چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

قبل از تولید دوره روانشناسی ثروت۱، کارگاه‌های حضوری روانشناسی ثروت برای هزاران نفر در برخی از شهرهای ایران برگزار و تمام آنچه که موجب رسیدن خودم به استقلال مالی شده بود را آموزش دادم.

این کارگاه‌ها فرصت خوبی بود تا از نزدیک به شناسایی باورهای افراد زیادی بپردازم زیرا می‌خواستم دوره روانشناسی ثروت۱، به هر فردی که می‌خواهد به استقلال مالی برسد، این امکان را بدهد تا از همان شرایطی که در آن لحظه دارد‌، با همان امکاناتش‌، اما با کنترل ورودی‌های ذهنش کار افزایش درآمدش را شروع کند و سپس با ادامه دادن به روند تغییر باورها از طریق کنترل ورودی‌های ذهن‌ و تکرار راهکارهایی که برای این کار ارائه شده‌، درآمدش را افزایش دهد.

زیرا راهکارهای این دوره برای تمام عمر و برای هر حدی از ثروت، پاسخگوست. نتایج این تحقیقات به من اطمینان داد بزرگترین مانع برای هر فردی، باورهایی است که ثروت را غیر معنوی و به ما می‌گوید که اگر ثروتمند شویم از خدا دور می‌شویم و تأکید می‌کند یا باید ثروت را انتخاب کنیم یا خدا را!!!

این باور مهم‌ترین پاشنه آشیل من هم بود وبه محض اصلاح آن، درهایی از نعمت به زندگی‌ام باز شد و درآمدم را بیش از ۱۰۰ برابر افزایش داد!

مهم‌ترین اقداماتی که برای عمل به تعهد برای ۳ برابر کردن درآمد باید انجام دهی:

این باور را بساز که ثروتمند شدن، معنوی‌ترین و خیرخواهانه‌ترین کار دنیاست و با این باور، حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی، با خود همراه کن.

همین حالا قلم و کاغذی بردار و از خود بپرس: چگونه می‌توانم با شغل، توانایی، مهارت و شرایطی که همین حالا دارم و فقط با تغییر نگرشی که تاکنون درباره رابطه خداوند با ثروت‌، درباره فراوانی ثروت در جهان و درباره دسترسی همه آدمها به منبع تمام نشدنی ثروت در جهان و درباره اینکه ثروت‌ها و نعتمت‌ها و فرصت‌ها هر روز در حال بیشتر شدن هست‌، درآمدم را ۳ برابر کنم؟

به این دلیل این را از شما می‌خواهم، زیرا وقتی باورهایم را اصلاح کردم، به وضوح دیدم ثروتی که همیشه فکر می‌کردم قرار است از راه‌های عجیب و غریب به دست بیاورم، درست در اطراف من بود و من از همان راه‌های بدیهی و با همان وضعیتی که داشتم، فقط با تغییر باور و شیوه نگرشم به ثروت‌، راه افزایش درآمدم را دیدم و به استقلال مالی رسیدم.

اگر وقتی این سؤال را پرسیدی، ایده‌هایی به ذهنت رسید که به تو احساس آرامش داد، فوراً آنها را بنویس و با تعهد و ایمان، حتماً آنها را اجرا کن. اگر نجواهای ذهنت شروع شد تا مأیوس شوی، تا به تو ثابت کند این امکان ندارد، به تو بگوید که بی خیالش شوی و دوباره تو را به خانه اول، به همان باورهای محدود کننده‌ی همیشگی برگرداند، بدان که اینها همان باورهای محدود کننده‌ای است که باید تغییر کنند.

پس، از محدود کننده ترین باور برای اصلاح شروع کن.

مهم‌ترین توصیه من به شما این است که از آموزش‌های دوره روانشناسی ثروت۱ کمک بگیرید. این دوره  به شما کمک می‌کند تا یکی یکی آن باورهای محدود کننده را با باورهای قدرتمند کننده بپوشانی و راه را بر ایده‌هایی بگشایی که کمک می‌کند تا با همین وضعیت موجود و از راه‌های بدیهی و طبیعی، درآمدت را سه برابر، سپس با تکرار این دوره و بزرگتر کردن نتایج، یک بار برای همیشه به موضوع نگرانی درباره پول پایان و به استقلال مالی برسی.

بعد خواهی دید که واقعاً چقدر ارزشش را داشت و چقدر خوب شد که بیش از این خودت را از اینهمه نعمت و ثروتی که در دسترس تو بود، محروم نکردی.

من با این دوره زندگی می‌کنم. محال است قبل از ایده پردازی برای اهدافم، یک بار این دوره را گوش ندهم و باورهای این دوره را به خود یادآور نشوم. نتایج من و هزاران نفری که از این دوره استفاده کرده اند، ثابت کرده تنها راه رسیدن به استقلال مالی، ساختن باورهای ثروت آفرین است.

سید حسین عباس منش

می‌خواهم درباره مطالب آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1 و فرایندی که در این دوره طی می‌شود‌، بیشتر بدانم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    406MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 3
    31MB
    43 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1506 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آینا راداکبری» در این صفحه: 5
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3360 روز

    سلام

    به من الهام شد که این فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم را ببینم؛ در اولین فرصت این کار را کردم و این جمله است که بارها روزانه به خود میگویم: با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن

    طی ان درخواستی که از خدا داشتم دقیقا جوابم در این فایل بود که با لطف شما دیدم و شنیدم؛ چیزی که بارها این فایل را گوش کرده بودم ولی توجهی به آن نکرده بودم. خدایا شکرت و سپاس از شما برای آموزشهای این فایل که از ته دل برای ما گفتید و کاملا از چشمان شما مشخص است.

    تا وقتیکه ثروت نداشته باشیم ایمان نداریم تا وقتیکه وضع مالی خوبی نداریم عبادت ما نماز ما نماز درست و حسابی نیست وقتیکه ثروتی در کار نیست چطورمی خواهیم به دیگری کمک کنیم نمی توانیم کمک کنیم اگر مثلا می خواهیم به پدر و مادر خود بیشتر برسیم و زندگی راحتتری را داشته باشند تا ثروت نداشته باشیم که نمی توانیم این کار را انجام دهیم پس ثروت معنوی ترین کار دنیاست

    حتی اگر خانه خدا هم می خواهیم برویم اگر ثروت نداشته باشیم نمی توانیم برویم .

    مهم است که هر چیزی را که گوش کنیم باور کنیم در این سایت البته وقتی که باورکنیم مقاومتی نداریم و انجام می دهیم ولی اگر باور نکنیم ذهن مقاومت می کنه مثلا نمیشه آخه مگه میشه تو نمی توانی و بهانه تراشی می کند

    یکسره به خودم می گویم راه بیفت ادامه بده تو می تونی و به خودم انگیزه می دهم برای داشتن باورهای بهتر و تلاش بیشتر

    وقتی که روی خودمان کارمی کنیم دیگران اطراف ما هم تغییر می کنند الان اگر مخالف ما هستندمهم نیست ما فقط باید روی خودمان کار کنیم

    در تمام سایت این دو جمله را درک می کنم: یک اینکه فقط خدا فقط خدا و رابطه ات را با آن قویتر کن بقیه مسائل خودش حل میشه و تو گفته میشه که باید چه کار کنی ودیگر اینکه فقط روی خودت کار کن فقط روی خودت کار کن به شرایط وبقیه و موافق و مخالف کاری نداشته باش.

    روند طبیعی جهان این است که سلامت ثروتمند وموفق باشیم اگر نیستیم یعنی ما طبیعی نیستیم یعنی باورها ی ما اشکال دارد

    همه چیز اول با یک تصمیم شروع می شود و بعد هم عمل و اجرا و نتیجه. اول بیابیم باورها ی خود را در مورد ثروت آنالیز کنیم؛ طبق باورهای روانشناسی ثروت 1، بعد هر جا ذهن ما مقاومت کرد که نه نمیشه بابا مگه میشه آدم این طوری باشه وووو آنجا است که باید مچ ذهنت را بگیری یعنی باورت اینجا مشکل داره باید درستش کنی یعنی اینجا پاشنه آشیل توست و اگر نه مقاومتی نداری ولی ثروت هم نداری یعنی عملی کردن و اجرایی کردن تو اشکال دارد یعنی از همین الا شروع کن یعنی JUST DO IT NOW

    هر کاری که می خواهیم انجام بدهیم اول باید ثروتمند باشیم اول باید پول داشته باشیم و گرنه نمی شود با خیال ناراحت و بدبختی و نداری نمی شود کاری کرد. پس ثروتمند شدن قدم اول است.

    احساس خوب= اتفاقات خوب

    وقتی به خدا توکل می کنی که وضعیت مالی خوبی داشته باشی و گرنه ان توکل توکل خالصانه نیست و اصلا نمیشه توکل کنی

    جریانی از ثروت و موفقیت برای همه ما انسانها هست اگر کسی نداره چون باورهای اشتباهی داره که فکر می کنه نیست و نمیشه

    وقتی روی خود کار کنیم اصل فراوانی و… ثروت زیاد خیلی راحت وارد زندگی ما میشود. عمل کردن داریم ولی وقتی باورهایمان اشکال داشته باشد مثل آب در هاونگ کوبیدن است..

    مهم نیست قبلا چه باورهایی داشتی و آن گذشته است لحظه الانت مهم است هر باوری که داری همان فرکانس را داری می فرستی و لحظه های بعدیت را با فرکانس الانت داری رقم میزنی.

    تمام امامان ثروتمندترین مرد عرب زمان خود بوده اند.

    ثروت با معنویت رابطه مستقیم دارد.

    معنای واقعی معنویت را وقتی می فهمیم که از ثروت بگذریم .

    خدا به هر اندازه که بخواهیم ثروت در جهان برای ما گذاشته است پس چرا کم بخواهیم خیلی هم زیاد می خواهیم.

    ثروت هست و بوده و خواهد بود این ما هستیم که تعیین می کنیم چقدر می خواهیم و گرنه همه ما از ثروت سهم داریم و خدا سهمی به کسی نمی دهد بسیار زیاد است ما باید سهم خود را تعیین کنید یک ظرف می خواهیم یا یک سطل بزرگ یا به اندازه یک دریا

    وقتیکه روی باورهایمان کار می کنیم مقاومت ما کمتر میشود. باورهایمان را درست کنیم و تکرار کنیم و الگوهای درستش را پیدا کنی و بعد همزمان هم دست به عمل و اجرا می زنیم

    از خود بپرسم با همین چیزی که الان دارم چطور می توانم درامدم را بیشتر کنم؟ با پرسیدن سوالای خوب از خودمان میتوانیم جریانی از ثروت را به سوی خودمان هدایت کنیم

    خدایا شکرت همین الام که این فایل را گوش می دادم یک پاشنل آشیل اساسی را در خودم پیدا کردم.

    همه چیز باور ماست باورکنیم وباورهای درست را داشته باشیم و بعد اعمالمان را در راستای باورهای خود قرار دهیم و به ثروت برسیم

    بدانم که هر کاری که دارم انجام میدهم به چه علت دارم انجام میدهم چرا دارم این طوری عمل می کنم و باور مخفی در کارم را پیدا کنم و بدانم با چه باوری دارم این کار را انجام می دهم وقتی نتیجه دارد که عالی است و اگر هم نتیجه نمی دهد یعنی باورم اشتباه است

    چه حالی داره آدم وقتی روی خودشناسی خودش کارمیکنه و خودکاوی می کنه خدایا شکرت این چیزی بود که از بچگی از تو می خواستم همیشه درمسیرش بودم و حالا خیلی عالی است.

    هر شغلی که داری باید بدانیم که پتانسیل ثروتمند شدن در ان هست و ما می توانیم از آن ثروت بیشتری را بسازیم. کارما هر چقدرهم ساده وراحت باشه مهم نیست مهم این است که با چه باوری داریم این کار را انجام مید هیم یکی همین کار را می کند و ثروتی عالی می سازد و یکی هم انجام میدهد و پولی بدست نمی آورد وهمیشه هشتش گرو نهش است و یکی هم که از همان اول اینکار راحت برایت مسخره است و اصلا انجام نمی هد.

    باید بشینم اساسی یک ولوله درست و حسابی توی باورهای مالیم ایجاد کنم و ببینم چه خبره و دقیقا یک مورد اساسی اش در این فایل به من گفته شد.

    مرسی استاد خوبم این فایل عالی بود تشکر

    Just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3360 روز

    سلام

    این فایل چه به موقع و عالی نشانه امروزم بود ؛ برایم خیلی جالبه، وقتی فرکانسم و توجهم می ره روی چیزی آن به طرفم می آید، توجه ام را روی ثروت خیلی گذاشتم و چند بار هم به فکر این فایل بودم دقیقا همان به طرفم آمد؛ خدایا شکرت

    دلم برای نوشته های آقای جوان تنگ شده بود ؛ خیلی خوشحالم که اول از همه دیدم ؛ کاش باز هم در سایت فعال بودند نوشته های ایشان بی نظیر بود.

    کار کردن روی خودمان باید مستدام باشد و همیشگی باشد این قدر که جزئی از عادات ما شود.

    من در مورد ثروت از کودکی دچار تضاد بودم ؛ یعنی از یک طرف خانواده به من یادداده بودکه ثروت خوب نیست و باید هیچی نداشته باشی مثل امامان و از طرفی دیگر به پولدارها احترام زیاد قائل بودند و بسیار آنها را محترم می شماردند و بالای مجلس می نشستند و از طرفی دیگر از خانواده ؛ به من یاد داده شده بود که می خوای چه کار ، هر چه کمتر بهتر ، ولی اگر جایی بود که ثروت آنجا بود آنجا و آنها را می پرستیدند ، اصلا نگاهها و عملها و دیدگاهها متفاوت بود و اصلا به هم نمی خورد ، من در این فضا بودم اصلا نه راستی نه چپی ؛ همش برایم سوال بود که بالاخره پول خوبه یا بده ؛ ولی نتیجه گیری من این بوده که پول خوبه ولی ما لیاقتش را نداریم . این است که تغییر این باور برایم راحت انجام نمی شه ولی در حال کامل شدن و کامل شدن است.

    من ایمان دارم که با ثروتمند شدن همه چیز بهتر می شود سلامتی معنویت و ووووو

    از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که مرا در مسیر این سایت قرار داد و قانونهای خود را به من یاد می دهد. خدایا شکرت و استاد گرامی هم دستی از دستان خداوندبرایم شد که زندگیم را دگرگون کند.

    دقیقا همین طور است که با کوچکترین تغییر دیدگاه در مورد ثروت به صورت بنیادی و ریشه ای ، سریعا نتیجه اش با نشانه ها آغاز میشود.

    از خدا می خواهم که کمکم کند که باورهای درست در موردثروت را حسابی به کار ببندم و یک دفعه باورهای قبلی نیایند جلو؛ و همیشه پایبند باورهای قوی و جدید برای ثروت باشم.

    امیرالمومنین على(ع) با دسترنج خود یک هزار برده خرید و آزاد کرد. ؛ می دانید چقدر در باورهای من گنجانده شده است که امامان ندارند با نون و نمک و خرما زندگی می کردند ؛ چرا من اینها را قبول کرده بودم ولی از خدا خواستم که نشانم دهد راه درست را ؛ و گاهی می خواستم وقتی که حسابی روی این خواسته ام کار کردم به این سایت هدایت شدم خدایا شکرت

    وقتی ثروتمند باشیم سلامتی بیشتری داریم چون می توانیم یکسره چکاپ کنیم وقتی ثروتمند باشیم می توانیم خانواده با امنیت بیشتری داشته باشیم که بیشتر همدیگر را دوست داریم و با ارامش به هم عشق می ورزیم .

    همیشه شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3360 روز

    سلام خانم شایسته عزیز و استاد گرانقدرم

    فایل را دیدم و دوباره و دوباره لذت بردم ؛ ثروت در جهان زیاد است کافیست که آنرا برداریم کافیست که خود را لایق ثروت بدانیم.

    برای باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست روزها بودکه فکر می کردم و وقتی این فایل را دیدم دوباره این حرفها و چیزهایی که می خواستم برایم یادآوری شد .

    ممنونم

    در پناه خدای متکبر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3360 روز

    سلام خدمت استاد محترم و دوستان گرامی

    خدایا این قدر به من ثروت بده که به خاطر خودت ، خودت را شکر کنم و بندگیت را بکنم نه بخاطر اینکه به من پول بدی بیام ازت سپاسگزاری کنم –

    تشکر و سپاس

    مطالبی خوب از ادیسون: مادرم کسی بود که زندگی مرا ساخت. او برای من بهترین، درست‌کارترین و معتمدترین آدم روی زمین بود و تنها به خاطر وجود او بود که احساس می‌کردم چیزی مرا به ادامه زندگی تشویق می‌کند. من هیچ‌گاه از او ناامید نشدم چون همیشه یک حامی تمام و کمال بود و در هیچ شرایطی امید مرا به ناامیدی تبدیل نکرد.» اینها جملات ادیسون هستند که همیشه و در هر شرایطی او آنها را بارها و بارها تکرار می‌کرد اما فکر می‌کنید چرا مادر ادیسون تا این حد روی سرنوشت، احساسات و افکار او تاثیر داشت؟ …

    توماس هفت ساله بود که مدت 12 هفته به مدرسه رفت و در یک اتاق کوچک که 38 دانش‌آموز از سنین مختلف در آن بودند، درس خواند. معلم او که بسیار بی‌صبر، بداخلاق و بدون مهارت بود و با 38 دانش‌آموز قد و نیم قد هم باید سر و کله می‌زد چندان از ادیسون خوشش نمی‌آمد چون از سوالات پیاپی او خسته شده بود و پاسخی برای آنها نداشت و ضمنا به نظر او ادیسون رفتاری خودمحور داشت که هیچ‌کس نمی‌توانست حریف آن شود. معلم همیشه او را با لقب «کله پوک بی‌خاصیت» صدا می‌کرد در حالی که ذهن ادیسون سرشار از سوالات و نادانسته‌ها بود و همه می‌دانستند که او بسیار بزرگ‌تر از سن و سالش فکر می‌کند اما معلم او معتقد بود توماس پیش از حد فعالیت می‌کند که حتی بعدها بسیاری از متخصصان معتقد بودند او دچار بیش فعالی و کاهش تمرکز است.

    این رفتارها و واکنش‌ها که در مدرسه نسبت به او ارایه می‌شد توماس را ناراحت کرده بود ولی مادرش اقدامی انجام داد که شاید در آن زمان بی‌معنا و بیهوده بود اما در اصل بسیار موثر و سرنوشت‌ساز شد. مادر که بسیار به توماس علاقه داشت و به گفته ادیسون زندگی او را ساخت شرایط را کاملا درک کرد و از اوضاع و احوال فرزندش و جو مدرسه به این نتیجه رسید که بهتر است فورا پسرش مدرسه را ترک کند و در عوض خودش در منزل مسوولیت تدریس او را به عهده گرفت چون حس می‌کرد محیط مدرسه نه تنها تاثیری مثبت روی او ندارد بلکه ممکن است راه را برای او ببندد.

    مادر خیلی زود متوجه شده بود که به علت هوش سرشار پسرش این دیگران هستند که او را درک نمی‌کنند. به این ترتیب کتاب‌های مختلف از جمله انجیل را به او یاد داد.

    عمده منابع آموزشی او در منزل از کتب موثق آن زمان بود. متاسفانه ماجرا به همین خوبی و خوشی ادامه پیدا نکرد چون توماس در همان سنین کودکی مشکل شنوایی پیدا کرد که دلیل آن مخملک و عفونت مکرر گوش بود اما مادر این موضوع را هم برای توماس به یک مشکل پیش پا افتاده تبدیل کرد و نگذاشت ناامیدی و یأس راه او را مسدود کند. ادیسون با همان ذهن پویا و جدی علاقه شدیدی به تاریخ و ادبیات انگلیسی پیدا کرد و دایم اشعار مختلف شعرای انگلیسی زبان را زمزمه می‌کرد.

    در سن 11 سالگی، پدر و مادر او سعی کردند اشتهای وافر او را به دانستن از طریق آشنایی به کتابخانه محلی برطرف کنند چون او سرشار از سوالات مختلف بود و علاقه وافری به دانستن داشت. این تمایل آن‌قدر زیاد بود که توماس هر کتابی که در قفسه بود می‌خواند اما باز هم مادرش با درایت به موقع او را راهنمایی کرد تا در آنچه می‌خواند دقت نظر داشته و انتخاب کند و باز هم مادر بود که در جریان تمام کتب خوانده شده و یا موجود در کتابخانه قرار داشت.

    به این ترتیب او در سن 12 سالگی مطالعه حدود 5 سری چند جلدی از کتب معتبر تاریخی، آناتومی، علوم و شیمی را تمام کرد. متاسفانه از این سن به بعد او با مشکلاتی روبه‌رو شد. مثلا علاقه شدیدی به فیزیک و قوانین نیوتن پیدا کرد اما مادر نتوانست با همان اندوخته‌های اندک از علم فیزیک ذهنش را پرورش داده و قدرت تفکر و آزمایش را در او ایجاد کند.

    متاسفانه چون تحصیلات رسمی نداشت، نتوانست در مراحل پیشرفته‌تر علوم و مهندسی ادامه تحصیل بدهد اما باز هم مادر به کمکش شتافت و نگذاشت درمانده و ناامید شود.

    به این ترتیب با تشویق‌های مکرر مادر او به این فکر افتاد که خودش آزمایش‌ها را انجام دهد. نکته قابل‌توجهی که در شخصیت توماس دیده می‌شد و تا آخر عمرش برای همه جالب بود صبر و حوصله بیش از حد او در حل مسایل و مشکلات بود که به گفته او از مادرش یاد گرفته بود. در همان 12 سالگی رفتاری بزرگ‌منشانه داشت و از والدینش خواست که اجازه کار به او بدهند و باز هم والدین و به خصوص مادر با درایت کافی به او اجازه کار دادند چون حس می‌کردند با این اقدام به توماس کمک می‌کنند که هر چه زودتر بتواند آزمایشگاهی را که همیشه دوست داشت راه بیندازد

    در سن 16 سالگی در حالی که 80 درصد شنوایی گوش راستش از بین رفته بود باز هم با تشویق‌های مادر توانست اولین اختراع خود را که «تکرارکننده خودکار» بود مطرح کند. این دستگاه سیگنال‌های تلگراف را منتقل می‌کرد و اجازه می‌داد هر کس سیگنال‌های موردنظر را با سرعت و سلیقه خود به صورت کد مورد نظر تبدیل و ترجمه کند و بعد از آن اختراعات گوناگون انجام داد که درنهایت به اختراع الکتریسیته رسید.

    ادیسون می‌گوید: «در مراحل مختلف آزمایشات و اختراعات بارها و بارها شکست می‌خوردم و حتی خرابی به بار می‌آمد اما می‌دانستم که تنها یک مکان مرا دوباره آرام کرده و به ادامه کار تشویق می‌کند و آن هم نزد مادرم بود. هیچ‌گاه مرا سرزنش و یا مسخره نکرد. ناامیدم نکرد و فقط حمایت و پشتیبانی از او می‌دیدم. صبر من که زبانزد همه همکاران بود از مادر به من رسیده بود. او با درایت و راهکارهای عاقلانه و درست، زندگی مرا ساخت و من هم تا جایی که می‌توانستم دنیا را ساختم.»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3360 روز

    سلام و احترام

    مورد اول را یکسره جایگزین باورهای قبلی ام می کنم و مثالهایی که دراطرافم هست را توجه می کنم . نظر به اینکه کورکورانه خواستند که با فقیرانه زندگی کردن به زندگی انبیا نزدیکتر باشیم و خدا راشکر کنیم که مثل آنها هستیم خود باوری غلط در ما ایجاد کرده و باور اینکه دراطرافم بی نهایت دیدم که یکسره دارن گریه و زاری و آه و ناله می کنن که فلان امام از گرسنگی شب تا صبح بیدار بوده و … ، خدای من این باورها چیست که از همان دوران کودکی در من ساخته شده است آنهم یکسره و هر ساعته و هر لحظه – قسمت دوم را هم یکسره در حال بررسی هستم و تا الان چند مورد خوب پیدا کردم .

    استاد تشکر از فایل خوبتون- نمی دونید چقدر از خدا خواستم یکی قدم به قدم در این راه با من باشه . تشکر استاد – اینکه فایلتون کم است بسیار عالی است وقتم محدود است، به دفعات و به راحتی و هر جایی می تونم آنرا گوش کنم و راجبش فکر کنم و تصمیم بگیرم و اینکه مرحله مرحله برم جلو .

    شاد و پیروز و ثروتمندتر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: