توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 5

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ما به خداوند اعتماد داریم گفته:
    مدت عضویت: 3984 روز

    سلام استاد عزیزم

    من توی سال 96 بابام رو از دست دادم وچقدر این اتفاق اذیتم میکنه واقعا به یاد آوردن این اتفاق    یاد آوردن از دست دادن عزیز ترین انسان زندگیم اصلا هیچ خاطره ی خوبی رو نمیتونم به یاد بیارم   چقدر کلماتت درسته چقدر ایمان بهم میدی این کلماتت برام تازگی داره  امیدوارم هر کجا هستی خوشبخت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    علی امجدیان گفته:
    مدت عضویت: 3330 روز

    به نام خدای مهربان سلام و عرض ادب خدمت استاد و تمام دوستان

    بخش اول :

    1)اولین چیزی که در سال 96 برای من اتفاق افتاد این بود که من در مقطع ارشد قبول شدم

    2)در خوابگاه که مستقل شدم توی بهترین اتاق ها بین 200 اتاق توی بهترین بهترین اتاق جا گرفتم و هنوزم توی اون اتاق مستقرم

    3)سبک زندگی شخصی که دنبال اون بودم در امسال پیدا کردم

    4)لب تاپی که در دفتر اهدافم نوشته بودم رو به دست آوردم که خیلی بهتر از اون چیزی بود که نوشته بودم

    5)تمام کسانیکه توی مدتهای قبل من رو مورد تمسخر قرار میدادند در امسال با توجه به اینکه امسال تونستم به عزت نفس خوبی برسم و در برابر اونها بتونم بهترین رفتار رو داشته باشم و اونها هر کدام به نحو احسن با من برخورد میکردند

    6)یک هدفی که در زمینه سلامتی بود من در امسال تا حد خوبی به آن دست یافتم

    7)مسیری که تا دانشکده میرفتم رو همیشه با سرویس میرفتم

    8)ماشین ریش تراشی رو که دوست داشتم خریدم که خیلی کوچک و دوست داشتنی هست

    9)بزرگترین نعمتی که در امسال به دست آوردم این بود که روی باورهام کار کردم و تمام اتفاقاتی که در زندگی م میفته دلیل اون رو میدونم و به قول استاد شگفت زده نمیشم

    بخش دوم :

    1)میخوام سال 97 به معدل 18 در ترم جاری دست یابم

    2)روی باور های ثروت تمام تمرکزم رو بزارم و به لطف خدای مهربان به خواسته هایم برسم

    3)سبک زندگی شخصی ام رو بیشتر تقویت کنم

    4)با رسیدن به خواسته هایم این انگیزه رو ایجاد کنم که میشود میتوانم

    5)روی زبان انگلیسی ام کار کنم رو به سطح خوبی در زمینه مکالمه برسم

    6)به یکسری از عادات دست یابم که برای اهدافم ضروری هستند

    امیدوارم تمام دوستان و استاد عزیزم به خواسته های بیشتری در زندگی برسن که دنیای زیباتری رو داشته باشیم و دست خداوند برای گشترش این دنیا باشیم

    در پناه الله یکتا موفق و سر بلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      علی حیدری گفته:
      مدت عضویت: 3153 روز

      سلام دوست من

      خدارو شکر، چقدر خوبه که کوچکترین اتفاقات خوب هم تو ذهنت هست، افراد زیادی هستن که اگر الان ازشون سوال کنی میگن: اتفاق خوب تو سال 96؟ اصلااا نداشتم

      خدارو شکر که دیدت به زندگی اینقدر قشنگه

      انشاالله در سال 97 به همه اهداف قشنگت میرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهسا اُزگُلى گفته:
    مدت عضویت: 2672 روز

    درود ،

    سال ٩6 خیلى سال خوب و قشنگى براى من بود،من تونستم شغلى که همیشه دوسش داشتم رو پیدا کنم و با کمال ناباورى و مصاحبه اى نه چندان حرفه اى،قبولم کنن،بعد به عنوان بهترین فرد تو اون کار تو اون موسسه شناخته شدم و منو به عنوان بهترین هاى موسسه به مراکز مختلف معرفى میکردند،

    تونستم توى کارى که پیدا کردم،جورى کارمو انجام بدم که هر چهل تا بچه ى زیر ٧ سال که تحت آموزش من بودن؛بدون هیچ تفاوتى همه چیزو یاد بگیرن و والدین هر روز متعجب تر از دیروز باشن.

    بعد همون موسسه ازم یه دورکاریه دیگه هم خواست،که هم خیلى راحت تر بود و هم سبک تر و با درجه ى کارى بالاتر،حقوقش کم ولى ثابت بود و حتى اگه کار نبود،من حقوقمو میگرفتم.

    امسال تونستم کلى پولدارتر از سالهاى قبل بشم تونستم هرچند کم ولى یه مقدارى ذخیره داشته باشم،

    امسال سالى بود که براى اولین بار به صورت خیلى حرفه اى از طرف خانوادم،براى تولدم سورپرایز شدم.

    امسال سالى بود که تونستم درسایى از دانشگام که حتى فکر نمیکردم نمره ى قبولى بگیرم رو با نمره ى بالاى ١٢ پاس شدم.

    امسال کلى لباساى خوشگل و خاص پیدا کردم و خریدمو پوشیدم.

    امسال سالى بود که خانوادم سالم بودن همیشه.

    امسال من با سایتهاى خوب تو اینستا و تلگرام آشنا شدم که این یه ماه آخر هم با سایت عباسمنش آشنا شدم.

    احساس میکنم خیلى سال قشنگى داشتم و خیلى اتفاقات و شادى هاى قشنگى رو تجربه کردم.

    سال ٩٧ دوست دارم وارد کار مدیریت و سرپرستىِ یه مجموعه اى بشم،

    دوست دارم حتما و قطعا درآمدم سه برابر و بیشتر بشه.

    امسال دوست دارم نمره هاى فوق العاده اى بگیرم.

    امسال دوست دارم رابطه ى عاطفیم بهتر بشه.

    دوست دارم یه خونه ى نقلى ٣٠-5٠ مترى بخرم و اجاره بدم.

    دوست دارم به مسافرت هاى خارج از کشور برم.

    امسال دوست دارم بعد دوسال که گواهى نامه گرفتم؛بشینم پشت ماشین.

    امسال دوست دارم سالى پر از شادى و خوشحالى و گردش و سلامتى و ثروت براى خودمو خانوادم باشه.

    دوست دارم به همه خواسته هاى قشنگ و آرزوهام و رویاهام برسم.

    به امید خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    خبات ویسیان گفته:
    مدت عضویت: 3737 روز

    حالا در سال 97

    در سال پیش رو من میخوام با قدرت دوره روانشناسی رو تمرین کنم و توجهم رو کماکان به نکات مثبت زندگیم متمرکز کنم

    سپاسگذارم به خاطر قرارداد کاری که در یکی دو ماه آینده با یه سرمایه گذار قدر میبندم و آورده مالی چشم گیری که نسیبم میکنه

    سپاسگذارم به خاطر دستگاه جدیدی که امسال میگیرم و خیلی تو روند کار بمن کمک میکنه

    سپاسگذارم به خاطر پیشرفت کارم در چند ماه آینده که باعث میشه من دونفر دیگه رو استخدام بکنم تا کار رو سریعتر تحویل مشتری بدم

    سپاسگذارم به خاطر ایده های بسیار خوب و خلاقانه ای که در سال پیش رو بمن الهام میشه و موفقیت های زیادی برام بهمراه داره

    سپاسگذارم که مخارج کامل زندگی خود و خانوادمو تامین میکنم و مبلغی هم به دوستان کمک میکنم

    سپاسگذارم به خاطر خرید ماشین 206 در نیمه دوم سال و پیش پرداخت خونه در اواخر سال

    و سپاسگذارم به خاطر این آرامش که هم سال قبل و هم امسال در زندگی من وجود داشته و این عشق و این ارتباطات زیبایی که در سال 96 رقم میخوره

    سپاسگذارم به خاطر تمامی محصولات باکیفیتی که در سال پیش رو تولید میکنم و نظر همه راجب سبک کار من مثبته

    سپاسگذارم به خاطر بالا رفتن قدرت خرید من و وسایل شخصی که در سال اینده میخرم و ازشون لذت میبرم

    خیلی خیلی سپاسگذارم برای این رابطه زیبا توام با منطق و خیلی محترمانه که با عشقم دارم

    سپاسگذارم به خاطر تمام لحظات نابی که با این موجود زیبا و جذاب میگذرانم و از اینکه همسر متشخص و فهمیده ای دارم خیلی خیلی خدارو سپاسگذارم

    خدایا شکرت به خاطر این همه حال خوب و پیشرفت و زندگی در جریان من در سال 97 که عاری از نارحتی و رنج و عذاب و نارحتیه

    سپاسگذارم به خاطر این همه خوبی و عشق و شادی و زیبایی و اطمینان و ارامش خاطری که در سال 97 نصیبمن میشود

    سپاسگذارم به خاطر محل جدید کارگاهم که بزرگتر و دلبازتر و خیلی ارامتر است که در سال 97 میگیرم

    سپاسگذارم به خاطر همکاران خوبی که سال 97 دارم و ازشون لذت میبرم خیلی کاری با وجدان و بسیار تمیز کار هستند سپاسگذارم

    خیلی سپاسگذارم به خاطر این ارزش و احترامی که نزد خانواده و اشنایان دارم و خیلی با خبات چند سال پیش متفاوته و در سال جدید توجه بیشتری به من میکنن دوستان

    سپاسگذارم به خاطر جذب سرمایه خوبی که در سال 97 دارم و تا جند ماه آینده محقق میشه.

    سپاسگذارم که دوره عشق و مودت و راهنمای دستیابی به ارزوهارو رو تهیه میکنمو من با این دوره ها به عشقی وصف ناشدنی میرسم و به نکات جدید دیگری پی میبرم

    سپاسگذارم به خاط تمام فایلهای خوبی که در سال 97 از استاد میبینم و این فاصله کمی که با استاد دارم و هی داره کمتر و کمتر میشه

    در اخر دوباره عید خجسته رو تبریک میگم و امیدوارم امسال به بهترین چیزی که فکر میکنید میتونید بهش برسید دست پیدا کنید.خدایا شکرت و ممنون از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    سهیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 3590 روز

    به نام قدرتمند ترین حامی

    سلام به استاد و همه دوستان

    اتفاقات سال 96

    در این سال من با تضاد های زیادی روبرو شدم از جمله مالی و روابط و غیره که کلی تجربه کسب کردم

    کلی به آگاهی هام اضافه شد به خصوص با خوندن نظرات ثروت 3 یه مدت تو بخش عقل کل کار کردم اونجا هم خیلی خوب بود هم آگاهی ام رو به اشتراک می‌گذاشتم از از آگاهی های دوستان هم استفاده میکردم

    ?من امسال بعد از مدت ها به درک درستی از قوانین رسیدم و کلی به حس آرامش رسیدم رابط ام به خدا عالی بود منی که چندین ماه دنبال کار بودم اما نتیجه ای نمی گرفتم دیگه بی خیال شدم و به اصطلاح رهاش کردم و فقط با خدا عشق بازی میکردم ،صحبت میکردم یه رابطه دوستانه و ازش درخواست کردم برا داشتن درآمد اواخر امسال بهم یه کاری پیشنهاد شد خود به خود که نه سوابقی می خواست خودشون آموزش میدادن و نزدیک محل منزل هم بود خیلی عالی بود فقط من با وارد شدنش به یه سری تضاد ها رسیدم فهمیدم که چه شغلی رو می خوام و چه باورهایی دارم که چنین همکاران و کارفرمایی رو جذب کردم خلاصه تجربه خوبی بود و بالاخره اولین حقوق درآمد ام رو دریافت کردم ?

    ?علاوه بر اون با کمک داداشم یه سایت راه اندازی کردیم کسب و کار اینترنتی الان حدود چنین ماه هست که بر روش کار میکنیم اما هیچ وقت نامید نشدیم با شور و علاقه پیگیری اش میکنیم و خداروشکر روز به روز هم داره پیشرفت میکنه و زنگ خور هم داریم اما یه مسئله که داریم خرید هامون منجر به فروش نمیشه خیلی فکر کردیم که دلیلش اش چی هست به نظر من فقط باور های مالی مون مشکل داره اینم بگم ما فقط از محصولات رایگان استاد تا الان استفاده کردیم خیلی مشتاق هستیم که روانشناسی ثروت 1 رو تهیه کنم

    ?من در رابطه با عزت نفس خیلی رو خودم کار کردم من یه شخص خیلی درون گرا و کم رو و خجالتی بودم و خیلی فاکتور های دیگه اما یه بار به خودم تعهد دادم که خودم رو تغییر بدم با کمک فایل های استاد و نظرات سایت و پاسخ های بخش عقل کل و کمک دوستان در گروه های تلگرامی تونستم عزت نفس و اعتماد به نفسم رو افزایش بدم و هنوز هم مونده که روش کار کنم

    من فردی بودم که نمی تونستم ویس بدم یا تلفنی صحبت کنم اما وارد ترسم شدم و اونقدر این کار رو انجام دادم که دیگه برام عادی شد و این ترس شکسته شد و الان خیلی راحت و عالی صحبت میکنم حتی من از صدای خودم بدم میومد اما الان خیلی صدام رو دوست دارم و خیلی ها هم گفتن تست گویندگی بدید چون خیلی صدای دلنشینی دارید و این استعداد خودم رو کشف کردم ?

    ?امسال وارد یکی از ترس هام شدم که چندین سال اون با خودم حمل میکردم همه اش امروز و فردا کردم اما بالاخره رفتم داخلش خیلی تجربه خوبی بود و به خودم خندیدم که چرا این همه سال این ترس پوچ رو داشتم و هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد

    ?شهر ما زلزله اومد اون لحظه من خیلی ریلکس بودم و ما حدود یک ماه هر روز روزی چندین بار پس لرزه های شدید داشتیم اما من اصلا ترسی نداشتم و به خودم بالیدم که چنین ایمان قوی دارم چون نشانه ایمان آرامش هست خداروشکر که ترسی از مرگ ندارم و خیلی خونسرد بودم

    در صورتی که دیگران همه اش توی افکار منفی و ترس و بی ایمانی بودن من خیلی نکات مثبت رو ازش بیرون کشیدم این زلزله باور فراوانی رو تقویت کرد

    ببین چقدر نعمت و فراوانی وجود داره که مردم این همه کمک کردن خیلی خیلی زیاد بود

    چقدر خیر و ثروتمند داریم که میلیاردی کمک کردن

    یه چیز دیگه هم دیدم تو منطقه ما یکی از روستاها که زلزله زده بود یه چشمه که خشک شده بود دوباره فوران کرده بوده پر آب جالب بود اینم خیر و برکت

    ?شکر گزاری رو شروع کردم که خیلی رابطه ام با خدا بیشتر شد فهمیدم من چقدر نعمت دارم خدا بهم لطف داشته ، حس آرامش بیشتر و اینکه خیلی اتفاقا خوب برام افتاد مثلا چیز هایی که می خواستم برام هدیه میگرفتن

    ?احساس لیاقت رو در خودم افزایش دادم سعی کردم که وسایل با کیفیت تهیه کنم امسال یه کفش گرفتم که گرون ترین کفش بود که توی عمرم خریدم اما هر وقت می پوشیدم خیلی احساس خوبی داشتم و خیلی چیز های دیگه دیگه برا خودم ارزش قائل هستم

    اهداف سال 97

    تناسب اندام رفتن به باشگاه و ورزش ، ایجاد چندین مهارت مثل رانندگی و آشپزی و یادگیری زبان ، جذب همسر دلخواه (ازدواج ) ، افزایش اعتماد به نفس و ارتباط عالی ، خریدن ماشین دلخواه ام ، قبولی ارشد ، افزایش 3 برابری درآمد، تهیه بسته روانشناسی ثروت 1، پیشرفت سایت مون و افزایش فروش

    ان شاالله سال خوبی پر از دستاورد و رسیدن به خواسته ها رو داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3578 روز

    به نام خالق زیباییها و با عرض سلام خدمت استاد عباس منش گرامی و دوستان عزیز سایت عباس منش

    از اتفاقات بسیار خوب سال 96 میتونم به این موارد اشاره کنم

    از همون ابتدای سال تو چند تا جشنواره ملی و بین المللی رتبه و جایزه کسب کردم که شامل این موارد میشه

    داخلی

    رتبه اول بخش کارتون جشنواره رسانه ای ابوذر(کرمانشاه)

    رتبه دوم کارتون جشنواره ملی یک قرن سکوت شیراز(1396)

    رتبه سوم تصویرسازی همایش بین المللی هپاتیت تهران(1396)

    رتبه چهارم جشنواره کارتون پسماند کرج(1396)

    جایزه ویژه جشنواره ملی کارتون بجنورد(1396)

    رتبه سوم مشترک (بخش کارتون)جشنواره فجر سنندج(1396)

    جایزه ویژه دومین جشنواره کارتون دارو تهران(1396)

    جوایز بخش خارجی

    جایزه موفقیت از جشنواره کارتون مطبوعات کاناد(2017)

    جایزه ویژه جشنواره آندرو مدا ایتالیا(2017)

    جایزه ویژه ازجشنواره Humo Deva رومانی(2017)

    کسب نشان برنز از جشنواره کارتون facemi چین (2017)

    جایزه هیات داوران جشنواره Gallarate ایتالیا(2017)

    یکی دیگه از اتفاقات خوب سال 96 پیشنهاد شهرداری شهرمون جهت انجام نمایشگاه و زیباسازی در غالب کاریکاتور و تصویرسازی بود که هم از لحاظ مالی و اعتباری برام بسیار خوب بودش

    یکی دیگه از اتفاقات خوب سال 96 که در واپسین روزهای سال بهش رسیدم خرید ماشین بود

    وهمچنین پیشنهاد ساخت یه پروژه انیمیشن که اونم تو روزهای پایانی سال بهم پیشنهاد شد

    و اتفاقات خوب دیگه که که بخوام بگم خیلی میشه

    لیست اتفاقات خوب و عالی که میخواهم در سال 97 داشته باشم

    امسال میخوام یه ویلا توشمال بخرم و عکسشم تو اتاقم چسبوندم و ایمان دارم با تغییر باورهایم و با تلاش بهش میرسم

    خواسته دومم اینکه مقدمات ازدواجم رو فراهم کنم

    یکی دیگه از خواسته های هیجان انگیزم که همیشه بهش فکر میکنم مسافرت به کشورهای زیبای دنیاست که واقعا بهم حس خوبی میده..همیشه هم تصاویر و فیلم هاشم نگاه میکنم..

    یکی دیگه از خواسته های امسالم مسافرت با کشتی کروزه که همیشه جز خواسته های هیجان انگیزم بوده و هست

    یکی دیگه از خواسته های سال 97 اینکه تو جشنواره های کاریکاتور برتر دنیا جز برندهای اصلی باشم و تا به امروز به بعضی هاش رسیدم ولی هنوز راضیم نکرده

    یکی دیگه از خواسته های سال 97 اینکه به زبان انگلیسی مسلط بشم تا بتونم به راحتی بتونم ارتباط بر قرار کنم…

    و خواسته آخرم اینکه بتونم یه بیزینس عالی و پولساز با توجه به تخصص و توانایی هام ایجاد کنم

    با آرزوی موفقیت در تمامی جنبه های زندگی برای دوستان خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 3150 روز

    – با تکیه بر الله و درخواست اقتدار و پیشرو بودن از خداوند تونستم کار انحصار وراثت رو بدون هیچ همکاری از طرف سایر خواهر و برادران در عرض یکروز انجام بدم و این یعنی توکل بر خدا. خود خدا همه کارها رو درست میکرد با توجه به اینکه هیچی هم نمیدونستم. پارتی هم نبود و همه چیز هم درست و قانونی. اما از اتمام کارم تا حصول نتیجه چون شل زدم روی کار کردن روی باورهام نتیجه ظاهری این شد که انحصار وراثت من خراب بشه اما به خودم گفتم اشکالی نداره حتما قراره چیزای بهتری رو خدا بهم بده و داد. مثلا پیدا کردن مزار مادرم با وجود آدرس ندادن و آدرس اشتباه دادن خانواده. یه سفر خیلی خوب و پر از موفقیت. زنگ زدن یه آدم توی همون سفر که حتی فکرشم نمیکردم و خوشحالم کرد. رو شدن دست ریاکارها و متظاهرها برای دیگران و…. خیلی چیزای دیگه. حستو همیشه خوب نگه دار و اگه یه پیشامد به ظاهر منفی برات پیش اومد خدا رو شکر کن که داره بهت میگه این چیزی که درخواست کردی برای لیاقت تو کوچیکه. بذار من بهت بیشترشو بدم. به الله اعتماد کن.

    16- یه سفر دیگه رفتم برای خوش گذروندن و تجدید روحیه. وقتی برگشتم به دوستم گفتم وسط برف و اینا بودیم و… دوستم گفت بهترین موقع برای سفر و بهترین جا رفتی. چندین بار هم تکرار کرد این حرفشو. هدایت پروردگار! همیشه در درست ترین و مناسب ترین زمان و مکان بودن یعنی خداوند همیش داره هدایتت میکنه.

    17- مراسم سالگرد میخواستم برای مامان بگیرم و گرفتم و اعضای خانواده محلم نذاشتن ولی خداوند با بی نهایت دستش به بهترین شکل برام برگزارش کرد که خیلی آدمای دیگه هم نفع بردن و باعث شد خیلی از فامیلام که منو نمیشناختن و دوست داشتن یه جوری با من آشنا بشن و رابطه داشته باشن فضاش فراهم بشه. آدمای خیلی بزرگ و یا مسن. یه جور صله رحم کردن. وقتی از قانون خلأ استفاده میکنی و چیزها و افراد نامناسب رو از محیط درون و بیرونت خالی میکنی فضا فراهم میشه که جهان با چیزهای بهتر پرش کنه.

    18- و چیزهای دیگری مثل تولد گرفتن های یهویی دوستام، کادو خریدن هاشون، نشستن آدمای مناسب توی سفر کنارم، گفتن جریان باورها به یه غریبه که تصادفی میاد کنارت میشینه و تو کمکش میکنی بره به سمت علاقه ش و باهاش پول بسازه، تجربه کردن حسهای دوست داشتن و محبت، فروشهای باحال کمی بعد از خواستن و تکرار باورهای پولساز، یکی از دوستام که برای هر خواسته م دست خدا شد و کارهامو انجام میداد یا برآورده شدن همه ی خواسته هام که حس خوب داشتم در بک گرانشون و به وضوح براشون رسیده بودم. چه خوبه که به اتفاقات روزانه تون فکرکنید و سعی کنید رد پای باورها و قوانین ثابت حاکم بر جهان هستی رو توشون پیدا کنید.

    به تازگی مفهوم اعتماد رو فهمیدم. از خودم پرسیدم اعتماد یعنی چی؟ اعتماد داشتن؟ اعتماد کردن یعنی چی؟ ما اعتماد میکنیم به شخص دیگری برای انجام کاری یا داشتن خصلتی. و ازونجایی که خداوند در همه ما از روح خودش دمیده و همه چیز شکلی از بی نهایت شکل خداست پس در واقع دارم به خدا اعتماد میکنم. اگه به یه نفر میگم کارمو انجام بده و اون به هر دلیل انجام نمیده مثل این میمونه که قفلی داشته باشی و از یه کلید استفاده کنی و اون کلیده نخوره بهش. باید ناراحت بشی یا تمرکزتو بذاری روی باز شدن قفل و دنبال کلیدای دیگه بگردی؟ سواستفاده کردن از اعتماد و… وقتی مفهوم پیدا میکنه که من روی اون آدم و نه خدای درون اون آدم حساب کرده باشم. یعنی چی؟ مگه میشه کسی از اعتمادت سواستفاده کنه؟ بله اگه تو بهش توی ذهنت اینجوری شکل داده باشی. اگه تو اون شخص رو دیده باشی نه خدای اون شخص رو. اصلا تو چرا باید مثلا به یه فرد اعتماد کنی؟ مثلا رازت رو بهش بگی؟ مگه خدا نمیگه منو مورد خطاب قرار نده بعد تو میای به یه فرد اسما اعتماد میکنی و اونو مخاطب رازها و یا بدی هات قرار میدی؟ انتظاری اگه داشته باشی در این مورد یعنی قوانین رو نمیدونی. داشتم به این فکر میکردم که چرا وقتی به یکی از دوستام اینو گفتم که من فقط به خودم و خدا اعتماد دارم چرا اون ناراحت شد؟ دلیلش اینه که اون این قوانین رو نمیدونست. این داستان برای روابط هم هست. چرا منتظر باشی یکی بیاد دوستت داشته باشه؟ چرا بدون یکی بمیری؟ چرا به یه نفر اعتماد کنی و زندگی تو براساس بودن یا نبودن اون بسازی؟ چرا بر پایه خدای درون خودت نسازی؟ چرا بترسی ازینکه اون بهت وفادار نباشه و از اعتمادت سواستفاده کنه و مثلا بره خیانت کنه؟ ایمان نداری که میترسی و ترس هرجا باشه شیطان هم همونجاست و شروع میکنه به نجواهای بیشتر و غمگینت میکنه و حس بدت اتفاقات بد رو برات ایجاد میکنه. از هر چی بترسی سرت میاد چون داری بهش توجه میکنی و انرژی میدی. چون میترسی و ترس از دست دادن هرچیزی رو داری یعنی ایمان نداری و شرک و کفر میورزی. و شرک آغاز همه گرفتاری هاست. میترسی و ترس از دست دادن کسی یا چیزی رو داری و ترس از دست دادن یعنی حسادت. و شیطان گناهان تان را در نظرتان زیبا جلوه میدهد و تو فکر میکنی حسادت از سر دوست داشتنه. نه از سر پوچ و خالی بودن و خلأ داشتن طرفته. والله من نه خوشم میاد مورد حسادت قرار بگیرم و نه حسادت میکنم چون ایمان دارم همه ی ما به یک اندازه به خداوند یعنی همه ی نعمت ها دسترسی داریم. فراوانی برای همه ی ما و بیش از نیاز همه ما هست.

    19- داشتم چند روز پیش به همون دفتر نکات حوزه مالیم نگاه میکردم و در کمال باحالی دیدم چه جالب بی اینکه کار خاصی بکنم درآمدم دقیقا 3 برابر شده و این یعنی جواب میدهد. در حالیکه آن چنان که از خودم انتظار داشتم هم روی باورهام کار نکرده بودم. پس اگه تا حالا جواب داده بازم جواب میده و بسم الله!

    و خیلی چیزهای دیگه که توی دفتر سپاسگزاریم نوشتم. و هرتجربه ای به دست میارم و هراتفاقی میفته که خوبه بلافاصله اونجا مینویسم تا یادم نره.

    اما برای 97 عزیزم این برنامه ها رو دارم:

    روانشناسی ثروت 3 رو میخوام بخرم. پولش هرچی بشه مهم نیست میخوام داشته باشمش. خدا رو شکر که دارمش و انقدر اینو تکرار میکنم و خودمو غرق حس خوب میکنم تا باورش کنم و بهم برسه.

    دوم روی باورام در همه جنبه ها و نه فقط حوزه مالی میخوام کار کنم. حالا میفهمم وقتی استاد میگه با شور و اشتیاق و علاقه کار میکنم و لذت میبرم یعنی چی. واقعا لذت بخشه.

    سوم میخوام همه بدهکاری هامو صفر کنم و ذهنم رو آزادتر از همیشه کنم به یاری الله جانم.

    چهارم میخوام تمام وجودم یکپارچه و سرشار از ایمان و توکل به الله بشه و دفراگ بشه از هر گونه شرک. باور کنید خدا خیلی لذت بخشه. خدا رو شکر که تو این راه هستم. راهی که یقینا جواب میده و به توحید واقعی میرسه. اگه ابراهیم (ع) تونسته موحد بشه و باشه و مشرک نباشه پس منم میتونم و به کمک خدا این خیلی راحته. و این چیزیه که نه تنها در 97 که تا ابد میخوامش حتی تا بعد از قیامت.

    پنجم میخوام همه کارایی که برای خونه م میخوام انجام بدم از تعمیر و تعویض گرفته تا خوشگلسازی رو امسال انجام بدم.

    ششم میخوام سلامتی گوش چپم که کم شنوا شده رو به دست بیارم همونطور که پارسال در یک بازه ی یک ماهه با تمرکز و باورهای قدرتمند کننده در حوزه سلامتی ساختن، باعث شد کامل و واضح بشنوم. سلامتی حق منه. من لایق سلامتی هستم.

    هفتم دوست دارم با استفاده از جلسه ده افرینش که خریدم اون تمرینی که استاد برای به دست اوردن رابطه ی دلخواه و ایده آل رو توضیح دادن و همچنین برانگیختگی در روابط که دارم چندین باره میشنومش و این یعنی یه نشونه، رو بارها و بارها تمرین کنم. خیلی ذوق دارم ببینم نتیجه ش چی میشه و حتما واستون یه جایی مینویسمش.

    دیروزم که درخواست کردم هوا یکم ابری بشه الان شد! دم خدا گرم. ابر دوست دارم.

    با تشکر از خدا که دیروز عصر به این نکته اعتماد و چرا حسادت به وجود میاد پی بردم و میخواستم یه جا بگمش که این فضا رو ایجاد کرد. گفتن تجارب یا استفاده از قدرت مکتوب باعث قدرت گرفتنش میشه و با توجه بر اون گسترشش میدیم. باید بدونیم چیزهایی که به دست آوردیم یا چیزهایی که میخوایم به دستشون بیاریم خواسته های ما از به دنیای مادی آمدنه و با برخورد به تضادها به وضوح در موردشون رسیدیم و میرسیم. پس فراموششون نکن و برای اونا برنامه بچین تا دنیا برات کار درست نکنه. حس هاتون رو هرگز سرکوب نکنید و بذارید آزاد و رها باشن و پرواز کنن و بدونید این پرنده تا ابد توی آسمون نمیمونه و دوباره برمیگرده به وجودتون و براتون از عوالم غیب خبر میاره و هدایت پروردگار رو بهتون میرسونه. حالا که در موردشون نوشتم اشتیاق بیشتری در وجودم حس میکنم، یه حس قوی و بی نظیر از میل به حرکت. خدا وکیلی شما هم این همه تجربه قشنگ داشته باشید مگه میتونید دیگه بشینید یه جا؟ اصلا ناخودآگاه بلند میشید و به تکاپو میفتید. زندگی واقعا بهتر از همیشه هست. ازینکه خدا رو دارم و اون خالق منه، ازینکه انسان و صاحب اراده و اختیار خلق شدم، ازینکه همه چیز رام و مسخر منه به خواست خدا، ازینکه آگاهی دارم، ازینکه خداوند به این زیبایی جهان رو داره رهبری میکنه و هر لحظه به بهترین وجه داره کارشو انجام میده واقعا خداوند رو سپاسگزارم.

    پیشاپیش روز مرد رو به همه آقایون و پسرا میتبریکم و بالاتر از همه به خدا. خدایا روزت مبارک. دمت گرم خیلی آقایی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مهتاب گفته:
      مدت عضویت: 3150 روز

      سلام.

      وای حالا که دارم فکرشو میکنم چقدر رویدادهای مثبت زیادی رو تجربه کردم و فراموش که نه ولی برام عادی و طبیعی شده بود. واقعا استاد راست میگن ذهن کمرنگ میکنه این قضایا رو.خب نمیدونم از کجا بگم اما فکر کنم ماه به ماه بررسی کنم باز بیشتر یادم بیاد.

      فروردین دقیقا روز اولش یه اتفاق خیلی غمگین برام افتاد. چیزی که بخاطرش منی که کمتر کسی گریه یا صدای گریه مو شنیده بود با صدای بلند و از ته دل گریه سر دادم. با دلی شکسته و تن بی رمق شروع کردم به فایلهای استاد رو دیدن. به خودم میگفتم به چیزای خوب توجه کن. این راهشه. فکر کنم همون الهامات بود. کسی با صدای خودت از درون قلب خودت با تو حرف میزنه و اون خداست. صداشم بلندتر از بقیه ی حرفهاست. اینم بگم اون موقع ها باورام خیلی کتلت بود و به اندازه ی الان خلوص نداشت ولی خب چیزی که با تمام وجود میخواستم تغییر و بهتر شدن بود. چیزی که تا الان هم همراهم هست و تعهد و ایمانم رو فراموش نکردم خدا رو شکر. گوش میکردم و نکته برداری میکردم با یه ستاره بغلش توی یه دفتر که هنوزم دارمش و این روزا دارم بهش تجربه و نکته اضافه میکنم و در بحث مالی هست. کارهایی که استاد رو میگفت بعضیا رو راحت و بعضیا رو به زور انجام میدادم و اونایی که خیلی سختم بود رو اون لحظه میگفتم بیخیالش و بعدا با گوش کردن های بیشتر راضی میشدم انجامشون بدم. اینم یه راه بود واسه انجام تمریناتی که برام سخت بود. گوش کردم. تمام روزهای عید پارسال. و حالم رو به بهبودی گذاشت. درست یادم نیست ولی چند روز بعد اون اتفاق باباخان رو خواب دیدم که با گفتن یه جمله کوتاه و با لبخند در حالیکه تو خواب داشتم اوضاعی که اتفاق افتاده بود رو شرح میدادم آرامش بهم داد. خدا خودشو شکل اون درآورد و هدایتم کرد. پدرم فوت کرده چندین سال پیش و هر بار احتیاج به راهنمایی داشته باشم یکی از بی نهایت راهی که خدا منو باهاش هدایت میکنه خواب دیدن اون هست. در مورد من وقتی باورای محدودکننده م قدرت میگیرن قبل ازینکه حتی توی جسمم خودشو نشون بده از خوابام هشدارشو میگیرم. هم در مورد خودم و هم در مورد بقیه. بعدش اون اتفاق رو با توجه نکردن بهش حس بد رو ازش گرفتم و الان فقط یه خاطره شده که هرموقع ذهنم میخواد یاداوریش کنه، من اعراض میکنم ازش.

      2- بخاطر باورای بدم دندونم درد وحشتناکی داشت و پول نداشتم براش برم دکتر. بررسی کردم که من قبل شروع درد چیکار میکنم؟ به طرز خنده داری جواب این بود: چون چاوشی گوش میکنم! من از طرفدارای پر و پا قرصش بودم از سالهای 83-84 که تازه اسمش دراومده بود ویه جورایی طرفدار پیگیر و باتعصبش بودم. به قول خودم از موقعی که بینی اش رو عمل نکرده بود تا به حال. اما وقتی امتحان کردم که بعد از گوش دادن به اهنگاش که 97% غمگین یا دارای بار احساسی غمگین یا گناه هست 6 و حداکثر 12 ساعت بعد ازون دندون دردی میگیرم که واویلا! در مورد اهنگای غمگین دیگر خواننده ها هم همین بود ولی باشدت کمتر. بنابراین گفتم چاوشی جان من دیگه نمیخوام درد بکشم و کل اهنگایی که داشتم شیفت+دیلیت+اینتر.اولش نجواها گفت این چه کاری بود و… که نذاشتم ادامه بده و گفتم حرف نباشه. بخاطر احساس کوچولوی گناهی که بخاطر این کار بهم دست داده بود شبش دوباره دندون درد توی خواب سراغم اومده بود و منم که تازه سپاسگزاری کردن رو یاد گرفته بودم شروع کردم مسلسل وار توی ذهنم خدایا شکرت گفتن رو. نمیدونم چقدر طول کشید ولی بعد یه مدت کوتاه بدون قرص خوردن خوب شد. حس لذتی داد بهم که نگو و یاد استاد افتادم که میگفت من سالهای ساله دارو مصرف نکردم و کسایی توی دوره هاشون بودن که حتی سرطان و تومور رو درمان کردن پس میشود. پس جواب میدهد. شبای بعدشم دندون درده بود ولی هربار کمتر و در بازه هایی طولانی تر نسبت به هم اتفاق می افتاد. چاوشی و دیگر انسانهای موفق رو تحسین میکنم ولی برای من این فرد مناسب نبود پس وجودم رو از وجودش خالی کردم و براش درخواست موفقیت های بیشتر رو میکنم. فهمیدم وقتی استاد آب تصفیه نشده ی پر از جک و جونور یا توت فرنگی نشسته میخوره و هیچیش نمیشه یعنی چی. چه ممممممیکنه این باورها.

      3- روی اینکه ایده برای ثروتمند شدن خیلی زیاده و هر روزم داره بیشتر و بیشتر میشه کار میکردم. به فکرم رسید من که پارسال از یه پخش آرایشی لوازم برای خودم گرفته بودم و از کیفیت و اصل بودنشم مطمئن بودم حالا خودم میگیرم و با قیمتی یکم بالاتر میفروشم. یه چند روز بعدش یکی از دوستام برای کل خونواده ش سفارش داد و بعد ازون قدم های کسب و کار اولیه م برداشته شد یعنی مشتری هام همینجور زیاد تر و زیادتر میشد. یه دوست آرایشگر داشتم که به قصد کمک تجربه های اکثرا منفی رو میگفت و من میدیدم بعد از هربار حرف زدن با این یه مشکلی هرچند کوچیک توی کارم پیش میاد پس رابطه مو باهاش محدود کردم. از یه کلید توی سال پیش ایده ای گرفتم برای شروع بیزینسم امسال.

      4- یاد گرفتم باید کارمو تبلیغ کنم و بهترین چیزی که به ذهنم رسید چاپ کارت ویزیت بود. البته قبل از سال چاپ کرده بودم ولی داشت خاک میخورد. و چه چیزی وحشتناک تر ازینکه برم خودم و کار قبلیم رو معرفی کنم! همچین که قدم برمیداشتم که برم با یکی صحبت کنم حباب ترسم میترکید و جوری بی فکر قبلی معارفه میکردم که میگفتم ایول خدا دمت گرم! معارفه کن می بودم تا حالا؟! با رفتن به یه کلاس فنی و حرفه ای یه فضایی رو برای خودم ایجاد کرده بودم که میتونستم خودمو معرفی کنم و اتفاقا محصول هم فروختم. من هروقت میخوام کاری رو انجام بدم که برام سخته میگم خدایا خودت کمکم کن.من فلان صفت رو میخوام و بعدش صاحب اون صفت میشم. نمیدونم چه جوریه ولی با سوال کردن و درخواست کردن بهم گفته میشه. حسم هم بهم میگه و قدم اول رو برمیدارم و قدم ها بهم گفته میشن. برای فهمیدن بیشتر درمورد این موضوع 5 آفرینش رو باید بخرم. چیزی که در حال حاضر میدونم فقط از روی گزارش اون جلسه ست.

      5- با توجه نکردن به چیزای ناخوشایند اونا رو تجربه نمیکنی. حتی اگه دیگران بیان قسم بخورن که ما چیزای ناخوشایند رو تجربه کردیم (که نمیدونن به واسطه کانون توجه بر ناخواسته هاشون اتفاق افتاده). از تجربه ای که سال 93 داشتم میدونستم نباید واقعیت زندگی دیگران رو واقعیت زندگی خودت و تنها شیوه و سبک زندگی برای زیستن دونست. بی نهایت سبک زندگی و شیوه تفکر وجود داره. چرا فراموش کردم که راه تفکر و خط مشی زندگی من حتی برای دبیرای دبیرستانمون تحسین برانگیز بوده؟ بدین ترتیب با این باور رفتم ابروهامو تتو کردم و مجددا دم خدا گرم که هیچ دردی حس نکردم و خیلی عالی و بی نقص دراومد و تازه با قیمت مناسب. من حرف بقیه رو نشنیدم در این مورد که چیزای بدی میگفتن. ازینکار حس خوبی داشتم و میخواستم زیباییم رو دائمی تر کنم و از دیدن خودم توی آینه لذت بیشتری ببرم.

      6- اوضاع مالیم بد بود و از خداوند ایده خواستم. اونم گفتم زمینتو به مبلغ فلان به فلانی بفروش و اگه اون نخواست به فلانی بفروش و اگه نه بعدش بهت میگم به کی. به فرد اولی گفتم و اونم ازم مهلت خواست. ته دلمم راضی بودم که فقط به اون بفروشم. اولش طمع کردم و نتیجه ی طمعم این شد که چندین ماه بعد فروش رفت به نصف قیمت ولی به همون فرد اما نتایج معنویش اونقدر زیاد بود که حتی همین الانم میشنوم که کار من باعث شده یه نفر دیگه که خیلی آدم نامناسبی بوده و به همین فرد که من زمینم رو بهش فروختم، تنبیه بشه. در واقع نتیجه کارای نامناسب و تهمتها و… رو به همین خریدار زمین من ببینه. از پیشرفت این فرد از فرط حسادت عصبانی شده بود. منم بهش گفتم کاری بهش نداشته باش اون داره خودش با دست خودش قبر خودش رو میکنه. خریدار زمین من خبری از جریان باورها نداره ولی ماها میدونیم اگه تحسین موفقیت کسی باعث موفق شدن ما میشه برعکسشم هست. و از آدمهای نامناسب باید اعراض کرد فقط همین. جالب این بود که این فرد نامناسب سالها پیش این بدی ها رو بهش کرده بود و

      من روحمم خبر نداشت. ایمان آوردم که هرکسی کار بدی کنه به خودش برمیگرده اونم توسط مثلا منی که ازین چیزا بی خبر بودم! خداوند از بی نهایت دستش بهت پس میده از هر دستی که بدی. پس گفتم ببین این یه درسه هرگز حتی زمانی که موقعیتشو داشتی انتقام نگیر و یا بدی نکن. ادای خدا رو درنیارو توکارش دخالت نکن. خداوند عزیز صاحب انتقامه. اون کارشو بهتر از همه بلده. نیاز نیست تو بهش بگی یا…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مهتاب گفته:
      مدت عضویت: 3150 روز

      7- دوم ماه رمضون برای اولین بار در عمرم و بدون هیچ تجربه ای برای خودم شله زرد پختم و این موفقیت توی ابعاد کوچیک باعث شد اعتماد به نفسم بره بالا و برای 25 ماه رمضون شله زرد نذری بدم. اونم تنهایی! خب خدا کمکم کرد و هم خوشمزه شد هم واسه پخشش چند تا کمک فرستاد که پخشش کنم. تو توی هر راهی انتخاب کنی خدا کمکت میکنه. چه خیر و چه شر اما باید بپذیری نتیجه ش چون به خودت برمیگرده فقط دست به خیر باشی.

      8- آهان یادم رفت توی اون اوضاع بدی که تجربه میکردم تا به همین الان، خدا خودشو به شکل یه دوست درآورد که واقعا عالیه. باورای درستم علاوه بر اینکه توی حوزه موفقیت مالی کار میکردم توی حوزه های دیگه هم داشت خودشو نشون میداد و من چون باور غلطی داشتم که این جنبه ها از هم جداست و اولویت بندی کرده بودمشون متوجه نشده بودم که اینا باهمن. وقتی داری روی فراوانی کار میکنی فراوانی رو در همه چیزهای خوب در همه جنبه ها میبینی. فقط باید حواست باشه انرژی رو فقط به باورای قدرتمند کننده ی همه ی زمینه ها بدی. نه اینکه مثلا به باورای قدرتمند کننده در جنبه مالی و باوری محدود کننده در جنبه روابط انرژی بدی. اینجوری نیشه موفقیت در ثروت و شکست در روابط.حالا که دارم فکرشو میکنم میبینم بله نه تنها اون دوست که دوستان خوب دیگری هم خدا برام وارد زندگیم کرده بود که هنوزم هستن و من الان که دارم تجارب مثبت 96 رو مرور میکنم بهشون پی بردم. خدا خیرت بده استاد! من با اون دوستم در مورد اتفاقات خوبی که میفتاد (حرف) میزنم و خودش میگه واقعا متحول شدی قبلنا نمیشد باهات حرف زد و تا چیزی میگفتم یا اختلافی بین مون پیش میومد خیلی کش میدادی و اصلا وضعیتی بود ولی حالا خیلی آروم شدی و… . و اونم از آرامش من آروم شده بود و باورای من و حرف زدن از تجربیات و اتفاقات و استاد و باورها و قوانین روی زندگی اونم اثر گذاشته.

      9- تیرماه بود که ایه 19 سوره اسرا رو با کمک استاد کریمی مدرس دین و زندگی تفسیر کردم و انگار فرمول موفقیت رو کشف کردم. وجودم پر از احساس خوشبختی شده بود. چطوری میشه مثل استاد عباس منش نتایجی بگیری که همواره از ته دل سپاسگزار باشی؟ چطوری میشه سعیت مشکور باشه؟ چطوری سعی و تلاشت تباه میشه؟ 1- انگیزه 2- تلاش ازون تلاشای جانانه یا به قول استاد عباس منش با تعهد قوی و جهاد اکبر کردن 3- مومن باشی به اینکه میشود و میتونی موفق بشی 4- نتیجه. اینو رعایت نکنی سعی و تلاشت خراب میشه. فهمیدن این موضوع قبل از سفرم بود. سفری که مصداق آیه: (آیا زمین را وسیع خلق نکردیم پس چرا مهاجرت نکردید؟) بود. من توی اون فضایی که بودم، حالم خوب نبود و دلم یه فضایی میخواست برای کار کردن روی باورهام و جز به چند نفر نگفتم و بی خبر رفتم. بعد از سفرم آدمای نامناسب بیشتری رو از زندگیم فیلتر کردم چون با کار کردن روی باورهام در خلال این سفر فرکانسم بالاتر و بالاتر رفته بود. با حس خوبی که سفرم رو آغاز کردم مسیری که همیشه میرفتم برام کوتاه تر شده بود. به موقع تر میرسیدم. هیچ عجله و استرسی در کار نبود و تازه راننده بدون اینکه من بگم کلی به همکارش سفارش منو کره بود که در طول مسیر هوامو داشته باشه. بلیتها برام کمتر حساب میشد بدون اینکه من بگم و حتی راننده اولی بهم گفت اصلا امشب یه حسی بهت دارم خیلی مواظبت هستم و تا وقتی تو برسی به مقصد من هواتو دارم و چشم رو هم نمیذارم. همگی مصداق: (خدایی که خیرالحافظینه. هرگز خوابش نمیبره. زنده ای هست که هرگز نمیمیره) و من تو دلم هزار بار خدا رو شکر میکردم و میگفتم خدایا اینا همشون تویی. حتی من انتظار داشتم اتوبوسی که سوار میشن اسکانیا باشه ولی فکرشو نمیکردم خودتو به شکل vip دربیاری. البته که من very important passenger هستم. چون تو خدای منی و من خلیفه ی تو در زمین. خلاصه که یکی از بهترین سفرهای عمرم بود. حتی تا وقتی من رسیدم محلی که باید و همکارم رو ملاقات کردم هم اون راننده پیگیر بود حتی با پسر بزرگش منو بدرقه کردن.

      10- توی سفری که داشتم دوستم میگفت تو هرچی دلت میخاد بگو و بخواه و کاری نداشته باش که چطوری من برات مهیا میکنم و اصلا از من خجالت نکش. تجلی آیه: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را و همچنین من نزدیکم اجابت میکنم دعای هر خواننده ای را به اندازه ای که به قدرت من در برآوردن خواسته هایش ایمان دارد. خدا خودشو شکلهای مختلف درمیاره برای هوای منو داشتن. به قول یکی از دوستان من نمیدونم تو چه سر و سری با خدا داری. همیشه هواتو داره و پیروزت میکنه. به قول استاد من چه جوریشو میسپرم به خودش و فقط ازش درخواست میکنم

      11- در مورد عمل به الهامات یه صبح بهم یه حس خوبی دست داد به خاطر یه اتفاق و سیکل حس خوب=اتفاقات خوب داشت برام تکرار میشد و یه حسی بهم گفت بیام و توی سایت بنویسم نظرمو و وقتی عین نظرمو توی کانال دیدم دیگه خودتون حدس بزنید حسم چی شد! فقط میگفتم خدایا شکرت و حتی به دوستمم نشون دادم و اونم خوند. آخرش سخن بزرگان مخصوص به خودمو نوشته بودم: ایول خدا دمت گرم خیلی آقایی. دوستم خنده ش گرفت و من از خنده ی اون شادتر. تا به حال حدود 35٫000 نفر به بالا اون نظرو توی کانال دیدن و خدا میدونه چند نفر خوندنش و خدا رو شکر که باعث شدم دیگران ایده یا الهام بگیرن و باوراشون قوی بشه. این یعنی فراوانی. 35٫000 نفر و بیشتر هستن که من توی زندگی شون حتی یه سرسوزن تاثیر گذاشتم. حس استادو که میگفت تو زندگی هزاران نفر اثر گذاشتمو اینجا فهمیدم.

      12- روی باور فراوانی و اینکه ثروت باعث ایمان و ایمان باعث ثروت میشه کار میکردم. فایل رایگان نامه 31 نهج البلاغه. دقیقا 25 مرداد بود و 3-4 روز بعدش اضافه حقوق گرفتم بی دلیل! و ماه بعدش هم همینطور چون داشتم روی باورام کار میکردم اما اون ماه هایی که کار نمیکردم حقوقم برگشته بود حالت اولش. وقتی درخواست کردم از خدا که من لایق این اضافه حقوق هستن و پیگیر شدم گفتن ازین ماه به بعد دوباره برقرار میشه. و از قبل هم بوده چرا به شما ندادن ما نمیدونیم. من پیش خودم گفتم من میدونم چون اصلا بهش فکر نکرده بودم چون توی مدارش نبودم. چون اصلا خودمو لایقش نمیدونستم. وقتی استاد در قالب یه فایل صوتی ازم پرسید چرا میانگین درآمد 2 سال گذشته ت 10 برابرش نیست؟ جواب من این بود: اصلا تا حالا به همچین چیزی فکر هم نکرده بودم! خب الان فکر میکنم حتی خیلی بیشتر

      13- من نقاشیم خیلی عالیه. دوستم بهم پیشنهاد داد که داداشم یه مدرسه برای کودکان استثنایی داره و احتیاج به رنگ کاری داره. منم با کمال میل پذیرفتم در ازای یه مبلغ مناسب و چیزی بهشون تحویل دادم که خودمم هرگز ایده ای براش نداشتم. اعتماد به خودتون یعنی اعتماد به خدای درون تون معجزه میکنه. خودشون میگفتن هیچ مدرسه ای در هیچ کجای استان به این زیبایی نشده تا به حال.

      14- مادرم که فوت کرد فرکانسم به بدترین حالت ممکن یعنی حزن شدید رسیده بود. مثلا چون نذاشته بودن من برای آخرین بار مادرم رو ببینم و بی خبر از من خاکسپاریش کرده بودن و… به خودم گفتم اینکه من تا ابد بشینم و غصه بخورم نه اونو زنده میکنه نه کارایی که من میخواستم براش بکنم دیگه اونجوری نمیشه انجام بشه. الان بهترین کار چیه؟ (سوال قدرتمند کننده بپرس) جواب این بود: همون کارایی که میخواستی انجام بدی براش خیرات و نذورات کن هم روح اون شاد میشه هم روح تو آروم. گریه بکن ولی نه از سر درد. استاد رو بازم به یاد آوردم که بعد از فوت بچه ش اونم دور از اون و در بی خبری ازون، تنها 3-4 ساعت ناراحت بود و برای من که مدت زیادی نبود که داشتم روی باورهام کار میکردم 14 روز طول کشید و بعدش برام عادی شد. باز هم به وسیله خوابها و سایر نشانه ها و الهامات الله جانم. مدام آیه انا لله رو با خودم تکرار میکردم و میگفتم چیزی ازم کم نشده اون برگشته همون جایی که بوده و ازش اومده. اون الان ملحق شده به الله و چسبیده به خدا. روح های ما الان یکی شده و دیگه حتی دوری فیزیکی هم نداریم. پیشمه مثل پدرم و ابدا احساس تنهایی و یا این احساساتی که ملت میان میگن تجربه کردیم یا میکنیم رو به لطف خدای مهربان من باهاشون بیگانه شدم. قدرت ایمان به خدا رو حس میکنم. مخصوصا وقتی دیگران از سر محبت و دلسوزی میان دلداریم بدن و میبینن من با قدرت باهاشون حرف میزنم تعجب میکنن. کاملا واکنش های احساسیم طبیعی بود و خدا حتی همونجا هم خودشو به شکل دوستان زیادی درآورد که کمک دستم باشم چون همه منو تنها گذاشته بودن و طردم کرده بودن. همه منظورم اعضای خانواده م بودن. اما نکاتی که من برداشت کردم ازین قضیه: اگه بین من و اعضای خانواده جدایی هست به دلیل اختلاف فرکانس شدید ماست. هیچ چیز غلط یا اشتباه نیست. منم سعی در درست کردنش ندارم و راضی هستم و به الله اعتماد دارم. چون این آدما نامناسب هستن برای من. دوم اینکه من ایمان و یقین کافی به خدا نداشتم، شرک داشتم که باعث شده دیگرانی مثل این افراد قدرت اینو پیدا کنن که نذارن من مادرمو برای آخرین بار ببینم و این ناخواسته رو ایجاد کنن و تأثیر این چنینی گذاشتن.شرک داشتم که عوامل بیرونی رو تاثیر گذار در زندگیم کردم. پس عوامل بیرونی هیچ تأثیری در زندگی من ندارن و فقط تنها قدرت در جهان الله هست و اون بر چیزی توانا و عالم به همه چیز هست. به نظرم همه ی باورهای محدودکننده که حاصل نجواهای شیطان هست یه جور شرک ورزیدن هست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        رحیم خان گفته:
        مدت عضویت: 3469 روز

        سلام بر عزیز خدا

        هم ماه تاب هم امیر وهم شاه

        خواهرعزیز مرگی درکارنیست ماهمه جاودانیم ومادر عزیزت هم جاودان

        خدا خودش برای بی مادران مادر است برای بی پدران ،پدر است من هم مثل شماهستم اما یادم نرفته که صاحب قدرتمندی دارم

        من همیشه از میان خواهران عضو سایت به شما می بالم وخیلی خوشحالم که خواهری عزیز مثل شما دارم شما خیلی انسان بزرگی هستید و من همیشه کامنتهای شما رامیخوانم موفق میشوی

        برای درد دندان سیر خام بخور معجزه میکند

        خدانگهدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ابوالفضل اشرفی گفته:
        مدت عضویت: 2773 روز

        سلام خانم امیر شاهی امیدوارم که حالتون همیشه عاااالی باشه ?

        توی مورد 12 منم حرف واسه گفتن دارم

        من پارسال با سایت آشنا شدم و اپلیکیشن ثروت رو دانلود کردم و با دقت بهش نیگا کردم که استاد گفته چرا میانگین درآمد دوسال گذشتتون 10 برابر این درآمد نبوده و من قشنگ مبلغ میانگین اون مدت رو یادمه و الان به لطف خدا دقیقا 10 برابرش نصیبم شده به علاوه ی مزایای دیگه ای که شغلم داره و من بعد از اینکه این مبلغ بهم پیشنهاد شد از اونجایی که حافظم به لطف خدا عالیه یادم اومد که این درآمد پیشنهادی دقیقا 10 برابر میانگین درآمد دوسال گذشتمه و بابتش خیلی شکر گزاری کردم و از اینکه میتونم به لطف خدا خواستمو خلق کنم خیلی خوشحالم و بی نهایت سپاسگزار خداوندم و از شما ممنونم که با آوردن مورد 12 منو یاد این نعمت انداختید ??????????????????????

        امیدوارم که به اهداف سال 97 برسید و مطمئنم که میرسید به لطف خدا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعیده گفته:
      مدت عضویت: 2842 روز

      سلام خانم مهتاب امیر شاهی عزیز

      خداوند را سپاسگزارم اینقدر باور خدا همه چیز می شود همه کس را خوب توضیح دادی خیلی نیاز داشتم روی این باورم کار کنم و بهتر و بیشتر معنی اش را درک کنم متشکرم واقعا عالی بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    خبات ویسیان گفته:
    مدت عضویت: 3737 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش

    عید رو و این روز زیبای بهاری رو از دامن طبیعت زیبای کردستان که یک صفای دیگری به استان ما داده رو تبریک و تهنیت میگم.

    استاد من دوره شکرگذاری رو گذراندم در سال قبل و تقریبا دوتا دفتر 100 برگی رو کامل پر کردم و بصورت روزانه اتفاقات خوبی که برام میفتاد از ریز و درشت رو توش مینوشتم و اگر بخوام همشو اینجا بیارم میترسم سایتتون هنگ بکنه!!!

    ولی به چنتایی از اونا اشاره میکنم

    سپاسگذارم که سال قبل توانستم دوره هدف گذاری و عزت نفس و روانشناسی ثروت رو تهیه کنم چون با این دوره ها دارم به یه آرامش فوق العاده میرسم.

    سپاسگذارم که در سال قبل توانستم کاری که عاشق آن هستم رو پیدا کنم

    سپاسگذارم که توانستم با دست خالی مغازه راهندازی و محصول تولید کنم درصورتی که قبلا باور نداشتن سرمایه منو بشدت منفعل کرده بود

    سپاسگذارم که در طول 365 روز به ندرت ساعاتی پیدا میشد که حالم خوب نباشه و این باعث شده که خیلی روند روبه جلویی داشته باشم و از همه مهمتر آرامش خاصی دارم

    خدارو سپاسگذارم که توانستم به کسی که دوسش داشتم پیشنهاد ازدواج بدم و فعلا درمرحله اولیه هستیم.کسی که سه ساله جرات نداشتم برم سمتش!

    سپاسگذارم به این خاطر که پدرو مادرم سالم و خیلی سرحال بودند و بیماری مادرم تقریبا خوب شد و ما شبا راحت سرمون رو روی بالشت میزاریم و به راحتی میخوابیم

    سپاسگذارم که با اهرم رنج و لذت توانستم به 10 کیلو کاهش وزن برسم و هیکل ایده آل خودمو بسازم در صورتی که من از 15 سال پیش اضافه وزن داشتم و این باعث شده من خوشتیپتر و جذابتر و سرحالتر باشم

    سپاسگذارم به این خاطر که توانستم سرمایه اولیه برای راهندازی کارگاهم رو با متقاعد کردن دیگران و با اعتماد به نفس بالا تهیه کنم و محصول نهایی رو روانه بازر کردم و این خیلی بمن قدرت میداد که همچین توانایی هایی دارم

    سپاسگذارم که با دوستم به سفر یک هفته ای به نقاط زیبای شمال کشور و شمال غربی رفتم و یک هفته سراسر خوشی و شادی رو تجربه کردم و بسیاز زیاد روحیم بالا رفت

    سپاسگذارم که انقدر اعتمادبه نفسم بالا رفته که به کررات درخواستهایی از دیگران در زمینه های مختلف داشتم و راحت اونارو بیان کردم و به خیلی هاش رسیدم و این باور که میشه به همه چیز در این دنیا رسید رو تقویت بکنم

    سپاسگذارم که توانستم برای کار و کسبم شبکه های اجتماعی رو ران کنم و براش ادمین گرفتم و اینم موفقیت بسیار خوبی بود و اورده های خوبی برایم داشت.

    سپاسگذارم که یک رابطه قدیمی که با همکارم داشتم رو دوباره برقرار کنم و از تجارب ایشون در کارم مجددا استفاده کنم که خیلی برای من حاعز اهمیت بود.

    سپاسگذارم که توانستم سال قبل بیشترین تمرینات ذهنی مثبت رو انجام بدم و به عینه نتایج اون رو در زندگیم شاهد هستم از تمرینات هدف گذاری عزت نفس و شکرگذاری

    سپاسگذارم که قبل از اینکه روانشناسی ثروت رو شروع کنم توانستم با عزت نفس بالا استارت کارم رو بزنم

    این خیلی عالی بود و حدود یک هفتست که روانشناسی رو شروع کردم در حالی که سه ماهه کارگاهم فعاله

    خدایا شکرت به خاطر تمامی رابطه های زیبایی که در سال قبل داشتم تمام احترام و ارزشی که در چشم دیگران به سمت من بود و به خاطر اینکه انقدر از نگاه دیگران جذاب شدم و ازم تعریف شد

    سپاسگذارم که سال قبل توانستم هزینه های عید خانواده رو تا مبلغ قابل توجهی برعهده بگیرم و خانوادم بمن افتخار بکنن

    سپاسگذارم که توانستم محل کارم رو در یک جای مناسب با قیمت مناسب اجاره بکنم و سپاسگذارم به خاطر موفقیت های کاری که بدست آوردم و محصول نهایی عالی که قابل رقابت با نمونه خارجیش هست رو تولید کنم.

    سپاسگذارم که سال قبل تونستم بعد سه سال جدایی دوباره به خانواده صمیمی عباسمنش برگردم و قول میدم هیچوقت نزارم فاصله بیفته بین ما

    از پندهایی که استاد در سال قبل دادن خیلی خیلی سپاسگذارم مخصوصا توجه به نکات مثبت و این فایل اخر

    اگه بگم هر فایلی که شما آپلود میکنید تاثیری روی ذهنیت من ایجاد میکنه اغراق نکردم و خیلی خوشحالم که استاد مستمر برای ما نکات جدید رو با عنوان فایل های رایگان در اختیارمون میزارن.

    خیلی خدارو شاکرم که این حال خوب رو بمن داده و جوری شدم که اگر بدترین اتفاق هم بیفته من به سرعت حالم رو خوب میکنم طوری که دیگران خیلی تعجب میکنن که چجوری میتونم

    بسیار ممنونم و سپاسگذارشما و استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: