کل موضوعی که در زندگی باید بدانیم این است:
هر کدام از ما مثل یک دستگاه تولید فرکانس و جهان نیز در حکم دستگاه مبدلی است که این فرکانس را دریافت و تبدیل به تجربه هایی در زندگی مان می کند.
یعنی ما موجوداتی فرکانسی هستیم که در جهانی فرکانسی و پاسخگو زندگی می کنیم که کار آن پاسخ به فرکانس های ماست. به عبارت ساده تر، در هر لحظه ما بوسیله افکاری که در ذهن داریم، امواجی به جهان ارسال میکنیم.و جهان آن امواج را دریافت و دقیقاً اتفاقات و شرایط هم-اساس و هم-جنس با آن افکار و امواج را وارد زندگی ما میکند.
تأکید میکنم! امکان ندارد چیزی غیر از فرکانسی که فرستادهای، وارد تجربه زندگیات شود.
پس حالا که میدانی تمام ناخواسته های مالی تو، خروجیِ فرکانس هایی است که درباره موضوع ثروت به جهان فرستاده ای، باید از خود بپرسی که:
چطور میتوانم این فرکانسها را تغییر و فرکانسهایی ارسال کنم که هماهنگ با خواسته هایم باشد و نه ناخواسته هایم؟
هماهنگ با استقلال مالی باشد و نه نگرانی مالی
هماهنگ با فراوانی باشد و نه کمبود
هماهنگ با راحتی باشد و نه تقلاهای تمام نشدنی برای پرداخت هزینه ها
و جواب این است:
اول از همه باید بتوانی از عهده ی کنترل ورودیهای ذهنت برآیی.
زیرا فرکانسهای تو حاصل ورودیهای ذهنت است و ورودی نامناسب، قطعاً خروجی نامناسبی دارد.
دو عامل زیر، منشأ اصلی نامناسبترین ورودیها به ذهن هستند:
دوستان و اطرافیانی که اوقات زیادی را با آنها صرف میکنی. در حالیکه ذهن و باورهای منفی دارند، همیشه درباره نگرانیهایشان صحبت میکنند و همیشه با بدبینی به اوضاع و آینده نگاه میکنند.
تلویزیون و ماهواره
پس لازم است همین حالا، با جسارت این دو عامل را از زندگیات حذف کنی.
این اولین قدم برای عمل به تعهدی است که برای ۳ برابر کردن درآمدت نوشتهای.
چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD194MB16 دقیقه
- فایل صوتی چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت ۲15MB16 دقیقه
سلام خدمت شما
آن نکتهای که از این فایل درک کردم این هست که جهان به فرکانسهای ما پاسخ میده نه به انچه من میگویم میخواهم و انچه من میگویم مهم نیست بلکه مهم این است که من چه فرکانسی رو به جهان ارسال میکنم. فرکانسهای من حاصل ورودیهای ذهنم هست که این ورودیها یعنی چیزهایی که میبینم، چیزهایی که میشنوم، چیزهایی که به خاطر میاورم، چیزهایی که تجسم میکنم، چیزهایی که میخوانم، که اینها از خانواده، جامعه، رسانهها، سیاستمدارهای کشور، کتابها، فیلمها و سریالها، دوستان هستند و من اگر میخواهم فرکانسهام رو مدیریت کنم باید این ورودیها رو کنترل کنم.
آنچه درک کردم این هست که آدمهایی که نامناسب هستند را از زندگیم حذف کنم و نه با بحث و ناراحتی بلکه خودم اراده کنم که ازشون دور بشم و باهاشون کار نداشته باشم و دوم اینکه دستگاه تلوزیون و ماهواره را خانمان حذف کنم.
اول اینکه بیشترین افرادی که من الان باهاشون در ارتباط هستم خانوادهام هستن چون من در خانه کار میکنم و فقط به قصد پیاده روی، خرید، دیدن زیبایی ها به بیرون میروم و سعی میکنم ارتباطم رو با این افراد کمرنگ تر کنم و آگاهانه کاری باهاشون نداشته باشم. البته نمیشه ارتباط رو قطع کرد مگر اینکه بخواهم بروم یک جای دیگه زندگی کنم و در این خانه نباشم.
دوم اینکه دستگاه تلوزیون رو حذف کنم که من مدتهاست تلوزیون رو پیگیر نیستم و نگاه نمیکنم مگر اینکه گاهی فوتبالی باشه و صدام کنن که بیا فلان چیز رو نشونت بدیم مثلا طبیعی باشه چیزی باشه که میخوام تصمیم بگیرم که بهشون بگم اصلا چیزی به من در تلوزیون نشان ندهید. تلوزیون رو فقط افراد خانواده فقط نگاه میکنن که من ازشون درخواست میکنم صداش رو کم کنند که در اتاق من نیاید چون نمیخواهم بشنوم و موضوع دیگه این هست که من یک سری برنامههای مناسب و خنده دار رو از اینترنت میگیرم و به تلوزیون خانه وصل میکنم و با خانواده آن را میبینیم مثل برنامه جوکر احساس علیخوانی که خندهدار و فان هست و فقط در این شرایط چشمم به صفحهی تلوزیون میخوره. اگر در نحوهی عملکرد من مسئله وجود داره یا چیزی رو درست درک نکردم خوشحال میشم که بهم بگید که اصلاحات رو انجام بدم.
باورهایی که در این فایل گفته شد که ایراد دار هست و باید درستش کرد یکی این باور هست که پول و ثروت زیر پای فیل هست و برای ثروتمند شدن باید خیلی سختی بکشی. خب اینطور نیست مثلا خود استاد عباس منش یک دوره تهیه میکنه ده ها و صدها هزار نفر دورهاش رو میخرن و سختیای نمیکشه برای اینکه ثروت وارد زندگیش بشه و به راحتی فروش میره محصولاتش. باور دیگه این هست که فساد رو در جوامع ثروتمندان ایجاد کردن و پیشوایان دینی ما همشون آدم های فقیری بودن که این هم کاملا غلط هست اتفاقا هر وسیلهای که الان ما در خونه و زندگیمون داریم بواسطهی ثروتمندان و ثروت اونها ایجاد شده همین رایانه همین ویندوز همین لینوکس همین یخچال و … بواسطهی ثروتمندان در زندگی ما هست اگر اونها تلاش نمیکردن و پولشون رو نمیگذاشتن اینها نبودن و تولید نمیشد و گسترش پیدا نمیکرد و انقدر قیمتش پایین نمیومد ولی به خاطر خلاقیت و تلاش و ثروت این عزیزان بوده که ما الان انقدر امکانات داریم، و موضوع غلط دیگه این هست که میگن پیشوایان دینی ما همشون فقیر بودن ولی وقتی به قرآن نگاه میکنیم میبینیم برعکس هست. تمام پیامبران ثروتمند بوده اند، حضرت محمد تاجر بوده و ثروت خدیجه رو هم داشته، حضرت نوح انقدر پول داشته که کشتی به اون عظمت رو بسازه، حضرت ابراهیم انقدر ثروتمند بوده که کعبه رو بنانهاده و روایت شنیدم که چقدر گوسفند و گله و دارایی داشته، حضرت موسی یک قوم به اون بزرگی رو مدیریت میکرده و مگه میشه بدون پول زیاد این اتفاق بیفته؟ حضرت یوسف عزیز مصر بود و ثروت و نعمت بسیار داشت، در مورد امامان هم همینطور هست، امام علی ثروتمندترین مرد عرب بوده، امام حسن بسیار ثروتمند بوده، امام حسین و بسیاری از امام های دیگه همشون قومها رو مدیریت میکردن و کاروان ها داشتن و ثروتمند بودن، اینکه میگن امامان فقیر بودن اصلا درست نیست، شما همین الان امام رضا رو ببین در زمان زندگیش ثروتمند بوده و در زمان پس از زندگیاش هم انقدر ثروت در محل دفنش جاری هست و انقدر آدم دارن از مجاورت با این بزرگوار ثروت و نعمت کسب میکنن این همه زائر و شرکت و هتل و آستان قدس رضوی و هزاران چیز دیگه.. کجا پیشوایان دینی فقیر بودن؟ خیلی از مبلغین دینی اسلامی هم زندگیشون رو بررسی میکنی بسیار ثروتمند هستند از مکارم شیرازی گرفته تا هاشمی رفسنجانی و ..
باور غلط دیگه این هست که افرادی که ثروتمند شدن به بی راهه کشیده شدن و بی جنبه شدن و به فساد کشیده شدن مثلا رفتن دو تا زن دیگه گرفتن یا معتاد شدن یا هر چی، این باور هم غلط هست، ما این همه فرد ثروتمند در جهان داریم که سالم و سلامت دارن زندگی میکنن و هیچیشون هم نیست، از وارن بافت گرفته تا جف بزوس تا خود استاد عباس منش که بنده خدا زندگیش تو اینترنت هست .. اگه ثروت قرار بود به فساد بکشه آدم رو پس چرا این همه آدم ثروتمند و سالم هست؟
انشاءالله سلامت و موفق باشید.
به نام خدا
موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
– ما موجوداتی هستیم که هر لحظه داریم به جهان فرکانس و سینگال های ارتعاشی ارسال می کنیم. ما سنگ و آهن نیستیم. ما حیوانات اهلی و وحشی نیستیم که هیچ تغییری در میلیون ها سال در زندگیشون انجام نداده اند. ما انسان هایی هستیم که تونستیم تغییر کنیم و توانستیم زندگی خودمان را در همه جهات تغییر بدیم.
– این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا این سیگنال هایی که ما به جهان هستی ارسال میکنیم به صورت اتفاقات داره وارد زندگی ما میشه
– فرکانس و ارتعاشات و سیگنالهایی که ما داریم به جهان هستی ارسال میکنیم بر میگرده به ورودی های ذهن ما یعنی چیزهایی که میبینیم. میشنویم در موردشون صحبت میکنیم به خاطر میاریم تجسم میکنیم در آینده اینها داره فرکانس ما رو ایجاد میکنه بنابراین اگر میخواهیم فرکانس هامون رو کنترل کنیم و ارتعاش خوب به جهان هستی ارسال کنیم باید ورودی های ذهنمون رو کامل کنترل کنیم
– ورودی های نامناسب در مورد ثروت یعنی: 1- پول زیر پای فیله یعنی برای ثروتمند شدن باید سختی فراوان بکشی. 2- تمام پیشوایان دینی ما آدم های فقیری بودن و فساد رو در گذشته و حال ثروتمندان ایجاد کرده اند 3- اگر شتر از سوراخ سوزن رد شد یک آدم ثروتمند هم میتونه بره بهشت و به همین اندازه غیر ممکن هست که یک ثروتمند بره بهشت 4- ببین فلانی که ثروتمند شد چقدر از خود بی خود شد.. چقدر آدم بدی شد.. چقدر غرور گرفتش.. چقدر پول ها رو هدر کرد، رفت چندین و چند زن دیگه گرفت.. به چه کثافتی افتاد از وقتی که ثروتمند شد.. این ورودی ها باعث میشن که ما نخواهیم ثروتمند شویم چون میگوییم میخوام برم بهشت.. چون میگی نمیخوام آدم بدی باشم.. چون میگی نمیخوام فساد ایجاد کنم.. چون میگی بسه چقدر سختی بکشم که ثروتمند شوم همون فقیر باشم بهتره
– تمرینات این جلسه این هست که ورودی های ذهنمون رو کامل کنترل کنیم و برای این کار 1- دوست هایی که فرکانس نامناسب دارن و حرف هایی که میزنن بهمون احساس بدی میده رو حذف کنیم و کاری بهشون نداشته باشیم تا خود به خود از مدارشون فاصله بگیریم 2- تلوزیون و ماهواره رو کامل حذف کنیم و برنامه هایی که دوست داریم رو آگاهانه از طریق اینترنت دنبال کنیم، اونم برنامه های مناسب مثل فوتبال و …
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
کنترل ورودی های ذهن و حذف کردن آگاهانه آدم های نامناسب از زندگی و همچنین نگاه نکردن به تلوزیون و ماهواره بیشترین تاثیر مثبت رو روی زندگی من داشته. خیلی از مسائلی که امروزه آدم ها درگیرشون هستن از سردردها گرفته تا حرص خوردن ها و اینکه زندگیشون رو دست عوامل بیرونی میدونن و شاکی هستن از این و از اون و در مورد اتفاقات نامناسب مثل اختلاس و حق ما رو خوردن و کی رئیس جمهورمیشه که وضع ما بهتر بشه و کی رهبر میشه در آینده که زندگی ما دست اون هست و … خلاص شدم و فهمیدم خداوند تنها قدرت جهان هست که زندگی من رو کامل داده دست خودم و هر کسی در آینده هر مقامی بدست بیاره به نفع منه و من هستم که کنترل کامل زندگی خودم رو دارم و خودم هستم که زندگی خودم رو خلق میکنم و هیچ عامل بیرونی ای در زندگی من تاثیر گذار نیست و من باید روی خودم کار کنم تا زندگی بهبود یافته تری بسازم و هر روز زندگیم بهتر از دیروز بشه و قدرت رو خدا داده دست خوده خودم و از نظر سلامتی هم خوب هستم و چیزی به نام سردرد و اعصاب خوردی ازم دور شده و از طرفی باورهای فقیر کننده رو هم دریافت نمیکنم که زندگی نامناسب رو برام رقم بزنه.
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
باورهایی که در گذشته روشون کار کردیم و مدارمون رو مناسب هست وقتی روی خودمون کار نمیکنیم مدت ها دیگه اون نتایج از زندگی ما خارج میشه و با ورودی های جدید هماهنگ میشه بنابراین اگر میخواهیم نتایج مناسب همیشگی داشته باشیم باید همیشه روی خودمون کار کنیم تا همواره در مدار مناسب بمونیم و اگر چیزی وارد زندگی ما میشه که نامناسب هست و تکرار میشه یعنی اینکه ما فرکانسمون مشکل داره نه اینکه بگیم ببین فلانی باورش خراب هست من که این باورها رو ندارم.. مثلا من مدتی هست میشنوم که هی یک سری افراد میان بهم میگن بیا برو تریدر شو برو تو ارزش دیجیتال و .. و یک بار اتفاق افتاد اعراض کردم. 2 بار اتفاق افتاد اعراض کردم. بعد دیدم که نه هر روز وقتی من دارم با این فرد صحبت میکنم حرفش اینه که بیا برو پولت رو بگذار تو ارز دیجیتال تا ثروتمند بشی و بازار خراب شده و این یعنی من فرکانسم مشکل داره چطور همین فرد موقعی که من فرکانس مناسبی داشتم در مورد این موضوعات صحبت نمیکرد؟ جهان چطور من رو جدا کرده بود از بدنه جامعه که میخوان از طریق عدم تولید ارزش ثروتمند بشن؟ و فهمیدم که من باید روی خودم کار کنم و فرکانس هام رو مناسب کنم و من از مدار ثروت فاصله گرفتم و الا نباید تکرار بشه و الان تصمیم گرفتم که روی خودم کار کنم تا همیشه در مداری باشم که صحبت در مورد پیشرفت ها ثروت ها و اتفاقات مناسب هست نه رفتن تو ارز دیجیتال که من هیچ کنترلی بر روند تولید ثروتش ندارم.
برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
آگاهانه تلوزیون رو حذف میکنم هرچند که نگاه نمیکنم مگر اینکه چشمم بهش بخوره وقتی دیگران دارن نگاه میکنن. حتی برای فوتبال دیدن هم سعی میکنم اینترنتی دنبال کنم.
آدم های نامناسب رو از زندگیم حذف میکنم. کسایی که ورودی منفی میدن رو باهاشون نمیگردم. اونهایی هم که نمیشه و اعضا خانواده هستن هم من با تعهد روی خودم کار میکنم جهان خودش تغییرات رو ایجاد میکنه. من باید عوض بشم عوامل بیرونی تاثیر گذار نیست.
عاشقتونم.
به نام خدا
سلام
جلسه دوم چند برابر کردن درآمد در یکسال
نکات مهم این جلسه:
ما سنگ نیستیم ما آهن نیستیم ما یک موجوداتی هستیم که داریم به جهان هستی یک سری سیگنال و فرکانس ارسال میکنیم و جهان هستی با توجه به سیگنال ها و فرکانس هایی که ارسال میکنیم شرایط و اتفاقات رو برای ما بوجود می آورد. ما در حال خلق کردن زندگی خودمون هستیم.
ما حیوان نیستیم که هیچ تغییری در زندگی خودشون ایجاد نکردن، ما انسانهایی هستیم که تغییرات وسیعی رو ایجاد کردیم در کره زمین و فراتر از اون چون ما یک منبعی هستیم که داریم به جهان هستی سیگنال و فرکانس ارسال میکنیم. این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
ما به جهان هستی به خداوند سیگنال ارسال میکنیم و جهان هستی به این سیگنال پاسخ میدهد
فرکانس هایی که ما ارسال میکنیم به برمیگرده به ورودی های ذهن ما یعنی چیزهایی که میبینیم، چیزهایی که میشنویم، چیزهایی که به خاطر می آوریم، چیزهایی که تجسم میکنیم و .. معجونی در ذهن ما ایجاد میکنه که بهشون میگیم ورودی ذهن که فرکانس های ما رو میسازه
اگر ورودی نامناسب باشد اتفاقاتی که برایت رخ میدهد نامناسب خواهد بود
ورودی ها از کجا شکل میگیرند؟ از خانواده، از رسانهها، از معلمین، از کتابها، از سیاست مدارها، از دولت، از چیزهایی که بهش توجه میکنیم و ..
اگر ورودی هایی که در مورد پول دریافت کردیم نامناسب باشه مثلاً در خانواده گفته باشن ببین طرف پولدار شد چقدر بیجنبه شد، رفت چندتا زن دیگه گرفت، ببین به چه کثافتی افتاد، ببین چقدر پولها رو حروم کرد و .. جهان این رو میشنوه از ما که خدایا من پول نمیخوام چون اگر من هم پولدار بشم آدم بدی میشم به خاری و پستی میافتم و کارهای بدی میکنم.
نکته مهم: شاید آگاهانه ثروت رو بخوای ولی به خاطر این نوع ورودی ناآگاهانه این فرکانس رو به جهان هستی ارسال میکنی که من پول و ثروت رو نمیخوام و جهان به این فرکانس تو پاسخ میده نه به چیزی که تو میگی من میخوام و باید فرکانس رو درست کنی تا نتیجه درست بشه نه اینکه مشخص کنی من چی میخوام. باید باورها درست بشه. فرکانسه درست بشه.
ورودی منفی دیگه این هست که جامعه به ما گفته اگر شتر از سوراخ سوزن رد شد یک فرد ثروتمند هم میتونه بره به بهشت، به همین اندازه محاله که یک ثروتمند بره بهشت. یا ورودی منفی دیگه این هست که فساد رو در جوامع ثروتمندان بوجود آوردن اصولا، یا پیشوایان دینی ما اصولاً افراد فقیر و بیچارهای بودن، یا ورودی منفی دیگه این هست که پول زیر پای فیله برای پولدار شدن باید خیلی زحمت بکشی باید خیلی تلاش کنی باید پوستت کنده بشی تا پولدار بشی این ورودی های منفی فرکانسی رو ارسال میکنن به جهان هستی که خدایا من نمیخوام ثروتمند بشم چون میخوام برم بهشت یا نمیخوام ثروتمند بشم چون نمیخوام زجر بکشم، یا نمیخوام ثروتمند بشم چون میخوام مثل پیشوایان دینی آدم خوبی بمونم و اینها ما رو پول و ثروت و مدارش دور میکنه.
تصمیم گرفتم آگاهانه باورهایی بسازم که فرکانس های خوب به جهان هستی ارسال کنه، گفتم هر چی در گذشته شنیدم اشتباه بوده و من از امروز ورودی های مناسب به ذهنم میدم و تکرار میکنم برای خودم به شکلهای مختلف که فرکانس مناسب به جهان هستی ارسال کنه تا اتفاقات مناسب ایجاد بشه
تمرین شخصی من: یک فایل صوتی در مورد باورهای بالا ایجاد میکنم با صدای خودم در مورد باورهای مناسب که تمام امامان ما ثروتمند بودند، منشاء زیباییها و اتفاقات خوب جهان ثروتمندان بودن، ثروتمند شدن آسانترین کار دنیاست، همه انسانهای ثروتتمند از راه درست به ثروت رسیدهاند و .. و این باورها رو میگذارم که در گوشم تکرار شوند و براشون الگو هم پیدا میکنم و در فایل صوتی اشاره میکنم بهشون که باورهام عوض بشه.
نکته دیگه کار کردن روی باورها یک روند همیشگی هست و هر روز باید روشون کار کرد اینطور نیست که بگیم کار کردم روی باورهام تموم شد نه باید همیشه روی باورها کار کرد تا نتایج مناسب بمونه
تمرین اول نگاه کنید ببینید چه دوستانی تو زندگیتون هستند و چه آدمهایی تو زندگیتون هستند اونهایی که بهتون احساس بدی میدهند و ورودی منفی میدهند رو حذفشون کنید.
در مورد من، من تمام دوستانی که منفی باف بودند رو تق حذف کردم از زندگیم حتی یک نفر هم نیست که منفی باف باشه و جزو دایره دوستان من باشه. اصولاً دوست زیادی هم ندارم و روابطم محدود هست و بعد از اینکه اهداف اولویت دارم رو تیک زدم قصد دارم دوستان خوب بیشتری رو هم به دایره زندگیم اضافه کنم و روی روابط بیشتر کار میکنم. از طرفی رابطه من بیشتر با خانوادهام هست نه با دوستانم و خانوادم هم نمیشه حذفشون کرد و ویژگیهای عدم کنترل ورودی های ذهن رو درشون میبینم اما اعراض میکنم و سعی میکنم در اینجور مواقع اعراض کنم ازشون، انشاءالله وقتی مستقل بشم این موضوع هم حل میشه و این ورودی های منفی که از تلوزیون میگیرن هم حذف میشه به امید خدا. من خودم هیچ علاقهای به تلوزیون ندارم و نگاه نمیکنم اما خانواده میبینن و ناخودآگاه به گوش من میخوره و من خیلی اعراض میکنم امیدوارم که این مسأله هم حل بشه. راهکارهایی که اجرا کردم این هست که برنامههای خوب از اینترنت گرفتم و به جای تلوزیون اونها رو میگذارم پخش بشه تو خونه و جوری هست که خانواده هم دوست داره و مشتاق هم هستن میگن بیشتر برامون از اینجور مطالب بگذار چون احساس خوبی میده، مثل طبیعت های زیبا، افرادی که در طبیعت زندگی میکنن آشپزی میکنن و .. خداروشکر بابت همین ایدههایی که به ذهنم رسیده.
تمرین دوم دستگاه ماهواره و تلوزیون رو جمع کنید. من دوست دارم این کار رو انجام بدم و جمعش کنم اما نمیتونم خانوادم رو مجبور کنم که به خاطر من تلوزیون نبینند ولی خودم به شخصه هر موقع تلوزیون روشن هست میرم در اتاقم و در رو میبندم و نمیبینم. موقع غذا خوردن هم به اصرار من صداش رو میبندن و من دوست دارم حذف کنم آن شاءالله بتونم با افزایش درآمدم مستقل بشم 100٪ دستگاه تلوزیون رو در خونه خودم نخواهم داشت و اگرم داشته باشم برای بازی کامپیوتری خواهد بود نه وصل باشه به آنتن تلوزیون. فوتبال علاقه دارم و از طریق اینترنت پیگیر فوتبال هستم.
عاشقتونم.
به نام خدای رزاق
روز بیستم روز شمار تحول زندگی من
در این فایل استاد در مورد این موضوع صحبت میکنه که ما سنگ و اهن و اشیا نیستیم که هیچ فرکانسی به جهان هستی ارسال نمیکنند، ما انسان هایی هستیم که در هر لحظه داریم ارتعاش و فرکانس به جهان هستی ارسال میکنیم و با این فرکانس و ارتعاشی که به جهان هستی ارسال میکنیم داریم زندگی و اتفاقات زندگی خودمون رو رقم میزنیم. ما حیوانات اهلی و وحشی نیستیم که در این میلیون ها سال هیچ کیفیتی رو به زندگیشون اضافه نکرده اند ما انسان هایی هستیم که تغییر کردیم. سردترین جاهای کره زمین رو تبدیل به گرم ترین جاها کردیم خانه ساختیم برق ایجاد کردیم و … زندگی خودمون رو تغییر دادیم. بنابراین ما توانایی تغییر هر شرایطی رو داریم و میتونیم زندگی خودمون رو کاملا تغییر بدیم.
نکته ای که استاد در این فایل اشاره کرد این هست که فرکانس ها و ارتعاش هایی که ما ارسال میکنیم توسط «ورودی های ذهن» ما ایجاد میشه. چیزهایی که میبینیم، چیزهایی که میشنویم، چیزهایی که تصور میکنیک، چیزهایی که به خاطر میآوریم، چیزهایی که مینویسیم، چیزهایی که در موردش صحبت میکنیم داره این ورودی ها رو ایجاد میکنه و اتفاقات آینده ما رو رقم میزنه. اگر ورودی نامناسب باشه چیزهایی که در آینده زندگی ما اتفاق می افته کاملا نامناسب هست. و اگر ورودی مناسب باشه چیزهایی که در آینده زندگی ما رخ میده مناسب خواهد بود. بنابراین باید به صورت کامل ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم.
2 تمرین استاد در این فایل ارائه کرد: 1- انسان های نامناسب با انرژی های نامناسب رو از زندگیتون حذف کنید. یک مدتی رو تنها باشید تا ورودی های مثبت به ذهنتون بدید.
2- تلوزیون و ماهواره رو از زندگیتون حذف کنید.
من هم مثل استاد علاقه به فوتبال دارم و فقط فوتبال یا برنامههای اینترنتی رو نگاه میکنم که سرگرم کننده هست و البته باورهای مناسب داره. یعنی اگر منفی باشه حذف میکنم و نگاه نمیکنم. بنابراین تمرین میکنم که آگاهانه ورودیهای ذهن خودم رو کنترل کنم. تلوزیون و ماهواره رو حذف میکنم و فقط به صورت اینترنتی اون برنامه های مناسب که باورهای مناسب داره رو نگاه میکنم.
نکته دیگه این هست که استاد در مورد ورودی های نامناسب صحبت کرد که در مورد ثروت هست. یکیش این هست که پول و ثروت زیر پای فیله و برای ثروتمند شدن باید پدرت دربیاد و سختی و رنج بکشی. این باور در من وجود داره، اما نمونهی خیلی سادهاش که به راحتی و به آسونی ثروت میسازه خود استاد عباس منش هست. استاد یک سری محصولات آماده سازی کرده و روی اینترنت منتشر کرده و داره میلیونها بار خریداری میشه و یک سایت هم هست که اتوماتیک داره کارها رو انجام میده و استاد هم هر روز توی زمینه مورد علاقش با تمرکز داره کار میکنه، استاد واقعا هیچ رنج و سختی ای برای پول بدست آوردن نمیکشه. داره کارش رو انجام میده و میلیونها فروش هم داره. یعنی ثروت به آسونی و به راحتی و به شکل بسیار راحت داره وارد زندگیش میشه. منظورم این نیست که استاد هیچ تلاشی نمیکنه، استاد روی باورهاش کار میکنه و تمرین میکنه و ایدهها و دستان خداوندی که بهش کمک میکنند رو به کار میگیره ولی سختی ای در کار نیست، به راحتی و به آسونی میلیونها فروش داره و پول رو خیلی راحت و آسون میسازه. بدون اینکه ساعت های زیادی کار کنه، بدون اینکه دردسر فروش داشته باشه، بدون اینکه رنجی رو متحمل بشه.. نه کارش رو انجام میده محصولش رو تولید میکنه و بسیار بسیار زیاد ورودی مالی براش ایجاد میکنه و این یعنی راحت و ساده درآمد داشتن. یا مثلا الگو دیگه بیل گیتس هست. شرکت ماکروسافت رو ایجاد کرد و کار مورد علاقهاش رو انجام داد و میلیاردها دلار ازش درآمد داره، یعنی شرکتش به راحتی فروش داره و یک عالمه ثروت ایجاد میکنه بدون رنج و سختی یعنی محصولش رو تولید کرده و بی نهایت فروش داره و تازه الان دیگه مدیر عامل شرکتش نیست و پول و سرمایه گذاری هاش داره براش ثروت ایجاد میکنه، یا وارن بافت هم همینطور، شرکت سرمایه گذاری داری داره از علمش استفاده میکنه و سرمایه گذاری میکنه اما به صورت خیلی ساده و آسون بیشتر سهم هاش سودده هست و سودآوری زیاد براش ایجاد میکنه بدون اینکه رنجی متحمل بشه، کارش رو میکنه درآمد عالی داره، یا ایلان ماسک هم همینطور. رفت تو کار مورد علاقه اش خودرو سازی زد داره محصولش رو تولید میکنه اما به راحتی فروش داره و ثروت بسیار زیادی ایجاد میکنه و راحت داره ثروت رو کسب میکنه یعنی محصولش رو تولید کرده و به راحتی فروش داره. این یعنی ثروتمند شدن بسیار ساده و آسون هست. من هم محصول تولید کردم اما به راحتی فروش نرفته به راحتی ثروت وارد زندگیم نشده با اینکه محصول با کیفیت بوده این فقط تفاوت در باورهای افراد هست که یکی محصول تولید میکنه فروش عالی میشه یکی محصول تولید میکنه فروش عالی نمیره بنابراین من نگاه میکنم به افرادی که محصول تولید میکنن و فروش عالی میره و این ثابت میکنه که پول در اوردن بسیار ساده و آسون هست و میشه تو محصول تولید کنی و به راحتی مثل آب خوردن فروش بره و سود مالی عالی برات ایجاد کنه.
باور دیگه ای که استاد در موردش صحبت کرد این هست که ثروتمندان فساد رو در جهان ایجاد کردن که یک باور محدودکننده و غلط هست. من هر چی افراد ثروتمند رو در جهان بررسی کردم دیدم جز زیبایی و راحتی به جهان اضافه نکردند و منشا خیر و برکت در جهان بودن. اگر امازون رو بررسی کنیم و جف بزوس میبینیم برای ده ها هزار نفر در سراسر جهان کار ایجاد کرده ثروت ایجاد کرده پول ایجاد کرده یا مثلا جک ما همینطور برای ده ها هزار افراد در سراسر جهان شغل ایجاد کردن پول ایجاد کردن ثروت ایجاد کردن خب اینها کجاش منشا فساد هست؟ منشا خیر و برکت و زیبایی هست نشون میده ثروتمند شدن جهان رو زیباتر و بهتر و گسترش میده و اتفاقات عالی رو ایجاد میکنه. چقدر افراد ثروتمند با تولید ثروتشون خوراک و پوشاک و مسکن و سفر و حال خوب برای بقیه ایجاد کردن مثل بیل گیتس؟ چند میلیون نفر کار در جهان دارن به خاطر نرم افزار ویندوز و نرم افزارهایی که این شرکت ایجاد کرده؟ و نرم افزارهای دیگه ای که توسط شرکت های دیگه برای ویندوز ساخته شده چقدر برای خود اون افراد و استفاده کننده ها از اون افراد ثروت ایجاد کرده؟ چقدر شغل ایجاد شده با رایانه و لپ تاپ و .. همین الان شغل استاد که به راحتی داره روی اینترنت کار میکنه و میلیون ها فروش داره بواسطه همون کارهایی هست که بیل گیتس و استیوجابز و تیم کوک و .. انجام دادن. این وسایل و ابزارهایی که ساختن باعث شده این شغل های امروز و میلیون ها درامد ایجاد بشه. خب ثروتمندان جز زیبایی و راحتی و آرامش چیزی به جهان اضافه نکردن و منشا خیر و برکت بودن.
باور دیگه ای که در این فایل گفته شد این هست که تمام پیشوایان دینی ما انسان های فقیر و ندار و بدبختی بودن و فقر خوبه در صورتی که این باور کاملا غلط هست. من بررسی کردم در قرآن در زندگی پیامبران و امامان دیدم همشون بسیار بسیار افراد ثروتمند بودن. کاروان داشتن، قوم داشتن، تاجر بودن، دانشگاه داشتن، باغ و باغستان ها داشتن، و عزیز مصر بودن، کشتی ساختن، حکومتها داشتن و پادشاهی بر سرزمین ها میکردن، خب چطور میشه اینها فقیر باشن وقتی این همه ثروت و نعمت و برکت میساختن و زیر دستشون بوده؟ همشون انسان های بسیار ثروتمند بودن. همه پیامبران و امامان بسیار بسیار افراد ثروتمند بودن. در کامنت قبلیم کامل اشاره کردم.
باورم محدود کننده دیگه که استاد در این فایل بهش اشاره کرد این هست که اگر شتر از سوراخ سوزن رد شد یک انسان ثروتمند هم میره به بهشت. در صورتی که این باور هم کاملا غلط هست. شما نگاه کن خیر و برکتی که انسان های ثروتمند در جهان و زندگی انسان ها ایجاد کردن. ببین چه خدمت هایی کردن؟ مثلا ایلان ماسک با خودروهای برقی که ایجاد کرده کل آلودگی محیط زیست که بواسطه خودروها ایجاد میشده و گرمایش جهانی رو از بین برده و با گسترش این ماشینها کلا جهان پاک میشه. این خدمتی که به بشریت کرده نمیبرش به بهشت انصافا؟ پس کی لایق بهشته جز افرادی که این خدمتها رو به بشریت کردن؟ یا همین اینترنت ماهواره ای که ارائه کرده و افراد بسیار زیادی که دسترسی به اینترنت پر سرعت و با کیفیت مناسب ندارن الان میتونن اینترنت داشته باشن بدون محدویت با سرعت بالا با پینگ مناسب در کوه و بیابان و جاده و … خب این خدمتی که به بشریت کرده لایق بهشتش کرده. یا افرادی مثل برنارد آرنو که لوازم لوکس و لباس و .. ایجاد کرده و برای هزاران نفر شغل ایجاد کرده و این همه صنعت مد و پوشاک رونق پیدا کرده بواسطه کارهایی که ایشون و شرکتهاش اانجام داده، این همه خوراک و پوشاک و مسکنی که تامین شده، این همه زندگی هدفمند که ایجاد شده در بین این افراد، این همه حال خوبی که بواسطهی ثروت سازی ایشون در زندگی دیگران رخ داده، این همه همه کارهای خیریه ای که انجام شده با ثروتی که ساخته و .. آیا اینها فرد رو لایق بهشت نمیکنه؟ پس کی لایق بهشته کسی که به هیچ درد جهان نخورده لایق بهشته یا این افراد ثروتمند که زندگی خودشون و هزاران نفر و بلکه میلیون ها انسان رو زیباتر کردن. پس اگر ثروتمند شوی لایق بهشت میشوی.
عاشقتونم در پناه خدای مهربان شاد و پیروز و موفق و ثروتمند باشید.
سلام به دوستان گرامی
یکی از تغییراتی که من در برای خودم در نظر گرفتهام، تغییر حوزهی مالی هست و به همین دلیل هم دارم به دلیل تعهدی که در برگهام نوشتم برای افزایش درآمدم جلسه دوم چند برابرکردن درآمد در یکسال رو کار میکنم و به آگاهیهاش خودم رو متعهد میکنم که عمل کنم.
استاد در این فایل اشاره کرد به این موضوع که ما سنگ و آهن نیستیم، ما حیوانات اهلی و وحشی نیستیم که هیچگونه سیگنالی ارسال نمیکنند و طی این میلیونها سال هیچ تغییر اساسی رو نتونستن ایجاد کنند. ما انسانها یک منبعی هستیم که داریم به جهان هستی فرکانس ارسال میکنیم سینگنال ارسال میکنیم ارتعاش ارسال میکنیم و جهان داره به این سیگنال و ارتعاشی که ارسال میکنیم پاسخ میده. چقدر این آگاهی برای ذهن قابل فراموش شدن هست که ما در هر لحظه داریم به جهان هستی فرکانس ارسال میکنیم سیگنال ارسال میکنیم و جهان هستی طبق این فرکانسی که ارسال کردیم داره شرایط و اتفاقات و وضعیت مالی و وضعیت روابط وضعیت سلامتی وضعیت حل مسائل و … ما رو ایجاد میکنه.
استاد در این فایل اشاره کرد به اینکه ما انسانها توانستیم در همهی جنبه ها تغییر کنیم و ما خالق شرایط زندگیمون هستیم چون میتونیم به جهان هستی فرکانس ارسال کنیم و شرایط رو به کل متحول کنیم.
استاد در این فایل این نکته رو بیان کرد که اگر میخواهیم سیگنالی که به جهان هستی ارسال میکنیم رو کنترل کنیم و به سمت خواستههامون و بوجود آمدن چیزهای دلخواه در زندگیمون تغییر بدیم به سمت ثروت و پول و درامد عالی و روابط زیبا و قشنگ و عزت نفس بالا حل مسائل به صورت عالی اتفاقات مثبت و .. تغییر بدیم باید و باید ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم. یعنی اولین قدم کنترل کردن ورودیهای ذهن هست و چقدر این موضوع اهمیت داره و من باید تلاش کنم ازش غافل نشم. کنترل ورودیهای ذهن یعنی چی؟ یعنی چیزهایی که داریم میبنیم، سایتهایی که داریم بررسی میکنیم، اپهایی که تو گوشیمون باهاش کار میکنیم، کتابی که میخونیم، روزنامهای که میخونیم، مجلهای که میخونیم، فیلم و سریالهایی که میبینیم، موزیکهایی که گوش میدیم، نوشتههایی که میخونیم، «چیزهایی که بهش توجه میکنیم در هر لحظه در طول شبانه روز»، آدمهایی که باهاشون در ارتباط هستیم، تجسمها و تصویرسازیهایی که در ذهنمون انجام میدیم، اینها ورودیهایی هستند که داریم به ذهنمون میدیم و با این کار داریم باعث میشیم که شرایط و اتفاقات رقم بخوره. بنابراین اگر ورودیای که داریم نامناسب هست چیزهای نامناسب داره به جهان هستی ارسال میشه و اتفاقات نامناسب میافته و اگر ورودیای که داریم به ذهنمون میدیم مناسب هست چیزهای مناسب به جهان هستی ارسال میشه و اتفاقات دلخواه میافته.
استاد در مورد باورهای محدودی که در مورد ثروت شنیده شده و گفته شده که نگاهی تمیز به پول و ثروت نیست صحبت کرد. اولین باور محدودکننده این هست که ببین افرادی که ثروتمند شدن چقدر از خدا دور شدن؟ چقدر به کثافت افتادن؟ چقدر به بدبختی افتادن؟ چقدر این افرادی که ثروتمند شدن آدم های بدی شدن؟ رفتن دو تا زن دیگه گرفتن؟ رفتن معتاد شدن؟ رفتن بدبخت شدن؟ این ورودی داره به ما چی میگه؟ که اگر من ثروتمند بشم بدبخت میشم و آدم بدی میشم و زندگیم به گند کشیده میشه پس ولش کن نمیخوام ثروتمند بشم چون من میخوام آدم خوبی باشم و زندگی خوبی داشته باشم که با ثروتمند شدن در تضاد هست. یعنی جهان اینها رو از ما میشنوه و ما در مدار فقر نگه میداره. شاید ما آگاهانه ثروت رو بخواهیم ولی چون این باور رو داریم که ثروتمند شدن مساوی هست با آدم بدی شدن ثروتمند شدن مساوی است با گند کشیده شدن زندگی مساوی ایست با اتفاقات بد در زندگی ثروتمند شدن مساوی است با از خداوند دور شدن و به جهان این فرکانس رو ارسال میکنیم که من فقر میخوام. و جهان هم تو مدار فقر ما رو نگه میداره.
باور دیگهای که استاد در موردش صحبت کرد که باور فقیر کننده ای هست اینه که من اگر ثروتمند بشوم نمیتوانم به بهشت بروم، همانطور که شتر از سوراخ سوزن رد نمیشه یک آدم ثروتمند هم به بهشت نمیتونه بره و اصولا تمام پیشوایان دینی ما آدمهای فقیری بودن و فقر بسیار چیز خوبی و دلچسبی ایست و انسانهای با خدا انسانهای فقیر و بدبخت هستند .. دقیقا مثل همین فیلمهایی که در ایران و خارج ساخته میشه که افراد فقیر شاد و خوشحال هستند و افراد ثروتمند معتاد و بدجنس و بدبخت. خب وقتی ما این ورودیها رو داریم در واقع این فرکانس رو به جهان هستی ارسال میکنیم که خدایا من فقر میخوام و خداوند هم ما رو تو مدار فقر قرار میده.
درصورتی که این باورها اصلا باورهای درستی نیست. با فکت و دلیل میگم. باور درست این هست که هر چه ثروتمندتر بشوی نزد خداوند محبوب تر میشوی. چرا؟ چون وقتی تو ثروتمند میشوی با پول و ثروتت خرید میکنی و این خرید تو پول و ثروت رو به یک کسب و کار تزریق میکنه. پس این پول تو خوراک و پوشاک و مسکن و امکانات و سفر و رزق روزی الهی میشه در زندگی افرادی که در اون کسب و کار هستند و تو به پیشرفت اون کسب و کار هم با خرید کردنت کمک میکنی و اون فرد امیدوارتر و متوکل تر و قدرتمند تر کسب و کارش رو گسترش میده و اون هم به افراد زیاد دیگهای خدمت میرسونه با کسب و کارش و رزق میرسونه با فروشش.. یعنی تو الان چه کاری انجام دادی؟ همه چیز از خرید تو شروع شد این همه کار خدا پسندانه و این همه کار خیر با خرید تو انجام شد و تو این همه کمک به جهان هستی به صورت مستقیم و غیر مستقیم کردی که جهان زیباتر ثروتمند تر و با آرامش و رفاه بیشتر و مهمترین نکتهاش اینه که گسترش بیشتری پیدا کنه، یعنی زیباییهاش علمش دانشش رونقش بهتر و بهتر بشه بنابراین اتفاقی که میافته چیه؟ تو کاری معنوی و خدایی انجام دادی همانطور که خداوند کارش روزی رسانی به بنده هاشه و یک مورچه رو در دل خاک روزی میده تو دستی از دستان خداوند شدی که با خرید کردنت که حاصل ثروتمند شدنت و پول ساختنت هست به جهان هستی روزی رسانی کردی و دستی از دستان خداوند شدی. پس تو کاری معنوی و خدایی انجام دادی و به همین دلیل هست که ثروتمند و شدن و پول ساختن معنویترین و خداپسندانه ترین و خیرخواهانه ترین کار جهانه. یعنی بهترین کاری که یک فرد تو زندگیش میتونه انجام بده این هست که ثروتمند بشه. پولدار بشه. چرا؟ چون خدمتی عظیم داره به بشریت میکنه با این کارش. روزی رسانی به بندههای خداوند و گسترش دادن جهان کاری بسیار معنوی و خدا پسندانه هست.. آرامش تو زندگی دیگران میاری.. علم و دانش رو گسترش میدی.. رفاه رو بیشتر میکنی.. امید به زندگی افراد میبخشی.. باعث سفر و خوشحالی و شادی افراد میشی.. باعث چرخیدن چرخ اقتصاد جهان میشی.. خب تو داری کار خدایی انجام میدی! این کارها جز صفات خداوند هست که میگه من روزی رسونم.. من راه گشام.. الا به ذکر الله تطمئن القلوب با یاد خدا آرامش ایجاد میشه و تو داری با پولت آرامش ایجاد میکنی در یک کسب و کار.. یعنی داری کار خدایی انجام میدی به همین دلیل ثروتمند شدن خیرخواهانه ترین و مقدس ترین و معنوی ترین کار جهانه. ارزش ایجاد کردن معنویترین و خداپسندانهترین کار جهانه.
باور دوم این هست که کی گفته پیامبران و امامان و پیشوایان دینی ما انسانهایی فقیر و ندار بودن؟ کجا این حرف زده شده؟ وقتی قرآن رو میخونی که کتابی هست که از طرف خداوند نازل شده و هیچ تغییری در اون رخ نداده چی میبینی؟ پیامبرهای فقیر میبینی یا پیامبرهای بسیار ثروتمند؟ کدومش رو میبینی؟ هر کی خونده میدونه که تمام پیامبرانی که تو قرآن اومدن بسیار ثروتمند بودن. حضرت سلیمان حکومتی در قرآن داشته که نه قبل از اون کسی داشته و نه بعد از اون کسی خواهد داشت! حضرت سلیمان بی نهایت ثروتمند بوده، خود پیامبر اسلام یک تاجر درست و حسابی بوده و معروف بوده به محمد امین. یعنی تو تجارت و تو جامعه به اسم محمد امین شناخته میشده و یک تاجر حرفهای بوده و کلی پول میساخته و ثروتمند بوده که با خدیجه که اون هم ثروتمند بوده در نهایت ازدواج میکنه. یا حضرت یوسف.. حضرت یوسف در قرآن شد عزیز مصر. یعنی این همه پول و ثروت و مال و زمین هر چی تو مصر هست زیر دست حضرت یوسف بود، این فرد فقیر بوده یا ثروتمند؟! مشخص ثروتمند بوده و بی نهایت ثروت داشته که در نهایت پدر و برادرانش به خاطر اون همه ثروت و نعمت و برکتی که بواسطه یوسف ایجاد شده بود بهرمند شدن، یا حضرت نوح رو بگیریم.. آیا حضرت نوح فردی فقیر بوده؟ آیا یک فرد فقیر میتونه کشتی به اون عظمت و بزرگی رو بسازه با اون همه حیوانات؟ یک فرد فقیر توانایی چنین کاری رو داره؟ نه مسلما نوح بسیار ثروتمند بوده که تونسته اون کشتی رو بسازه، که تونسته این همه حیوانات رو فراهم کنه در اون کشتی قرار بده، که تونسته این همه انسان رو وارد اون کشتی بکنه و طی ماهها خوراک و پوشاکشون فراهم باشه. کی گفته پیامبران فقیر بودن؟ کی گفته امامان فقیر بودن؟ حضرت علی ثروتمندترین مرد عرب زمان خودش بوده، هنوز که هنوزه سندهاش هست که چاهها و قنات ها و نخلهای فراوان داشته، امام حسن هم همینطور.. سفرههای امام حسن معروفه بخشندگی بی نهایت ثروت امام حسن معروفه ببین چقدر ثروتمند بوده که بخشش های عظیمی مثل این رو انجام میداده که در طول تاریخ معروف شده و افراد سفرهّای امام حسن میگیرن، امام حسین هم همینطور.. کی گفته امام حسین فقیر بوده؟ اگر فقیر بوده چطور میتونسته کاروان های بسیار عظیم رو ایجاد بکنه و مدیریت بکنه؟ مگه یک فرد فقیر میتونه یک کاروان رو مدیریت بکنه؟ خوراک و پوشاک و مسکن و اقامت گاه و یک عالمه خرج های دیگه رو امام حسین پرداخت میکرده و کاروانها داشته معلومه ثروتمند بوده، امام سجاد و باقی امامان هم به همین صورت حالا تک تک نمیخوام بگم.. دیگه هر کدوم رو بری ببینی میبینی یکی دانشگاه داشته! یک آدم دانشگاه داشته واسه خودش و بی نهایت افراد رو تعلیم میداده آیا یک فرد فقیر میتونه چنین کاری رو انجام بده؟ که یک دانشگاه برای خودش داشته باشه؟ امام رضا همینطور.. هنوز که هنوزه ثروت امام رضا هست ببینید مشهد چه خبر شده به خاطر اینکه این فرد انقدر انسان ثروتمندی بوده و جایی که دفنش کردن هم تبدیل شده به یکی از قطبهای اقتصادی. پول بعد از مرگش هم دنبالش هست. همهی اینها نشون میده که تمام امامان و پیامبران ثروتمند هستند و ما نداشتیم امام و پیامبر فقیری.
باور سوم این هست کی گفته افرادی که ثروتمند شدن به حقارت افتادن؟ آدمهای بدی شدن؟ زندگیشون رو از دست دادن؟ شما الان لیست ثروتمندترین مردان دنیا رو بردار. ده نفر اول رو بخون. ببین آیا این افراد زندگیشون رو از دست دادن؟ اگر ایلان ماسک هست که بسیار فرد ثروتمندی هست تا سال ابتدای سال 2023 که دارم این متن رو مینویسم.. این فرد ثروتمند چندین و چند شرکت عظیم داره و بی نهایت گسترش و زیبایی رو در جهان ایجاد کرده از ماشینهای برقی گرفته تا شرکت فضایی که داره خدمات عالی فضایی رو ارائه میکنه تا سرویس های تولید انرژی پاک و .. این فرد ثروتمند شده و این همه زیبایی به جهان اضافه کرده و تازه این همه هم هر روز داره پیشرفت میکنه و رشد میکنه و به کلی آدم هم دارن رزق و روزی میرسونن و بدبخت و .. هم نشدن. کی گفته افراد ثروتمند بیچاره میشن؟ حالا شاید افراد بگن ببین این افراد این همه از زنهاشون طلاق گرفتن و کلی زن داشتن و نمیدونم چیزهای دیگه، ولی مگه طلاق چیز بدی هست؟ تو قرآن هم اومده که اگه شرایط نابسامانی بود طلاق بگیرید و پذیرفته شده هست و استاد هم گفته که رو رابطههاتون حساب نکنید چون ممکنه آدمها تغییر کنند.. و این تضادها ممکنه برای هر کسی بوجود بیاد تا افراد باورهای مناسب رو ایجاد کنند و به خواستههاشون تو ارتباطات برسند.
استاد در این فایل به این موضوع اشاره کرد که 2 تا کار رو باید انجام بدید. 1- تلوزیون و ماهواره رو کلا جمع کنید چون ورودیهای منفی میدن شاید 5٪ مثبت باشه ولی به خاطر اون 5٪ نباید 95٪ رو به ذهنمون بدیم کلا تلوزیون رو جمع کنیم. (شخص من اصلا به تلوزیون نگاه نمیکنم و دوست داشتم دستگاهشم جمع کنم ولی افرادی که در خانواده هستند خواهانش هستند به همین دلیل من خودم رو از اون فضا دور کردم و گفتم بگذار اونها دوست دارن ببینن ولی من نمیبینم. تنها زمانی که امکان داره من تلوزیون نگاه کنم دیدن فوتبالهای مهم و جذاب هست اون هم فقط همون 90 دقیقه فوتبال هست مثل بازی منچستر سیتی و اینتر که سال 2023 قرار هست برگزار بشه و امیدوارم منچسترسیتی ببره و من طرفدار این تیمم به دلیل حضور گواردیولا و فوتبال زیبایی که بازی میکنه همیشه کنترل توپ و پاسکاری عالی و حمله هست، و زمان دیگهای که ممکنه من به تلوزیون نگاه کنم دیدن یک سری برنامههای فان و خنده دار اینترنتی هست که اصلا به تلوزیون ربطی نداره و سالم هستند که با اندروید پخشش میکنم و خانوادگی میبینیم و میخندیم که بازم دقت میکنم اگر این برنامهها هم ورودیشون منفی باشه کلا این رو هم کنار میگذارم و اصلا برای یک مدتی میخوام به خودم این تعهد رو بدم که کلا این برنامهها رو چه مثبت چه منفی کنار بگذارم برای اینکه به خودم اثبات کنم که توانایی کنترل ورودی های ذهنم رو دارم)
عاشقتونم. در پناه الله یکتا زندگیتون سراسر عشق و زیبایی و موفقیت های بیشتر و بیشتر باشه.
سلام صفورا عزیز. خواستم بهت تبریک بگم بابت اینکه چنین تغییرات عالیای رو ایجاد کردی. درواقع خودم هم یادم رفته بود که قبلا چقدر جمعها منفی بودند و چقدر دید و بازدید بیخودیای در زندگی من بود. ولی الان این موضوعات اصلا نیست. از کی این موضوع اتفاق افتاد؟ از موقعی که به صورت پایدار فرکانس من تغییر کرد. صحبتهات برای من یک درسی رو داشت و اون هم این هست که تمام اتفاقات زندگی تو بازتاب باورها و فرکانسهای خودت هست. بنابراین اگر در زندگیت چیز نامناسبی رو میبینی، مثلا بحث و مشاجره بین دو نفر این حاصل باورهای خودت هست. چرا؟ چون شما یک اصل مهم رو یاد من آوردی، همانطور که برای شما این موضوع اتفاق افتاده که وقتی با خانواده خودت که قبلا منفی بودن رو به رو میشی فقط مثبت صحبت میکنن پس اگر من تو رابطههای خانوادگیم یا با افراد نکتهی منفیای دیدم به خاطر این هست که از نظر فرکانسی در مدار مد نظرم نیستم. یعنی فرکانسها خالص نیست. استانداردهای ما بالا هست و شاید یکی بگه دیدن یک صحنهی کمی منفی مشکلی نداره واقعا هم خیلی اوقات مشکلی نیست ولی اگه ما در مسیر درست باشیم 95٪ به بالا باید صحبتهای مثبت و خوب باشه و حال خوب باشه. من مدتی هست که با خانوادهام خیلی رابطهام بهبود یافته اما گاهی اوقات یک سری چیزهای منفی هم میبینم و اعراض میکنم. اما الان این موضوع برام یادآوری شد که اگه داره تکرار میشه اعراض نباید بکنی و آشغال ها رو زیر مبل نگذار بلکه فرکانس هات رو باید درست بکنی. امیدوارم بتونیم همواره در مسیر درست باشیم. یکی از تصمیمات امروزم این بود که آگاهانه ارتباطم رو با خانوادهام کم کنم و خودم آگاهانه سراغشون نرم. به این دلیل که بیشتر با خودم خلوت کنم و روی باورهام کار کنم. اومدن پیشم قدمشون روی چشم و کاری داشتن با عشق انجام میدم اما خودم دیگه سراغشون کمتر خواهم رفت و امیدوارم خدا کمک کنه بیشتر روی خودم کار کنم. عاشقتونم کامنتتون خیلی عالی هست.
سلام صفورا جان. پیشنهاد من به شما این هست که تلوزیون رو کلا حذف کن اما مهم تر از اون میتونی یک سری ویدیوهای مفید در سطح اینترنت رو ببینی که در جهت بهبود و پیشرفت هست و اونها رو جایگزین کنی. مثلا پادکست های هوش مصنوعی. من خودم فوتبال ها رو از طریق آپارات اسپورت و برنامه انتن و ویدیوهای کوتاه سایت ورزش 3 دنبال میکنم. به گفتگوهای دونفره علاقه دارم و ازشون یاد میگیرم. برخی قسمتهای برنامه اکنون سروش صحت و باضیا علی ضیا جالب هست. بعضیاشون نه همشون. برنامه جوکر احسان علیخانی مثبت و شاد هست و باورهای منفی هم بعضا دیده میشه ولی کم هست. کلا بشین ببین در حوزههای مورد علاقت چه ویدیوهایی وجود داره و اونها رو ببین برای من مثل اینکه کارخونهها چطور کار میکنن صنایع چطور کار میکنن تکنولوژی های جدید چی اومده و چطور کار میکنن و اینجور موارد. یوتیوب پر از اینجور ویدیوهاست. خیلی موارد مختلف هست. امیدوارم بهت کمک کنه.