قبل از تولید دوره روانشناسی ثروت۱، کارگاههای حضوری روانشناسی ثروت برای هزاران نفر در برخی از شهرهای ایران برگزار و تمام آنچه که موجب رسیدن خودم به استقلال مالی شده بود را آموزش دادم.
این کارگاهها فرصت خوبی بود تا از نزدیک به شناسایی باورهای افراد زیادی بپردازم زیرا میخواستم دوره روانشناسی ثروت۱، به هر فردی که میخواهد به استقلال مالی برسد، این امکان را بدهد تا از همان شرایطی که در آن لحظه دارد، با همان امکاناتش، اما با کنترل ورودیهای ذهنش کار افزایش درآمدش را شروع کند و سپس با ادامه دادن به روند تغییر باورها از طریق کنترل ورودیهای ذهن و تکرار راهکارهایی که برای این کار ارائه شده، درآمدش را افزایش دهد.
زیرا راهکارهای این دوره برای تمام عمر و برای هر حدی از ثروت، پاسخگوست. نتایج این تحقیقات به من اطمینان داد بزرگترین مانع برای هر فردی، باورهایی است که ثروت را غیر معنوی و به ما میگوید که اگر ثروتمند شویم از خدا دور میشویم و تأکید میکند یا باید ثروت را انتخاب کنیم یا خدا را!!!
این باور مهمترین پاشنه آشیل من هم بود وبه محض اصلاح آن، درهایی از نعمت به زندگیام باز شد و درآمدم را بیش از ۱۰۰ برابر افزایش داد!
مهمترین اقداماتی که برای عمل به تعهد برای ۳ برابر کردن درآمد باید انجام دهی:
این باور را بساز که ثروتمند شدن، معنویترین و خیرخواهانهترین کار دنیاست و با این باور، حمایت خداوند را برای موفقیت در راه رسیدن به استقلال مالی، با خود همراه کن.
همین حالا قلم و کاغذی بردار و از خود بپرس: چگونه میتوانم با شغل، توانایی، مهارت و شرایطی که همین حالا دارم و فقط با تغییر نگرشی که تاکنون درباره رابطه خداوند با ثروت، درباره فراوانی ثروت در جهان و درباره دسترسی همه آدمها به منبع تمام نشدنی ثروت در جهان و درباره اینکه ثروتها و نعتمتها و فرصتها هر روز در حال بیشتر شدن هست، درآمدم را ۳ برابر کنم؟
به این دلیل این را از شما میخواهم، زیرا وقتی باورهایم را اصلاح کردم، به وضوح دیدم ثروتی که همیشه فکر میکردم قرار است از راههای عجیب و غریب به دست بیاورم، درست در اطراف من بود و من از همان راههای بدیهی و با همان وضعیتی که داشتم، فقط با تغییر باور و شیوه نگرشم به ثروت، راه افزایش درآمدم را دیدم و به استقلال مالی رسیدم.
اگر وقتی این سؤال را پرسیدی، ایدههایی به ذهنت رسید که به تو احساس آرامش داد، فوراً آنها را بنویس و با تعهد و ایمان، حتماً آنها را اجرا کن. اگر نجواهای ذهنت شروع شد تا مأیوس شوی، تا به تو ثابت کند این امکان ندارد، به تو بگوید که بی خیالش شوی و دوباره تو را به خانه اول، به همان باورهای محدود کنندهی همیشگی برگرداند، بدان که اینها همان باورهای محدود کنندهای است که باید تغییر کنند.
پس، از محدود کننده ترین باور برای اصلاح شروع کن.
مهمترین توصیه من به شما این است که از آموزشهای دوره روانشناسی ثروت۱ کمک بگیرید. این دوره به شما کمک میکند تا یکی یکی آن باورهای محدود کننده را با باورهای قدرتمند کننده بپوشانی و راه را بر ایدههایی بگشایی که کمک میکند تا با همین وضعیت موجود و از راههای بدیهی و طبیعی، درآمدت را سه برابر، سپس با تکرار این دوره و بزرگتر کردن نتایج، یک بار برای همیشه به موضوع نگرانی درباره پول پایان و به استقلال مالی برسی.
بعد خواهی دید که واقعاً چقدر ارزشش را داشت و چقدر خوب شد که بیش از این خودت را از اینهمه نعمت و ثروتی که در دسترس تو بود، محروم نکردی.
من با این دوره زندگی میکنم. محال است قبل از ایده پردازی برای اهدافم، یک بار این دوره را گوش ندهم و باورهای این دوره را به خود یادآور نشوم. نتایج من و هزاران نفری که از این دوره استفاده کرده اند، ثابت کرده تنها راه رسیدن به استقلال مالی، ساختن باورهای ثروت آفرین است.
سید حسین عباس منش
میخواهم درباره مطالب آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1 و فرایندی که در این دوره طی میشود، بیشتر بدانم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD406MB34 دقیقه
- فایل صوتی چندبرابر کردن درآمد در یک سال | قسمت 331MB43 دقیقه
روز 21 سفرنامه
سلام عزیزان .
از آخرین باری که نوشتم یک ماه گذشته
من داشتم روی ثروت تمرکز میکردم . همزمان چندتا پروژه دیگه هم داشتم . لاغری . رانندگی . رابطه . پسرم .
الان احساس خوبی ندارم . سردر گم شدم . خیلی وقته حتی تو دفترمم چیزی ننوشته ام . جسمم و ذهنم خیلی دارن به روحم فشار میارن .
روحم خسته اس . دلش میخواد همه چی درست بشه . ذهنم آروم بشه . حتی دلش میخواد برای یک هفته بره جایی که فقط خودش باشه و بس .
فکر کنم انقدر درگیر اهداف جورواجورم شدم انقدر سرم شلوغ شد که رسیدگی به خودم به ذهنم رو عقب انداختم که اینجوری شد .
من اشتباه کردم که انقدر عجله کردم برای بدست آوردن هر چیزی .
من احساس میکنم دیر شده و من به هیچی نرسیدم .
من تو ماه گذشته ورودی های مالی خوبی داشتم .
شوهرم چندین بار برام پول واریز کرد . اونی که واقعا خیلی کم اینکار میکرد. و مبالغ پایین .
من هم راحت خرج میکردم و خوشحال بودیم
من 4 بار آزمون شهر دادم رد شد و کلا بیخیال ش شدم تا حالم بهتر بشه
این روزا همه چیم تو هم گره خورده حوصله و اعصاب ندارم .
همش عجله دارم .
باید بشینم ذهنم رو سروسامان بدم . وگرنه بیشتر از اینا سقوط میکنم
پسرم دیگه وقتی میخواست بره دسشویی بهم میگفت خودشو خیس نمیکرد ولی اونم به جایی رسید که باز دو هفته اس پوشک میکنمش
ولی باز با اصرار شوهرم باز کردمش و مدام در حال شستن شلوار هستم
رابطه مون هم افتضاح شده
خیلی زود عصبانی میشم و همش بغض دارم
میدونم دارم به خودم فشار میارم و باید متوقفش کنم
باید با خودم رو راست باشم .
باید اجازه بدم تا تکاملم طی بشه .
من وقتی به ریشه همه این ماجرا ها فکر میکنم ته تهش میرسم به بی پولی
با خودم میگم اگه پول داشتم اینکار میکردم اونکار میکردم و همه مسائل تموم میشد
من واقعا پول رو حلال همه مشکلاتم میدونم
من اگه پول داشته باشم حتی آدم بهتری میشم
من تلویزیون نمیبینم
بعضی وقتا فیلم آنلاین میبینم برا پرشدن وقتم زمانی که شام میخوریم
یا وقتی خیلی خسته شده ذهنم اینجوری فرار میکنم از مسائل زندگیم
من در مورد بی پولی با کسی حرفی نمیزنم چون کلا روابط کمی با آدم ها دارم ک همش خونه ام اگر هم کسی چیزی بگه جدی نمیگیرم تو ذهنم سریع نمونه های ثروت رو میارم و حل و فصل میشه
ولی خودم از درون خیلی بهم فشار میاد وقتی چیزی رو میخوام بخرم ولی پول ندارم اصلا هم دلم نمیخواد به کسی رو بندازم .
این مدت انقدر سرگرم شده بودم حتی از خدا هم چیزی نمیخواستم اصلا یادم رفته بود خدایی هم وجود داره
تقریبا مثل کبک سرم کرده بودم زیر برف
من برای تولد همسرم یه جفت بوت میخواسم بخرم پولشم داشتم ولی اون قبول نکرد فقط نصف اون پول ازم گرفت .خودش خرید.
ولی خوشحال بودم که این پول آمده تو حسابم .
چون تونسته بودم طلب هام رو بگیرم ..
دوبار سرما خوردم ولی بدون قرص خوب شدم در عرض 3 روز .
برای خودم لباس های خونگی قشنگ خریدم .
برای خونه برای شوهرم و پسرم خرج های کوچولو که در توانم بود انجام میدادم و بعضی وقتا که دوسداشتم به گداها پول میدادم و خوشحال میشدم
کلا خودم حس کردم و دیدم و فهمیدم که از نظر مالی و رابطه با همسرم چقدر بهتر شدم
ولی انگار جو گیر شدم و خواستم یدفه یه عالمه هدف مشخص کنم و سریع بهشون برسم که بدتر همه چی حتی اون چیزایی که خوب شده بود هم خراب شد .
مسافرت که رفته بودیم تو مسیر های سخت کوهستانی کلی رانندگی کردم دوچرخه سواری کردم و کیف کردم
تو جاده هم 80 کیلو متر امدم خیلی خوب بود
حتی به برادر شوهرم کمک کردم امتحان آیین نامه رو قبول بشه یه سایت بهش معرفی کردم که خیلی خوب بود .
من تو اون مدت یکی دوماهه خیلی خوب پیش رفتم ولی الان دارم سقوط میکنم
و میخوام که بازم برم بالا و رشد کنم
من تونستم 7 کیلو وزن کم کنم با کمک استاد
من اون سوال رو از خودم پرسیدم که من با همین شرایطی که دارم با همین کار بازاریابی که دارم با همین وقتی که براش میزارم و بدون هیچ تغییر خاصی چطوری درآمدم رو از 200 تومن به 600 تومن برسونم؟
اصلا هیچ جوابی برام نیومد . که بنظرم خواص باشه .
ولی این فکر ها تو ذهنم چرخید
تو که دیگه یک دقیقه هم برا کارت وقت نمیزاری چون میدونی نه علاقه ای داری نه کار خوبیه چون خیلی محدودیت برات داره و حس بدی بهت میده که تو جون بکنی محصول یه کسی دیگه رو تبلیغ کنی بفروشی بعد چندرغاز بهت برسه . اگه یک ملیون فروش داشته باشی نهایت 200 بهت برسه .
تو فقط منتظر نشستی یکی بیاد ازت یچیزی بخره که شاید ماهی یه نفر پیدا بشه .
واقعا این اون چیزی نیست که تو روش حساب باز کنی .
برو فکرت رو بزار روی یک چیزی که خودت تولید کنی و بفروشی چیزی که دوسداشته باشی مثل بافتنی .
.
خوب من بافتی بلدم چند روز پیش یه لیف بافتم . و الانم مشغول بافت ژاکت برا پسرم هستم .
دلم میخواد چیزای خوشگل ببافم و بفروشم .