توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 107 (به ترتیب امتیاز)

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فائزه باستانی گفته:
    مدت عضویت: 1627 روز

    واقعافوق العاده عاااااالی بودالان که دارم گوش میدم میبینم کلی ازهدفام تیک خورده ومن بهش بی توجه بودم امروزکه دارم این فایلوگوش میدم خیلی حالم عالیه توجه به داشته هام واقعاحالموخوب کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1624 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز

    بهترین اتفاق سال ۹۹ برای من تجربیاتی بود که به دست آوردم

    و از دل یک سری اتفاقات به ظاهر بد من تونستم کلی برداشت عااااالی داشته باشم که قطعا بدون این آگاهی ها نمیتونستم راهم ادامه بدم

    و قطعا کل جهان خیر مطلقه و بس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1851 روز

    سلاااااام ب همه هم فرکانسی های عزیییزم.خب نکات مثبت سال قبل من:رابطم با خانوادم بهتر شد.برادرم کلی تغییر کرد و کلی تو خرجای خونه کمک میکنه.تونستم ی پکیج اموزش نقاشی بخرم ک خیلی برام مفید بود.کلی غذاهای جدید اماده امتحان کردیم تو سال قبل ب لطف برادرم.کلی تو کارم(نقاشی)پیشرفت کردم.برادرم ی کلاه هم برای خدش و هم من خرید(چیزی ک واقعا میخاستم).سال قبل تونستم با جملات تاکیدی چندین بار سردرد و بیماری هامو خوب کنم.اعتماد ب نفسم کلی تغییر کرده و ایمانم ب خدا بیشتر شده و ب کسی قدرت نمیدم.سال قبل همیشه میخاستم چند نوع غذارو امتحان کنم ک اونم خداروشکر اتفاق افتاد ب صورت کاملا هدایتی.رابطم با برادرم بهتر شد.تونستم تمرکزمو بزارم روی زیبایی های شهرم(قم)و واقعا هرجا میرم واقعااا همه جا سرسبزی هست انصافا قم یکی از سرسبز ترین شهرها هست.و کلی نکات مثبت دیگه…

    خب امسال میخاد ب درامد برسم.میخام رابطم با خدا و خانوادم رو بهتر کنم.چن تا اموزش دیگه برای پیشرفت توی کارم بخرم.قلم نوری مو عوض کنم و ی مانیتور دار بخرم.تو بحث اعتماد ب نفس و اندام میخام خیلی خیلی بهتر بشم.میخام وقت بیشتری رو برای دیدن فایل های استاد و البته عمل کردن و تمرکز بر نکات مثبت اختصاص بدم.امسال میخام زبان انگلیسی ام رو هم بهتر کنم.این متنو نوشتم تا هرروز بیام بخونمش و یادم بیاد کارایی ک کردم…خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه و مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1606 روز

    دوست دارم چه تجاربی را در نیمه دوم سال ۱۴۰۰،داشته باشم ؟

    -دندان هایم را ارتدنسی میکنم .

    -چشم هایم را برای زیباتر شدن و سالم تر شدن توسط دکتر محمد رضا پیمان ،عمل میکنم .

    -در یک یا دو تا از سالن های معروف شهرم به عنوان میکاپ آرتیست ،استخدام میشوم .

    -از کار میکاپ حداقل ۲میلیون تومان درامد ماهانه و بیشتر دارم .

    -آقا مسعود در مجتمع فولاد مبارکه با یک سمت خوب استخدام میشود .

    -آقا مسعود به عنوان شغل دوم در یک کارگاه تراشکاری استخدام میشود .

    -فالور های پیج کاری ام ۵برابر میشود .

    -حداقل ۲۰مشتری در یک ماه دارم .

    -یک اپل واچ برایم میخرند .

    -۵دست مانتویه پاییزه و یک پافر و ۲دست شلوار لی و دو جفت کفش و یک کیف میخرم .

    -هر ماه ناخن هایم را لمینت میکنم.

    -هر ماه مژه هایم را اکستنشن ۳بعدی میکنم .

    -آقا مسعود روز به روز بیشتر و بیشتر عاشق من میشود .

    -رابطه ام با آقا مسعود روز به روز بهتر و بهتر میشود .

    -برای پدر و مادرم یک تولد عالی و بک کادویه عالی تر میخرم .

    -باشگاه بدنسازی ام را ادامه میدهم .

    -پدرم ماشینم را عوض میکند و یک ۲۰۶برایم میخرد.

    -دوره ی عزت نفس عباس منش را حتما خریداری میکنم .

    -آقا مسعود وارد مسیر آگاهی میشود و باهم مسیر عباس منش را دنبال میکنیم .

    -یک بنر تبلیغاتی جذاب برای پیج کاری ام تهیه میکنم .

    -خاله ام یک لباس زیبا برای تولدم برایم میدوزد .

    -یک کیک زیبا برای خودم میخرم ،به آتلیه میروم و عکاسی میکنم .

    -۴سری برای تولدم سورپرایز میشوم .

    -هر روز قانون برانگیختگی را مینویسم .

    -اعتمادبه نفس و عزت نفسم را افزایش میدهم .

    -ترم ۵ام را با معدل ۱۹پاس میشوم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همه دوستان سلام به استادم و سلام به مریم جان

    خدایا من این قانون زیبا که ازش استفاده می کردم واسه رسیدن به هر خواسته ای رو فراموش کرده بودم چون فکر می کردم اینطوری کم توقع میشم

    پلی وقتی میبینم متوجه میشم هر خواسته ای که اومد تو زندگیم واسه این بود که ازون خواسته وقتی مقیاس کوچکترشو داشتم چقد با حس خوب ازش استفاده و با عشق ازش نگه داری می کردم

    سپاسگذارم که به یادم آوردی چرا ذهنم داره جفتک می اندازه و احساس خوبم به کیفیت عالی نیست

    من تمرکزم از داشته هام از اتفاقات خوب پرداخته شده بود و هی می گفتم پس چرا نمیاد چرا فلانی داره چرا فلان

    نه من باید مثل زمان بچگیم از هر چیزی که دارم در حد بالاترین عشق بهش لذت ببرم

    از زندگیم

    مقایسه آدم رو از سپاسگذاری دور و می بره تو مدار نامناسب اباد

    خدایا من می خوام از مدار غر زدن ناشناسی بیام تو فرکانس سپاسگذاری

    ولی یه باور ته ذهنم میگه مگه قبلا سپاسگذاری می کردی چقد نعمت اومد و اونایی که سپاسگذاری نمی کردن ببین چی ها دارن

    خدایا خودت کمک کن به ذهنم ثابت کنم این حرفش مزخرفه

    من باید سپاسگذار باشم و سپاسگذارانه زندگی کنم

    من باید سپاسگذارانه زندگی کردن روتین و سبک زندگیم باشه

    من باید هر لحظه این سویچ مغزم رو بچرخونم سمت فرکانس خدا

    سپاس از نعمت هام

    الان که می خوام ماشین بخرم

    می خوام به آزادی مالی برسم

    باید دوتا کار انجام بدم

    1- باهامین دوچرخه ام برم جاهایی که دوست دارم و حاااالشو ببرم و در عین حال ازش مراقبت کنم و بهش عشق بدم

    2- از همین درآمدی که دارم همین چیزی که تو کارم دارم نهایت استفاده و سپاسگذاری رو داشته باشم

    من چقد خوشحال و سپاسگذارم که آلان ماه نو میلادی شروع شد من رو یاد این تمرین انداختی واسه سال جدید

    می خوام انجامش بدم و لیست کنم اون چیزهای جدیدی که می خوام‌تا عید بیاد

    واقعا باید درک کنم قدرت خلق کنندگان انسان ها فقط تو مدار سپاسگذاری و حال خوب قدرت اجرایی داره

    این جمله اصل و اساس زندگی هست

    ناسپاس بودن یعنی در عمل توجه به نعمت نداشتن یعنی ازش استفاده با لذت نکردن نمی اونه تو رو به مداری ببره که ازش بیشتر و بهتر داشته باشی

    سپاسگذاری خلق می کنه

    نه زور و تمرکز و تقلا

    تمرکز بدون حال خوب فقط دورت می کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    راهله حجتی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    سلام خدمت استاد عزیز، خانم شایسته و همه دوستانم در این مسیر زیبا

    این فایل در اسفند ماه سال 1402 بعنوان نشانه برای من آمد. اونم در حالیکه تصمیم گرفته بودم آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت 1 رو جدی‌تر و دوباره از نوع شروع کنم، با هدایتی که شدم تصمیم گرفتم که هر روز صبح فایل نشانه ام رو ببینم تا مانند استاد روزم رو با زیباییها شروع کنم. و این نشانه خیلی بجا برای جواب دادن به سوالی که ذهنم رو درگیر کرده بود برام اومد. و شروع کردم به نوشتن اتفاقات خوب امسالم و چقدر حس خوبی این تمرین به من داد..

    ……………………..

    اتفاقات خوب سال 1402

    …………………………….

    1. سفر به جنوب ایران با همسر و دو فرزندم، که برای اولین بار مناظر زیبا و خیره کننده اون مناطق رو میدیدیم.

    2.فرا گرفتن آموزه های استاد از طریق سایت و شروع دوره روانشناسی ثروت 1 با همسرم

    3.همراه شدن من و همسرم باهم در مسیر هدایت الهی با استفاده از آموزه های استاد

    4. عمیق تر شدن و عاشقانه تر شدن رابطه ی من و همسرم

    5. بهتر شدن رابطه ام با فرزندانم، بیشتر شدن محبتم به آنها، لذت بردن من از کودکیهایشان و داشتن حس یک مادر خوب و کافی بودن

    6. آشنا شدن با مجموعه ای بسیارعالی و بی نظیر برای تعلیم و تربیت فرزندانم

    7. منظم شدن روال ورزش کردنم

    8. برداشتن اولین پله های پیشرفت کاری ام

    9. رشد فردی، از جمله بیشتر شدن اعتمادبنفسم و بهتر شدن ارتباطاتم

    10. خرید مبلمان جدید و مورد علاقه ام

    11. رنگ کردن خونه مون

    12. کسب مهارت دخترم در رشته ژیمناستیک و شروع کلاس شطرنجش

    13.آشنا شدنم با افرادی تازه که درکنارشان احساس خوبی دارم و از آنها چیزهای مفیدی یاد میگیرم

    14.رفتن چند سفر شمال که هر کدام برایم درسهایی داشتند

    15.بدهی ام به خواهرم رو پرداخت کردم

    16.همسرم برای اولین بار برای روز زن خودش رفت و برایم یک لباس خرید

    17. دورهمی ها و مهمانی های زیادی دعوت می شدیم که همسرم هم برای حضور علاقه نشان می‌داد و خانوادگی در کنار هم لذت می بردیم.

    18. خیلی کم بیمار شدیم و خیلی زود خوب می‌شدیم

    19. من و همسرم هر دو آرام‌تر و مهربان تر شدیم. استرس هامون خیلی کم شده و توکلمون بیشتر شده

    20. من همیشه دوست داشتم همسرم برام مثل یک دوست صمیمی باشه و الان با هم مسیر شدن من و همسرم شدیم بهترین و امن ترین دوستان همدیگه و منبع آرامش و قرار همدیگه

    21. خوابهای نا آرومی که میدیدم خیلی خیلی کم شدند

    22. پذیرشم نسبت به آدم ها خیلی بیشتر شده و کم تر بدنبال تغییر آدمها هستم

    23. افراد از اینکه با من وقت بگذرونن لذت میبرن

    ………………………….

    اهداف و خواسته هایم در سال 1403

    ………………………………………….

    1. خرید مواد مورد نیاز برای ارتقاء کارم

    2. گذراندن دوره های آبدیت

    3. رفتن حداقل یک سفر خارجی و سفرهای داخلی با کیفیت بیشتر و جاهای جدیدتر

    4. با اتمام دوره روانشناسی ثروت 1، خرید دوره های بعدی به صورت هدایتی

    5. خرید دوره قانون سلامتی و رسیدن به اندام مطلوب

    6. ثبت نام بچه ها در مراکز آموزشی و فوق برنامه ی مطلوب

    7. تامین مایحتاج از قبیل خوراک و پوشاک و تفریحات و…. به آسانی

    8. گسترش خدمات و پیشرفت کارم

    9. خرید وسایل و لوازم جدید مورد نیاز خانه

    ……………………………..

    با سپاس از خداوند بخشنده مهربان،و استاد عباسمنش عزیز برای این تمرین بسیار عالی، آرزوی سعادت و ثروت برای تمام دوستانم دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا آقایی گفته:
    مدت عضویت: 508 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان و خانواده استاد عباس منش

    اولین باری که وارد سایت شدم و کامنتای دوستان میخوندم و میدیدم همه نوشتن که استاد خیلی عاشقتیم و خیلی دوستت داریم ، درک نمیکردم میگفتم یعنی چی من نمیفهمم

    ولی الان یه جوری شده که اسم استادمو ، استاد عباسمنش جونم صدا میزنم و عاشق استادعباسمنش وخانم مریم شایسته عزیزم هستم و همینطور عاشق صدا و لهجه خاص مریم عزیزم

    من توی سالی که گذشت به حرفه و هنری که خیلی علاقه داشتم و دارم رو یاد گرفتم و آموزشهای زیادی دیدم و بابت این تصمیمم خیلی خوشحالم و اینم بگم که من 45 سالمه ولی به سنم توجه نکردم و به خودم گفتم که تو باید موفق بشی و به ثروت برسی

    و اتفاق خیلی خوب و عالی که برام افتاد این بود که روی خودم کار کردم و تمرکزمو گذاشتم روی سلامتی خودم گذاشتم و چون قلبم یکم مشکل داشت ، ولی توی آخرین چکاپی که کردم دکترم بشدت از کارکرد قلبم راضی بود و من بابت این اتفاق بزرگ شاکر خداوندم

    هدفم توی سال جدید اینه که تمام تمرکزمو بزارم روی حرفه ای که یاد گرفتم و میخوام که به درآمد عالی برسم و بیام بنویسم که به چه دستاوردهایی رسیدم

    اینم بگم که من امروز اولین کامنتیه که گذاشتم و بابتش خیلی خوشحالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فاطمه مختاری گفته:
    مدت عضویت: 526 روز

    ب نام خداوندی ک هر انچه دارم از اوست،

    از اتفاقات عالی 1402میخا بگم

    ماشین صفرمونو 29اسفند1401تحویل گرفتیم ک چقققدر خوشحال بودم وحس اون روز رو بارها برا خودم یاداور کردم،

    هربار ک سوار ماشینمون میشدم باتمام وجود شکرگذاری میکردم ک چقدر راحت شدیم، سفر ب اصفهان و دیدن زیبایی هاش، سفر ب کاشان ، سفر ب خرم اباد ک همگی توی اردیبهشت بود،

    خریدن اسباب بازی برا پسر3سالم برا بار اول،فکر میکردیم توی سیسمونی اسباب بازی داره دیگه برا چی باز بخریم ،ولی خریدم و چقدر خوشحال شد پسرم، توی هررر موقعیت کوچیکی وسایل برمیداشتیم میرفتم ب طبیعت،میزدیم بیرون از شهر و از اب و هوا از طبیعت لذذت میبردیم،

    هرروز درباره قانون جذب میخوندیم،منی ک تو عمرم کتاب غیر درسی نخونده بودم تو سال 1402چندین کتاب خوندم از موفقیت و مرتبت با همین قانون،

    تجربه رفتن ب بنگاه برای دیدن خونه،میخاستیم حسشو بگیریم،

    خریدن زمین،

    اشنایی با سایت استاد عباس منش،

    کارتمون ک همیشه پول داشت توش

    خونمون ک همیشه پر از رزق و روزی و برکت بود.

    سلامتی کاااامل ک حتی ی بارم خودم سرمانخوردم، و پسرم ک یکی دوبار فقط سرماخورد و همممییشه ب لطف خدا سالم بود و همسرم.

    خدارو شکر ک همه ی سال باهمسرم روابط عالی داشتیم و دلخوری از هم انگشت شمار بود خییییلی کم،

    خیییلی خوشحالم ک مادرم بعد سالیان سال موفق شد وسای نو بخره برا خونشون برا سال نو،

    برادرم ماشین خرید خداروشکر.

    اگاهیم از خدا و خودم ک چچچقدر بیشتر شد و فهمیدم میزان ایمانم ب خدا چقدر بوده، و کنار گذاشتم تقلید کورکورانه از گذشتگانمو برا مسائل دینی و میتونم بگم من الان یکتا پرستم و شرک نمیورزم بخدا.

    فهمیدم ک جز خدا روی کسی حساب باز نکنم.

    غذاهای لذیذی ک خوردیمو لذت بردیم،

    ،اهداف سال 1403و اتفاقاتی ک میخام تجربه کنم.

    ب امید خدا میخا ب عنوان اولین محصول از سایت بسته ثروت 1 رو بخریم و باهاش تحول عظیم رو تو زندگی تجربه کنیم.

    از خدا میخام سفر ب دبی رو توی بهترین هوای دبی بهمون بده و حسابی خوشبگذرونیم ،توی بهترین هتل،بهترین غذا و خوراکیا، بهترین خریدا و هدایا و سوغاتیا،بهترین ومهیجترین تفریحات و پیدا کردن بهترین دوستا رو توش تجربه کنیم.

    از خدا میخام دوباره صاحب ماشین صفر دلخواهمون ک اینجا سوال دارم؟؟؟من ارزوم داشتن لندکروزه حالا الان تو این شرایط بگم برا امسال میخامش؟؟با توجه ب شرایط مالیمون؟ یا بگم مثلا ساینا ؟؟

    برای تولد پسرم مهمونی بگیرم و کادو تولد براش موتور شارژی بزرگ بخریم .

    از خدا میخام صاحب خونه بشیم

    باز اینجا سوالی ک دارم اینهاز خصوصیات خونه ی رویاییم بگم یا خیلی خفنه؟ یا مثلا ی خونه معمولی؟یا خونه خوب توی شهرمون ک مثلا بریم بنگاه چند تا خونه ببینیم با وجود اینکه موجودیمون برا خریدش………….. ،.بعد یکی از خونها ک ب دلمون نشست رو انتخاب کنیم و هروز تجسمش کنیم ک صاحبشیم؟ (اگر استاد درموردش صحبت کرده لطفا راهنماییم کنید،شایذ من هنوز اون فایل استادو نخوندم)

    از خدا میخام ی ایده برا کسب و کار ک با وجود بچه 3ساله بتونم انجام بدم و ازش درامد عالی داشته باشم،

    از خدا میخام همسرمو کمک کنه تا ی کار دیگه پیدا کنه، شغل ارزوهاشو پیدا کنه و با جرئت از شغل فعلیش بیاد بیرون،

    من عاشششق طلا و جواهرم از خدا میخام صاحب بزرگترین گالری طلا و جواهراتی شهرم بشم ،

    امسالم حتما دوباره حلقهای طلامونو و سرویس الیزابت و انگشتر ورساچه و دستبند و انگشتر دلخواهمو میخرم،

    و مهارت رانندگی رو یاد میگیرم،

    خداوندا من تسلیم تو هستم، ازت میخام تمام صداهای درونیمو خاموش کنی تا تنها صدا و الهامات تو رو دریافت کنم، ولحظه ب لحظه در مسیر تو باشم ک جز سلامتی و ثروت و خوشبختی چیزی توش نیست،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    در حال تکامل گفته:
    مدت عضویت: 665 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم، استاد دوست داشتنی و خانم شایسته عزیز

    چقدر خوبین شما استاد.. خدارو هزاران بار سپاسگزارم که در جمع شما هستم

    سال 402 شروع آشنایی من با شما بود

    البته قبلاًم با شما آشنا بودم ولی در مدارتون نبودم فقط برای حال خوب بعضی موقع‌ها فایل‌های شما رو گوش می‌دادم

    و این آشنایی بزرگترین دستاورد من در سال 402 بود. دیگر اتفاقات پارسال شامل:

    بهبود و حتی برطرف شدن سردردهای دائمی من،به صفر رساندن مصرف داروهای مسکن که تقریباً 3 الی 5 بار در هفته به خاطر سردرد استفاده می‌شد. شروع دوره 12 قدم، مثبت شدن حس و حالم، شادتر شدن،بودنم در این مسیر الهی، حذف ی سری از دوستان منفی نگر، هدایت شدنم به شغلی که باعث پیشرفتم شد و کلی ایده جدید بهم داد، افزایش دوبرابری درامدم، دادن تقریبا نصف بیشتر بدهی‌هام، تغییر فضایی رابطم با همسرم که یه جورایی کن فیکون شد، لذت بردن بی‌نهایت از پسر دوست داشتنیم، به صلح رسیدن با خود و دیگران

    هدف هام برای سال جدید403:

    ادامه روند رشتم در سایت توحیدی استاد و بودنم کنار شما، رشد شخصیتیم، افزایش درآمد، بهبود ارتباطم با اطرافیان و معبودم، بهبود رژیم غذایی و سلامتی، راه‌اندازی و رونق کسب و کارم، لذت بردن هرچه بیشتر از نعمت بزرگ زندگی، به صفر رساندن بدهی هام و وام هام، خرید ماشین مورد علاقم، خریدن گوشی مورد علاقم، مسافرت های کیش و شیراز و لرستان و مشهد و…

    و هزاران خواسته ای که توی این یک سال در من بوجود میاد..

    سپاسگزارم از خدای مهربانم و خانواده بزرگ و دوست داشتنی توحیدی

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    من وقتی رد پامو تو گوگل پلی نوشتم تا هم برای خودم بمونه و هم تو سایت بذارم ، نمیدونستم کدوم فایل بذارم ،ولی خدا مانعم شد از نوشتنش تو سایت تا الان موقعش بشه و 13:48 روز 9 مرداد هست ، صبح طبق هدایتش که از پاسخ یکی از دوستان ،به رد پای من و کنجکاو شدنم به اینکه برم فایل شخصیش و به این فایل هدایت شدم که بار اول بود میشنیدم این فایل رو

    و دقیقا در موردش بود نوشته هام که کنترل کنم ورودیای ذهنم رو

    دقت کن به کلامت ،آگاهانه مراقب باش ،ناسپاسی نکن

    من شب وقتی تمرین رنگ روغنم رو کار میکردم و تموم شد و اومدم با خدا حرف بزنم ،بهش گفتم میشه سوره ای بهم بگی تا اگر قراره از معنی آیاتش چیزی بهم بگی که باید بهش عمل کنم رو بهم بگی

    بعد رفتم اینستاگرام و اصلا به نیت این نرفتم که کار خاصی بکنم نمیدونم چجوری شد و رفتم و دیدم یه فایل تیکه ای از یه سوره بود و دیدم سوره تغابن نوشته

    پرسیدم تغابن؟ باید سوره تغابن رو بخونم؟

    راستش اسمش آشنا بود ولی تاحالا چنین سوره ای رو اگر هم خونده بودم ،اصلا بهش توجه نکرده بودم ، قبل آگاهیم فقط عربیشو خونده بودم بدون اینکه معانیشو بخونم

    وقتی شروع کردم به خوندم دقیقا معانی آیات اتفاقات روز من بودن و الان که من میخواستم رد پامو بنویسم

    دوباره رفتم تا سوره رو بخونم

    خواستم آیه اولشو اینجا بنویسم و درموردش بگم که دیشب دقیقا راجع به اتفاق روزم بود ، بهم گفته شد نه ننویس

    آیه دوم رو که خوندم

    نوشته بود

    هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ فَمِنکُمۡ کَافِرࣱ وَمِنکُم مُّؤۡمِنࣱۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِیرٌ

    اوست خدایى که شما را آفرید، باز شما بندگان فرقه اى کافر ناسپاس و بعضى مؤمن خداشناس هستید و خدا به هر چه کنید کاملاً بیناست

    یهویی ناسپاسی خودم به یادم اومد ،البته خدا به یادم آورد

    چند روزی بود همه اش میگفتم هوا گرمه

    و شکایت میکردم

    یه جورایی ناسپاسی میکردم که خونه مون گرمه و دیشب وقتی داشتم رد پای روز 7 مرداد رو مینوشتم از دلم گذشت که کاش فردا هوا خنک تر بشه

    و دقیقا اینجوری شد همین که گفتم و بعد سوره تغابن رو خوندم احساس کردم خنکتر شده و باد میوزید و وقتی خوابیدم و صبح بیدار شدم دیدم ابرا زیاد شدن و آسمون ابریه

    خیلی خوشحال شدم که ابریه و خنک شده

    ولی حس میکردم ناشکری کردم

    ناشکری و ناسپاسی از اینکه چرا هوا 43 درجه هست و شدیدا گرمه و نمیتونم نقاشی بکشم

    و تمرین رنگ روغنم رو انجام بدم

    از خدا معذرت میخوام و سعی میکنم شکایتی نکنم بابت این همه نعمتی که بهمون عطا کرده

    برای داشتن آفتاب هم باید سپاسگزار باشم حتی اگر هوا گرم باشه

    وقتی صبح بیدار شدم دو تا ابلاغیه از دادگاه و دادسرا برام اومده بود که یکیش رد شدن شکایتم برای پاره شدن تابلوم بود و یکی تعیین روز دیگه به جای روزی که هفت مرداد به خاطر گرمی هوا تعطیل شد

    و 20 شهریور زمان دادن

    من وقتی دیدم رد شده شکایتم و قاضی پاره کردن تابلوی نقاشیمو توسط اون گالری که نقاشیمو امانت داده بودم بهشون ،رو قبول نکرده بود و ده روز زمان برای اعتراض داده بودن ،رو دیدم

    نجواهای ذهنم شروع کرد به حرفا و سوالای ناراحت کننده و نجواهای نگران کننده وهی میگفت و من سعی داشتم تا کنترل کنم ذهنم رو

    یاد آوری کردم به خودم که خدا به من وعده داده

    خدا به من گفته که ولسوف یعتیک ربک فترضی

    وقتی این آیه رو بهم گفت که من بلا تکلیف بودم و نمیدونستم برم شکایت کنم یا نه

    که خدا این آیه رو به دلم و زبانم جاری کرد

    و این نشونه ای بود که خدا آرومم کرد و گفت ادامه بده برو شکایت کن

    من همراهت هستم

    و حتی اواسط مسیر هم حرف های اطرافیان و نجواهای ذهن میخواست باز ناامیدم کنه ولی من داشتم میرفتم امامزاده صالح دوباره یادآوری کردم که خدا وعده داده بهم

    من نمیدونم چجوری خسارت تابلوم داده میشه ولی من با توجه به این آیه حرکت کردم

    من نه وکیل دارم نه سند محکمی برای اینکه اثبات بشه پاره اش کردن هیچی ندارم ،ولی خدا خودش که میدونه کار اونا بوده

    و من جز خدا کسی رو ندارم که حامی و وکیل و هدایتگر من باشه

    و اونموقع بود که تو دلم گفتم خدا من هیچ کس رو ندارم

    حتی همه میگن این راهی که شروع کردی به جایی نمیرسه و قاضی و باقی مسئولا ردش میکنن ولی تو قدرتمندی ،تو میتونی انجامش بدی ، درسته باورهام نسبت به تو ضعیفن ولی تو خودت تا اینجای کار آرومم کردی ،پس صد در صد از این به بعدشم کمکم میکنی و باورم رو قوی تر میکنی

    ولی من به تو باور دارم به امیدی که اول راه بهم دادی با آیه ولسوف یعتیک ربک فترضی

    و وقتی رفتم امامزاده صالح موقع اذان بود و من اصلا متوجه نبودم قرآن میخونه

    داشتم با خدا حرف میزدم و میگفتم من هیچ کس رو جز تو ندارم و یه جورایی بغض داشتم و به یکباره شنیدم و کفی بالله وکیلا که از بلند گوی امامزاده که صوت قرآن رو پخش میکردن شنیدم

    وقتی اینو شنیدم گریم گرفت که خدا بهم گفت نگران نباش من وکیل تو هستم طیبه

    با اینکه هیچ کس رو نداری ولی دلت قرص باشه من همراهتم

    هر وقت نجواهای ذهن سراغم میان سریع اینارو به یادم میارم و میگم طیبه خدایی که این همه مدت به طرق مختلف آرومت کرده و کمکت کرده الانم کمکت میکنه

    وقتی اون روز این نشونه رو دریافت کردم بعد بارها دوباره خدا بهم گفت که برای من وکیل هست و کافی هست

    و من امروز با دیدن پیام دادگاه ، وقتی نجواها شروع به حرف زدن کرد و خواست نگرانم کنه تمام این نشونه های خدا رو به یاد آوردم

    گفتم من هیچی نمیدونم خودت منو تو این مسیر آوردی ، من دو دل بودم وقصد داشتم شکایت نکنم ولی تو با این نشونه ات منو

    به این راه فرستادی تا میدونم اول اینکه کلی درس یاد بگیرم و ظرف وجوردم رشد کنه

    و بعد اعتمادم و ایمانم بهت بیشتر بشه

    و اینارو میگفتم و خیلی آروم شدم و نجواهای ذهن خود به خود خاموش شدن

    خدارو سپاسگزارم که بهم کمک میکنه تا به یاد بیارم

    برای تک تک شما بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: