یکی از کارهای روزانه من، توجه به نعمت هایی است که وارد زندگی ام شده. سپاس گزاری برای نعمت های زندگی ام و ربط دادن آنها به قوانین کیهانی و توحید عملی، مهم ترین کار زندگی هر روز من است.
به نظرم تکرار این روند، مهم ترین دلیل موفقیت هایی است که کسب نموده ام.
یادم می آید، آن روزها که تازه قوانین خداوند را شناخته بودم، انجام همه این کارها را به عنوان تمریناتی برای رسیدن به خواسته هایم انجام می دادم.
اما آنقدر به تکرار این شیوه ادامه داده ام، که اکنون این موضوع، جزئی از رفتارم شده و این عادت را در من ساخته تا به راحتی با دیدن داشته های زندگی ام و تمرکز بر آنها، بتوانم هر ناخواسته ای را نادیده بگیرم.
موضوع این فایل، انجام یک تمرین برای ساختن چنین عادتی است.
این تمرین را، قانون تمرکز بر داشته ها، راه رسیدن به خواسته ها نامیده ام.
زیرا ذهن مان عادت دارد ما را به سمت تمرکز بر ناخواسته ها ببرد،
عادت دارد به راحتی هزاران اتفاق خوب در زندگی مان را نادیده بگیرد، اما اگر فقط یک اتفاق بد رخ دهد، هزاران بار آن را برایمان بازگو نماید تا باور کنیم هیچ اتفاق خوبی در زندگی مان رخ نداده و جایی برای تمرکز بر نکات مثبت در زندگی مان وجود ندارد.
به قول قرآن، شیطان قسم خورده با نجواهایش شما را گمراه نماید
به قول قرآن، نجوا فقط از سوی شیطان است برای اینکه مومنان را غمگین نماید
مهم ترین کار زندگی تو، تلاش ذهنی آگاهانه برای رفتار نمودن بر خلاف این سیستم ذهن و وعده شیطان است. یعنی آگاهانه تمرکزت را بر داشته های زندگی ات بگذار. آگاهانه به خاطرشان سپاس گزار باش و با ارسال این فرکانس ها، خود را وارد مدار خواسته های بیشتر نما.
من تمام نعمت های زندگی ام را به این شکل وارد زندگی ام نموده ام و دوست دارم افراد زیادی بتوانند اهمیت این فرمول را بشناسند و مهم تر از آن در زندگی خود به عنوان اصلی اساسی، اجرا کنند.
یک تمرین عملی برای «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»:
- در بخش اول، تمام اتفاقات خوب و تجارب عالی ای که در سال ۹۶ در زندگی ات کسب نموده ای را بنویس.
درباره نوشتن شان آنچنان سخاوتمند باش که حتی از کوچکترین شان هم نگذری!
- در بخش دوم، بنویس می خواهی چه تجاربی را در سال ۹۷ کسب نمایی
هدف این تمرین این است که از داشته هایی که در این یک ساله در زندگی ات کسب نموده ای قدرت گرفته و این قدرت، ایمان و عزت نفس و باور را برای خلق خواسته های سال ۹۷ به کار بگیری.
هدف این تمرین این است که با قدرت گرفتن از داشته های زندگی ات، خود را وارد مدار بالاتری نمایی که در آن مدار ،خواسته های بیشتری انتظارت را می کشد
هدف این تمرین این است که سخاوت خداوند و فروانی جهانش را باور نمایی تا بتوانی باز هم درخواست نعمت های بیشتری ازخداوند داشته باشی
این تمرین تمام کار زندگی شماست.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD414MB11 دقیقه
- فایل صوتی توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها9MB11 دقیقه
به نامِ خداوندِ بخشنده و مهربان
سلام به همه ی عزیزانِ نازنینِ سایت.
سلام به سمانه جانم و نی نی جانم.
دقیقا پارسال همین دی ماه بود که کامنت گذاشتم تو این صفحه و از داشته هام نوشتم.
دیشب از کامنتِ ناعمه جانِ عزیزم، هدایت شدم به این صفحه و فایلِ عزیزش.
کامنتِ خانواده رضایی (دختر خانمِ عزیزِ خانواده) رو خوندم و یادم اومد بیام و منم بنویسم و کلی حس خوب خلق کنم برای خودم.
جالبه که قبلش هدایت شده بودم به نعمتهام و سپاس گزاری ازشون، و بعد هم هدایتم به این فایل نشونه شد برام که، بله سمانه خانم، تکلیف الانت توجه به داشته ها و سپاس گزاری ازشون هست، که به یاد بیاری این یه سال چه چیزهایی وارد زندگیت شدن…
و اما دستاوردهای امسالِ عزیزم.
از جذاب ترینش شروع میکنم:
1- خدایا مرسی که منو مامان و همسرم رو بابا کردی، الان نی نیِ قشنگمون، پسرِ قندِ عسلم، توی دلم هست و هر لحظه باهاش شادی میکنم، با تکون هاش قربون صدقه اش میرم، دلم قنج میره براش.
هر تکونی از نی نی برام هیجان انگیزه و عادی نمیشه، چون اون لحظه توجهِ منو به خودش جلب میکنه، میگه من هستم مامان جون و منم دلم ضعف میره براش.
2- خدایا ازت ممنونم که تو دوره قانونِ سلامتی شرکت کردم، به سلامتیِ عالی و وزنی رویایی رسیدم طیِ 5 ماه.
کمال گرایی مو کنار میذارم، من عشق کردم تو اون مدت، از همه لحاظ عالی بود برام و لذت بردم از نتایجم، احوالاتم، وزنم، روحیه ام، سلامتی ام و …
3- خدایا شکرت که به وزنِ رویاییِ 56/400 رسیدم که تو خواب هم نمیدیدم، تجربه ی این وزن بهم ثابت کرد که میشه، با روش درست میشه به هر ناممکنی در ظاهر، رسید و خلقش کرد.
4- خدایا شکرت که کلی لباس مطابق با وزنِ جدیدم خریدم، پوشیدم و حسابی کیف کردم.
اینکه تو اتاق پرو من لباس رو انتخاب کنم، نه لباس منو، جزو آرزوها و خواسته هام بوده، میرفتم تو اتاق پرو با چندین دست لباسِ محبوبم و انقدر که همه شون اندازه ی اندازه بودن و زیبا بودن تو تنم، غرقِ لذت میشدم. محدوده ای واسه انتخاب نداشتم و کاملا دستم باز بود برای انتخاب و زیباترین ها رو انتخاب کردم و از پوشیدنِ تک تکشون غرقِ لذت شدم هر بار.
5- خدایا شکرت برای پیاده روی های منظم و روزانه ام، و کلی حس خوب، گفتگو با خداوند و خودم، هدایتها و الهام ها، دیدنِ زیبایی های طبیعت و … که بهم دادی.
6- خدایا شکرت برای بهبودهام در زمینه ی درخواست کردن با شجاعت، فارغ از اینکه جواب چی میتونه باشه.
7- خدایت شکرت برای خرید دوره احساس لیاقت و کار کردن روش، که تاثیرات و بهبودهای عالی تو روحیه و شخصیت و افکار و اعمالم ایجاد کرده.
8- خدایا شکرت برای دریافتِ مدرکِ اصول مبانیِ 2 اوریگامی ام.
9- خدایا شکرت برای شرکت در دوره مربی بزرگسال اوریگامی، تسویه ی شهریه اش کامل قبل از شروع دوره، گذروندنش با موفقیت، رفت و آمد به کلاس به راحتی و امنیت و گذروندنِ زمان های عالی کنارِ دوستانم و گرفتن تولد سورپرایزی برای معلمِ نازنینمون.
10- خدایا شکرت برای دریافتِ هدایت ها و نشانه های فراوانت در زندگیِ روزانه ام، و تقویتِ اعتمادم به شهود به نسبتِ قبلم.
11- خدایا شکرت برای هدیه های بی نهایتی که وارد زندگی مون شد.
12- خدایا شکرت برای 3 بار تولدم امسال که سورپرایزی بودن، هدیه های جذابِ تولدم.
13- خدایا شکرت برای ساعت هوشمندم که با فاصله ی کمی از درخواستش، به دستم رسوندی.
14- خدایا شکرت دستبندِ عزیزم درست شد.
15- خدایا شکرت برای غذاهای خوشمزه ای که خوردم و تمامِ وجودم متوجهِ مزه ی خوبش شد.
16- خدایا شکرت برای رستوران و کافه هایی که با همسرم و خانواده رفتیم و خاطرات و لحظات خوش برام خلق شد.
17- خدایا شکرت برای چکاب های نی نی که همه شون عالی بودن و هستن و سلامتیِ خودم و نی نی جونمون.
18- خدایا شکرت برای محبتِ سرشارِ خانواده نسبت به خودم و همسرم و نی نی جون از طرفِ خانواده و عزیزان و دوستانم.
19- خدایا شکرت برای تجربه ی خاطره انگیزِ پارک آب و آتش امسال که جشنواره انار بود، خانوادگی رفتیم و کلی لذت بردم.
همینطور قدم زدن روی پل طبیعت که مدتها بود دلم میخواست تجربه اش کنم و انجام شد.
20- خدایا شکرت برای اتفاقاتِ خوشِ زندگیِ خواهرم که بسیار خوشحالم براش.
21- خدایا شکرت که امسال روز تولد حضرت فاطمه (س) من مامان هستم، تولد امام علی (ع) هم همسرم بابا هست.
دلمون میخواست نی نی دار شیم و خدا این هدیه و معجزه رو برامون اجابت کرده.
22- خدایا شکرت برای شجاعتم بدون آرایش رفتن تو یه مهمونیِ به شدتِ رسمیِ زنانه تولد، لباسی که مطابق با سلیقه و راحتیِ خودم بود پوشیدم و راحت بودم با خودم و پیرامونم.
23- خدایا شکرت برای تجربه ی کوتاه کردن و ماشین کردنِ موهای بلندم طیِ دو مرحله، افتخار میکنم به سمانه که کاری رو انجام میده که میخواد، فارغ از سلیقه یا نظرِ دیگران.
24- خدایا شکرت برای باغ های متفاوتی که امسال رفتم، میوه چیدم و نوشِ جان کردم، 5 بار رفتم و کلی لذت بردم و خاطراتِ شیرین دارم از همشون. من عاشقِ باغ هستم و خداوند برام چیدمانش کرد.
25- خدایا شکرت برای تعداد بالای دفترهای قشنگی که امسال برای خودم خریدم تا بنویسم و حسابی لذت ببرم، خدایا شکرت برای لوازم التحریرهای قشنگی که خریدم برای خودم با عشق.
26- خدایا شکرت که منسجم تر در سایت کامنت مینویسم و می خونم.
27- خدایا شکرت که با خودم روراست تر شدم و شجاعانه تر کامنت مینویسم از همه چی، هم قوت هام، هم ضعف هام.
28- خدایا شکرت که با خودم مهربون تر شدم، کمتر سرزنش میکنم خودمو، کنترل ذهنم بهتر شده.
29- خدایا شکرت برای ورود پولِ بابرکت به زندگی مون، افزایش حقوق، روزی های غیر حسابِ فراوان، هدیه ها و …
30- خدایا شکرت که تونستم با هدیه گرفتن به عنوان روزیِ غیر حساب خداوند بهتر روبه رو شم و درکش کنم و ازش لذت ببرم و سپاس گزاری کنم بابتِ هر هدیه با حسِ خوب و احساسِ لیاقت برای دریافتش.
31- خدایا شکرت برای ورود سینیِ گریل، کباب پز گازی، توریِ کبابی برای رفاه بیشترم در دوره قانون سلامتی.
32- خدایا شکرت برای فراهم شدنِ عالیِ غذاهای به شیوه قانون سلامتی.
33- خدایا شکرت عزت نفس و اعتماد به نفسِ عالی ام تو دو تا مراسم عروسی که شرکت کردم و حسابی بهم خوش گذشت.
34- خدایا شکرت برای درک بهترم در این مورد که خودم باید کاری کنم که بهم خوش بگذره و انتظاری از دیگران نداشته باشم.
35- خدایا شکرت که نی نی مون تو خونه مون اتاقِ مستقل داره.
36- خدایا شکرت که نی نی مون همین الان از تویِ دلِ من، کلی هدیه دریافت کرده و ادامه داره.
37- خدایا شکرت که تونستم بهتر احترام خودم رو نگه دارم، به جا سکوت کنم، ورود نکنم در مسائل دیگران، مرزهای رفتاری مو بهتر کنم با دیگران و …
38- خدایا شکرت برای 2 بار مسافرت به روستای پدریِ همسرم که بسیار دوستش دارم.
و خدایا شکرت که شجاعت داشتم تنهایی تو تراس بیرون از خونه بخوابم تا صبح.
39- خدایا شکرت برای مسافرت جذابِ خانوادگی به رشت، اقامت در ویلایی زیبا در دلِ یه روستای باصفا و دل انگیز.
40- خدایا شکرت ترسم از سگ های نازنین ریخت، بهشون نزدیک شدم تکاملی، نوازششون کردم و باهاشون سلام علیک دارم.
همینطور گربه رو هم نوازش کردم.
41- خدایا شکرت یاد گرفتم به خاطر ترس از ناراحت شدن خدا ازم، کمک نکنم به نیازمندان.
اگه تشخیص دادم و شرایطش رو داشتم کمک کنم بدون هیچ احساس گناه یا سرزنشی.
42- خدایا شکرت برای ایده ی نوشتن باورهای عالی و امید بخش روی کاغذ و تزیینشون با اوریگامی پروانه و چسبوندنشون روی دیوار اتاق ها، که جلوی چشمم باشن همیشه.
43- خدایا شکرت برای بسته کاغذِ اوریگامی سیمرغ، که از موسسه ی عزیزم که هنرجو و مربی شون بودم، هدیه گرفتم.
44- خدایا شکرت برای بارداریِ آسان و شیرین و لذت بخشم.
45- خدایا شکرت که ماشینِ مستقل داریم و به راحتی رفت و آمد میکنیم.
46- خدایا شکرت که من نمیدونستم، ولی بهم قوت قلب و آرامش دادی گفتی من میدونم و حواسم بهت هست و هدایتم کردی هر لحظه بدون اینکه بدونم.
خدایا شکرت برای اینکه من یادم میره ولی تو آگاهی و یادم میاری و هدایتم میکنی.
47- خدایا شکرت برای همه ی آدم های خوب و نازنینی که باهاشون آشنا شدم و ارتباط داریم، چه کوتاه چه بلند، چه حضوری چه غیر حضوری.
48- خدایا شکرت برای هدیه ی بزرگت روز 4 آذر، که معجزه وار وارد زندگیم شد و شادی رو بهم هدیه دادی.
49- خدایا شکرت که با خودم زیباتر صحبت میکنم.
50- خدایا شکرت که خوش اخلاق تر، خوشروتر و مهربانتر، صادق تر شدم.
51- خدایا شکرت که بهتر متوجهِ زیبایی های خونه مون و محیطِ زیبای اطرافش شدم.
52- خدایا شکرت که با غریبه ها هم تونستم راحت تر ارتباط برقرار کنم، تو پیاده روی هام لبخند بزنم و سلام بدم به دیگران.
53- خدایا شکرت که تو پیاده روی هام به صورت تکاملی تونستم اطراف محل زندگی مو به خوبی کاوش کنم و با منطقه بهتر آشنا بشم و کلی زیبایی کشف کنم اطرافِ محل زندگیم.
54- خدایا شکرت که تونستم بهتر بدنم رو دوست داشته باشم، مخصوصا وقتی اضافه وزن پیدا میکنم.
الان خیلی بهتر شدم، بهتر پذیرفتم خودمو همینطوری که هستم و بدنم رو دوست دارم.
55- خدایا شکرت که با هوشیاری و آگاهانه دور میشم و اعراض میکنم از نازیبایی ها، غیبت، دعوا و جنجال، اخبارِ نازیبا، کدورت.
56- خدایا شکرت که شجاع تر شدم نسبت به حیوانات، حشراتِ متفاوت. مثلا وقتی هزارپا دیدم با احترام روانه اش کردم به بیرون پنجره، یا با دستمال کاغذی یه سوسک رو گرفتم، کاری که قبلا عمراً انجامش میدادم.
نشستم وسط باغچه تو روستا، بادوم پوست کندم، انواع و اقسام حشرات ریز و درشت هم در جوارم بودن و هر کی کار خودشو انجام میداد در صلحِ کامل.
57- خدایا شکرت که با جسارت، مسافرت رفتن با خانواده همسرم، بدونِ همسرم رو تجربه کردم.
خیلی هم تجربه ی عالی بود.
58- خدایا شکرت که بهتر از قبل خودم برای خودم تفریح و سرگرمی خلق میکنم، وقتم رو با خودم بهتر میگذرونم و میتونم در تنهایی با خودم بهم خوش بگذره.
قبلا وابسته دیگران و حضورشون بودم.
59- خدایا شکرت که صبورتر شدم و توجهم به زیبایی ها بیشتر شده.
قبلا سختم بود تو صفِ نانوایی، میوه فروشی و … بایستم، حوصله ام سر میرفت، کلافه و عصبی میشدم گاهی، الان انگار برام یه تجربه ی خوش، میانِ مردم هست، شتاب ندارم، بیشتر کیف میکنم.
60- خدایا شکرت که بیشتر از قبلم متوجهِ زیبایی ها میشم:
صدای آواز پرنده ها، ابرها. اسمان، طبیعت، درختان، برگ ها، گل ها، باد، میوه های روی درخت، اب، صدای باد که میخوره به برگهای درختان، وسایلم، سلامتی، آرامش، روزی و نعمت و …
61- خدایا شکرت که با مفهومِ خلقِ زندگیم توسط خودم بهتر اشنا شدم و درکش کردم: نه تنها مفهومِ خلقِ زندگی توسط خود رو درک نمیکردم، بلکه قبولش هم نداشتم، باور نداشتم بهش، کم کم بهتر شدم، الان کلی چیز میز دارم خلق میکنم واسه خودم بر حسبِ علاقه ی خودم برای خودم به لطفِ اللهِ مهربون.
و …
————-‐———————-‐———
لیست کامل تر از داشته هام رو تو دفترهای سپاس گزاری ام به صورت روزانه نوشتم، اینا مواردی هست که یادم اومد و نوشتم.
خدایا مرسی یادم انداختی بنویسم از داشته های فراوانم.
سلام به همه ی عزیزان.
خیلی دوست دارم که قسمت کامنت این فایل عالی توجه به داشته ها، راه رسیدن به خواسته ها شده پاتوق این روزهای من.
اینکه هر وقت ایده ی کامنت گذاشتن میاد دقیقا به خاطر همین فایل هست.
الان تو دفترم از نتایج این روزهام با جزییات نوشتم.
از برکاتی که وقتی تمرکز کردم روی تکلیف این فایل برام بیشتر و واضح تر شدن.
نتایج دقیقا این 4_5 روز اخیر…
انگشتری که از لحظه ی اول دلم رو برد، تقریبی به فاصله ی 2 ساعت از درخواست عمیق قلبی، اومد پیشم.
کفش کتونی خیلی خوب برای پیاده روی تقریبا با 2 روز درخواست عمیق قلبی، اومد پیشم.
صبح امروز دیدن برف، که عاشقشم و واسم نشونه است همیشه.
مسیری که رفتم تا برسم کلاسم و با وجود برف، به شدت روان بود.
خانم محترم راننده ی تپسی که دست فرمون عالی داشت، گپ زدیم و در امنیت و سلامتی رسیدم کلاسم، در نهایت موقع خداحافظی بهشون اوریگامی درنا (نماد صلح و دوستی) هدیه دادم.
خوندن داشته ها و پیشرفتم طی امسال در رابطه با جسارت و شجاعتم، کنترل ذهنم باعث شد مجدد تقویت بشه جسارتم، شجاعتم، قطع نجواهای ذهنی و جایگزین کردنشون با نور خدا…
دیشب یهو پیامی اومد تو قلبم…
خدا، تحت هر شرایطی، هر زمانی، هر مکانی منو حمایت میکنه، هدایت میکنه، مراقبمه، با خدا همه چیز حله (همه چیز یعنی هر چالش ریز یا درشتی که درون من غوغا به پا میکنه)
و یهو حس کردم چقدر قوی شدم
چقدر حالم خوبه
چقدر میتونم دیگه نترسم از ترس هام …
من خدا رو با خدا بهتر میشناسمش.
هر وقت قفل میکنم ازش هدایت و کمک میخوام، بعد خدا بهم جواب میده، بعد متوجه قدرت و توانمندی و عشق بودن خدا میشم.
اینکه هر لحظه بهم درس میده به طرق مختلف که با خود حقیقیم، قوت ها و ضعف هام اشنا شم…
غرق در لذت، نور و قدرت میشم وقتی یاداوری میکنم که خداوند فرمودند فانی قریب (من نزدیکم)
انگار که ترس هام آب میشن چون خدا نزدیکه
قوی میشم چون خدا نزدیکمه، حواسش بهم هست، هدایت و حمایتم میکنه هر لحظه بی توقف…
دیشب برام واضح شد که سمانه، قدردان تک تک و چیکه چیکه تغییرات و بهبودت باش نسبت به گذشته و دقت کن کمال گرایی منفی باعث نشه نبینی این نتایج رو و فقط تغییرات بزرگ رو نتیجه بدونی…
حواست باشه این تغییرات در ظاهر اندک، جمع میشن و غوغا میکنن.
دقیقا یه فایل از استاد گوش کردم که این نکته مهم رو بهم یادآوری کرد.
این روزها متوجه میشم تکرار، تمرین، پشتکار، امید، توکل، پرداخت بهای رسیدن به خواسته، ادامه دادن مسیری که منجر به موفقیت شده چقدر مهمه و دلیل رسیدن به نتایج هست.
اینارم با گوش دادن به فایل های هدیه استاد بهتر درک کردم.
من خیلی خیلی خیلی ازتون ممنونم استاد که این صحبت های کاربردی رو به اشتراک گذاشتین برای بهبود و پیشرفت همه مون، کاملا رایگان با خوش طینتی و مهربانانه.
جالبه امشب به خودم گفتم سمانه امروز و دیروز کامنت نذاشتی و رد شدم…
الان یهو خودمو اینجا میبینم…
من تکلیف هایی دارم در مسیر رشد که خدا خیلی شیرین هدایتم میکنه به انجامشون در زمان و مکان درست و به جای خودش.
به جرات میتونم بگم نوشتن معجزه میکنه، چون آدم یادش میره به سادگی و به سرعت.
اما نوشتن سند و ردپا میشه برای روزهای آینده که ببینم از کجا به کجا رسیدم و قدردان باشم واسه رسیدن به تک تک تغییرات و بهبودها.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
با سلام به همه ی عزیزان سایت عباس منش دات کام
از خود استاد عزیزمون و مریم جان خوش سلیقه و توانمند، مسیولین محترم فنی سایت تا همه ی اعضای پر انرژی و تلاشگر سایت که هر لحظه تلاش میکنن زندگی خودشون رو بهتر کنن نسبت به روز گذشته.
الان داشتم کامنت دوستان برای این فایل رو میخوندم و سپاس گزاری هاشون برای داشته های امسال و اهدافشون برای سال بعد که تشویق شدم خودمم بنویسم از دستاوردها، پیشرفت ها و داشته های خودم امسال از فروردین تا الان (13 دی 1401) که به لطف، هدایت و فضل خدای عزیز دلم بهشون رسیدم:
خدایا مرسی برای اینکه خونه عزیز خودمون رو خریدیم.
مرسی برای دوره هایی که خریدیم با همسرم و گوش میدیم.
مرسی برای تمام هدیه های فراوانی که امسال دریافت کردم.
خدایا مرسی برای تمام رفاه مالی که برامون فراهم کردی.
خدایا مرسی برای سلامتی خودم و همه ی عزیزانم.
مرسی برای شادی بزرگی که برای خواهرم ساختی امسال با همه ی جوانب و جزییات فراوانش.
خدایا مرسی برای دوره های تخصصی اوریگامی که امسال هم ادامه شون دادم (اصول مبانی2 و ماژولار حجم)، شهریه هاشون رو کامل تسویه کردم و کلی مطلب جدید یاد گرفتم و می گیرم.
خدایا مرسی که تو موسسه اوریگامی هستم که عاشقشم، باهاشون همکاری میکنم و کلی انرژی مثبت میگیرم هر بار که واردش میشم، از بس که انسان های خفن، انرژی مثبت بی نظیری هستن، دقیقا همونجایی هست که من میخواستم و عاشقشم.
خدایا مرسی که کمکم کردی از پس ساخت اوریگامی های کامپلکس بر بیام امسال، و دقیقا مرسی برای هدایت هات وقتی قفل میکردم و تو کمکم کردی شکل هام درست و کامل جلو برن.
خدایا مرسی که در رابطه با شغلم با اموزش بچه ها سر و کار داشتم و کلی ازشون انرژی و خلاقیت گرفتم و کیف کردم از خلاقیت و هوشمندیشون.
خدایا مرسی که خیلی ازت هدایت می خوام و خیلی هدایتم میکنی، این مبحث هدایت یکی از معجزه های زندگیه منه و واقعا مرسی امسال رشد بهتری هم دارم درونش.
خدایا مرسی که کامنت گذاشتن در سایت رو امسال جدی تر شروع کردم.
خدایا مرسی برای برنامه تناسب اندام، ورزش پیاده روی روزانه، آب خوردن منظم روزانه.
خدایا مرسی برای تمام خریدهامون به صورت مستقل و عالی.
خدایا مرسی برای شروع تمرین خوشنویسی با دست چپ (با مداد) و تقویت نیکره ی راست مغزم.
خدایا مرسی برای تمام نعمت هایی که به همسرم دادی و هم ایشون هم منو خیلی خوشحال کردی.
خدایا مرسی برای عمل موفقیت آمیز و عالی آب مروارید چشم های عزیزانم.
خدایا مرسی برای اینترنت عالی خونه مون که تمام فایل های سفر به دور امریکا و … رو با بهترین کیفیت میبینم و کیف میکنم. و خیلی مرسی که در شرایط و فرکانسی قرارم دادی که این همه قشنگی ببینم و بشنوم.
خدایا مرسی برای اینکه هدایتم کردی به سمت توجه به نکات مثبت و زیبایی ها به صورت عمیق تر و عملی تر
خدایا مرسی که تونستم تعداد کتاب هایی که دلم میخواست رو بخونم امسال و بیشتر هم بخونم. مرسی برای ورود آگاهی های عالی به زندگیم به طرق مختلف و هدایتم به اون سمت ها.
خدایا مرسی که قبل از اینکه وارد شرایط تضاد کشور بشیم، ما رو هدایت کردی به محل زندگی که آروم هست و با امنیت و دور از تنش.
خدایا مرسی که ما رو هدایت کردی به محیط زندگی که فضای سبز عالی داره، همونطور که ما قبلا همیشه دوست داشتیم و بهش توجه میکردیم و خوشحال بودیم ازش.
خدایا مرسی که هم پارسال هم امسال ازت هدیه تولد خواستم و بهم هدیه های باحال دادی.
خدایا مرسی که هدایتم کردی و امسال خداحافظی کردم با اینستاگرام و … به راحتی و تونستم بهای هدفم واسه کنترل ذهن رو بدم.
خدایا مرسی برای همه ی اعضای دوست داشتنی خانواده ی خودم و همسرم و اوقات خوشی که در کنارشون دارم. خدایا مرسی برای تمام مهربونی های همه شون.
خدایا خیلی مرسی برای تمام نعمات مادی و معنوی بی شماری که امسال وارد زندگی مون کردی.
خدایا مرسی برای تمام کارهای کوچک و بزرگی که امسال با همسرم یاد گرفتیم، تجربه کردیم و انجامشون دادیم و بزرگتر شدیم.
خدایا مرسی برای سفرهامون، تفریحات مون، دیدن فضاهای سبز و جذاب و دیدنی امسال که شگفت انگیز بودن.
مرسی برای دیدن پاییز شگفت انگیز امسال و درخت های جذاب با برگ های رنگارنگ، مرسی برای دیدن و پیاده روی تو برف، دقیقا همونطور که خواسته بودم و نوشته بودم در موردش.
خدایا مرسی برای کنترل ذهنمون وقتی یه تضاد وارد شد و دوتایی خوب از پسش براومدیم، و بعش متوجه برکاتش هم شدیم.
خدایا مرسی برای تک تک پیام ها و گفتگوهای دلی و احوالپرسی که با عزیزانم داشتم و دارم امسال و بهشون گفتم که دوستشون دارم و برام مهم هستن و تحسینشون کردم.
خدایا مرسی برای جسارت و شجاعتی که امسال داشتم و یه سری کارها رو انجام دادم، یه سری کارها رو نه گفتم، یه سری حرف ها رو زدم و به خودم افتخار کردم و میکنم. مرسی برای بهبود اعتماد به نفس، عزت نفس، پذیرفتن خودم و صلح با خودم که امسال خلقش کردم.
خدایا شکرت برای همه چیز
خدایا شکرت برای همیشه
اهداف سال 1402:
زبان انگلیسی ام خوب شه و بتونم انیمیشن و فیلم ها رو بدون زیر نویس ببینم.
پروژه ی تناسب اندام و ورزش عالی و پایدار ادامه پیدا کنه.
در زمینه شغلی، مستقل باشم و موفق جلو برم و یاد بگیرم و رشد کنم.
مسافرت و گردش به جاهای قشنگ و زیبا
و کلی چیز دیگه که برای خودم نوشتم
خدایا شکرت برای همه چیز
خدایا شکرت برای همیشه
سلام به استاد منش عزیز و مریم جان عزیز و همه ی عزیزان
استاد عباس منش عزیز، خیلی ممنونم ازتون برای این فایل به صورت کاملا اختصاصی.
این فایل برای من نقش مهمی تو زندگیم ایفا کرده که تکرارش باعث بهتر شدن خودم و عملکردم میشه.
اول از همه میخوام یه اعتراف شیرین کنم، نزدیک 3 سال داره میشه که فایلهاتونو گوش میدم و تمرین میکنم، مفهوم توجه به نکات مثبت رو بارها و بارها تو فایلهای مختلف توضیح دادین اما درک عمیقی نداشتم، فقط فهمیدم چی میگین، سعی کردم تمرین کنم اندازه ی درکم، ولی درک عمیق نداشتم…
تا اینکه یهو دو شب پیش موقع نوشتن هام، یهو متوجه منظورتون شدم…
اینکه تو هر چیزی، هر رفتاری، هر آدمی، هر موقعیت و شرایطی و … هم نکات مثبت وجود داره و هم نکات منفی، این حقیقته.
نسبی هم هست، چون ممکنه چیزی در نظر من مثبت باشه برای دیگری منفی و بالعکس.
اما من باید توجه، فوکوس، دقت خودمو بذارم روی یاداوری محاسن اون چیز برای خودم. محاسن واقعیش که واقعا قبول دارم جزو نکات مثبتش هست نه فقط ادا در بیارم و مصنوعی مواردی رو بگم که حتی خودم قبولشون ندارم.
مثلا بگم الهی شکر بابت فلان چیز ولی حس و باوری بهش نداشته باشم.
این مدلی نه، جواب نمیده و نداده برام.
بگردم تو دل اون موضوع و بکشم بیرون نکات مثبتش رو.
حتما که یه دونه مورد پیدا میکنم، اگه بخوام، پس بیشتر هم میتونم پیدا کنم…
این تمرین، نفی نکات نازیبا نیست، اتفاقا با علم به اینکه مثبت و منفی در کنار هم وجود داره در دنیای مادی (تضاد)، من به عمد میخوام بچرخم به سمت قشنگی هاش و پشتم رو بکنم به نازیبایی ها. این دروغ به خود نیست که بگم نازیبایی وجود نداره، هست اما انتخاب من نیست. انتخاب من چیزیه که دیدن و فکر کردن بهش بهم حس امید بده، شادی بده، باعث انگیزه ام بشه برای زندگی.
(میگن باغچه رو هم بزنی، توش کرم هم پیدا میشه. تو اون باغچه گل و درخت هم هست…
انتخاب من چیه؟
دوست دارم غرق لذت شم با دیدن و بو کردن گلها یا خوردن میوه ی درخت ها و استفاده از سایه ی درخت ها یا غر بزنم از کرم های داخل باغچه؟
همه چی به نوع نگاه من برمیگرده به نظرم.
وقتی حالم بد میشه، باید مدل فکر کردنم رو عوض کنم در لحظه، این دقیقا یکی از تمرین های جدیدمه.)
شاید قبلا سطحی گوش کردم که متوجه این نکته نشدم و چون شاید تمرکزی ورود کردم به مبحث توجه به نکات مثبت و زیبایی ها، این دریچه برام باز شده و هدایت شدم به این مسیر و درک عمیق ترش و تمرین و عمل بهتر در این مسیر.
تصمیم گرفتم به جای پخش کردن تمرکزم روی چندین مفهوم، در حال حاضر زندگیم بچسبم به این یه دونه تمرین تو زندگیم تا گیج نشم، با یه دست ده تا هندونه برندارم که نفهمم چی به چیه و تمرکزم پراکنده نشه…
حالا بریم سراغ اصل هدفم از این کامنت: دو شب پیش به خودم تکلیف دادم نکات مثبت محل زندگیم رو بنویسم، فضای پیرامونش و … که حقیقتا برام خوشاینده و بودن و فکر کردن در اون شرایط بهم حس خوب و نشاط میده.
خود محل زندگیمون، هدایت به سمتش و شرایطش از لحاظ امنیت و آرامش و فضای سبز دقیقا هدایتی بود و از فضل بی نهایت خدا بهش رسیدیم من و همسرم. اما یه تنش ریز احساسی برام باعث شده بود یادم بره خدا امسال چه گنجینه ای بهمون داده از بی نهایت لحاظ. یادآوری قشنگی هاش حالمو خوب کرد.
دیروز صبح، یه تضاد باعث شد کمی حالم گرفته شه اما حین پیاده روی گفتم سمانه بیا و متفاوت عمل کن، نجواها رو قطع کن به جاش نکات + و زیبایی های یک نفر که ازش مکدر شدی رو بگو.
شروع کردم به گفتنش، معجزه کم کم اتفاق افتاد، کدورتم از اون فرد کم کم کنار رفت، بعد رفتم خونه مامانم و یهو یه عشق به شدت به شدت به شدت خالص و مهربانانه و عاشقانه از مامانم دریافت کردم، راستشو بگم سورپرایز شدم، از خواهرم هم عشق دریافت کردم…
مامانم همیشه مهربونه و محبت میکنه، اما جنس عشق اینبار خیلی خاص و متفاوت بود که تا عمق وجودم نفوذ کرد، دقیقا انگار خدا بخواد عشقی که من انتظارش رو نداشتم با درجه ی بسیار بالا به سمتم روانه کنه…
آروم شدم، ذوب شدم تو اون روند …
من فکرم رو عوض کرده بودم.
من عمل و رفتارم رو عوض کرده بود.
و بلافاصله جایزه دریافت کردم.
تغییر عملکردم مساوی شد با حس خوب
که اگه فکرم رو نمیدادم به توجه به نکات مثبت اون بنده خدا، همچنان نجواها داشتن حال منو بد و بدتر میکردن و با همون حال بد میرفتم خونه مامانم و شاید که نه حتما اون عشق رو دریافت نمیکردم…
عمل به قانون باعث شد حالم خوب شه و اتفاقا خیلی سریع پاداشش اومد، حال خوب خودم، دریافت عشق از دیگران …
این کامنت کاملا هدایتیه، چون قبلش داشتم قسمت 182 سفر به دور امریکا رو میدیدم و یهو شیفت پیدا کردم به اینجا تا ثبت کنم این تجربه های جذاب رو و ردپا بذارم از حس و حال الانم…
دیروز و امروز پر از تجربیات و حس و حال های خوب بوده برام، خبر خوبی در مورد سلامتی مامانم شنیدم که به شدت سپاس گزار خدا هستم، هدایت شدم به خرید انگشتری که از لحظه ی اول که دیدمش عاشقش شدم و با فاصله بسیار کمی (حدود یک ساعت) خدا بهم دادش، هدایت شدم به انجام کارهای خوب دیروز و امروز، کلی با مامانم صحبت های انرژی مثبت کردیم و از خدا و محبت هاش گفتیم و …
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
یه تجربه ی جذاب دیگه هم انجام دادم به واسطه ی همین فایل:
من از سال 99 (به واسطه فایل های استاد) یه دفتری دارم که توش از ایده ها، هدایت های خدا، نشانه ها مینویسم به صورت کاملا جزیی و روزانه، یا چند روز یه بار از اتفاقات روزهام، که ثبت بشن برای ذهن منطقیم تا یادش نره چه مسیری رو داره طی میکنه…
به واسطه همین فایل رسیدن به خواسته ها، توجه به داشته ها ، چند روز پیش تو یه دفتر جدید شروع کرده بودم مجدد مینوشتم دستاوردها و پیشرفت ها و داشته های سال 99 ، 1400 و 1401 رو…
مرورشون عالی بود و خوشحال شدم چقدر داشته های مادی و معنوی داشتم تو این سه سال تا اینکه ایده اومد سمانه برو دفتر ایده ها، نشانه ها، هدایت ها رو باز کن، از شماره 1 شروع کن به خوندن تا ببینی چیزی جا نمونده باشه از داشته ها و دستاوردهات…
شروع کردم به خوندن سال 99، یه سری داشته و دستاورد بود که من یادم رفته بود اونور بنویسم، وارد کردم.
همینطور ادامه دادم خوندن سال 1400 و 1401 تا همین الان که حدود هزار و خرده ای مورد نوشتم…
شوکه شدم، چون یه عالمه داشته و دستاورد مادی و معنوی بود که کلا یادم رفته بود تو لیست داشته ها و دستاوردها و پیشرفت هام برای این سه سال وارد کنم…
باعث شد یادم بیاد چه داشته هایی داشتم این سه سال از ثروت، از عشق، از رشد خودم، از تجربیات عالیم، از مهارتهایی که کسب کردم، که من فراموششون کرده بودم و الان باعث ذوقم شد که مجدد خوندم و به یادم اومدن…
نوشتن از چیزهای خوبی که طی سال کسب میکنیم معجزه میکنه. یه بار به صورت روزانه، یه بار هم مرورشون کلی آخر سال که بفهمم چه سالی طی شده با چه تجربه هایی.
حالم کلی خوب شد.
کلی خدا رو شکر کردم.
کلی به خودم افرین گفتم، باریکلا سمانه که این کارها رو انجام دادی و بزرگتر شدی.
که اگه ننوشته بودم به صورت روزانه تو دفتر نشانه ها، هدایت ها، ایده ها حتما یادم رفته بود و هیچ اثری نمیموند ازشون.
یه مورد برای حدود 6 ماه پیش بود که من پاک یادم رفته بود و یاداوریش شوکه ام کرد که چطور یادم رفته بوده؟؟
نوشتن، بارها مچ ذهن منطقیمو گرفته و به یادم آورده کجا بودم و چیکار کردم.
که یادم رفته چیزی که چند ماه پیش آرزوم بوده و اصلا فکر نمیکردم به دست بیارمش رو حالا دارم ولی خیلی ساده از کنارش رد میشم…
درسته الان سال هنوز تموم نشده، اما حس میکنم هدایت شدم به انجام این پروژه که یادم بیاد چقدر داشته های این سه سال اخیرم زیاد و زیاد و زیاده.
چون برخلاف گذشته نوشتمشون و ساده از کنارشون رد نشدم…
تازه ایده اومد سال های گذشته رو (قبل از 99) تا جایی که یادم بیاد رو هم بنویسم، عالی بود و تونستم چند صفحه بنویسم.
طبیعیه آدم یادش میره، پس بهتره ثبت شه و بنویسم و نگه داریم که یه روزی مثل الان من بخونیم و یادمون بیاد داریم چیکار میکنیم این سال ها.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
یه حس خوب دیگه هم تجربه کردم، رفتم اهداف سال 99، 1400، 1401 که اول هر سال نوشتم رو هم خوندم دیدم الهی شکر یه عالمه شون انجام شدن و به دستشون آوردم.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام به همه ی عزیزان.
استاد عباس منش عزیز، مریم جان شایسته و همه ی دوستانی که دور هم در این سایت جمع شدیم تا زندگیمون رو بهبود بدیم و سعی کنیم هر روز زندگیمون بهتر از روز پیش باشه.
این چند روز اخیر مسیله ای ذهنمو خیلی درگیر کرده، که حس خوبی بهم منتقل نمیکرد وقتی یادش میوفتادم.
نکته ی جالبش این بود که تمام فایل هایی که این مدت گوش میدم توجه به نکات مثبت بود و هست…
تمام تلاشمو کردم و میکنم که کانون توجهمو از اون مسیله بیارم به سمت زیبایی ها.
توجهمو میذاشتم به انجام کارهای خوبی که به سمتشون هدایت میشدم، چون خیلی از خدا هدایت میگیرم هر روز مخصوصا سر این مسیله هم هدایت خواستم از خدا…
یا اینکه فضایی که باعث میشد یاد اون مسیله بیوفتم و نجواهای آزار دهنده ی بعدیش پیش بیاد، رو عوض میکردم آگاهانه.
اهداف روزانه مو هم انجام میدادم، اما باز هم از لابه لای همه ی فعالیت هام یه جایی بروز میداد خودشو افکار و احساسات نا خوشایند.
دیشب قسمت عقل کل سرچ کردم در رابطه با تغییر حال بد به خوب و داشتن یا ساختن احساس خوب.
سوال و جوابای مشابه رو خوندم. ممنونم از پرسش و پاسخ های عقل کل که به شدت ایده ی جذابیه.
تا اینکه امروز، درست زمان پیاده روی که داشتم فایل مصاحبه با استاد قسمت 8 رو گوش میدادم یاد یه فایلی افتادم که اخیرا باهاش روبه رو شدم…
فایلی که وقتی اسمش رو دیدم یا شنیدم برام عین خود جواب بود…
دقیق یادم نمیاد طریقه ی هدایت شدنم به فایل رو، اما حس میکنم خانم شایسته ی عزیزم یا استاد عباس منش عزیز تو یکی از فایل های دیگه ازش اسم بردن…
فایلی به نام توجه به داشته ها، راه رسیدن به خواسته ها
دقیقا همون لحظه چشم هام برق زد، یهو حس کردم جواب گرفتم حتی وقتی گوش نکردم، فقط به صرف شنیدن عنوان این فایل.
چون مشغول دانلود فایل های هدیه سایت بودم، گوش ندادم اون لحظه…
تا امروز که یهو هدایت شدم به سمتش.
یه فایل کوتاه 10 دقیقه ای اما به شدت مناسب نیاز من، با محتوای موثر، کارا و لازم، سر بزنگاه جواب اومد، هدایت اومد.
قبل شنیدن این فایل، دقیقا با یه فایل دیگه استاد که در مورد نوشتن پیشرفت ها صحبت میکردن، چند روز پیش مرور کردم پیشرفت ها و دستاوردهای سال 99 تا الان رو چون نوشته بودمشون و البته مواردی رو اضافه کردم.
(من از فروردین 99 تا الان با فایل های استاد عباس منش شروع به بهبود زندگیم کردم.)
همین کار خیلی حسم رو عالی کرد، چون یاد چیزهایی افتادم که دیگه یادم نبود ولی خیلی مهم و ارزشمند بودن و هستن برام.
دقیقا درست میگین استاد، یه مسیله ناخوشایند انگار سرپوش میذاره به روی یه عالمه مسایل خوشایندی که پیش اومده و به راحتی فراموش میکنیم…
فایل امروز باعث شد بخوام مجدد یادآوری کنم برای خودم همه ی نکات مثبت امسال یا سال های پیش رو…
چون من از خدا دقیقا راه حل و درمان خواستم برای بهبود احساساتم در روزهای اخیر، و هدایتم به این فایل سایت، دقیقا حکم درمان و راه حل رو داره و تایید میکنه برام.
به نوعی مهر محکمی هست برای انجام متمرکز این درمان برای خودم و احوالاتم.
استاد عباس منش عزیز، بی نهایت ازتون ممنونم که دست خدا هستین برای رسیدن به جواب سوال هام یا درخواست هام.
شما بسیار مهربانانه آگاهی هاتون رو با ما به اشتراک میذارین، این خیلی تحسین برانگیز هست، خدا بهتون سلامتی، آرامش و بهترین ها رو بده در سراسر زندگی تون.
تشکر ویژه دارم از مریم جان و عزیزانی که برای سایت و بهبودش همیشه تلاش میکنن و انرژی و نیت خالصشون رو صرف می کنن.
حس میکنم این فایل رو باید هر روز گوش بدم تا دایم برام یادآوری شه که چقدر مهمه این تمرین
یه تجربه ی جذاب که خیلی بهم کمک میکنه: اینکه برای انتخاب و گوش دادن به فایل ها هم هدایت میگیرم از خدا، برای اینکه با توجه به نیاز من بتونم آگاهی دریافت کنم و خیلی جالبه که بگم به شدت هیجان زده میشم وقتی راه حل یه مسیله تو ذهنم رو اینطوری براش جواب پیدا می کنم.
سلام عزیزم.
خدا رو خیلی شکر برای تمام نعمت هایی که امسال تجربه کردین و خواهید کرد تا انتهای سال.
خدا رو شکر برای تمام حس های خوبی که تجربه کردین، سلامتی خودتون و همسرتون، رفاه مالی تون، سفرها و تفریحاتتون، پروسه ی مهاجرتتون، عضویت تون در سایت و خرید دوره و تمام چیزهایی که تجربه کردین باعث نشاط تون شده.
براتون آرزو میکنم به اهداف سال بعدتون و زندگی در جایی که دلتون میخواد با شرایطی که دلتون میخواد به سادگی و شیرینی هر چه تمام هدایت بشین.
و سال بعد روی همین کامنت خودتون پاسخ بذارین و این خبر خوب رو به ما هم بدین.
با آرزوی بهترین ها برای شما و همه.
سلام زینب جان.
خیلی ممنونم ازت برای پیامی که برام نوشتی و نظرت رو گفتی.
امیدوارم لحظه به لحظه هدایت های خدا رو دریافت کنی، درک کنی و لذت ببری از مسیر زندگیت.
هدایت گرفتن از خدا برای من باعث شد خودم و مسیرم رو بسپرم به خدا تا منو به سمت بهترین راه وانجام بهترین کار هدایت کنه.
هر لحظه بیشتر جذب هدایت گرفتن از خدا برای زندگیم میشم چون نتایج به شدت عالی برام داشته.
سلام مهسا جان
خیلی ممنونم از پیامی که نوشتی برام.
خوشحال شدم از خوندنش.
دقیقا درست گفتی مهسا جان.
من با باور خدا احساس شجاعت و جسارتم بالاتر میره و دقیقا کارهایی که میترسیدم قبلش رو هم انجام میدم…
یکی از جذاب ترین صحبت های استاد همیشه اینه:
باورهای توحیدی و ایمان به خدا به آدم احساس امید و شجاعت و حس خوب میده و نجواهای شیطانی به آدم احساس منفی مثل ترس، ناامیدی، ضعف، خشم، کینه و … میده
دقیقا دارم مچ خودمو میگیرم این روزها مثل یه تکلیف…
که ببینم حسم چیه و از طرف خداست یا شیطان، و بلافاصله اگاهانه صداهای نجوا رو قطع میکنم و ادامه نمیدم چون میدونم حالمو بد میکنن و به ضرر خودم میشن.
جواب همه ی سوال ها پیش خداست، وقتی ازش میخوام خودش به سمت جواب هدایتم میکنه.
بی نهایت سپاس گزار خدا هستم.
بهترین هارو برات آرزو میکنم مهسا جان.
سلام به همه ی عزیزان سایت
سمانه جان خیلی خوشحال شدم که کامنت گذاشتی و از نعمت هات نوشتی هم برای خودت که ثبت و یادآوری شه و خوشحال شی برای دستاوردهات و هم انگیزه میشه برای یه نفر دیگه که اونم بنویسه از داشته هاش.
دوست دارم چند تا دیگه از نعمت هامو از کامنت قبلی تا الان اضافه کنم، به عبارتی کامنت شما باعث یادآوری شد که بنویسم الان:
خدایا مرسی که در بهترین زمان و بهترین شرایط دوره ی قانون سلامتی رو شروع کردم (از دوشنبه 10 بهمن 1401)
خدایا مرسی که دقیقا از 100 روز قبلش منو وارد برنامه ی تناسب اندام و پیاده روی کردی، کاملا آماده ام کردی، بهم یاد دادی در عمل روند تکاملیم رو طی کنم، بدن و ذهنم آماده بشه و بعد منو هدایت کردی وارد دوره خفن قانون سلامتی بشم.
خدایا مرسی که برای اجرای قوانین دوره منو کامل آماده کرده بودی و انگار که من بخشی از قوانین رو از قبل تمرین و تجربه کرده بودم و وقتی وارد دوره شدم ذهن و جسمم آماده بودن و ساده جلو رفتم.
خدایا شکرت که در همین هفته ی اول (امروز روز ششم هستم) کلی حس خوب دارم از منطق و عملکرد این دوره برای سلامتی نه فقط کاهش وزن.
خدایا شکرت که دوره قانون سلامتی رو اسفند 1400 با همسرم خریدیم، و الان آماده اش شدم و متمرکز دارم کار میکنم روش.
خدایا شکرت که دائم داری هدایتم میکنی به توجه به زیبایی ها و تحسینشون، و ارسال فرکانس خوب به جهان تا از جنس خوبی ها برگرده به سمت خودم.
خدایا شکرت که مرتب فایل های سریال زندگی در بهشت رو دانلود کردم و میکنم و عین یه کلاس آموزشی با کیفیت عالی دارم میبینم، هم برام جذابیت سریال دیدن که عاشقشم رو داره، هم دارم به زبان تصاویر مطالب مهم زندگی رو به ساده ترین و باور پذیرترین حالت ممکن میبینم و کیف میکنم.
خدایا شکرت که با آموزش های استاد عباس منش و مثال های مختلف تو زندگی خودم اهمیت طی کردن روند تکاملی رو داری بهم نشون میدی.
خدایا شکرت برای همه چیز
خدایا شکرت برای همیشه
سلام دخترِ نازنینِ خانواده محترم رضایی.
اسمت رو نمیدونم عزیزم وگرنه با نامِ زیبای خودت بهت سلام میدادم.
کولاک کردی دختر.
عجب کامنتِ جذابی نوشتی.
چقدر دقیق و مفصل از زیبایی ها و نعمت های سال 1401 ات نوشتی.
از قلبم برات آرزو میکنم امسال تا الان و تا به آخرش برات سرشار از شادی و نعمت و آرامش بوده باشه و ادامه دار باشه همیشه.
خیلی کیف کردم از روند تغییرات و بهبودها و اولین تجربه هایی که کسب کردی، نوشتی.
زندگی در محلی خوش آب و هوا و زیبا نوش جانِ خودت و خانواده ی محترمت باشه عزیزم.
داشتم کامنت آقای مهدی بیرانوند رو میخوندم هدایت شدم به کامنتِ شما و خوندن داستان آشنایی تون با سایت.
بی نهایت برای خودت و عزیزانت آرزوی شادی و موفقیت دارم.
انقدر از کامنتت خوشم اومد که گفتم حتما بیام و تحسینت کنم.
این فایل یکی از فایلهای جذابی هست که من دوستش دارم و بارها و بارها کامنت نوشتم تو صفحه اش.
کامنت شما باعث شد یادآوری شه برام و بیام از زیبایی های امسالم داخلش بنویسم.
در پناه خدا باشی عزیزم، همه مون باشیم.
خدایا شکرت که توی این سایت جذاب هستم، فایل گوش میدم و میبینم، کامنت میخونم و مینویسم و با یه عالمه انسانِ ناب و تجربیاتِ جذابشون آشنا شدم.