با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی - صفحه 51
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-23.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-15 23:00:502020-08-22 02:20:30با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
چند وقته که ذهنم داره کار دستم میده خودمم متوجه شده بودم که با این تمرکزم روی بیماری ها دارم خودمو پایین میکشم ولی براش اقدام عملی نکرده بودم امروز از خدا خواستم که بهم بگه چیکار کنم بهم نشون بده و بووممم خدایا چیکار کردی توبامن خدایا تو عالی هستی
خدایا شکرت از این هدایتی که کردی ای رب من منو تو این راه ثابت قدم کن من از این چیزی برای خودم درست کردم بزرگ تر کن خییییلیییی بزرگتر کن خیلییی خدایا تو قادر مطلقی تو تنها چیزی هستی که باید بفرستم و ازتو یاری بخوام و تو همیشه اجابت میکنی و تو همیشه اجابت میکنی درخواست کسی که درخواست میکنه
خدایا عاشقتم
ممنونم از دوستان عزیز واستاد و خانم شایسته گرامی
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 47/با هر چه بجنگی، آن را ماندگارتر می کنی
این رد پا گذاشتن از خودم دارم تبدیل میشه به یک تکلیف و بخشی جدا نشدنی از زندگی من که انجام دادنش بسیار مهم و ضروریه ..
خب قانون میگه به هر چی توجه کنم اون موضوع در زندگی من گسترش پیدا میکنه و اصلا مهم نیست به چیز خوب توجه میکنم یا به چیز بد ..
در واقع خداوند این قدرت ذهنی رو به من داده که باهاش زندگیم رو یا بهشت کنم و یا جهنم کنم و این موضوع کاملا در اختیار منه ،، ولی این قدرت ذهنی و این اختیار رو خداوند به من داده..
پس باید خیلی مراقب باشم که دارم به چیزهایی توجه میکنم.. یعنی حواسم باشه راجب چه چیزهایی صحبت میکنم.. .. صحبت کردن راجب موضوعات مختلف از کجا نشایت میگیره ؟؟ از وروردی های ذهن …
یعنی ادم هایی که خیلی بحث های سیاسی میکنند و راجب جنگ و سیاست و این داستانا صحبت میکنند به این دلیله که ذهنشون پر شده از این داستانا و خوراکی که به ذهنشون میدن ، اون موضوعاته ..
به صوزت کلی ادم ها راجب موضوعاتی صحبت میکنند که خیلی در ذهن اون ها تکرار شده و یا فضای ذهنیشون رو پر کرده ..
(( ذهن چیه ؟؟ ذهن یک فضاس که اطلاعات و داده ها توش پردازش میشه،، یعنی ذهن یک جور سیستم عامل هستش..یعنی شبکه ی عصبی مغزی ، سیستم عاملی به نام ذهن داره.. ..
درست مثل مادر بورد کامپیوتر و سخت افزار کامپیوتر که سیستم عاملی به نام مثلا ویندوز داره.. و این ویندوز یک عالمه برنامه های مختلف روش نصب شده … و سخت افزار کامپیوتر فرمان هاش رو از سیستم عامل دریافت میکنه و یا از سیستم عامل تغذیه میکنه .
پس بنابراین دز واقع ذهن یک جور سیستم عامل بزای شبکه ی عصبی مغزی هستش و شبکه ی عصبی مغزی از ذهن تغذیه میکنه..
حالا نقش مونیتور کامپیوتر چیه ؟؟ مونیتور همون طوری که از اسمش پیداست ،، فقط کارش مونیتور کردن و نمایش دادنه و اگر چیز خوب روی ویندوز نصب بشه مونیتور اون رو نشون میده و اگر چیز بد روی ویندوز نصب بسه،،مونیتور اون رو نشون میده ..
حالا مثلا میتونیم کامپیوتر رو تشبیه کنیم به این چیزا :
ذهن : سیستم عامل
مغز : سخت افزار کامپیوتر یا مادر بورد
کیهان : مونیتور کامپیتور
کانال های ارتباطی کیهانی : سیم و کابلی که کامپیوتر وصل میشن ،، مثلا کابل HDMI
حالا اون چیزی که در ذهن میگذره ،، میره مونیتور میشه و نمایش داده میشه در فضای کیهانی…
یعنی به طور خلاصه ،، من هر انچه که در دنیای اطرافم مشاهده میکنم کاملا بازتاب اون چیزیه که در ذهن من میگذره و این کیهان نمیتونه چیزی به جز ذهن من رو به من نشون بده !!! درست مثل مونیتور کامپیوتر (( منطقیه مگه نه !! )) و این کیهان مجبوره و چاره ای نداره که فقط و فقط میتونه ذهن من رو به بازتاب بده و نشونم بده !!
و به همین دلیله که ادم های متنوع با تجر بیات متنوع داریم.. چون ادم ها چیزهای مختلفی رو در ذهنشون پرورش میدن !!
با این مثال ساده ی کامپیتور که زدم ،، خیلی راخت برامون قابل درک میشه که فضای کیهانی فقط یه نمایشگر بزای ذهن هستش !!
درست مثل مونیتور کامپیتور که فقط نقشش یک نمایشگر بزای ویندوز هستش !!
و ما مثلا سازنده های کامپیوتر رو تحسین میکنیم و بهسون میگیم دمشون گرم چه چیزی درست کردن..
حالا اینجا باید خدا رو تحسین کنیم که دمشگرم عجبببب کیهانی و عجب مغزی و عجب ذهنی خلق کرده !!
))
خب حالا که نقش ذهن و مغز و کیهان رو درک کردیم پس خیلی باید مراقب باشم چه چیزی در ذهنم پرورش میدم ،، چون میدونم و به این درک رسیدم که اون وقت این میزه روی نمایشگر کیهانی نشون داده میشه !!
پس دیگه نگران اینده نیستم چون میدونم اگر چیزای خوب توی ذهنم دز موزد پول و ثزوت و زندگی و همه چی بسازم ،،نمایشگر کیهانی مجبوره اون رو به من نشون بده ..
خلاصه خیلی پیچیدش نکنم چون گمراه میشم و سزدرگم میشم.
به طور خلاصه یادم باشه راجب چیزهای خوب صحبت کنم و با احساس خوب صحبت کنم .. اگر وقتی دارم راجب خواسته هام صحبت میکنم حس خوبی ندارم به این دلیله که در مورد داشتن اون خواسته باور ندارم و حس لیاقت دز موردش ندارم ..
من در مورد چه چیزهایی صحیت میکنم ؟؟ چیزهایی که توی ذهنم میگذره و تکرار میشن.
پس یادم باشه مراقب ذهنم باشم و اگر ویزوسی بشه اون وقت زندکیم ویروسی میشه ..
اگر موقع صحبت کردم راحب یه سری خواسته هام حس خوبی ندازم ،، باید راجب خواسته های کوچکتر صحبت کنم که در موردشون حس لیاقت دارم و یا حداقل دهنم رو ببندم غر نزنم !!
و یادم باشه احساس لیاقت شاه کلید دریافت نعمت ها هستش..
خب اینم از رد پای من از روز 47,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.
خدایا شکزت
بنام خدای آرزوهای من
سلام و درود
روزشمار تحول زندگی : تعهد 47
به هر چیزی توجه کنی اساس اون موضوع بیشتر وارد زندگیت میشه
هر وقت نگرانی، اتفاقات بدتری برات رخ میده
اگر امیدوارتر باشی، اتفاقات بهتری برات رخ میده
پس باید مراقب کانون توجهم باشم
اخبار نبینم به بیماری و جدایی و دردودل و فقر و… توجه نکنم
فقط و فقط به سلامتی ثروت عشق و آرامش توجه کنم و راجبشون حرف بزنم بشنوم و ببینم
خدایاشکرت برای این آگاهی
که حواست به منه و مراقبمی
دوستت دارم خداجونم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همسفرای عزیز دوره روز شما
بازم خدا بهم فرصت داده که بیام و بنویسم شکرت
هر موقع تو زندگیم به چیزهایی که نمیخواستم بی توجهی کردم واقعا از زندگیم خارج شدند
یا وقتایی که میشینم فکر میکنم به چه چیزهایی دارم توجه میکنم
قشنگ میفهمم که افکار منه که داره شرایط رو رقم میزنه
بیشتر رو اگاهی این موضوع که دارم جنس افکارمو میشناسم و با تکامل میتونم اینارو جهت بدم به سمت خواسته هام البته که کار سختیه
اما با تکرارو تمرین هزاران بار معجزات و جریان تغییر اتفاقات رو دیدم
ولی این وسط بارها و بارها هم شده فراموش کردم قوانینشو
ودوباره اومدم رو ذهنمو باورام کار کردم جریان زندگیم تغییر کرد
خدارو شکر میکنم تلاشمو دارم میکنم جزو اون 5 درصدی ها باشم
و تا الان هر چیزی که خواستم شده
و موقع هایی خواسته بهت داده شده که تو تقلا نمیکردیو لذت میبردی از زندگیت
لذت خوردن خوابیدن نیست دیگه
لذت به چالش کشیدن خودت برای تغییره
فهمیدن و درک کردن این که تا تغییر نکنی تا فرکانستو تغییر ندی جریان برات تغییر نمیکنه
پس بشین رو دوش خداوندو فرکانساتو درست کن و لذت برر
واقعا خدارو شکر میکنم که عضو این خانواده هستم
وَ أَنِیبُوا إِلى رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ
و قبل از آنکه عذاب الهی سراغتان بیاید و کسی به فریادتان نرسد، رو بهسوی خدا کنید و در برابرش سرِ تسلیم فرود بیاورید.54زمر
باسلام و درود خدمت عزیزانم دراین سایت
قانون توجه:جز حیاتی ترین قانون زندگی و جهان و خداوند
اگه ما بخوایم مسیرمون رو پیداکنیم به وسیله هدایتمون کانون توجه ما مارو به همون مسیر میبره
وکاری نداره که تو چی میخای
ما خالق زندگی خودمونیم
بچع کانون توجه مهم ترین چیزه و این قانون با کنترل ذهنمون هربار برامون راحت ترمیشه
یعنی ما باید بتونیم کنترل کنیم کانون تمرکزمونو و هواسمون به احساسمون باشه که راه رو تومسیر نشونمون میده
جز فایل های خیلی مهم هست این فایل با درک عمیق گوش بدید
روز 47 از روزشمار تحول زندگیم
من تعهد میدم که این مسیر رو ادامه بدم و کانون توجه و تمرکزمو روش کارکنم تا به این مسیر هدایت بشیم
سپاسگذار الله یکتا
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان سایت هم فرکانسی . روز 47 روز شمار تحول زندگی من خدایا شکرت که در مسیر هستم و منو هدایت کردی و پای تعهدم هستم و ادامه میدم و هر روز که میگذره دارم از روز قبلم بهتر میشم ، مدام فایل های استاد گوش میکنم تا باوری که دارم و پاشنه آشیلم هست ترمز مخفی برام و مقاومت دارم بر احساس خوب اتفاق خوب ، چون من باور دیگه دارم چون باورم بوده تا حس درونی م خوبه و شادم نجواها میاد سراغم برعکس قانون مدام زمزمه میکنن و من دارم الگوهایی که موفق شدن با قوانین در عقل کل و فایل های خود استاد گوش میکنم تا پامو از این ترمز بردارم ، و مدام جاهایی که آرامش داشتم و حسم خوب بوده و اتفاقات خوب افتاده مرور میکنم و دارم با باور جدیدم پامو از این ترمز برمیدارم ، و امروز 12 صفحه از فصل اول کتاب رویاهایی که رویا نیستن خوندم ، که مدام برام تکرار شه و طوری شه قانون برام عادت شه ناخودآگاه عمل کنم ، امروز خدا رو شکر آگاه تر بودم به احساساتم و هیچ چیز مهم تر از احساساتم نبود و جاهایی که میدیدم با بالا و پایین شرایط احساسم بد میشه سریع یاد گرفتم حسم را خوب کنم باورهای توحیدی م خیلی داره کمک میکنه ، و میشه گفت از این فایل استاد نتیجه میگیریم مواظب ورودی های ذهنم و توجه ام باشه ، واقعا این گفته استاد برام یقین شد که احساس م بده یعنی به ناخواسته فکر میکنم و امروز دیدم وقتی به خواسته م توجه میکنم حس آرامش و شعف درونی دارم و میفهمم با منبع درونی ام هماهنگم و جاهایی که نگرانی و استرس دارم به شرایط فعلی ام که اذیتم میکنه توجه میکنم چقد جالب ، واقعا یقیین پیدا کردم خواسته من خواسته خداست پس درسته و بیشتر باور کردم که خدا بیشتر از من میخواد من به خواستم برسم چقد حس خوبی میده ، و امروز بیشتر قدردان نعمت هام بودم و هر روز که نگاه میکنم میبینم دنبال چیزی هستم در زندگیم قدردان باشم انگار ذهنم داره عادت میکنه ، حتی از تضادهای زندگیم که الان باعث شده اینجا باشم و فکر تغییر درونم باشم هم تشکر کردم خدا رو شکر بابت امروز ، بابت قوانین ثابت جهان ، بابت این سایت که هدایتم کرد ، بابت اینکه اجاره داده باشم در عالم هستی اش و این یعنی فرصت هست و فرصت های بزرگ برام در راهه و خیر عظیمی برام تو راهه به قول استاد وقتی احساستو تو شرایطی که هستی خوب نگه میداری بهترین اتفاقات در راهه ایشالله در مشیت الهی قوانین جهان ، مرسی که هستید دوستتون دارم .
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب واحترام
والله والله والله تمام حرفهای استاددراین فایل درسته ودرقرآن به صورت واضح وروشن گفته شده است..
اصلا بزاریدازخودم بگم من توتمام مراحل زندگیم هرچقدربه چیزهای منفی توجه کردم ازهمان به صورت اصل واساسش واردزندگیم شده وهرموقع بی خیال بودم وکاری به اخباروجنگ واین چیزهانداشتم به جاهایی هدایت شدم که بعدازرفتن من ازاونجا اون اتفاق پیش اومده و”واقعاباپوست وگوشت واستخوان این اصل قانون رو درزندگیم درک کردم وخواستم برای یادآوری خودم اینجا بگم واقعا استادسپاسگزارم که دوباره بهم یادآوری کردید که کانون توجهم به چه چیزهایی درزندگیم هست/سپاس
خدایابابت قانون ثابت درجهانت بی نهایت سپاسگزارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
همواره سعی کنیم به تمام اتفاقات جالب یا ناجالب:
*از دید بزرگتر نگاه کنیم و
*به دنبال یافتن قوانین الهی در آن باشیم
تروریست و اتفاقاتی از این دست چگونه رخ می دهند و گسترش میابند؟
قانون:
-به هر چیزی توجه کنیم از اساس اصل و جنس آن در زندگی ما گسترش میابد
مهم نیست:
-از آنها خوشمان بیایید یا خیر
-به چشم ما زیبا باشد یا نازیبا
اگر به نازیبایی ها و اتفاقات نامناسب توجه می کنیم:
از جنس همان اتفاقات ناجالب را در زندگی خود تجربه می کنیم
اگر به زیبایی ها و اتفاقات خوب توجه می کنیم:
از جنس همان اتفاقات را در زندگی خود تجربه می کنیم
به چه چیزی توجه داریم؟
-همان را در زندگی خود تجربه می کنیم
ما با توجه کردن صحبت کردن نگران بودن در مورد آنها شنیدن و صحبت کردن به:
-حملات تروریستی جنگ خشونت اعتراض انقلاب درگیری به گسترش و رشد آنها کمک می کنیم
در صورتی که می توانیم به راحتی:
-با توجه کردن به زیبایی ها و نکات مثبت از این دست اتفاقات را کمتر تجربه کنیم
نشانه ی توجه به زیبایی ها و نکات مثبت:
*داشتن احساس خوب است
نشانه ی توجه به نازیبایی ها و نکات منفی:
*داشتن احساس بد است
رسانه جمعی:
-همواره به دنبال بزرگنمایی اتفاقات نامناسب و ناجالب رشد و گسترش آن هستند
هر زمان از واژه ی جنگ بر علیه… استفاده کرده ایم:
*به این معناست که با سرعت هر چه تمام تر از جنس اصل و اساس آن را در زندگی خود جذب و دعوت می کنیم
بنابراین:
-همواره سعی کنیم با وجود جنگ و تضادها تمرکز خود را بر خواسته های خود قرار دهیم
-در نظر داشته باشیم با توجه به خواسته ها ،اتفاقات نامناسب و ناجالب را تجربه نمی کنیم
-زمانی که در مدار درست قرار داشته باشیم با اتفاقات نامناسب یا ناجالب مواجه نمی شویم
-چیزی به نام خشک و تر با هم سوختن در آیات الهی وجود ندارد
-هر کس در نهایت پاسخ فرکانس های خود را دریافت می کند
-ما با کانون توجه خود انتخاب می کنیم دوست داریم چه اتفاقاتی را در آینده تجربه کنیم
-با تغییر باورها و مدارمان مکان و شرایط زندگی ما به گونه ای تغییر خواهد کرد که اتفاقات نامناسب و ناجالب را تجربه نمی کنیم
-با کمک به خود و توجه به نکات مثبت و زیبایی ها انرژی را به سمت مثبت جهت دهی کرده وبه این شکل به دیگران نیز کمک می کنیم اتفاقات مناسب تر و بهتری را تجربه کنند
-افرادی که دست به اقداماتی نظیر اقدامات تروریستی می زنند همواره به دنبال جلب توجه بیشتر هستند تا خلاهای احساسی خود را پر کنند بنابراین با عدم تمرکز بر آنها می توانیم از قدرت گرفتن شان جلوگیری کنیم
-زمانی که این حملات تا جایی ادامه یابند که توجه عده ی کمی را به خود جلب کنند به تدریج از این دست اتفاقات نامناسب کمتر و کمتر رخ خواهد داد و این گروه ها خود به خود و از درون نابود خواهند شد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام الله توانا.. خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی..
سلام به استاد نازنینم وخانم شایسته عزیزم وتمام دوستان عباسمنشیم
روزشمارتحول زندگی من روز چهل وهفتم
به هرچیزی که توجه کنی از جنس همون چیز بیشتر وبیشتر وارد زندگیت میکنی.. به بیماری توجه کنی بیماری بیشتری حذب میکنی به اخلاق نادرست فرزندت همسرت یا هرکس دیگه توجه کنی ازهمون اخلاقیات بدرو بیشتر وبیشتر به زندگیت دعوت میکنی ودرجهت مثبتش هم هس که اگه به موفقیت توجه کنی اگه به سلامتی توجه کنی به روابط عالیت بابچت باهمسرت توجه کنی اساس همون چیزهای مثبت رو درزندگیت بوجود میاری..
یه خواهر کوچکتر از خودم دارم که میگفت زمانی که دانشگاه بوده هم اتاقیش یه آدمی بوده که توجه زیاد به طلا میکرد میگفت هروقت میرفتیم تو خیابون یه دوری بزنیم خریدی بکنیم حالا این آدم ده هزارتومن هم تو جیبش نبود امادر طلا فروشی ها ول نمیکرد،، اول از پشت ویترین یه دل سیر نگاه میکرده و بعدش هم میرفته داخل قیمت میکرده وجالب اینجاس میگفت یه جوری هم قیمت میکرد که هرکه نمیدونست میگفت صددرصد قصد خریدن داره آبجیم میگفت بهش میگفتم تو پول داری که میری داخل؟؟ ،، میخای بخری؟؟ میگفته نه پول ندارم که بخرم ولی قیمت که میتونم بکنم حالا هروقت پولش گیرم اومد میام میخرم واز اون طرف آبجی ماهم میگفت منم کلا تو لباس فروشی ها بودم همونم میگفت پول نداشتم ولی میرفتم مانتو قیمت میکردم شال قیمت میکردم… الان فکر میکنید این دوتا آدم بادوتا دیدگاه متفاوت تو چه جایگاهی هستن.. آبجی ما کمد لباسش داره از لباس میترکه واون رفیقش هم ازبس طلا داره دیگه میگه سیر شدم از طلا..
دقیقا همینه حالا این خواهرمون با رفیقش اون موقع که دانشجو بودن اصلا هیچی از قانون توجه وقانون جذب هم نمیدونستن ولی خب ناخودآگاه ای خصلته داشتن..
یکی از رفیق های خودم عاشق ظرف وظروف هس اینقدر ظرف داره که میتونم به جرات بگم که هنوز 90درصد ظرفاش حتی یکبارهم توشون غذا نخورده ولی یه پولی دستش میاد میره ظرف میخره.. توفضای مجازی چیزی ببینه سفارش میده…
منم الان مدتی هس که کلا توجهم رو گذاشتم رو طلا چون خانما عاشق طلا هستن..یه بنده خدایی از نزدیکان خودمون هس خیلی توجهش رو بیماری هس و وسواس داره یعنی فک میکنم از ای آدم بیشتر کسی دکتر نرفته باشه اسم تمام داروها وقرص وشربتارو میدونه..
خداروشکر که به مسیر درست هدایت شدیم که بدونیم حداقل داریم با زندگیمون چیکار میکنیم لااقل این چندصباح و اونجوری که دلمون میخاد زندگی کنیم… حالا که میفهمیم باتوجه کردن به چیزی باعث گسترش اون میشیم بیایم توجهمون رو آگاهانه بزاریم رو زیبایی بزاریم رو نکات مثبت.. اگاهانه مهربانی رو گسترش بدیم عشق و گسترش بدیم معنویت و توحید و گسترش بدیم بیایم تو دورهمی هامون درمورد اتفاقات قشنگ زندگیمون حرف بزنیم یا آرزوهامون نه اینکه بشینیم از درد وبدبختی هامون تعریف کنیم.. خداروشکر استاد من تو این مدته خیلی از خودم راضی هستم یعنی آگاهانه دارم تمرکزم رو میزارم روی زیبایی ونکات مثبت مثلا چندوقتیه که شهردارمون داره درجهت بهبودوزیبایی شهرمون، کارهای خوبی انجام میده ومن هروقت میرم بیرون باخودم میگم یاحالا باشوهرم یا با بچم میگم ببین خدایا شکرت مثلا دیروز این چراغونی ها نبود اما الان اینجارو چراغونی کردن یا دیروز داشتن تو فلکه ها گل میکاشتن.. خدایا شکرت اینا یعنی ثروت.. دارن خیابونهارو میکَنَن بولوارها رو درست میکنن دیوارهارو نقاشی میکنن هرروز شهرمون داره قشنگ وقشنگتر میشه واین یعنی فراوانی وثروت.. وطبق قانون وقتی من به اینا توجه کنم وهی باخودم تکرار کنم یعنی دارم فراوانی وثروت بیشتری وبه زندگیم جذب میکنم.. خدایا صدهزارمرتبه شکرت شکرت شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی که یکی از دانشجوهای استاد فرهیخته وتوحیدی مثل استاد عباسمنش باشم.. افتخارمیکنم که منم یه عباسمنشی ام… درپناه ایزد منان همه تون رو به دستان پرمهر خداوند میسپارم
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
با شکر خدا و سپاس از خدایی که هر لحظه در حال حمایت و هدایت من است این قدم 47 مرا به یاد شعر پروین اعتصامی انداخت که خود استاد هم در موردش صحبت کرده در مورد پیرمردی که مفلس و فقیر بود با دوتا بچه بیمار و از صبح که بیدار میشد فقط توجهش و نگاهش و فکرش به گدایی و رو زدن به ادمها برای جور کردن غذایی ،لباسی و …بود تا اینکه یکروز از همه جا نامید شد و رفت سمت آسیابان و دو جامی گندم به او داد و پیرمرد حالا دیگه حواسش به داشته هایش بود و در موردش با خدا حرف میزد که اینها رو اگر تو برام بفروشی باهاش عسل و عدس میخرم و همینجور با خدا در مورد گندم هایش صحبت میکرد که گره ی دستمال باز شد و گندم ها ریخت و شروع به گلایه از خدایی. خدا کرد و رفت که خم شد گندم ها رو جمع کنه کیسه ای زر پیدا کرد پیرمرد آنزمان ایمانش بخدا قوی شد چون با توجه به داشته اش ،نعمت بیشتری دریافت کرد همان فرکانسی رو فرستاد که نعمت بیشتری رو دریافت کرد
گندمم ریختی تا زر دهی رشته ام بردی که تا گوهر دهی
با تشکر از زحمات بی دریغ استاد عزیز و خانم شایسته صبور و با ایمان خدا قوت حق یارتان