با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی - صفحه 50

624 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 788 روز

    1403/9/20به نام خدا47ردپای روزشمارزندگی من سلام اوستاکریم خادم شبانه روزی سوگلیت لیلا. سلام گرم ازقلب گرمم توی هوای سردکه خدانعمت بابرکتش روبه مانازل کرده بانگاه زیبایم به اولین برف پائیزی توشهرم مثل کودکان ذوق کردم رو به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم هدیه میکنم .عاشقتونم ازاول کلاس تااون بی نهایت کلاس که هممون روی تختهای بهشتی نشستیم ودرصراط مستقیم به درس خودشناسی،خداشناسی وعلم وآگاهیهای جهان توجه میکنیم.شکروسپاس مخصوص خداست که ماراتوی سایت بهشتی بامعلمهای مجرب هم فرکانس قرارداده است .ازاستادم ومریم جون که ناظم این دانشگاه عظیم شبانه روزی شده است بی نهایت سپاسگذارم خداقوت.استاددیشب خواب دیدم استادعزیزم سیدعرشیانی کنارمِ توی هرگوشم یک سوزن ته گردبودهردوسوزن روازگوشم کشیدوباسرش تائیدکردکه درست شدتمام!گفتم :استادسوزن گوش چپم صدادادکمی آرامترولی گوش راستم صدای بلندی دادمثل بادیک تیوب که خالی میشه!استادبازتوی این خوابم گفت: نگران نباش درست شد!دقیقا این جمله ی نگران نباش راتوی کامنتهای قبلی گفتم: که4سال پیش خواب دیده بودم متوجه این جمله نشدم تاکامنتهای چندروزپیش نوشتم که درحین کامنت نوشتن یادم اومدکه استادم توخواب 4سال پیش گفت :غصه نخوردرست میشه دیشب سریع حرف روتوی خواب گرفتم. خداروسپاسگذارم که حتی توی خواب هم توی درس ودانشگاه هستم .استاد چندشب پیش خواب دیدم خواهردومم 3تاالنگوی طلای ظریف ویک مدل توی یک جمعی دستموبردبالاکه دستم کنه به محض اینکه انگشتام داخل النگوشدوبزرگ بودبه آسانی دستم میشدهمون لحظه کاملابه من آگاه شدکه این النگوهاازطرف خواهرسومی ودوتادخترهاش برام فرستادن! که ناگفته نمانداین خواهرسومی بادخترهاش تابتونن فقط خوبی وخدمتگذاری میکنن به شرط دراختیارشون باشی وگرنه چنانننننننن باپُتک توسرت میکوبند که راه برگشت به سوی خداروگم میکنی چه برسدبه راه خانه ی خودت خخخخخخخ ازبس که بهت محبت میکنند!همون خواهری که یک واحدآپارتمان شریک بودیم خداروشکرهم شراکتمون تموم شدوهم رفت وآمدمون الان قطع شده که 7دقیقه فاصله ی خانه ماهست اونم پیاده بری7دقیقه برامن طول میکشه پسرها5دقیقه بالاخره دستموازالنگوکشیدم بیرون !خیلی سریع گفتم :این النگوهاازطرف آبجی سومی بادخترهاشه من نمیخوام !خدای من بزرگ است‌. دقیقاوقت معامله واحدآپارتمانمون شدخواب دیدم خواهرسومی سریع پتوروازروی عزیزدلم برداشت وبه من باناراحتی خطاب کردبه شوهرت بگودیگه بسه!بلندشومنم یک زیزاندازبودروی خودم وعزیزدلم کشیدم، گفتم :خوب پتوروبردارمگه خدانیست!؟چراخدابرای ما کافیه. بیدارشدم به عزیزدلم گفتم واحدآپارتمان روخواهرم خریدبدون اینکه چیزی ازمن بپرسه؟ گفت :خواب دیدی خیرباشدوگفت: خوابهای توواقعا100٪قبولِ ومن به تواعتماددارم.و امروزبرا پیاده روی رفتم بیرون واین فایل روهم گوش کردم ویک کلبه ی چوبی شهرداری اول بلواروسط پیاده روگذاشته من وعزیزدلم هروقت ازاینجاردمیشیم به این کلبه ی زیباتوجه میکنیم!چندوقته ردمیشم میبینم گلدانهاباگل خشک تزئین شده ،وامروزدیدم گل وگلدانهای بیشتری توکلبه س رفتم درب کلبه روبازکردم یک جوان پشت میزکوچکی که گذاشته بودسلام وخیرمقدم گفت:بفرمائیدخانم!منم سلام وخوش وش کردم براش آرزوی خیروبرکت وتحسینش کردم ودعای خیرکردم خداحافظی آمدم اون جون هم تشکرکردواین یکی ازخواسته هام بودبرم داخل کلبه چوبی زیباحاشیه ی بلواروکیل آبادبهترین مکانی که آرزودارم خانه داشته باشم باکل خانواده زندگی کنیم درمشیت الهی.آمین براخداکارنداردمن بایددریافت کنم .به خانه رسیدم جاتون خالی عزیزدلم پذیرایی گرمی باچایی وغذا کردوسرسفره منودعامیکرد. و باچشمان پراشک وصدای لرزونش میگفت:الهی خداتوروبرام نگه داره ،منم همینو براش ازخداخواستم. منم گریه کردم به او،و صورت معصومش نگاه میکردم پرسیدم: چراعزیزم!؟اشکهاشوپاک میکردمثل بچه ها ی کوچک!گفت: صبح وقت نمازسرت روسجده بودچشمم به موهای زیبات افتادگِریَم گرفت:همون لحظه روبه خداکردم که خدایامن نبینم که قبل ازمن این موهای زیبای خانمم زیرخاک بشه !خدایااول مرگ منوبرسون بعدمرگ خانمم روبرسون اگه این نباشه من دِق میکنم!وبعدرفتم تواتاق که خانم شمااشکهامونبینی!ازبس که عاشق هم هستیم. چون منوخودش انتخاب کرده بود شوهرم خواستگارزیادداشت که دل مادرشوهرموبُرده بودن! ولی عزیزدلم ا نتخابش من بودم ومنم خواستگارزیادداشتم البته پولدارولی بین اینهامادرم عزیزدلموانتخاب کرد.عشقه خخخخخ الهی شکرخداروداریم والان هم خداکارت دعوت خانوادگی برامون داده همش ثروتِ دیگه مثل بعضی ازدانشجوهانمیگم شوهرم مقاومت داره بافایلهای استاد!اتفاقاوقتی صدای استادرومیشنوه خیییییلللللیییییی دعاش میکنه وبه داشته های استادخداراسپاسگزاری میکنه وزندگی به کل خانواده خوش میگذره چون خیلی بانمکه!قربونش بشم. توبهشت زندگیمون گاهی هم کارهای انسانی ازمون سرمیزنه برای خندشه!نمازظهروقرآن خواندم رفتم پیاده روی عزیزم خواب بودبیدارشده من نبودم دلش گرفته ونگران شده ومنم همون لحظه حال وهوای خونه به سرم زدکه به سلامتی برسم خونه هوس چای کرده بودم،گفتم الان میرم خونه باعزیزدلم چایی وغذانوش جان میکنیم!توهمین افکارلذت بخش بودم که گوشیم زنگ خوردعزیزدلم بود.گفتم :نزدیک خونه ام طفلکی دلش تنگ شده بودخوب دل به دل راه داره دیگه جاتون خالی بارسیدن من پسرم واردخانه شد.گفت: برف میباره خدایاسپاسگزارم که درتمام ابعادمنوخدمت میکنی دیشب یک کامنت گذاشتم برای کرایه خونه پسرم الحمدولله صبح کلاجورشدوبراکادوعروسی هم پسرم پل جلوخونه روجوشکاری کرده گفت :ازهمسایه هاپولشومیگیرم براکادوعروسی منم به پسرخواهرم گفتم: پول نوبراعروسی تهیه کن .واین دعاوسپاسگزاری رودرآخرکامنت مینویسم خدایاتوراازازل آدم وحوابزرگترین جدم تادنیاوابدهاوتاخاتم آنهاهرچی نعمت خلق کرده ای استفاده شده،استفاده می‌شودواستفاده خواهدشدبه عظمتت توراسپاس میگویم وبرای تمام بندگانت دعای آرامش وشادی که پَک کامل الهی است رادرخواست دارم بتونن ازدستان پرخیرت دریافت کنن همانطورکه منوهمکلاسیهای سایت عالیترینهارودریافت کرده ایم وزندگی هدفمندانه ی الهی رابه رنگ وطعم الهی لمس وتجربه میکنیم. آخ که چه لذتی دارد.واین کامنت رابه خواهرگلم حکیمه خانم دونلوتقدیم میکنم که گفته چه جوری ازخانوادم خداحافظی کنم؟!خدامیگه شمااگه توراه مستقیم باشی ماخودمون دشمن سرراهت قرارمیدیم به قول خواهرم توبنگاه گفت منولیلاآب روبدون هم نمیخوردیم ولی الان ازاول سال1403به خانه مانیامده منم چندباررفتم ودیگه نرفتم به خودم احترام گذاشتم شماهم غصه نخورخانواده ی خونیتونمیبینی خانواده ی سایتی که شبانه روزمیزبان ماست!عاشقتونم. انشالله تونسته باشم مرحمی برادلت باشم اولش برامنم سخت بودجدایی ازخواهرم ولی الان عادی شده وتومجلسهافقط همدیگرومیبینیم به قول استاد فقط صبرداشته باشیم بقیش درست میشه .یاحق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان بنام خدای نظم و قانون

    سلام خدمت استادان عزیزم و دوستان ارزشمند سایت

    روز شمار تحول زندگی زیبا و ارزشمند من به سمت رشد و کمال روز چهل هفتم 1403/9/16 جنگ با تروریزم

    قانون حاکم بر جهان این است که به هر چه توجه کنی از جنس همان چیز از اساس همان چیز بیشتر وارد زندگی ات می شود

    اگر به چیزی توجه میکنی که اساس اش آرامش صلح دوستی ثروت نعمت سلامتی است از اساس همان چیز وارد زندگی ات می شود برعکس اگر به چیز های توجه میکنی که اساس اش منفی ناخواسته است جهان تو را به سمت ناخواسته های بیشتر هدایت میکند

    خدا ره شکر میکنم که مرا با استادی اشنا کرد که قوانین دقیق و بدون تغیر جهان هستی را به ما آموزش میدهد استاد عزیز سالها از ضبط این فایل و اتفاقات که آن زمان رخ داده میگزرد اما آنچه در این فایل گفتی پیشبینی که کردی کاملا درست و دقیق رخ داده چون خیلی خوب قوانین جهان را درک کرده یی درست است که داعش فعلا خیلی ضعیف شده و تهدید جدی نیست اما گروه های دیگری ظهور کرده با همان دیدگاه ولی با نام متفاوت و اینها فقد به دلیل توجه جهانیان است که روی جنگ با تروریزم گذاشته است.

    من مدت ها پیش خیلی به وجه منفی خواهرایم توجه میکردم خیلی درگیر این مسئله بودم مدام با آنها بحث میکردم می جنگیدم که خود را اصلاح کنید اما هر چه گذشت متوجه شدم که رفتارهای نامناسب شان بیشتر و بیشتر می شود آن قدر این کار نادرست را انجام دادم که به عجز رسیدم به نادرستی اش پی بردم حالا که به آن کمتر توجه میکنم بدون اصرار و تلاش من رفتارهای شان خیلی بهتر شده خدا ره شکر

    در مورد رسانه ها که واقعا منبع تولید فرکانس ناخواسته هاست رسانه ها توجه صد در صد شان روی ناخواسته ها جنگ درگیری مشکلات و چیزیست که واقعا هیچ کس هیچ کدام ما نمی خواهیم آن اتفاقات را در زندگی مان تجربه کنیم بنا اگر من به خودم آینده ام ارزش قائل هستم باید رسانه ها را از هر نوع اش با شجاعت تمام از زندگی ام حذف کنم

    موضوع بعدی اینکه گفتید اگر جهان سراسر آشوب شود ولی تو به آن توجه نکنی آن اتفاق وارد زندگی تو نمی شود چقدر این جمله ات استاد جان به من احساس آرامش میدهد خیلی اوقات که جنگ و درگیری ها خبر های نامناسب که می شنوم می ترسم این جمله ترس را از من گرفته هر وقت که به خودم یادآوری کرده ام که مهم نیست در جهان چه اتفاقاتی رخ میدهد سراسر جهان اگر آشوب جنگ شود اگر تو در مسیر درست باشی اگر تو به آنها توجه نکنی هیچ آسیبی به تو نمیرسد خدایا شکر ات بخاطر قوانین ثابت و بدون تغیر ات که تر و خشک با هم نمی سوزد برخلاف باور عموم جامعه نوح و پیروان اش وارد کشتی می شود بعد طوفان می آید موسی و بنی اسرائیل از رود نیل خارج می شود بعد آب دوباره سر جایش قرار می گیرد چقدر خوشحال و سپاس گزار خداوند بزرگم هستم که عدل کامل اش در این جهان حکمفرماست

    خدایا شکر بخاطر قوانین ثابت و بدون تغیر ات

    خایا شکر بخاطر بهترین استاد دنیا استاد عباس منش عزیز که این قدر قوانین کیهانی را دقیق و عمیق درک کرده عمل کرده به ما آموزش میدهد

    پروردگار بزرگ همه ما را توفیق بودن در این مسیر زیبا و درست را بده کمک کن راه را گم نکنیم همیشه در مسیر درست باشیم الاهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام و درود

    خداوندا هر آنچه دارم از تو هست

    استاد چقدر سخته که بخوای ذهنت و کنترل کنی،و تا ولش می‌کنی خیلی تعجبه که می‌ره سراغ افکار منفی چرا؟ تا بیخیال میشم سراغ افکار مثبت نمیره شاید از بس باورها و افکار و نکات منفی در اطراف و قبلاً و همیشه برام تکرار شده، الان یکی خواست که برایش مبلغ خیلی بالایی را ضمانت کنم و من بدون تعارف گفتم شما هم در قبالش باید بهم سفته بدهی و رفت کسی دیگه را برد برای اینکه ضامنش بشه من از اینکه ضامنش نشدم خیلی خوشحال شدم ولی حالم بد شد از اینکه اون شخص یکی از افراد عزیز خانواده ام هستند و نتونستم اینکار را انجام بدهم حالم بد بود یعنی اصل حالم خوب بود ولی برا اینکه شاید خوب خودم جلوه بدهم بد شد یا شاید کاش میشد بیخیال شد ضامنش میشدم کارش راه می‌افتاد اونکه آدم خوبیه و قرار نیست چیزی بشه و هزاران افکار به سراغم میاد چرا اینقدر وسواس خرج میدی خوب ضامن می‌شدی ؟؟!!!

    و خیلی روک و راس حرف میزنم و از خانواده طرد میشم و میگن چقدر حساب و کتاب می‌کنی و یه حال بد بهم غالب میشه چون اصل و اساس جوابم و عملم درسته و ظاهر قضیه بده و حالم رو بد می‌کنه و خیلی سخته این حال و به حال خوب تبدیل کنم

    بهترین روش آمدن به سایت و رندوم یه فایل گوش دادنه که از بهترین تفریحات منه و کم کم حالم خوب میشه من باید از قانون استفاده کنم و اگر در مورد چیزهایی که دوست داری و فکر می‌کنی وارد مسیر دریافت خواسته هات میشی

    دیگر بدتر جنگهای جهانی نیست که هر چه دنیا بیشتر بهش اهمیت میدهند جنگهابیشتر رشد میکنند

    منم باید بتونم بدون توجه به این موضوعات حال بد کن بلکه به موضوعاتی توجه کنم که خدا رو شکر اعتماد به نفس داری که حرفت رو زدی و خیالت راحت شد و الخیر فی ما واقعه ،حتما خیریتم این هست که اتفاق افتاد خدایا سپاسگذار الان در محل کسب و کارم هستم و از مشتری خبری نیست و به خدا میگم خدایا امروز و هر روز را خودت مشتری برام بفرست من منتظر مشتریان عالی و دست و دلباز از طرف خودت هستم و فروشم عالی و پر از رونق و برکت الهی هست

    این محله مشتریان عالی را داره و خواستار خرید اجناس مغازه ی من هستند خداوندا سپاس و دوستت دارم خداوندا مثل باران پرادیس برام مشتری بفرست و مشتریان فراوانی برای من وجود دارد

    خداوندا دلم که آشوب میشه خودتت یاریم ده تواناییم ده که به حال عالی تبدیل کنم

    خداوند توحیدت را بر قلبمان جاری نما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رضیه زارع خورمیزی گفته:
    مدت عضویت: 350 روز

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز ودوستان همسفرم

    سفرنامه روز چهل وهفتم

    اگر یک ملت به چیزی توجه کنند ولی تنها من به آن موضوع توجه نکنم تجربه هم نخواهم کرد بی نهایت اتفاقات و حوادث منفی وجود دارد ولی در میان این بی نهایت یک اتفاق مثبت است که بشود به آن توجه کردوخود را از آن موضوع جدا کرد وقتی یک ملتی به موضوعی توجه و درموردش صحبت می‌کنند ارتعاش و فرکانسی را که می‌فرستند اتفاقات فجیع تری را تجربه خواهند کرد و هرروز اون اتفاقات را گسترش می‌دهند تنها راه تغییر این اتفاقات توجه به نقطه مقابل آن موضوع است

    کانون توجه ماست که باورهای مارا می‌سازد و همه چیز را خلق میکنه و برای جهان فرقی نمیکنه که ما به چی توجه میکنیم اون فقط به فرکانس های ما پاسخ می‌دهد و اتفاقات منفی ارتعاش مثبت را ارسال نمی‌کند .بارها بوده که ذهنمون درگیر موضوعی بوده و هر لحظه اتفاقات مرتبط به آن موضوع را دریافت کردیم و تا زمانیکه اعراض نکردیم اون اتفاق هم از زندگیمون نرفته ما جز تغییر باورهای خودمان و کانون توجه خودمان قادر به تغییر هیچ موضوعی و هیچ کسی نیستیم.

    سپاسگزارم‌از استاد و خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسی ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    حکیمه گفته:
    مدت عضویت: 509 روز

    بنام خدای یکتا

    سلام من اولین کامنتم در قسمت نشانه روز می‌گذارم.

    شاید کامنت من بیشتر حالت سوالی داشته باشه شاید هم در هین نوشتن خودم ب پاسخ برسم.

    من دور از خانواده ام زندگی میکنم داخل ایران پیش خانواده همسرم.

    الان که این پیام رو مینوسم بعد دوسال آمدم پیش خانواده ام و قرار کمتر از دوهفته دیگ برگردم و نمیدونم دوباره انهارو کی خواهم دید‌.

    زندگی تو غربت برام خیلی سخته من هر روز بجای لذت بردن از کنار آنها بودن ب لحظه تلخ خداحافظی فکر میکنم ب ندیدنشون‌. ب لحظه هایی که میتونستم پیش آنها باشم ولی نیستم. بقول استاد من بجا مثبت فکر کردن سمت منفی داستان هستم. به لحظه جدا شدن همش فکر میکنم؛ که چجوری قرار خداحافظی کنم. همش بغض و چشام پر اشک و سر درد دارم.

    امشب که خیلی بی اختیار اشکام می‌ریخت؛

    امدم تو سایت شاید حرفی منو آرام کنه دیدم این فایل آمد که با هر چی بجنگی اونو جذب میکنی.

    من الان نمیدونم چکار کنم ب چی فکر کنم چجوری لذت ببرم؟؟

    این یک واقعیت تلخ ک من از آنها دورم و این دوری منو میکشه آخر.

    من خیلی دارم تلاش میکنم موقع خداحافظی گریه نکنم نمیدونم که موفق میشم یا نه.

    اگر کسی میتونه کمک کنه پیام بدم زیر کامنت من.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زهرا کریمی گفته:
      مدت عضویت: 1028 روز

      سلام عزیزم

      بنظرم بجای فکر کردن به لحظه سخت خداحافظی و اینکه چه می‌شود

      به این فکر کن‌ یه بار دیگه تازه رسیدی و داری سلام میدی به خانوادت

      تصور کن تجسم کن

      بعد ناخودآگاه لبخند میزنی

      اگه از قدرت تجسم آگاه باشی هیچوقت چیزای تلخ رو تصور نمیکنی

      خودتو اذیت نکن اشکال نداره نهایت لحظه خداحافظی گریه هم کردی مگر چه می‌شود

      چه عیبی دارد

      مادرتو محکم بغل کن بوش کن دستش رو ببوس ازش تشکر کن به حال خوبت وقتی پیششون هستی فکر کن

      با خودت تصور کن یه فرصت جدیدی پیش آمده و تو قرار یه مدت طولانی پیش خانوادت باشی

      یجوری فکر کن که خوش حال بشی

      تو فاز قربانی نمون چون واقعا قربانی میشی

      این حق طبیعی هر انسان که شاد باشه

      اگه برای خودت و زندگی و این فرصتی که در اختیارتان هست ارزش قائل هستی با حال بد و نا امیدی سپری ش نکن

      بخاطر اینکه الان کنارشون هستی مدام شکر گذار باش تا قلبت باز بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      خانم نورایی گفته:
      مدت عضویت: 3025 روز

      سلام حکیمه ی عزیز

      امیدوارم تونسته باشین با گوش دادن و عمل کردن به فایلهای دانلودی سایت ، فرکانستون رو بالاتر ببرین …

      سعی کنیم از تضاد ها به نفع خودمون استفاده کنیم .

      وقتی ما ناخواسته هامون رو دقیق بشناسیم ،

      خیلی راحت تر می تونیم خواسته هامون رو مشخص کنیم ️

      مثلا نا خواسته ی شما ، دوری از خوانواده ست

      خواسته تون بیشتر بودن با اونها هست درسته ؟!!

      حالا میایم از خودمون سوالاتی می پرسیم که بتونه ما رو به راه حل‌هایی راهنمایی کنه …

      مثلا :

      من چه کارهایی می تونم انجام بدم که احساس نزدیک بودن به خوانواده رو داشته باشم ؟

      یه راه حلی که الان به ذهنمون ممکنه برسا اینا که از طریق فضای مجازی می تونیم تماس تصویری داشته باشیم و ….

      مطمئن باشین با گوش دادن مداوم با فایل‌های سایت ،

      حالا به سمت هر فایلی که هدایت بشین فرقی نداره …

      می تونین فرکانستون رو بالاتر ببرین ،

      مخصوصا قسمت نشانه من …

      شاد ، پیروز ، موفق ، ثروتمند و سعادتمند دنیا و آخرت باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    به نام خدای صلح و آرامش

    ردپای من از روز چهل و هفتم سفرنامه

    چقدر این فایل من رو روشن کرد. از وقتی که یادم میاد همیشه روحیه‌ی خوشبینی داشتم و الکی به اتفاقات بد بها نمیدادم و نمیخواستم بهشون توجه کنم که خودم رو قربانی جلوه بدم و توجه دیگران رو بخرم. اما این قضیه گاهی من رو اذیت میکرد. چرا!؟ مثلا توی مدرسه، مسجد، موسسه ها، بسیج و … همه به داعش و فلسطین و فلان جنگ و اصلاح طلبی و جنگجویی توجه میکردن و میخواستن مثلا بگن ما هم به فکر هستیم؛ ما هم مسئولیم؛ ما هم باید با توجه به اونها خودمون رو شریک در غم اونها بدونیم. و هرکس که این روحیه رو نداشت، هرکس که دغدغه‌ی مظلومان جهان رو نداشت بی رحم و دل سنگ و بی مسئولیت و یه جورایی بی بخار جلوه می‌کرد. و این باعث میشد در انسان احساس گناه به وجود بیاد. من هیچوقت همچین آدمی نبودم. دختری بودم که همیشه به مسائل زیبا و قشنگی ها و نعمت های جهان توجه می‌کردم و همین باعث میشد که اغلب آدم دغدغه مندی به حساب نیام؛ و اعتراف می‌کنم که گاهی هم این احساس بی بخار بودن بهم غلبه می‌کرد. اما امروز که این فایل رو شنیدم، به خودم که انقدر برای خودم ارزش قائل بودم و تمام مدت مراقب بودم که احساسم بد نشه، افتخار می‌کنم. وقتی آدم خیلی سختگیرانه کانون توجهش رو کنترل کنه، انقدر احساس سبکی و رهایی در وجودش زیاد میشه که ابدا چیزی رو غیرممکن نمیدونه. خدایا شکرت؛ عمیقا شکرت… میخوام بیشتر کانون توجهم رو باور کنم. میخوام باور کنم که میشه همیشه همه چیز خوب پیش بره. میخوام حال خوبم رو دائمی کنم. میخوام انقدر حال خوب رو تمرین کنم که دیگه بهش فکر نکنم و همیشه همراهم باشه. میخوام بگم من خوشبخت ترینم… خدایا شکرت؛ شکرت شکرت شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    این درس واقعا برای من عالی و درس داشت

    با هرچه بجنگم و در مورد هر چیزی بحث و گفتگو کنم

    در مورد هر چیزی که اصرار داشته باشم

    از همان جنس بیشتر و بیشتر برای من رخ می دهد

    این بدان معنی است باید کانون توجه خودم را هدایت کنم

    باید و باید مراقب ورودی های خودم باشم

    هم می توانم به کمبود ها و ناقص ها و درد و رنج ها توجه کنم و در مورد ان صحبت کنم و هم می توانم به زیبایی ها و حال خوبی ها و اتفاقات خوب اطراف خودم نگاه کنم و آنها را در دید و نظر خودم بزرگ کنم

    آنوقت از همان جنس زیبایی و حال خوبی بیشتر و بهتر برای من رخ می دهد

    من را به سمت و سویی می برد که آرزوی خیلی ها می تواند باشد

    همه چیز برای من زمانی رخ می دهد که من به زیبایی ها توجه کنم و این توجه کردن آن درس را دارد که از همان زیبایی ها بیشتر برای من رخ می دهد

    خوب چه چیزی از این بهتر که زیبایی بهتر و بیشتری برای من رخ بدهد

    زندگی سالم تری داشته باشم

    حال خوب بهتر و بیشتری داشته باشم

    از امروز به خودم این تعهد را می دهد که سعی کنم هر روز کمی بیشتر بخندم

    شادتر باشم

    حال خوب خودم را بیشتر حفظ کنم

    بهتر و ارام تر باشم

    همین کم و کمتر ها سبب می شود که به جایی برسم که خدای مهربان من را هدایت می کند به سمت زیبایی ها و حال خوبی ها و اتفاقات عالی و خوب

    به امید بهترین ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مـــریـم گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام و سپاس به استاد عزیز و گرانقدرم️

    خدایا شکرت که من امروز کلی آگاهی خوب دریافت کردم و سطح آگاهیم در موضوع توجه ، بالا رفت

    خدای ما ، خدای با عدلی هست و هیچ چیزی در این امر استثنا نیست و جهان هستی را به گونه ای خلق کرده که مو به مو به همه چی رسیدگی میشه و هیچ چی از قلم نمیفته در مورد کانون توجه هم همینطوره و هیچگاه خشک و تر باهم نمی‌سوزند و هر کس در هر شرایطی به هر چی توجه کنه اساس اون موضوع بیشتز وارد زندگیش میشه ( یه آگاهی خوب و دلچسبی که دریافت کردم این بود، چون همیشه اکثر آدما و حتی خانواده ی من باورشون این بوده که همیشه تر و خشک باهم میسوزند)

    اگر به داستان های پیامبران در قرآن رو مطالعه کنیم می‌بینیم که قبل از عذاب ، افراد صالح و با ایمان از اون منطقه ی عذاب رفته اند و افرادی که فرکانس منفی و نادرستی داشتند غرق عذاب شده اند ( خشکسالی ، قحطی ، سیل ، حمله ی ملخ هه، جنگ و…)

    اگر همه ب جهان مر از آشوب بشه ولی ما کانون توجهمون و فرکانسمون خوب باشه و به اون توجه نکنیم اون آشوب وارد زندگی ما نمیشه .

    سپاسگزار استاد عزیزم هستم که دستی از دستان خداوند هستند برای آگاهی ما ️ دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    اگر به خدا توکل کنید او برای شما کافیست.

    سلام.

    روز 47.

    به هر چه توجه کنید از اساس همان چیز وارد زندگیتان می شود زیرا این کانون توجه هست که زندگی را می سازد.

    پس اگر چیزی را نمی خواهید به ان توجه نکنید به ان فکر نکنید ودر موردش حرف نزنید بلکه از آن اعراض کنید .

    واگر خواهان چیزی هستید در موردش صحبت کنید توجه کنید وفکر کنید اگر ثروت می خواهید مدام به دنبال نمونه های فراوانی در جهان باشید چشمانتان را عادت دهید به دیدن ماشینهای گرانقیمت خانه های شیک وبزرگ فروشگاهای بزرگ لباسهای گرانقیمت وزیبا زیورآلات وافراد ثروتمند وتفریحات وشادیها.

    واعراص کنید از دیدن صحنه های جنگ وتصادف وماشینهای قراضه وخانه های داغون از دیدن فقر وکمبود از حرف زدن وشنیدن در مورد کمبودها وفقرها.

    اگر در جهان تروریست وجنگ وجود دارد به این دلیل است که جهانیان به این موضوعات توجه کرده وبه آنها پرو بال می دهند اما ما باید از جامعه منفی نگر جدا شد وجز 99 درصد نباشیم بلکه جز 1 درصد انسانهای مثبت نگر بوده زندگی خود را زیبا بسازیم.

    من می خواهم جز 1 درصد باشم.

    می خواهم ثروت جدب کنم نه فقر.

    صلح وشادی جذب کنم نه عم واندوه وجنگ.

    سلامتی جذب کنم نه بیماری.

    خدایا شکرت برای زندگی که به من بخشیدی وبرای هدایتم به این مسیر وشناخت قوانینت.

    استاد ومریم عزیز متشکرم .

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1456 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 47 سفر هستم …

    خدایا شکرت که هدایتم کردی نجاتم دادی ای رب هدایتگر من ازت متشکرم که همیشه بامنی و هوامو داری همیشه پیشمی ممنونم ک اجازه دادی تا من توبه کنم و به گونه ای دیگر زندگی رو ببینم .

    حالتم این روزا شبیه کسیه ک عمر بدی داشته و 90 ساله شده و از خدا یه فرصت خواسته و بصورت جادویی برگشته به سن الانش …

    واقعا احساسم اینشکلی شده و نگاهم تغییر کرده و همش سپاسگزارم برای نعمتهایی که قبلا هم داشتما ولی نمیدیدمشون .

    خداروشکر میکنم برای لبخند زیبای عزیزانم . حضورشون اینکه هستن ، اینکه من میتونم راه برم سلامتی دارم نفس میکشم ، آهنگ های زیبا گوش میدم ، خونه دارم و …

    قبلا ناشکر بودم ، از بقیه ایراد میگرفتم ، از خودم از خونه ام ، بدم میومد مهمون بیاد ، وسایلم خراب بشه و …

    الان ولی حس فردی ناشکر که سخت زندگی کرده تا 90 سالگی و فهمیده ک کل زندگیش اشتباه بوده و الان برگشته به زمانی که عزیزانش زنده هستن ، خودش جوان شده مجدد ، واقعا این احساس عالیه ، همش میگم خدایا ببخشم که ناشکری کردم .

    با احساسی عالی دارم این روزا رو پیش میرم جلو .

    خدا رو شکر میکنم هر لحظه ،

    امروز برای اینکه خدا هدایتم کرد و اجازه داد از گذشته ام توبه کنم .

    خدایی فکر میکنم من اگه 90 سالم میشد و توبه نمیکردم و همون مسیر غلط رو میرفتم چقدررررررررر حسرت میخوردمممم ؟؟؟ خدا خدا ازت ممنونم ک هدایتم کردی ،

    من با همه ی وجودم از کارهای گذشته ام ، از مسیر اشتباهم ، از ناسپاسی هام ، از کفر هام ، از شرک هایی که داشتم توبه کردم …

    و باز شروع کردم ،

    با احساسی عالی و سپاسگزاری از چیزی که الان هستم ، از مسیری که طی شد تا این من الان شکل بگیره .

    به گذشته ام عشق میورزم و از درسهاش سپاسگزارم که من رو به این نقطه رساند که بتونم توبه کنم تا تغییر بدم مسیرم رو تا من در سن 90 سالگی ام حسرت نداشته باشم ‌.

    و با احساسی عالی سپری میکنم این روز ها رو .

    احساس پاک شدن و رهایی که تکاملی طی شد تا امروز این احساس های خیلی ناب رو تجربه کنم .

    همین الان هم یک نشانه ی جالب دیدم .

    خدای خوبم ازت ممنونم برای همه چیز برای نعمتهام ای رب هدایتگر من ازت ممنونم ممنونمم ممنونم متشکرم متشکرم سپاسگزارم ای خدای خوب .

    استاد گلم از شما بی نهایت سپاسگزارم .

    این فایل یکی از فایلهای عالی شماست که برای همیشه نگاه منو در مورد تروریست تغییر داد ، برای همیشه در مورد خبر ها نگاهم تغییر کرد چون من هم خیلی سیاسی و اهل تحلیل خبر ها بودم ‌، این فایل رو زمانی گوش دادم که داعش تقریبا نابود شده بود و دیدم چقدر شما دقیق گفته بودید اون زمان ،

    اون سالی که این اتفاق پاریس افتاده بود من با شما آشنا نبودم و کلی شرک داشتم فکر میکردم دنیا داره بهم میریزه و خیلی ترس داشتم ‌.

    ولی الان برای بار چندم گوشش میدم میبینم چقدر حرفهای شما دقیق بود .

    و باز هم این قانون طلایی و مهم توجه …

    توجه معجزه میکنه …

    باید فقط تعهد داشت به توجه به زیبایی ها فقط تعهد داشت معجزه ها میاد …

    به نظر من این غول چراغ جادو همین توجه هست … بهش هرچیزی رو با توجه بگی بهت میده چه بد چه خوب …

    الهی صد میلیارد میلیارد میلیارد ازت سپاسگزارم ….

    خدایا شکرت که من رو دوباره متولد کردی …

    ممنونم که بهم فرصت دوباره دادی .

    ممنونم رب من ممنونم ممنونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: