توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 75 (به ترتیب امتیاز)

2649 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلام استاد عزیزم

    الان سال ۱۴۰۱ پنجم مهر ماه هست داشتم کتاب ماورا طبیعی شدن جو دیسپنزا رو میخوندم و تو قسمتی هستم که راجب احساسات متعالی(سپاسگزاری ؛عشق؛الهام ؛شادی؛..)و قصد صحبت میکرد یاد شما افتادم که همیشه شعارتون این هست که احساس خوب مساوی هست با اتفاقات خوب گفتم مطلبی رو که دارم میخونم و الان با عمق وجودم دارم درک میکنم برم تو سایت بنویسم و با خودم گفتم کجا بنویسم زیر کدوم پست و امدم تو قسمت نشانه امروز من و گفتم هر پستی اومد مربوط یا نامربوط بعد از گوش کردن زیرش مینویسم و ببینید چی برام باز شد.

    ولی دوتا مطلب به نقل از کتاب مینویسم یکی در رابطه با احساس و دیگری در رابطه با سیستمی بودن جهان و اینکه چقدر زمان میبره تا ادم حرفهای شما رو درک کنه .

    جو دیسپنزا میگه قصد و نیت همان هدف (بار الکتریکی )هستند و احساسات که انرژی در حال حرکت هستند (بار مغناطیس) هستند زمانی که این دو را باهم ترکیب کنیم تشکیل میدان الکترومغناطیس میدهیم و از انجا که انرژی فرکانس است و فرکانس حامل اطلاعات هستند. زمانی که بین انرژی ما و پتانسیلی که قبلا در میدان کوانتومی وجود دارد مطابقت ارتعاشی وجود داشته باشد ما میتوانیم تجربه جدید رو خلق کنیم . منظور از احساسات؛ احساسات خوب که دارای فرکانس بالایی هستند. ببینید جمله شما رو کاملا به صورت منطقی و علمی توضیح داده .و خیلی برام لذت بخش هست وقتی صحبتهای شما اینطوری بهم ثابت میشه و درک میکنم که شما چی میگین.

    و در مورد اینکه شما همیشه راجب سیستمی بودن جهان صحبت میکنید .

    جو دیسپنزا میگه بر اساس دانش و تجربه ام ؛معتقدم که هوشی با سازماندهی خودکار وجود دارد که انرژی است و به تمام کائنات و کهکشان ها نظم می بخشد گاهی اوقات مردم به من می گویند این ایده کمی غیر علمی به نظر می رسد و من همیشه با یک سوال به آنها پاسخ می دهم بعد از انفجار چه اتفاقی می افتد نظم یا بی نظمی ؟پاسخ آنها همیشه این است که بی نظمی سپس میپرسم پس چرا بعد از انفجار بزرگ که بزرگترین انفجار جهان بوده چنین نظمی ایجاد شده است باید هوشی در کار باشد که انرژی و ماده را متحد کرده و تمام نیروهی طبیعت را برای ایجاد چنین شاهکاری متحد کند.

    من حدودا فکر کنم چهار سال هست که شاگرد شما هستم اول به شما ایمان داشتم اما تمریناتم رو اشتباه انجام میدادم و الان میفهمم اگر تمرینی بهت حس خوب نمیده باید هرچه سریعتر رهاش کنی مثلا یه تمرین داشتم هر روز یه مبلغی به حساب مجازیم میومد و من میرفتم باهاش خرید کنم و وقتی قیمتها رو میدیدم که هر روز داره افزایش پیدا میکنه و حتی یه سری وسایل داره ناموجود میشه بخاطر تورم استرس میگرفتم و کو گوش بدهکار که بابا این تمرین اشتباهه و داره تو رو به بی راهه میبره و از مسیر اصلی جدات میکنه.

    اشتباه دیگه ام این بود اولین محصولی که از شما خریدم با پول وام بود و من هنوز آگاه نبودم که این خرید کمکی بهم نمیکنه چون من اصلا تو اون فرکانس نبودم .

    اتفاقی که بعدش افتاد نتیجه نگرفتن از آموزشها بود البته خیلی هم بی فایده نبود تو برهه ای از زندگیم از لحاظ احساسی کمک کرد تا داغ عزیزی رو بهتر هضم کنم .

    ولی خودتون میدونید ادمها وقتی نتیجه دلخواه رو به دست نمیارن دنبال مقصر میگردن و مقصر این عدم نتیجه کسی نبود جز استاد عباس منش . سعی کردم ازتون دوری کنم و کلا از مدارتون خارج شدم اما مدتی هست با اگاهی بیشتر برگشتم و تصمیم دارم به کمک خدا و شما از نو بسازم و تجارب عالی خلق کنم و حتما میام مینویسم

    الان به شما و آگاهی های شما ایمان صد در صد دارم .و خوشحالم که خدا انقدر دوستتون داره و امیدوارم روزی منم مثل شما بتونم با خالقم ارتباط قوی بگیرم و بیام از خلق کردن هام براتون بگم .

    بخاطر وجود نازنینتون از خداوند سپاسگزارم .

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    معصومه گفته:
    مدت عضویت: 2261 روز

    بهترین اتفاق زندگی من در سال 1402 چه چیزهایی بوده من امسال تونستم دو تا مسافرت فوق العاده لاکچیری یکی خارج از کشور و دیگری داخل ایران برم هوای دلچسب ، آشنایی با فرهنگ های مختلف و تجربه های جدید

    توی همین سفرم هم یکی از باگ های شخصیی من پر شد به لطف خدا

    یکی از کسانی که با من خوب نبود از محل کارم رفت

    من امسال برای خودم کلی لباس قشنگ خریدم

    روابطم رو خیلی گسترده تر کردم با دو تا آدم فوقالعاده آشنا شدم که خیلی روزهای منو قشنگ تر کردن و شادی منو بیشتر کردن امسال تواناییم توی آرام کردن خودم خیلی خیلی قدرتمند شد من تونستم تغییرات زیادی توی محیط کارم و نحوه کار کردنم به وجود بیارم و امسال پول خیلی زیادی به دستم رسید در حالیکه لحظاتی ناامید شده بودم و میخاستم به خرید خونه با کیفیت پائین تر بسنده کنم اومدم شرکت و همین که سیستمم رو روشن کردم دیدم که قراره بهمون وام بدن و الان هم دنبال خرید خونه دلخواهم هستم امسال من تونستم خیلی خوش اخلاق تر وخوش برخورد تر از سالهای گذشته باشم

    یکی از آدم هایی که مثبت نبود از زندگی من بیرون رفت و هر از چندگاهی باهاش در ارتباط هستم در حد سلام و احوالپرسی

    من امسال خودمو برای یک امتحانی آماده کردم و اطلاعاتم راجع به اون امتحان بالارفته و میخام برم واسه قبولی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    صدف گفته:
    مدت عضویت: 581 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سپاسگزارم بابت این فایل زیبا و آگاهی هایی که

    در اختیارمون میزارین

    ” سپاسگزاری و توجه به داشته ها ”

    سپاس گزاری چقدر مهمه و اصله سیم رابط ما با

    خداونده ما رو وصل میکنه به منبع خودمون به رب

    چون داریم میبینمش داریم محبت ها و نعمت هارو می بینیم و هربار که خداروشکر میکنیم دکمه

    اتصال رو فشار میدیم البته سپاسگزاری با حال خوب که اگر درست انجام بشه نتیجه ش احساس خوبه

    هر وقت که میبینم انرژیم داره کم میشه حالم داره بد میشه از خدا میخوام نشونه ای بده بفهمم چرا

    انرژیم در حال تخلیه س فایلی پیامی توی کتاب

    میبینم می‌شنوم که صدف تو ناسپاسی دلیل حال بد تو ناسپاسیه تو نمیبینی نعمت ها تو

    تو توجه ت رفته روی نداشته ها ت

    داری از اصل خودت دور میشی و با سپاسگزاری

    توجه به داشته ها احساس من بهتر میشه

    تو یکی از فایلا استاد میگفت :

    یکی از دعاهای من اینه که خدایا “قدرت سپاسگزاری” بیشتر رو به من بده چون میدونم

    اگه سپاسگزار خداوند بشم همه چیز درست میشه

    چه دعای قشنگی واقعا منم از خداوند میخوام که کمکم کنه تا انسان سپاسگزارتری باشم و قدر داشته هام رو بدونم و ببینم نعمت هامو الهی شکر

    بابت تمام نعمت هات الهی شکر که به نسبت سال های قبل خیلی زندگیم بهتر شده

    الهی شکر که الان کار دارم درآمد دارم

    الهی شکرت که آزادی زمانی دارم

    الهی شکرت که قبلن سالی یک بار سفر میرفتم

    امسال 5 بار سفر رفتم

    الهی شکرت بابت سفرای داخلی و خارجی که رفتم

    الهی شکرت بابت عروسی که خارج از کشور رفتیم

    الهی شکرت که امسال سمت ورزش هدایت شدم ورزش میکنم

    الهی شکرت که تونستم چندین بار کوه برم و لذت ببرم از انرژی کوه

    الهی شکرت که تونستم با درآمد خودم طلا بخرم

    الهی شکرت که امسال تونستم از بهترین برندها خرید کنم

    الهی شکرت که با انسان های آگاه آشنا شدم

    الهی شکرت کلی وسایلایی که برای کارم میخواستم

    و ایران نبود و باهم از خارج گرفتم

    الهی شکرت بابت گوشی جدید و باکیفیتم

    الهی شکرت که به طبیعت های قشنگی هدایت شدم امسال

    سال جدید به امید خدا سالی پر از سفر پر از شادی عشق و ثروته برام

    سال جدید خدایا شکرت که خونه بزرگتر خریدیم

    خدایا شکرت که ماشین شاسی بلند گرفتم

    خدایا شکرت که به زیبایی های بیشتری خداوند هدایتم میکنه

    خدایا شکرت که درآمدم چندبرابر شده

    خدایا شکرت که آگاهی و ایمانم بیشتر شده

    خدایا شکرت که سپاسگزارتر شدم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    هاجر گفته:
    مدت عضویت: 983 روز

    سلام به استاد عزیزم

    الان که شما گفتید به یاد بیارم در سالی که گذشت چه اتفاقات قشنگی برام افتاده تازه داره کم کم یادم میاد که آره منم چه اتفاقات قشنگ و جالبی داشتم که حتی در سال های قبل اصلا فکر نمیکردم که بهشون برسم

    در سال 1402 خیلی کارهای جالبی کردم و اتفاقات خیلی قشنگی برام افتاد

    باشروع سال من و بچه هام به سفر رفتیم .اونم یهویی تصمیم گرفتیم اونم کجا کیش که تا اون موقع برام جز رویاهام بود و تا حالا هیچ کدوممون نرفته بودیم ولی لطف خداوند با کنترل ذهنم و توجه به خواسته هام شامل حالم شد و رفتیم وخیلی بهمون خوش گذشت الان این چیزی که اینقدر راحت دارم ازش حرف میزنم اصلا تا سال قبلش برام دست نیافتنی بود ما حتی تا شمال کشور رو به زور میتونستیم بریم و خداوند هدایتم کرد و موقعیتش رو جور کرد که خداوند استاد هماهنگی ها و همزمانی هاست وقتی که ما خواسته ای داریم و به دست خودش میسپاریم خودش در زمان و مکان درستش اون خوسته رو برای ما محقق میکنه .خداوندا نمیتونم با نوشتن احساس واقعیم رو نشون بدم که چقدر هیجان دارم الان .

    بعد که رفتیم کیش من کاری رو کردم که که توی شهر خودمون و با ماشین خودمون جرات رانندگی رو نداشتم و یاد حرف استاد افتادم توی یکی از فایل ها که گفتند باید جسارت داشته باشید و برید توی دل ترس هاتون من از اونجایی که عاشق ماشین و رانندگی هستم گفتم کاش ماشین داشتیم با ماشین خودمون میگشتیم کیشو و تا اون لحظه چشمم به تابلوی اجاره ماشین نیفتاده بود که تا دیدمش گفتم بچه ها بریم ماشین اجاره کنم که دخترم گفت مامان خطر ناکه با این حرفش ترسیدم ولی رفتم سوال کردم و قرارداد هم بستم ولی بعدش رفتم و گفتم نمیخوامش چون نجواهای شیطان اینقدر زیاد بود که منو ترسوند و قرار داد و فسخش کردم همش یه چیزی بهم‌میگفت اگه تصادف کنی اگه به جایی یا کسی بزنی خیلی درگیر بودم که یهو حرف استا اومد به یادم که برو تو دل ترسات و تصمیممو گرفتم گفتم هر چی میخواد بشه و رفتم و دوباره گفتم که ماشین و میخوام ماشین قبلی سراتو بود ولی ایندفه گفت اوپتیما داریم که گرون تره گفتم اشکال نداره تازه من تاحالا با ماشین دنده اتومات اصلا رانندگی نکرده بودم تنها ماشین خوبی که سوار شده بودم 405 بود

    ماشین و گرفتم و اون آقا بهم رانندگی باهاش و آموزش داد و به امید الله یکتا سوار ماشین شدم که تجربه ی خیلی فوق العاده ای بودو خوشحالم که تونستم بر ترسم غلبه کنم و ذهنم و کنترل کنم . استاد من همه ی اینهارو از شما یاد گرفتم و شمارو هم خداوند به من معرفی کرد و سپاسگزارش هستم

    مورد بعدی اینکه یه شغل خوب از سال قبلش خداوند بازم با هماهنگی های همیشگیش منو به این کار معرفی کرد و از لحاظ مالی اوضاعم خوب بود و کلی رستوران و جاهای تفریحی تو ی شهر خودمون رفتیم البته که توی همون کیش هم تمام جاهای دیدنی رو رفتیم بازی هاشو رفتیم و باورم نمیشد که من تونستم همچین کار بزرگی بکنم .

    بعد هدف سال 402 رو گفتم خدایا میخوام که خونه دار بشم واز این مستاجری راحت بشم و هدف بعدیم هم لاغر شدن بود خیلی چاق نبودم ولی بازم اضافه وزن داشتم که حتی پسرم با همون بچگیش میگفت مامان مثل توپ شدی . خلاصه به خاطر همین، این دوتا هدفمو تایین کردم چون این دوتا آزارم میدادو باورتون نمیشه که الان سال 402 روبه پایان هست من لاغر شدم و یه زمین داشتم که خداوند کمکم کرد و داریم میسازیم درسته هنوز نرفتم توش زندگی کنم ولی خونه دار شدم که حتی فکرشو هم نمیکردم که چجوری میخوام خونه دار بشم یه خونه بزرگ و همونجوری که خودم دوست دارم درستش میکنم من این شجاعت و جسارت و سپاسگزار خداوند هستم که منو توی این مسیر زیبا قرار داد.

    با این نوشته ها نمیتونم اون احساس واقعیم رو بیان کنم نمیدونید که خدا چجوری و با دستان مختلفش داره به من کمک میکنه .

    وامسال هم میخوام دوتا هدف دیگه تایین کنم و مطمعن هستم که خداوند تمام هماهنگی های لازم و انجام میده تا من رو به اهدافم برسونه خداوندا ازت بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.

    بریم برای هدف سازی و شروع پر قدرت سال 1403

    سال 1402 چه اتفاقات خوبی برات افتاد و چه تجربیات زیبایی داشتی؟

    1/ سال 1402 من هدف گذاشتم که امسال از لحاظ مالی رشد کنم و برم سر کار و کلا باور های درست مالی در ذهنم ایجاد کنم و به لطف خداوند همیشه در صحنه و هدایت کننده در هر لحظه. من امسال از لحاظ مالی جهش داشتم از لحاظ باور های مالی خیلی خیلی خیلی قوی شدم.من مثلا قبلا اگر حسابم به 100 تومن میرسید ناراحت میشدم و کلی ذهنم و درگیر میکرد و چنان فقری در ذهنم بود انگار که دیگه قرار نیست من دوباره پول بیاد دستم اما امسال تو این مورد خیلی خیلی بهتر شدم .نمیگم کاملا عالی شدم ولی خیلی خوب تر شدم و باورم به فراوانی خیلی قوی تر شده وقتی پولم کم میشه خیلی خونسردم و مثلا میگم خدایا شکرت که الان اینقدر پول دارم که میتونم 10 لیتر بنزین بزنم و به خاطر پول اون لحظه شکر گزار باشم نه به خاطر اینکه پول زیادی ندارم تا در اینده چیزای دیگه بخرم. و جالب اینه که به خاطر این تغییر در طرز فکرم خیلی سریع و از جاهای مختلف پول جذب میکنم.

    من در سال 1401 بیکار بودم و از طرفی از طرف بابامم خیلی پول جذب نمیکردم .یادمه تو دانشگاه بیشتر موقع ها پول نداشتم و نگران بودم اما 1402 با یه هدایت فوق العاده رفتم سرکار با ماهی 5 میلیون تومن…بعد از اون کارم یه کم سبک تر شد با ماهی 3 تومن اما کارمو دوست نداشتم زیاد یعنی خوبیش این بود نسبت به وقتی که میذاشتم پول خوبی بهم میداد…خلاصه کارفرمام گفت فعلا کار نداریم ولی بعدا د.وباره بهت احتیاج داریم.

    من یه ده روزی بیکار بودم دیدم نه نمیتونم . خودم رفتم تو اموزشگاه های کنکور و درخواست کار دادم..گفتم دانشجوی شیمی هستم و میتونم تو تدریس کمکتون کنم.دومین اموزشگاه منو پذیرفت و من به مدت 3 هفته تو اموزشگاه بودم.حقوقی دریافت نکردم ولی به جاش 3 تا دانش اموز برا کلاس خصوصی جذب کردم و از اموزشگاه اومدم بیرون.

    در حال حاضر کلاس خصوصی میذارم برای دانش اموزام و خداروشکر راضیم.واقعا خدا به همه ی خواسته هات جواب مثبت میده.

    امسال عالی بود .از لحاظ مالی شاید بین 20 تا 30 میلیون تومن در کل سال خودم پول دراوردم و این برای من عالیه الهی شکررررررررررررررررررررر..خیلی خوشحال دوست دارم همش خداروشکر کنم که 1402 اینطوری بهم کمک کرد.

    2/ 1402درخواست کردم امسال لپتاب بخرم و بابا برام لبتاب خرید الهی شکر

    3/ 1402اندام خوب میخواستم الان دوماهه دارم باشگاه میرم و تغذیه رو رعایت میکنم.

    4/امسال خداوند به من کمک کرد من اهمیت حرف مردم برام کمتر بشه.چطوری؟ از اکیپی که حرف مردم براشون مهم بود جدا شدم و بعد تنها شدم تو دانشگاه و فهمیدم که چقدر حرف مردم برام مهمه..خیلی خیلی رو خودم کار کردم و بهتر شدم.خوب نشدم بهتر شدم..تمرین اگهی بازرگانی رو که سالها ازش میترسیدم و انجام دادم.

    5/ ادم های دوست داشتنی و فوق العاده که بیشتر در مدار من هستند رو باهاشون اشنا شدم.

    6/ از لحاظ درسی تو دانشگاه خیلی بهتر شدم .

    7/با پول خودم برا خودم لباس خریدم.

    8/ امسال قران خوندنو شروع کردم و تا الان 7 تا سوره رو خوندم 

    9/ امسال خیلی بیشتر و عمیق تر رو خودم کار کردم

    پس با این خواسته هایی که تیک خورن نتیجه میگیریم که رسیدن به خواسته ها کاملا امکان پذیر هست. با قدرت برای سال 1403 برنامه بریز هدف گزاری کن و براش حرکت کن و باورای همجهت با اونا رو بساز و دیگه بهشون نچسب و شاد باش اونوقته که میبینی خداوند در زمان درستش دونه دونه همه رو میذاره تو دستت .

    اهداف سال جدید و هنوز کامل ننوشتم.به وقتش میم اونم ثبت میکنم.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سیدیاسین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3002 روز

    باسلام واحترام خدمت دوستان وخوانندگان گرامی.سال جدید و حال و احوال جدید رو بهتون تبریک میگم.برباعث و بانی این مجلس و مهمونی هم درود وسپاس!

    مدتها توسالهای خیلی قبل باخودم فکر میکردم که احتمالا هرچیزی حساب وکتاب و نظم و قانونی داره و حتی تو اوج هر بی نظمی و بهم ریختگی بازم یه نظم و قانونی به اون مساله یا مجموعه حکمفرماست.اما متوجه نشدم که چطورمیشه این نظم و قانون که برچیزی حاکمه و هدایتش میکنه و نتیجه خاصی میده رو درکش کرد.الان حدود10یا 15سال ازون موقع گذشته.تواین مدت برخلاف اونچه فکرمیکردم باخودم و اینکه میخواستم خالق زندگی و شرایط دلخواهم باشم برعکس تابعی شدم از محیط و شرایط و اتفاقاتی که برام می افتاد.

    ازاواسط ماه رمضان سال گذشته که باین سایت آشناشدماتفاقاتی برام افتاده که اومدم قسمتی از اونارو برای دوستان تعریف کنم که البته فکر میکنم کم و بیش دوستان با تجربه با این جور اتفاقات آشنا هستند.

    اول اینکه ذهنم شخم زده شده امیدهای مرده زنده شده و دوباره به قانونمندی و نظم و اینکه منم میتونم خالق زندگی خودم باشم.این امیدو احساس قدرت آدم رو دوباره متولد میکنه و ازون حالت بی تفاوتی و روزمرگی هایی که نزدیک به ده سال توش گیر کرده بودم خارج بشم و دوباره از نو شروع کنم با آموزه ها خودمو درگیر کردم.به کمک این آموزه ها اول ایمان و امید به اصلاح خودم درونم برای داشتن حال بهتر و زندگی مطلوبترجون گرفت.

    اون اوایل که تازه شروع کرده بودم تضادوتعارض بحدی شدید بود که اصلاح و تغییرم چیزی شبیه غیرممکن به نظر میرسید.

    به شدت به سیگار اعتیاد داشتم.عادتای دیگه هم داشتم که الان مجال صحبتشون نیس.حتی باورکردن این حرفا برام خیلی سخت بودحالا چه نظرات دوستان چه صحبتای استاد.اما تنها چیزی که باعث میشد منو تو این مسیر نگه داره این بود که انگار تنها یه راه جلومه!یا این حرفارو باورکنم و جلوبرم یا همون طرز فکرقبلی و نتایج قبلی یعنی ترس و تابع شرایط بودن رو ادامه بدم.

    با بیم و امیدخودمو تو مسیر نگه داشتم.اوایل اینقد برای نتیجه گرفتن عجله داشتم که میخواستم با قرض محصولی رو بگیرم

    اما باتوجه به صحبتای استاد ومشورت با قسمت فروش سایت از خرید قرضی منصرف شدم.وبا همون فایلای رایگان ادامه دادم.درمورددرآمدم نسبت به سال قبل رشد خوبی داشتم.طی همین مدت از جایی پول قابل توجهی به صورت هدیه دریافت کردم.تو همین مدت نوبت وام صندوق خانوادگی توبهترین زمان ممکن بهم رسید.

    من که اوایل قدرت خرید هیچ محصولی نداشتم و تو خواب و رویا داشتم بهشون فکر میکردم تونستم تو همین عید 4تاازمحصولات رو خریداری کنم به علاوه محصولی که برادرم خرید کرده بود ومنم ازش استفاده کردم.ازطریق تغییرطرزفکروموندن توهمین مسیر بوده که تونستم اعتیادبه سیگار که برام زمانی محال و غیرممکن بودرو کناربذارم.

    درمورد استادوآموزه ها مواردی هست که باید اینجا بازگو کنم:به صورت اتفاقی به دوستی قدیمی برخوردم که ایشون هم یک سال جلوترازمن با استاد آشناشده بود.

    دوم یه شب خواب استاد رو دیدم که اومده بود پیشم و من بغلش کردم.سوم روزی که قصد خرید محصولاتو داشتم که روزآخر تخفیف هم بود اینقد شک و تردید داشتم که نمیدونم چیکارکنم و باکلامم با خدا گفتم که اگه هستی و میشنوی که چی میگم به من نشون بده که استاد و این آموزه ها درستن و حقیقت دارن.ظهر که این حرف رو زدم و از خونه خارج شدم تا شب که برگشتم دوستی اومد پیشم و بدون اینکه من راجع به تصمیم یا حرفم چیزی بگم ایشون در مورد کسی دیگه گفت که از استاد وآموزش ها خیلی راضیه و خرید هم کرده.منم بهش زنگ زدم و نظرشو گرفتم.خیلی خوشحال و البته هیجان زده شده بودم که به این شکل برام ثابت شد.

    موردی دیگه شنیدن یکی از قوانین و آموزه هایی که استاد تو محصول روابطشون گفته بودن از زبون کسی که اصلا آشنایی به این مسایل به صورت تئوری نداشت و خودش شخصا به صورت عملی تو زندگیش به این مساله رسیده بود.جالبه بدونین که این دوستم دوروز بعدازاینکه من تازه از طریق آموزش استاد با مساله آشنا شده بودم بهم زنگ زده بود و ازین قانون کلمه به کلمه شبیه به استاد اون جملات رو بهم گفت که من تا چندروز واقعا بهت زده و شگفت زده شده بودم.

    این مسایل رو جهت یادآوری و تاکید اول به خودم ودوم جهت اطلاع از دوستانی که مثل بنده درابتدای راه هستن و دچار ابهام و ترس و امید .باید تو مسیر خودمونو نگه داریم و با این طرز فکرادامه بدیم تا ایمان و باورمون به این حرفا قویتر بشه از طریق نشونه هایی که برامون اتفاق میوفته .که اگه که جدا بشیم از مسیر عنان داستان از دستمون خارج میشه و دوباره دچارطرز فکرای قبلی میشیم.

    توسال جدیدازخداوند درخواست میکنم تا منو هدایت و حمایت کنه تا به خواسته های بیشتری تو زمینه ثروت سلامتی و شادی برسم.رابطم با خدا و خودم بهتر بشه آرامش و ایمان قویتری تجربه کنم.امسال میخوام که غیر ممکن های بیشتری رو سدشونو بشکونم و ازشون رد بشم.درآمدم رو به بیشتراز سه برابر درآمد فعلیم برسونم.علاقمو تو زمینه شغلی بشناسم و بتونم شغلی رو که مورد علاقمه به صورت مستقل شروع کنم و داخلش به موفقیت برسم.هدف مندترو باانگیزه تر و منضبط تر باشم.آموزش ها وتجارب استاد و دوستان رو با ایمان قویتری و با جدیت و علاقه بیشتری بکاربگیرم.امیدوارم که خودمو بتونم متعهد به رسیدن به اهدافم کنم و برای رسیدن به این اهداف تموم تلاش و ظرفیت خودمو بکاربگیرم.

    برای همه دوستان آرزوی یهترین ها رو دارم.ایام به کامتون و احسن الحال در همه حال نصیبتون باشه

    درود به همتون

    سید یاسین حسینی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی

    و مریم عزیز که باعشق برای ما فایل هارو آماده میکنند

    و دوستان مهربان که دیدگاه های زیباشون حالم رو خوب میکنه

    امروز ۰۱/۱/۱۷

    من میخوام چندتا از اتفاق های خوب ۱۴۰۰ رو بنویسم که با تغییر باور اتفاق افتاد

    خونمون رو بعد ازچهار سال کاغذ دیواری زدیم که من خیلی دوستش دارم

    آشپز خونمون رو بدون هزینه مدل جزیره ای کردم

    آیینه قدی زدیم

    و کاور رادیاتور باهمینا خونمون انقدر تغییر کرد شیک شد از ته قلبم سپاس گزار خدا هستم به خاطر این تغییرات که حسم رو خوب کرده

    قبلا ب خاطر اینا دوست نداشتم کسی بیاد خونمون حسم بد میشد ولی الان خیلی دوست دارم بیان

    و از همه مهم تر و جالب تر این اتفاق آخرای سال افتاد ولی میخوام الان بگم

    من یه جایی رو چند ماه تو اینستا دنبال میکردم به همسرم گفتم بیا بریم اونجا مبل بگیرم گفت نه گرون میدن گفتم باشه

    و میگفت من ۸ تومن بیشتر هزینه نمیکنم😳😳😳

    اولش ناراحت شدم بعد زود فرکانسم رو عوض کردم گفتم من کاری ندارم من این مبل رو میخوام اگه تونستی با ۸ تومن پیداکنی که چه بهتر

    مارفتیم شهرک صنعتی گفت گرون میدن رفتیم نعمت آباد اونجاهم پیدانکردیم

    زد تو دیواریه جایی رو پیداکرد گفت اینجا زده مبل چستر ۱۰ تومن میریم همین جا تو پیروزی بود

    اقا تومسیر بودیم منم رفتم تو اینستا همون پیج مبل رو نگا کردم دیدم آدرسش بااون یکی هستش انقدر خوش حال شدم

    رفتیم مبلی که من دوست داشتم سفارش دادیم

    قرار شد ۲۵ اسفند بفرستن

    وما چون همسرم هزینه مبل یه مقدار بیشتراز پولی که گذاشته بود کنار شده بود میزسفارش ندادیم

    منم میخواستم از پول خودم بگیرم گفتم بذار مبل بیاد که بدونم چه سایزی بهتره

    اقا مبل نیومد امروز فردا

    خورد به عید همسرم گفت آقا چرا امروز فردامیکنی من میخوام برم مسافرت

    فروشنده گفت راستش بچه ها مبل رو اشتباهی فرستادن خمین برای مغازه دار الان توخونه مشتری هستش و…..

    هرکاری شمابگین من میکنم پولتون روبخواین میدم

    همسرم گفت نه من مبل میخوام بعدعید بفرست گفت چشم یه مبل برات میسازم ۱۰سال برات کار کنه

    منم گفتم میزشم برامون بزنه 😊😊😊😊

    والان منتظرم که مبل هم بیاد وخونمون زیباتر بشه

    برگردیم عقب ادامه اتفاق های سال۱۴۰۰

    من هدیه خیلی دوست دارم پارسال چندتا هدیه باارزش گرفتم

    موهای چند نفر رو به تنهایی لایت کردم وخیلی زیبا شد

    همسرم موتورش رو دزدین ومامثبت نگاه کردیم چند ماه بعدش موتور صفر و گرون تر گرفت

    این روهم بگم من عیدا میرفتم انزلی باپول کم خرید میکردم

    امسال خداروشکر همش خرید میکردم پولم تموم نمیشد برای اولین بار هرچی دوست داشتم گرفتم

    و قدم اول رو هم خریدم که جزو اهدافم بود

    تنهاکاری که باید انجام بدم امسال تو کارم مستقل بشم برای خودم کار کنم

    من کارم رنگ و لایت هستش و کارمم خیلی خوبه ولی خودم میترسم تنها کار کنم وبرای یه رنگکار دیگه کار میکنم برای همین درآمدم خیلی کمه میدونم باید مستقل بشم تا پیشرفت کنم ولی میترسم

    فعلا از عیدتاحالا هنوز نرفتم سالن ولی به خودم قول دادم که برم وبگم نمیام ومیخوام برای خودم کار کنم

    وقتی جدابشم باید رنگ بگیرم و…. و پول هم ندارم ولی میگم من قدم اول رو بردارم خداخودش

    هدایتم میکنه

    اگه باور هایی که میدونید تو این زمینه کمکم میکنه بهم بگین مچکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    نوشین حقیقت جهرمی گفته:
    مدت عضویت: 3439 روز

    راستی استاد جون چقدرررر این مناظر زیباست، چقدررر بز و گوسفنداتون خشکلن

    ممنون برای به اشتراک گذاریشون با ما

    عالی بود عالی خیلی خیلی لذت بردم

    مرررسی برای این همه عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    انرژی مثبت گفته:
    مدت عضویت: 3346 روز

    به نام خداوند سمیعی و بصیر خطا پوش بخشنده بی نظیر

    اهداف سال 96:

    1-کار کردن روی باروها در تمام جنبه ها

    2-احساس خوب داشتن

    اهداف سال 97:

    1_کار کردن روی باورها در تمام جنبه ها

    2_احساس خوب داشتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: