ماجرای تولید دوره جدید با نام ” کشف قوانین زندگی” از مرور نتایج مهم ترین سرمایه گذاری زندگی ام شروع شد. مرور قوانینی که درک و اجرای آنها، زندگی ام را از یک راننده تاکسی، ساکن در یک اتاق سیمانی در محله سورو در بندرعباس، به زندگی در خانه ای بزرگ و زیبا در فلوریدای آمریکا تبدیل کرد و از آن راننده تاکسی که روزگاری مهم ترین دغدغه اش پیدا کردن مسافر دربستی بود، فردی ساخت که آزادی زمانی، مکانی و مالی کامل برای انجام هر کاری و زندگی در هر کشوری و در هر خانه ای را دارد.
بنابراین تصمیم گرفتم تا به صورت خاص و با تمرکز کامل، مسیر مرور و درک دوباره این قوانین را در قالب دوره “کشف قوانین زندگی”، با شما نیز سهیم شوم تا بتوانیم جلسه به جلسه و قدم به قدم، به کمک انجام تمرینات این دوره، مهم ترین سرمایه گذاری زندگی مان را انجام و زندگی دلخواه مان را خلق نماییم.
مهم ترین سرمایه زندگی من، تلاش برای تقویت باورهای قدرتمند کننده ای است که از طریق درک بهتر قوانین جهان و تلاش ذهنی بیشتر، برای کنترل ذهنم، ساخته ام. باورهایی که کنترل تمام اتفاقات زندگی ام را در دست خودم قرار داده است.
در حالیکه کنترل زندگی اکثر آدمها، در دست شرایط بیرونی است. از زمانیکه یادم می آید، آنها در حال گله و شکایت از اوضاع هستند و همیشه نظرشان این است که: قبلاً اوضاع خیلی بهتر بود، اما الان اوضاع خیلی خراب است!
جمله “در شرایط حساس کنونی…”، کلید واژه ی تمام صحبت ها و سخنرانی های 30 ساله اخیر بوده که مرتباً از رسانه های مختلف شنیده ایم.
اما نکته مهم ماجرا اینجاست که:
همه ما می توانیم مثالهایی از زندگی افرادی پیدا کنیم که ” شرایط حساس کنونی” برای آنها فقط فرصت و نعمت بوده است. افرادی که هر تغییری در شرایط بیرونی، موجب رشد آنها می شود و فرصت ها و بازارهای جدیدی برای آنها خلق می کند.
اینکه شرایط دلخواه را در زندگی ات تجربه نمایی یا شرایط نادلخواه، کمترین ارتباطی به شرایط بیرونی ندارد و کاملاً وابسته به باورها و فرکانس های خودت است. فارغ از اینکه قیمت دلار چقدر است، وضعیت اقصادی چقدر پایدار است یا چه سیاستی بر جامعه حاکم است!
دلیل اینکه یک اتفاق و شرایط یکسان، نتایج متفاوتی را رقم می زند، این است که، آدمهای کمی در حال خلق شرایط زندگی شان به کمک باورهای خود هستند. اما آدمهای زیادی فقط در حال واکنش نشان دادن به اوضاع و عواملی هستند که خارج از دایره کنترل آنهاست. یعنی:
اگر قیمت دلار کاهش یابد، آنها خوشحال می شوند، در غیر اینصورت، افسرده و نا امید می شوند.
اگر ارتقاء شغلی دریافت کنند، خوشحال می شوند و اگر اخراج شوند، ناراحت می شوند.
اگر مشتری وارد کسب و کارشان بشود، خوشحالند، و اگر مشتری نیاید، ناامید و نگران اند.
اگر فرد مورد علاقه شان به آنها توجه کند، خوشحال می شوند و اگر فردی رابطه اش را با آنها قطع کند، به افسردگی می رسند!
یعنی افسار زندگی آنها در دست عواملی است که هیچ کنترلی بر آن ندارند. در نتیجه تمام تلاش شان، سرمایه گذاری روی عواملی است که کنترلی بر آن ندارند و متعجبند که چرا تلاش های شان، هیچ نتیجه ای در بر نداشته است؟!
در واقع زندگی همه ما صرف سرمایه گذاری روی موضوعی است که فکر می کنیم قادر است آینده با ثبات تری برایمان رقم بزند. یکی روی بورس سرمایه گذاری می کند، یک نفر تلاشش این است که دلار یا طلا بخرد، عده ای نیز تلاش خود را صرف یادگرفتن یک مهارت خاص مثل موسیقی یا کسب یک مدرک خاص و … می کنند.
اما اولویت من برای سرمایه گذاری، سالهاست که سرمایه گذاری روی کنترل ذهنم است. اما نتیجه این سرمایه گذاری، به هر سرمایه گذاری دیگر، از زمین تا آسمان متفاوت است.
از زمانی که فهمیدم تمام اتفاقات زندگی من، نتیجه باورهای من است، سرمایه گذاری روی باورهایم و تلاش برای کنترل ذهنم را شروع کردم تا بتوانم با ساختن باورهای قدرتمند کننده تر، زندگی دلخواهم را در تمام جنبه هایش، خلق نمایم. به همین دلیل فرد شایسته ای هستم تا به کمک آموزش های دوره کشف قوانین زندگی، شیوه انجام مهم ترین سرمایه گذاری ذهن تان را به شما بیاموزم.
این دوره راهنمای شما در یافتن و از بین بردن علف های هرز ذهن تان و جایگزین نمودن آنها با بذرهای اصلاح شده ای از باورهای قدرتمند کننده است. تکرار آموزش های این دوره، مهم ترین راه تغذیه آن بذرهای کاشته شده و به ثمر رساندن آنهاست.
زیرا وقتی سرمایه گذاری روی باورهایت را شروع می کنی، همان لحظه به ثمر نمی نشیند. بلکه در آغاز نیازمند توجه ای ویژه است. همانگونه که سرمایه گذاری روی یک ورزش خاص، نیاز به تمرینات پیوسته و فشرده زیادی دارد، سرمایه گذاری روی باورها نیز، تلاش ذهنی زیاد برای کنترل ورودی های ذهن را می طلبد و تمرینات طراحی شده در هر جلسه از دوره کشف قوانین زندگی، راهکاری است برای نحوه کنترل ذهن و افزایش مهارت در انجام این کار، به گونه ای که راحت تر از عهده کنترل ذهن بربیایی و به جای نجواها، به الهامات توجه نمایی.
سرمایه گذاری روی کنترل ذهن، یعنی تبدیل دانسته ها به عمل! دوره کشف قوانین زندگی، به شما یاد می دهد که چگونه دانش و آگاهی خود از قوانین کیهانی را در عمل اجرا نمایید.
دستاوردهای این سرمایه گذاری، بسیار بیش از سرمایه گذاری در هر جنبه و حوزه ی دیگری است. اگر بتوانی ذهنت را کنترل نمایی، تمام اتفاقات و شرایط، مثل یک خمیر مجسمه سازی در دست شماست که قادری آن را به هر شکلی که می خواهی دربیاوری.
سرمایه گذاری روی باورها، مثل سهامی است که همیشه به صورت تصاعدی در حال رشد است. زیرا جهان فقط به باورهای شما پاسخ می دهد و اگر باورهای تان درست شود، همه چیز خود به خود درست می شود.
هرگز نمی توانی سرمایه گذاری ای سودمند تر از این نوع سرمایه گذاری بیابی.
سید حسین عباس منش
اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحات این دوره
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1530MB27 دقیقه
- فایل صوتی با ارزشترین سرمایه گذاری زندگی ما23MB27 دقیقه
سپیده حافظی:
امروز روز وفاست
از دید مولانا وفا زیباترین خصلت آدمیان است.
وفا همه ی خصوصیات زیبا را در خودش حل کرده.
۱- اولین گام وفا، وفای به خود است.
وفادار به خود، به بدنش وفادار است به او ضرر نمیرساند، هر چیزی نمیخورد و نمی نوشد. با هر کسی هم خوابه نمی شود. شخصیت و آبرویش را به چیزی نمی فروشد. با افرادی که برای شرافت و انسانیت ارزش قائل نیستند معاشرت نمی کند. دریچه ی ذهنش را به روی هر چیز سخیفی نمی گشاید. به ورودی های حواس پنج گانه اش وفادار است. به زمانی که در اختیار دارد و به عمرش وفادار است و آن را بیهوده به پای هر چیزی خرج نمیکند. او به اهداف و رسالتش وفادار است. رسالتش را میجوید و به بهترین شکل محقق میکند.
۲- دومین گام وفا، وفای به خلق است
وفادار به خلق، به فرزندان و نسلش وفادار است، مادر یا پدر خوبی برای فرزندانش انتخاب میکند پس باری به هر جهت ازدواج نمیکند. به شرافت و آبروی والدین و نیاکانش و هر صفت خوبی که آنان داشتند چون میراثی گرانبها وفادار است . به معلمینش وفادار است و به علمی که آموخته عمل میکند. به طبیعت و همه ی موجودات که خلق خدایند مهربان و نگاهبان است. هیچ عمل خلاف انسانیت به دیگران، روا نمی دارد. دروغ نمیگوید، خیانت نمیکند، تهمت نمیزند، مغرور نیست، ستم نمیکند و… برعکس، دیگران را شایسته ی همان وفاداری میداند که در گام اول به خود روا داشته. و تمام صفات زیبای انسانی را وفادارانه به دیگران هدیه میکند. صداقت، امانتداری، بخشش و جود، غیرت و… را مهربانانه و متواضعانه خرج هم نوعش میکند. زیرا بهره کشی از دیگران برایش لذت بخش نیست او از جام وفاداری مست میشود.
۳-سومین گام، وفای به خالق است
وفادار به خالق، تمام صفات پسندیده را در دو مرحله ی قبل کسب کرده و فقط دو چیز میماند.
وفادار به خالق، شکر گزار است و تسلیم.
او به تمام نعماتی که خداوند به او هدیه کرده از نعمات دیدنی و نادیدنی وفادار است و شاکر. او نعمات خداوند را به درستی استفاده میکند و شاکرِ ولیْ نعمت خود است. بالاترین نعمت، روح خدا ست که به او امانت داده شده. او به روحِ بلندِ خداگونه ی خود وفادار است. مشخص است که وقتی به خدای درونش وفادار باشد به بدنش که ظرف این روح است وفادار است و به تمام مخلوقاتی که آنان هم تجلی این روح خداییند.
وفادار به خالق، تسلیم و راضی ست، او به “قاف”ِ عشق رسیده، قافِ عشق به بیان مولانا همان قناعت است. قناعت نه به معنای کمبود و فقدان، بلکه به معنای رضایت از آنچه داری. تسلیم بودن نهایت مثبت اندیشی ست زیرا انسان تسلیم و راضی اولین خصلتش شاکر بودن است.
در سخت ترین ورطه های زندگی احساس رضایت و تسلیم و پذیرش در برابر خالق ( نه مخلوق) باعث میشود روحیه خود را حفظ کند و نگذارد آن سختی، فرکانس مثبت او را تغییر دهد و بزودی خود را از سختی می رهاند.
وفادار به خالق همه موجودیتش را از خالق میداند پس همیشه شاکر و راضی ست و تسلیم خواست معشوق.
امروز، روز وفاست.
وفای به خود، خلق و خالق
هر روز، روز وفاست.
ایام شهادت وفادارترین خلق خدا تسلیت باد