با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی

سلام به همه

با هرچی بجگی اونو تو زندگیت ماندگارتر میکنی

ی ناخواسته ای هست تو زندگی من که چندین ساله که با منه و از وقتی که با قانون آشنا شدم و فهمیدم که خودم وارد زندگیم کردمش و خودمم باید حلش کنم ی چندوقتی تصمیم میگیرم بهش فکر نکنم تمرکزمو از روش بردارم و بزارم رو چیزایی که میخوام چند روزی این کارو انجام میدم سعی میکنم بهش فکر نکنم در موردش حرف نزنم .ولی انگاری همیشه تو ذهنم هست و تو ذهنم دارم باهاش میجنگم حتی با بی توجهی دارم بیشتر بهش توجه میکنم و هرروز ماندگارترش میکنم و هرروز از خودم میپرسم پس این قضیه کی میخواد حل بشه بعضی مواقع میام باورهای مثبت در موردش میسازم ولی غافل از اینکه من هنوزم دارم بهش فکر میکنم حتی با همون باورها و ی چیز جالب دیگه هرموقع میام ی سری تمرین واسه خودم طراحی میکنم و تعهد میدم که تمرینامو انجام بدم و تمرکزمو با انجانم این تمرینات از روش بردارم دقیقا در همون روزای اول ی اتفاقی میفته که وجود اون ناخواسته رو برام پررنگ تر میکنه و منو بهم میریزه و تمرکزمو بیشتر میبره روش و حالمو بد میکنه و دوباره میام تعهد میدم که بهش فکر نکنم ولی هنوزم تو زندگیم پابرجاس.

استاد نمیدونم این فایل رو درست درک کردم یا نه ولی همین دیروز بود که داشتم بهش فکر میکردم و شیطان هم بیکار ننشسته بود و مدان تو ذهنم نجوا میکرد و داشت حالمو بد میکرد تا حدودی تونستم جلوشو بگیرم ولی با خودم میگفتم چرا من که دارم تمرینامو انجام میدم من که دارم سعی میکنم از قانون استفاده کنم هنوزم این ناخواسته تو زندگیم هست؟

دیروز با شنیدن این فایل فهمیدم که در واقع من دارم با تمام این کارام باهاش میجنگم. شما تو فایل گفتین داعش همیشه میاد جایی خرابکاری میکنه که توجه مردم رو به خودش جلب کنه و میاد پاریس رو انتخاب میکنه چون میدونه مثلا اگه بره سومالی و خرابکاری کنه بهش توجه نمیشه و وقتی که میبینه توجه جهان رو به خودش جلب کرده هی قویتر میشه

فهمیدم این ناخواسته من تو ذهن من دنبال جلب توجه هست و من هرروز با تمام اون کارام بیشتر بهش قدرت میدم و هروز هر کاری که میکنم که بهش توجه نکنم توجه ام بهش بیشتر میشه به طور نا خود آگاه و همیشه احساسم بهش بد بود و همیشه بیشتر خودنمایی میکرد.

شما گفتین این تروریست و داعش اینقدر کاراشونو انجام میدن اینقدر خرابکاری میکنن که دیگه عادی میشه این قضایا برای مردم و دیگه مردم از اینکه امروز ی جا منفجر بشه فردا یجا منفجر بشه تعجب نمیکنن بعد دیگه اینا یواش یواش از درون نابود میشن.

بازم نمیدونم درست درک کردم یا نه ولی فهمیدم که من باید رفتاری از خودم نشون بدم که ناخواسته خودش از درون نابود بشه من باید نگاهمو بهش عوض کنم با این فکر که هرچی تو زندگی من هست به نفع منه من باید طوری بهش نگاه کنم که احساس بهتری پیدا کنم باید برام عادی بشه و کم کم توجه من خودش نسبت بهش کمتر میشه و قدرت اون ناخواسته هم کمتر میشه و خودش از درون متلاشی مشیه.

از خدا میخوان تو این مسیر کمکم کنه.ولی دیروز که ی خورده سعی کردم نگاهمو بهش عوض کنم حالم خیلی بهتره و دیگه وقتی میاد تو ذهنم احساسم بهش بد نمیشه.

خدا جونم ازت سپاسگذارم برای وحود این استاد عزیز که اینقدر قشنگ داره قانون جهان رو به من یاد میده

در پنا حق