توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 73 (به ترتیب امتیاز)

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدمجتبی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3207 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان

    موقعی که فایلو گوش کردم با خودم گفتم عجب سوال عالی رو استاد مطرح کردن و همینکه سوالو گفتن ذهنم درگیر شد و دنبال نکات مثبت سال 96 بود و احساس لذت و ارامش بهم دست داد.

    و بنظرمن یک تمرین فوقالعاده محسوب میشه

    توی سوالات قبلی بیشتر به فکر جایزه بودم تا مسابقه ولی الان خوشحالم که یک تمرین عالی رو میخوام انجام بدم

    ایده ی جالبی که به ذهنم رسید تا به سوال مسابقه جواب بدم این بود که از روی دفتر سپاسگذاری سال 96 راحتر میشه نکات مثبت رو یاداور شد.

    و برای اولین نکته باید بگم من توی محل کار یک مدیر داریم یکیشون خیلی گیر میده و ازت کار میکشه ولی اون یکی دیگه به حالت خودت میذارتت و دقیقا امروز که فایلو گوش کردم و میخوام جواب سوال رو بدم اون مدیر اولیه رفته مرخصی و زمان خالی زیاد دارم و میتونم زمانمو روی تمرین بذارم

    ( اینم ی نکته از کمکهای جهان )

    نکات مثبت سال 1396 :

    تقریبا اواسط ماه فروردین بود که

    فایل سه برابر کردن درامد رو گوش کردم

    و دقیقا یک ماه بعد یه کاری برام پیدا شد که درامدمو سه برابر کرد و حالت یک ایده ی ساده بود که به ذهنم رسید

    تا قبل از این کار ی کار دیگه داشتم که درامدش خیلی پایین بود ولی بخاطر وعده وعید هایی که میدادن نمیتونستم بیام بیرون و هم اینکه اصلا کارشو دوس نداشتم و باورهای محدود کننده توش زیاد داشت

    و در راستای اهدافمم نبود تا اینکه دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهارو دیدم و اونجا استاد گفت نباید دستان خدارو بست و فقط به یک مسیر خاص چسبید که مثلا من فقط میتونم از این طریق به خواسته هام برسم و مثال کنکور رو زدن

    منم تصمیم گرفتم همون موقع استعفا بدم و ی چند روزی بیکار بودن تا اون کار خیلی بهتر بذام پیدا شد و به خیلی از اهدفم تونستم برسم و خیلی از دوره های استاد رو تونستم تهیه کنم و لذت ببرم .

    و بخاطر زمان خالی که دارم میتونم بیشتر موقعه ها فایل های استاد رو گوش کنم و به کارمم برسم

    2- بیشتر همکارانم توی کار جدید باورهای محدود کننده داشتن و من چون همیشه فایل گوش میکردم خیلی کنجکاو شده بودن که چی گوش میدم و منم بخاطر باور محدودیت که از شغل توی ذهنم ریشه دار شده بود فایل هارو بهشون نشون نمیدادم

    تا اینکه دوره روانشناسی ثروت رو دیدم و که درباره باور فراوانی استاد توضیح دادن و منم روی خودم کار کردم و تونستم بهتر عمل کنم و حتی نشونه هاشو هم دیدم هر چند وقت ی بار پول پیدا میکنم حتی گوشی موبایل کیف پول و…

    و خوشحال بودم که این باور رو تونستم تو خودم ایجاد کنم

    و بعدشم برای هرکدوم از همکارام که درخواست کرده بودن فایل هارو ریختم

    و دوسه تاشون خیلی باهام هم فرکانس شدن وزمانی که فایل هدرو میدیدن بهم میگفتن چقدر این صحبت ها زیبایه و البته ادم میفهمه که به حقیقت نزدیکه و یکی از دوستام چندتا از فایل های اساتید دیگروهم دیده بود ولی میگفت با اینا بیشتر حال کردم و احساس میکنم منم میتونم ثروتمند بشم

    و بعد از چند وقت یک کسب و کار برای خودش راه انداخت و پیشرفت خوبی داشت

    یکی دیگه از دوستامم که مثل خودم بود و خیلی از خدا دور شده بود با چندتا فایلی که درباره خداوند استاد صحبت میکنن تونست خداخودشو پیدا کنه ومنم حس میکردم خدا بهشت رو داره برام اماده میکنه

    ی فایلی هم یکی از دوستان میکس کرده بود که درباره موضوع فقط روی خداحساب کن و سبک زندگی شخصی خودتو داشته باش استاد صحبت میکنه

    از این میکس دوستمون واقعا لذت بردم و هرروز گوشش میکنم و موقع گوش کردم اشک از چشام جاری میشه و احساس عالی رو دارم همینجا نهایت تشکر رو ازش دارم که منو به خدا نزدیک تر کرد البته خودشم یکی از دستان خدایه برای هدایت ما

    3- فایل ها :

    روزی که جلسه اول قانون افرینش رو گوش کردم و استاد اونجا در مورد فرکان صحبت کرد و گفت اصلا بحث بحث فکر نیست توجه مهم ترین عامله به خودم گفتم پس افکارمون چی میشه و همین سوال برای داداشمم پیش اومد تا چند ماه بهش فکر میکردم که فکر پس چی میشه اینهنه فکرهای مزخرفی که داریم یعنی تاثیری توی اتفاقات زندگی مون نداره

    تا اینکه استاد فایل قانون اصلی کائنات رو روی سایت گذاشتن و من یک سوال مهم رو جوابشو پیدا کردم و خیلی خوشحال شدم

    و از اون روز تقریبا بیشتر اوقات این فایلو گوش میدم و تاثیر عالی رو ازش گرفتم .

    من کلا گوش دادن به فایل ها خیلی برام لذت بخشه و یکی از عالیترینش قدم زدن توی طبیعت و گوش کردن فایل جوریه که وقتی اینکارو انجام میدم هیچ نیاز دیگه ای رو حس نمیکنم و خداروشکر میکنم هر فایل که از استاد گوش میکنم منم در بیشتر مواقع مثل گذشته خود استاد دارم عمل میکن و این برام خیلی جالب و خوشحال کننده ی

    4- ی زمانی خیلی انگشتر دوس داشتم ولی قدرت خریدشو نداشتم و کلا هیچ موقع نخریدم تا اینکه ی روز خاله ی مادرم اومد خونمون که من کلا تو عمرم دو سه بار دیدمش و دیدم واسه داداشم ی انگشتر خوشگل اورده که خوشبختانه داداشم انگشتر دوس نداره و واسه خودم برداشتمش و داشتم باهاش پرواز میکردم و همونجا قدرت کائنات رو درک کردم و ایمانم به قوانین بیشتر شد

    5-سرکارم جوری هست که انعام هم میگیرم

    یکی از تمرینات جلسه اول قانون افرینش نوشتن سناریو نویسی هست که تو این تمرین هر اتفاقی که دوس داری فردا برات بیافته رو خودت شب قبل مینویسی تا زندگی رو خودت کنترل کنی اولین روزی که سناریو نوشتم خیلی جالب بود دقیقا همون چیزایی رو که نوشتم اتفاق افتاد حتی مبلغ انعامی رو که میخواستم بویرم که ی مبلغ بالایی بود ولی من دوس داشتم و ی حسی بهم گفتم اینو بنویس با اینکه میگم مبلغش زیاد بود و دو سه روز پشت سر هم دقیقا همون اندازه رو گرفتم و خیلی باهاش حال کردم و سعی میکنم بیشتر مواقع بنویسمش

    6- ی روز تو محل کار من تنها بودم که از شانس خوب من ی عالمه بار اومد که باید تنهایی خالی میکردم و البته ی مبلغی رو هم به عنوان اضافه کار میگرفتم ولی خداییش بارش زیاد بود و به خودم ندیدم بتونم جابه جاشون کنم ولی خوشبختانه خداوند از طریق یکی از دستاش بهم کمک کرد و ی بار دیگه هم بعدش اومد و چون بار قبلی توی بالابر بود و اونایی که بعد اومدن و عجله داشتن مجبور شدن بهم کمک کنن و بیشتر بار رو خودشون خالی کردن و منم ازشون تشکر کردم و خیلی حال داد ?

    7-ی روز دیگه هم ی بنایی توی محل کارم بود و انجا من کنترات کار رو برداشته بودم و خودم هموشو قرار بود انجام بدم ی دیواری بود مه باید خراب میشد و تمام تلاشمو کردم تا خرابش کنک ولی نتونستم و دیوارش ی جوری بود که میشد حلش داد که کامل بیافته ولی من چون میترسیدم که دیوار زیریش خراب بشه به سختی با تیشه به جونش افتادم ولی واقعا سخت بود

    در عین ناامیدی و امیدواری دوستم رسید و اون جون مطمئن بود که دیوار زیر کار خراب نمیشه دوسه بار دیوار رو حل داد و کلا خراب شد و من احساس فتح اوریت رو داشتم تا اینکه دوستم رفت و من موندم تمه های بزرگ و سنگین دیوار که باید جابجاشون میکردم دیدم اگه بخوان درسته ببرم که نمیتونم اگرم بخوام خوردش کنم که هم زیاد میشه و هم طول میکشه

    و همونجا به خداتوکل کردم و دیدم قبلش که بهم کمک کرده پس الانم میتونم کمکم کنه ی چند لحظه نشستم بعد چند دقیقه صدای شستن ماشین از پشت ساختمون محل کارم اومد رفتم پایین دیدم اون اقایی که میاد زباله های اونجا رو میبره داره ماشینشو میشوره و خیلی خوشحال شدم فقط تنها کاری که میخواست بکنم این بود که ازش درخواست کنم که بیار کارمو انجام بده

    جلسه دوم قانون افرینش استاد در مورد قانون درخواست توضیح میدن و اونجا بود که باید این تمرینو انجام میدادم تا تعهد خودمو تیک میزدم و ایمانمو ثابت میکردم

    با اینکه یکم سختم بود به اون اقا گفتم و اونم قبول کرد و کارمو انجام دادم ?

    8- ی تمرینی توی دوره قانون افرینش هست که باید بعضی از کارارو به خدا بسپاری

    مثلا بگی دنبال کار گشتن با من کار پیدا شدن با خدا

    منم این تمرینو انجام دادم و به خودم و خدا گفتم توی محل کار خوب و عالی کاردن با من تشویق شدن توسط صاحب کار با تو ی چند اینو تو ذهنم مرور میکردم و کارمودرست انجام میدادم ولی تشویقی نگرفتم تا اینکه قانون رهایی رو فایلشو گوش کردم و با خودم فک کردم گفتم شاید به خواستم زیاد چسبیدم بخاطر همینه که بهش نمیرسم و بعد از اون رهاش کردم و گفتم و کارمو درست انجام میدم و مهم نیست تشویق بشم یانه . نه اینکه مهم نباشه اگه تشویق بشم خوشحال میشم اگرم نشدن بازم حالم خوبه

    تا اینکه بعد دوز خیلی مسخره و ساده از نظر بقیه تشویقی گرفتم البته شاید تشویقم از نظر بقیه و شاید خودم ساده بود ولی این قانونو کاملا فهمیدمش ?

    8-ی خواهرزاده دارم 10 سالشه بهش هدف نویسی رو یاد دادم و هرچی رو که میخواسته نوشته و بیشترشون تیک خوردن و نحوه تیک خوردنشون خیلی خیلی جالب بود یکی از اهدافش تبلت لنوو سفید بود که خیلی دوسشتم داشت بعد از چند وقت که از قانون اصرار و درخواست استفاده کرده رفتم توبازار که براش بخرم اولین شبی که رفتم گفتن اصلا این مدل رنگ سفید نداره وفقط مشکیه و اونم به همون مشکی راضی شد

    بعدش ی چندجای دیگه رفتیم هرکدوم ی قیمتی میدادن و نشدبخریم ی روز دیگه رفتیم و واقعا قصد خرید داشتیم به فروشنده گفتم همین اوکیه برام بیارش ی دونهاز اون پشت ویترین داشت که همونو میخواست بده ولی من اکشو میخواستم و رفت از تو انبار بیاره بعد چند دقیقه اومد گفت انبار تعطیله باید برین فردا بیاین منم رفدا دوباره رفتم که بخرم همیکنه گفتم برام بیار فروشنده دودلم کرد و گفت این چون رمش یکه ممکنه هنگ کنه میخوای این گوشی رو بهت بدم باخودم فک کردم و هیچکدومشو نخریدم اون موقع بادوستم رفته بودم بهش گفتم نمیدونم چ نیرویی هست که نمیتونم بخرم هر دفعه میرم نمیشه و رفتم خونه فردا با داداشم اومدم و دوباره رفتیم ی تبلتی بخرم که رمش دو باشه اولین مغازه ای که رفتم گفت رم دو فقط بالا 800 هزار تومن دارم منم نمیخواستم اینقد هزینه کنم و دوباره رفتم پرس و جو بعد چند تا مغازه رفتم تو یک مغازه ای که گفت من ی دونه لنوو سفید رم دو قیمت 600 هزار تومنی داشتم که فروختم اونجا بود که مطمئن شدم همچین تبلتی با این قیمت هست چون تو اینترنت هم که گشته بود اینجوری به چشم نخورده بود

    بعدش از اون فروشگاه رفتیم ی جای دیگه اونجا هم بیشترشون گفتن نداریم و درعین نامیدی و امید ی مغازه ای گفت دارم همونجا خریدمش و قانون مکتوب کردن رو درک کردم .

    9- قدرت کلام :

    ی روز رفتم بیرون واسه خونه کیک بخرم

    صاحب مغازه ترک بود و واقعا لهجه باحالی داشت و من خوشم اومد

    بهش گفتم اقا شما اهل کجا هستین گفت تبریز گفتم خیلی قشنگ صحبت میکنید ادم لذت میبره

    ازم تشکر کرد و دوتا مجانی بهم داد و ی اسکولی نباتم بهم داد

    و من به خودم گفتم ببین ی تعریف ساده چ لذتی رو تو طرف مقابل ایجاد میکنه

    و دفعه ی بعدم که رفتم ی چندتا شکلات بهم داد.

    10-من خونواده ای دارم که پدر و مادرم زیاد رابطه ی خوبی با هم ندارن و تقریبا هرروز باهم دعوا داشتن و ما سعی کردیم بهشون توجه نکنیم و دوراه جهان برای اونها داره یا اینکه احساسشونو خوب میکنن و با ما هم فرکانس بشن یا اینکه از زندگی ما جدا بشن تا اینکه توی یک اتفاق پدرم گم شد و دیگه تا الان ندیدیمش و مادرمم با ما تقریبا هم فرکانس شده و الان زنگی مو ارام تر شده

    این همون اتفاقیه که استاد میگه اولش به ظاهر خیلی اتفاق بدیه و ادم احساسش بد میشه ولی بعدش میبینی کاملا به نفع تو میشه ، خدایا سپاسگذارم ازت

    * ی تمرین عالی که خودم خیلی ازش نتیجه گرفتم و امیدوارم به شما هم کمک کنه برای پیشرفت بیشتر

    به خودتون تعهد بدین واسه هرکاری که میخواین انجام بدین یا ندین

    یکی از مهم ترین موضوعات توی قانون جذب توجه هستش

    من به خودم تعهد دادم هرموقع به چیزهای منفی توجه کردم یا فکر منفی داشتم

    200 تومن میذاریم کنار و میندازم صندوق صدقات یا به کسی میدم

    البته جزء بخشش حساب نمیشه

    امیدوارم زندگی عالی رو داشته باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیدمجتبی حسینی گفته:
      مدت عضویت: 3207 روز

      اهداف سال 97 :

      بزرگترین ارزوی من جهانگردیه و اینکه یک شرکت اژانس مسافرتی داشته باشم و اولین ایده هایب که برای این هدف به ذهنم رسید برم کامپیوتر و زبان یاد بگیرم و مهم ترینش برم توی یک شرکت مسافرتی کار کنم و فوت و فنشو یاد بگیرم البته میخوام برم تو بهترین شرکت کار کنم چون میخوام بهترین و بزرگترین شرکت جهانگردی جهان رو بزنم .

      این شرکت شامل چندین شعبه در سراسر جهان دارای چند هتل چند فروند هواپیما کشتی فروشگاه و مکان های تفریحیه با این کار هر توری که میخوام ببرم همه چیزش با خودم باشه تا سود بیشتری داشته باشم

      ممنون میشم اگر ایده ای برای رسیدن به این هدف دارین برام بنویسین .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    راحله گفته:
    مدت عضویت: 2914 روز

    به نام خدای رحمن و وهاب

    با سلام خدمت امه دوستانم خدمت استاد عزییییزم و همینطور خانم شایسته ی عزیز و خانم فرهادی بزرگوار

    بهترین اتفاق زندگی من در سال 96 افتاد و اون اشنایی با سایت استاد بود. تمام زندگی من یکنواخت و ملو و بی انگیزه بوده . خصوصا تو سالهای اخیر و اتفاقاتی که تو زندگی شخصیم‌افتاد.‌اما وقتی با استاد اشنا شدم به خودم گفتم دیگه وقتشه.‌اگر قرار بود تغییری نباشه اصلا به این مسیر هدایت نمیشدی. اتفاقات خوبی هم‌برام افتاد. ارامشم بیشتر شد. و بیشتر از قبل همه چیزو به خدا میسپرم. به لطف خدا تو نستم ی سفر عالی برم و بسته ثروت 1 که خیلی میخواستمشو به طرز معجزه واری داشته باشم البته که از راه حلال. اما واقعا برام خوشایند بود.تونستم بخشایی از قانون افرینش و تهیه کنم تونستم خط موبایلی که میخواستم و برلحتی بدست بیارم . و تو زمینه کسب و کار ی حرکتی کنم. تونستم روابط زندگیمو بهتر کنترل کنم. و ارامشم بیشتر شد. تونستم به مامانم کمک کنم و اینم عالی بود.‌

    اما در سال 97 که اسمش و گذاشتم سال جهش و ثروت میخوام درامدم و افزایش بدم به لطف الله. مبخوام ورزش کنم و به وزن دلخواهم برسم .‌میخوام اموزش زبانمو شروع کنم که راحتتر به سفر برم?میخوام مستقل بشم و ماشین دلخواهمو بخرم.‌میدونم که میشه چون صاحب گنجم.‌ثروت یک و دارم و مطمئنم که با داشتن و استفاده از اون و کار کردن روباورهام به همه خواسته هام میرسم.

    از خدا میخوام به وقتم برکت بده تا بتونم همه کارهایی که میخوام‌انجام بدم.

    برلتون از خدای مهربان ثروت سعادت سلامتی و عشق را طلب میکنم و امیدوارم سال 97 برای همتون سال رسیدن به خواسته ها باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سمیه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2766 روز

    استاد عزیز،سلام

    اگر تا قبل از بهمن 96 کسی از من میپرسید 96، چه طور بود؟؟

    قطعا پاسخ میدادم بدترین سال زندگیم بود، سالی که سرشار از ضرر مالی، پر از سرزنش و شرمندگی، اونقدر سال بدی را تو شهر کوچک خودم داشتم که از فرط، خجالت به ی شهر دیگه مهاجرت کردم،پاییز 96 رو تو دعوا و قهر و ناامیدی از خدا گذروندم، همش با خدا دعوا میکردم که من با توکل به تو کارم رو شروع کردم ولی حالا تا این حد بدبخت و شرمنده شدم، این بود نتیجه توکل من؟؟؟؟

    ولی غافل از این بودم که این شکست مقدمه ای هست برای اینکه باخدا آشنا و دوست شوم، من شکست خوردم و از شهر خودم فرار کردم، تو غربت و تنهایی که بودم از طریق پسر عمویم که در جریان کار قرار گرفته بود، با استاد عباس منش آشنا شدم، تو همون روزی که سه تا فایل رایگان، چگونه در آمد خود را سه برابر کنیم، به سایت استاد سر زدم و تصمیم گرفتم بسته روانشناسی ثروت 1رو تهیه کنم،فکر کردم قیمت به ریال هستش، زنگ زدم بسته رو با وجود بی پولی شدید تهیه کنم،فهمیدم که قیمت بسته به ریال هستش و خرما بر نخیل و دست ما کوتاه.

    خیلی اتفاقی،کسی که اصلا نمیشناختمش بسته روانشناسی ثروت 3 رو برام فرستاد، از خوشحالی بال در آوردم ولی یادم افتاد که استاد گفته، تا بهای محصول رو پرداخت نکردین، حق استفاده از محصول رو ندارین.

    ی ایمیل به گروه استاد زدم با این عنوان شرح یک دزدی و در اون نوشتم که

    چند سال پیش کسی ازمن پرسید اگر کسی از عزیزانت در حال مرگ باشد و تنها دعوای درد او، دست کسی است که بهای بسیار بالایی که خارج از توان توست، برای آن میطلبد، چه میکنی؟؟

    آیا حاضر به دزدی میشوی؟

    بیدریغ پاسخ دادم که بله،قطعا آن را میدزدم چون جان عزیزترین کسم از همه چیز مهم تر است،

    حالا استاد عزیز شرایط کنونی من مشابه داستانی است که تعریف کردم، بسته روانشناسی ثروت 3دوای درد من است، خواهش میکنم اجازه بدهید از این محصول استفاده کنم، در اولین فرصت هزینه محصول را پرداخت خواهم کرد…

    در کمال نا امیدی جواب برای من منفی بود، ولی اشکال نداشت هزاران راه دیگر برای رسیدن به آن وحود دارد.

    بگذریم، الان میگویم 96 جزو بهترین سالهای زندگی من بود، من در سال 96 زمین خوردم ولی یاد گرفتم به خدا توکل کنم و با سرعت برخیزم و به سوی پیشرفت بتازم.در در همین سال با استاد عزیز،آشنا شدم، در همین سال به شهر دیگری مهاجرت کردم و خودم را قید وابستگی ها نجات دادم، دیگر فکر نمیکنم که در غربت هستم، فکر میکنم خدا مرا به گوشه ای خلوت دعوت کرده تا بیشتر و راحتتر با هم باشیم دور از هیاهوی دیگران…

    حالا من و خدای من باهم هستیم و تمام لحظه های زیبای 96 را باهم مرور میکنیم، و جز زیبایی و سلامتی و عشق، چیز دیگری نمیبینم.

    و میخواهم سال 97 با خدا صمیمی تر باشم، انقدر که دو روح در یک بدن باشیم، میخواهم دستم را روی زانوهای خدا بگذارم و چنان برخیزم، چنان ثروتی خلق کنم، که خلق انگشت به دهان بمانند….

    میخواهم هم خودم در نهایت سلامتی و فراوانی و عزت نفس زندگی کنم، هم دست اطرافیانم را بگیرم و آنها را نزد خدای درونشان ببرم وبا او آشتی شان بدهم، تا آنها هم دوستی با خدا را تجربه کنند، صدای خدا را بشونند، به شانه های خدا تکیه کنند،به حرف هایش اعتماد کنند، آنها هم با خدایشان بکی شوند

    آرزوی، دوستی با خدا، موفقیت، سلامتی، عشق و هر آنچه که بودن با خدا ارمغان است، برای همه دارم

    سمیه احمدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    پردیس پردیس گفته:
    مدت عضویت: 3632 روز

    به امید خدای بزرگ و مهربونم – از الان که از سیزده بدر برگشتیم من پروژه ی داستان خوانیمو کلید میزنم :)))) منظورم اینه که میخوام توی 4 روز این 900 دیدگاهی ( ماشالا همه حضور پر شور داشتناااااا ) که اومده روی سایت برای این مسابقه رو بخونم و ببینم دستای گلای این خانواده توی سال 96 چیکارا کردن و خدا رو چقدر باور کردن و میخوام به همتووووون 5 ستاره کاملو بدم خخخخخخ و اینکه خوندن نظرات شما هم میتونه باور پذیری منو نسبت به ادامه روند کار کردن روی باورها قدرتمندتر بکنه پس برییییییییییییییم که داشته باشیم از صفحه ی 1 بخونیم نظرات دسته گلا رو :))))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    رضا مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2709 روز

    خواسته هایم در سال 97

    1٫ حداقل سه برابر کردن درامدم طبق گفته های استاد

    2٫ تمرکز برای یک مدت حداقل سه ماهه بر روی روابطم با خانواده، دوستان و مردمان دیگر

    3٫ یافتن گزینه مناسب برای ازدواج

    4٫ انجام تمرینات شنا و کوهنوردی که خیلی علاقمند شان هستم

    5٫ گوش دادن بصورت همیشگی به سخنان استاد عباس منش

    6٫ پس انداز پول برای تهیه یکی از بسته های روانشناسی ثروت

    7٫ پیشرفت در مدیریت و رهبری تیم کاری ام در بیزنیس شخصی ام

    8٫ سفر به یکی از کشور های خارجی در پایان سال 2018

    9٫ ایجاد ارتباط شخصی با استاد عباس منش و خواستن از ایشان تا مینتور من باشند

    10٫ انجام تمرینات روزمره برای شادی و سلامت بودن

    11٫ تمرکز بر خواسته هایم و داشته هایم و لذت بردن از لحظه لحظه زندگی ام. وقتیکه به زندگی گذشته ام فکر میکنم خیلی واضح می بینم که من همیشه در آینده زندگی کرده ام و هیچ وقتی بر روی حال و داشته هایم و نعمت های که به من عطا شده تمرکز نکرده ام. اما با شنیدن حداقل 10 بار ویدیوی دوره عملی دستیابی به رویا ها قسمت 1 اکنون میتوانم بر لحظات حالم تمرکز کنم و از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم. گر چند تمرین سختی است اما من باور دارم این کار را به یک عادت برای خودم تبدیل میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مهشید عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2702 روز

    خوب من در سال 96 در یک مکانی با شخصی اشنا شدم که حس عشق خیلی قشنگی بهم داد و اینو هدیه خدا میدونم … من خودم رو ادم توانمند و بااستعدادی میدونم برای همین در سن سی سالگی استارت درس خوندن زدم بذای کنکور مجدد البته کارشناسی دارم از بهترین دانشگاه ایران…. ولی میخوام به رویا و هدفم.برسم….. استارت خیلی خوبی داشتم و توی این مدت از اینکه انقدر تونستم با انگیزه و با پشتکار باشم و علیرغم اتفاقات مختلف ولی جا نزدم و همچنان داذم ادامه میدم…..خدارو هزاران بار شکر میکککککککنم….اینکار از نظر خیلیا کار سختی بود ولی من برام مهم اینه کم نیارم و خوب درس بخونم که خدا سنگ تموم برام گذاشته… در سال 96 به خاطر مسله ای که نعمت محض بود در پس سختیش یهویی به خودم اومدم. و گفتم مهشید اون خواسته ای که تو دلت داری با گریه بخ دست نمیاد پاشو بخند خوشحال شو و برای داشتنش از ته دلت از خدا سپاسگزاری کن…. اینکارو کردم نمازمم شروع کردم و از خدا سپاسگزاری کردم برا اون چیزایی که الان دارم و ارزوهایی که ته دلم بود و میخوام که داشته باشم و شک ندارم بهم دادتشون که میتونم به خاطرشون سپاسگزاری کنم….. اینجوری یکی از این روزا با فایلای شما بعد از نماز صبحم اشنا شدم….و این اتفاقا صبح روز سال تحویل اتفاق افتاد…… مطمئنم در سال 97 دندانپزشکی قبول میشم و توان مالیم انقدر خوب میشه تمام فایلایی که از اینجا دلم میخواد رو تهیه کنم و تو حوزه عاطفی هم به عشق الهیم که اسمشم اتفاقا به خدا میگم چون اون اگر خداست میتونه عشق منو با همه خیر و خوشبختی بهم بدتش…..و اینکه تو سال 97 پر باشه برام تغییرات مالی و عاطفی خوب و قشنگ….خدایا بازم شکررررررت….راستی تو زمستون مشکوک به ام اس بودم و تو اون فرصتی که جواب رو بگیرم همش به خدا مسگفتم اینکه روزای پیش بدون دغدعه بیماری چشمامو باز میکردم اصلااااا اتفاقی نبود و هر روز معجزست که چشمامونو باز میکنیم و نفس میکشیم…… و وقتی جواب سالم بود با همهم وجودم خداروشکر کرررردم ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فرح ساسانژاد گفته:
    مدت عضویت: 2782 روز

    اره استادعزیزم بخوام بنویسم یک رمان میشه نوشته هام من بااستفاده ازعبارت تاکیدی تونستم یه دزدکه سره پسرم کلاه گذاشته بودوپسرمن بجاش تواگاهی گرفتارشده بودوهرروزشکنجه میشدکه کاری که نکرده رواعتراف کنه تونستم اون دزدو به سمت خودم بکشم وباعجیبترین اتفاق اونودستگیرکنیموپسرموازادکنم خودم باورم نمیشدبخدا من یه شماره پلاک ناقص ازش داشتمووقیافی اون روفقط از دورتو دوبین دیده بودم خیلی دنبالش بودیم ولی انگارمیخاستیم سوزن توانبارکاه پیداکنیم به روزتو پمپ گاز واساده بودم توصف که گاز بزنم بعدازنیم ساعت یهوچشمم به اینه بغم افتاد یک لخظه دیدم همون اقایی که دنبالش میگردم وباهمون مشخصات وهمون ماشین خداشاهده سپربه سپرماشینم میومده پشت سرم بوووود اصلاباورکردنی نبودیعنی تا درست شناسایی شدودستگیرش کردن مامورااا من تو اسمونها بودم نمیتونستم باورکنم چطوری اخه چطوری این شهربه این بزرگی اینجاومن بتونم اینطوری بی گناهی جگرگوشموثابت کنم توسال 96وپس از اشنایی بااین سایت چهار تا معجزی بزرگ دیدم کوچیکاااش که خیلی بیشمارن یکی اینکه اط اون شغلم که تواژانس بودم اومدم بیرون که یکی از ارزوهام بود الان سرویس مدرسه هستم خداروشکرخیلی خیلی بهترشده کارم دوم همین ثابت کردن بیگناهی پسرم سوم یه همسایه خیلی خیلی شلوغ داشتیم که واقعا اذیت بودیم از سروصداشون وامدورفتشووون اونم باامواج مثبت واز خدا خواستن خداروشکرجابجا شدن ورفتن یه جای دیگه الان یه همسایه اروم وبی سروصدا داریم چون دخترم داره برا کنکوردرس میخونه به این ارامش خیلی اختیاج داشت الان خداروشکرفراهم شده براش ودیگری همینکه خونه خریدم درستکه یکم بدهکارشدم وکوچیکه ولی همینم که تونستم بخرم خودش واقعا معجزی بزرگی هست خلاصه که سرتون رو بدرد اوردم نوشتی زیاد دارم به امیدخدا توفرصتهای دیگه مینویسم از خدابزرگ وبی همتا بخاطره اینهمه احساس خوب وخانوادگی بزرگی مثله شماهااا عزیزانم سپاسگذارم براتون آرزوی بهترینهارو دارم دوستان خوبم وشما استادعزیزم به امیدموفقیتهای بیشترهمگی شماروبه خداوندیکتامیسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سجاد شیردل هاور گفته:
    مدت عضویت: 2717 روز

    سلام و خدا قوت خدمت شما آقای عباس منش عزیز بابت تمامی زحماتی که میکشید.تشکر از شما

    خدارو بی نهایت شکر بابت تمامی اتفاق هایی که در زندگی ما فتاده- مطمئنم همه ی ما اتفاق هایی در زندگیمون تجربه کردیم که شاید در همون ابتدا برامون خوشایند نبوده اما بعد ها متوجه حکمت خدا میشیم و میبینیم که اون اتفاق چقدر به نفعمون بوده و خدا رو شکر میکنیم.همه ی ما باید به خدا علاوه بر اعتقادی که داریم،اعتماد هم داشته باشیم.برای رسیدن به خواسته هامون فقط باید به خدا اعتماد داشته باشیم و باید تلاش کنیم تا خودمون رو روی این قسمت قوی کنیم .

    در سال 96بود که به لطف خدا با ابعاد جدیدی از قوانین دنیا آشنا شدم که به نظر میاد یکی از زیبا توین و قوی ترین قوانین دنیاست،قانون اعتماد به خدا،ومعجزه سپاس گزاری و ….. و در سال 96 بود که هدف های خودمو مشخص کردم و شروع کردم به ساخت باورهایم و تلاش برای رسیدن به اهدافم-و احساس میکردم که وارد مدار جدیدی شدم،با افراد جدید آشنا شدم که از جمله ی اون افراد،شما استاد عباس منش عزیز بودید من خیلی چیز ها رو از طریق شما یاد گرفتم و باید خیلی چیز های دیگه رو هم یاد بگیرم .اتفاق های خیلی خوبی برام افتاد که منو به خواسته هام نزدیک تر میکرد-دوستان مطمئنم همه ی ما که الان توی این اجتماع هستیم هممون به نوعی اهدافی مشابه به هم داشتیم که اینجا هستیم و شکر خدا اهدافی که هر کدوم از ما داریم به نوعی دنیا رو جای بهتری برای زندگی خودمون و دیگران میکنه -همه ی ما ها در یک راه مشترک هستیم و مطمئنم هر کسی که توی دنیا این اهداف رو داشته باشه به این راه خود به خود هدایت و جذب میشه همین طور که برای خودمون اتفاق افتاده.خدا رو بی نهایت شکر که مسیر خوبی رو برای خودمون انتخاب کردیم و با اعتماد به خداست که همه ی چیز های دیگه برامون انجام میشه ،هر چیزی رو که نیاز داشته باشیم.

    توی سال 97 تلاش میکنم و به لطف خدا بیشتر و بهتر این قوانین رومیشناسم و به کار میبرم و همچنین به موفقیت هایی مالی که دوست دارم میرسم و وارد مدار جدید و بزرگ تری از موفقت ها میشم واینکه حتما حتما زندگی ارزش بهتر زندگی کردن رو داره.بهترین ها رو برای تک تک شما همراهان عزیز میخوام و به امید موفقیت ها ی تک تکمون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 2776 روز

    سلام خدای مهربونم چند وقتیه به صراط المستقیم هدایتم کردی راه کسانی که به آنها بی نهایت نعمت داده ای و نه راه گمراهان

    واین راه و این مسیر آشناانگار ریشه در جانم دارد انگار بدیهی ترین مسیری است که تا به حال در آن قدم گذاشته ام

    پس

    به توکل نام اعظمت آغاز میکنم نوشتن را یاریم کن تا با نوشتن نعمت های فراوانی که به من ارزانی داشته ای قدر دانت باشم و بهانه ای باشد برای تشکر از استاد عشق،عباس منش مهربان

    بخش اول سوال:

    ?سه ماه آخر سال 96 با این سایت و استاد عباس منش آشنا شدم دقیقن شبی که همه چیز عالی بود و من صدای شمارو شنیدم استاد ،درباره خدا حرف زدین و من فقط اشک ریختم گفتم خدا هدایتم کن …زندگیم بهم ریخت همه چیز کن فیکون شد و من فایل های شمارو حذف کردم استاد و نمیدونستم این شروع طوفانی چنین آرامشی به قلبم میاره و شما دستی شدی که من الان اینجای زندگی هستم

    ?من خودمو پیدا کردم دختر زیبا ،مهربون، دوست داشتنی که عاشقشم …دختری آرام و صادق و وفادار و باهوش وای استاد ممنونم بخاطر اینکه منو به خودم نشون دادین الان میدونم عشق به خودم یعنی سپاسگذاری از خداوند

    ?من سال 96 هدفم پیدا کردم همه دستی شدن از دستان خداوند الان میدونم چی میخوام کتابای مربوط به کارشناسی ارشدم خود به خود جور شد و خریدمشون

    ?سال 96 یه گوشی خوشگل خریدم این اولین گوشی من …باورتون میشه فقط یه گوشه دفترم نوشتم من این گوشی میخام درصورتی که نه پولش داشتم و نه هیچی الکی نیست که خدا قسم خورده به قلم

    ?من عاشقم، بهترین رابطه عاشقانه دارم تازه الان میفهمم

    دوستان عقل کلم ممنونم بخاطر راهنمایی هاتون خانوم مرجان شاد ممنونم و استاد عزیز ممنونم بخاطر فایل رایگان اصل اساسی رابطه عاشقانه

    ?سال96 و اوایل 97 من 5 تا از کتابای استاد خریدم با فایل تسلط ذهن بر جسم…استادممنونم که خدارو بهم نشون دادی من به همون خدا گفتم و اونم واسم خرید….من با درآمد 0 تومان هر چی بخوام بدست میارم

    ?من نمازم سر وقت میخونم و خداوند کنار خودم حس میکنم رابطم باهمه عالی شده و فقط به خدا وابسته ام آرامش دارم و شادم فراوانی تو جهان باور کردم و بابتش سپاسگذارم من به هر اونچه میخام میرسم و واسم موندگاره چون همه چیز باوره و من باورش دارم…

    ?بزرگترین دستاورد سال 96 :استاد گفتی سبک زندگی شخصی برای خودتون داشته باشید همش فکر میکردم خب یعنی چی و الان فهمیدم سبک زندگی شخصی من این که فقط کافیه بخوام و هر چیزی که بخوام به راحت ترین شیوه ممکن به دستم میرسه و خیالم راحت باش همه چیز آسون و راحته

    و اما بخش دوم سوال:

    ?ارشد ایمنی شناسی با رتبه یک رقمی قبول میشم

    ?از خداخواستم همونطور که به سلیمان ثروتی داد که به کسی نداده به من رابطه عاشقانه و عشقی بده که تا به حال به هیچکس نداده…و ازدواج کنم با شخصی که جفت روحی من و هم فرکانسیم و خدا در رابطه ماست و به ما آرامش میده

    ?میخوام با خودم و خدای درونم در هماهنگی کامل باشم تمام قوانین خداوند بشناسم و ازقوانین هر لحظه تو زندگیم استفاده کنم

    ?میخوام شغل مناسب که مد نظرم پیدا کنم شغلی که وقت کمی ازم بگیره و من پایبند به مکان خاصی نکنه و به استقلال مالی برسم

    ?از خدا میخوام دوره عشق و مودت در روابط استاد عباس منش واسم تهیه کنن

    ?کادو به پدرم یه ماشین هدیه بدم و به مادرم یه خونه با تمام امکانات برای خواهرم اسب بخرم و به برادرم سرمایه اولیه که لازم دارهبدم ?

    ?خدایا ممنونم نوشتی برای من و تمام دوستانم هر آنچه به ما عطا کردی

    استاد خیلی چیزهای بیشتری میخاهم و چیزهای بیشتری بدست آوردم سپاسگذارم که دستی از دستان خدا شده ای و به من یاد دادی بدست می آورم هر آنچه که میخواهم….

    دوستان از خدا خیلی بخواید کم خواستن از خدا یعنی شرک ….امیدوارم هممون خیلی از خدا بخواهیم چون خدا بهمون میده هر اونچه بخوایم…???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرزو گفته:
      مدت عضویت: 2776 روز

      سلام الان تقریبا یه سال ازین نوشته گذشته و الان که خوندمش یه حس خاص بهم دست داد جالب بود واسم و تغییر مدارم حس کردم

      خب ارشد ایمنی شناسی رتبم 100 شد و خداراشکر قبول نشدم چون بعد مدتی متوجه شدم که من به این رشته علاقه ای ندارم و حسم بد میشد باهاش

      ولی با یه کوچولو درس خوندن بهم ثابت شد حتی کنکور هم طبق فرکانس ها و باورهای ما و من رتبه ای که گرفتم رتبه باورهام بود فقط

      یکی دیگه از موفقیت هام خرید دوره عزت نفس استاد عباس منش و جلسه 9 قانون آفرینش

      از لحاظ مالی واقعا پیشرفت کردم و باورهام خوب جواب میده و همه چیز باوره اصلا از جایی که فکرش نمیکنم خدا بهم پول میده و هر چی بخوام فراهمه واسم

      وای عاشق هنر هستم و هر روز بیشتر دارم به سمت هنرو کارای هنری هدایت میشم من ویژگی خوبی که درون خودم پیداکردم این که استعداد و ذوق هنری زیادی دارم و خود به خود خیلی چیزا بلدم بدون آموزش دیدن و حتی چیزایی که بقیه واسش میرن کلاس من با دیدن یه عکس سریع انجامش میدم

      خداراشکر

      من قبلا فکر میکردم اصلا هنری ندارم?

      یکی از نتاااایج عالی و فوووووق العاده من تو سال 96 عمل لازک چشمام بودش که بابتش خدارو هزاران مرتبه شاکرم بدون اینکه 1 ریال پول از خودم باشه خدا همه هزینه هارو داد و به خوبی عمل کردم و الان چشمام عاااالیه و بهتر از روز اولش شده

      یه عالمه لباسای خوجمل خریدم امسال

      مسافرت رفتم و خیلی خوش گذشت و یه جایی حسی بهم دست داد که ناب ترین و قشنگ ترین حس تو زندگیم و به یاد موندنی

      سلامتی که بزرگترین نعمت و امسال به طور کامل خداراشکر سالمم

      یه معجزه خوجمل از طرف خداجونم و اینکه دوتا از فامیلامون که بچه دار نمیشدن خداراشکرررر بچه دارن و خیلی خوشحال شدم واسشون و کلی خبرای خوووب دیگه هم بهم رسیده

      امسال زمستون قشنگی بود با کلی برف و بارون و فراوانی آب و قدرت خدا با تمام وجود حس کردم چون قبلش میگفتن اینجا دیگه خشک میشه و باید تخلیش کنیم و جالبش اینجاس که فقط محل زندگی ما این همه برف اومده و چند کیلومتر اون ور تر حتی بارونم نمیبارید

      خداراشکر بخاطر قوانین ثابتش

      و کلی نتایج عالی دیگه و قشنگ ترینش عشقی که خدا به قلبم داده و فردی که دستی از خداوند تا خدا محبتش بهم بده و لحظات زیبا و دوست داشتنی نابمون کنار همدیگه و مادری خوبشون که خیلی دوستم دارن

      و رابطه عالی بامادر پدرو خواهر برادرعزیزم که خیلی دوسشون دارم

      و آرامش و رابطم باخدا و ایمانم و اینکه دیگه نمیترسم و خداحس میکنم هر لحظه

      خدایاااااااا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        آرزو گفته:
        مدت عضویت: 2776 روز

        قربونت برم که اینقدر نتایج عالی گرفتی آفرین مطمئنم بهتر و بهتر میشی هر روز

        1با حساسیت بیشتر ورودی هات کنترل کن

        2همه چیز ساده است پس ساده بگیر

        3همین که سالمی اون سیم برق که لخت شده وآتیش گرفت سریع دیدین و درست کردین و خدا کمکتون کرد همین نتیجه است چون سالمی الان

        4عشقی که دریافت میکنی قشنگ ترین نتیجه است

        5احساس خوبت

        7اینکه مهربون تر شدی و زیباتر و باهوش تر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    مریم خانم گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    به نام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد و دست اندرکاران عزیز و دوستانی که در فرکانس خواندن این مطلب و نظرم قرار میگیرن و آگاهی هایی رو به این واسطه دریافت میکنن که بابتش از خدای بزرگ سپاسگزارم .???

    در جواب به سوال اول از خواسته ی مهم کسب رتبه تک رقمی ارشد در زمان اندک دو ماه در یک رشته ی متفاوت با رشته ی مقطع لیسانس و راه های رسیدن بهش ک بصورت رگباری برایم باز شد بطور خلاصه میگم ..?

    نه جزوه ای و نه منبعی و نه آشنایی در شهر کوچک خودم .. با یک سرچ ساده در اینترنت و مطالعه جزوات اینترنتی و دوتا کتاب از کتابخونه شروع شد و تا انجا پیش رفت که کاملترین بسته آموزشی کنکوری یکی از موسسات رو از طریق نمایندگیش که به تازگی در شهرمان توسط شخصی که دقیقا رتبه برتر و فوق لیسانس همون رشته مدنظر بود (که میتونست یه رشته دیگه باشه) جذب کردم در حالی که روحمم از وجود اون شخص و نمایندگیش در شهرمون خبر نداشت و همون روزایی که تصمیم جدی شد و شروع به اقدام کردم ( اقدامم شروع مطالعه جزوات اینترنتی ناقص با لپتاپ نیمه سالمم بود یعنی تنها چیزایی ک داشتم و تنها کاری ک میتونستم برای شروع انجام بدم ) ، اتفاقی اگهی نمایندگیشو پشت شیشه یه مغازه تو پاساژ دیدم در حالیکه تو همون سرچ ساده اینترنتی بسته ی اموزشیشو و هزینه شو دیده بودم ولی نمایندگیش تو شهرمونو ندیدم که بتونم اقساطی پرداخت کنم ، و به محض پیدا شدن نمایندگی و تماس با شخص مسئول جزوات و خلاصه های کنکوری خودش بدون هیچ چشمداشتی در اختیارم قرار گرفت تا حتی زمان رسیدن بسته بیکار نباشم ( هرچند این محدودیت اون موقع ذهن من بود ک فکر میکردم حتما با بسته موفق میشم وگرنه همون جزوات و کمکای بعدی اون شخص تاثیر گذار تر بود به این صورت ک حتی اموزش یکی از دروس رو خودش بر عهده گرفت و با وجودی ک اون موقع اینجا نبود خودشو رسوند همونطور ک گفتم چون زمان کم بود اتفاقات مثبت هم بصورت رگباری بودن ) و از اونجایی که تمرکز من روی کسب رتبه برتر بود تا دانشگاه و موانع ذهنی هم تو اون شرایط کم نبود (از جمله دروس کاملا متفاوت و نااشنا و زمان کم و تجربه ناخوشایند تحصیلی در مقطع قبلی ) ولی همچنان از همین مدل امداد های غیبی برایم میرسید مثل جذب کتاب راز قانون جذب و قبولی در کنکور که متعلق به همون موسسه بود ولی تو بسته شون نبود و صرفا با سوال من در موردش از شخص مسئول نمایندگی به عنوان هدیه و سورپرایز در بسته قرار گرفت و من در اون کتاب خواندم ک حتی قوانین کشور میتونن برای رسیدن شما به خواسته هاتون تغییر کنن فقط کافیه باور کنین و نتیجه ی باور من اعمال قانون سهمیه جانبازان زیر 25% بود ک تا حالا لحاظ نشده بود و دقیقا یک هفته قبل کنکور اعمال شد و اونجا بود ک من با تک تک سلولام درک کردم واقعا هیچ محدودیتی وجود نداره .. و هرآنچه هست در ذهن ماست ! و به قول استاد اگه شما 1 قدم با ایمان به طرف خواسته ات برداری خواسته خودش 99 قدم به سمتت برمیداره ! و اصلا اسم استاد رو هم در منابع اون کتاب به عنوان نویسنده ی کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم دیدم و دنبالشو گرفتم تا به خانواده عباسمنش پیوستم و از این بابت بی نهایت خدارو سپاسگزارم .

    ناگفته نماند که در تمام مدت تلاش فیزیکی به مراقبه و تجسم و تصویر سازی و تفکر مثبت ( عمل به اندک اطلاعاتی که از قانون جذب داشتم ) میپرداختم که در نهایت همه ی اینها منجر به کسب رتبه تک رقمی در سهمیه و مجاز به انتخاب دانشگاه شد ولی منجر به قبولی نشد چرا که موفق به کسب حدنصاب سهمیه نشدم که بعد متوجه شدم چون تمرکزم و میزان باورم فقط به اندازه کسب رتبه تک رقمی بوده و همونم جذب کردم و نه قبولی دانشگاه و این به من فهموند ک چقدر کاینات دقیق عمل میکنه و همش میگفتم کاینات داری با من شوخی میکنی ??? چرا که من در تجسماتم رتبه تک رقمی و خوشحالی شو میتونستم تجسم کنم ولی ذهنم موفق به باور قبولی در دانشگاه مدنظرم و تجسم آن نمیشد ! ولی دیدن دستای خداوند و معجزاتش برام کافی بود تا برای سال بعد دقیق تر درخواست بدم ! در این یکسالی که با قانون جذب آشنا شدم جذبای ریز و درشت زیادی دیگه ای داشتم که بنظر خودم در راس همه ش قوی شدن ارتباط با منبع بوده که منجر به ارامشی وصف ناشدنی در من شد و همچنین سلامتی و زیبایی بیشتر و تصحیح یا حذف روابطی که منجر به ارامشم نمیشدن و جذب روابط عالی با افراد عالی تر در نزدیکی خودم ک چون من تو فرکانسشون نبودم نمیشناختمشون با اینکه خیلی خیلی نزدیکم بودن ! جذب پول های بلوکه شده ای ک حقم بوده به نوعی و نمیدونستم یا فراموش کرده بودم و هدایا و گل و حتی بسته های رایگان اینترنتی و باز شدن مسیر های جدید برای سهل کردن رسیدن به خواسته ی ادامه تحصیلم ، جذب خوشحالی از باردار شدن خواهر بعد از مدتها ، جذب خوشحالی از استخدام رسمی برادر اونم بعد کلی وقت و توفیق شکرگزاری برای همه و همه ش که به قول دعای عرفه امام حسین یا دعای صحیفه سجادیه خود این معرفت سپاسگزاری از خدا و توفیق شکرگزاری داشتن نعمتیه که شکر مجدد رو دنبال خودش داره و اون بزرگواران هم به این نکته واقف بودن که شکرگزاری همه چیزه و دقیقا کلید همون اتفاقات رگباری مثبت بنظر خودم شکرگزاری بود که پی در پی مثل یک فیدبک مثبت منجر به زنجیره اتفاقات مثبت بعدی میشد پس عالیه که هر لحظه چیزی برای شکرگزاری پیدا کنیم تا کیفیت زندگی مون رو به این ترتیب بالا ببریم و خودم همیشه میگم ک زندگی قبل و بعد آشناییم با قوانین و همچنین شیوه و نگاه ابراهیم گونه ی استاد عباسمنش مثل تفاوت پراید و پورشه س ? مخصوصا اونجا ک بقول اسکاول شین طرح الهی زندگی تون نمایان میشه و خدا بهت میفهمونه ک میخواد حتی خیلی بیشتر از اینها داشته باشی از همه لحاظی و به نوعی به ظرف وجودیت می افزاید و اونقدر قدرت اینو داره که هرچی رو میخوای و هرچی که نمیدونی که میخوای رو بهت بده ک تا قبلش تو خوابتم هم نمیگنجیده چون تو فاز یا همون فرکانسش نبودی و همه و همه ش با تغییر نگاه و باورات و توجه به نکات مثبت چه کوچیک و چه بزرگ و شکر گزاریش که منجر به حال خوب و باز اون منجر به شکرگزاری بیشتر و حاصلش حال خوب تر و همینطور تا بالاترین مقام بهشت راضیه مرضیه که هم خدا از تو راضیه و هم تو از خدا راضی ایی پیش میره و بهشت رو تو همین دنیا برات میسازه ..که بی نهایت بابتش سپاسگزارم !

    و در جواب به سوال دوم باید بگم مثل اون داستان تمثیلی که هر مخلوقی از خدا چیزی خواست بهش داده شد ولی کرمای شبتاب که از خدا خودشو خواستن و خدا از نور خودش بهشون داد ،برای خودم و همه از خداوند فقط و فقط خودشو طلب کنم چرا که در سایه ی رابطه قوی با منبع به هرچیزی میتوان رسید و با آن زندگی کرد عاری از هرگونه تضاد احساس وابستگی و نیاز !

    و سعی کنم باوری رو در باره ی خداوند درونم ایجاد کنم که در عین سادگی و آرامش بخشی قدرت وصف ناشدنی شو بهمراه خودش داشته باشه چیزی شبیه باور پیرزنی که در کتاب روی ماه خداوند را ببوس مصطفی مستور وقتی ازش میپرسن با چی اومدی تا اینجا مادر ؟ خیلی ساده گفت با خدا .. انگار که دارد میگوید با فلان کس .. همینقدر ساده همینقدر واقعی .. چیزی شبیه باور کودکانه ولی زیبای قیصر امین پور در شعر پیش از اینها فکر میکردم خدا .. چیزی شبیه باور ساده و خود ساخته ابراهیم آنجا که میگوید خورشید و ماه و ستارگان و افول کنندگان رو دوست ندارم و به خدایی نمیگیرم و خالق شان را که در همه حال حاضره به خدایی برمی گزینم و با همین باور در حساس ترین لحظات سربلند شد وبا چنین باوری ابراهیم وار بت های ریز و درشت وجودمو بشکنم و در نهایت به خودش برسم مثل طفلی که سالها از اغوش مادرش جدا مانده و همیشه رو به سوی او داشته باشم و در سایه این تفکر و این باور به هرچیزی که اراده کنم و بگم موجود باش فورا موجود بشه چرا که خالقم اینگونه ست و مادامی ک به او متصلم من هم محتاج موجودیت هیچ چیز غیر خودش نیستم و هرانچه بخواهم برایم اسان است !

    و امیدوارم تا پایان سال به چنین باوری برسم و تا پایان عمر حفظش کنم !

    امیدوارم حتی کلامی از نظرم تونسته باشه جرقه ای از نور ایمان و باور برای رسیدن به خواسته هایی که با نجواهای شیطان فراموش کردیم و یا اصلا شروعشون نکردیم رو تو دل همه مون زده باشه .. و باعث شده باشه بپذیریم که اگر ما خیلی با هرانچه داریم در راه رسیدن به خواسته با امید و توکل به خدا شروع کنیم به قول دعای فرج در فاصله کلمح البصر او هو اقرب ( به فاصله پلک زدنی و یا کمتر ) دست های خداوند نمایان شده و تا پایان مسیر همراه ماست .. و چه چیزی زیباتر از این همراهی شگفت انگیز و معجزه وار ..خدایا شکرت ! خدایا شکرت ! خدایا شکرت !

    و جا داره در پایان نظرم مراتب سپاسگزاری رو هم نسبت به خداوند هم نسبت به اسباب و واسطه ش ینی استاد و عوامل سایتشون به جا بیارم چرا که با نوشتن این نظر هم متوجه وضوح خواسته ی اصلیم برای سال جدید شدم و هم به انچه استاد به عنوان هدف این تمرین یعنی قدرت عزت نفس و ایمان و باور قوی گرفتن از بما کسبت ایدیهم های سال قبلم برای خواسته های جدید امسالم ، رسیدم و به مصداق کلام لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق از بنده فوق العاده ش که ابراهیم وار باعث شکستن بت های باور های غلط ما شد عمیقا سپاسگزارم ، استاد هزار بار ممنون بابت این تمرین! ???

    و خدارو بار دیگر بابت نعمت بزرگ آشناییم از این طریق با فرکانس خوشبختی شاکرم . ?

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: