چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۱

روز نوزدهم

سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی و بانو شایسته.

این فایل استاد رو یکبار تقریبا دو ماه گذشته گوش دادم و در دفتر خودم متعهد شدم به اینکه باورهایم را تعقیردهم و درآمدم را سه برابر و بیشتر افزایش دهم.

این در حالی بود که در مهر ماه امسال من ماشینم رو فروختم.

علت اینکه ماشینم رو فروختم به دلیل باورهای اشتباه بود.

من با خودم گفتم که چون به دیگران مبلغی بدهی دارم بهتره که ماشینم رو بفروشم بدهی های خودم رو بدم .

مقداری از بقیه پولم رو بزارم بانک و بعد شش ماه وام بگیرم.

و مابقی اون رو بدم له صاحب کارم و با پول من کار کنه و ماهیانه یک درصدی به من بده

خیلی خوشحال بودم از این کار .

فکر میکردم از این طریق میتونم مشکلاتم رو حل کنم.

اما غافل از این که این راه کاملا باور فقر رو داره ارسال میکنه.

دوستان بعد دو ماه ماشین من گران شد و دیدم با پول ماشینم باید برم چند مدل پایین تر رو بگیرم.

از طرفی پول تو دستم کم کم خرج شد .

حتی پولی هم که تو بانک واسه وام گذاشته بودم اون هم کم کم خرج شد.

حتی پولی هم که ماهیانه به من میدادن بعلاوه حقوقم دیگه کفاف زندگیم و نمی داد.

یعنی ماهی ده میلیون درآمد داشتم اما همیشه بی پول بودم.

این باور من که فکر میکردم من باید با زد و بند ماشینم خودم رو ارتقا بدم همه چیز رو از بین برد.

این ماجرا گذشت نا اینکه من وارد سایت شدم.

میدونستم اشتباه کردم اما دنبال راه چاره بودم.

متعهد شدم برای تعقیر خودم نمام سعی و تلاشم رو بکنم.

روز شمار تحول زندگی رو به پیشنهاد دوستان شروع کردم.

و هر روز یک فایل رو به دقت گوش دادم

نت برداری کردم.

و هر روز دیدگاه رو نوشتم.

این تعقیر و باور منو روز به روز قوی تر کرد.

هر روز با انرژی و احساس خوب شروع میشد و شب با آرامشی وصف ناپذیر تموم میشد.

و من هر شب تشنه تر برای شروع روزی دوباره بودم.

دوستان ایمانم به خداوند صد چندان شد.

مطمئن بودم که در مسیر درست هستم.

این و احساسم بهم میگفت.

احساسی خوب و عالی.

اشتباهات گذشتم و فراموش کردم.

خودم رو بخشیدم و مصمم شدم که دوباره میتونم زندگی مو اینجوری که میخواهم خلق کنم.

دوستان الان که دارم دیدگاه و می نویسم تمام بدنم داره از خوشحالی میلرزه.

این احساس خوب و ایمان به خداوند و باور فراوانی خیلی زود جواب داد.

دیروز ظهر که از سر کار اومدم خونه از یک شرکتی که دو سال پیش من یک دم نوش ساز خریده بودم و یک کارت قرعه کشی به من داده بودن برای جایزه زنگ. زدن.

وقتی از پشت گوشی به من گفتن که شما صاحب یک خودرو تی با شدید اشک در چشمانم جاری شد و فقط گفتم خدایا چقدر تو بزرگی.

خدایا چقدر این مسیر درسته و جواب میده.

خدایا شکرت که از بینهایت دستانت برای خوشبختی بندگانت استفاده میکنی.

دوستان زمانی که به من گفتن باید مبلغی رو واریز کنید برای عوارض دو سال خودرو اول گفتم این کلاهبرداری است .

اما یک حسی به من گفت علی این یک نشانه است و برو جلو.

به خودم گفتم خدایا شکرت که امروز مسولیت تمام زندگیم را پذیرفتم.

وقتی که امروز شماره شاسی اتومبیل که به نام من بود رو واسم ارسال کردن یقین پیدا کردم که تصمیمم درست بود.

دوستان خواستم بگم چقدر این مسیر درسته

چقدر استادم دقیق و موشکافانه منو و همه دوستان رو در این مسیر هدایت میکنه.

خدایا بازم شکرت شکرت شکرت