوبی و ثروت و همه چیزه هر چه قدر به خداوند وصل بشیم این نعمتها بصورت طبیعی وارد زندکی ما میشه و اگر از خداوند فاصله بگیریم و فراموش کنیم خداوند رو این نعمت و ثروت هم کمتر میشه

      در پناه الله یکتا شاد وسالم و سربلند و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 126

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا به لطف تو این کلمات مقدس رو استاد به زبون آوردن

    اخ که چقدر جون میگیره آدم وقتی فایل توحیدی باشه

    وقتی حرف از رابطه خدا و انسان باشه

    وقتی حرف از ی عشق مقدس باشه

    وقتی با تمام گناها و زشتی ها باز ایمان داری که یکی هست میتونی بهش پناه ببری

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا تو خوب میدانی خداگونه بودن چجوره

    و خوب میدانی انسان گونه بودن رو

    خدایا هرکجا کج رفتم تو گوشمو بپیچون و قشنگ ی اردنگی حسابی بزن

    اشکال نداره تحمل میکنم هر سختی که باشه

    فقط دور نشو

    فقط منو به حال خودم رها نکن

    فقط شیطون رو ازم دور کن

    خدایا هزاران بار شکرت

    اخ که قلب وسیعی میخواد درک این همه عشق پاک و مقدس رو

    خدایا جز تو به هر قدرتی پناه بردم و از همه جا بریده و ناامید

    باز به درگاه فراوانی تو پناه اوردم

    خدایا تو دستانمو محکم بگیر

    خودت گفتی هیچکی نیست جز خودم و خودت

    خودت گفتی دستتو بزار تو دستم

    خودت گفتی توکل کن

    خودت گفتی بسپارش به من

    خودت گفتی من زیر قولم نمیزنم

    خدایا دمت گرم

    خدایا هیچ میدانی ی ذره میرم جاده خاکی فقط امید به تو منو برمیگردونی سر مسیر اصلیم؟

    همش به خودم میگم ساناز

    خدا محافظ قلب توست

    خدا هیچوقت خبر بدها رو به قلبت نمیده

    خدا اون خبری که باعث حال خوبت میشه رو برات میاره

    و این همیشه و همه جا تنها جمله ایست که منو از جاده خاکی از حال بد نجات میده

    و خدایا تا الان هزاران بار معجزه کردی

    معجزه کردی ابروی منو حفظ کردی

    معجزه کردی منو از رسوایی نجات دادی

    معجزه کردی سر سفره من رزق و روزی حلال گذاشتی

    معجزه کردی تمام گره های زندگی منو باز کردی

    معجزه کردی منو از همه زشتی ها و معصیت ها و منجلاب ها نجات دادی

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا من تک تک روزهای یک سال قبلمو یادمه

    و این روزها هم یادمه

    من فقط ی جمله میدونم

    اونم خدایا هزاران بار شکرت

    خدای معجزه ها

    تو همیشه برای حال خوب من برای پیشرفت من سنگ تموم گذاشتی و همیشه هزاران قدم جلوتر از من رفتی

    خدایا دمت گرم

    خدایا من تمام خواسته هامو به بهترین شکل ازت میخوام و تو رو هم به بالاترین سطح میخوام

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    سلام بر شما دوست عزیز

    ناتوانی علی (ع) در مقابل رب است و نه در مقابل دیگران. هر چقدر در مقابل رب ناتوان تر باشی عزت بیشتری خواهی داشت و هر چه در مقابل دیگران خود را ناتوان ببینی در ذلت بیشتری خواهی بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    محمد امین انوری گفته:
    مدت عضویت: 2240 روز

    با ابراز تشکر و قدر دانی همیشگی از جناب شما؛ استاد “عباس منش” عزیز !

    استادی که از هر حیث شأن استادی را هم در حصول دانش و بینش و هم به لحاظ دارا بودن هنر منحصر به فرد استادی در خود؛ در پرتو حمایت و هدایت حضرت پروردگار خودت در خود خلق نموده ای . تو استادی هستی که به عنوان دستی از دستان پروردگار عالم و عوالم هستی عشق، سعادت و ثروت میفروشی . در راستای همه فایل های که به نشر میسپاری، این یکی نیز از بهترین فایل های شماست. اجازه دهید بیش از پیش ازینکه دل های ما را روشن ساختی، از شما اظهار سپاس و شکران نمایم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    مهدی لطفی گفته:
    مدت عضویت: 2599 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    در مورد فایل باید بگم که من شخصی هستم که حوصله خوندن دعا از روی کتاب رو ندارم

    اما شما آنقدر قشنگ و زیبا بیان کردی که من تاحالا3الی4بار گوشش کردم.

    استاد به خواهش دارم از این نوع فایل ها

    بازم بزارید چون حرف شما تاثیر گذار هست به ما جهت یادگیری کمک میکنید البته که ماهم باید به خودمان زحمت بدیم و وظیفه خودمان رو گردن کسی نندازیم اما خواهش من به عنوان شاگرد 18ساله اینه که از این جور فایل ها مثلا در مورد قرآن، بیشتر بزارید

    ممنون.

    شاد و پیروز در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: