تا کنون حدود 1500 پاسخ بی نظیر به سوال “شناسایی ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت” توسط دوستان ارائه شده است که تنها چیزی که می توانیم بگوییم، سپاس گزاری از خداوند است.
این پاسخ ها که در هیچ هزاران کتاب عالی درباره موفقیت فردی، یافت نمی شود، به معنای واقعی کلمه آگاهی هایی ناب درباره قوانین زندگی برای افرادی است که مشتاق خلق زندگی دلخواه شان در تمام جنبه ها هستند.
پیشنهاد می کنم برای خواندن پاسخ های این مسابقه وقت بگذار و اگر تا کنون به سوال این مسابقه پاسخ نداده ای، با دقت به این موضوع فکر کن و پاسخ این سوال را در بخش نظرات این مسابقه بنویس. زیرا زمانی که صرف مطالعه این پاسخ ها و یا درج پاسخ خود می نمایی، نه تنها بسیار نتیجه بخش تر از مطالعه هزاران کتاب عالی برای رشد فردی است، بلکه قطعاً منجر به شناسایی موانعی در ذهنت می شود که عامل اصلی همه ناکامی هایت در زندگی است.
موانعی که حتی یک ساعت قبل، از حضورشان خبر نداشتی و نه تنها آنها را مانع نمی دانستی، بلکه فضیلت نیز به حساب می آوردی. زیرا متوجه نبودی که باورهای مخربی که از نسلها به ما رسیده، چگونه مثل گرگ هایی در لباس بره ظاهر شده و سدّی در برابر ورود نعمت ها به زندگی ات می سازد.
مطالعه پاسخ های ارائه شده به سوال مسابقه، به شما یاد می دهد، تا با بررسی رفتارها، عملکردها، گفته ها و حتی دعاها و نحوه درخواست ات از خداوند که نمایانگر باورهایت هستند، دست ذهنت را بخوانی و موانع پیش روی خواسته هایت را بشناسی و جهادی اکبر برای تغییر آن شیوه نگرش، برپا نمایی.
به محض آغاز این فرایند و تعهد به ادامه اش، ذهن خودش را به شیوه آگاهی ها و باورهای قدرتمند کننده جدید، مجدداً برنامه ریزی می نماید و نتایج این برنامه ریزی، کم کم به شکل خواسته هایی در تجربه زندگی ات هویدا می شود که مدت ها آرزویشان را داشتی.
زیرا قانون و برنامه خداوند این است که ما خالق زندگی مان، به وسیله فرکانس ها و باورهای مان باشیم.
اولین بار موضوع “موانع ذهنی یا ترمزهایی که سدّ راه تحقق خواسته ها است” را در فرایند شناسایی مانعی در ذهنم شناختم که سالها از آن غافل بودم.
موضوع درباره رابطه “ثروت” با “دوری از خداوند” در ذهن من بود. از یک طرف ثروت را می خواستم و باورهای قدرتمند کننده ای برایش ساخته بودم، اما از طرف دیگر، از کودکی به خاطر فیلم هایی که در مدح فقر و مذمت ثروت ساخته شده بود، انشاهایی که نوشته شده بود(علم بهتر است یا ثروت) و …، این باور که “ثروت مرا از خدا دور می سازد”، آنچنان نامحسوس در تار و پود وجود من نفوذ کرده بود که هرگز چهره ی یک مانع را نداشت اما مأموریت داشت به محض ورود ثروت به زندگی ام، مانع آن شود تا مرا از تبدیل شدن به آن آدم ثروتمند ظالم، مصون نماید. به همین دلیل با وجود تلاش های بسیار، همیشه اوضاع به گونه ای پیش می رفت که اقدامات من به نتیجه مالی پایدار ختم نمی شد.
اما به محض اینکه این موضوع را به عنوان یک مانع شناسایی نمودم و برای برداشتن این مانع، جهادی اکبر به راه انداختم، که راه حلهای شناسایی چنین موانعی و رفع آنها، در آموزش های تمام دوره ها از روانشناسی ثروت، عشق و مودت در روابط، جهان بینی توحیدی و کشف قوانین زندگی آموزش داده شده است، در فاصله زمانی اندکی، همان کارهای قبلی به نتیجه نشست و ثروت از طریق همان فعالیت هایی وارد زندگی ام شده که مدت ها انجام می دادم، اما نتیجه ای در بر نداشت.
این فرایند کلیدی ارزشمند در دستانم قرار داد که همیشه از آن استفاده می کنم. دلیل طرح سوال درباره شناسایی ترمزهای مخفی ذهن برای ساختن ثروت، قرار دادن این کلید در دست شما نیز هست.
بنابراین اگر خواسته ای داری اما با وجود تلاش فراوان، هنوز به آن نرسیده ای، به دنبال یافتن موانعی در ذهنت باش که سدّ راه آن خواسته شده است. اگر سوالت این است که چگونه؟!
مطالعه پاسخ های ارائه شده به سوال “شناسایی ترمزهای مخفی ذهن برای ساختن ثروت” ارائه شده، بهترین راه آموختن چگونگی انجام این کار است.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها»550MB29 دقیقه
- فایل صوتی منطق هایی قوی برای «تغییر بنیادینِ باورها»21MB29 دقیقه
با نام و یاد الله
سلام من به تمام دوستان عزیز و گرامی خانواده صمیمی عباسمنش و استاد عباس منش عزیز و مریم شایسته مهربان
سوال به عنوان تمرینی برای «به شناخت رسیدن درباره ی ترمزهای ذهی تان درباره ثروت»:
ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که، از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند یا مقداری از ثروت شان را صرف تأمین نیازهای بیماران سرطانی و … نمایند.
به عبارت دیگر، افراد زیادی در اولین قدم برای ثروتمند شدن، وارد چنین قراردادی با خدا می شوند که به آنها ثروت ببخشد تا آنها به افراد نیازمند کمک کنند.
در این موضوع و جملاتی که شرح داده شد، یک سری ترمزهای ذهنی در برابر خواسته ی “ثروتمند شدن” وجود دارد. به نظر شما آن ترمزها چه می توانند باشند؟ آنها را در بخش نظرات همین صفحه بنویس.
با نام و یاد الله قبل از اینکه درباره ترمزهای دیگه راجع به ثروت صحبت کنم میخوام که این چند تا ترمزی که توی این نوع خواستن از خداوند وجود داره رو توضیح بدم
اینکه ما بیایم از خداوند ثروت رو بخواهیم ولی بگیم که خدایا تو ثروت رو به من بده من هم در قبالش کاری رو انجام میدم این یعنی اینکه ما فکر میکنیم ثروتمند شدن طوریه که باید حتماً برای خداوند یک کار خاصی رو انجام بدیم یا برای اینکه جریانی از ثروت وارد زندگیمون بشه باید یک خروجی خاصی رو به صورت قراردادی با خداوند تعیین بکنیم که این دقیقاً با قوانین جهانی، قوانین کیهانی در تضاده ، چون ثروت به صورت فراوان و بینهایت وجود داره و به صورت طبیعی باید وارد زندگی ما بشه و اصلاً به این شکل نیست که ما باید قراردادی رو توی ذهنمون داشته باشیم با خداوند که خدایا این ثروت رو به من بده و من هم متعهد میشوم که فلان کار خیر رو باهاش انجام بدم و این دقیقاً اشتباهه
و اینکه من بیام خودمون رو ناجی دیگران بدونم به نوعی که بعد از اینکه ثروتمند میشم برای اونها کاری انجام بدم این هم دقیقاً اشتباهه، چرا که هر کس برای خلق زندگی خودش بینهایت آزادی داره و هر کس میتونه با فرکانسهای خودش با افکار خودش با باورهای خودش زندگی خودش رو هر طوری که میخواد خلق بکنه و همه ما هم داریم همین کار رو میکنیم حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه ولی به هر حال این خود ما هستیم که داریم زندگی خودمون رو خلق میکنیم چه خوشمون بیاد و چه خوشمون نیاد این زندگی ماست و ما هم خالق زندگی خودمون هستیم ، اگر از نتایجمون در زندگی خودمون ناراضی هستیم در عوض میتونیم از این به بعد روش کار کنیم ببینیم که چه باور مخربی داریم که باید اصلاحش کنیم مثل همین کاری که الان من دارم توی این کامنت انجام میدم و دارم باورهای منفی و ترمز که مانع رسیدن من به ثروت هستند رو برمیدارم
من همین الان در دوره بسیار فوق العاده احساس لیاقت هستم که البته در دوره 12 قدم و همزمان در قدم نهم نیز هستم دارم روشون کار میکنم من از لحاظ مهارتی توی کار مورد علاقم که اون هم هدایتی بود و خداوند من رو بهش هدایت کرد به نتیجه مطلوبی رسیدم و میتونم کاری که مدنظرم هست رو درش شروع کنم و ادامه بدم و به نتیجه برسونم و ماههاست دارم تمرین میکنم دورههای مختلفی رو خریدم که به کار با این نرمافزار مسلط بشم و هدایت خداوند هم تا اینجا بود که بعد از ملاقات با مهندس خانی فهمیدم که من توانایی و مهارت لازم برای شروع پروژه رو دارم، هرچقدر که فکر میکنم و با خداوند صحبت میکنم این به قلبم الهام میشه که یاسر تو الان نیازه که روی باورت کار کنی و باید باورهای مربوط به ثروت رو در ذهنت درست کنی به خاطر همین هم بود که هدایت شدم به این فایل و این جلسه چون خیلی به هدایتی که به قلبم میشه اعتماد دارم و سعی میکنم رها باشم و تسلیم خداوند و جریان هدایت باشم یعنی این رو بارها و بارها امتحان کردم سعی کردم که رها باشم مثل ماهی باشم که خودش رو در جریان ملایم آب رها کرده تا اینکه جریان اون رو ببره یا همانند برگی هستم باد داره اون رو به سمت منزل مقصود میبره
و البته از خداوند سپاسگزارم که همیشه این هدایتها رو به قلب من میکنه
من قبل از اینکه پیش مهندس علی خانی برم تغریبا میدونستم که از لحاظ مهارتی با این همه کار کردن تو این چند ماه خیلی فوق العاده پیش رفتم و خیلی پیشرفته دارم با این نرمافزار کار میکنم یه حسی بهم میگفت که چیزی که الان فاصله بین تو با خواستههاته باورهایی که باید درست بشه و دیگه چیزی نمونده نگران نباش تو آروم باش تو روی خودت کار کن تو هدایت میشی خداوند تو رو هدایت میکنه مثل همیشه و من هم همیشه پناه میارم به این سایت به فایلهای فوق العاده استاد به فایلهای دورهها همیشه سعی میکنم که واقعاً جدی روشون کار کنم تا بتونم روحم رو جلا بدم و باورهای درستی رو در ذهنم ایجاد کنم
و اما برمیگردیم به مبحث ترمزهای ذهنی که من واجب میدونم روش یه مدتی تمرکزی کار کنم روش تا اینکه ذهنم شروع کنه به یک برنامهریزی جدید و سازنده
ساز و کار جهان و خداوند اینطوریه که خداوند به بندگانش نعمت میدهد ادعوا لی استجب لکم،یعنی اینکه شما از من بخواهید تا برایتان اجابت کنم و بعدش میگه که من اجابت میکنم هر دعایی رو که از من بشه به شرطی که شما نیز من رو اجابت کنید و در مسیر این اجابت باشید یعنی در مداری باشید که این خواستهها به شما برسه
یعنی خداوند کار خودش رو درست انجام میده و اصلاً قراردادی رو تعیین نکرده که ثروت و نعمت وارد زندگی بندگانش بشه به اون صورت و اون میگه که شما فقط بخواهید و من به شما خواهم داد و در این آیات هیچ مانع یا قراردادی رو قرار نداده فقط میگه در مسیر اجابت خواستهها باشید در مدار اجابت شدن باشید یعنی دقیقاً همین کار که بیایم موانع رو برداریم موانعی که مانع ورود ثروت و نعمت به زندگی میشه
و خداوند از یه جای دیگه هم میگه که نعمت و ثروت رو وارد زندگی شما میکنم به غیر حساب ینی شما نمیتونید حد و حساب این نعماتی که ممکنه وارد زندگی شما بشه رو تعیین بکنید و این در صورتیه که شما بیاید ذهنتون رو کنترل کنید در مسیر درست باشید احساس خوبی داشته باشید به خداوند ایمان داشته باشید و حرکت کنید و مواردی از این دسته که اصلاً هیچ ربطی به اینکه من ثروت رو بخوام با این قرارداد که خدایا به من بده من هم قول میدم به بندگان تو بدم
اصلاً چه کاریه !! به نظر من تمام انسانها تمام بندگان خداوند به یک اندازه به منبع خیر و برکت به منبع ثروت و نعمت نزدیک هستند و هیچ لزومی نداره که من دست یک نفر رو بگیرم و ببرم نزدیک خداوند تا اون هم نزدیک خداوند باشه و از خیر و برکت بهرهمند بشه
نه اصلاً این به هیچ وجه نمیتونه درست باشه چون که خداوند در قرآن میگه که ای پیامبر زمانی که بندگان من از من از من میپرسند بگو که من نزدیکم اجابت میکنم دعای هر دعا کنندهای را
اگر بیایم خداوند رو یک سیستمی بدونیم که احاطه داره به این جهان و به یک اندازه به تمام بندگانش نزدیک هست که حتی از رگ گردن نزدیکتره پس این رو اثبات میکنه که خداوند به یک اندازه به تمام بندگانش نزدیکه، صدای اونها رو میشنوه از قلبهای اونها آگاهه و البته آیاتی هم هست که خداوند این رو به کافرانی میگه یا به مومنانی میگه که ما از قلبهای شما آگاهیم ما میدونیم که چه چیزی در ذهن شما هست آیا ایمان دارید یا ندارید آیا کافرید یا مومن ایا شرک میورزید یا موحد هستید
پس در این صورت کاملاً میشه فهمید که خداوند تمام بندگان خودش رو در این سیستم کاملاً عادلانه که همه به یک اندازه به اون نزدیک هستند رو خلق کرده و به همشون قدرت و اختیار خلق زندگی خودشون رو داده و اونم به واسطه افکاری که تو ذهنشون میپرونن.
و تمام بندگان خداوند چه پیر چه جوان چه میانسال چه زن چه مرد برای خلق زندگی خودشون بینهایت آزادی دارند اگر افکار درستی در ذهنشون داشته باشند و احساسشون خوب باشه ، در مسیر صراط مستقیم باشند ، در مسیر کسانی که خداوند به آنها نعمت داده باشند و در مسیر گمراهان و غضب شدگان نباشند، به خداوند به عنوان یک منبع بخشش همیشگی و بی حد و حصر که به همه میبخشد ایمان داشته باشند ، و فقط سپاس و ستایش و تشکر از تمام نعمات رو مخصوص الله بدونند به روز آخر و روز پاداش ایمان داشته باشند و ایمان داشته باشند که مرگ هست و زمانی ما از این دنیا میریم و به ادامه زندگی و رشدمون در دنیای دیگه میپردازیم
اتفاقا برای اینکه من ثروتمند باشم باید ارتباط خودم رو با افراد قوی و با اعتماد به نفس و موفق قوی کنم نه افرادی که ضعیف هستند و نیازمند هستند و میخوان یک نفر حامیشون باشه حمایتشون کنه خودشون رو ضعیف میدونند و پر از شرک و ترسهای جور باجور هستند، استاد در یکی از فایلها کاملاً واضح گفتند که دوستشون در یک کارگاه یا شرکت اومده بود افرادی رو استخدام کرده بود که فقط از روی ترحم به اونها استخدام شده بودندو بیشترشون توانایی خاصی نداشتند، افراد ضعیف و نیازمندی بودند استاد اونجا کاملاً توضیح داد که اگر ما بیایم همنشین این افراد ضعیف و نیازمند بشیم خودمون هم از مسیر خارج میشیم افکار اونها روی افکار ما تاثیر میذاره دچار احساس بدی میشیم و خودمون هم زمانی به جایی میرسیم که لازمه یک نفر بیاد دست ما رو بگیره و یکی از اون افراد نیازمند و ضعیف و بدون اعتماد به نفس خواهیم شد و همونجا استاد گفتند که بیا دونه دونه اینها رو از بیزینست خارج کن و اینجوری میتونی چندین هزار دلار صرفهجویی داشته باشی و البته درآمدت هم چندین هزار دلار بیشتر خواهد شد
یعنی این قانون جهانه تو وقتی در مدارهای بالاتر هستی باید به جهان اجازه بدی که افراد قوی رو وارد زندگی تو بکنه وارد ارتباطات تو، وارد کار تو وارد زندگی تو بکنه
و اگر تو خودت بیای مانعش بشی به جای این چرخه طبیعی جهان که داره درست کار میکنه بیای برعکس عمل کنی نتیجهای جز سقوط مداری و خروج از مسیر نخواهی داشت
هر کسی یا هر بندهای در هر جایگاهی که هست جای درستشه اون فقیر یا تهی دستی که الان در گوشهای از شهر داره بدون خونه بدون درآمد خاصی در یک وضعیت مالی بسیار نامناسب به سر میبره حتی گاهی اوقات غذای مناسبی برای خوردن نداره، جای مناسبی برای خوابیدن نداره شاید خانوادهای رو نداره یا خانوادهاش پذیرای اون نیستند، از بدن سالمی برخوردار نیست ی هزاران مشکل دیگهای که میتونه وجود داشته باشه در زندگی این فرد با این همه این آدم این موجود فرکانسی در جای درستش قرار داره هیچ ظلمی بهش نشده و هیچ اشتباهی در ساز و کار دقیق این جهان منظم وجود نداره
و البته اگر یک فردی که در بهترین نقطهای از شهر وجود داره و داره اونجا در بهترین خونه چند صد متری یا چند هزار متری به ارزش میلیارد ها تومن و بهترین امکانات رفاهی، با بهترین ماشین ،با یک شغلی که میلیاردها تومان درآمد داره ،خانواده و ارتباطات فوق العادهای که ازش لذت میبره مسافرتهای فوق العاده به داخل کشور یا خارج کشور داره ، مهارتهای بینظیری که داره ، بدن سالم و ورزیده و تنومندی که داره و همه و همه حاصل افکار و باورهای این فرد هستش و دقیقاً در جای درستش قرار داره
و طبق قانون فرکانس تمام دستاوردها و شرایط فعلی این آدم حاصل افکار و باورهای خودشه حاصل ایمان داشتن باورهای توحیدی نسبت به خداوند و توکل کردن و حرکت کردن شجاعت داشتن برای قدم برداشتن و اجرای ایدههایی که بهش الهام شده و تمام چیزهایی که به صورت پازل کنار هم قرار گرفته و باعث شده که این فرد الان در این جایی که هست باشه
در این جهانی که تمام سیارات و ستارهها در مدارهای دقیق و منظم با سرعت و حرکت دقیق در حال گردش هستند مجموعه بزرگی به نام کهکشان رو تولید میکنند و در تمام اینها اگر تفکر کنیم دقیقاً میشه فهمید که یک نظم بسیار بسیار دقیق و فراتر از محاسبات انسان داره کار میکنه نظمی که خداوند خلقش کرده از قوانینی تغییر ناپذیر داره پیروی میکنه، پس این جهان بر پایه قوانینی که خداوند اونها رو پایهریزی کرده استوار هستش و در حال تغییر و تحول و رشده، پس نمیشه که در این جهانی منظم و قانونمند اتفاقی یا چیزی باشه که بیدلیل یا شانسی باشه تمام اتفاقات تمام رویدادها تمام فعل و انفعالات این جهان از دلیل و قانونی داره پیروی میکنه زندگی ما انسانها هم از قانون خاصی داره پیروی میکنه همونطوری که خداوند میگه تمام اتفاقات زندگی شما به خاطر ماقدمت ایدیهم هست، یعنی چیزی که الان در زندگی ما هست قبلاً فرستاده شده یعنی ما قبلاً فرکانسش رو فرستادیم و این نتیجه فرکانس هستش که به زندگی ما برگشته در واقع جهانی که خداوند در دنیای فردی ما خلق کرده یک آینه تمام نمای ماست ، هر فرکانسی رو که ما بفرستیم از همون جنس به زندگی ما برمیگرده نمیشه که تو با موهای ژولیده و لباسهای چین و چروک یا کثیف جلوی آینه باشی و انتظار داشته باشی که آینه از تو یک قیافه با موهای منظم لباسهای اتوکشیده و تر و تمیز نشون بده، آینه همان چیزی را که تو هستی رو به تو نشون میده نه کمتر نه بیشتر نه با ذرهای تغییر، این جهان هم دقیقاً داره با ما همین کار رو میکنه وقتی ما به خاطر داشتن افکار و باورهای مناسب راجع به ثروت راجع به سلامتی راجع به خداوند راجع به تواناییهای خودمون راجع به احساس لیاقت خودمون احساس خوبی داریم داریم فرکانسهای مناسبی رو به این جهان میفرستیم و هر چقدر قدرت این احساس بیشتر باشه قدرت فرکانس ارسالی ما هم به این جهان بیشتره و برعکس اگر من بیام باورهای نامناسبی راجع به ثروتمند شدن راجع به فراوانی نعمتها و فرصتها در جهان راجع به خداوند و قدرت و بخشندگی اون و باورهای نامناسب راجع به تواناییهای خودم و سلامتی جسمانی خودم داشته باشم احساس نامناسبی دارم احساس بدی دارم و دارم فرکانس نامناسبی رو میفرستم و البته در مسیر اشتباه خواهم بود یا مسیری که به قول قرآن مسیر گمراه شدگان یا مسیر مورد غضب شدگان خواهد بود
پس خدا را شکر وقتی که میفهمم چه احساسی دارم میتونم بفهمم که در مسیر درست هستم یا مسیر اشتباه
من وقتی اومدم روی این باورهای فوق العاده کار کردم و دارم ترمزها رو دونه دونه شناسایی میکنم دارم به احساس خوبی میرسم یعنی دارم افکار مناسبی رو درون ذهنم میپرورونم و جایگزین افکار نامناسب و ترمزهای قدیمی میکنم که مانع رسیدن من به خواستههام شدن و همین باعث میشه که افکار امیدبخش در ذهن من باشه و احساس خوبی داشته باشم
در واقع ترمزهای ذهنی ما راجع به ثروت ترمزهایی هستند که ما اکثراً وقتی به مشکلات یا چالشهای مالی برمیخوریم خودشون رو بروز میدن و باعث احساس ناامیدی/ترس/کبود/شکست/عقب موندن از غافله دیگران یا جامعه/ عجله میشن و معمولاً این نجواهای درونی میگن که دیگه اوضاع خراب میشه
دیگه پولی برات نمونده!! همش داره خرج میشه ته جیبت داره خالی میش
دیگه بدبختی!!!
چه جوری میخواد این اوضاع اسفناک مالی درست بشه چجوری با این حقوق کم میتونی این همه هزینههای جورباجور زندگی رو تامین بکنی
اینهمه تلاش کردی این همه کار کردی ولی خوب نتیجه مالی خاصی نداد پس میخوای چیکار کنی دیگه مجبوری اضافه کار وایسی!!
و از این دست نجواهایی که شیطان درون ما مخصوصاً در زمان چالشها قدرت میگیره و خودش رو بروز میده در واقع خیلی از ماها فکر میکنیم که تغییر کردیم یعنی روی باورهامون کار میکنیم ولی دقیقاً زمانی که به یک سری از مسائل مالی توی زندگیمون برمیخوریم یک سری نجواهای قوی و پرقدرت از ذهن ما شروع به گسترش دادن خودشون میکنند و احساس ما رو خراب میکنند من هم دقیقاً اینطوریم یعنی خیلی از مواقع توی مسائل مالی مسائل کاری مسائل روابط یا مسائلی از این دست که توی زندگی ما وجود داره گاهی اوقات اوایل که به چالش برمیخورم نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم و زمان میبره که بیام روی این جریان افکار مسلط بشم و هدایتش کنم به یک سمت دیگه
بستگی به این داره که چقدر روی این مسئله کار کرده باشم الان به امید خدا میخوام که روی باورهای مربوط به ثروت کار کنم و همش رو به صورت کامنت روی سایت به اشتراک بگذارم
امروز روز دومه که دارم روی ترمزهای ذهنی راجع به ثروت کار میکنم چیزی که الان به ذهنم میرسه اینه که اگر من ثروتمند بشم خود به خود زمانی که این ثروت را به دست میارم و یا زمانی که از این ثروت استفاده میکنم برای خرید خونه برای خرید ماشین برای خرید مواد و چیزهای ضروری برای زندگیم دارم به پیشرفت جهان کمک میکنم و حتماً لازم نیست که بیام به افراد نیازمندی مثل سرطانیها یا بیماران خاص و موارد دیگه کمک کنم و یا اینکه بیام اولش برای رسیدن به ثروت یک قراردادی بنویسم با خداوند که خداوندا من میخوام به این افراد کمک کنم اگر این افراد نزد تو ارزشمند هستند تو به خاطر اونها به من کمک میکنی و این به نظر من اشتباهه و باور درست و برداشت درست اینه که خداوند به من بینهایت ثروت میدهد بینهایت نعمت میدهد، اگر من ثروتمند بشم وقتی خونهای رو میخرم به هزاران نفر ، صدها نفر که در زمینه خرید زمین اون خونه ساخت خونه تامین کنندههای مصالح و آهن آلات برای ساخت اون خونه و چیزهای دیگه در ساخت این خونه بوده نقش داشتن کمک میکنم
پس من دارم به پیشرفت جهان کمک میکنم من دارم به گسترش جهان کمک میکنم
من زمانی که یک ماشین خوب رو میخرم حالا ایرانی یا خارجی میخرم به افرادی که در ساخت تک تک قطعات این خودرو نقش داشتند کمک میکنم دارم به کارخانههای تولید مواد اولیه در این زمینه کمک میکنم دارم، به شرکت تولید کننده این ماشین کمک میکنم پس من زمانی که ثروتمند بشم قطعاً به طرق مختلف باعث پیشرفت و گسترش جهان خواهم شد
من زمانی که دارم در شغلی که ازش درآمد بالایی دارم و از اون راه ثروتمند شدم ودرآمد بالایی کسب میکنم با فعل و انفعالاتی که اونجا میشه ، خرید مواد اولیه برای تولید یک محصول یا تولید یک محصول که ارزش خلق میکنه برای یک جامعه، مسائل مردم اون جامعه را حل میکنه ،دارم به پیشرفت و گسترش جهان کمک میکنم
و سیستم این جهان اینطوریه که خداوند طوری خلقش کرده که قوانین این جهان در هر لحظه دارند به سمتی این جهان رو میبرند که این جهان پیشرفت کنه و گسترش پیدا کنه سیارات دارند بزرگتر میشن کهکشانها دارند بزرگتر میشن تعداد ستارگان داره بزرگتر میشه ،هر روز تکنولوژی داره پیشرفت میکنه هر روز داره ارتباطات راحتتر میشه هر روز چیزهایی در جهان داره کشف میشه یا اختراع میشه که به پیشرفت انسانها و راحتتر شدن زندگی اونها کمک میکنه هر روز منابع جدیدی در کره زمین داره کشف میشه و به پیشرفت جهان کمک میکنه ،ماشینهای الکتریکی دارند تولید میشن مسافت زیادی رو میرند و استهلاک ندارند و هزینه جانبی بسیار کمی دارند از انرژی خورشیدی استفاده میکنند از انرژی پاک استفاده میکنند
زندگی انسانها از 200 سال پیش و از 100 سال پیش داره خیلی خیلی بهتر میشه در تمام زمینهها در زمینه اقتصادی در تمام دولتها و افراد و حکومتها از 200 سال پیش ثروتمندتر، پیشرفتهتر شدند و سمت و سوی این جهان در کل به سمت پیشرفته شدن داره میره، ثروتمندان سال 1402 بسیار بسیار فرق میکنند با ثروتمندان 1300 یا 1200 ، قانون فراوانی در این مورد کاملاً به چشم میخوره اگر انسان به قانون فراوانی اعتقاد داشته باشه کاملاً میفهمه که به صورت طبیعی در این جهان ثروت و منابع فراوان هست و ثروت کم نیست به این صورت که من بیام بگم خداوندا من میخوام به افراد خاصی کمک کنم این باعث متمایز شدن من از بقیه افرادی که میخوان ثروتمند بشن میشه، پس من زودتر ثروتمند میشم!! این دقیقاً یک ترمزه مانع رسیدن من به ثروت میشه و باور درست اینه که خداوند باعث بیشتر و بیشتر شدن هر روزه این نعمتها در این جهان میشن پس به اندازه کافی برای تمامی افراد ثروت و نعمت وجود داره و البته داره بیشتر هم میشه, الان در دنیا افرادی هستند که ثروتمندترین افراد کل جهان هستند و بسیار بسیار بیشتر از نیاز خودشون دارند ثروت تولید میکنند پس دقیقاً برای من هم همینطوره برای گذر از ثروت نیازه که اول به ثروت برسم و بعد از اینکه به ثروت رسیدم و اون نیازهایی رو که داشتم رو تهیه کردم دیگه از یه جایی به بعد نیاز خاصی به اون حجم زیادی از ثروت ندارم ولی همچنان میتونم تولیدش کنم و مولد ثروت باشم و باعث بشم جهان اطرافم جای بهتری برای زندگی کردن بشه ، همینجوری که تمام افراد موفق و ثروتمند دارن انجام میدن
و البته باور درست هم اینه که من اینجوری فکر نکنم که خدایا ثروت در این جهان کمه دیگه پس بنابراین تو بیا مقدار کمی به من ثروت بده که من بیام یک ماشین خوبی بگیرم یک خونه خوبی بگیرم، دیگه من از تو چیز خاصی نمیخوام همینا برای من کافیه ،این یعنی من دارم اینجوری فکر میکنم که ثروت و نعمت خدا کمه پس من زیاد نخوام مقدار کمی بخوام و به همین مقدار راضی باشم خدا بمن میده!! و این دقیقاً اشتباهه و اینجا یک صحبتهایی هم از قناعت هست که بازش میکنم در ادامه
وقتی من دارم فرصتها و نعمتهای خداوند را در ذهنم محدود متصور میشم و از خداوند هم محدود میخوام و خلاصه توی ذهنم محدودیت میذارم یعنی به فراوانی اعتقادی ندارم یعنی باور محدودیت دارم و همین باعث میشه که فرکانس محدودیت رو ارسال کنم و همون رو در زندگیم دریافت کنم و نتیجه چیزی نخواهد بود جز فقر جز دویدن برای خواستهها و نرسیدن پس میشه فهمید که باور درست اینه که تمامی نعمتها و ثروتها و فرصتهای فوق العاده، ایدههای ثروت ساز و راهگشا و پیشرفت دهنده هر روز دارند در این جهان بیشتر میشن پس من هم باید با این جریان طبیعی جهان که خداوند اینطوری خلقش کرده هماهنگ باشم و باور کنم که فراوانی وجود داره و هر چقدر که بخوام حتی بیشتر از نیاز من حتی بیشتر از نیاز تمام افراد کره زمین ثروت و نعمت و منابع در این جهان وجود داره و باز هم بیشتر میشه پس نیازی نیست به این فکر کنم که اگر من قانع باشم به همین داشتههام خداوند به من بیشتر میده یا همین کافیه در این مثال یک کج فهمی وجود داره راجع به قناعت قانع بودن با محدود دیدن نعمتها و ثروتهای خداوند کاملاً فرق داره زمانی هست که من دارم میلیاردها تومن ثروت تولید میکنم و در زندگیم هست و خودم راحتم با اینکه در یک خونه ساده زندگی کنم در حالی که میتونم بهترین خونه با بهترین امکانات در بهترین نقطه شهر داشته باشم ینی دوست دارم اونجوری که میخوام زندگی کنم و نعمتها و ثروتها رو محدود نمیدونم ولی کسی که به قناعت اعتقاد داره با این معنا که من همین ماشین 500 میلیونی همین خونه اجارهای یا یک میلیارد تومنی یا هر چیز دیگهای که الان توی زندگیم هست رو داشته باشم و به اینها قانع باشم این چیز خوبیه و خداوند از این راضیه ،به نظرم من اینجوری دارم به خودم ظلم میکنم چون دارم باور محدودیت رو تو ذهنم میپرورونم و درهای ورود نعمتها به زندگیم رو میبندم
باور درست اینه که خداوند میخواهد من صاحب همه چیز باشم هر آن چیز که زندگی مرا زیباتر و شکوفاتر میکند داشتن ثروت فوق العاده در زندگی من ،داشتن ماشین فوق العاده، ماشینهای فوقالعاده، داشتن یک شغل پردرآمد داشتن روابط فوق العاده عاطفی در زندگی من، زندگی من رو زیباتر و شکوفاتر و دلچسبتر میکنه و خداوند برای اینکه اینا رو به من بده مشکلی نداره، خداوند هر آن چیزی رو اجابت میکنه که من میخوام و در مسیرش هستم، خداوند دقیقاً داره من رو به سمت چیزی که میخوام به سمت چیزی که افکار من باورهای من داره من رو هدایت میکنه، میبره ،،،،
در این مثال مسئلهای هست که باید باز بشه، در زمانی که ما باورهای فقر آلود داریم ولی ثروت رو از خداوند خواستار هستیم مثل اینه که ما خواستهای داریم اما باورهای ذهنی ما مخالف این خواستهها هستند
در کل برای ورود نعمتها به زندگیمون باید باورهای هماهنگ با اون خواستهها رو داشته باشیم
باور غلط دیگهای که وجود داره اینه که هر چقدر ثروتمند بشم از خداوند دورتر میشم هر چقدر ثروتمند بشم انسان بدی میشم ممکنه مغرور بشم یا عزیزانم رو فراموش کنم یا ممکنه در مسیر رسیدن به مسیرهای غیرقانونی و رشوه دادن استفاده کنم یا ممکن از مالیاتاز مالیات فرار کنم یا در روابطم به مشکل بخورم و به خانوادهام یا همسرم خیانت کنم
در توضیح این باید اول به این بپردازم که من هر چقدر ثروتمندتر بشوم به خداوند نزدیکتر میشوم چون هر چقدر که بخوام به خداوند نزدیکتر بشوم باید کارهای خوبی را انجام بدم برای انجام دادن کارهای خوب هم واقعاً تنها راهش اینه که ثروتمند بشم
#پارت اول
با نام و یاد الله مهربان
ارباب هدایتگر به سمت زیبایی و سلامتی و خوشبختی و نعمت و ثروت و سعادت دنیا و آخرت
خیلی ممنون از شما آقای سهراب سهرابی عزیز که وقت گذاشتین و یکی از پارتهای کامنت چند قسمتی من رو مطالعه کردین و دیدگاه فوق العاده خودتون رو به زبان نوشته برای من به یادگار گذاشتید
من همیشه آرزوم بود که بتونم اینجوری کامنتهای فوقالعاده و طولانی و پرمغز و مفیدی رو با تعمق و تفکر بنویسم و سرعت بالایی در این نوشتن داشته باشم، که هدایت شدم به قسمت تایپ با صدا در کیبورد ، که این کار رو برای من خیلی سریعتر میکرد و تقریباً 99 درصد کامنتهای من با همین ترفند هستند
و اما در مورد این فایل که فایل قسمت هدایت شوید من بود که من با تمام وجود بهش ایمان داشتم که هدایت من به این فایل بی دلیل نیست و مطمئناً اگر تفکر کنم و پاسخ این سوال رو بنویسم هر چقدر عمیقتر فکر کنم و بنویسم باعث میشه که دیواره سیمانی باورهای محدود کننده من ترک برداره و بشکنه
من برای نوشتن این کامنت چند قسمتی چندین روز به صورت ناپیوسته و الهامی زمان گذاشتم، و کلمات و جملاتی که نوشته شده بود دهای از فایلها و باورهایی بود که در طول فعالیت تو این مسیر یاد گرفته بودم و شکر خدا الهامات خودم رو هم کنار چکیدههای فایل استاد نوشتم
به راستی که تضادها در زندگی ما دوست ما هستند و میخوان ما رو به سمت خواستههای واقعی خودمون هدایت کنند
و من تو این یک سال و نیم که دوره 12 قدم و بعدش دوره احساس لیاقت را خریدم دارم سعی میکنم که هر روز بیشتر از دیروز قوانین رو درک کنم و به اونها عمل کنم و امیدوارم که خداوند من را در این مسیر یاری کنه که قطعاً یاری خواهد کرد و در ازای هر کار نیک صدها برابر پاداش خواهد داد،،،اما مسیر موفقیت تکاملیه ، هر چقدر هم که من با قدرت روی خودم کار بکنم اتفاقات زندگی من آرام آرام اتفاق میافته چون که افکار درون ذهن من و باورهای تشکیل شده در طی سالها در ذهن من زمان میبرد که عوض بشن و تغییر بکنند، استاد توی یکی از فایلها میگفت که من یک محیط ایزوله برای خودم درست کردم و روی باورهام کار کردم من هم شکر خدا تونستم تا حدود زیادی این کار را انجام بدم و با کوچ کردن از شهرستان به تهران و مستقل شدنم از خانواده کنار همسرم تونستم تمرکزی روی این فایلها و باورهای فوق العاده کار بکنم،،،و قانون هم میگه که هر چقدر استمرار و تعهد در این مسیر باشه سرعت تغییر ما به سمت مثبت بیشتر خواهد بود میتونیم مسیر تکاملی رو در زمان کمتری طی بکنیم
سپاسگزارم از خدای مهربان که به من توفیق داد که در این مسیر باشم و این تفکرات و کلمات الهی بر زمان من جاری بشه،،و سپاسگزارم از استاد عزیزم به خاطر این محیط فوق العاده و سایت
و سپاسگزارم از شما دوست عزیز امیدوارم که همیشه سالم و تندرست و موفق باشید در تک تک لحظات زندگیتون
با نام و یاد الله
من هم سلام عرض میکنم خدمت شما دوست عزیز
خیلی ممنون که وقت گذاشتین کامنت بنده رو مطالعه کردین این کامنت یکی از پارتهای کامنت بزرگی بود که من در جواب این فایل که هدایت شده بودم بهش گذاشتم روی سایت
من برای نوشتن این کامنت چندین روز و هر روز یکی دو ساعت وقت گذاشتم و برای نوشتنش حدود 95 درصد از تایپ با ویس استفاده کردم که این هم خودش هدایتی بود و خیلی کار تایپ کردن رو برای من آسان کرده
این باورها و مواردی که توی این بخش از کامنت نوشته بودم حاصل چکیده فایلها و باورهایی بود که توی فایلهای رایگان و 12 قدم یاد گرفته بودم
و یک سریهاشون هم حاصل هدایت و الهامات خداوند به قلبم بود که به زبان نوشته اینجا به یادگار گذاشتم، خیلی خوشحالم از این اثر مثبتی که ایجاد کردم و اثرهای مثبتی که باز هم دارم ایجاد میکنم ، برای نوشتن هر کامنت سعی میکنم که اولاً فایل خودش رو چندین و چند بار ببینم و بیام توضیحات نوشته شده مربوط به اون رو هم چندین بار بخونم و تامل کنم، و بعدش بیام جوابهای اون رو بنویسم
که این روند به من کمک میکنه که کامنت کامل و تاثیرگذاری بنویسم هم برای خودم و هم برای دوستانی که میان کامنتهای من رو مطالعه میکنند
واقعا این مسیر خیلی زیباست خداوند به اندازه یک قدمی که من برمیدارم هزاران بار پاداش میده و کمک میکنه به تشکیل باورهای جدید باورهای عالی و کمک کننده برای من در مسیر رسیدن به اهداف
مثلاً وقتی که من درخواستی از خداوند دارم و نیاز میبینم که فایل هدایتی رو گوش کنم دقیقاً همون چیزیه که به من کمک میکنه و یا وقتی که میخوام ثروتمند بشم و این درخواست رو دارم خداوند از راههای مختلف من را هدایت میکنه به باورهایی که باید درون ذهنم بسازم تا اینکه هدایت بشم به مدار ثروت و گیرنده خودم رو در اون کانال هماهنگ کنم
واقعا قانون مدارها در این جهان حاکمه چون دقیقاً من دیروز یک مثال عینی رو مشاهده کردم که برای من خیلی الهام بخش بود و دوست دارم که الان اینجا بنویسم و به یادگار بمونه،،،دیروز من با مهندس کارگاه بودم و دو نفر مهمون اومد ، اون جمعی که اونجا وجود داشت مهندس و اون دو نفر آقا و خانم توی زمینه کاری خودشون واقعاً تخصص و مهارتها و تبحر خوبی دارند و بسیار هم تلاش میکنند برای اینکه به درآمد بالاتری برسن
اما چیزی که برای من جالب بود میون صحبتهای اونها از فردی صحبت شد که خیلی راحت و ساده با اجرا کردن یک ایده به میلیاردها تومن ثروت رسیده بود و هنوز هم داره از اون راه ثروت ایجاد میکنه راهی که به نظر من و اونها خیلی ساده و پیش پا افتاده بود ما اونا فکر میکردند که این آدم خیلی شانسی به اونجا رسیده و اصلاً لیاقت رسیدن به اونجا رو نداره و یک اشتباهی رخ داده
مهندس تعریف میکرد که نهایی که الان دارن میلیاردها تومن ثروت تولید میکنند یه زمانی در شروع کارشون در چهاردانگه حتی نمیتونستند اون کارگاه خودشون رو بچرخونن و اجارهاش رو بدن،(اما خوب این آدمها خیلی خوب تونستن تکامل خودشون رو طی بکنند و باورهاشون رو به هر طریقی بسازن و در مدار ثروت قرار بگیرند و در این جهان همه چیز در جای خودش قرار داره این جهان حتی به اندازه ذرهای هم اشتباه نمیکنه)،،ولی الان همون آدم به ذهنش رسیده بود که بره سریع قلیون رو به صورت سیلیکونی درست بکنه و عرضه کنه به بازار که این روش و این ایده خیلی برتری داشت نسبت به ایده قبلی که از مدتها پیش داشت اجرا میشد،،،اما خب من میدونم یعنی درک میکنم که طبق قانون اون آدم جای درستشه چون با فرکانسهایی که داره به اونجا رسیده و اینکه این آدم یک مسیری رو طی کرده که باورهاش درست شده و هدایت شده به اون ایده در اون زمان و اون مکان و البته در مدار ثروت قرار گرفته که انقدر راحت و ساده داره پول در میاره،،،و این برای من خیلی الهام بخش بود که واقعاً از چه راه ساده آسان و در دسترس و کم هزینه میشه میلیاردها تومان ثروت خلق کرد و لازم نیست خودت رو به سختی بندازی و همیشه لازم باشه خیلی از ذهنت کار بکشی خیلی خیلی تو دردسر بیفتی و اذیت بشی از لحاظ فیزیکی برای اینکه بتونی یکم پول خلق کنی و اصلاً ثروت باید به راحتی و سادگی وارد زندگی انسان بشه زمانی که تو وارد مدار ثروت میشی از لحاظ فرکانسی این اتفاق میافته و جهان تو رو به این سمت هدایت میکنه و ثروت را هم از بینهایت طریق به زندگی تو هدایت میکنه و اگر تا یه حدی از لحاظ مهارتی و عملی پیشرفت کردی توی کارت اگر باورهات هم درست بشه مطمئناً هدایت میشی به اینکه به ثروت بینهایتی برسی
دقیقاً فکر میکنم که منم تو این مرحله هستم و کم کم باید تکامل خودم رو از لحاظ مداری طی بکنم باورهام درست بشه و قویتر بشه هرچند نمیدونم که چه باوری توی ذهن من هست که ایراد داره اما این مسیر مسیر بهبودی میدونم که کم کم این بهبودی مستمر و روزافزون باعث میشه که بالاخره فرکانس من به یک قدرتی برسه ثروت به راحتی وارد زندگی من بشه و مطمئنم که خداوند هم به من کمک میکنه که باور درست رو بسازم برای رسیدن به ثروت و هم اقدامات عملی رو بهم میگه و هم مشتریها رو به سمت من و من رو به سمت اونها هدایت میکنه و من رو در زمان درست و مکان درست قرار میده مطمئناً خداوند میخواد که من به هرچی که دوست دارم برسم و در این مسیر هرچی که اتفاق بیفته خیره