توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3121 روز

    پاسخ قسمت اول:

    هدفهایی که رسیدم:

    1/ تشنه هماهنگی ایمان ارتباط بهتر با خداوند شدم با تضادی روبرو شدم و چنان خواسته ای در من شکل گرفت که تشنه ام کرد نمی توانم بگویم ایمانم به خدا خوب است بهتر شده ست . این روزها به خودم می گویم چقدر کم به خدایت ایمان داری .هر چه پیش می روم بیشتر می خواهم تشنه تر می شوم !ایمانی بسیار عالی می خواهم من هم مجذوب شخصیت سلیمان در قران هستم که ان قدر باورهای عالی ساخت که خدا چنین سلطنت املاک و هر چه فکرش را بکنیم از تسلط با جانوران جنیان و غیره داد ..حتی نحوه مرگش هم تحسین مرا بر می انگیزد با قدرت و ایستاده مرد و بعد یک موریانه عصایش را خورد. خیلی جالب است چنین مرگی انتخاب کرد بعضی ها چنان بد و وحشتناک ودردناک می میرند که باععپث دلسوزی بقیه می شود این که با اقتدار بمیری هم خیلی زیباست من هم مرگ راحت و آرام را می خواهم.

    ارتباط خوبی با نیروی درونم خداوند یا الهامات برقرار کردم . این را هدیه ای مقدس از جانب خودش می دانم.

    2/افزایش عزت نفس و اعتماد نفسم : اعتماد به نفسم کمرنگ شده بود با توکل به خدا ایمانم بیشتر شد و خواسته هایم بزرگ شد روابط اشتباه گذشته را کنار گذاشتم و در تنهایی خودم ارتباط خوبی با درونم برقرار کردم و وارد ارتباط با کسانی که مطابق درخواستم بودند نشدم.می خواستم تمرین کنم خدا را باور کنم برای او هدف من بزرگ نیست . وقتش است قدرتش را باور کنم.

    این قدر اعتماد به نفسم بالا رفت که تمام اهدافم را در بالاترین شکل خواستم آن چیزی که تصور کردم لیاقتش را دارم و در حال حاضر می توانم داشته باشم . چقدر فرق می کرد با این که خواسته هایت را کوچک کنی تا خدا ان را به تو بدهد . یاد گرفتم قدرت خداوند را بزرگ کنم و خواسته هایم راربزرگ و بزرگ تر . هر بار نتایج هم نمی گرفتم همچنان با تضادها آن ها را واضح تر بزرگ تر و زیبا تر و بهتر می کردم و می کنم.

    3/نظارت کردن و تغییر نوع کارم قبلا تجربه کار داشتم اما عملا تجربه کار کارگاهی نداشتم هر چند تجربه مهارت تحصیلات و تخصصش را داشتم اما واقعا کار نظارت با همه اش فرق می کرد .

    4/ افزایش درامدم تا حدی هر چند کافی نیست و باید تلاش کنم.

    5/ طراحی سایتم و تبلیغ کردن برایش و درامد از آن

    6/برنده شدن درعقل کل (2 بار ) وقتی فعالیت داشتم و قرعه کشی ها سایت (4 مرتبه برنده شدم)البته عضو فعال هم هستم و زیاد نظر می دهم و یک بار هم برنده مسابقه در سایت شدم ) هر چند در موردش حرف نزدوم چون دوست داشتم تمرین کنم گاهی احساس خوب و موفقیت ها را برای خودم حفظ کنم و احساس مثل زمانهایی که از رسیدن به خواسته می گفتم خوب بود.

    .یک بار نظرم روی تلگرام رفت من نظرات بسیار خوبی از نظری خودم می دهم و بیشترشان را دوست دارم آن نظرم شروعی بود برای تمرین خداشناسی و تمرین برای دوری از شرک که بعد از آن تاریخ که دقت کردم دیدگاههای خداشناسی بیشتری داشتم (من حس کردم خداوند از آن نظرم خوشش آمده است و جایی قرارش داد که بقیه ببینند . الان فکر هم می کنم نظراتی که می دهم شاید همیشه دیده نشود اما مطمئنم خداوند همه اش را دوست دارد و احساسم را به خوبی درک می کند . من هم رضایت او را می خواهم . من که غیر از خداوند یاور و سرپرستی ندارم.)

    7/ من محصولات دستیابی به آرزوها و آفرینش را گوش کرده ام و همانند رایگان ها بارها همه را مرتب گوش می کنم و کار می کنم و بعد از اتمام گوش می کنم . می خواهم امسال هدف هایم محقق شوند و باور کنم برای خدا کاری ندارد و اصلا بزرگ نیستند .گوش دادن فایل ها تمریینات و توکلم به خدا باعث شکل گیری باورها و تغییرات درونی و احساسات خوبی در من می شوند که ظاهرا برای خودم قابل فهمیدن است و دیگران متوجه نمی شوند اما اینها هم نتایج هستند اول در ذهن ما احساس ما تغییرات ظاهر می شوند سپس دنیای فیزیکی و محیط و شرایط ما.

    8/ فروختن خانه و منزلمان که 14 سال است ساکنیم و خریدن منزل جدید که محیط مناسب تر و منطقه ای بهتر و سکوت بیشتری دارد . انشاااله اواخر اردی بهشت ماه اسباب کشی می کنیم.

    هر روز زندگی نو و باورهای نو .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    امیر سام بابائی گفته:
    مدت عضویت: 3223 روز

    درود بر همگی?

    من برخلاف سوال اول ،

    خیلی چیزها در ظاهر از دست دادم?

    اجناسمو بردن چک دادن همشون برگشت خورده بالای 200 م تومن ضرر کردم . ?

    چون اعتبارم رفته بود ، ب دلیل چکهای برگشتی باندازه چکهای برگشتیه مشتریا همون مبلغو بدهکار شدم و ورشکسته شدم و جم کردم کارو.?

    چون درامدی نداشتم اقساط وام عقب افتاد ومجبور شدم خونه رو بذارم برا فروش.?

    مسافرکشی میکردم برا گذران زندگی که تصادف کردم اونم با سانتافه اونم با رئیس آگاهیه … که 80 تومن فقط خسارت طرف بود از طرفی بیمه بدنه هم نداشتم.?

    خلاصه پشت سر هم اومد برام.?

    هرکی میشنید ماجرای یکسالمو میگفت چطور سرپایی؟! چطور ستکه نزدی؟!?

    ولی

    چیزی که بدست اوردم جونم بود ?

    چون توی جاده چالوس بود تصادف و همونطور که میدونید

    بصورت دره و صخره هست کل جاده?

    حالا

    میخوام بگم که چرا سکته نزدم و همچنان سرپا هستم و تلاش میکنم سال 97 حتما درامد خوبی از راه جدید کسب کنم

    دلیل سرپا بودنم ایمان به رحمت و مهربانی خداست که این اخلاقو به من داده که هیچ وقت تسلیم نمیشم .?

    من از سال 82 تا به الان مطلب . مقالات.کتاب و … با موضوعات ذهن ناخوداگاه و مثبت و … زیادی خوندم و مثبت اندیشی رو کموبیش تمرین کردم.

    من باور دارم که کنترل فکر کمک زیادی به من کرده

    این پست رو توسط پیام تلگرامی جناب عباس منش دیدم و به ذهنم اومد که شرکت کنم تا جایزه رو ببرم و بتونم هزینه قسمتی از پکیج ثروت ایشونو از این طریق تامین کنم.?

    دوستان

    کمترین فایده مثبت اندیشی و …

    به هرکسی میتونه مثل من سرپا موندن باشه که من پراکنده این مطالب رو دیدم و خوندم

    حالا تصور کنید که پکیج جناب عباس منش که از روی تجربیات موفق ایشون تهیه شده چه میکنه?

    برای همین قصد دارم تهیه کنم ?

    ممنون که پای صحبتهام نشستین و امتیاز میدین

    موفق و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    محمد موسی زاده گفته:
    مدت عضویت: 3558 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی فقط میخوام بنویسم برای خودم که این چهار ماه سال 96 که شروع کردم برنامه های استاد رو دنبال کردم چه اتفاقات جالبی برام افتاد که شاید من هنوز به اون آرزوهای خیلی خوبم نرسیده باشم ولی از همین اتفاقات کوچیک کوچیک انرژی میگیرم و یادداشتشون میکنم و به راهم ادامه میدم ، اولین نتیجه ای که از قانون گرفتم این بود که من قبلا بیشتر وقتا اندوهگین و نا امید بود اما الان برعکس شده و من هر روز خوش حال تر ، امیدوارتر ، با ایمان تر میشم

    احساسی که میکنم اینه که خانوادم هم شادتر شدن مخصوصا مادرم کاملا برام قابل لمسه ، نتیجه بعدیم اینه که پدرم امسال عید از هر سال دیگه ای بیشتر درآمد داشت و هر سال اونجایی که کار میکرد سرشو کلاه میذاشتن و نصف پولشو نمیدادن اما امسال خداروشکر همه پولشو دارن میدن.

    من خودمم شغلم بازاریابیه فروشم بیشتر شد بدون اینکه مهارت بازاریابیم بخاد بیشتر بشه رفتار مدیرم باهام خیلی بهتر شده قبلا یه مقدار باهام لج بود ، پاداشم که چند ماهه نداده بودنش رو بهم دادن

    نمره درسی که لنگ بودم از مشروطی خلاص بشم استاد یه نمره خیلی عالی بهم داد معدلم رو 13 کرد یه چیزی فراتر از انتظارم

    من ارتباطاتم هم خیلی بهتر شده با اطرافیانم ، با کسانی که میخوام ارتباطم باهاشون بهتر بشه حسمو بهشون خوب میکنم و اتفاق میوفته در بعضی مواقع هم که اتفاق نمیفته خدا یجور دیگه برات جبران میکنه مثلا من این قانون رو هم رو بچه کوچیکا اجرا کردم هم آدم بزرگا رو جفتشون جواب میده ولی یبار میخواستم ارتباطم با یه بچه خوب بشه اما نشد بجاش خدا یه بچه دیگه رو سر راهم قرار داد که اتفاقا برام هدیه هم آورد

    و دیگه دارم رو وزنم تمرکز میکنم یه دو هفته ای که الان حدودا یکی دو کیلو اضافه شده بدون اینکه باشگاه برم ، زانوم درد میکرد روش تمرکز کردم با حس خوب نه کاملا خوب ولی بهتر شده

    تصمیماتم برای سال جدید : غیبت کردن و شنیدن غیبت دیگران رو بذارم کنار البته الانم همین کارو میکنم ولی بطور جدی تر

    ایمانم به تنها قدرت جهان بیشتر بشه و به هیچ احدی ذره ای قدرت ندهم

    شغل آسون تر پیدا کنم که با شرایط دانشجوییم هم بتونم درسامم بخونم و حقوقم به یک و نیم میلیون برسه حداقل

    یه مسافرت برم ترکیه یا ارمنستان که کلی خوش بگذرونم

    یه ماشین 206 سفید هم میخوام که بهش برسم

    معدل این ترم دانشگاهم ببرم بالا حدودا بشه 14 و همه درسامو پاس بکنم

    ارتباطاتم بازم قوی تر بشه ، خوشحال تر باشم و ثروتمند تر?

    مرسی استاد که انقدر خوبی و تنها با فایل های رایگانتون هم میشه درون خودت انقلابی به پا کرد و مرسی از دوستان هم فرکانسیم در گروه ها و نظرات که خیلی بهم کمک کردن آرزوی خوشبختی و سلامتی برای همه دوستان و استاد عزیز و فوق العاده ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      سیامک گفته:
      مدت عضویت: 4075 روز

      سلام

      امید وارم و از خداوند می خواهم روز به روز ایمان و اعتمادت به خداوند بیشتر بشود و همه جیزهای خوب را از او بخواهی و به تمام خواسته های خدا پسندانه ات برسی تا به افراد شاد و سپاسگزار جهان اضافه شود و بقول استاد دنیا جای بهتری بشود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فریبا ترابی گفته:
      مدت عضویت: 3179 روز

      دوست گرامی سلام

      موفقیت های شما قبل از تغییر باورهایتان بیشتر شبیه به معجزه بود ولی از وقتی که هماهنگ شدید با فرکانس هایتان کلی زندگی تان تغییر کرد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    خبات ویسیان گفته:
    مدت عضویت: 3808 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش

    عید رو و این روز زیبای بهاری رو از دامن طبیعت زیبای کردستان که یک صفای دیگری به استان ما داده رو تبریک و تهنیت میگم.

    استاد من دوره شکرگذاری رو گذراندم در سال قبل و تقریبا دوتا دفتر 100 برگی رو کامل پر کردم و بصورت روزانه اتفاقات خوبی که برام میفتاد از ریز و درشت رو توش مینوشتم و اگر بخوام همشو اینجا بیارم میترسم سایتتون هنگ بکنه!!!

    ولی به چنتایی از اونا اشاره میکنم

    سپاسگذارم که سال قبل توانستم دوره هدف گذاری و عزت نفس و روانشناسی ثروت رو تهیه کنم چون با این دوره ها دارم به یه آرامش فوق العاده میرسم.

    سپاسگذارم که در سال قبل توانستم کاری که عاشق آن هستم رو پیدا کنم

    سپاسگذارم که توانستم با دست خالی مغازه راهندازی و محصول تولید کنم درصورتی که قبلا باور نداشتن سرمایه منو بشدت منفعل کرده بود

    سپاسگذارم که در طول 365 روز به ندرت ساعاتی پیدا میشد که حالم خوب نباشه و این باعث شده که خیلی روند روبه جلویی داشته باشم و از همه مهمتر آرامش خاصی دارم

    خدارو سپاسگذارم که توانستم به کسی که دوسش داشتم پیشنهاد ازدواج بدم و فعلا درمرحله اولیه هستیم.کسی که سه ساله جرات نداشتم برم سمتش!

    سپاسگذارم به این خاطر که پدرو مادرم سالم و خیلی سرحال بودند و بیماری مادرم تقریبا خوب شد و ما شبا راحت سرمون رو روی بالشت میزاریم و به راحتی میخوابیم

    سپاسگذارم که با اهرم رنج و لذت توانستم به 10 کیلو کاهش وزن برسم و هیکل ایده آل خودمو بسازم در صورتی که من از 15 سال پیش اضافه وزن داشتم و این باعث شده من خوشتیپتر و جذابتر و سرحالتر باشم

    سپاسگذارم به این خاطر که توانستم سرمایه اولیه برای راهندازی کارگاهم رو با متقاعد کردن دیگران و با اعتماد به نفس بالا تهیه کنم و محصول نهایی رو روانه بازر کردم و این خیلی بمن قدرت میداد که همچین توانایی هایی دارم

    سپاسگذارم که با دوستم به سفر یک هفته ای به نقاط زیبای شمال کشور و شمال غربی رفتم و یک هفته سراسر خوشی و شادی رو تجربه کردم و بسیاز زیاد روحیم بالا رفت

    سپاسگذارم که انقدر اعتمادبه نفسم بالا رفته که به کررات درخواستهایی از دیگران در زمینه های مختلف داشتم و راحت اونارو بیان کردم و به خیلی هاش رسیدم و این باور که میشه به همه چیز در این دنیا رسید رو تقویت بکنم

    سپاسگذارم که توانستم برای کار و کسبم شبکه های اجتماعی رو ران کنم و براش ادمین گرفتم و اینم موفقیت بسیار خوبی بود و اورده های خوبی برایم داشت.

    سپاسگذارم که یک رابطه قدیمی که با همکارم داشتم رو دوباره برقرار کنم و از تجارب ایشون در کارم مجددا استفاده کنم که خیلی برای من حاعز اهمیت بود.

    سپاسگذارم که توانستم سال قبل بیشترین تمرینات ذهنی مثبت رو انجام بدم و به عینه نتایج اون رو در زندگیم شاهد هستم از تمرینات هدف گذاری عزت نفس و شکرگذاری

    سپاسگذارم که قبل از اینکه روانشناسی ثروت رو شروع کنم توانستم با عزت نفس بالا استارت کارم رو بزنم

    این خیلی عالی بود و حدود یک هفتست که روانشناسی رو شروع کردم در حالی که سه ماهه کارگاهم فعاله

    خدایا شکرت به خاطر تمامی رابطه های زیبایی که در سال قبل داشتم تمام احترام و ارزشی که در چشم دیگران به سمت من بود و به خاطر اینکه انقدر از نگاه دیگران جذاب شدم و ازم تعریف شد

    سپاسگذارم که سال قبل توانستم هزینه های عید خانواده رو تا مبلغ قابل توجهی برعهده بگیرم و خانوادم بمن افتخار بکنن

    سپاسگذارم که توانستم محل کارم رو در یک جای مناسب با قیمت مناسب اجاره بکنم و سپاسگذارم به خاطر موفقیت های کاری که بدست آوردم و محصول نهایی عالی که قابل رقابت با نمونه خارجیش هست رو تولید کنم.

    سپاسگذارم که سال قبل تونستم بعد سه سال جدایی دوباره به خانواده صمیمی عباسمنش برگردم و قول میدم هیچوقت نزارم فاصله بیفته بین ما

    از پندهایی که استاد در سال قبل دادن خیلی خیلی سپاسگذارم مخصوصا توجه به نکات مثبت و این فایل اخر

    اگه بگم هر فایلی که شما آپلود میکنید تاثیری روی ذهنیت من ایجاد میکنه اغراق نکردم و خیلی خوشحالم که استاد مستمر برای ما نکات جدید رو با عنوان فایل های رایگان در اختیارمون میزارن.

    خیلی خدارو شاکرم که این حال خوب رو بمن داده و جوری شدم که اگر بدترین اتفاق هم بیفته من به سرعت حالم رو خوب میکنم طوری که دیگران خیلی تعجب میکنن که چجوری میتونم

    بسیار ممنونم و سپاسگذارشما و استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    علیرضا بالسینی گفته:
    مدت عضویت: 3618 روز

    با عرض سلام خدمت تمامی دوستان و تشکر از استاد عباس منش بابت این سوال فوق العاده !!

    وقتی که داشتم نتایج و اتفاقات خوب سال96 رو بررسی میکردم ، دیدم که وای خدای من چقدر اتفاق خوب تو زندگی من افتاده و حالم ازین رو به اون رو شد

    خدارئشکر سال گذشته سالی بود پر از اتفاقات خوب تو زندگیم که این جا چند تا از مهم ترین هاش رو براتون مینویسم اما قبل ازون میخواستم ی نکته ای رو بگم که واقعا خود منو شگفت زده کرد و اون مکتوب کردن و نوشتن خواسته هاست .

    من در ابتدای سال96 چیزایی رو که میخواستم از خدا رو نوشتم .مثلا یکیش این بود که میخواستم پروژه کارشناسیم رو ارایه بدم و نمره 20 بگیرم اونم از استادی که 20گرفتن ازش تو درسا محال بود چه برسه به پروژه کارشناسی . نشستم با جزییات کامل نوشتم که چجوری توضیح میدم بهش اون چه واکنشی نشون میده(نوشتم که خیلی از ارایه من خوشش میاد و لذت میبره) .روز پروژه استاد داور من خیلی عصبانی بود و با همون حال عصبی اومد نشست برا دفاع من اولش خودم ترسیدم گفتم ارایه رو میزارم برای ی وقت دیگه اما همون موقع ی حسی بهم گفت که برو تو دل ترست و انجامش بده و منم همین کارو کردم و شاید باورتون نشه اما انقدر از پروژه خوشش اومد که نمره 20 رو داد !! و من وقتی چند روز بعد به سررسیدم نگاه کردم دیدم که اونجا نمره 20 رو نوشته بودم و اصلا یادم نبود که نوشتم و وقتی دیدم اشک تو چشام جمع شد چون دقیقا همون چیزی که نوشتم اتفاق افتاد .

    یکی دیگه از اتفاقات خوب این بود که من برای تسویه حساب دانشگاه به 1 میلیون تومان پول نیاز داشتم و اون موقع هم اصلا نداشتم این پولو و نیمخواستم از پدرم بگیرم چون میدونستم بهش فشار میاد . چند هفته قبل از تسویه دوستم اومد پیشم و گفت تونسته فلان وام رو بگیره به مبلغ 1 میلیون و اگه میخوای برا تو هم بگیرم اونم بدون هیچ مدرک و ضامنی و من اصلا خودم برای کارای وام نرفتم و به طرز عجیب و باورنکردنی پول تسویه دقیقا به همون مقداری که نیاز بود جور شد . و این مورد رو رو هم من تو سررسیدم نوشته بودم اول سال

    حالا بگذریم ازین که موقع تسویه چقدر برخورد های خوبی باهام شد و اصلا گیر کاغذ باریای مرسوم اداری نیفتادم و همه کارا واقعا رو غلطک بود

    بعد ازون رسیدیم به سربازی که من تو سررسید نوشته بودم که برای خدمت امریه بگیرم و پادگان نرم و همچنین محل خدمت نزدیک باشه که بتونم هر روز خونه باشم (این خواسته برای خیلیا رویاییه چون خیلی کم پیش میاد که این اتفاق بیفته و اینو کسایی که خدمت رفتن خوب میفهمن!) و ی مدت بعداز فارغ التحصیلی تو ی مراسم عروسی یکی از اقوام اومد ازم پرسید که دانشگاه چطوره و سربازی رو اگه میخوای برات امریه جور کنم و من اون لحظه خداروشکر میکردم و میدونستم که اون شخص فقط دستی از دستای خداست و بعدا که موقع تقسیم شد من فکر میکردم که تو پالایشگاه جنوب میفتم چون میگفتن اکثر مهندسای مکانیک میرن پالایشگاه . اما من افتادم تهران و الان هر روز میرم و بعدازظهر میام خونه و اونجا هم وقت خیلی خوبی دارم که رو باورهام کار کنم و خلوت کنم و با خدای خودم صحبت کنم.واقعا خداروشکر

    و یکی از بهترین اتفاقات سال گذشته این بود که تونستم دوره عزت نفس و کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم و جلسه اول قانون آفرینش رو با تخفیف تهیه کنم و الان دارم رو اونا کار میکنم . و پر از دستاوردهای دیگه ای که اینا فقط بخشی ازونا بود

    بیشتر ازین سرتون رو درد نمیارم و فقط خواستم بگم که مکتوب کردن خواسته ها و مشخص کردنشون چقدر تاثیر گزاره و امیدوارم برای تک تکتون اتفاقات عالی رقم بخوره

    و اما خواسته های من در سال 97 :

    1- کار کردن بر روی دوره عزت نفس و انجام تمارین اون

    2- رسیدن به شناخت عمیقی از خودم و اینکه بدونم دقیقا از خدا تو زندگی و کار وروابط و…. چی میخوام

    3- انجام کار پاره وقت در کنار دوره سربازی برای کسب درآمد بیشتر

    4- تهیه جلسات بعدی قانون آفرینش

    و خلاصه در یک کلام سال97 سال تغییر و تحول اساسی در شخصیت و رفتار و شناخت از خود برای من خواهد بود

    ببخشید اگه متن طولانی بود ،امیدوارم امسال سالی پر از برکت و نعمت و همه چیزای خوب براتون باشه

    در آغوش امن خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3649 روز

    به نام خالق زیباییها و با عرض سلام خدمت استاد عباس منش گرامی و دوستان عزیز سایت عباس منش

    از اتفاقات بسیار خوب سال 96 میتونم به این موارد اشاره کنم

    از همون ابتدای سال تو چند تا جشنواره ملی و بین المللی رتبه و جایزه کسب کردم که شامل این موارد میشه

    داخلی

    رتبه اول بخش کارتون جشنواره رسانه ای ابوذر(کرمانشاه)

    رتبه دوم کارتون جشنواره ملی یک قرن سکوت شیراز(1396)

    رتبه سوم تصویرسازی همایش بین المللی هپاتیت تهران(1396)

    رتبه چهارم جشنواره کارتون پسماند کرج(1396)

    جایزه ویژه جشنواره ملی کارتون بجنورد(1396)

    رتبه سوم مشترک (بخش کارتون)جشنواره فجر سنندج(1396)

    جایزه ویژه دومین جشنواره کارتون دارو تهران(1396)

    جوایز بخش خارجی

    جایزه موفقیت از جشنواره کارتون مطبوعات کاناد(2017)

    جایزه ویژه جشنواره آندرو مدا ایتالیا(2017)

    جایزه ویژه ازجشنواره Humo Deva رومانی(2017)

    کسب نشان برنز از جشنواره کارتون facemi چین (2017)

    جایزه هیات داوران جشنواره Gallarate ایتالیا(2017)

    یکی دیگه از اتفاقات خوب سال 96 پیشنهاد شهرداری شهرمون جهت انجام نمایشگاه و زیباسازی در غالب کاریکاتور و تصویرسازی بود که هم از لحاظ مالی و اعتباری برام بسیار خوب بودش

    یکی دیگه از اتفاقات خوب سال 96 که در واپسین روزهای سال بهش رسیدم خرید ماشین بود

    وهمچنین پیشنهاد ساخت یه پروژه انیمیشن که اونم تو روزهای پایانی سال بهم پیشنهاد شد

    و اتفاقات خوب دیگه که که بخوام بگم خیلی میشه

    لیست اتفاقات خوب و عالی که میخواهم در سال 97 داشته باشم

    امسال میخوام یه ویلا توشمال بخرم و عکسشم تو اتاقم چسبوندم و ایمان دارم با تغییر باورهایم و با تلاش بهش میرسم

    خواسته دومم اینکه مقدمات ازدواجم رو فراهم کنم

    یکی دیگه از خواسته های هیجان انگیزم که همیشه بهش فکر میکنم مسافرت به کشورهای زیبای دنیاست که واقعا بهم حس خوبی میده..همیشه هم تصاویر و فیلم هاشم نگاه میکنم..

    یکی دیگه از خواسته های امسالم مسافرت با کشتی کروزه که همیشه جز خواسته های هیجان انگیزم بوده و هست

    یکی دیگه از خواسته های سال 97 اینکه تو جشنواره های کاریکاتور برتر دنیا جز برندهای اصلی باشم و تا به امروز به بعضی هاش رسیدم ولی هنوز راضیم نکرده

    یکی دیگه از خواسته های سال 97 اینکه به زبان انگلیسی مسلط بشم تا بتونم به راحتی بتونم ارتباط بر قرار کنم…

    و خواسته آخرم اینکه بتونم یه بیزینس عالی و پولساز با توجه به تخصص و توانایی هام ایجاد کنم

    با آرزوی موفقیت در تمامی جنبه های زندگی برای دوستان خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    سالار نظیف حسنی گفته:
    مدت عضویت: 3470 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    با سلام خدمت استاد گرامی و تمامی عزیزان

    دستاوردهای سال 1396 من

    بزرگترین و ارزشمندترین دستاوردهای من در سالی که گذشت:

    خدا رو در وجودم پیدا کردم

    خودمو بهتر شناختم

    آرامشی رو که سالها ازش دور بودم رو بدست آوردم، بطوری که کوچکترین نگرانی دیگه توی وجودم نیست، چون فهمیدم و باور کردم که تنها قدرت و فرمانروای جهان هستی الله یکتاست(همه قدرت دست اونه و جهان رو مسخر ما کرده و این قدرت و اختیار رو به ما داده تا هر جوری که بخوایم زندگیمونو خلق کنیم)

    هر جا میرم همه عاشقم میشن بهم ارزش و احترام میذارن و دوسم دارن چون من با خودم و خدای خودم هماهنگ و در صلحم چون من تمرکزم فقط روی نکات مثبت هر چیزو هر کس هستش.

    هر چیزی رو که میبینم عشق میکنم، ازش لذت میبرم، حس میکنم که تمام دنیارو دارم وقتی یه گلی رو میبینم از زیبایی و عطرو بوش لذت میبرم، وقتی یه حیوون یه پرنده یه طبیعت یه بارون رو میبینم احساس بی نظیری پیدا میکنم وقتی روزا طلوع خورشید و شبا ماه و ستاره هارو میبینم احساس میکنم دنیارو دارم یعنی به آرامشی رسیدم که احساس میکنم توی بهشت هستم، و چه زندگیه لذت بخشیه، دارم از همه چیز لذت میبرم که قبلا اینها رو اصلا نمیدیدم و هیچ لذتی نمیبردم.

    از لحاظ روحی و جسمی در شرایط بسیار عالی هستم

    و رویاهایم رویاهایم دوباره زنده شده، بطوری که رسیدن بهشون رو طبیعی و دست یافتنی میدونم دیگه برام محال نیست.

    دیگه به بزرگی آرزوهام فکر نمیکنم

    به بزرگی کسی فکر میکنم که

    آرزوهای ما رو برآورده میکنه همون ربی که به درخواستهای ما پاسخ میده به شرطی که تنها اونو بپرستیم و تنها از اون یاری بجوییم

    هیچ قدرتی بالاتر از او

    نیست لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

    در یک کلام توحید بزرگترین دستاورد من در سال 1396 بود، و من از این دستاورد بسیار قدرت و انرژی گرفتم و ازش استفاده میکنم برای رسیدن به خواسته هام در سال 1397 که چند تاشو اینجا مینویسم:

    رفتن به دنبال شغلی که همیشه آرزوشو داشتم

    رسیدن به درآمد 6 برابر و بیشتر

    جذب همسر دلخواهم

    خرید خونه، خرید ماشین جدید

    و کار کردن بیشتر روی خودم و باورهام و ایجاد اهداف جدید

    آقای سید حسین عزیز ممنونم ازت که خوب زندگی میکنی و به خوب زندگی کردن ما هم کمک میکنی

    سپاس از همگی دوستان

    سال جدید رو به همگی تبریک میگم امیدوارم که به همه خیرو خوبیهای این جهان و آت جهان برسید ان شاءالله در پناه خدای یکتا باشید

    خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3656 روز

    قسمت چهارم و پایانی …

    زود اوضاع به حالت نرمال برگشته همچنان ما تیک میزنیم در آمد به 9 میلیون رسیده خداروشکر و حدودا 40تومن از بقیه قسط ها رو پرداخت کردیم واقعا سال پر از قناعتی بود برای هممون – یک وسیله هم به خونمون نتونستیم اضافه بکنیم یا لباس اضافه ای بخریم یا تفریح خاصی یا جای خاصی نداشتیم ولی همه با صبر با امید در کنار هم قول دادیم تا این طوفان بگذریم جلوی وسوسه ها رو گرفتیم تا دوباره وام نگیریم از افراد پول دستی نگیریم و اینا خیلی جسارت میخواد که عادت های بد رو آگاهانه بذاری کنار !!! طبق برنامه ما اردیبهشت ماه تمام بدهی هامون به لطف خدای مهربون تسویه میشه و قراره که یه رستوران بریم و یه جشن خانوادگی بگیریم ! و اتفاقات خوب به همین جا ختم نمیشه بلکه باز هم ادامه داره امسال اولین سالی بود که بابا با شجاعت به کارفرماهاش عیدی ( رشوه ی اجباری ) نداد با اینکه خیلی استرس داشت که هر سال مثل بقیه این کارو انجام میده و حدودا 2 میلیون هزینه کادو عیدی دادناشه در حالی که والا این قضیه باید برعکس باشه ولی ما همیشه نزدیک عیدا باید این کار اجباری رو با اکراه مثل بقیه انجام بدیم ولی امسال با جسارت اینکارو نکرد و گفتیم که خدا روزی دهندست دلیل نداره که برای جلب رضایت اونا ما از لقمه ی خودمون بزنیم و بهشون عملا رشوه بدیم که ندادیم ! و اصلا هم برخورد بد یا منزجر کننده ای هم از طرف اونا برامون پیش نیومد واقعا همه چی در سکوت گذشت …انگار آب از آب تکون نخورده باشه !! بنظرم این دست حمایت خداوندی بوده !

    یه اتفاق جالب تر این بود که یکی دو روز پیش داشتم به داداشم نگاه میکردم که داشت میخندید خب اون یه مساله مادرزادی داشت که یک قسمت از لبش ماهیچه و عصبش باهم رشد نکرده بودن از وقتی که بدنیا اومده بود و وقتی میخندید کج بود و نصفه دهنش باز میشد و قرار شد که یکم بزرگتر که شد بازهم ببریمش دکتر تا درمان بشه ولی دیدم که داشت میخندید و خیلی خیلی زیاد باز شده بود لبش و من گفتم چقدر کمتر شده اون نقص ظاهری – و بقیه هم تایید کردن اینم یه اتفاق خوب بود که به چهره داداشم نگاه کردم و زیباتر دیدمش انگار اعصاب این بچه آروم تر شده روی جسمشم تاثیر گذاشته بابا هم یکمی لاغرتر و جمع و جور تر شده و مامان هم اصلا قرص یا دارویی که مربوط به افسردگی و اینا باشه به هیچ وجه مصرف نمیکنه فقط قرص مکمل ویتامینه تقویتی میخوره و واقعا خدارو شکر که این قضیه از لحاظ جسمی هم رومون تاثیر داشته .همچنان ما امسال باز هم بخاطر مسائل مالی نتونستیم مسافرت بریم و بابا گفت که قرض میگیریم یا مثلا حالا ی ماه دیرتر پرداخت میکنیم که خودمون قبول نکردیم این کارو بکنیم و 3 روز اول عیدو و به رسم احترام رفت و آمد کردیم و چون خانواده عذر دار بودیم مردم خیلی میومدن بازدید و بعدش با توافق هممون به فامیل اعلام کردیم که ما میخوایم یه سفر چند روزه بریم و واقعا چون بازهم داشتیم از لحاظ روحی اذیت میشدیم و نیاز به آرامش داشتیم اون چند روزو هر چی که مواد غذایی نیاز داشتیم تهیه کردیم و توی خونمون موندیم خونه خودمون ! پرده ها رو کنار نزدیم لامپ ها رو زیاد روشن نکردیم و از صبح تا شب فایل های دوره ی عزت نفس توی خونه ما پخش میشه خودم نکته برداری میکنم و توی این چند روز نشستیم و برنامه سال 97 رو توی سررسید کشیدیم – اولین پروژمون تعویض ماشین هست که دیگه پراید خخخخخ )) رو عوض کنیم چون حقوقمون دیگه از اردیبهشت از اینهمه بدهی آزاد میشه و میتونیم وسایلی رو که نیاز داریم تهیه بکنیم !

    دومین پروژمون نما کار برای خونمونه چون این چند سال آجرنما بوده و بعدشم کاغذ دیواری داخل منزل و خرید ست کامل ظرف و ظروف مجللسی و چینی جات – و در بین اینا یکسر ی وسایلی که نیاز داریم – ایشالا که یه سفر به شمال کشور بریم هممون برای تابستون توی برناممونه و خداوند عمری بده برای عید سال آینده دیگه مسافرت میریم توی تعطیلات – ما توی این چند روز هر چی عکس و اطلاعات بوده از ماشین مورد علاقمون از طرح کاغذ دیواری از نمای ساختمونمون رو همه باهم انتخاب کردیم برآورد بودجه و هزینه کردیم زمان بندی گذاشتم خودم دوباره توی تقویم که طبق اونا تیک بزنیم و اینکه به این نتیجه رسیدیم اگر روی باورهامون کار نکنیم دوباره به همون مدار اون همه بدهی برمیگردیم یعنی دنیا جای اون بدهی رو دوباره پر میکنه با بدهی پس یکی از تصمیمامون اینه که با درآمد خرداد ماهمون که کلا الان فقط 3 تا بانک باقی مونده تا اونا هم پاس بشن – بعدش درآمد آزاد میشه و دوره ثروت 1 رو تهیه بکنیم و روی افزایش درآمدمون کار بکنیم خودم کلی پلن چیدم برای فروش تخصصی شغلمون – قراره که اون فوت و فن های بیشتر فروش رو من برم دنبال و تهیشون بکنم ، البته بهتره اینو بگم که ما هم بالا و پایین هایی داشتیم گاهی خسته میشدیم ولی در 90درصد مواقع خودمون به خودمون انگیزه میدادیم و مثال های خوبو یادآوری میکردیم مخصوصا با دیدن فایل های استاد از سبک زندگیشون ما باورمون قوی تر میشد که خروج از بدهی ها و افزایش رفاه واقعا امکان پذیره حتی در شرایطی که قیمت ها بالاتر میرن ولی اگر در مسیر درستی باشی پولت کارهات و تلاشت انگار برکت میوفته بهش – توی این مدت ما تا جایی که در توانمون بود خیریه میدادیم صدقه و کمک هایی که از دستمون برمیومد و چون که خوبه بنویسم اینا رو مثلا خودم اگه لباسی اضافه داشتم یا غذایی داشتم به اون بچه های دست فروش میدادم و کلا دنبال راه هایی بودم که احساس خیر و نزدیک شدن به خدا رو در من افزایش بده که به امیدوار بودن هب رحمتش خیلی کمکون میکرد – در تمام این یکسال بیشترین قسمت مکالمه ی تلفنی من و مامانم راجبه قوانین و یادآوری الگوها و شاهد مثالا بود و این بحران رو مدیریتش کردیم همه باهم

    خودم توی سال جدید برای خودم دیگه باید شروع کنم از بعد از این تعطیلات روی پایان نامم –و تصمیم دارم که امسالم تمرینات ورزشیمو ادامه بدم و اینکه وارد لیگ بشم و این مسیرو برم جلو و روی ایده هایی که این مدت راجبه شغل آیندم به ذهنم اومده و در حال حاضر انگیزه ای برای دکترا خوندن توی دانشگاه های ایران رو دیگه ندارم ولی واقعا بهش فکر میکنم – امیدوارم که توی سال 97 خبرای خوبی از رابطه ی عاشقانم بیام و بنویسم توی این سایت هم توی دوره ی عزت نفس هم توی دوره عشق و مودت چون هنوز آدم مشخصی توی زندگیم نیست ولی من دارم حسش میکنم انگار – دیدم خیلی نسبت به روابط آگاه تر و بازتر شده واقعا خیلی خیلی فرق کردم با یکسال پیشم و کلا دارم میبینم که چقدر روابطم از نظر کیفیت فوق العاده شده و باورمو واقعا توی این یکسال راجبه پسرا تا حد محسوسی عوض کردم واسه همینه که حس میکنم اون آدمه که بهش بگم یار داره بمن نزدیک میشه و البته دوست دارم که اول ما یه دستی به سروی زندگیمون بکشیم و خلاصه راضی تر باشیم و مثلا پاییز امسال مثل پاییز سال گذشته زیباترین اتفاق زندگی من رقم بخوره اگر واقعا خدا بخواد .

    در پایان از همه ی اونایی که این متن منو و خانوادمو خوندن خیلی خیلی تشکر میکنم امیدوارم آموزنده باشه یا من تونسته باشم رفتار و احساس واقعیمونو منتقل کرده باشم

    استاد عباس منش عزیزم خودتون میدونین که توی دل من چقدر جا دارین شما رو پدر معنوی خودم میدونم کسی که حرف های خدا روبرای من معنی کرده و دارم با خیال راحت تر در این مسیر جهان هستی حرکت میکنم

    همتونو دوست دارم خیلی و حسن ختام این قصه رو « یا نور » میذارم

    وقتی همه چیز تیره و تار به نظر میرسه

    خدارو با این اسم صدا کن

    الهی تو مرا باش و هر چه خواهی کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    امیر عباس رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2756 روز

    به نام پروردگار

    دستاورد های 96

    • رفتن به دنبال راه های پیشرفت

    • تحولی در کتابخوانی (موفقیت و تاریخی)

    • بهبود نظم شخصی

    • افزودن علم با پیگیری اخبار مربوط به فیزیک و زیست شناسی و…

    • کنار گذاشتن اخبار سیاسی و توجه هر چه بیشتر بر روی راه های بهبود کشور

    • رفتن به دنبال زبان آلمانی

    • خلوت کردن با خود و اندیشه کردن

    • بهبود شخصیتی و پرهیز از چرت و پرت

    • برنامه ریزی شخصی

    • برنامه ریزی برای رفتن به امریکا

    خواسته های 97

    1٫ برنده بودن لاتاری و گرفتن گرین کارت

    2٫ پیدا کردن هدف واقعی زندگی و کار

    3٫ تکمیل زبان انگلیسی

    4٫ الهام ایده ای ناب

    5٫ بهبود مداومت در انجام کار ها

    6٫ تفکر دائم درباره ی خواسته ها

    7٫ بهبود ارتباط با خدا و همیشه به یادش بودن و در میان گذاشتن همه ی خواسته ها با او

    8٫ رسیدن به درآمد

    9٫ یافتن دوستی هم فرکانس

    10٫ بهبود شیوه ی فکر درباره مرگ

    11٫ خواندن مداوم ترجمه قرآن و بدست آوردن راهنمایی ها

    12٫ رسیدن به اندامی مناسب تر

    13٫ و خواسته هایی که تمامی ندارد و مطمئن هستم که به همشان می رسم

    امیدوارم همه شما مشتاقان پیشرفت , به خواسته هایتان برسید و برای همدیگر (مخصوصا من!)

    هم بی دریغ و با عشقی فراوان در این پایگاه پیشرفت دعا کنیم.

    به امید رسیدن به تمام خواسته ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  10. -
    مرضیه طاهرپور گفته:
    مدت عضویت: 3016 روز

    سلام بر استادِ جان و دوستان محترم

    سال 96

    سرشار بود از اتفاقات مثبت و خوب

    که با آشنا شدن من توسط خواهرم با استاد عباسمنش مردی عزیز

    دوستداشتنی

    فوق العاده جذاب و

    موفق تولدی دیگر برای من بود

    آموزش های رایگان و جلسات یک دو وسه قانون آفرینش استاد

    منِ بیمار کینه ای پر از افکار منفی و مغرور

    و تبدیل کرد به

    یه آدم سالم ،شاد با گذشت

    پر از آرامش روحی

    با جنبه

    سرشار از امید و آرزوهای زیاد و دست یافتنی.

    سلامتی:

    خدارو شکر دیگه قرص مسکن برای سردردهای وحشتناکم نمیخورم قرص برای درد معده

    و حساسیت های چهار فصلی!!! نمیخورم

    رباط پام انگار نه انگار ک یه روزی آسیب دیده

    آهن خونم بالا رفت ک بچه دارشدنم بدون مشکله

    خدایا سپاسگذارم

    روحی:

    دیگه با خدا جنگ ودعوا ندارم.

    خودمو توبیخ نمیکنم

    خودمو بخشیدم

    تو دلم ب زمین و زمان بد و بیراه نمیگم.

    دنبال مقصر نمیگردم.

    خدایا هزاران بار سپاسگذارم

    روابط:

    رابطه ام باهمسر مهربونم بسیار عاشقانه تر و سرشار از بخشش ولحظات خوبِ خود ساخته شده.

    هیچ عکسی از پدرم توگوشیم نبود اما الان شده تصویر زمینه گوشیم که خیلی حرفه

    با مادر و خواهرام همدلی بیشتری میکنم

    برای خانواده شوهرم احترام بیشتری قائلم

    وتمام این رفتارها از طرف اونها متقابلن برای خودم تکرار شده

    خدایا سپاسگذارم

    موفقیت :

    مستقل شدن. با فکر خوب و اتفاق خوب

    مغازه دار شدن هر چند با شراکت

    یادگیری مختصر طراحی و زبان و کارهای هنری ودستسازهای زیبا

    دوستان عالی مسافرت های خوش

    خدایا سپاسگذارم

    بطور کلی:

    دیگه سالهای 90 رو پر از اتفاقات بد و آدمهای بد نمیدونم

    دیگه نمیترسم از اینکه فرمون زندگیمون تودست کدوم آشنا یا غریبه است

    یا کار کی بود و کی باهامون چیکار کرد

    کی میخواد ببره کی میخواد نذاره کی میخواد بدزده.

    دیگه فرمون دست هیچ کسی نیست جز خودم وخیالم راحته و پام رو گازه و دارم این زندگی رو با خاطر جمعی اونجوری ک یادم دادی میرونم

    واز تماشای مناظر اطرافم لذت میبرم

    وسپاس گذاری میکنم

    حتی وقتی گلدونهای خونه ام جونه ای تازه درمیارن.

    خدایا سپاسگذارم

    سال 97 :

    با کلی حال خوب فکر مثبت و لحظات خوش و پر از پول شروع شد و انشالله همیشه ادامه داره

    میخوام برای سال 97 درعین حال که آینده ایده آلم رو در نظر دارم اما یک پله از الانی که هستم جلوتر برم

    و تمرکز کنم و ب مرور با بالاتر رفتن فرکانسم جسارت خواسته های بیشتر رو پیدا کنم

    انشالله جمع عاشقانه ما سه نفره میشه فرزندی سالم و زیبا

    به امید خدا خونه و مغازه ی خودمون رو خواهیم داشت

    با یاری خدا ماشین مد نظرمون رو میخریم و

    میریم ایرانگردی و رستوران ها و مراکز خرید مختلف ومیگردیم مسجد نصیرالملک ساعت 9 صبح عکس یادگاری میگیریم

    میریم باغ وحش

    باغ گل

    موزه و پارک آبی

    هرجایی که حالمون خوش بشه

    با یاری خدای مهربونم امسال از مرحله مصاحبه با سربلندی بیرون میام و حتمأ خانم معلم میشم

    با یاری خدای عزیزم دوره های آموزشی قانون آفرینش( بطور کامل ) و عزت نفس. وعشق و مودت رو حتمأ تهیه میکنم

    کلاسهای یادگیری زبان و رقص و شنا رو حتما دنبال خواهم کرد

    برای پروردگارم بنده ای با ایمان تر و برای خودم منِ مثبت تری باشم

    خدایا سپاسگذارم برای این سال پر از برکت

    از ثانیه ب ثانیه با شما بودن لذت میبرم

    چقد خوش شانسم که میشناسمت همیشه میگم کاش شده یک روز زودتر یا یک ساعت زودتر میشناختمتون

    در آغوش خدا خوش و مثبت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: