توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 61 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/03/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-03-29 03:48:162020-08-28 08:14:21توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستانم
من چند روز پیش به این فایل هدایت شدم توی سایت و پس از گذشت چند روز الان اومدم و تمرینش رو انجام بدم
با اینکه الان تقریبا وسط سال ۱۴۰۰ هستیم ولی اصل توجه به اتفاقای خوبه دیگه😊
✅ من تقریبا هر روز صبح وارد سایت بشم و فایل های جدید رو ببینم ونکاتشون رو یادداشت کنم در واقع هر روز سعی کردم باشم وعمل کنم و حالمو خوب نگه دارم و هر چی نگاه میکنم به گذشته و میام جلو تا به الانم میبینم که هی بهتر شدم ، بهتر درک کردم ،کنترل ذهنم خیلی بهتر شده ، نخواستم کسی رو تغییر بدم ، خیلی بهتر تونستم نکات مثبت اتفاقات رو ببینم و این خیلی زیاد برام ارزشمنده که شخصیتم داره تغییر میکنه و خوب دیدن و نگه داشتن احساس خوب داره آروم آروم میشه جز خصوصیاتم
✅ خیلی خیلی عجیب و خاص هدایت شدم به مسیری که واقعا بهش علاقه دارم و اونم خوانندگی هست در سبک خودم و با موضوعی که خودم دوستش دارم و الان من با یک موسسه موزیک قرارداد دارم و خبر خوب دیگه اینکه دوتا از آهنگ های آلبوم خودم رو خوندم در واقع کار ضبط شده و رفته برای میکس و مسترو انشالله بعد از ۲تا کار دیگه که هنوز شعر و موزیکش ساخته نشده انشالله ۴ قطعه موسیقی فوق العاده بیرون میاد و میدونم که این آلبوم فقط جهت معرفی منه و میدونم که آلبوم دومم ۱۰۰% به فروش میرسه چون از همین الان دارم روی باوراش کار میکنم یعنی همین الان الان که دارم تایپ میکنم فایل باورهایی که با صدای خودم ضبط کردم رو دارم گوش میدم و تایم خاصی دارم برای منطقی کردنشون👌🎤🎹
✅ من قبل از اینکه موضوع خوانندگی برام مسیرش باز بشه چندین دوره مختلف در حوزه معماری رفتم و به شدت توی بحث طراحی قوی شدم یعنی برای بچه هایی که با من هم کلاسی بودن و رشته تحصیلیشون معماری بود خیلی عجیب بود که یه نفر که برق قدرت خونده انقدر قوی بشه توی طراحی و بعد از دوره ای که من رفتم و چندین کار رو با هم یاد گرفتم اومدم تمرکزی روی تری دی مکس وقت گذاشتم و توی بحث مدلینگ و نور پردازی و متریال و رندر به درجه استادی رسیدم حتی چندین شاگرد داشتم که بهشون آموزش میدادم من هیچ کامپیوتر و لپ تاپی نداشتم و در زمانی که کلاس میرفتم به لطف خدا دوستم لپ تاپشو بهم قرض داد و چندین ماه من با اون کار میکردم تا اینکه دوره تمام شد و من دیدم آقا الان موقع کار کردنه ولی با این لپ تاپ نمیشه کار کرد (اونایی که طراح هستن میدونن که نرم افزار تری دی استدیو مکس نیاز به سیستم کامپیوتر با کانفیگ بالا هست برای گرفتن رندر بسییییییار رئال و فوق العاده👍) خلاصه که من پول نداشتم اما بزرگرتین چیزی که تا به الان توی زندگیم با تجسم بهش رسیدم همین کامپیوتری هست که الان دارمش من هر روز مدت زمان زیادی تجسم میکردم که کیس کامپیوتر گرین خیلی خفنی دارم و خوشحال بودم و احساسش میکردم تا اینکه دو ماه بعد به طرز عجیبی بدون اینکه خودم ۱۰۰۰ تومن پول بدم برام اوکی شد یعنی درواقع خانوادم در عین ناباوری با من همکاری خیلی خیلی خوبی کردن که این کیس تقریبا ۲۰ تومان پولشه فقط کیس که من تا الان پولش رو در آوردم و کلی کار طراحی انجام دادم .
✅ من موفق شدم دوره ۱۲ قدم رو بخرم و الان قدم سوم هستم که تصمیم گرفتم برگردم از اول خیلی متعهدانه تر کار کنم👌
✅ من به جرات میتونم بگم توی سال ۹۹ و تا الان تلوزیون تماشا نکردم شاید گذری توی خونمون چشمم خورده باشه اینکه بخوام بشینم یه سریال یا برنامه ای رو ببینم به هیچ وجه و جالبه بیشتر مواقعی که چشمم میخورد یا هر چیزی حرفای خوبی بود صحنه های زیبایی بود و درس بود حتی بعضی مواقع حرف بود هدایت بود👍بالای ۸ ماه هست که ۹۹.۹ رفیقام رو کنار گذاشتم و اصلا خبری از هم نداریم حتی با هیچ فامیلی رفت و آمد ندارم حتی منزل مادربزرگم و تنها با یک نفر رفت و آمد دارم اونم دوستی هست که توی باغ زندگی میکنه ، گوسفند داره ، سگ داره و از همه مهم تر انسانی هست که با اینکه توی سایت عباس منش نیست اما ذاتا خیلی توحیدیه و منم نخواستم بیارمش توی سایت این شخص هیچ حساب بانکی نداره و همیشه پول نقد داره ، روغن مایع و نباتی و اینا نمیخوره و به جاش روغن حیوانی و روغن از گوسفندای خودش رو میخوره یجورایی مثل اون گروهه خاصی هست که توی آمریکا با اسب جابجا میشن و از تکنولوژی استفاده نمیکنن ، اسمشون رو یادم رفته ولی توی فایل های سفر به دور آمریکا دیدم ، رفتار و اتفاقات زندگی این شخص به من انگیزه میده و چون توی عمل ازش دیدم یجورایی الگوم شده و لذت میبرم از دیدنش، آقا خدارو خیلی قشنگ باور کرده و خدا رو به طرز عجیبی کنارش حس میکنه ترس کلا صفره در این بشر همش توکلش به خداست هممممممش حالا اینکه باورهای پدر و مادرش و جاهایی که بوده از بچگی رو داره و اینا رو کاری نداریم مهم برای من به میزان خیلی بیشتر از خودم توحیدید بودنشه و مهم اینه که مدت زمانی که پیش همیم همش از اتفاقای خوبش میگه از لطف های خدا در حقش و اگر یه جا بخواد بره تو جاده خاکی من سریعا بحث رو با سوال و این چیزا عوض میکنم👍
✅ زمانی که برای تست خوانندگی و بحث قرارداد و این ها رفته بودم تهران سازم رو هم که سنتور بود با خودم برده بودم من مدت ها بود که نمینواختم باهاش اما بردمش و اونجا به دلم اومد رایگان بدمش به کسی که بهش نیاز داره و آگهیش کردم توی دیوار و قیمت هم زدم اما به نفر اولی که تماس گرفت و یه خانم بود و البته باهاش صحبت کردم که برای چی میخوای و اینا و اون گفت من مدت هاست عاشق سنتورم و نشده بخرم و الان قیمت شما رو دیدم مناسبه تماس گرفتم که بپرسم سازتون آیا مهر هست یا نه و این شد که من گفتم آقا اگر دلی میخوای بنوازی من نیتم این بود که بدم به کسی که باهاش کار کنه چون ساز نباید بیفته یه گوشه و هرچیز دیگه هم همینجوره خلاصه این شخص انقدر خوشحال شد انقدر سپاس گزاری کرد که نگو منم با یه اسنپ ساز رو با تمام امکانات تیونر و جعبه مضراب فوق العاده خوشگل چوبی کارشده قشنگ وسازی که بعد از دیدن فیلم علی سنتوری سال ۱۳۸۷ که دانشجو بودم خریدم و تا چند ماه پیش داشتم و با حس خوب دادم رفت و برای این کار خودم رو بسیار زیاد تحسین کردم خیلی خیلی به خودم افتخار کردم و همین الانم دقیقا همون حس رو دارم و خداروشکر میکنم که این کار نیک و صحیح رو انجام دادم
✅ من سال ۹۵ با استاد آشنا شدم که هنوز نشده بیام داستان هدایتم به این مسیر رو بنویسم که مینویسمش انشالله اما فایل های قانون آفرینش استاد به طرز نادرستی به دستم رسید که اون موقع ها برام نادرست نبود و استفاده کردم که غیر از قانون آفرینش خیلی دیگه از دوره ها رو هم داشتم اما یکمی از روانشناسی ثروت یک رو هم دیده بودم که دقیقا قبل از عید ۱۴۰۰ یکی دوماه عقب و جلو من همه رو حذف کردم تمام سر رسید ها و دفترهایی که نوشته بودم رو حذف کردم حتی فایل ها رو از توی جیمیلمم حذف کردم و خداروهزاران هزار بار شکر میکردم که الان فهمیدم راهم اشتباه بوده و اشک میریختم و سپاس گزاری میکردم و حذف اینا و فهمیدن این موضوع و دیگه ندیدنش اون فایل ها برام واقعا موفقیت بزرگی بود
✅ من برای کار طراحی تقریبا ۱ترا و ۷۰۰ گیگا بایت اطلاعات داشتم (پروژه آماده، آبجکت های مکس مدرن و کلاسیک و کلی تکسچر و متریال و فایل های مربوط به پس پرو داکشن و فتوشاپ و اتوکد و لومیون و کلی فیلم آموزشی و پکیج های آموزشی تری دی مکسو لومیون) من همه رو حذف کردم وقتی که فهمیدم علاقه ام خوانندگی هست پس اون مسیر رو با خراب کردن پل های پشت سر و با عوض کردن خط تلفنم از بیس ریشه کن کردم رفت ، بچه هایی که معمار هستن میدونن قیمت پکیج ها و متریال ها و این چیزا رو من فکر میکنم چیزی حدود ۱۲ میلیون بود این اطلاعات که این کار یهویی انجام نشد آروم آروم من به یقین رسیدم برای انجامش چون دلم نمیومد اما راه موزیک برام باز شده بود ولی من زیاد برای موزیک فعالیت انجام نمیدادم (فعالیت : تمرین صداسازی هر روز رعایت کلی نکات مهم هنگام خوندن مطالعه توی این حوزه چون من اصلا کلا نرفتم و سنتورم گوشی یاد گرفتم و خوندن رو هم گوشی و حسی یاد گرفته بودم ولی الان موقعش بود که موضوعات فنی رو بدونم و تمرین کنم) من دارم روی باور اینکه من از هنر خوانندگی ام میتونم ثروت بسازم کار میکنم روی اینکه میتونم با این هنرم احساس خوب رو در قلب مردم جاری کنم ،،، پس کار طراحی و اینکه من بشینم چند روز روی یک پروژه معماری وقت بذارم الان برای من و این مسیر جدید یه ترمز واضح بود که من بعد از مدتی فهمیدمش و بی درنگ زمانی که به یقین رسیدم تمام آلبوم کارهایی که تا به الان انجام داده بودم و کلیه ی فایل ها رو حذف کردم رفت ، الهی شکرت🙏
✅ من الان برای برادر بزرگم کار میکنم که زیادم زمان ازم نمیگیره این کار و ماهیانه حقوق خوبی دارم گرچه من باید بیش از اینا پول بسازم باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااید پول فراوون بسازم چون وظیفه ی الهیمه چون خوب درکش کردم و میدونم توی این مسیر که با عشق و از درونم میخونم به بیش از ثروت و هر چیز فوق العاده ای میرسم اما فعلا این کار به مسیر جدیدی که انتخاب کردم در واقع هدایت شدم 👌 داره کمک میکنه و موارد مورد نیازم رو برطرف کرده و روی خودمم کار میکنم و زمان بسیار زیادی دارم برای انجام این کار (دیدن فایل های استاد رایگان ها دوره ام و فایل های هدایتی هر روز مثل این فایل که دارم زیرش کامنت مینویسم و تمرینات خوانندگی و قوی کردن عضلات حنجره ام)
✅ من یه گوشی موبایل خیلی خوب هدیه تولد گرفتم😊 خدایا شکرت هدیه باحالی بود از طرف برادرم خدایا شکرت برای داشتن برادرهای موفق و ارزشمندم💓
✅ موسسه موزیکی که من باهاشون قرارداد دارم آقا بسیار بسیار بسیار انسان های نیک و کار بلد و با محبت و حرفه ای هستند از مدیر تا پرسنل عاااااااااااالی اینا خودش نتیجه هست ، اینکه میگم عالی من میدونم به خاطر اینه که من توی حوزه هایی رو خودم خوب کار کردم احساسم خوب بوده که اینا روی خوششون رو روی نیکشون رو به من نشون دادن ، به خدا من اصلا یکسری از بند های قراردادم رو متوجه نشدم و نخوندم همین الانم نمیدونم یعنی چی😄 اما چون هدایت شدم و احساسم خوب بود فقط امضا کردم رفت توی بحث هدایتم به سایت عباس منش وآشنایی با استاد این داستان رو باز میکنم درآینده.
✅ من بر یکسری از ترسام غلبه کردم آقا من از کوه و رفتن بالای کوه و دیدن طلوع و غروب از اون بالا آرامش خاصی میگیرم چون اون بالا من خاص تر میتونم غروب رو ببینم یا طلوع رو و حس عجیب نزدیکتری دارم به خدا شاید از باور اینه که همش از بچگی دنبال خدا توی آسمون بودیم ، من الان و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب…… روی دیوار اتاقم بزرگ نوشته شده و هر روز سعی میکنم بخونمش و به احساس خوب برسم اما خب کوه و اون بالارو هم دوست دارم اما چون تاریک بود میترسیدم ولی من رفتم چندین بار هم رفتم و خیلی هم خوب بود گرچه ترسم بودا اما خب هر دفعه بهتر شدم و الان هر موقع بخوام برم راحتتر میرم و واقعا درک کردم که مثلا وقتی با کمی ترس اون ۱تراو خورده ای اطلاعات رو حذف کردم و رفتن به کوه زمانی که تاریکه هوا ، یا تنهایی از یه شهر رانندگی کردن و رفتن و برگشتن که همه میگفتن بابا خوابت میبره بذار یه نفر کنارت باشه اما من تنها رفتم و توی کل راه رفت و برگشت تمام جلسات قدم دوم ۱۲ قدم رو گوش دادم و نه تنها خوابم نبرد بلکه خیلی بهتر درک کردم موضوعات رو و خیلی حالمم خوب بود و یکسری کار های کوچک و بزرگ مثل این عمل کردن ها باعث شده برای یکسری موضوعات دیگه هم که ترس دارم یکم قوی تر بشم نمیدونم چطوریه اما این اتفاق افتاده و فکرکنم خوب باشه درواقع ترس من از خیلی چیزای دیگه کمتر شده
یکم بازش کنم موضوع رو من سال ۸۶ رفتم دانشگاه ، دانشجوی شهر نایین بودم (اصفهان) آقا چندین سال پشت سر هم درس خوندم تا ارشد برق قدرت برای ارشد من دیگه با ماشین شخصی میرفتم دانشگاه از شهر اصفهان تا نایین اونقدری راه نیست اما من هیچوقت نمیتونستم تنها برم و ترس داشتم (اون زمان ها اصلا از قانون خبری نداشتم و اون زمان ،زمانی بوده که استاد نازنینم داشتن روی خودشون کار میکردن وشایدم تهران بودن و دوره برگزار میکردن💓) ولی الان بدون اینکه مثلا بخوام با دید اینکه خوب موقعیتیه بذار وارد ترسم بشم،،،نه. من خیلی راحت خواستم تنها برم تهران آهنگ جدیدم رو ضبط کنم و برگردم و به تنها چیزی که فکر میکردم این بود که آخ جونم توی کل مسیر فایل گوش میدم و به این لذت فکر میکردم نه به ترس تنها رفتن👌👍
✅ اینو یادم رفت بگم من یه دوست جدید وارد زندگیم شده اونم از طریق کامنتی که توی یکی از فایل های اینستا استاد نوشتم ، کاویس عزیز یکی از بچه های سایت هست که با هم در مورد قوانین صحبت میکنیم و شروع رفاقتمون در مورد کامنتم که یک روز قبل از رفتن و تست دادن برای خوانندگی بود و یا شایدم بعد ازقبول شدنم ونوشتن قراردادم بود که کاویس اومد و پیام داد و ازمن یکسری سوال پرسید در مورد خوانندگی که کاویس صدای فوق العاده ای داره و من لذت میبرم از شنیدن کارهاش ، اتفاقی که الان افتاده کاویس اول که کلی نتیجه فوق العاده داره توی زندگیش از این مسیر و من لذتش رو میبرم و دوم اینکه الان توی خونش داره یه اتاق آکوستیک درست میکنه و نوازنده گیتار خیلی خوبی هم هست و آقا استارت مسیری که عاشقشه رو زده و منم با عشق هر کجا تونستم از چیزی که خداوند بهم یاد داده بهش گفتم ، این رفیق جدید هم برام موفقیت بزرگیه
✅ آقا من کار کردن بانرم افزار پریمایر رو توی چند ساعت یاد گرفتم در حدی که الان بلدم یه کلیپ حرفه ای رو همه جوره ادیت کنم و خروجی بگیرم این واسم خیلی موفقیت بزرگیه ،، چرا من انقدر زود یاد گرفتمش چون کلی نرم افزار غول رو بلدم باهاشون کار کنم که بهترینشون تری دی مکس هست که من در حدی که آموزش بدمش بلدم با اینکه الان مسیرم ازش جدا شده اما موضوع مهم که من بهش توجه میکنم اینه که بلد بودن نرم افزار های تری دی مکس، لومیون ، اتوکد ، فتوشاپ تا حدودی بعضی از نرم افزار های موسیقی و ….. باعث شدن من دیدم و اعتماد به نفسم برای یادگیری نرم افزار آب خوردنی مثل پریمایر بهتر باشه و خیلی خوب با دیدن چند توضیح و کلیپ توی اینترنت تهشو در بیارم💪 خداروشکر به خودم افتخار میکنم من الان عاشق اینم برای خودم استدیو خانگی خیلی خفنی داشته باشم و توی خونم کلی ساز باشه چون همین الان با خیلی از سازها میتونم بنوازم ،، و داشتن استدیو توی خونه نیاز هم داره که من نرم افزارهای موسیقی رو کار کنم و بلد بشم حرفهای که الان به خاطر نرم افزارهایی که بلد هستم اعتماد به نفسم بالاست برای یادگیری بقیه نرم افزار ها و این مهم ترین موفقیت منه توی این متن که من اعتماد به نفسم رفته بالا برای این کار، حالا هر چی که میخواد باشه من تمرین میکنم فیلم میبینم دستم سرعتش بالاست (باور کنید من یه بار ۳تا پروژه کابینت رو توی یک روز تمام کردم بدون هیچ پلاگینی همش رو مدل کردم متریال و نور دادم و رندر خوب گرفتم) پس اینا به من اعتماد به نفس میده👍👍
✅ آقامن اینستا دارم که فقطم استاد رو فالو دارم و تا جایی که یادمه چند ساله که سرچ اینستا رو اصلا باز نمیکنم مگر برای موقعی که بخوام مثلا یک موضوعی رو برای ذهنم منطقی کنم مثل دیدن خواننده ها یا دیدن کریستیانو رونالدو و تحسین کردنش و تایید کردن فراوانی و اینکه ببین اینا تونستن ببین آرون افشار تونسته و الان کنسرت برگزار میکنه منم میتونم این نشون میده که میشود و من هم میتوانم پس اینم برای من موفقیته آقا من توی بحث ورودی ها دقیقا قسمت دیده ها و شنیده هام ۱۰۰% تحت فیلتری هست که خودم خواستمش باشه ولی افکارم هنوز نمیتونم قاطع در موردش حرف بزنم که البته خیلی خیلی بهتر از قبل هستم و خیلی بهر میتونم جهتش بدم اینا هم موفقیته برای من که خیلی هم مهمه
✅ آقا هرچی داره میگذره من خیلی سلامت تر هستم و حال جسمانیم خوبه وحس میکنم که خوبم چون توجه ام رو سعی کردم کنترل کنم و اینم عالیه اینم واسم موفقیته
🔴حالا میخوام خواسته هام رو برای آینده پیش روم بنویسم برای مثلا یک سال دیگه و بالاتر از اون
✅ دوست دارم همیشه تا ابد قوانین جهان هستی که خداوند حکم کرده رو یاد بگیرم ، درک کنم ، لذت ببرم از درکم و عمل کنم
✅ دوست دارم الان که مدتیه درآمد ثابتی دارم به درآمد مورد نظرم برسم و ثابتش کنم و بعد باز ببرمش بالاتر تا جایی که میتونم باورش کنم و تا ابد ادامه بدم این روند رو
✅ دوست دارم آلبوم موزیکم که تا چند ماه دیگه وارد بازار کشورم میشه بتروکنه و باعث گسترش احساس خوب ،آرامش و لذت و شادی ونشاط بشه برای همه
✅ دوست دارم آلبوم دومم که نمیدونم قراره کی آماده و ضبط بشه هر موقع آماده شد به فروش برسه
✅ دوست دارم حنجره ام سالم باشه و به خوبی بتونم تربیتش کنم که سالیان سال بخونم و لذت ببرم، یعنی دوست دارم نظم داشته باشم و تمام نکات کلیدی رو رعایت کنم که ساده هم هستن مثلا غذای خیلی چرب نخورم تا ابد ، آب فراوون بخورم که حنجره ام مرطوب باشه و …..😊
✅ دوست دارم دختری که الان داره به صورت موازی مثل من روی خودش و باوراش کار میکنه و من خواستمو در موردش نوشتم و به خدا گفتم وارد زندگیم بشه و رابطه ی خوبی داشته باشیم و بینمون مودت و دوستی باشه و رابطمون مثل رابطه ی استاد و مریم شایسته که همیشه در موردشون مینویسم و تحسینشون میکنم باشه 💓، وقتی من توجه میکنم به نکته ای که زیباست و در موردش حرف میزنم اونم ۱۰ تا چیز در مورد زیباییا و نکات مثبت تارگتمون بگه👍
✅ دوست دارم کنسرت برگزار کنم و هر روز این روند ادامه دار باشه وبهتر بشم توش و روزی که نمیدونم کی و فقط میخوامش ، فستیوال موزیک داشته باشم در دنیا و حسابی بترکونم در سبک و موضوعی که علاقه دارم بهش باعشق
✅ دوست دارم آزادی زمانی مکانی و مالی داشته باشم مثال منطقیشم بریا ذهنم استاد عباس منشه
✅ دوست دارم دستم توی جیب خودم باشه ،،،با اینکه اگر برادرهای من و خانوادم بسیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار زیاد از نظر مالی همیشه در تمام مراحل زندگیم حمایت کردن ازم دلیلش پاداش میزان زندگی کردن خودم بر اساس قوانین جهان هستی بوده بر اساس میزان توحیدی بودنم بوده،،،، پاداش من بوده برای اعمالم در واقع نتایج افکار ورفتار و فرکانس های خودم بوده ،،، اما دوست دارم ۱۰۰% دستم توی جیب خودم باشه به لطف و حمایت الله وهااااابم🤍
✅ میخوام توی خونه ی خودم زندگی کنم کاملا مستقل توی خونه ای که تمام خصوصیاتش رو نوشتم از بشقاب و ظروف آشپزخانه تا اتاق تمرین و فرش و تعداد خواب پارکینگ ماشین و گرمایش و سرمایش و مدل طراحی داخلی و ویو و خلاصه همه و همه ، میخوام به این خونه برم فرقی نداره برام مجرد یا متاهل من عجله ای برای هیچ خواسته ای ندارم فقط فهمیدم وظیفه ام اینه که درخواست کنم و همچنین بندگی خدا رو کنم و اون اجیب و دعوه …….. و اون اربابه و اون وظیفشه خواسته ی منو بهم بده وظیفشه اگه برای رسیدم به این خواسته هر کاری لازم باشه رو بهم بگه که انجامش بدم به قول استاد اگه لازم باشه فلان باور در شما ساخته بشه برای رسیدن به فلان خواسته اون خودش بهتون میگه👍👌
✅ دوست دارم مهاجرت کنم و تجربه کنم ولذت ببرم
✅ دوست دارم تمام دندون هامو درست کنم
✅ دوست دارم ماشین مورد علاقه ام رو بخرم
سپاس از استاد عزیزم و خانم سایسته مهربان و دوستان خوبم
سلام استاد عزیز مدت کوتاهیه با شما و نظرات و سایت شما آشنا شدم ولی از همون اولین فایل صوتی که شنیدم فهمیدم باید پیگیر روشها و باورهای شما باشم
پیشتر یعنی از سال 96 یکسال بطور مکرر و مسرانه ویدئو ها و فایل های انگیزشی خارجی زیادی دیدم و شما اولین ایرانی هستین که کاملا باهاتون همسو و موافقم
خوشحالم که همراه با تیم شما هستم و امیدوارم سال 97 سال تحولات شگفت انگیز برام باشه
قربان شما
یونس
یکی از روزها از یکی از دوستانم خواستم که شماره ی تماس یکی از کارمندانش را که ماشین مورد نظر ما را دارد بدهد تا تماس بگیریم و ماشینشان را ببینیم . ایشان ما را راهنمایی کردند که ماشینی که به دنبالش هستید خوب است اما ماشینی که من دارم با کمی تفاوت ( بالاتر ) بهتر از این مدل است . به این مدل هم فکر کنید .
ما هم مدل ماشین ایشان را در اینترنت جستجو کردیم و مشخصاتش را درآوردیم و فیلم ها را دانلود کردیم و دیدیم. حالا گزینه ی ما بالاتر رفته بود . همسرم برای خرید بیرون رفته بودند که با من تماس گرفتندو گفتند ، ماشین دیگری که یک مدل بالاتر از مدل این دوستمان بود را در خیابان دیده اند و در کناری پارک شده است. گفتند که حاضر شوم تا ماشین نرفته ، با هم برویم و آن را ببینیم . من هم حاضر شدم و 10 دقیقه ای به ماشین رسیدیم. هنوز روکش پلاستیکی روی صندلیهاش بود و بوی تازگی می داد. همسرم به داخل یکی از مغازه هایی که نزدیک ماشین بود رفت تا ببیند صاحب ماشین چه کسی است ؟ وقتی بیرون آمد دیدم که سوییچ ماشین در دستش است و گفتند که ” بچه ها ، بیایید تا سوار ماشین شویم “. داشتم از تعجب شاخ درمی آوردم . از ایشان پرسیدم صاحب ماشین چه کسی است ؟ خودش کجاست؟ همسرم خندید و گفت نگران نباش ، دوستم است. کلی خدا را شکر کردم و با خیال راحت ماشینشان را باز کردیم و درونش را دیدیم .و در آخر هم از ایشان تشکر کردیم و راجع به شرایط خرید ماشین راهنمایی خواستیم. ایشان هم شرایط را گفتند و یکی از نمایندگی هایی را که نزدیک 2 ساعت تا شهر محل سکونت ما فاصله داشت را معرفی کردند که از شرایط قبلی ما بهتر بود . این بار ، تصمیم همسرم جدی تر شده بود و هر روز صبح و شب تمام فکر و ذهنش به دنبال ماشین های مختلف بود. وقتی با نمایندگی ای که ایشان معرفی کرده بودند تماس گرفتیم شرایط بهتری را معرفی کردند که دیگر نیاز به وام بانکی نبود . فقط نیاز بود که ما در قرعه کشی خانوادگی برنده شویم .
همسرم مرتب می گفت “بچه ها دعا کنید تا در قرعه کشی برنده شویم ” و مدام تکرار می کرد . من هم برعکس همیشه که در اینجور مواقع دچار استرس می شدم ، خیلی آرام بودم و می خندیدم و از همسرم می خواستم که اینقدر روی این قرعه کشی حساب نکند ، اگر اسممان در نیاید خیلی ناراحت می شود . به او گفتم که ولش کن ، هرچه خدا بخواهد همان می شود. اگر قرار است بخریم پس حتما می خریم و اگر قرار نباشد ، با زور نمی توانیم این کار را بکنیم. همچنان بحث ماشین در خانه ی ما داغ بود و در همین روزها با یک مدل بالاتر، آشنا شدیم که شرایطش مشابه ماشین انتخابی ما بود و همسایه مان دنده ی دستی اش را داشت . بنابراین همسرم هر دو ماشین را همزمان بررسی می کرد و شرایطشان را بالا و پایین می کرد . تا اینجا قیمت ماشین از 60میلیون به 96 میلیون رسیده بود . و اینکه ما این ماشین را داشته باشیم برایمان پذیرفتنی شده بود و خیلی راحت راجع به آن صحبت می کردیم.
موعد قرعه کشی فرا رسید اما …. اسممان در قرعه کشی در نیامد . و تمام بافته های همسرم پنبه شد . و من باز هم برعکس همیشه ، نمی دانم چرا اصلا ناراحت نشدم . با اینکه می دانستم ، با شرایط پیش آمده دیگر قادر به خرید ماشین نیستیم. و تازه به همسرم دلداری دادم که خدا بزرگ است و تکرار کردم که حالا اگر این ماه اسممان در نیامد حتما ماه دیگر در می آید. نگران نباش. این حرفم باعث شد که همسرم خودش را کنترل کند و با خودش گفت که :” آره اگه این ماه نشه ماه دیگه می شه . ولی دیگه شرایط عید فطر رو بر می دارن و ما نمی تونیم با این شرایط ماشین بخریم” . در اینجا من باز هم یک قانون دیگر یادم آمد و آن هم قانون فراوانیست که فرصت بی نهایت است و همیشه موقعیت های خوب برای ما مهیاست. به همین خاطر به همسرم گفتم نگران نباش . این عید تمام شود یک مناسبت دیگر پیش می آید . تقویم پر از مناسبت است و نمایندگی ها از خداشان است که ماشین هایشان را بفروشند . حتی اگر مناسبت نباشد هم چیزی خودشان درست می کنند تا ماشینهایشان را بفروشند . خدا بزرگ است.
همسرم آرام شده بود . همه ی این ها فقط دو سه ساعت طول کشید تا دوباره حالمان خوب شود . و دیگر این موضوع را که با چه شرایطی ماشینمان را بخریم رها کردیم . ولی تصمیم خرید ماشین همچنان پابرجا بود . حالا شرایط طوری شده بود که اگر خودمان هم رهایش کرده بودیم اما ، دوستانمان ول کن نبودند و ماشین های مختلفی را به ما پیشنهاد می دادند و اگر کسی را می دیدند که ماشین مورد نظر ما را می داشت به ما معرفی می کردند تا برویم و آن را ببینیم. چند تا ماشین را دیدیم و اتفاقا صاحبان آنها بسیار انسان های خوش برخورد و مهربانی بودند . من با چشمان خودم می دیدم که جهان هستی برای ما آستین بالازده . در یکی از بازدیدهایی که داشتیم ، ماشینی را دیدیم که باز هم نو نو بود و هنوز برچسب هایش کنده نشده بود ، صاحب ماشین به من گفت که تشریف ببرید داخل ماشین و پشت فرمون بنشینید تا ببینید راحت هستید یا نه ؟ و کلی تعارفمان کرد . وقتی به داخل ماشین رفتم حس خیلی خوبی به من دست داد زیرا ادکلن بسیار خوشبویی را در ماشینش استفاده کرده بود. بعد از تشکر از ایشان و خداحافظی ، رو به همسرم کردم و گفتم : ماشینش چقدر خوشبو و خنک بود . من عاشق ماشین هایی هستم که هم خنک باشند و هم خوشبو . همسرم گفت می دانی نام ادکلنش چه بود ؟ گفتم نه ، اما خیلی دوسش داشتم. همسرم گفت که این همان ادکلنی است که تو خیلی دوست داشتی ( 10 سال پیش من آن را به عنوان هدیه ، برای همسرم خریده بودم و بعد فراموشش کرده بودم ) و اسمش را گفت.
فردای آن روز ، ما به سمت یک ماشین دیگر هدایت شدیم که مدلش بالاتر از آخرین مدل مدنظرمان بود و زن و شوهری را به ما معرفی کردند که صاحب این ماشین بودند و ما برای دیدن ماشین آنها رفتیم. به قدری این زن و شوهر، مهربان و خوش برخورد بودند که دوستی خوبی بین ما شکل گرفت . خودشان ما را با خوشحالی پذیرفتند و از اینکه ما چنین درخواستی از آنها داشتیم بسیار خوشحال بودند و از ما تشکر هم می کردند . در تک تک این لحظات خدا را شکر می کردم و همه ی اینها را نشانه های رسیدن به هدفم می دانستم . این زن و شوهر، شرایط خرید ماشین از نمایندگی تهران را پیشنهاد دادند و گفتند که شرایط نمایندگی های تهران بهتر از نمایندگی های نزدیک این شهر است . ما هم از انها تشکر کردیم و به منزل آمدیم . حس خیلی خوبی داشتیم و دوباره به سراغ اینترنت رفتیم و این بار ، ماشین معرفی شده توسط این زن و شوهر را جستجو کردیم . قیمت شده بود 101 میلیون . وای خدا ، دیگر مطمئن بودم که این همان ماشینی هست که ما باید بخریم . و یادم آمد همان اوائل که بحث خرید ماشین در خانه مطرح شد، دقیقا همین ماشین را توی تلویزیون تبلیغ کردند و چون خیلی با ماشین مدنظرمان (60میلیونی با وام بانکی ) تفاوت قیمت داشت اصلا به آن فکر نکردیم.
فردای آن روزبرای خرید به خیابان رفتیم و وارد مغزه ی لوازم آرایشی شدیم. همسرم برای خودش یک ادکلن خرید و بعد به شوخی خندیدیم و گفتیم ، بیا ادکلن ماشینمان را هم بخریم تا بقیه اش بیاید . چند دقیقه ی بعد دیدم که همسرم دقیقا همان ادکلنی را که من دوست داشتم را نیز برداشت و خرید و من ماندم و کلی تعجب و البته خنده و سپاس.
وقتی به خانه آمدیم به بچه ها گفتم ” بچه ها با خریدن ادکلن ، یکی دیگه از مشکلاتمون حل شد و حالا می تونیم شاسی بلند رو بخریم. آخه توی ادکلنش مونده بودیم. و کلی از این موضوع خندیدیم. ”
در همین روزها و بنا بر شرایطی، یک سری موزیک شاد شاد به دستم رسید . من هم نشستم و یک سری دیگر دانلود کردم و به بقیه گفتم که من دارم آهنگ ها ی شاسی بلند را دانلود می کنم . حالا که ادکلنش را خریدیم ، این هم آهنگهاش . و بازهم خندیدیم. ( هروقت آهنگ ها را گوش می کردم ، خودم را در حال رانندگی با ماشینمان و شنیدن این آهنگ ها تصور می کردم و از احساس خوبی که به من دست می داد لذت می بردم. با آهنگ ها در موقع رانندگی همخوانی می کردم . گاهی وقتها یک محیط دو نفره و گاهی با بچه ها و در حال دست زدن همراه با موزیک ، گاهی تنهایی . خلاصه همه جوره تصورات لذت بخش داشتم )
صفحه ی دوم
سلام استاد خوبم و دوستان هم فرکانسی عزیزم
من توی سال 96 دستاوردهای زیادی بدست آوردم تونستم با تضاد هام روبه رو شدم و راحل اون تضاد ها بهم نشون داده شد و خدا رو هزار مرتبه سپاس گزارم بزرگترین دستاوردم سلامتیم بود که با توجه به قانونی که استاد عباسمنش یادم دادن تو قانون آفرینش تونستم درمان کنم من مشکل روده داشتم که مشکل بسیار سختی بود و هر دکتری رفتم نتیجه ندیدم تا این که درمانده شدم تصمیم گرفتم که از راحل که استاد عباسمنش یاد دادن استفاده کنم فقط اسم الله رو زیر لیوانم نوشتم و همون طور که استاد گفتن طبق قوانینی که امیل کوئه کشف کرده اسم الله روی قطرات آب تاثیر میزاره و قطرات آب به بهترین شکل ممکن در میان ومنم هر وقت آب یا نوشیدنی میخوردم توی لیوان خودم با خودم میگفتم این بهترین نوشیدنی هستش که وارد روده هام میشه و من هر روز سالم و سالم تر میشم با ور کنید یه هفته بعد من کاملا خوب شدم نه دردی نه مشکلی هیچ اثری از مریضیم نمونده بود دوستان خدای ما خیلی قدرتمند من فقط با اسمش تونستم درمان بشم باور کنید که تمام قوانین درستن بعد از این موضوع من بیشتر وبیشتر قوانین رو درک کردم و محصولات استاد را هی بیشتر و بیشتر گوش کردم و هرچیزی بیشتر روی خودم کار میکردم دستاوردهای بیشتری بدست میوردم و سراسر ذوق و اشتیاق بودم باور کنیین به هر چیزی که تمرکز میکردم وحسم خوب بود هر لباسی که تو اینترنت میدیدم و تو شهر ما که شاید خیلی کوچک و کم پیدا میشه فورا پیدا کردم همون رنگ و همون طرح با قیمت خیلی پایین و کلی اتفاقا جالب دیگه فقط کافیه قوانین رو باور کنیم خدارو باور کنیم تک تک حرف های استاد درستن و من دیدم و هروز دارم بیشتر باور میکنم و فقط خدارو سپاس میگم و اشک شوق میریزم برای سال 97 هم بزرگترین خواستم ازدواج با کسی که هر دومون عاشق هم هستیم و مطمن که به این خواستم هم میرسم کم کم داره شرایطش به وجود میاد و هدف های کوچک دیگه در کنار این هدفم که مطمنن به همش میرسم بهترین هارو براتون ارزومندم
سلام پریناز عزیز خیلی خوشحال شدم بابت سلامتی که ساختی
خداروشکرررررر
هرجاهستی سالم باشی
سلام و درود
من از خودم ردپایی ب جا میگذارم از فروردین و تصمیمات و نتابجم:
من امسال حالم واقعا عالی بود خودم رو دوست داشتم..نشستم فایل مصاحبه و اقای عطار روشن رو گوش دادم قبلا اصلا متوجه قانون نبودم ولی الان خداروشکر بحث احساس خوب و قانون رو ب خوبی درک کردم و دارم ازش نتیجه می گیرم.
2.خدایا شکرت ساناز نازنین دیشب بهم گفت نمیخاد ذهنتو بنیشونی..بهش بگی خب اینو باور کن اونو باور نکن نه تو فقط ورودی میدی خیلی ساده ک لذت ببری اون افکار خودشون در ناخوداگاهت میشینند و تغییر میکنه احساس و باورت و نتایجت.
3.خدایا شکرت فایل های گفتگو با استاد چقدررررر بهمکمک کرد چقدر عالی بود الانم دوباره میخام حالمو بهتر کنم تا ب هرگجای سایت هدایت شدم همونو ادامه بدم.
4.خدایا شکرت باشگاهمو رفتم
5.خدایا شکرت امسال استخدام باشگاه شدم
6.خدایا شکرت با دوستم قرار شد سایت ورزشی بزنیم
7.خدایا شکرت که عاشق منی و دارم روی باورهلی ثروتسازم کار میکنم
8.خداجونم ممنونم ک همواره یادم دادی تکرار تکرار تکرار رمز موفقیته تکرااار تکراار 300 بار 600 بار 1 میلیون بار
9.خداجونم مرسی داری تک تک هدایتم میکنیبلد شدم چجوری ذهنمو اروم کنم چجوری کنترل کنم
10وای خدایا شکرت کارهای دانشگاه حل شد خانم براتی نژاد خانم هویدا استاد صدری اقای توکلی حبیبی پله پله پله هدایت شدم ازت ممنونم
11.فایل توحید عملی11 را 60 بار گوش دادم و جالب بود هفته گذشته هم مثل اون عمل کردم جلل الخالق انگار زودتر بهم الهام شده بود و تو دانشگاه فقط میگفتم خدایاااا عاشقتم خدایا تو مثل اقیانوسه اگاهیت ما مثل قطره توی این اقیانوس من ایچی نمیدونم نمیدونم نمیدونم کمکمنکن.⭐🪐
12.خدایا شکرت که عاشقتم الانم ساعت 11.11 هست ث9 فروردین دیروزم تولدم بود و کفش خشکل دلخاهمو واسه خودم خریدم ایوووول تو بی نظیری
کفش اسپرت ورزشی️
13.خداجونم ممنونم که دیروز بارون قشنگی اومد روز تولدم
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته نازنینم
من کلیه فایلهای دانلودی سایت را بارها و بارها گوش دادم ،خوشحال بودم از این نعمتی که خداوند بهم داده استفاده کردم ،تا اینکه امروز از کامنت های عقل کل به این فایل هدایت شدم و تعجب کردم که چرا این فایل را تا به حال ندیده بودم .
حالا میخوام در مورد موضوع این فایل بنویسم ، وقتی دوره عزت نفس را خریدم متعهد شدم ،حتما تمریناتشو انجام بدم دوره که تمام شد ذهنم نجوا میکرد این همه کار کردی حالا چه دستاوردی داری ،کمی حالم گرفته شد فکر کردم دستاوردی نداشتم ،اما برای غلبه بر نجواها شروع به نوشتن یکی یکی دستاوردهای کوچک و بزرگم کردم ،ذهنم خاموش شد، بعد از آن اتفاق هرزمان دوره عزت نفس را کار میکردم همزمان دستاوردها مو آخر دفتر دوره مینوشتم که دیگه ذهنم نجوا نکند ،اما دستاوردها و اتفاقات خوب زندگی ام اینقدر زیاده بود که تصمیم گرفتم، دفتری جدا به این موارد اختصاص بدهم یعنی هر روز اتفاق خوبی که برام می افتاد حتما توی ستاره قطبی آخر شب مینوشتم و بلدتر آنها را توی دفتر اختصاصی دستاوردهای مینوشتم و سرانجام هر ماه بلد تر آنها را علامت گذاری میکردم باز جای دیگه ای یاداشت میکردم خلاصه با این روش دفترها پر کرده ام که مرور آنها حال منو خوب میکنه و همیشه آخر سال باز بلد تر آنها را مینویسم که هر ساله بالای شاید 40یا 50 تا اتفاق باور نکردنی توی زندگی ام رخ داده است که مرور آنها ایمانمو به این مسیر و درستی قانون بیشتر میکند و بهترین سلاح برای غلبه بر نجواهای ذهنم است و این شکلی دفترهای زیادی پر کردم،در این دفترها روند رشدم را میبینم ،رسیدن به خواسته ام برایم باور پذیر تر میشود .و هزاران نتیجه خوبی که میتونم بگیرم
چند تا از اتفاقات این روزها را مینویسم
پیاده روی در جاده زیبا با کوههای برفی
به دست آوردن دوره آموزشی عالی و رایگان و…
از اتفاقات عالی امسالم
خرید دوره دوازده قدم ، دوره افرینش و دوره حل مساله که داشتن همه اینها رویای من بود.
خرید گوشی موبایل
درست کردن دندونهام و…
به نام خدا
با سلام و عرض ادب به آقای عباس منش و دوستان عزیزم..
الان 5 دقیقه هست که دارم به این موضوع فکر میکنم و این تغییر جهت 180 درجه ای من برای خودمم باور نکردنیه که چطور مسیر من در یوتیوب عوض شد در سال 96..
چطور امکان داره من از فایلهای به درد نخور در یوتیوب وارد یه دنیایی شدم که این همه چیزای عجیب وزیبا توش هست..کار به جایی رسید که در عرض 1 ماه درآمدم 3 برابر شد و فرکانس و خواسته من وایمان من اینقدر قوی شد که آقای عباس منش را در آمریکا وادار کرد که به محصولاتش تخفیف بدهد که من بتوانم آنها را تهیه کنم..ممنونم از خدا و از ایشان..وبرای سال 97 یکی از خبرهای خوبی که منتظرش بودم برام رسید که فرمودید آپدیت چهارم روانشناسی ثروت 1 در پروفایلمان قرار گرفت..یه خواسته دیگه برا 97 دارم که در آینده نزدیک وقتی رسیدم شما رو شگفت زده خواهم کرد..ادامه بدید دوستان عزیزم..راه همینه..
با عرض سلام و خسته نباشید.
سال نود وشش فراز و نشیب های زیادی برای من داشت اما طبق قانون که باید به چیزهای خوب توجه کنیم و تمرکزمون رو روی خواسته ها بزاریم الان که فکرشو میکنم اتفاقات خوب و عالی خیلی زیادی در سال 96 برای من اتفاق افتاده که زیاد بهش توجه نمیکردم. از استاد خوب و مهربونم بابت این فایل و مسابقه سپاسگزارم و از خدای خودم ممنونم که منو به این سایت و این خانواده ی عزیز و دوست داشتنی راهنمایی کرد.
اتفاقات خوب سال 96
1-تموم کردن سربازی بعد از بیست و چهار ماه خدمت در تاریخ 1396/10/01
2- مسافرت رفتن همراه خانواده و دوتا از عموام به شیراز و سپیدان و بهشت گمشده و کلی خوش گذروندن و حس خوب داشتن بعد از اون همراه با سه تا از داییام و خانواده به بروجرد و کرمانشاه و خرم اباد و و شهرکرد و یاسوج به مسافرت رفتن
3-بخاط اینکه من دانشگاه نفت درس خوندم و بورسیه شرکت نفت هستم برای استخدام رسمی شدن دعوت به مصاحبه شدم و مصاحبه رو رفتم که هنوز جوابش نیومده و از خداوند منان خواهانم که قبول بشم و یه شغل خوب گیرم بیاد و بتونم کلی به خانواده و نزدیکانم خدمت کنم
4-کلی تجربه کاری کسب کردن در دوران خدمت
5-آشنا شدن با این سایت و استفاده کردن از آموزه های استاد عباس منش
6-خریدن تمام فصل های رویاهایی که رویا نیستند و عمل کردن به تمریناتش
7-افزایش اعتماد به نفس و دید مثبت به خود و تبدیل شدن به شخصیت ارزشمند در جامعه
برنامه ها و اهداف سال نود وهفت
*جذب یک شغل خوب با درامد عالی(ماهی پنج میلیون تومان) در شرکت نفت در سه ماهه ی اول این سال
*جذب یک دختر خوب و با ایمان و خوشگل برای ازدواج و عقد کردن با اون و کلی خوش گذروندن و داشتن رابطه ی عالی
*مسافرت رفتن به دبی چطور و چگونه اش نمیدونم ولی خیلی دوست دارم به دبی برم
*تامین هزینه ی حج مادر بزرگم به مبلغ پنج میلیون تومان طبق قولی که بهش دادم و ایمانی که مادر بزرگم به تواناییهای من داره
*تعمیر و مرمت خونه ی والدینم و خوشگل کردن اون
*مسافرت رفتن همراه خانواده وداییام به شمال کشور در تابستان این سال
*زدن یک سوپر مارکت در روستایی که زندگی میکنم
*مدرس شیمی معروف شدن در شهرمون
*گذاشتن دندان مصنوعی برای مادر عزیزم
سلام خدمت همه دوستان
من علیرضا جعفریان هستم که میخواهم از چند خاطره فوق العاده بزرگ که بهترین لحظات زندگیمو تونست در سال ٩6 رغم بزنه برات بازگو کنم.
من یک هنرمندم در رشته شیر و قهوه ( لاته ارت ) ،که در صنعت کافی شاپ فعالیت دارم.در اولین تجربه مسابقاتم در سال ٩5 تونستم جزء ١٢ نفر برتر مسابقات ملی باشم ولی در سال ٩6 با همان مقدار تلاش از لحاظ فزیکی (شایدم کمتر)ولی با تغییر افکارم و کار کردن روی باورهام به صورت ناخوداگاه که انگار فهمیدم مشکل کار از کجاست تونستم در سه مسابقه معتبر کشوری جزء سه نفر برتر مسابقات باشم.
با این قهرمانیها من به یه شهرت رسیدم که تونستم شاگردای زیادی رو اموزش بدم ک درامدم رو چندین برابر کرد ولی باز احساس خوبی نداشتم چون کار نسبتا پر زحمتی بود همش تو این فکر بودم چجوری میتونم با تایم کمتر پول بیشتری بدست بیارم که ایدهای خوبی به ذهنم رسید و با اعملی کردن اونها باز درامدم چندین برابر شد.
مدت یه ماه هست که دوباره سایت استادو دارم دنبال میکنم (بعد از مدتها) و با تهییه چندین دوره امسالو میخوام پردرامدترین سال زندگیم کنم و برای خودم جالبه با دونستن نصفه و نمیه قوانین من پارسال تونستم به این همه موفقیت برسم و امسال ذوق زدم که با تمرین روی باورهام و یادگیری قوانین قراره چه اتفاقاته بزرگیو رغم بزنم
میتونم به جرعت بگم بهترین اتفاق سال ٩6،
هدایت کردن من به سمت بی نهاییت ثروت توسط خداوند از طریق سایت عباسمنش است
برای تک تکتون ارزوی این رو دارم سال ٩٧ صدهابرابر از همه لحاظ براتون بهتر از سال٩6 باشه .
سلام علیرضا عزیز من کامننتو خوندم بسیار لذت بردم و تحسینت میکنم که ثروتمند ترشدی و معنوی ترین کاره جهان و انجام دادی
و دیدم که تو دوره ۱۲قدم کنار استاد هستی و خیلی خوشحال شدم دمت گرم
سلام به آقای عباس منش بزرگوار و همه همراهان عزیز.
خوشحالم که اینجا هستم، خوشحالم که این فایل رو شنیدم و خوشحالم ک موفق شدم اینجا نظرم رو بنویسم.
در مورد اتفاق های خوب سال 96 .. به اندازه 365 روز باید نوشت ..
365 روز این فرصت رو داشتم که از خواب بیدار شدم (دوباره زنده شدم!) … خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز در هوای پاک نفس کشیدم… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز غذا برای خوردن داشتم… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز آب آشامیدنی برای نوشیدن داشتم… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز فرصت استراحت و بهره بردن از لذت های دنیا رو داشتم… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز در کنار خانواده عزیزم بودم و همگی سلامت هستند…. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز در آرامش، خانه ای برای سکونت داشتم…. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
365 روز در امنیت زندگی کردم…. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
زندگی در شمال ایران، فرصت طبیعت گردی و تنفس در هوای پاک و آرامش به هنگام نگاه کردن به کشاورزان پرتلاش، وصف ناپذیره! … خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
در فروردین ماه تلنگری بر من خورد جهت یادآوری قانون تصاعد .. و در تمام مدت سال، این تصاعد، بارها و بارها تکرار شد. با اتفاقاتی عجیب و بی نظیر، تعداد دوستان جدیدم به صورت کاملا تصاعدی و گروه گروه افزایش یافتند که هرکدامشان بی نظیرند! … خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
در موقعیت های شغلی، پیشنهادهای فوق العاده خوب کاری داشتم .. به نحوی که از سوی کارفرماها جهت همکاری درخواست میشد و می شود و حقوق و مزایایی که همیشه بهتر بوده، به من پیشنهاد شده و می شود…. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
یکی از بهترین اتفاق های عالی در سال 96، آشنایی با کتاب معجزه شکرگزاری بود که با تمام وجود لذت و حال خوب را به من القا کرد… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
بعد از آن و به پیشنهاد یک دوست گرامی، این سعادت را داشتم که با سایت عباس منش آشنا شدم. … خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
درگیری ذهنی من در نگاه عمیق به زندگی، همانند پازلیه که بنظر می رسه کم کم در حال یافتن قطعات و تکمیل آن هستم. … خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
هر فایلی که از این سایت دانلود میکنم (حتی وقتی خیلی کوتاه هست) انقدر درگیر میشم که بارها و بارها باید در موردش فکر کنم تا چلنج های زهنیم رو حل کنم.
“قانون تکامل” از عالی ترینِ این نتایجه که بر اثر اون متوجه شدم بزرگترین اتفاق بد سال 96 برای من ، اصلا بد نبود .. چون اگر رخ نمیداد قطعا قانون تکامل رو اینگونه با پوست و گوشت خودم درک نمیکردم…. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
در تولد 30 سالگیم، متنی نوشتم و در اون درج کردم که باتوجه به تاریخ، خیلی از بزرگان در دهه چهارم زندگیشون (بین 30 تا 40 سالگی) بزرگترین اتفاقات زندگیشون رو رقم زدند، و در تولد 32 سالگیم حس خیلی خوبی در سالی که 33 ساله میشم داشتم (یعنی سال 96 که 33ومین سال زندگی من بود) ، بنظرم تقابل اعداد بی نظیره !!!
هرچقدر خدا رو شکر کنم کمه .. سال 96 از همه جهت بی نظیر بود برام .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
برای سال 97 ..
با تمام وجود دعا میکنم که 365 روز سال 97 سرشار از سلامتی و دلخوشی برای خودم و خانواده و همه دوستان و همه مردم جهان باشه.
برنامه من برای سال 97 تکمیل پازل اصلیه زندگیمه و مطمئنم که این پازل تکمیل میشه .. با تمام وجود حسم خوبه .. حس سَبُکی دارم .. و دلم روشنه .. و مطمئنم که سالی عالی تر خواهد بود و هر آنچه که از سال 96 باقی مونده ، در 97 به بهترین و عالی ترین وجه ممکن، انجام میشه.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
ازتون متشکرم آقای عباس منش عزیز .. این حس تشکر رو به عمیق ترین حالت ممکن بخونید و بپذیرید :)