ما با حرف زدن درباره ناخواسته ها یا مبارزه با آنها، نه تنها به آنها خاتمه نمی دهیم، بلکه به خاطر توجه به آنها گسترش شان می دهیم.
سالهاست، مبارزه با تروریسم ادامه دارد، هر بار یک گروه بوجود آمده و فجایعی به بار میآورد. همینکه این گروه از بین میرود، گروهی دیگر سر بر میآورد و همچنان این مبارزه ادامه دارد.
اگر از دیدگاه قوانین کیهانی، مفهوم ” مبارزه با تروریسم ” را بررسی کنیم، به این نقطه میرسیم که جهان بوسیله مبارزه با تروریسم ، به آنها توجه میکند و از آنجا که این یک قانون ابدی است که:
به هر چیزی توجه کنید، اساس آن چیز ریشه زده و با توجه بیشتر، هر روز قدرتمندتر از قبل ظاهر میشود، بنابراین، مبارزه با ترورسیم، تنها ریشهی آنها را گسترده تر میکند!!!
طبق قانون بدون تغییر خداوند، فارغ از اینکه چقدر برای مبارزه با تروریسم ، انرژی و هزینه صرف می شود یا ائتلاف و گروه تشکیل میشود، جامعه جهانی با مبارزه علیه تروریسم، فقط به گسترش موضوعی به نام تروریسم، کمک می کند. زیرا تنها چیزی که در این مبارزه تغییر کرده، نام گروههای تروریستی بوده است. تغییری از القاعده به داعش و … در حالیکه هنوز هم با اینهمه سال مبارزه با تروریسم، موضوع تروریسم، مهمترین مسئله جهان است!
بر طبق قوانینی که شناخته ام:
راه حل این مسئله، مبارزه با تروریسم نیست بلکه بی توجهی به تروریسم است! یا به قول قرآن، اعراض کردن از آنهاست.
زیرا این خاصیت جهان است که به هر چیزی توجه کنید، اساسِ آن چیز را در زندگیتان بوجود آورده و جنسِ تجاربِ زندگیتان همانند با آن میشود.
تنها راه حل مسئله تروریسم، توجه به متضادِ آن یعنی همه چیزهایی است که مساوی هستند با: صلح، آرامش، شادی و زیبایی
زیرا به قول انیشتین، نمیتوانید همزمان از جنگ جلوگیری کنید و برای آن آماده شوید
جهان مفهمومی بنام “مبارزه با تروریسم” را نمیشناسد! به همین دلیل است که ما هنوز هم نتوانستهایم بوسیله مبارزه با تروریسم، آنها را از بین ببریم.
پس طبقِ قانون، ما در آنِ واحد، فقط میتوانیم:
یا به تروریسم توجه کنیم یا به صلح و دوستی!
یا به خوبی توجه کنیم یا به بدی!
یا به ثروت توجه کنیم یا به فقر!
یا به سلامتی توجه کنیم یا به بیماری!
کانون توجه شما، اساسِ تجربههای زندگیتان را تشکیل می دهد!
تصمیم با شماست، چه چیزهایی را میخواهید تجربه کنید؟ پس به آن توجه کنید!
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی225MB19 دقیقه
- فایل صوتی با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی17MB19 دقیقه
سلام به استاد،خانم شایسته و همه ی شما عزیزان
خانم شایسته من از شما سپاسگزارم برای شروع فصل دوم روز شمار تحول زندگی من🙌🏼
سپاسگزارم که این آگاهی ها و صحبت های استاد عباسمنش را روزانه با عشق روی سایت میگذارید🙌🏼
⭐️سپاسگزارم از خداوند برای وجود نازنین و سرشار از عشقتون⭐️
💡انسان واقعا فراموشکاره
با اینکه استاد همیشه به موضوع توجه و اهمیت اون در زندگیمون صحبتکردن، با اینکه من نزدیک به ۲ سال از آموزه های ایشون استفاده کردم ، با اینکه تعهد داشتم و نه سر سری انجام دادم،
اما
باز هم من فراموشکار بعد از این همه تکرار استاد در مورد موضوع توجه فراموش میکنم، مثالی میزنم…
من و همسرم با هم بیزینسی را راه اندازی کردیم، و با توجه به اینکه من قانون تکامل را قبل از آشنایی با قوانین به صورت نا آگاهانه استفاده میکردم و بعد از آشنایی با استاد و اینکه متوجه صحت و اهمیت بالای این موضوع شدم بیشتر سعی در طی کردن تکامل داشتم. پس براش شروع کارمون به همسرم تاکید کردم که بر اساس تکامل ما با شرایط الانمون کا را شروع میکنیم و قدم قدم تکاملمون را طی میکنیم، ایشون هم تایید کردن .
در ادامه من هر بار تاکید و تاکید میکردم که تحت هیچ شرایطی وام ، قرض و … نمیگیریم و باز هم ایشون تایید کردن.
من از بچگی در خانواده ای بزرگ شدم که مخالف شدید در وام گرفتن و دست چک داشتن بودن حتی پدرم که صاحب یکی از بزرگترین کارخانجات خاورمیانه بود دسته چک نداشت و این برای همه غیر عادی و برای ما عادی بود و همیشه به ما میگفت یا پولشو دارین میخرین یا ندارین نمیخرین اما هیچوقت وام و قرض نگیرید دقیقا مثل صحبت های استاد که همیشه میگن، پس من این باور قرض و وام و .. از بچگی درست بود خدا را شکر و دقیقا همسرم نقطه مقابل من ، در خانواده ای بزرگ شده بود که وام گرفتن یا قرض کردن و دسته چک داشتن یک امر کاملا عادی بود.
اوایل آشناییمون همونقدر که اون برای من عجیب بود ، من هم برای همسرم عجیب بودم و همیشه در موردش با هم صحبت میکردیم تا من با استاد آشنا شدم و فهمیدم باورم درست و همسرم که با استاد کار میکنه بالاخره حرفهای منو تایید کرد.
تمام اینها را گفتم تا به موضوع این فایل ارزشمند برسیم
با هر چه بجنگی آنرا ماندگارتر میکنی
من با توجه کردن ناخواسته بر روی نگرفتن وام و تاکیید زیاد برای نگرفتن وام و هر بار هربار در مورد اینکه مبادا وام بگیریم و غیره دقییقا اون را وارد زندگیم کردم یعنی همون صحبت شما که با هرچی بجنگی بزرگتر میشه
اوایل برام سوال بود که چرا این اتفاق افتاد برای من که وام نخواستم و میدونستم اشتباه و بعد از چند روز دیدم ته دلم خوشحال نیستم وقتی نشستم با خودم حرف زدم دیدم دقیقا من اون لایه های زیرین وجودم احساس قربانی شدن دارم و اینکه چرا این اتفاق برای من افتاد و بعد دیدیم حتی نا خودآگاه همسرم را مقصر وام گرفتن میدونستم.وقتی با خودم صحبت کردم و این باوری که واقعا دارم (( ما خالق زندگی خودمون هستیم )) گفتم به خودم : تو خودت جذبش کردی،با جنگیدن با تکرار بر نخواستن و گفتن اینکه وام خط قرمز من و ترسیدن از اینکه مبادا ما زیر بار وام بریم ، با همه ی این حرفها جهان دقیقا اتفاقی را برام رقم زد که خودم و فقط خودم فرکانسش را فرستاده بودم،
و دیگه احساس قربانی شدن و مقصر دونستن همسرم هم حل شد و خودم مسئولیتش را به عهده گرفتم، با اینکه ذهنم مدام میخواست مجاب کنه که نه تو قربانی هستی.
اما من که قانونو میدونم و باور دارم که خودم خالق زندگیمم تونستم با دلیل و مدرک منطقی کنم براش.
و الان احساس آرامش دارم خدا را شکر
درست اون وام گرفته شد اما این درس را گرفتم که با نخواسته هام مبارزه نکنم و چقدر زیبا چند روز بعد خانم شایسته این فایل بینظیر از استاد را گذاشتن.
سپاسگزارم از شما دو بزرگوار 🥇🥇