چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

خیلی‌ها  می گویند مهم‌ترین خواسته‌ی من‌، بهبود وضعیت مالی‌ام است.
به من بگو چکار کنم تا بالاخره این بهبود را تجربه کنم؟

جکار کنم تا خانه‌ای برای خودم داشته باشم و از شر این اسباب کشی‌های لعنتی که هر سال درگیرش هستم‌، خلاص شوم؟
چکار کنم تا یک ماشین خوب زیر پایم بگذارم و به داستان تعمیرات همیشگی خاتمه دهم؟
چکار کنم تا ⁣برای خرید وسایل مورد نیازم، مدام به قیمت شان خیره نشوم؟
زیرا دیگر از خرید وسایل ارزان قیمت و بی کیفیت خسته شده‌ام.
به من بگو چکار کنم تا از شر نگرانی برای این همه هزینه تمام نشدنی، خلاص شوم؟
چکار کنم که شرمنده‌ی خانواده‌ام نباشم؟
چکار کنم

چکار کنم تا بتوانم دست زن و بچه ام را بگیرم و با خیال راحت یک سفر درست حسابی داشته باشیم‌، شب را در یک هتل خوب سر کنیم و در بهترین رستوران ها غذا بخوریم و تا این حد در انتخاب‌هایم محدود نباشم و اینقدر برای یک سفر ساده‌، دو دو تا چهارتا نکنم؟
بگو چکار کنم که بتوانم بهترین امکانات را برای زندگی‌شان فراهم کنم؟  چون لیاقت آنها فقط یک زندگی عالی است.
در یک کلام به من بگو چکار کنم تا به استقلال مالی برسم؟

من نیز زمانی درگیر همین مسائل بودم و همین سوالات را داشتم.

به همین دلیل تصمیم گرفتم راهکاری را با شما به  اشتراک بگذارم که تجربه مرا از رانندگی با تاکسی پیکان دنده آر‌ژ‌‌انتینی بدون کولر و همیشه خراب‌، به زندگی‌ای عالی و با کیفیت در فلوریداری آمریکا‌، تغییر داد.

سید حسین عباس‌منش


چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    217MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1859 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امید اسدی» در این صفحه: 1
  1. -
    امید اسدی گفته:
    مدت عضویت: 1718 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی

    ثروت را خیلی دوست دارم چون علاوه بر اینکه آدم ثروتمند سبب گسترش جهان می شود . رویای داشتن ثروت و آزادی مالی مرا سوق داد به سمت قانون جذب و این سایت دوست داشتنی.

    داستان از اونجا شروع میشه که چندین سال پیش که خیلی بچه بودم و با هم سن هام بازی میکردم پوستر ها و اسباب بازی های ماشین های خیلی گرانقیمت لامبورگینی و فراری و… را می دیدم و بلند می گفتم که من در آینده این ماشین ها را می خرم . در آن زمان این قدر مطمئن بودم که این ماشین هارا می خرم گویی که وحی منزل بود .

    کم کم که بزرگ شدم و باور های محدود کننده ذهنم را احاطه کرد این رویا ها از یادم رفت . چون پدرم یک شغل آزاد با درآمد کم داشت و فقط از پس هزینه ها بر می آمد.

    ولی شور و شوق بچه گی ام سبب شد تا با یک کتاب در مورد توانایی ذهن بر جسم آشنا شوم

    عنوان کتاب یادم نیست ولی در مورد قدرت ذهن بود بعد از اون کتاب هدایت شدم به فیلم راز و اینقدر این فیلم رو می فهمیدم که انگار سال ها در مورد این موضوع میدانستم .

    در ادامه در کلاس نهم یک معلم داشتم که میگفت یک دفتر دویست برگ در مورد خواسته هایتان در آینده بنویسید و اون معلم هم در مورد قانون توضیحات زیادی داد.

    بعد دوره یکی از استادان این ضمیمه را استفاده کردم و چون خیلی مختصر بود و فضایی مثل این سایت نداشت چندان پیشرفتی نکردم

    بعد طبق قانون تکامل با این سایت آشنا شدم و در اینجا خیلی پیشرفت کردم در درک قانون .

    به نظر من هدایتم و تکاملم تا اینجا در این زمینه همش بخاطر اون شور و شوق برای ثروتمند شدن بود که سبب شد با قوانین جهانی آشنا شوم .و ممنونم از استاد که مرا با خدا آشنا کرد و سبب آشتی من با قرآن شد .

    حالا ۳ هفته است که کنکور داده ام . به خود تعهد داده ام که تا سال آینده ۳ برابر مبلغی که در ذهنم در نظر گرفته ام برسم . البته حالا من هیچ در آمدی ندارم چون فقط تا این چند وقته کارم تلاش برای کنکور بوده است .

    البته می دانم که در زمینه ثروت راهی بس دشوار در پیش است چون من در یک خانواده ضعیف از لحاظ اقتصادی بزرگ شده ام و این خانواده خیلی هم مذهبی بوده .

    شاید از لحاظ ثروت نتایجی نداشته باشم ولی میدانم که در آینده نتایج می آید و از همه مهم تر این است که ثروت باعث شد من با قدم گذاشتن در این قانون از یک آدم نق نقو که به زمین و زمان گیر می داد و هر روز در افکار محدود کننده مذهبی بیشتر گیر می کرد تا کار به جایی رسیده بود که می خواستم از دست افکار محدود کننده مذهبی خودکشی کنم به یک آدم صبور و دارای آرامش و در صلح با خودم تبدیل شوم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: