با ارزش‌ترین سرمایه گذاری زندگی ما

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

ماجرای تولید دوره جدید با نام ” کشف قوانین زندگی” از مرور نتایج مهم ترین سرمایه گذاری زندگی ام شروع شد. مرور قوانینی که درک و اجرای آنها، زندگی ام را از یک راننده تاکسی، ساکن در یک اتاق سیمانی در محله سورو در بندرعباس، به زندگی در خانه ای بزرگ و زیبا در فلوریدای آمریکا تبدیل کرد و از آن راننده تاکسی که روزگاری مهم ترین دغدغه اش پیدا کردن مسافر دربستی بود، فردی ساخت که آزادی زمانی، مکانی و مالی کامل برای انجام هر کاری و زندگی در هر کشوری و در هر خانه ای را دارد.

بنابراین تصمیم گرفتم تا به صورت خاص و با تمرکز کامل، مسیر مرور و درک دوباره این قوانین را در قالب دوره “کشف قوانین زندگی”، با شما نیز سهیم شوم تا بتوانیم جلسه به جلسه و قدم به قدم، به کمک انجام تمرینات این دوره، مهم ترین سرمایه گذاری زندگی مان را انجام و زندگی دلخواه مان را خلق نماییم.

مهم ترین سرمایه زندگی من، تلاش برای تقویت باورهای قدرتمند کننده ای است که از طریق درک بهتر قوانین جهان و تلاش ذهنی بیشتر، برای کنترل ذهنم، ساخته ام. باورهایی که کنترل تمام اتفاقات زندگی ام را در دست خودم قرار داده است.

در حالیکه کنترل زندگی اکثر آدمها، در دست شرایط بیرونی است. از زمانیکه یادم می آید، آنها در حال گله و شکایت از اوضاع هستند و همیشه نظرشان این است که: قبلاً اوضاع خیلی بهتر بود، اما الان اوضاع خیلی خراب است!

جمله “در شرایط حساس کنونی…”، کلید واژه ی تمام صحبت ها و سخنرانی های 30 ساله اخیر بوده که مرتباً از رسانه های مختلف شنیده ایم.

اما نکته مهم ماجرا اینجاست که:

همه ما می توانیم مثالهایی از زندگی افرادی پیدا کنیم که ” شرایط حساس کنونی” برای آنها فقط فرصت و نعمت بوده است. افرادی که هر تغییری در شرایط بیرونی، موجب رشد آنها می شود و فرصت ها و بازارهای جدیدی برای آنها خلق می کند.

اینکه شرایط دلخواه را در زندگی ات تجربه نمایی یا شرایط نادلخواه، کمترین ارتباطی به شرایط بیرونی ندارد و کاملاً وابسته به باورها و فرکانس های خودت است.  فارغ از اینکه قیمت دلار چقدر است، وضعیت اقصادی چقدر پایدار است یا چه سیاستی بر جامعه حاکم است!

دلیل اینکه یک اتفاق و شرایط یکسان، نتایج متفاوتی را رقم می زند، این است که، آدمهای کمی در حال خلق شرایط زندگی شان به کمک باورهای خود هستند. اما آدمهای زیادی فقط در حال واکنش نشان دادن به اوضاع و عواملی هستند که خارج از دایره کنترل آنهاست. یعنی:

اگر قیمت دلار کاهش یابد، آنها خوشحال می شوند، در غیر اینصورت، افسرده و نا امید می شوند.

اگر ارتقاء شغلی دریافت کنند، خوشحال می شوند و اگر اخراج شوند، ناراحت می شوند.

اگر مشتری وارد کسب و کارشان بشود، خوشحالند، و اگر مشتری نیاید، ناامید و نگران اند.

اگر فرد مورد علاقه شان به آنها توجه کند، خوشحال می شوند و اگر فردی رابطه اش را با آنها قطع کند، به افسردگی می رسند!

یعنی افسار زندگی آنها در دست عواملی است که هیچ کنترلی بر آن ندارند. در نتیجه تمام تلاش شان، سرمایه گذاری روی عواملی است که کنترلی بر آن ندارند و متعجبند که چرا تلاش های شان، هیچ نتیجه ای در بر نداشته است؟!

در واقع زندگی همه ما صرف سرمایه گذاری روی موضوعی است که فکر می کنیم قادر است آینده با ثبات تری برایمان رقم بزند. یکی روی بورس سرمایه گذاری می کند، یک نفر تلاشش این است که دلار یا طلا بخرد، عده ای نیز تلاش خود را صرف یادگرفتن یک مهارت خاص مثل موسیقی یا کسب یک مدرک خاص و … می کنند.

اما اولویت من برای سرمایه گذاری، سالهاست که سرمایه گذاری روی کنترل ذهنم است. اما نتیجه این سرمایه گذاری، به هر سرمایه گذاری دیگر، از زمین تا آسمان متفاوت است.

از زمانی که فهمیدم تمام اتفاقات زندگی من، نتیجه باورهای من است، سرمایه گذاری روی باورهایم و تلاش برای کنترل ذهنم را شروع کردم تا بتوانم با ساختن باورهای قدرتمند کننده تر، زندگی دلخواهم را در تمام جنبه هایش، خلق نمایم. به همین دلیل فرد شایسته ای هستم تا به کمک آموزش های دوره کشف قوانین زندگی، شیوه انجام مهم ترین سرمایه گذاری ذهن تان را به شما بیاموزم.

این دوره راهنمای شما در یافتن و از بین بردن علف های هرز ذهن تان و جایگزین نمودن آنها با بذرهای اصلاح شده ای از باورهای قدرتمند کننده است. تکرار آموزش های این دوره، مهم ترین راه تغذیه آن بذرهای کاشته شده و به ثمر رساندن آنهاست.

زیرا وقتی سرمایه گذاری روی باورهایت را شروع می کنی، همان لحظه به ثمر نمی نشیند. بلکه در آغاز نیازمند توجه ای ویژه است. همانگونه که سرمایه گذاری روی یک ورزش خاص، نیاز به تمرینات پیوسته و فشرده زیادی دارد، سرمایه گذاری روی باورها نیز، تلاش ذهنی زیاد برای کنترل ورودی های ذهن را می طلبد و تمرینات طراحی شده در هر جلسه از دوره کشف قوانین زندگی، راهکاری است برای نحوه کنترل ذهن و افزایش مهارت در انجام این کار، به گونه ای که راحت تر از عهده کنترل ذهن بربیایی و به جای نجواها، به الهامات توجه نمایی.

سرمایه گذاری روی کنترل ذهن، یعنی تبدیل دانسته ها به عمل! دوره کشف قوانین زندگی، به شما یاد می دهد که چگونه دانش و آگاهی خود از قوانین کیهانی را در عمل اجرا نمایید.

دستاوردهای این سرمایه گذاری، بسیار بیش از سرمایه گذاری در هر جنبه و حوزه ی دیگری است. اگر بتوانی ذهنت را کنترل نمایی، تمام اتفاقات و شرایط، مثل یک خمیر مجسمه سازی در دست شماست که قادری آن را به هر شکلی که می خواهی دربیاوری.

سرمایه گذاری روی باورها، مثل سهامی است که همیشه به صورت تصاعدی در حال رشد است. زیرا جهان فقط به باورهای شما پاسخ می دهد و اگر باورهای تان درست شود، همه چیز خود به خود درست می شود.

هرگز نمی توانی سرمایه گذاری ای سودمند تر از این نوع سرمایه گذاری بیابی.

سید حسین عباس منش


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحات این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    1530MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی با ارزش‌ترین سرمایه گذاری زندگی ما
    23MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ایلیا میم رام الله» در این صفحه: 2
  1. -
    ایلیا میم رام الله گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    شاهِ خفته

    وضعیت زندگی انسان به پادشاهی می‌ماند که در خواب است. پادشاه، در خواب، هویت و مقام خود را که پادشاهی و فرمانروایی است، فراموش می‌کند. پادشاه خواب می‌بیند که دیگر پادشاه نیست. ضعیف و ناتوان گشته، محتاج و فقیر شده، دیگر خبری از آن همه قدرت و جلال نیست، می‌بایست مانند ضعیفان و محرومان زندگی کند. در رؤیای خود آرزو می‌کند که ای کاش پادشاه می‌بود و زندگی شاهانه داشت. غافل از اینکه در حقیقت، هم پادشاه است و هم از زندگی شاهانه بهره‌مند، تنها در خواب و غفلت است.

    طبیعی است که پادشاه بر اثر این رؤیاهای آزاردهنده رنج بکشد، افسرده و مضطرب شود و بر اثر این رؤیاهای گاه شادکننده و گاه ناراحت‌کننده، دمی خوشحال و دمی در رنج و اندوه باشد. حتّی ممکن است پادشاه در رؤیاهای خود برنامه‌ای را برای رسیدن به مقام و هویت پادشاهی (طبیعت الهی) طراحی و طی کند. در این صورت برای رسیدن به پادشاهی (دروغین و توهمی (خود به سال‌ها وقت نیاز دارد. در رؤیای خود (در عالم توهّم)(راه پادشاهی را می‌پیماید، فرصت و نیروی خویش را بیهوده هدر می‌دهد. زیرا اگر بر فرض موفق هم شود و در رؤیای خود به پادشاهی دست یابد، باز هم شکست خورده و تنها به تصویری سرابگونه و پوچ دست یافته است.

    به نظر شما برای اینکه این پادشاهِ در خواب (انسان با طبیعت الهی) دوباره به مقام پادشاهی خود دست یابد و دوباره زندگی شاهانه را تجربه نماید، چکار باید بکند؟

    برای اینکه پادشاه به لحظه‌های ناپایدار رنج و لذت، شادی و اندوه، پستی و بزرگی خود پایان دهد، چکار باید بکند؟…

    بسیاری از مکاتب بشری چنانند که گویی راه حلشان اینست که این پادشاه خوابیده در رؤیاهای خود مراحل پادشاهی را طی کند، برای آن زحمت بکشد و کوشش کند تا بلکه در رؤیای خود به پادشاهی نایل شود. امّا اگر بر فرض بتواند در رؤیاهای خود چنین مراحلی را طی کند، آیا این پادشاهی ارزشی دارد؟ آیا چیزی جز شکستی بزرگ است؟ زیرا حدّاقل مرگ، او را بزودی از این رؤیا بیرون می‌آورد و پادشاه در می‌یابد، آن زمان که باید بیدار می‌بود، خفته بود…

    آنها حتماً برای حل رنج‌ها، فشارها و گرفتاری‌هایی که در عالم توهّم و رؤیا، پادشاه با آنها رو به روست، راه حل‌هایی را هم پیشنهاد می‌کنند. مثل ده‌ها و صدها راه‌حلی که جاهلان عالم‌نما برای حل مسائل انسان ارائه داده‌اند.

    راه‌حل یک چیز است و آن بیدار شدن از خواب.

    امّا حرکت بازگشت به خداوند چه می‌گوید؟ ساده‌ترین، کوتاه‌ترین و تنها راه حل اینست که “پادشاه را از خواب بیدار کنیم. ” اگر پادشاه لحظه‌ای از خواب برخیزد، راهی را که قرار بود در رؤیاهای خود برای رسیدن به پادشاهی در طول سال‌ها بپیماید، در لحظه‌ای طی می‌کند. اصلاً پیمودنی در کار نیست. پادشاه وقتی از خواب بیدار شد، درمی‌یابد که آن همه رنج و لذت زودگذر، تنها رؤیا و توهّم بوده. می‌بیند که نیازی به پادشاه شدن ندارد زیرا او هم اکنون پادشاه است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ایلیا میم رام الله گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    🔹درد و رنج🔹

    #رنج و درد به دلیل #افکارِ اندوهگین نیست.

    #درد به دلیل جریان افکارِ #منفی یا سنگین نیست.

    رنج به دلیل یکی دانستنِ خودت با آن موضوعِ فکری یا #احساسی است.

    هر زمان از وجودِ افکار رنج کشیدی،

    بدان به دلیل دیده شدن و #حس شدنِ آن #فکر نیست.

    به دلیل یکی کردنِ خودت با آن موضوع است.

    زمانی که بیکران را محدود به یک قالبِ فکری می کنید احساس خفگی و افسردگی #تجربه می شود.

    تکرار می کنم:

    غم و درد و رنج به دلیلِ افکاری که در اکنون می آید نیست.

    آنها مجاز هستند که بیایند،

    زیرا #عشق، بی نهایت و قدرتمند است.

    عشق ممنوعیت ندارد.

    همه چیز اجازه ی خودنمایی دارد.

    رنج به دلیل این است که خودت را تعریف می کنی و یک آن بی نهایت در قالبِ یک محدودیت #تصور می شود.

    این “خیال” است که رنج را گسترش می دهد،

    نه افکاری که در رنج هستند.

    اینگونه تو می بینی این سیاره ی زیبا و خیال انگیز یک شوخیِ مداوم با تو می کند.

    اینکه هر چیزی می آید و می گوید: من این یا آن هستم،

    و تو هیچ کدام را انتخاب نمی کنی.

    زیرا کسی در #حقیقت برای داشتنِ افکار وجود ندارد.

    آنگاه این خواب و این شوخی برایت روشن می شود.

    وقتی هیچ منی نگرانِ وجود افکار نیست،

    و خودِ آن من، یک فکر می شود.

    حالا نیازی به نگران شدن نداری،

    این خواب دیگر قدرتی ندارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: