توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 38

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    reza molaei گفته:
    مدت عضویت: 3598 روز

    به نام او که از رگ گردن به من نزدیک تر است …

    این چند روز اول سال 97 هر وقت که با خودم تنها می شدم فکر می کردم که چه قدر سال 96 برام سال عجیبی بود

    اتفاق های های خوب تو زندگیم که تمومی نداشت حتی اگه بخوام با تمام دقتم هم لیستشون کنم بازم مطمنم که خیلی هاشون از چشم میفته

    اما دوست دارم اینجا درباره ی بزرگ ترینشون که باعث شد مسیر زندگیم عوض بشه بنویسم

    اتفاقی که منو به یاد یه جمله از فلورانس اسکاول شین انداخت اونم اینه که خدا هیچوقت دیر نمی کنه …

    دورا دور مطالب موفقیت و مطالب سایت استاد عباسمنش رو می خوندم و گاها گوش می دادم هیچوقت تعهد صد در صد به انجامشون نداشتم اما چون حس خوبی بهم می داد می خوندم و گوش می دادم

    اواسط سال 96 دوران خیلی سختی برام پیش اومد درگیری با خانواده خیلی بالا گرفت اون قدر که حاضر بودم یه شب هایی رو تو ماشین بخوابم اما خونه نرم

    همون شبا بود که یه سری فایل ها رو تو ماشین گوش می دادم

    از یه طرف به خاطر یه کار از دانشگاه اومده بودم بیرون دو سال قبل و دیگه هیچ راهی نبود که ادامه بدم

    و از طرفی تو یه مغازه با یه نفر شریک بودم که دقیقا همون موقع ها بحثمون شد و اونم از شرایط استفاده کرد و منو انداخت بیرون

    حالا من مونده بودم و جیب خالیم و کلی بدهی که برای کار قرض کرده بودم بقیه ی درگیری ها که واقعا سنگین بود

    یه هفته ای فقط تو خونه میفتادم و فکر می کردم

    و اون موقع ها یه فکری که همیشه از جلو چشام می گذشت که بیشتر شبیهه یه عدد بود ده میلیون بود اما ده میلیون پول برای اون شرایط من مثل لالایی شب بود که فقط یه بچه رو خواب کنه

    چند روز گدشت و تو این مدت فقط فایل های رایگان رو گوش می دادم و چند تا کتاب که داشتم رو میخوندم تا اینکه به یه جمله ای تو کتاب به سوی کامیابی آنتونی رابینز برخوردم که می گفت : پاشو و به چه گونگیش فکر نکن و فقط خواسته ات رو بنویس و به مسیرشم فکر نکن

    منم سریع دست به کار شدم یه کاغذ برداشتم و سریع رو نوشتم داشتن ماهیانه ده میلیون تومان درآمد

    و بعد سعی کردم قوانینی رو استاد عباسمنش در دوره ی هدف گذاری میگن مثل صحبت کردن تجسم کردن احساس کردن و … رو روی همون هدف پیاده کنم

    و بالاخره…

    خدا هیچوقت دیر نمیکنه

    یه روز یکی از دوستان که میشناختمش و تو یه سمینار باهاش آشنا شده بودم زنگ زد و گفت بیا دفتر یادمه اصلا حال جسمی درستی نداشتم

    ولی یاد یهجمله ای افتادم که می گفت به کوچیک ترین نشونه هام توجه کن

    سزیع آماده شدم و رفتم دفترش

    یه پیشنهاد کاری آموزشی در سطح استان بهش شده بود که تنهایی نمی تونست به دلیل گستردگی انجامش بده بهم گفت بیا شریک شیم

    اولش چون یه کم پول نیاز داشت نزدیک بود پا پس بکشم اما قبول کردم

    پروژه 27 روز سخت کاری طول کشید روز اول قرار دادمون نفری 5 میلیون تومان بسته شد و یکی از دلایل قبول کردنم هم همین بود

    و روز اخر اون سازمان دولتی به خاطر رضایت از کارمون و تعریف بقیه پاداشمون رو 2 برابر کرد

    دوستم خیلی هیجان زده شده بود جوری که بعد از بیرون اومدن از اونجا جیغ می زد اما من فقط به حرف های استاد و اون کتاب ها فکر می کردم

    زندگی من در دستان خودم است

    و من معمار سرنوشت خویشم

    و اینم بگم که اون سازمان باهامون قرار داد یک ساله بست و تازه کلی پیشنهاد های دیگه هم بهمون شد

    و

    خدا هیچوقت دیر نمی کنه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    فاطمه جوکار گفته:
    مدت عضویت: 3191 روز

    به نام خدای عزیزم

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان گرامی .

    واقعا چه مسابقه جالب و عالی و مفیدی. و عجب این ذهن من قوی هست در این که موفقیت ها را فراموش کند و حتی کوچک جلوه دهد. به سال 96 که فکر کردم چیز زیادی برای نوشتن نداشتم و لی بیشتر که فکر کردم کلی موفقیت یادم اومد که کلا فراموششون کرده بودم و وقتی نظرات دوستان و موفقیت هاشون را میخوندم یکدفعه اتفاقات خوب خودم را یادم میومد و تعجب میکردم که چرا یادم رفته بود موفقیت به این قشنگی را.

    موفقیت های من در سال1396:

    1) فروردین 96 بسیار خوب گذشت و با خانواده باز هم از مکان های تاریخی اصفهان دیدن کردیم و سفر کوتاهی هم به شهرکرد و بن داشتیم که بسیار عالی بود و هوای بسیار زیبا و بارانی عالی هم بارید که خیلی هممون خوشحال شدیم و هوا فوق العاده بود( هرچی بگم کم گفتم)

    2) در فروردین ماه به آسانی و راحتی و موفقیت در دوره ی هماهنگی مربیان شرکت کردم.

    3) در خرداد ماه توانستم در آزمون دان4 شرکت کنم و قبول شوم که اتفاقی فوق العاده بود.( خدا رو شکر)

    4) در تیرماه به همراه خانواده به قم سفر کردیم که چندین سال بود نرفته بودم و خیلی عالی بود.

    5) در مردادماه مربیگری خودم را شروع کردم و در باشگاهی مشغول به فعالیت شدم و کلی شاگرد خوشگل و پرتلاش دارم(بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر)

    6) از مهر ماه به باشگاه بدنسازی رفتم و خیلی عالی بود و عضلاتم را خیلی قوی کردم و اندامم خیلی از قبل بهتر شده و قویتر.

    7) در مهرماه خواهرم به همراه خانواده اش برای اولین بار رفتن کربلا و من بسیار خوشحال شدم و اینکه به سلامت رفتن و برگشتن. بازم خدا روشکر

    8) تونستم با استفاده از قانون جذب و تجسم یک اتاق عالی و خصوصی برای خودم داشته باشم تا در آرامش کارهامو انجام بدم.

    9) سلامتی کامل و سرما نخوردن و مراجعه نکردن به پزشک. حال جسمانیم عالی بود و خدا رو شکر هیچ مشکلی نداشتم.

    10) خرید قانون آفرینش 1 و 9 و دوره ی عزت نفس استاد که عالی بودن.

    11) تونستم کمک مالی و کار خیر انجام بدم و حال دلم خیلی خوب شد.

    12) در دی ماه تونستم در دوره داوری شرکت کنم و با موفقیت مدرک داوری خودم را بگیرم.

    13) لحظات بسیار خوی و شیرینی رو با پسرخواهر 2 ساله خودم داشتم و وقت آزاد که با او بگذرونم. واقعا بچه ها فرشتن و وقتی که با اونا هستی خیلی به فرکانس خدا نزدیکی و واقعا خدا رو توی وجود اونا به راحتی میتونی حس کنی.

    14) خیلی وسایل و چیزهای مختلفی برای خودم خریدم که برای تک تکشون خد را شاکرم از ساعت و انگشتر و گوشواره گرفته تا مانتو و کفش و روسری و خلاصه هرچی که دوست داشتم.

    15) خواهرم درلیگ استان شرکت کرد که هم باعث پیشرفت خودش شد و هم اطلاعات و علم من زیاد شد و نتیجه خوبی هم گرفت.

    16) با استفاده از فایلهای استاد واقعا خدا رو جور بهتری شناختم و از ته قلبم دوستش دارم هر لحظه تلاش میکنم توحید عملی را انجام بدم. آرامشم بیشتر شده. صبرم بیشتر شده.دیرتر عصبانی میشم و خیلی بهتر خودمو کنترل میکنم. عزت نفسم بیشتر شده. افراد و حرفهایشان برایم اهمیتی ندارند و زندگی خودم را میکنم.

    17) کلی وسایل جدید و زیبا برای خونمون خریدیم که واقعا خوشحال شدم و متعجب از جواب سریع قانون. یعنی چند وقتی روی یک وسیله تمرکز میکردم و بعدش میدیدم که خیلی راحت اون وسیله رو خریدیم.

    موفقیتهای من درسال 97:

    1) ایجاد رابطه ای عاشقانه و عالی با همسر دلخواهم که ویژگی هایش را نوشته ام.

    2) در فروردین ماه شرکت در دوره هماهنگی مربیان

    3) از فروردین ماه شروع تمرینات حرفه ای برای شرکت در مسابقات استانی و کسب مقام اول و ورود به تیم استان و اعزام به مسابقات کشوری

    4) در تیر ماه شرکت در دوره هماهنگی داوران

    5) در مهر ماه شرکت در مسابقات کشوری و کسب مقام اول

    6) کسب مدرک داوری کیوروگی

    7) کسب دان4 کوکیوان

    8) طی کردن دوره تیوری مربیگری درجه 2 با موفقیت و نمرات عالی

    9) ایجاد روابط عالی با پدرو مادر و خواهر و برادر و دوستانم و…

    10) مسافرت به مشهد و شمال و کربلا و کیش و شیراز

    11) سفر خارجی به آذربایجان و آفریقای جنوبی( البته هدف اصلیم اینه که همه جای دنیا رو ببینم)

    12) یه ماشین 206 سفید رنگ داشته باشم( البته چون رانندگی باهاش برام آسونتره گفتم ولی در آینده میخوام ماشین آخرین مدل را بگیرم)

    13) قصد دارم با جدیت و تعهد بیشتری آموزشهای استاد رو انجام بدم و از وقتم بهتر استفاده کنم و زندگیم را در تمام جنبه هایش خلق کنم و شخصیتم را از همه لحاظ( عزت نفس صبور و آرام و تلاش بیشتر) بهبود دهم و عالی شوم.

    14) خرید تمامی وسایل و لوازمی که دوست دارم که با جزییات در دفترم نوشتم.

    15) ازدواج عالی و زیبا با همسر دلخواهم(اول و آخر هدفام نوشتم که به خودم انرژی بدم .میام و حتما توی سایت مینویسم که چطوی جذبش کردم)

    مطمئنم به تمامی چیزهایی که نوشتم میرسم و مطمئنم تمامی دوستان هم به اهدافشون میرسن چون این سایت سرشار از عشق و انرژی مثبت و دوستی است. از اعماق وجودم برای همه ی دوستان گلم آرزوی بهترین ها رو دارم و اینکه آنچنان امسال زیبا براشون رقم بخوره که به بیشتر از چیزی که نوشتن برسنو سالی سرشار از سلامتی و شادی و عشق را برای همتون و استاد گلم آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 3155 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز

    دستاوردهای سال 96

    – خرید خانه شخصی به شکل معجزه اسا

    – مشغول به کار شدن در سازمان

    – رسیدن به استقلال مالی

    – سرمایه گذاری اقتصادی و رسیدن به سود

    – قبولی در دانشگاه دلخواه

    خواسته های سال 97

    – ارتقا شغلی در سازمان

    – افزایش درامد

    – خرید ماشین شخصی

    – ازدواج کردن

    – تاسیس کسب و کار شخصی

    – افزایش کیفیت روابط فردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مژده متولیان گفته:
    مدت عضویت: 3164 روز

    سلام به استاد عزیز و خانواده بزرگ و صمیمی عباس منش همه دوستان گرامیم من در سال 96 اتفاقهای خیلی جالبی رو تجربه کردم اول از همه ایمانم به خدا خیلی بیشتر شد البته همش روی خودم کار میکنم چون تا موحد واقعی شدن هنوز راهی پیش رو دارم ولی خیلی خیلی نزدیک شدم و خدا رو هزاران بار شکر میکنم لحظه به لحظه بیشتر یاد میگیرم که فقط روی خدا حساب باز کنم و از تضادهایی که در زندگیم اتفاق میفته خیرش رو بکشم بیرون و ببینم چطور همه چیز در زندگی برای من نعمته راستش من به شکلهای مختلف تجربیات جالبی داشتم و فراوانی و برکت خدا رو شکر همیشه در زندگیم هست یاد گرفتم که باورهای اشتباهم رو پیدا کنم و روشون کار کنم و این خیلی حالم رو خوب میکنه من یک تجربه ازبرکتی که خدا برام فرستاد و حسابی بهم حال داد براتون تعریف میکنم راستش من درسال 95 موفق شدم به لطف خدا یک خونه بخرم ولی خوب دیگه هر چی داشتم حتی ماشینم هم دادم رفت خلاصه دستم خالی بود البته خدا رو شکر همه مشکلاتم حل شد ولی چون باورهای اشتباه داشتم با وام مسائلم رو حل کردم و الان دارم روی این قضیه کار میکنم و دیگه هرگز به سمت وام و قرض و … نمیرم و مطمئنم که اصلا نیازی پیدا نمیکنم در هر صورت اول سال 96 دستم دیگه خالی بود و از طرفی منم عاشق مسافرت رفتن هستم داشتم با خدا حرف میزدم گفتم خدا جونم وای من حالا حالاها نمیتونم مسافرت برم باورم نمیشه حالا چیکار کنم بعد گفتم نه من نمیدونم خدایا خودت برام جور کن و من رو به مسافرتهای خوب بفرست ، حدود یک یا دو ماه بعد از طرف ادارمون من رو ماموریت فرستادند مسکو و سن پترزبورگ باورتون نمیشه من به یک سفر 12 روزه رفتم بدون خرج تازه حق ماموریت هم گرفتم از اون ور کسانیکه میزبان من بودند در مسکو انقدر ادمهای خوبی بودند که حد و حساب نداره همه جا من رو خودشون بردند از گردشها و خرید و در رابطه با کارم هم انقدر به من کمک کردند که اصلا انگار من فقط رفته بودم تفریح خلاصه سرتون رو درد نیارم فقط کافیه همه چی رو به خدا بسپاری خودش همه چی رو درست میکنه دیگه اگر بخوام جزئیات معجزه هایی که برام اتفاق افتاد رو بگم یک طومار میشه این یک چشمه بود از نعمتهایی که وقتی همه چی رو به خدا سپردم گرفتم یک عالمه دیگه وجود داره که بارها خواستم بنویسم گفتم از حوصله بقیه شاید خارج باشه چون خیلی زیاد بود برای سال 97 هم من امسال برای خودم یک شعار تعریف کردم شعارم هم اینه سال جهش در ثروت ،سلامتی،آزادی زمانی و مکانی و مالی که عاشقشم و روابط عالی و مهمتر از همه موحد شدن هدفهام رو هم تعیین کردم امسال میخوام ماشین بخرم و خونه ام رو بزرگتر کنم و یک سفر عالی برم روی اینها دارم کار میکنم خدا رو شکر از اول سال 97 هم دارم روی فایلهای استاد و باورهام کار میکنم و امسال از قبل به همه گفته بودم من رو از همه دید و بازدیدها و حاشیه های عید معاف کنند در نتیجه تعطیلات عالی داشتم و البته خدا رو شکر همه بدون هیچ ناراحتی باهام کنار اومدند خدا رو شکر که این گنج سر راه زندگیم قرار گرفت و خدا رو شکر که من بی تفاوت از کنارش نگذشتم و اونو درک کردم .به امید موفقیتهای روزافزون برای همه خانواده بزرگمون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مهدی نفیسی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    ? سلام مجدد خدمت همه دوستان عزیز

    در کامنت قبلی نحوه آشنایی با استاد عزیز جناب آقای عباسمنش و تاثیر استاد بر خودم را گفتم و در این کامنت به موضوع مسابقه می پردازم

    ? اول از یه باور که در سال 96 برام بوجود آمد بگم که فکر می کنم یکی از بزرگترین دستاوردهای سال 96 ام بوده

    طبق باورها و تجربه هایی که از قبل نسبت به الله داشتم همیشه خداوند را یاور خودم می دیدم و می دونستم که در نهایت بهم کمک می کنه و راهی جلوی پام میزاره به همین خاطر تعداد دفعات زیادی به مشکل خوردم و سختی کشیدم اما تسلیم نشدم و باور داشتم که کارم به مو می رسه اما خدا نمیزاره پاره بشه و همین هم میشد و در آخرین لحظات خداوند مشکلم را حل می کرد و خواسته ام را بهم می داد

    اما با گوش دادن فقط به فایلهای رایگان استاد و باورهایی که درونم ایجاد شد کم کم به تجربه هایی رسیدم که این باور درونم ایجاد شد که ? خداوند خیلی بیشتر از آنکه بخواهی و خیلی زودتر از آنکه انتظارش را داشته باشی بهت عطا می کنه ?

    تغییر باروم به خدایی که می بخشه بیشتر از درخواست و انتظارم، از جمله اتفاقاتی بود که هر موقع بهش فکر می کنم و اون اتفاقات را مرور می کنم حس فوق العاده خوبی بهم میده

    ?? سال 96 از شادترین سالهای عمرم بود??

    ? با همسر عزیزم به سفر رفتیم که از رویایی ترین لحظات عمرم بود و هنوز هم که بیش از 10 ماه از اون سفر می گذره همیشه تو ذهنم هست و با فکرکردن بهش عالی انرژی می گیرم

    ? اعتماد به نفسی که از فایلهای رایگان استاد گرفتم که باعث راه اندازی کسب و کار برای خودم شد (به صورت پاره وقت و در اوقات بیکاری)

    ?‍? قرا گرفتن در مسیری که باعث ایجاد بیزینسی (در اوقات بیکاری و بعد از برگشت از محل کار) برای خودم شد که هیچ سررشته ای در اون نداشتم اما با ایمان به خدا و اعتماد بنفس و یادگیری آن بیزینس بعد از 7 ماه درآمدی 3 برابر حقوق ثابتم برام داشت.

    ? ارتباطات عالی و آشنایی و همکاری با افراد موفق و ثروتمند

    ? سه نفره شدنمون و ورود اولین فرزندمون به خانواده که حدود 5 ماه دیگه به دنیا میاد، خیلی خوشحالم که فرزندم پدری با باورهای جدید و عالی داره

    ? احساس شادی و خوشبختی ای که در سال 96 داشتم در طول عمرم تجربه نکرده بودم

    ? سحر خیز شدن و برنامه داشتن برای هر روز

    ?‍?ارتقا شخصیتی و رشد و بالندگی ای که در این سال برای من ایجاد شد که شاید دوستان دوره دانشگاهم شخصیت الانم را باور نکنن که حتی یکی از هم دانشگاهی هام بهم گفت مهدی اصلا تو هیچ ربطی به مهدی دوره دانشگاهت نداری، از این بابت بسیار خرسندم

    از نعمتهای بزرگی که در این سال نصیبم شد آشنایی با استاد عزیز و گوش دادن به فایهای رایگان استاد بود

    ? خواندن کتاب اون هم با برنامه ریزی برای منی که غیر از کتب درسی هیچ کتاب دیگه ای نخونده بودم

    ? اولین تجربه فروشم در بیزینس جدیدم

    ? درآمدی چند برابر بیشتر از حقوق کارمندیم اون هم از بیزینسی که فقط روزی چند ساعت و اون هم بعد از برگشت از محل کارم و در منزل انجام می دادم

    ? شروع کسب و کار جدیدم از صفر و بدون سرمایه و رسیدن به درآمدی چند برابری از حقوق کارمندی ام در کمتر از 8 ماه، الان هم قسط های عقب افتاده ام را دادم و هم پس انداز دارم

    تجربه های جدید و کسب اطلاعات جدید و یادگیری روش ها و استراتژهای جدید در بیزینس جدیدم

    ? شخصیتی انعطاف پذیر که در سال 96 داشتم و یادم نمیاد در این سال از کسی دلخور شده باشم یا ناراحت

    ?‍? برای خودم زندگی کردم و نه دیگران و حرف دیگران برام اهمیتی نداره، زندگی کردن برای خودم و نه دیگران و بدون مقایسه و قضاوت زندگی دیگران برام فوق العاده لذت بخش بود و احساس آرامش درونی فوق العاده ای داره

    دیدن فرصت ها و نعمت های فراوان و بیشتر از آنکه فکرش را می کردم، یعنی فرصت هایی که به راحتی میشه پول درآورد??

    و صدها اتفاقات عالی که الان داره از ذهنم می گذره …

    ? اما در سال 97 چه برنامه هایی دارم و می خوام به چه چیزهایی برسم

    1️⃣ یه زندگی فوق العاده با همسرم و فرزندم که قراره دنیا بیاد یه ارتباط فوق العاده و لذت بخش و خوشبختی به معنای واقعی و هزاران برابر بیشتر از سال 96

    2️⃣ سلامتی کامل و جسم و روح سالم، برنامه ای برای ورزش و تغذیه سالم جهت سلامتی بیشتر و انرژی بیشتر

    3️⃣ فعالیت و راه اندازی کسب و کار جدید و پرسود و رسیدن به سود مالی فراوان و 10 برابر سال 96

    این سه مورد اول سه هدف اصلی زندگی م هست

    ?تعویض منزلم و رفتن به منزلی بزرگ و شیک و در یک مکانی عالی تر از اینجا

    ?خرید سرفیس پرو 4

    ?خرید نوت 8

    ?صادرات و فروش به دلار

    ?گسترش کسب و کارم و افزودن خدمات و محصولات جدید و رسیدن به سود 10 برابری

    ?راه اندازی کسب و کار جدید شبیه کسب و کار الانم اما در یک صنف دیگه و با استراتژی جدید

    ?آموزش و یادگیری مداوم در زمینه کسب و کارم و ارتقا شخصیتی

    ?آموزش زبان

    ?تعویض ماشینم و خرید ماشین جدید

    ?ارتباط های بیشتر و موثر تر با افراد موفق بیشتری

    ?خروج از شرکتی که الان در آن کارمندم و گذاشتم وقتم و تمرکزم بر روی بیزینس های خودم

    ?خرید محصولات سایت که به عنوان اولین محصول می خوام دوره عزت نفس را خریداری کنم

    ? امیدوارم همگی به ورای تمام آن چیزهایی که برای سال 97 می خواهید برسید و خداوند همگی ما را به مسیر درست هدایت فرماید به مسیر آنهایی که بهشان نعمت عطا فرموده و نه کسانی که به آنها غضب کرده و نه گمراهان

    موفق و پیروز و سربلند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت

    ? مرا از دعای خیر خود بی نصیب نگذارد

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مهدی نفیسی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    ? سلام وقتتون بخیر

    با آرزوی موفقیت و سربلندی و ثروت و سعادت برای شما استاد عزیز و تمامی دوستان گرامی

    ? الله را سپاس گذارم و خالصانه شکرگذار که بنده را در این مسیر قرار داد و با شما آشنا شدم

    ? یه سالی از آشنایی من با شما می گذره و این اولین کامنتی هست که می زارم

    ? حدود یه سال پیش (ماههای آخر سال 95) بود ؛ چند ماهی بود که ازدواج کرده بودم، که با نگاهی به آینده و روند کاری و درآمدی ام به این نتیجه رسیدم که با همین روند، سال 96 را به سختی خواهم گذروند چون حدود 85 درصد از درآمدم را باید قسط وام ازدواج و یه وام دیگه و اجاره خونه می دادم و کم کم پس اندازم هم داشت تموم میشد که حدود ماه مرداد 96 بود که پس اندازم هم تموم شد!

    ? آخر سال 95 بود که بیشتر به علت ترس و خطری که از آینده پیش بینی کرده بودم تصمیم به انجام کاری گرفتم و با خود می گفتم که باید یه کاری انجام بدم، نمی دونستم چه کاری و چگونه اما مدام این را برای خودم تکرار می کردم و از خدا می خواستم که کمکم کنه

    ? از تجربیات گذشته ام و باوری که داشتم می دونستم خداوند تنهام نمی زاره و بهم کمک می کنه حتی دقیقه 90، با ایمان و صبوری با خودم صحبت می کردم و می پرسیدم چه کار باید بکنم؟ چه کاری می تونم انجام بدم؟ راه درست چیه؟ تخصص خودم را مرور می کردم، تخصص ها و توانمندی هام را می نوشتم کارهایی هم که علاقه داشتم می نوشتم تا به یه جمع بندی برای شروع کار جدیدم برسم.

    ? حدود یه سال پیش بود، اسفند 95 همچنان با خودم در مورد آینده ام فکر می کردم و دنبال جواب بودم که یکی از دوستانم یکی از فایلهای صوتی کانال عباسمنش را برام فرستاد، این فایل صوتی از طرف یکی از اعضای کانال بود که در مورد تغییراتش از زمانی که با شما آشنا شده بود صحبت می کرد.

    ? از اون جا بود که در کانال عضو شدم و بعد سایت و بعد هم چند تا فایل رایگان و بعد هم تمامی فایلهای رایگان را دانلود کردم و همیشه در راه رفت و برگشت به محل کارم توی ماشین گوش می دادم?

    ? صحبت ها ابتدا برام نا آشنا و غریبه بود و شاید امیدی به اتفاق خوب از طریق این صحبتها نداشتم اما چون به دلم نشسته بود گفتم یه دوره گوش کنم

    ? فایلها حالم را خوب می کرد و من هم گوش می دادم، یه دوره گوش کردم با برخی از باورها مخالف بودم! و صحیح نمی دونستم! اما با خودم گفتم به اونهایی که فکر می کنی درسته عمل کن

    صحبت ها برایم تازگی داشت و تغییر برام سخت، برای بارم دوم فایلها را از ابتدا شروع به گوش دادن کردم خیلی خیلی بیشتر از قبل صحبتها را می فهمیدم و بیشتر برداشت می کردم و خیلی از باورهام را تغییر داد.

    ?? مهمترین چیزی که فایلهای رایگان بهم داد اعتماد به نفس بود، واقعا برای کار جدیدم اعتماد به نفس نداشتم، تا اون روز همیشه فکر می کردم اگر از اینجا اخراج بشم (شرکت خصوصی) کجا می تونم کار کنم؟ اگر شرکت ورشکسته بشه من باید چی کار کنم؟ در حالیکه از بهترین کارمندان اون شرکت بودم!

    ? با اعتماد به نفسی که بدست آورده بودم و باورهای جدید و شناختی که از خدا پیدا کردم و شخصیتی که در من شکل گرفته بود و با توجه به تخصصی که داشت کار جدیدم را که برای خودم بود از اواخر سال 95 و نوروز 96 به صورت پاره وقت شروع کردم یعنی اوقات فراغتم و زمانی که از محل کار برمی گشتم

    ? حدودا روزی 3 الی 4 ساعت روی کار خودم وقت می ذاشتم، حدود 4 ماهی گذشت با برنامه ریزی هایی که برای کارم کرده بود حتی تا آذرماه 96 برنامه ها و کارهام را نوشته بودم اما مسیرم عوض شد.

    به سوی کاری دیگه هدایت شدم، مشکلات زیادی وجود داشت و پس اندازها م هم تقریبا تموم شده بود اما چون می دونستم که باید شروع کنم، کار جدیدم را شروع کردم یعنی همین بیزینسی که الان دارم ، بدون هیچ تجربه ای و سرمایه ای در این کار شروع به کار کردم.

    ? هم کارم را انجام میدادم و هم هر روز در مورد بیزینسم مطالعه می کردم تا اطلاعات بدست بیارم و با بیزینس آشنا بشم، هنگام شروع کار حتی با اصطلاحات بیزینسم هم آشنا نبودم و مطالعه زیادی روی کارم داشتم تا با آن آشنا بشم

    ? تنهایی و به صورت پاره وقت، به عنوان شغل دوم و درخانه؛ و با آرامش و تذکرهایی که همسرم بهم می داد، ادامه دادم تا اینکه در تاریخ 10 دی ماه 96 بود یعنی بعد از حدود 6 ماه اولین فروشم را انجام دادم?

    ? همینجور سیر صعودی ادامه داشت تا جایی که اسفندماه را به خاطر افزایش مشتری و فروش بالا کلا از شرکت مرخصی گرفتم

    ? خدا را صد هزار مرتبه شکر به خاطر تمامی نعمت هایی که به من عطا کرد

    ? در بهمن ماه قسط های عقب مانده ام را پرداخت کردم و با خیالی راحت تر ادامه دادم

    ? تاریخ 16-4-96 بود که تعهد 3 برابر کردن درآمدم را نوشتم، خدا را شکر میانگین درآمد دوماه آخر سالم بیش از 3٫2 برابر میانگین درآمدم در زمان نوشتن تعهدم رسید اونم بدون حقوق ثابتم از شغل اولم چون اسفندماه مرخصی بدون حقوق گرفته بودم

    ? باز خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بی نهایت ممنونم که باورهایی را در من ایجاد کردید که منجر به این نتایج و فعالیت ها شد.

    ? شاید نتایجی که بنده گرفتم برای خیلی ها کوچک و ناچیز باشه اما برای من تا سن 29 سالگی با اون شخصیت زندگی کرده بودم و همیشه فکر می کردم اگر شغلم را از دست بدم چه بر سرم میاد و … نتایج فوق العاده ای ست

    ? و چه راحت آدم با تغییر باورهاش به یه آدم دیگه تبدیل میشه و کارهایی را انجام میده که تا قبل از اون حتی فکرش هم نمی تونسته بکنه

    ? من در شرکت حتی نمی تونستم با مشتری صحبت کنم و یه پروژه بگیرم و دیگران این کار را می کردند و بعد من پروژه انجام می دادم اما بعد از گوش دادن فقط فایل های رایگان شما و با اعتماد به نفس و باورهایی که درونم ایجاد شد، برای بیزینس خودم چندین بار به شهر دیگه سفر کردم و با مدیر عامل شرکت های مختلف و بزرگ مذاکره کردم

    ?الحمد الله رب العالمین?

    ?‍? من بیزینسم را بدون هیچ سرمایه ای شروع کردم و حتی پول سفرم برای مذاکره به سختی جور کردم و حتی در اون سفر یه سوغاتی کوچیک هم به سختی برای همسرم گرفتم اما با اعتماد به نفس و توکل به خدا و شناخت بیشتر خودم توی مذاکره ها موفق بودم …

    ? باورش برام سخته اما در همین زمان که داشتم این کامنت را می نوشتم دو تا تماس از خارج کشور داشتم جهت صادرات محصولاتم، آن هم در یک روز تعطیل و بازهم در تعطیلات نوروزی

    ? باز هم خداوند را شاکرم و از شما استاد عزیز بخاطر تمامی کمکهایتان که باعث شناخت بیشتر خودم و خدای خودم شد ممنونم

    ? همگی موفق و پیروز و سربلند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    جواب به سوال مسابقه را در کامنت بعدی می نویسم …?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زهرا ارگ گفته:
    مدت عضویت: 2891 روز

    سلام استاد عزیزم من خیلی در سایت کامنت نذاشتم تا به حال ولی این تمرین کاملا من رو به وجد آورد

    موقع تحویل سال 97 گفتم خداروشکر سال 96 سال خوبی بود برای من و خانوادم اما خوبیاش رو نشمردم الان نشستم یاد تک تک روزهای خوب این سال افتادم و شگفت زده شدم تپش قلبم خیلی بالا رفت باورم نمیشه که انقدرر عالی بوده برام و امید دارم سال 97 بهتر باشه… یکی از بهترین اتفاقا آشنایی با سایت شما بود که بعد اون به صورت عجیبی رابطه عاطفیم خیلی قوی و بهتر شد درحالیکه من فقط فایلای رایگانو گوش میدادم و اونها هم خیلی راجع به رابطه عاطفی نگفته بودن… و کسی که دوسش دارم بعد 4 سال رابطش با من رو به خانوادش اعلام کرد(با اینکه قبلش هم منو دوست داشت ولی ازین کار میترسید و من همش سر این موضوع باهاش بحث داشتم ولی وقتی رهاش کردم خودش این کارو کرد). رابطمون رسمی شد. بعد 5 سال پدرم خونه جدید خرید و تونستیم به جای بهتری با وسایل نو نقل مکان کنیم. من به راحتی تونستم بسته روانشناسی ثروتو قانون آفرینش رو بخرم.اتفاقای خیلی خوب دیگه هم زیاد افتاده ولی من همین چند تا که خیلی عالی بودن رو کامنت گذاشتم و بقیش رو تو دفتر خودم نوشتم. من حتی در واقعه ناخوشایند زلزله کرمانشاه هم چیزی جز همدلی و وحدت مردم ندیدم که خیلی برام لذت بخش بود که دیدم انقدر همه هوای هم رو دارن خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که سال 96 بعد 3 سال یه برف عالی در تهران بارید و نعمت خیلی زیادی نازل شد در حالیکه همه میگفتن قراره خشکسالی بشه ولی خداوند نعمتهایش هر روز بیشتر میشه خدارو هزاران مرتبه شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ترانه مرندی گفته:
    مدت عضویت: 3114 روز

    من هم سعی کردم در این مدت مرتب با گوش دادن به فایل های رایگان و تمکز به نکات مثبت به نتایج برسم . به نظر من این فایل ها نکان بسیار خوبی دارند و مهم ترین چیز برای رسیدم به خواست ه ها و اهدافمان باور کردن قدرت نامحدود خداوند است انشالله همه ما که تلاش می کنیم در این مدار ترقی پیشرفت و ایمان بیشتر به خداوند باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    حسین یکدل گفته:
    مدت عضویت: 3200 روز

    باسلام و ادب

    خدمت استاد عباسمنش بزرگوار و همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    و تشکر ویژه از 666 نفری که تا الان وقت گذاشتن و نظرشونو توی سایت نوشتن???

    من 32 ساله و متاهل هستم و درسالهای 93 و 94 و 95

    به سختی تلاش میکردم و انگیزه بالایی برای پیشرفت داشتم و میخواستم به بقیه نشون بدم که تو کارم موفق هستم چون از از ارتش انصراف داده بودم و همه ی خانواده و دوستان مخالف انصرافم از ارتش بودن و میخواستم به همه ثابت کنم که تصمیم درستی گرفتم ولی بعد 3 سال تلاش سخت به هیچ دستاورد خاصی نرسیده بودم و زندگیم به سختی میگذشت. و انگار روی تردمیل میدویدم.

    تا اوایل سال 96 که باسایت استاد عباسمنش آشنا شدم وبا تماشای فایلهای رایگان و مقالات ، متوجه شدم که باورهایم مخصوصا درمورد ثروت ایراد دارن.و اواخرسال 2جلسه از قانون آفرینش و کتابهای استاد عباسمنش را خریدم.

    —————————-

    و اما دستاوردهای سال 96 :

    1-بزرگترین دستاوردم توحید و یکتاپرستی و اینکه فقط روی خدا حساب کنم و نه روی خودم و آدمها و چیزهای دیگه

    2-آشنایی با سایت استاد عباسمنش و تماشای فایلهای عالی آن و مطالعه کتابهای استاد و نظرات عالی دوستان

    3-امسال فردی که درمحل کار خیلی به من انرژی منفی میداد و دردسر برام درست میکرد خیلی راحت از زندگیم کنار رفت.

    4-امسال بایکی از موفقترین افراد استان در شغل خودم ارتباط برقرار کردم و همه ی تجربیاتش را صادقانه دراختیارمن قرار داد.وانگار دست خدا تو زندگیم بود.

    5-امسال براحتی و در اولین بار در آزمون شغلی خودم قبول شدم درحالیکه اکثرا بار دوم و سوم قبول میشن و نکته جالب اینکه من و همسرم دوست داشتیم آزمون در شهر مشهد برگزار بشه و درطول سال فقط همان ماهی که ما آزمون داشتیم در مشهد برگزارشد و برای خودمان خیلی جالب بود .و خیلی خوشحال شدیم.

    6-یکی از نمایندههای برتر کشور در شرکت (بیمه کارآفرین)که الگوی کاری من است . بطور اتفاقی در جلسه پایان سال شرکت در استان (خراسان شمالی) حضور داشت و به چند نفر لوح تقدیر و جایزه داد که یکی از اونها من بودم و اصلا انتظار نداشتم . چون نمایندههای پرفروشتر از من زیاد بودن ولی به من جایزه داد.و ایمانم به قانون بیشتر شد .چون من بارها تجسم کرده بودم که جایزه میگیرم ولی فکر میکردم سالهای آینده اتفاق بیفته ، نه به این زودی.

    7-امسال خیلی راحتتر و سریعتر بیمه میفروشم و درآمدم نسبت به سال 95 ، 2 برابر شده.

    8-من و همسرم 2 سال در یک اتاق 30 متری زندگی میکردیم ولی امسال تو خونه مستقل و باحیاط زیبا و 2 اتاق خواب و یک حال بزرگ زندگی میکنیم .

    … . ……….. ….

    خواسته های سال 97 :

    1- افتتاح یک دفتر بیمه

    2- خریدن ماشین

    3-بچه دار شدن(آرزوی مشترک با همسرم)

    ممنون از دوستانی که وقت میذارن برای نوشتن نظرهاشون چون خیلی به بقیه افراد انگیزه و باور میده?

    و تشکر از استاد عباسمنش که

    نتایج تجربیات و مطالعاتشون را در اختیار بقیه میذارن???

    انشالله هر روز شادتر و سلامتتر و ثروتمندتر از روز قبل باشید.به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    حسین یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3228 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و تمامی هم فرکانسیهای خوبم

    اتفاقهای بسیار خوبی که در سال 96 برایم رخ داده میتوانم بگم که یکی از پر هیجان ترین و با هدف ترین سال زندگی من بود سالی سرشار از شادی و سلامتی سالی پر نعمت و فراوانی سالی که تقریبا” هر هدفی داشتم و مکتوب کردم رو بهش رسیدم که در اینجا جا داره چند نمونه از آنها رو بگم:

    1- یکی از مهترین کارهایی که اول سال 96تصمیم گرفتم انجام بدهم این بود که میخواستم یک خانه برای خودم بسازم چون واقعا” داشتم از اجاره نشینی رنج میبردم همین باعث شد که به فکر این بیافتم که زیرزمین منزل پدرخانمم سفت کاری بود و تقریبا” برای تکمیل کردنش 70 میلیونی لازم داشت ولی من نا امید نشدم و به خدای بزرگ توکل کردم با اینکه پولی هم نداشتم شاید سر جمع 15 میلیون میشد ولی وقتی به امید خدا شروع به کار کردم مرحله به مرحله به من کمک میشد همه انسانها آمده بودنند به من کمک کنن برای ساخت این خانه که واقعا” همین اتفاق افتاد و یک خانه بسیار زیبا جا دار و شیک ساخته شد و تا الانمبیشتر بدهی هایش رو پرداخت کرده ام خداوندا سپاسگزارم از لطف بی کرانت

    2- دومین تصمیم از شراکتم بود که میخواستم جدا شوم و مستقل برای خودم کار کنم چون هر روز داشت اوضاع بدتر میشد تا اینکه یک روز بهش گفتم دیگه نمیخواهم شریک باشیم با اینکه خیلی کارهارو هم بلد نبودم مثلا” چگونه با شرکت ها باید صحبت کرد یا اینکه چگونه جنسی رو بفروشم یا اینکه فاکتور زدن برای مشتری رو بلد نبودم و بدتر از همه این بود که در شرایط مالی خوبی نبودم چون در وسط ساخت و ساز خانه بودم ولی باز هم توکل به خداوند این کار رو انجام دادم و در حال حاضر بدون اینکه دفتری داشته باشم دارم به کارم ادامه میدهم و درآمدم از قبل هم بیشتر شده.

    3- یکی دیگر از تصمیماتم ساختن باورهایم بود من وقتی از شریکم جدا شدم نزدیک به دوماه بود که هیچ کاری نداشتم و خودمو مشغول ساخت و ساز خانه کرده بودم ت اینکه یک روز با خودم عهد کردم و بصورت کتبی در دفترم نوشتم که این ماه من میتوانم 2 میلیون ثروت بسازم از این رو رفتم در سطح شهر و یکی یکی پیش همکارها و از قابلیتها و مهارتهایم براشون گفتم که شکر خداوند جواب داد که تونستم برای چند نفرشون کار کنم آخر ماه که شد وقتی حساب کردم دیدم بیشتر از دو میلیون هم بدست آورده ام واقعا” سپاسگزار خداوند شدم و دوباره برای ماه بعد هدفمو 3 میلیون نوشتم باورتون نمیشه خدا از راهها و ایده هایی به من کمکم میکرد که من به هدفم برسم دستانی از خودشو جلو راه من قرار میداد تا بتوانم هر چه زودتر به هدفم برسد در اون ماه هم وقتی حساب کردم دیدم که نزدیک 5 میلیون ثروت بدست آورده ام و این شد که دیگه ایمان آوردم به هر هدفی که ثبت میکنم بهش برسم و برای مه بعد نوشتم 5 میلیون ثروت به دست میارم تقریبا” وسط ماه بود که بیشتر از 2 میلیون بدست نیاورده بودم و چند تا مشتری که روشون حساب کرده بودم از من خرید نکردن(شرک به خدا) کم کم داشتم نا امید میشدم ولی دوباره توکل به خدا کردم و دوباره شاهد کمکهایش بودم یعنی هر راهی یا ایده ای که به زهنم میرسید رو انجام میدادم و به ثروت میرسیدم تقریبا” 7 روز مانده به پایان ماه اسفند بود که وقتی حسابامو چک کردم دیدم نزدیک 7 میلیون بدست آوردم و تا آخر ماه 8.5 میلیون شد خیلی سپاسگزارم ازت خدای مهربان

    و همین اتفاقها باعث شد که دوباره برای فروردین ماه هدفمو گذاشتم روی 7 میلیون همین که نوشته بودم روز اول عید یک نفر مشتری از طریق یه نفر دیگه به من معرفی شده بود و توانستم محصولم رو بهش بفروشم روزی که همه جا تعطیل بود واقعا” اینم نشانه ای دیگر از فضل خدای بزرگ بود برای من که تو فقط ایمان داشته باش به من دیگه هیچ چیز مهم نیست نه مغازه نه تعطیلی نه تورم و نه هیچ چیز دیگه ای باورهایی که من در این چند وقت کار میکردم و خیلی خیلی به من کمک کرد اینها بودن

    من انسان خلاق و ثروت آفرینی هستم

    همواره ثروت و فراوانی به سمت زندگی من سرازیر است

    مشتریانی که محصولات من رو نقد خرید میکنن هر روز بیشتر و بیشتر میشوند

    من انسان شاد و زیبا و با انگیزه ای هستم

    خداوندا سپاسگزارتم

    همه شما عزیزان را به خدای بزرگ و مننان میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: